سوره فاطر در علوم قرآنی
مقدمه
سی و پنجمین سوره قرآن و چهل و سومین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه با موضوع محوری فقر ذاتی تمامی مخلوقات و غنای ذاتی آفریدگار حکیم. این سوره را به مناسبت ذکر نام «فاطر» خداوند در آیه اول آن، «فاطر» مینامند. نام دیگر آن «ملائکه» است؛ زیرا در اولین آیه آن از فرشتگان و ملایک و رسالت و آفرینش آنان سخن رفته است. در این آیه ملائکه صاحبان اجنحه یعنی بالدار شمرده شدهاند.
این سوره پنجمین و آخرین سوره از سورههای پنجگانه «حامدات» است که با جمله ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ﴾ یعنی با حمد خدا آغاز میشود. دارای ۴۵ آیه، ۷۸۰ کلمه و ۳۲۲۸ حرف است. از نظر حجم از سورههای «مثانی» و در حدود یک حزب (= یک چهارم جزء) است[۱].
سوره فاطر با وصف آفریدگار هستی که پدید آورنده آسمانها و زمین است و ستایش ذات بیهمتای او آغاز میگردد و به همراه تعدادی از نشانههای قدرت بیهمانند و عظمت و شکوه و حکمت وصف ناپذیر او که هرکدام نشانگر یکتایی و حکمت او است ادامه مییابد. سپس به تدبیر جهان و انسان از سوی پروردگار میپردازد و از آفرینش موجودات، روزی بخشی به آنها و آفرینش انسان و مراحل گوناگون تکامل او سخن میگوید.
مردم را از غرور دنیا و فتنهها و وسواس شیطان برحذر میدارد، مردم را فقیر و خدا را بینیاز میداند، به عنوان یاداوری به انسان در جهت شناخت ولی نعمت و شکر و سپاس و توجه به سوی او، شمهای از نعمتهای خدا را ذکر میکند. و با ذکر مسئله معاد و رستاخیز و بعضی از احوال قیامت، به ندامت و پشیمانی کفار و آرزوی بازگشت آنان به دنیا جهت جبران گذشته و ثواب اعمال مؤمنین و صفات علمای بالله و برتری مؤمنین و کافران اشاره میکند.
کافر و مؤمن تشبیه میشوند به تاریک جان و روشن روان، ظلمت و نور، آفتاب و سایه، زندگان و مردگان ﴿ وَمَا يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَلا الظُّلُمَاتُ وَلا النُّورُ وَلا الظِّلُّ وَلا الْحَرُورُ وَمَا يَسْتَوِي الأَحْيَاء وَلا الأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاء وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴾[۲].
فضیلت سوره
در فضیلت این سوره از حضرت محمد (ص) روایت شده است: هر کس سوره فاطر را قرائت کند در روز قیامت سه در از درهای بهشتی او را صدا میزنند که از هر کدام از این سه در که خواست وارد شود[۳].
مقاصد سوره
غرض این سوره بیان وابستگی تام جهان به خدا و بیان اصول سهگانه دین اسلام است، یعنی یگانگی خدای تعالی در ربوبیت و رسالت رسول خدا و معاد و برگشتن به سوی او که در این سوره بر این سه مسئله استدلال شده و خدای تعالی برای این منظور، تعدادی از نعمتهای بزرگ آسمانی و زمینی را میشمارد و تدبیر متقن امر عالم را به طور عموم و امر انسانها را به طور خصوص، یادآوری میکند و قبل از شمردن این نعمتها و شروع به استدلال، اشارهای اجمالی به این معنا میکند که: گشودن در رحمت و بستن آن و افاضه نعمت و امساک آن منحصراً کار خدای تعالی است و میفرماید: ﴿مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا...﴾[۴]. همچنین به واسطههایی اشاره میکند که رحمت و نعمت را از خدای تعالی گرفته، به خلق میرسانند و آنان ملائکه هستند که واسطههای بین خدا و خلقند و به همین جهت میبینیم سوره فاطر با یادآوری این وسائط شروع میشود. عطاء رزق و نعمت و منع از آن فقط با اراده خدای تعالی است. استدلال بر یگانگی خدا در ربوبیت، با بیان اینکه فقط او خالق است. تدبیر دقیق و متین و مسلط بر کلیات حوادث و جزئیات آنکه هر چیز و هر حادثه را در جای خود قرار داده، بر خدا آسان است، چون خدا هم علیم است؛ و هم قدیر و با علم و قدرتش بر هر چیزی محیط است، پس او رب انسانها است، همان طور که رب هر چیز دیگر است. تمثیل حال مؤمن و کافر به دریای شیرین و دریای شور. تمثیلهایی برای بیان حال و اعمال مؤمن و کافر، خشیت و ترس از خدا، به معنای حقیقی کلمه فقط در علمای بالله یافت میشود، یعنی کسانی که خدای سبحان را به اسماء و صفات و افعالش میشناسند، شناسایی عمیقی که دلهایشان به وسیله آن آرامش مییابد و زنگارهای تردید و دودلی از نفوسشان زایل گشته و آثار آن در اعمالشان هویدا میگردد و اعمالشان تصدیق کننده گفتارشان میشود، و مراد از «خشیت» در چنین زمینهای، همان خشیت حقیقی است که به دنبالش خشوع باطنی و خضوع در ظاهر پیدا میشود[۵].
خداوند موجودات را از کتم عدم به وجود آورده است؛ گویا عدم را شکافته و از درون آن آسمانها و زمین را به گونهای ابتدایی و بدون الگو آفریده است و به کار بردن صفت فاطر برای دلالت بر استمرار است، یعنی ایجاد مستمر و فیض وجود دائمی و لاینقطع است و اگر یک لحظه فیض از ناحیه خدا قطع شود، همه چیز نابود خواهد شد. اعتقاد توحیدی و عمل صالح به مقتضای آن، اسباب تقرب به حق تعالی است. فقر و غنای ذاتی و وجودی انسان و خدا.
ساختار
بخش یک، آیات: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ﴾[۶] بعد از آنکه در آیه اول به وضع ملائکه که واسطههایی بین خالق و خلقند در رساندن نعمت به خلق اشارهای فرمود، در آیات ﴿مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۷] و ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ﴾[۸] به خود نعمتها اشاره کلی نموده و میفرماید: عموم نعمتها از خدای سبحان است، نه غیر او، پس تنها خدا رازق است و احدی در رازقیت، شریک او نیست، آنگاه از طریق رازقیت استدلال کرده بر ربوبیت و سپس بر مسئله معاد و این که وعده خدا، به بعث و عذاب دادن کفار و آمرزش مؤمنین صالح، حق است. البته در این آیات، تسلیتی هم برای رسول خدا (ص) هست.
بخش دوم، آیات: ﴿وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ وَاللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلا تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ إِن تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴾[۹] در این آیات، چندین احتجاج است بر وحدانیت خدای تعالی در الوهیت و این احتجاجها را بعد از شمردن چند نعمت آسمانی و زمینی که انسان از آنها متنعم است و جز خدا کسی خالق و مدبر امر آن نعمتها نیست، بیان نموده، در خلال این احتجاجات اشارهای هم به مسئله قیامت دارد.
بخش سوم، آیات: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ وَمَا يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَلا الظُّلُمَاتُ وَلا النُّورُ وَلا الظِّلُّ وَلا الْحَرُورُ وَمَا يَسْتَوِي الأَحْيَاء وَلا الأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاء وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ إِنْ أَنتَ إِلاَّ نَذِيرٌ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيهَا نَذِيرٌ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴾[۱۰] بعد از آنکه برای مشرکین بیان کرد که خلقت و تدبیر مستند به خدای تعالی است و نتیجه گرفت که رب ایشان همان خدا است و تنها مالک او است، نه آلهه و خدایانی که به جای او میپرستند. پس این خدایان، مالک چیزی نیستند تا آنکه مدیر آنها باشند. اینک در این آیات، همان مطالب را با بیانی آمیخته با وعده و وعید تکرار میکند و میفرماید: خدا از ایشان بینیاز و ایشان محتاج خدایند، پس او میتواند ایشان را به کیفر اعمالی که کردند از بین ببرد و اگر خواست خلقی جدید بیاورد. آنگاه خطاب را متوجه رسول گرامی خود میکند که: این مؤاخذه و نابود کردن ما، شامل نمیشود مگر تنها همینهایی را که تکذیب میکنند و اما مؤمنین که انذار تو در آنان اثر میکند، با مشرکین فرقی روشن دارند و پیامبر هشدار دهندهای است مانند هشدار دهندگان گذشته و حال آنان را دارد. بنابراین اگر او را تکذیب میکنند، انبیای گذشته را هم تکذیب کردند و همان گونه که خدای تعالیتکذیب کنندگان از امتهای گذشته را به عذاب شدیدی گرفتار کرد تکذیب کنندگان این امت را هم خواهد گرفت و به عذاب دچار خواهد کرد.
بخش چهارم، آیات: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلا يُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴾[۱۱] در این آیات دوباره به مسئله توحید برگشته، نشانههای دیگری را که دلالت بر توحید میکند برمیشمارد و در ضمن به حقانیت قرآن و اینکه از جانب خداوند نازل شده است میپردازد.
بخش پنجم، آیات: ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتًا وَلا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلاَّ خَسَارًا قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّنْهُ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلاَّ غُرُورًا إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ أَن تَزُولا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلاَّ نُفُورًا اسْتِكْبَارًا فِي الأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ سُنَّتَ الأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلا أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا ﴾[۱۲] این آیات نخست بر مسئله توحید خدا در ربوبیت احتجاج میکند و سپس بر نبودن شریکی برای خدا در ربوبیت استدلال میفرماید و آنگاه مشرکین را بر نقض عهد و سوگند و کارهای زشتی که مرتکب میشدند سرزنش میکند و در آخر، به این معنا تأکید میورزد که هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند خدا را عاجز کند و اگر خدا به افرادی از این ستمکاران مهلت میدهد، برای مدتی معین است، همین که مدتشان سرآمد به آنچه شایسته آن هستند جزا داده میشوند[۱۳].
بخش سوم از جهت ساختاری حاوی پیام مرکزی سوره فاطر، بلکه تمام قرآن، است: «ای مردم، شما همه به خدا ذاتاً فقیر و محتاجید و تنها خدا است که بینیاز و غنی بالذات و ستوده صفات است» ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ﴾[۱۴]. بدینسان وابستگی ذاتی تمام آفرینش که نماد آن انسان (به عنوان اشرف مخلوقات) به خدای غنی بالذات است که آغاز و انجام آفرینش و صادر کننده وحی و ارسال رسل و برپاکننده قیامت میباشد و بیان آن در بخشهای مختلف سوره آمده است به صورت جوهری تبیین شده است.
بخش اول با بخش آخر در توازی تکمیلی است؛ زیرا در حالی که در بخش اول توحید در خلقت تبیین شده است در بخش آخر، توحید در ربوبیت در ادامه و تعامل با آن تبیین شده است. بخش چهارم در توازی تفسیری با بخش دوم است. در بخش دوم راجع به رابطه زمین و آسمان، دنیا و آخرت، طالبان عزت، کلمه طیبه و عمل صالح سخن گفته شده است و در بخش چهارم آنها را تفسیر کرده است. عزت مخصوص علمای بالله تعالی است که دارای خشیت الهی هستند و کلمه طیبه، کلام الله مجید یا همان قرآن کریم است که محور آن در جهان تکوین و تشریع و کتاب، خداوند متعال است و عمل صالح که اسباب تقرب به حق تعالی میگردد همان تدبر در کتاب خدا، اقامه نماز، انفاق پنهان و آشکار به فقیران است که به نحو کامل در وجود مبارک اهل بیت عصمت و طهارت ظهور دارد و پیروان خالص آنها نیز مشمول آن هستند.
آیات نامدار و مشهور
- ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ...﴾[۱۵]،
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ﴾[۱۶]،
- ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى...﴾[۱۷]،
- ﴿وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ﴾[۱۸]،
- ﴿وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ﴾[۱۹]،
- ﴿وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ﴾[۲۰]،
- ﴿وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ﴾[۲۱]،
- ﴿إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ﴾[۲۲]،
- ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ﴾[۲۳]،
- ﴿وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴾[۲۴].[۲۵]
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی.
- ↑ «و نابینا و بینا برابر نیست. و نه تاریکی و روشنا؛ و نه سایه و گرمباد. و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۱۹-۲۲.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۲۳۰.
- ↑ «خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشایندهای ندارد و او پیروزمند فرزانه است» سوره فاطر، آیه ۲.
- ↑ المیزان.
- ↑ «سپاس خداوند را، آفریننده آسمانها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیامرسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد میافزاید، بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست. خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشایندهای ندارد و او پیروزمند فرزانه است. ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟ و اگر تو را دروغگو میشمرند پیامبران پیش از تو (نیز) دروغگو شمرده شدهاند و کارها به خداوند بازگردانیده میشود. ای مردم! بیگمان وعده خداوند راستین است بنابراین زندگانی این جهان شما را نفریبد و (زنهار!) آن فریبکار شما را به (آمرزش) خداوند فریفته نگرداند. به راستی شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید! جز این نیست که او گروه خویش را فرا میخواند تا (سرانجام) از دوزخیان باشند. آنان را که کفر ورزیدهاند، عذابی سخت خواهد بود و آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت. پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو میبیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بیراه مینهد و هر کس را بخواهد راهنمایی میکند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام میدهند داناست» سوره فاطر، آیه ۱-۸.
- ↑ «خداوند در هر بخشایشی را بر مردم بگشاید کس را یارای بستن آن نیست و چون فرو بندد پس از او گشایندهای ندارد و او پیروزمند فرزانه است» سوره فاطر، آیه ۲.
- ↑ «ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟» سوره فاطر، آیه ۳.
- ↑ «و خداوند است که بادها را میفرستد و (بادها) ابری را بر میانگیزد و ما آن را به سرزمینی مرده میرانیم و آن زمین را بدان (آب) پس از مردن آن زنده میگردانیم؛ رستخیز نیز همینگونه است. هر که عزّت میخواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا میرود و کردار نیکو آن را فرا میبرد و آنان که نیرنگهای بد میبازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت. و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفهای، آنگاه شما را جفتهایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینهای باردار نمیگردد و نمیزاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمیگردد و از عمر کسی کم نمیشود مگر که در کتابی آمده است؛ بیگمان این بر خداوند آسان است. و دو دریا برابر نیستند، این نوشین گواراست که نوشیدنش خوشگوار است و آن شور تلخ؛ از هر یک گوشت تر و تازه میخورید و زیوری بیرون میکشید که آن را میپوشید و کشتیها را در آن مینگری که آب شکافند تا از بخشش او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که سپاس گزارید. از شب میکاهد و بر روز میافزاید و از روز میکاهد و بر شب میافزاید و خورشید و ماه را رام کرده است، هر یک تا زمانی معیّن روان است، این است خداوند پروردگار شما که فرمانفرمایی، او راست و کسانی را که به جای او (به پرستش) میخوانید سر مویی اختیار ندارند. اگر آنان را فرا بخوانید فرا خواندن شما را نمیشنوند و اگر بشنوند پاسختان را نمیدهند و روز رستخیز شرکورزی شما را انکار میکنند و (هیچ کس) تو را چون آگاهی (دانا)، خبردار نمیکند» سوره فاطر، آیه ۹-۱۴.
- ↑ «ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بینیاز ستوده است. اگر بخواهد شما را میبرد و آفریدگان تازهای میآورد. و این (کار) بر خداوند دشوار نیست. و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان میهراسند و نماز را بپا میدارند هشدار میدهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است. و نابینا و بینا برابر نیست. و نه تاریکی و روشنا؛ و نه سایه و گرمباد. و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند. تو، جز بیمدهندهای نیستی. ما تو را به حق، نویدبخش و بیمدهنده فرستادهایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیمدهندهای بوده است. و اگر تو را دروغگو میشمرند پیشینیان آنان نیز پیامبرانشان را که برهانها (ی روشن) و نوشتهها و کتاب روشنگر (برای آنان) آورده بودند دروغگو شمردهاند. سپس من کافران را فرو گرفتم و (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره فاطر، آیه ۱۵-۲۶.
- ↑ «آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد که از آن فرآوردههایی رنگارنگ برآوردیم؟ و از کوهها (رگه) راههایی است سفید و سرخ با رنگهای گوناگون و (رگه راههایی) سخت سیاه. و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگهای گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند، بیگمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است. کسانی که کتاب خداوند را میخوانند و نماز را برپا میدارند و از آنچه روزیشان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند، به داد و ستدی امید بستهاند که هرگز زیان ندارد. تا پاداشهایشان را تمام بدهد و از بخشش خویش به (پاداش) آنان بیفزاید که او آمرزندهای سپاسپذیر است. و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست میشمارد، بیگمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست. سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است. بهشتهایی جاودان که بدان درآیند و آنجا به دستبندهایی زرّین و (زیورهایی از) مروارید آراسته گردند و تنپوششان در آن پرند است. و میگویند: سپاس خداوند را که اندوه را از (دل) ما برد؛ بیگمان پروردگار ما آمرزندهای سپاسپذیر است. همان که ما را از بخشش خود در سرای ماندگار جای داد که در آن نه رنجی به ما میرسد و نه ماندگی. و برای کافران آتش دوزخ (آماده) است که (در آن) نه کارشان تمام میشود که بمیرند و نه از عذاب آنان میکاهند؛ بدینگونه هر ناسپاسی را کیفر میدهیم. و آنان در آن فریاد سر میدهند که پروردگارا! ما را بیرون آور تا کاری شایسته جز آنچه (پیشتر) میکردیم در پیش گیریم؛ آیا ما به شما عمر (دراز) ندادیم که در آن آن کس که اهل پند است، پند میگیرد، و (آیا) هشداردهندهای نزدتان نیامد؟ پس (عذاب را) بچشید که ستمکاران را یاوری نیست. بیگمان خداوند دانای نهان آسمانها و زمین است؛ او به اندیشهها داناست» سوره فاطر، آیه ۲۷-۳۸.
- ↑ «اوست که شما را در زمین، جانشین (امّتهای پیشین) کرد پس هر کس کافر شود، کفرش به زیان (خود) اوست و کفر کافران نزد پروردگارشان جز بیزاری نمیافزاید و کفر کافران جز بر زیانشان نمیافزاید. بگو آیا شریکهایتان را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید دیدهاید؟ به من بنمایید که از زمین چه چیزی را آفریدهاند؟ یا در (آفرینش) آسمانها آیا شرکتی داشتهاند؟ یا به آنان کتابی دادهایم که آنان از آن بر برهانی (استوار) اند؟ (خیر)، بلکه ستمکاران به یکدیگر جز فریب وعدهای نمیدهند. خداوند، آسمانها و زمین را از اینکه از جای بروند باز میدارد و اگر از جای بروند پس از وی هیچ کس آنها را نگاه نخواهد داشت؛ به راستی او بردباری آمرزنده است. و سختترین سوگندهای خود را خوردند که اگر بیمدهندهای نزد آنان آید بیگمان از هر یک از امّتها رهیافتهتر میشوند امّا چون بیمدهندهای نزدشان آمد جز بر رمیدنشان نیفزود از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمیگردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم میدارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابهجایی نخواهی یافت. و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام کسانی که پیش از ایشان و توانمندتر از آنان بودند چگونه بوده است؟ و خداوند چنان نیست که چیزی در آسمانها و زمین او را به ستوه آورد، بیگمان او دانایی تواناست. و اگر خداوند مردم را به آنچه کردهاند فرو میگرفت هیچ جنبندهای را بر پشت زمین وا نمینهاد اما تا زمانی معیّن (مرگ) آنان را پس میافکند و آنگاه که اجل آنان برسد خداوند به بندگان خویش بیناست» سوره فاطر، آیه ۳۹-۴۵.
- ↑ المیزان.
- ↑ «ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بینیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.
- ↑ «هر که عزّت میخواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است؛ سخن پاک به سوی او بالا میرود و کردار نیکو آن را فرا میبرد و آنان که نیرنگهای بد میبازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت» سوره فاطر، آیه ۱۰.
- ↑ «ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بینیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.
- ↑ «و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان میهراسند و نماز را بپا میدارند هشدار میده» سوره فاطر، آیه ۱۸.
- ↑ «و نابینا و بینا برابر نیست» سوره فاطر، آیه ۱۹.
- ↑ «و نه تاریکی و روشنا؛» سوره فاطر، آیه ۲۰.
- ↑ «و نه سایه و گرمباد» سوره فاطر، آیه ۲۱.
- ↑ «و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۲۲.
- ↑ «تو، جز بیمدهندهای نیستی» سوره فاطر، آیه ۲۳.
- ↑ «ما تو را به حق، نویدبخش و بیمدهنده فرستادهایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیمدهندهای بوده است» سوره فاطر، آیه ۲۴.
- ↑ «و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگهای گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند، بیگمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۸.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره فاطر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.