تبعید در قرآن
مقدمه
تبعید، از ریشه "ب ـ ع ـ د" و در لغت به معنای دور کردن است.[۱] این واژه در زبان فارسی در اصطلاح فقه و حقوق عبارت است از بیرون کردن مجرم از محل ارتکاب جرم یا اقامتگاه وی [۲] و به تعبیر دیگر، مجازاتی است که به موجب آن فرد مجرم از اقامت در وطن و شهر خود ممنوع شده، برای مدتی معین به سکونت در محلی دیگر محکوم گردد.[۳] در متون فقهی واژگان عربی "تغریب"[۴] و "نفی بلد"[۵] دراین معنا کاربرد دارند، هرچند در متون قانونی ایران پس از مشروطه واژه تبعید رواج یافتهاست.[۶]
در متون تاریخی نوعی تبعید مطرح شده که تبعید با رأی عمومی یا "طرد اجتماعی" نامیده میشود. در این نوع تبعید که در یونان باستان معمول بوده، برخی افراد که اقامت آنان در یک محل خطرناک و زیانآور تشخیص داده میشد، با استناد به آرای عمومی و بدون محاکمه و دادرسی و اتهامی خاص به گونه موقت از شهر بیرون رانده میشدند.[۷]
فقها درباره اینکه تبعید تعزیر است یا حد اختلاف نظر دارند. بیشتر فقهای شیعه [۸] و اهل سنت [۹] برآناند که تبعید حد به شمار میرود، زیرا برای جرایم خاص مانند محاربه تشریع شده است؛ اما عدهای دیگر برآناند که تبعید تعزیر است، از آن رو که مورد و میزان آن به نظر حاکم شرع واگذار شده است.[۱۰] یکی از ادله آن این است که در حدود، میزان و نهایت مجازات معلوم است؛ ولی در تبعید مکان و زمان تبعید معلوم نیست و به نظر حاکم شرع واگذار شده است.[۱۱]
تبعید در قرآن
قرآن از تبعید با تعبیرهایی گوناگون یاد کرده است؛ از جمله:
- "نفی" یعنی دور کردن از سرزمین: ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۱۲]،
- "اخراج" یا بیرون راندن از سرزمین خود: ﴿هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ﴾[۱۳] و نیز ﴿ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۱۴].
- "جلاء" یعنی دور کردن از وطن ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۱۵]
- محروم شدن از مجاورت با ساکنان شهر: ﴿لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا﴾[۱۶] به نظر برخی مفسران مفهوم "جلاء" از دو نظر با "اِخراج" تفاوت دارد: یکی اینکه در جلاء شخص همراه با خانواده و فرزندان خود از وطنش دور میشود. دیگر آنکه جلاء برخلاف اخراج به صورت گروهی صورت میگیرد.[۱۷]
در قرآن افزون بر آمدن مصادیق تبعید در میان امتهای گذشته، مانند تبعید سامری از میان بنیاسرائیل ﴿قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا﴾[۱۸][۱۹]، تهدید شدن حضرت لوط ﴿قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ﴾[۲۰][۲۱] و نیز حضرت شعیب و پیروانش به تبعید شدن از شهر ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ﴾[۲۲] و نقشه تبعید پیامبراکرم (ص) از مکه از سوی کفار قریش ﴿وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾[۲۳][۲۴]، از مقرر شدن این مجازات برای جرایمی خاص سخن به میان آمده و برخی از احکام شرعی آن بیان شده است.[۲۵]
تبعید در اقوام پیشین
تبعید و بیرون راندن افراد از وطن یا شهری که در آن زندگی میکنند، از مجازاتهایی است که از زمانهای بسیار دور رواج داشته است، هرچند در هر عصر و منطقهای با توجه به اوضاع خاص آن و ویژگیهای محیط و فرد مجرم، دارای شرایط متفاوتی بوده است؛ گاهی تنها افراد از شهر محل سکونت خود اخراج میشدند و انتخاب محل اقامت آنان در اختیار خودشان بود. گاه افزون بر بیرون کردن محکومان از وطن، محل و مدت تبعید آنان نیز معین میشد؛ همچنین تبعیدگاهی گروهی و به صورت دسته جمعی بوده و گاه به گونه فردی صورت میگرفته است، چنانکه گاهی به حق و در پی ارتکاب جرم بود و در بسیاری موارد نیز به باطل و به جهت نسبت دادن اتهاماتی ناروا صورت میگرفت.
در کتاب مقدس از تبعید قوم یهود به دست بختالنصر یاد شده و آمده است که وی برای مدتی طولانی گروهی از آنان را از دیار خود بیرون کرد و به بابل انتقال داد.[۲۶] در برخی آیات قرآن نیز از تبعید گروهی از یهود یاد شده است؛ از جمله در آیه ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ﴾[۲۷] ذکر شده که برخی یهودیان تبعید شده،[۲۸] از پیامبر خویش خواستند تا فرماندهای برای آنان برگزیند تا با نبرد کردن با دشمنان، به وطن خود بازگردند. مفسران گروهی از جباران یا جالوت یا عمالقه را از کسانی شمردهاند که بر سرزمین آنان مسلط شدند و مردان را از شهر بیرون راندند و زنان و فرزندانشان را به اسارت گرفتند.[۲۹]
در آیه ﴿ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۳۰] نیز به تبعید ناروای یهودیان از سوی یکدیگر اشاره شده و آنان به این جهت مذمت شدهاند. این آیه درباره قبایل بنیقریظه و بنینضیر ساکن در مدینه نازل شد. هر یک از این دو قبیله با یکی از دو طایفه اوس و خزرج همپیمان بودند و هرگاه با یکدیگر به نزاع برمیخاستند، گروه غالب، دیگری را از وطن خود بیرون میکرد.[۳۱] برخی گفتهاند که این آیه درباره رویه بنیاسرائیل است که هرگاه قبیلهای دیگر را ضعیف مییافتند، آنان را از وطن خود بیرون میراندند؛[۳۲]
همچنین قرآن به سرگذشت سامری اشاره کرده که در پی ایجاد انحراف و کجروی در میان بنیاسرائیل، حضرت موسی (ع) وی را از میان قوم خود تبعید کرد: ﴿قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا﴾[۳۳][۳۴] برخی گفتهاند که حضرت موسی به بنیاسرائیل فرمان داد تا همنشینی و سخن گفتن و غذا خوردن با سامری را ترک گویند،[۳۵] در نتیجه وی مجبور به ترک شهر شد و در بیابان همنشین درندگان گردید.[۳۶]
در آیات متعدد دیگر نیز از تهدید شدن پیامبران الهی به تبعید از وطن، از جانب کافران یاد شده است؛ از جمله در آیه ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ﴾[۳۷] این تهدید از سوی کافران نسبت به انبیای الهی مطرح شده. همچنین در آیه ﴿قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ﴾[۳۸] از تهدید شدن حضرت لوط (ع) به تبعید از محل اقامت خود یاد شده است. نیز ر. ک: ﴿وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ﴾[۳۹][۴۰] در آیهای دیگر این تهدید در مورد حضرت شعیب (ع) و پیروانش نقل شده است: ﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ﴾[۴۱][۴۲][۴۳]
تبعید در عصر جاهلیت
کیفر تبعید در میان مشرکان صدر اسلام نیز رایج بود و آنان کسانی را که در برابر آیین باطل آنان به مخالفت برمیخاستند، از شهر خود تبعید یا به آن تهدید میکردند. در آیه ﴿وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾[۴۴] از توطئه مشرکان مبنی بر زندانی کردن یا کشتن یا تبعید کردن پیامبر اسلام (ص) یاد شده است. نیز ر. ک: ﴿أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۴۵]؛ ﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا وَإِذًا لَا يَلْبَثُونَ خِلَافَكَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۴۶][۴۷]
نقل شده است که مشرکان در دارالندوه گرد آمدند و ابتدا تصمیم گرفتند که پیامبر (ص) را در خانه زندانی کنند یا او را از مکه بیرون کنند تا به هر جا خواست برود؛[۴۸] ولی چون هراس داشتند که آن حضرت قبایل دیگر را از بتپرستی باز دارد [۴۹] یا با گردآوری یارانی با مشرکان وارد جنگ شود [۵۰] از تبعید آن حضرت منصرف شدند و به قتل وی تصمیم گرفتند؛ همچنین مشرکان مکه پیروان پیامبر را به جهت ایمان آوردن به آن حضرت و رها کردن بتپرستی، به ناحق از مکه تبعید کردند: ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۵۱] و نیز ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ﴾[۵۲]؛ ﴿لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾[۵۳]؛ ﴿إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ﴾[۵۴]،﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۵۵][۵۶] البته به نظر برخی مفسران، بیرون کردن مسلمانان از سوی مشرکان به طور مستقیم انجام نشد، بلکه مسلمانان به سبب آزار و اذیت مشرکان به ترک آن شهر مجبور شدند.[۵۷][۵۸]
تبعید در اسلام
در اسلام نیز برای ارتکاب برخی جرایم کیفر تبعید مقرر شده که به برخی از جرایم مزبور و نیز برخی گروههایی که به سبب ارتکاب جرایمی تبعید یا به آن تهدید شدهاند اشاره میشود:
محاربه
مجازات محارب و کسانی که به گسترش فساد در زمین میپردازند، کشته شدن یا قطع شدن دست و پا یا تبعید شدن است: ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۵۹]. محارب کسی است که با برگرفتن سلاح در شهر یا خارج آن رعب و وحشت ایجاد کند.[۶۰] این آیه در مورد گروهی از مشرکان نازل شده که به مدینه آمدند و اسلام آوردند؛ ولی هنگام بیرون رفتن از شهر چند چوپان مسلمان را کشتند.[۶۱] برخی بر آناند که نزول آیه درباره گروهی از اهل کتاب بود که پیمان خود با پیامبراکرم را نقض کردند و به گسترش فساد روی آوردند.[۶۲] مراد از جمله ﴿يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ﴾ در آیه به نظر برخی مفسران زندانی کردن محارب است؛ با این تفسیر که در آیه از دور کردن مجرم از سراسر زمین سخن به میان آمده و این امر تنها با زندانی کردن وی محقق میگردد؛[۶۳] اما بیشتر آنان مقصود از این تعبیر را تبعید محارب از شهر محل اقامت خود دانستهاند.[۶۴] به نظر برخی فقها مجازاتهای مذکور در آیه شریفه برای محارب به گونه تخییری است [۶۵] و برخی دیگر برقرار شدن آن مجازاتها را به صورت ترتیبی و متناسب با اعمال مجرمانه محارب دانستهاند؛ مثلا گفتهاند که اگر محارب صرفاً مالی را به سرقت برده یا رعب و وحشت ایجاد کرده باشد، تبعید میگردد.[۶۶]
درباره چگونگی تبعید محارب نیز فقها اختلاف نظر دارند؛ بسیاری از فقیهان امامی و برخی از فقهای اهل سنت گفتهاند که وی به طور مستمر از شهری به شهر دیگر تبعید میشود تا توبه کند؛[۶۷] ولی عدهای برآناند که محارب تنها از وطن خود اخراج میشود.[۶۸] برخی دیگر گفتهاند که وی از شهر خود تبعید و در شهری دیگر زندانی میگردد.[۶۹] برخی از فقیهان مدت تبعید را یک سال دانستهاند؛[۷۰] ولی بیشتر فقها آن را تا زمان توبه محارب میدانند.[۷۱] برخی فقها با استناد به عموم آیه ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۷۲] تفاوتی میان زن و مرد قائل نشده و کیفر تبعید را شامل زنان محارب نیز شمردهاند؛[۷۳] اما به نظر شماری از فقهای شیعه و اهلسنت این کیفر، ویژه مردان است.[۷۴] اگر محارب پیش از دستگیری توبه کند مجازاتهای او از جمله تبعید ساقط خواهد شد: ﴿إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۷۵] البته این حکم به نظر فقهای شیعه و اهل سنت تنها مربوط به حق الله است؛ اما در مورد حقالناس از جمله سرقت اموال و کشتن افراد یا مجروح کردن آنان مسئولیت محارب برطرف نمیشود[۷۶][۷۷]
توطیه و خیانت
در آیه ﴿هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ﴾[۷۸] از بیرون راندن گروهی از اهل کتاب از وطن خود (مدینه) یاد شده است. در آیات بعد علت تبعید آنان مخالفت و دشمنی آنان با خدا و رسول بیان شده است: ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۷۹] این آیات در مورد یهود بنینضیر نازل شد که با پیامبر اسلام (ص) پیمان صلح و پرهیز از ستیزهجویی بسته بودند؛ ولی هنگامی که پیامبراکرم (ص) برای استمداد از آنان برای پرداخت دیه مقتولی به میان آنها رفته بود، پیمان خود را شکستند و درصدد قتل آن حضرت برآمدند.[۸۰] بنا به روایتی دیگر، آنان پس از پیمان بستنبا حضرت رسول، گروهی را به سرپرستی کعب بن اشرف به مکه فرستادند و در کنار کعبه با مشرکان پیمان بستند که در نابودی اسلام بکوشند.[۸۱] در پی این نقض پیمان، به فرمان پیامبراکرم (ص) آنان از مدینه بیرون رانده شدند و گروهی از آنها به شام و گروهی دیگر به خیبر رفتند[۸۲][۸۳]
شایعه پراکنی در جامعه اسلامی
در آیه ﴿لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا﴾[۸۴] منافقان و بیماردلان تهدید شدهاند که در صورت خاتمه ندادن به کارهای ناروای خود، از مدینه تبعید خواهند شد[۸۵]. آیه فوق درباره گروهی از منافقان نازل شده که در هنگام خروج پیامبر اکرم (ص) از مدینه برای جهاد، به شایعه پراکنی میپرداختند و میگفتند که پیامبر کشته یا اسیر شده است [۸۶] یا شایع میکردند که مسلمانان شکست خورده و متحمل تلفات فراوانی شدهاند تا روحیه آنان را ضعیف کنند.[۸۷]
به نظر برخی مفسران، این آیه در مورد کسانی نازل شد که زنان مسلمان را با گفتن سخنان ناروا، آزار میدادند.[۸۸] مفاد آیات پیشین این سوره آیات ﴿وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا﴾[۸۹]، ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا﴾[۹۰] را که از اذیت کردن مردان و زنان مؤمن و توصیه زنان مسلمان به رعایت حجاب سخن به میان آورده، میتوان مؤید این نظر دانست. عدهای دیگر مراد آیه شریفه را کسانی دانستهاند که به فحشا و کارهای خلاف عفت روی میآوردند.[۹۱]
برخی از آیه استفاده کردهاند که هرکسی که به شایعهپراکنی و اذیت مؤمنان بپردازد مستحق تبعید و تعزیر است.[۹۲] افزون بر موارد یاد شده، در فقه اسلامی برای جرایم دیگری از جمله زنای غیر محصن،[۹۳] لواط، قوّادی (وساطت در زنا و لواط)، قتل فرزند، کشتن برده، کشتن ذمّی، مُثْله کردن میت، آمیزش با حیوانات، شرابخواری، جاسوسی، افشای اسرار حکومتی، دزدی و احتکار [۹۴] نیز کیفر تبعید مقرر شده است.[۹۵]
منابع
پانویس
- ↑ الصحاح، ج۲، ص۴۴۸؛ لسان العرب، ج۳، ص۸۹؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱۷ ـ ۲۱۸، «بعد».
- ↑ ترمینولوژی حقوق، ج۲، ص۱۱۳۸.
- ↑ لغت نامه، ج۴، ص۶۳۸۹؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج۳، ص۱۶۰۹.
- ↑ تاجالعروس، ج۱، ص۴۱۰، «غرب»؛ بدائع الصنائع، ج۷، ص۳۹؛ المهذب البارع، ج۵، ص۳۳.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۶۳۹؛ تاج العروس، ج۱، ص۴۱۰، «غرب»؛ الدرالمنضود، ج۱، ص۲۹۵.
- ↑ لغت نامه، ج۴، ص۶۳۸۹، «تبعید».
- ↑ فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۰۲.
- ↑ الخلاف، ج۵، ص۳۶۹؛ مبانی تکملة المنهاج، ج۱، ص۳۲۱؛ النفی و التغریب، ص۱۷۵ ـ ۱۷۶.
- ↑ فتح الباری، ج۱۲، ص۱۴۱؛ روائع البیان، ج۲، ص۲۹.
- ↑ احکام القرآن، ج۳، ص۳۳۵؛ بدائع الصنائع، ج۷، ص۳۹؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۲، ص۳۲۴ ـ ۳۲۶.
- ↑ احکام القرآن، ج۳، ص۳۳۵.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ «اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.
- ↑ «آنگاه، این شمایید که یکدیگر را میکشید و دستهای از خودتان را از خانههاشان بیرون میرانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی میکنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد میکنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سختترین عذاب باز برده میشوند؛ و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.
- ↑ «این از آن روست که آنان با خداوند و پیامبر وی مخالفت ورزیدند و هر کس با خداوند مخالفت ورزد به راستی خداوند سختکیفر است» سوره حشر، آیه ۴.
- ↑ «اگر منافقان و بیماردلان و شایعهافکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمیانگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۶۰.
- ↑ المنیر، ج۲۸، ص۷۴.
- ↑ «(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمیورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را میسوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو میپاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۱، ص۲۴۰؛ فتح القدیر، ج۳، ص۳۸۳؛ المیزان، ج۱۴، ص۹۷.
- ↑ «گفتند: ای لوط اگر (از این سخنان) دست برنداری بیگمان بیرون رانده میشوی» سوره شعراء، آیه ۱۶۷.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۳۵۷؛ الصافی، ج۴، ص۴۸.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت:» سوره اعراف، آیه ۸۸.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۱۴؛ فتح القدیر، ج۲، ص۳۰۳؛ البدایة والنهایه، ج۳، ص۲۱۶.
- ↑ رقوی، جواد، مقاله «تبعید»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷
- ↑ کتاب مقدس، اول تواریخ: ۹.
- ↑ «آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریستهای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان ماندهایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.
- ↑ روحالمعانی، ج۲، ص۲۵۰؛ التحریر والتنویر، ج۲، ص۴۸۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج۲، ص۶۱۰ ـ ۶۱۱؛ المیزان، ج۲، ص۲۹۷.
- ↑ «آنگاه، این شمایید که یکدیگر را میکشید و دستهای از خودتان را از خانههاشان بیرون میرانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی میکنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد میکنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سختترین عذاب باز برده میشوند؛ و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۳ ـ ۳۰۴.
- ↑ جامع البیان، ج۱، ص۵۵۹ ـ۵۶۰؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۲۵.
- ↑ «(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمیورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را میسوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو میپاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.
- ↑ تفسیرقرطبی، ج۱۱، ص۲۴۰؛ فتح القدیر، ج۳، ص۳۸۳؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۹۷.
- ↑ جامعالبیان، ج۱۶، ص۲۵۶؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۴۷؛ تفسیرقرطبی، ج۱۱، ص۲۴۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج۷، ص۴۷؛ زادالمسیر، ج۵، ص۲۲۰؛ فتحالقدیر، ج۳، ص۳۸۳.
- ↑ «و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بیگمان ستمگران را نابود خواهیم کرد» سوره ابراهیم، آیه ۱۳.
- ↑ «گفتند: ای لوط اگر (از این سخنان) دست برنداری بیگمان بیرون رانده میشوی» سوره شعراء، آیه ۱۶۷.
- ↑ «و پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: اینان را از شهرتان بیرون کنید که آنان مردمی هستند که خود را پاک مینمایانند» سوره اعراف، آیه ۸۲.
- ↑ الصافی، ج۴، ص۴۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۳۵۷؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۱۰.
- ↑ «سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت:» سوره اعراف، آیه ۸۸.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۲۴۲؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۱۰۲؛ النورالمبین، ص۲۴۵.
- ↑ رقوی، جواد، مقاله «تبعید»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
- ↑ «چرا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند و به بیرون راندن پیامبر دل نهادند و نخست بار پیکار با شما را آغاز کردند جنگ نمیکنید؟ آیا از آنها میهراسید؟ با آنکه- اگر مؤمنید- خداوند سزاوارتر است که از وی بهراسید» سوره توبه، آیه ۱۳.
- ↑ «و به راستی نزدیک بود که تو را از این سرزمین بلغزانند تا از آن بیرون رانند و در آن صورت (آنها نیز) پس از تو جز اندکی درنگ نداشتند» سوره اسراء، آیه ۷۶.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۱۴؛ فتح القدیر، ج۲، ص۳۰۳؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۱۶ ـ ۲۱۵.
- ↑ التبیان، ج۵، ص۱۰۹؛ السیرةالنبویه، ابنکثیر، ج۲،ص۲۲۸؛ سبل الهدی، ج۳، ص۲۳۱ ـ ۲۳۲.
- ↑ جامعالبیان، ج۹، ص۳۰۲.
- ↑ زادالمسیر، ج۳، ص۲۳۶؛ البدایة والنهایه، ج۳، ص۲۱۵ ـ ۲۱۶؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۳۲.
- ↑ «همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ «آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم بنابراین بیگمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم میپوشم و آنان را به بوستانهایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
- ↑ «(بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۸.
- ↑ «اگر بر شما دست یابند دشمنانتان خواهند بود و بر شما به بدی دست دراز میکنند و زبان میگشایند و دوست میدارند که کاش شما نیز کافر میشدید» سوره ممتحنه، آیه ۲.
- ↑ «خداوند تنها شما را از دوست داشتن کسانی باز میدارد که با شما در کار دین جنگ کردند و شما را از خانههایتان بیرون راندند و (یا) از بیرون راندنتان پشتیبانی کردند و کسانی که آنان را دوست بدارند ستمگرند» سوره ممتحنه، آیه ۹.
- ↑ السیرةالنبویه، ابنهشام، ج۲، ص۳۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۶۹.
- ↑ جامعالبیان، ج۱۷، ص۲۲۹؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۳۸؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۸۴.
- ↑ رقوی، جواد، مقاله «تبعید»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ التبیان، ج۳، ص۵۰۴؛ تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۹۲؛ النفی و التغریب، ص۳۶۷.
- ↑ جامعالبیان، ج۶، ص۲۸۰ ـ ۲۸۱؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۹۰؛ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۴۸.
- ↑ جامعالبیان، ج۶، ص۲۷۹؛ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۴۹؛ تفسیرابن کثیر، ج۲، ص۵۰.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۵۲ ـ ۱۵۳؛ فتح القدیر، ج۲، ص۳۶؛ المحلی، ج۱۱، ص۱۸۱.
- ↑ جامعالبیان، ج۶، ص۲۹۸؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۲۹۲؛ المیزان، ج۵، ص۳۲۷.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۲۹۲؛ ایضاح الفوائد، ج۴، ص۵۴۴؛ مسالک الافهام، ج۱۵، ص۸.
- ↑ السرائر، ج۳، ص۵۰۶؛ الام، ج۶، ص۱۶۴؛ اعانة الطالبین، ج۴، ص۱۸۶.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۲۹۲؛ ر. ک: زبدةالبیان، ص۸۳۶؛ المغنی، ج۱۰، ص۳۱۳.
- ↑ التبیان، ج۳، ص۵۰۶.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۵۲؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۹۳؛ الفقه الاسلامی، ج۷، ص۵۴۷۵.
- ↑ الجامع للشرایع، ص۲۴۲؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۹۳؛ المبدع، ج۷، ص۴۶۲.
- ↑ السرائر، ج۳، ص۴۵۵؛ مسالک الافهام، ج۱۵، ص۱۸؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۵، ص۴۱۱.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ الخلاف، ج۵، ص۴۷۰؛ السرائر، ج۳، ص۵۱۰؛ شرح الازهار، ج۴، ص۳۷۶.
- ↑ الفقه علیالمذاهب الاربعه، ج۵، ص۴۱۰؛ المبسوط، ج۹، ص۱۹۷؛ النفی والتغریب، ص۴۰۷.
- ↑ «جز آن کسان که پیش از آنکه بر آنان دست یابید توبه کرده باشند، پس بدانید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳۴.
- ↑ مجمعالفائده، ج۱۳، ص۲۹۸؛ زبدة البیان، ص۸۳۶؛ الام، ج۶، ص۱۶۴.
- ↑ رقوی، جواد، مقاله «تبعید»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷
- ↑ «اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.
- ↑ «این از آن روست که آنان با خداوند و پیامبر وی مخالفت ورزیدند و هر کس با خداوند مخالفت ورزد به راستی خداوند سختکیفر است» سوره حشر، آیه ۴.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۸ ـ ۳۵۹؛ التبیان، ج۹، ص۵۵۹؛ السیرةالنبویه، ابن هشام، ج۳، ص۶۸۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج۹، ص۴۲۵؛ فتح القدیر، ج۵، ص۱۹۵؛ الصحیح من سیره، ج۸، ص۴۸.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۳۵۳؛ السیرةالنبویه، ابن هشام، ج۳، ص۶۸۴؛ مجمعالبیان، ج۹، ص۴۲۵ ـ ۴۲۶.
- ↑ رقوی، جواد، مقاله «تبعید»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷
- ↑ «اگر منافقان و بیماردلان و شایعهافکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمیانگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۶۰.
- ↑ جامع البیان، ج۲۲، ص۶۰؛ التبیان، ج۸، ص۳۶۱؛ احکامالقرآن، ج۳، ص۴۸۶.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۱۹۷؛ الصافی، ج۴، ص۲۰۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۱۸۲؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۴۵.
- ↑ نمونه، ج۱۷، ص۴۲۷ـ۴۲۹؛ تفسیرقرطبی، ج۱۴،ص۲۴۵.
- ↑ «و آنان که مردان و زنان مؤمن را بیآنکه کاری (ناپسند) کرده باشند آزار میکنند بیگمان بار بهتان و گناهی آشکار را بر دوش دارند» سوره احزاب، آیه ۵۸.
- ↑ «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیکتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
- ↑ جامع البیان، ج۲۲، ص۵۸؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۴۵؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۲۲.
- ↑ احکامالقرآن، ج۳، ص۴۸۶؛ المنیر، ج۲۲، ص۱۱۳ـ۱۱۴.
- ↑ المقنع، ص۴۳۱؛ الام، ج۶، ص۱۵۷؛ المغنی، ج۱۰، ص۱۳۳.
- ↑ النفی والتغریب، ج۴۷، ص۳۶۶ ـ ۳۶۷.
- ↑ رقوی، جواد، مقاله «تبعید»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷