این دعای شریف که به بیان مرحوم کفعمی در البلد الامین از سوی حضرت مهدی (ع) رسیده است، دعایی جامع و سراسر نکته و درس است که راهِ عبودیت و بندگی را به ما میآموزد، به ویژه توجه به آفتها وآسیبهایی گوشزد شده است که ممکن است در اقشار و اصناف گوناگون موجب تباهی و سقوط گردد[۲].
چند نکته
این دعا حدود بیست و شش موضوع در ابعاد فردی و اجتماعی و با جامعیتی مثال زدنی همه اقشار را در بر گرفته است در این قسمت به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
اطاعت و پیروی از کسانی که اطاعتشان بر ما لازم است؛ یعنی خدا و رسول و اوصیای برحقشان ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴾[۳] تنها راه سعادت و رستگاری ماست و حیات و زندگی انسانی ما را در پی دارد﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾[۴]. قطعاً ریشه و سرچشمه تمام مشکلات ما خروج از این راه است.
گرچه گناه به معنای ترک واجب یا انجام کار حرام است، اما شاید بتوان گفت در اینجا درخواست دوری از گناه به قرینه جمله پیشین، همان انجام محرمات باشد. ممکن است کسی اعمال صالح مانند نماز و روزه و مانند آن را انجام دهد؛ اما اگر از گناه دوری نکند، همانند کسی است که ساختمانی بسازد، سپس آن را خراب کند، بنابراین امامان معصوم (ع) سفارش کردهاند که جدیت داشته باشید و تلاش کنید و اگر عمل (صالح = مستحبات) انجام نمیدهید، لا اقل گناه نکنید (واجب را ترک نکنید و حرام را انجام ندهید)، چون کسی که بنایی را میسازد و آن را خراب نمیکند، بنایش بالا میرود هر چند کم باشد؛ اما کسی که بنایی میسازد ولی آن را خراب میکند بنایش بالا نمیرود[۵].
نیت سالم و صادقانه ریشه و اساس عمل را میسازد؛ لذا اگر ذرهای ریا و انگیزههای غیر خدایی به عمل وارد شود، تمام عمل را نابود میسازد. حق تعالی فرمود: من بهترین شریک هستم اگر کسی کاری را که انجام میدهد، دیگری را شریک گرداند (همه را به شریک میدهم) و آن را نمیپذیرم[۶][۷].
سرانجام، برخی در اثر ناآشنایی با واجبات و محرمات، در انجام واجب کوتاهی میکنند و به معصیت گرفتار میشوند یا مرتکب فعل حرام میگردند؛ بنابراین فرمود: ﴿وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ﴾[۸]. از سوی دیگر، بر مردمواجب است با مراجعه به عالمان دینیوظایف خود را یاد بگیرند؛ بنابراین، امیرالمؤمنین (ع) بر فراز منبر فریاد میزند: ابتدا احکام معامله را یاد بگیرید، سپس تجارت کنید تا گرفتار ربا نشوید[۹][۱۰].
ما را با هدایت و صبر واستقامت گرامی بدار: اگر راهی که ما را به سعادت و کمال میرساند (تمسک به ثقلین)[۱۱] یافتیم و با همت، تلاش و استقامت آن را به درستی پیمودیم، عزیز و سربلند میشویم وگرنه خوار و ذلیل خواهیم شد﴿وَلا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ﴾[۱۲]. این همان چیزی است که هر روز دست کم ده بار در نماز از خداوند متعال درخواست میکنیم﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾[۱۳] و اگر در خواسته خود جدی و صادق باشیم، قطعاً راه درست به ما نشان داده خواهد شد﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۱۴] و پایبندی به حقانسان را آن چنان سربلند و عزیز میکند که فرشتگان بر او نازل میشوند﴿ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ﴾[۱۵]. نکته آخر این است که باید مراقب باشیم تا گناه: ﴿ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِؤُون﴾[۱۶]، مالحرام[۱۷] و حب مقام ما را از راه هدایت خارج نکند و عاقبت به شر نگرداند[۱۸].
زبان ما را با سخن درست و حکمت محکم بگردان: "مردی به محضر رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: مرا سفارش نمایید. حضرت فرمود: زبانت را حفظ کن. دوباره عرض کرد: مرا سفارش نمایید. حضرت دوباره همین سفارش را نمود. برای بار سوم نیز حضرت همین سفارش را تکرار کرد و سپس اضافه نمود: وای بر تو، آیا چیزی جز سخنان بیمورد مردم را به آتش جهنم میاندازد؟"[۱۹]. گاهی یک سخن نسنجیده به کلی او را از مقام و منزلتش ساقط میکند. بر اساس آیات و روایات[۲۰] دهها گناه به زبان مربوط میشود. ارزشحکمت نیز تا آنجاست که حق تعالی فرمود: ﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾[۲۱]. نتیجه سخن اینکه حفظ زبان و استفاده از آن فقط در سخنان درست و حکمت آموز شرط اساسی سعادت دنیا و آخرت است[۲۲].
دلهای ما را با علم و معرفت پر کن: در ارزشعلم همین بس که رسول خدا (ص) میفرماید:آگاه باشید همانا خداوند جویندگان علم را دوست میدارد[۲۳] و در قرآن، نام دانشمندان در کنار نام خدا و فرشتگان به چشم میخورد﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلائِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۲۴]. اما نکته اساسی در اینجا این است که از دیدگاه قرآن چیزی را میتوان علم نامید که نتیجه آن خوف و خشیت از خداوند: ﴿وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴾[۲۵] و در یک کلمه، عبودیت و بندگی او و عشق به محبوب واقعی باشد. وقتی روح و روان انسان از علمی که نتیجه آن معرفت است، لبریز شد؛ به دنبال آن، اطاعت عارفانه و عاشقانه سراسر وجود او را دربر میگیرد و امور دنیا و آخرتش اصلاح میشود و به بیان نورانیحضرتصدیقه طاهره، زهرای مرضیه (س) خداوند با فضیلتترین مصلحت را برای چنین بندهای رقم میزند[۲۶][۲۷].
شکم هایمان را از حرام و شبهه ناک پاک بگردان: میان جسم و روح رابطه متقابل وجود دارد. جسم به منزله ظرف برای روح است و در این عالم روح ما از راه جسم تغذیه میشود و پرورش مییابد. اگر مالحرام یا شبهه ناک به جسم وارد شود، دیگر نورحق از این جسم به روح نمیتابد و به کوردلی دچار میگردد﴿ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ﴾[۲۸]، تا آنجا سقوط میکند که سخن دلسوزانه ولیّخدا را نمیشنود؛ آن جا که فرمود: چه مانعی دارد که ساکت شوید و سخن مرا گوش کنید؟ جز این نیست که من شما را به راه هدایتدعوت میکنم، کسی که از من اطاعت کند هدایت میشود و کسی که نافرمانی نماید، هلاک و کافر خواهد شد. شما عموماً امر مرا اطاعت نمیکنید، به سخن من گوش نمیدهید؛ زیرا شکمهای شما از حرام پر شده و به قلبهای شما مهر (قساوت) زده شده است[۲۹]. رسول خدا (ص) فرمود: ای اباذر! کسی که برایش فرقی نمیکند مال را از چه راهی به دست آورده است، خداوند هم برایش فرقی نمیکند از چه دری او را به جهنم وارد کند[۳۰]. امیرالمؤمنین (ع) نیز فرمود: بدترین مالها، مالی است که چیزی از آن انفاق نشود و زکات آن پرداخت نگردد[۳۱][۳۲].
دستان ما را از ستم و دزدی باز دار: وقتی سخن از ظلم و سرقت به میان میآید، چه بسا ظالمان روزگار و دزدان گردنهها در ذهن تداعی شود، غافل از اینکه هر کس گناه کند، ظالم است و به خود[۳۳] و دیگران[۳۴] و چه بسا با شرک ورزیدن به خداوندظلم کرده است[۳۵]. کسی که زکاتمال خود را نپردازد و مهریه زنان را حلال بشمارد (نپردازد) و از کسی قرض بگیرد، ولی قصد پرداخت آن را نداشته باشد، دزد به شمار میآید[۳۶].
چشمان ما را از ناپاکی و خیانت بپوشان و گوش هایمان را از (شنیدن) لغو و غیبت باز دار: مولای متقیان، علی (ع) فرمود: "کمترین چیزی که درباره خداوند بر شما لازم است، این است که از نعمتهای او برای نافرمانیش کمک نگیرید"[۳۷]. اگر چشم و گوشِ ما ابزاری در دست نفس قرار گیرد و در راه لذتهای حیوانی به کار گرفته شود، مشمول این آیه شریفه میگردد: ﴿وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴾[۳۸]. مشکل اصلی اینجاست که اگر چشم و گوش خود را از محرمات به ویژه نامحرم و غیبت محافظت نکنیم، اولاً سرمایههای معنوی خود را بر باد خواهیم داد و ثانیاً، از چشم آیت بین و گوش حق شنو محروم شده و از پیمودن راه بندگی و رستگاری باز خواهیم ماند[۳۹].
بر بیمارانِ مسلمانان شفا و راحتی و بر مردگانشان مهربانی و رحمتعنایت فرما:امام صادق (ع) میفرمایند: مؤمنان در نیکی، مهربانی و عطوفت نسبت به یکدیگر همانند بدن هستند. اگر دردی بگیرد، بقیه اعضا با بیداری و تب یکدیگر را برای کمک به او فرا میخوانند[۴۰]. پس مؤمن نمیتواند در برابر درد و مشکل دیگران بیتفاوت و بیدرد باشد، بلکه درد و مشکل مؤمنان دیگر را از خود جدا نمیداند و با دعا برای شفای بیماران و طلب رحمت و مغفرت برای رفتگان و اقدام عملی به اندازه توان خود در این باره، حق خود را ادا میکند.
بر کهنسالانمان وقار و آرامش و بر جوانانمان روی آوردن به خدا و توبه و بر زنانمان حیا و پاکدامنی را عنایت فرما:وقار به معنای عظمت و بردباری و در برابر خفت و سبکی است و مراد از آن عمل بر اساس خرد و فرزانگی است و آرامش نیز نتیجه ایمان و یاد خداست. وقتی کهنسالان این دو ویژگی را داشته باشند، الگوی نیکویی برای جوانان و نوجوانان خواهند بود. نیرو و قدرتجوانی، غلبه احساس بر عقل و وسوسههای نفسانی و شیطانی پیوسته جوان را در معرض انحراف و دوری از حق قرار میدهد. در چنین شرایطی توجه به خداوند و توبه و بازگشت به سوی او در صورت لغزش، از زیباترین حالتهایی است که میتواند در زندگیجوان به وجود آید و او را در سایه رحمت الهی قرار دهد. رسولرحمت (ص) در این باره فرمود: در روزی که هیچ سایهای جز سایه رحمت او نیست، هفت گروه هستند که خداوند آنان را تحت سایه خود قرار میدهد: جوانی که در عبودیت و بندگیخداوند رشد کند...[۴۱]. اما حیا و پاکدامنی زیباترین لباس بر اندام مسجود ملائک است، بلکه انسان بودنِ انسان، در گرو همین ویژگی است[۴۲] و کسی که حیا ندارد ایمان ندارد [۴۳]. اما این لباس بر اندام زن زیباتر و ضروریتر است؛ زیرا فرزندانی که در چنین زمینی میرویند که به حیا و عفاف آراسته است، ثمره پاکی و سعادتی است که در وجود آنها به بار خواهد نشست. به همین دلیل است که در معجزه جاویدان الهیقرآن، از مریم (س)﴿ وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ﴾[۴۴] و دختر حضرت شعیب: ﴿فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾[۴۵]تجلیل شده است. همچنین، اگر معاویهفرزندیزید با پدران خود تفاوت دارد راز آن در همین نکته نهفته است که مادرش متفاوت بوده است. اگر خدای ناکرده زنانجامعهفاسد شوند، هیچ ارزش و خیر و صلاحی برای آن جامعه، باقی نخواهد ماند. اکنون راز این مسأله مشخص میگردد که چرا غرب با تمام نیرو به وسیله هنر به سرقت حیا و عفاف جوانان به ویژه زنان روی آورده است[۴۶].
بر ثروتمندانمان، تواضع و وسعت و بر فقراصبر و قناعت را عنایت فرما:دنیا همچون مدرسه است و دانش آموزانِ آن همه انسانهایی هستند که وقتی به مرتبه بلوغ برسند، در این مدرسه ثبت نام میکنند و در کلاس سعادت و فلاح و خوشبختی حاضر میشوند. آزمونهای زیادی مانند بیماری و سلامت، قدرت و ضعف، زیبایی و زشتی، برخورداری از نعمت و محرومیت از آن و... از سوی آفریدگارحکیم و به وسیله آموزگاران خبیر و دلسوز یعنی حجتهای الهی در راه سعادت و طی درجات رشد و تعالی، انجام میگیرد. یکی از این آزمونها، آزمونفقر و غناست. اگر خداوند به کسی مال داده، به این معنا نیست که او را بیش از دیگران دوست داشته است و اگر به کسی کمتر داده، به این معنا نیست که بر او غضب کرده است. بلکه هر دو در جهت امتحان است تا در پی سربلندی در این آزمون به درجات بالاتر صعود نمایند و البته آزمونثروت بسی مشکلتر از فقر است. اگر ثروتمندان، قارون گونه رفتار نکنند، با ثروت به غرور و تکبر دچار نشوند، خود و هر آنچه را که دارند، از خدا بدانند، با فقیران متواضعانه برخورد نموده و به یاری آنها بشتابند و اگر فقیران برای رفع نیاز خود، به خفت و خواری تن ندهند، و وظیفهای که در راه کسب مالحلال دارند انجام دهند، امور خود را به خدای حکیم بسپارند و با مرکب صبر و قناعت به پیش بروند، قطعاً خیر و صلاحِ دنیا و آخرت را به دست خواهند آورد. امام صادق (ع) فرمودند: در شگفتم از کار انسانمسلمان که خداوند هیچ حکمی برای او رقم نمیزند، جز اینکه برایش خیر است؛ هر چند با قیچی قطعه قطعه شود، برایش خیر است و اگر مالک شرق و غرب عالم شود، نیز برایش خیر است[۴۷][۴۸].
و زاد و توشه حاجیان و زائران را خیر و برکت عطا فرما و حج و عمرهای را که بر آنان واجب نمودهای، کامل کن[۵۴]، به فضل و رحمتت ای مهربا نترین مهربانان: شاید بتوان گفت یکی از دشوارترین کارها پس از جهاد در راه خدا، حج و عمره است؛ به ویژه کمبود امکانات در زمان قدیم و نا امنی راهها گاهی سبب میشد، همه پول و سرمایه حاجی تمام شود یا به سرقت برود، از سوی دیگر اعمالحج، دقیق و مشکل است و انجام کامل و درستِ آن با توجه به اسرارِ آن، کار سادهای نیست، به همین دلیلدعا برای آنان امری ضروری و نشانه ایمان دعاکننده است. امام صادق (ع) میفرماید: دعای مؤمن پشت سر برادر مؤمنش، موجب فراوانی رزق و برطرف شدن امور ناپسند میگردد﴿وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ﴾[۵۵] و امام باقر (ع) درباره آیه شریفه﴿وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ﴾[۵۶] میفرماید: مقصود مؤمنی است که پشت سر برادر مؤمنش دعا میکند، فرشته بر دعایش آمین میگوید و خداوندِ شکست ناپذیر و بلند مرتبه میفرماید: و برای تو دو برابر آنچه که برای برادر مؤمنت خواستی خواهد بود و به خاطر اینکه او را دوست داشتی، خواسته تو برآورده شد[۵۷]آیت اللهجوادی آملی در امام مهدی موجود موعود از این دعا با عنوان وظایف منتظران در آینه دعای مهدوی سخن میگوید و در دو محور وظایف شخصی، اجتماعی و سیاسیوظایف منتظران را تبیین مینماید[۵۸]؛زیرا حقیقت انتظار حرکت در راهی است که این دعا ترسیم نموده است[۵۹].
مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: انتظار ایجاب میکند که انسان خود را به آن شکلی، به آن صورتی، به آن هیئت و خُلقی نزدیک کند که در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شکل و آن هیئت متوقع است. این لازمه انتظار است. وقتی بناست در آن دوران، منتظَرعدل باشد، حق باشد، توحید باشد، اخلاص باشد، عبودیتخدا باشد - یک چنین دورانی قرار است باشد - ما که منتظر هستیم، باید خودمان را به این امور نزدیک کنیم، خودمان را با عدل آشنا کنیم، آماده عدل کنیم، آماده پذیرش حق کنیم. انتظار یک چنین حالتی را به وجود میآورد[۶۰][۶۱].
↑ ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.
↑ ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید؛ سوره انفال، آیه: ۲۴.
↑ و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند؛ سوره توبه، آیه: ۱۲۲.
↑صحیح مسلم یک جلدی ص۹۴۱، کتاب فضائل الصحابه، باب ۴، فضائل علی بن ابی طالب (ع)، ح۲۴۰۸. سنن ترمذی (یک جلدی) کتاب المناقب، باب۳۲، مناقب اهل بیت النبی، ح۳۷۹۷، ص۹۹۲.
↑ و مرا در روزی که (همه) برانگیخته میگردند، خوار مکن؛ سوره شعراء، آیه: ۸۷.
↑ و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۹.
↑ فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد! ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه: ۳۰ - ۳۱.
↑ سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند و آن را به ریشخند میگرفتند؛ سوره روم، آیه: ۱۰.
↑﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴾؛ ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند؛ سوره حجرات، آیه: ۱۱. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ﴾ ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبهپذیری بخشاینده است، سوره حجرات، آیه: ۱۲. ﴿وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ ﴾ وای بر هر عیب جوی طعنه زن؛ سوره همزه، آیه: ۱. ﴿الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقهها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمییابند طعنه میزنند و آنان را به ریشخند میگیرند، خداوند به ریشخندشان میگیرد و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره توبه، آیه: ۷۹. ﴿وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُواْ الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴾ و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را میشوراند؛ بیگمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است؛ سوره اسراء، آیه: ۵۳. ﴿إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ﴾ آنگاه که آن را از زبان هم فرا میگرفتید و چیزی را که به آن دانشی نداشتید دهان به دهان میگفتید و آن را آسان میانگاشتید در حالی که آن نزد خداوند سترگ بود؛ سوره نور، آیه: ۱۵. المحجه البیضاء، کتاب آفات اللسان، ج۵، ص۱۹۰.
↑ به هر که خواهد فرزانگی میبخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان دادهاند؛ و جز خردمندان در یاد نمیگیرند؛ سوره بقره، آیه: ۲۶۹.
↑ خداوند- که به دادگری ایستاده است- و فرشتگان و دانشوران گواهی میدهند که: هیچ خدایی نیست جز او که پیروزمند فرزانه است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۸.
↑ و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگهای گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند، بیگمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است؛ سوره فاطر، آیه: ۲۸.
↑ آیا در زمین نگشتهاند تا آنان را دلهایی باشد که بدان دریابند یا گوشهایی که بدان بشنوند؟ زیرا (تنها) چشمها نابینا نمیشوند بلکه آن دلها که درون سینهها جا دارند (نیز) نابینا میگردند؛ سوره حج، آیه: ۴۶.
↑﴿وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ﴾ و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز میداد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است؛ سوره لقمان، آیه: ۱۳.
↑ و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند؛ آنانند که ناآگاهند؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۹.
↑ و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتابهای پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود؛ سوره تحریم، آیه: ۱۲.
↑ آنگاه یکی از آن دو که با شرم گام برمیداشت نزد او آمد، گفت: پدرم تو را فرا میخواند تا مزد آبی را که برای ما (به گوسفندان) دادی به تو بپردازد و چون (موسی) نزد او آمد و داستان (خود) را برای او بازگفت، (شعیب) گفت: مهراس که از گروه ستمکاران رهایی یافتی، سوره قصص، آیه: ۲۵.
↑ ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.
↑تعبیری که در دعا آمده است: « وَ اقْضِ مَا أَوْجَبْتَ... » است و در کتاب لسان العرب درباره واژه "قضاء" چنین آمده است: و كلُّ ما أُحْكِم عمله أَو أُتِمَّ أَو خُتِمَ أَو أُدِّيَ أَداء أَو أُوجِبَ أَو أُعْلِمَ أَو أُنْفِذَ أَو أُمْضِيَ فقد قُضِي؛ (ابن منظور، لسان العرب، ۱۵، ۱۸۶).
↑ و (درخواست) کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند اجابت میکند و از بخشش خویش بر (پاداش) آنان میافزاید و کافران را عذابی سخت (در پیش) است؛ سوره شوری، آیه: ۲۶.
↑ و (درخواست) کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند اجابت میکند و از بخشش خویش بر (پاداش) آنان میافزاید و کافران را عذابی سخت (در پیش) است؛ سوره شوری، آیه: ۲۶.