آفرینش

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از خلق کردن)

مقدمه

واژه آفرینش به‌معنای خلقت و پدید آوردن چیزی است که پیش‌تر سابقه‌ای نداشته است. امام علی (ع) در این باره می‌فرماید: " آفریدگان را بی‌الگو و نمونه از پیش طرّاحی شده آفریده و از هیچ‌یک از آفریدگانش در آفرینش کمک نگرفت[۱].

امام (ع) در نهج البلاغه به ابداع خداوند، یعنی آفرینش الهی بی‌هیچ الگو و سابقه‌ای اشاره می‌کند و می‌فرماید: با آفرینش اضداد نشان داد که هیچ‌چیزی نتواند ضدّ او باشد و با ایجاد سازواری و هماهنگی بین اشیا روشن شد که او خود، هم‌سانی ندارد. نهادها طبیعت را در حوزه اضداد برنهاد، یعنی نور را ضدّ تاریکی، سیاهی را ضدّ سپیدی، رطوبت را ضدّ خشکی و سرما را ضدّ گرما مقرّر فرمود. ناسازگارها را سازگار، ناهمگون‌ها را همگون، دورها را نزدیک و نزدیک‌ها را دور کرد[۲].

در خطبه 165 نیز می‌فرماید: خداوند آفرینش شگفت پدیدگان را ابداع کرد: از جاندار و بی‌جان، ساکن و متحرک[۳].. قرآن کریم و تعالیم اوصیایی، جهان آفرینش را مخلوق خداوند می‌دانند و تفکر در آن را یکی از راه‌های اصیل پی‌بردن به خالق و صانع جهان آفرینش برمی‌شمرند. ستایش خدایی را که آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریکی‌ها و روشنایی را پدیدآورد[۴].

دلیل آفرینش با توجه به احادیث، مصلحت مخلوق، عبادت و شناخت خداوند است. امام علی (ع) می‌فرماید: چون به آفرینش پرداخت، آفریدن هیچ چیز بر او دشور نبود و خلقت آنچه ایجاد کرد، درمانده‌اش نساخت. آنها تا بر قدرت خود بیفزاید، یا از زوال و نقصان بیمانک باشد، یا بخواهد در برابر همتایی فزونی‌طلب از آنها یاری جوید، یا از آسیب دشمنی تازنده احتراز کند، یا بر وسعت ملک خود بیفزاید یا در برابر شریکی معارض نیرو گردآورد. از تنهایی وحشت نداشت تا با آفریدن موجودات با آنها انس گیرد و آنها را پس از ایجاد فنا سازد نه برای آنکه از گرداندن کار و تدبیر امر خود ملول شده باشد، یا فنای آنها سبب آسایش او شود، یا تحملشان بر او سنگین باشد و نه از آن‌رو که مدّتشان به درازا کشیده و او را ملول ساخته و واداشته تا فنایشان کند؛ بلکه خدای تعالی جهان را به لطف خود به سامان آورد و به امر خود از درهم ریختنش نگه داشت و به قدرت خود استواری‌اش بخشید[۵].

امام علی (ع) درباره فعل خدا در آفرینش جهان به نکته‌ای ظریف اشاره دارد: "هر چه را که بخواهد ایجاد شود، می‌گوید موجود شو و آن موجود می‌شود، ولی نه به آوازی که به گوش خورد و نه به بانگی که شنیده‌اید. کلام خدای سبحان فعلی است که از او ایجاد شده و تمثیل یافته و حال آنکه زان پیش موجود نبوده است، که اگر قدیم بود خدای دیگر می‌بود".آفرینش الهی آشکارکننده قدرت خداوند است. امام علی (ع) می‌فرماید: ستایش خداوندی را که با آفرینش بندگانش بر هستی خود راهنمایی فرمود و آفرینش پدیده‌ها بر ازلی بودن او گواه است و شباهت داشتن مخلوقات به یکدیگر دلیل بر آن است که او همتایی ندارد. خداوند آفرینش را در شش روز به انجام رساند و پس از آن، خود بر عرش برین استیلا یافت. قرآن کریم می‌فرماید: "پروردگار شما آن خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش هنگام آفرید. سپس بر عرش استیلا یافت؛ خدایی که کار آفرینش را تدبیر می‌کند"[۶]. و نیز: در حقیقت، پروردگار شما آن خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید. سپس بر عرش جهان‌داری استیلا یافت. روز را به شب –که شتابان آن را می‌طلبد- می‌پوشاند، و نیز نیز خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شده‌اند پدید آورد. آگاه باش که [عالم] خلق و امر از آن اوست؛ فرخنده خدایی است پروردگار جهانیان[۷].

روایات ائمه معصومین (ع) نیز بر آفرینش جهان هستی در شش روز تأکید دارند، ضمن این‌که به بیان جزئیات بیشتری در خلقت جهان هستی می‌پردازند. امام علی (ع) در بیان کیفیت خلقت عالم می‌فرماید: "موجودات را چنان‌که باید بیافرید و آفرینش را چنان‌که باید آغاز نهاد، بی‌آن‌که نیازش به اندیشه‌ای باشد یا به تجربه‌ای که از آن سود برده‌باشد یا به حرکتی که در او پدید آمده باشد و نه دل‌مشغولی که موجب تشویش شود. آفرینش هر چیزی را در زمان معینش به‌انجام رسانید و میان طبایع گوناگون، سازش پدید آورد و هر چیزی را غریزه و سرشتی خاص عطا کرد. هر غریزه و سرشتی را خاص کسی قرار داد، پیش از آنکه بر او جامه آفرینش پوشد. به آن آگاه بود و بر آغاز و انجام آن احاطه داشت و نفس هر سرشت و پیچ و خم هر کاری را می‌دانست [۸]. نهج البلاغه در فرازهایی به بیان کیفیّت و کمیّت آفرینش جهان هستی پرداخته است[۹].

بررسی واژه خلقت

«خلقت» به معنای آفرینش، نهاد، فطرت، خمیره، طبع، سرشت، آب و گل و گوهر به کار رفته است[۱۰]. گاه این کلمه به معنای مخلوق نیز می‌آید؛ مثلاً از امیرمؤمنان(ع) نقل است: «ای ابو مریم، من به بدترین خلق خدا گرفتار شده‌ام. آنان را به آن‌چه خیر و صلاح است می‌خوانم، ولی مرا پیروی نمی‌کنند»[۱۱]. از کتاب‌های لغت بر می‌آید که در معنای خلقت، گونه‌ای تقدیر و اندازه‌گیری نهفته است و خالق به کسی می‌گویند که اشیا را بر اساس تقدیر و اندازه بیافریند[۱۲]. سید مرتضی می‌گوید: «خلقت به معنای آفرینش بی‌سابقه، همراه اندازه‌گیری و محکم‌کاری است»[۱۳]. در روایات، کلمه خلقت برای مجردات نیز به کار رفته است؛ مانند روایتی که می‌فرماید: «‌أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلُ‌»[۱۴].[۱۵]

اهمیت موضوع خلقت در ادیان الهی

در نهج البلاغه و در روایات معصومین(ع) توجهی فراوان به موضوع خلقت شده است و حتی پیامبران گذشته نیز می‌کوشیده‌اند توجه مردم را به این موضوع برانگیزانند. فخر رازی گوید: تنها روش قابل اعتماد نزد پیامبران بزرگ استدلال از راه خلقت و هدایت بوده است؛ زیرا حضرت ابراهیم(ع) از این روش سود برده و فرموده است: ﴿الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ[۱۶] و نیز حضرت موسی و هارون(ع) به فرعون گفتند: ﴿رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى[۱۷] و نیز نخستین آیاتی که بر پیامبر خاتم نازل شده است، به موضوع خلقت موجودات و به ویژه انسان پرداخته است[۱۸].

بنابراین، می‌توان گفت که پیامبران الهی مردم را به اندیشه درباره خلقت فرامی‌خوانده‌اند. حضرت علی(ع) نیز پای می‌فشارد که خلقت، گونه‌ای آیت الهی و نشانه و طریقی محکم برای خداشناسی است:

گواهی می‌دهم که آسمان‌ها و زمین نشانه‌ها و گواهان تو هستند و شهادت می‌دهند که تو همان‌گونه‌ای که خود گفته‌ای و حجتت را به کرسی می‌نشانند و نشانه‌های توانمندی‌ات بر پروردگاری‌ات اقرار می‌کنند و...[۱۹].

امام در خطبه‌هایی پرشمار، خلقت را گواه بر قدیم بودن خالق دانسته است؛ مانند آنجا که می‌فرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الدَّالِ عَلَى قِدَمِهِ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ‌»[۲۰]؛ «سپاس خدای را که از گذر حدوث خلقش بر ازلی بودن خویش گواه است». و در جای دیگر می‌فرماید: «شهادت می‌دهم که آسمان‌ها و زمین و آن‌چه میانشان هست، همگی آیات و نشانه‌هایی‌اند که به سوی تو راه می‌نمایند و مردمان را به آن‌چه تو خوانده‌ای، فرامی‌خوانند»[۲۱]. از این سخنان روشن می‌شود که حضرت علی(ع) از گذر برهان خلقت هم اصل وجود خدای متعال را ثابت کرده است و هم صفاتش را. با توجه به گستردگی موضوع حاضر و سخنان پرشمار حضرت علی(ع) درباره آن، مقاله را در چهار بخش کوتاه، سامان داده‌ایم:

  1. آفرینش مجردات؛
  2. احکام مجردات؛
  3. آفرینش مادیات.
  4. احکام کلی آفرینش[۲۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، خطبه ٩١: « وَ لَا تَجْرِبَةٍ أَفَادَهَا مِنْ حَوَادِثِ الدُّهُورِ وَ لَا شَرِيكٍ أَعَانَهُ عَلَى ابْتِدَاعِ عَجَائِبِ الْأُمُور‏»
  2. نهج البلاغه، خطبه ١٨٦؛ نیز نک: نهج البلاغه، خطبه ۱۶۳: « وَ بِمُضَادَّتِهِ بَيْنَ الْأُمُورِ عُرِفَ أَنْ لَا ضِدَّ لَهُ وَ بِمُقَارَنَتِهِ بَيْنَ الْأَشْيَاءِ عُرِفَ أَنْ لَا قَرِينَ لَهُ ضَادَّ النُّورَ بِالظُّلْمَةِ وَ الْوُضُوحَ بِالْبُهْمَةِ وَ الْجُمُودَ بِالْبَلَلِ وَ الْحَرُورَ بِالصَّرَدِ [بِالصَّرْدِ] مُؤَلِّفٌ بَيْنَ مُتَعَادِيَاتِهَا مُقَارِنٌ بَيْنَ مُتَبَايِنَاتِهَا مُقَرِّبٌ بَيْنَ مُتَبَاعِدَاتِهَا مُفَرِّقٌ بَيْنَ مُتَدَانِيَاتِهَا»
  3. « ابْتَدَعَهُمْ خَلْقاً عَجِيباً مِنْ حَيَوَانٍ وَ مَوَاتٍ وَ سَاكِنٍ وَ ذِي حَرَكَات‏»
  4. ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِم يَعْدِلُونَ؛ سوره انعام، آیه۱.
  5. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶: «كَانَ ابْتِدَاءُ خَلْقِهَا وَ بِغَيْرِ امْتِنَاعٍ مِنْهَا كَانَ فَنَاؤُهَا وَ لَوْ قَدَرَتْ عَلَى الِامْتِنَاعِ لَدَامَ بَقَاؤُهَا لَمْ يَتَكَاءَدْهُ صُنْعُ شَيْ‏ءٍ مِنْهَا إِذْ صَنَعَهُ وَ لَمْ يَؤُدْهُ مِنْهَا خَلْقُ مَا خَلَقَهُ وَ بَرَأَهُ [بَرَأَهُ وَ خَلَقَهُ‏] وَ لَمْ يُكَوِّنْهَا لِتَشْدِيدِ سُلْطَانٍ وَ لَا لِخَوْفٍ مِنْ زَوَالٍ وَ نُقْصَانٍ وَ لَا لِلِاسْتِعَانَةِ بِهَا عَلَى نِدٍّ مُكَاثِرٍ وَ لَا لِلِاحْتِرَازِ بِهَا مِنْ ضِدٍّ مُثَاوِرٍ وَ لَا لِلِازْدِيَادِ بِهَا فِي مُلْكِهِ وَ لَا لِمُكَاثَرَةِ شَرِيكٍ فِي شِرْكِهِ وَ لَا لِوَحْشَةٍ كَانَتْ مِنْهُ فَأَرَادَ أَنْ يَسْتَأْنِسَ إِلَيْهَا ثُمَّ هُوَ يُفْنِيهَا بَعْدَ تَكْوِينِهَا لَا لِسَأَمٍ دَخَلَ عَلَيْهِ فِي تَصْرِيفِهَا وَ تَدْبِيرِهَا وَ لَا لِرَاحَةٍ وَاصِلَةٍ إِلَيْهِ وَ لَا لِثِقَلِ شَيْ‏ءٍ مِنْهَا عَلَيْهِ لَا يُمِلُّهُ طُولُ بَقَائِهَا فَيَدْعُوَهُ إِلَى سُرْعَةِ إِفْنَائِهَا وَ لَكِنَّهُ سُبْحَانَهُ دَبَّرَهَا بِلُطْفِهِ وَ أَمْسَكَهَا بِأَمْرِهِ وَ أَتْقَنَهَا بِقُدْرَتِه‏»
  6. ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ ؛ سوره یونس، آیه:۳.
  7. ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ؛سوره اعراف، آیه ۵۴.
  8. نهج البلاغه، خطبه ۱: «أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً بِلَا رَوِيَّةٍ أَجَالَهَا وَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا وَ لَا حَرَكَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فِيهَا أَحَالَ الْأَشْيَاءَ لِأَوْقَاتِهَا وَ [لَاءَمَ‏] لَأَمَ بَيْنَ مُخْتَلِفَاتِهَا وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا وَ أَلْزَمَهَا أَشْبَاحَهَا عَالِماً بِهَا قَبْلَ ابْتِدَائِهَا مُحِيطاً بِحُدُودِهَا وَ انْتِهَائِهَا عَارِفاً بِقَرَائِنِهَا وَ أَحْنَائِهَا‏»
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۵۳-۵۴.
  10. دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۷، ص۹۹۲۶.
  11. «يا أبا مريم إني منيت بشرار خلق الله...»؛ محمودی، محمد باقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۲، ص۵۳۱، خطبه ۳۰۹.
  12. ابن اثیر، النهایه، ج۳، ص۷۰؛ المصباح المنیر، ص۲۴۶.
  13. شریف مرتضی، علم الهدی، رسائل الشریف المرتضی، رسالة الحدود، ج۱، ص۱۵۹.
  14. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، کتاب العقل، ح۱.
  15. عابدی، احمد، مقاله «خلقت»، دانشنامه امام علی ج۱ ص ۳۴۷.
  16. «همان که مرا آفرید و همو راهنمایی‌ام می‌کند» سوره شعراء، آیه ۷۸.
  17. «گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.
  18. فخر رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۱۱، جزء ۳۱، ص۱۲۸.
  19. نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۳، ص۵۸، ش۱۴.
  20. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۲. شبیه این کلام نیز در توحید صدوق، ص۲۹۰ از حضرت علی(ع) نقل شده است.
  21. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۵۵.
  22. عابدی، احمد، مقاله «خلقت»، دانشنامه امام علی ج۱ ص ۳۴۹.