غدیر خم در قرآن
غدیر در قرآن
آیات قرآنی که قبل و بعد از خطابه غدیر بر نبی اکرم (ص) نازل شده است ـ که از آن به آیات الغدیر تعبیر میشود ـ شاهد است بر اینکه مراد پیامبر ابلاغ امر جانشینی است نه ابلاغ وظیفه محبت[۱].
آیه تبلیغ
قرآن کریم در سوره مائده و در آخرین آیاتی که بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۲].
شأن نزول: روایات شأن نزول آیه تبلیغ در باره امیرامؤمنین (ع) از اعتبار بسیار والایی برخوردار است[۳]. این آیه شریفه هنگام ظهر روز هجدهم ذی الحجه سال حجه الوداع – ده سال بعد از هجرت - نازل شد، پس از آنکه پیغمبر گرامی (ص) به غدیر خم رسید جبرئیل برآن جناب فرود آمد و گفت: ای محمد (ص) همانا خدای تعالی به تو درود میفرستد و میفرماید: ای فرستاده خدا، ابلاغ کن آنچه را که درباره علی (ع) از جانب پروردگارت به تو نازل شده و اگر این امر را اجراء نکنی، رسالت خود را انجام ندادهای، در این موقع پیشروان آن کاروان عظیم که تعداد آنها یکصد هزار یا بیشتر بود نزدیک جحفه رسیده بودند پیغمبر (ص) امر فرموده آنها را که از آن نقطه پیشروی کردهاند برگردانند و آنها را که عقب بودند در جای خود متوقّف سازند تا علی (ع) را در میان آن گروه آشکار سازد و آنچه را که خداوند متعال درباره او نازل فرموده به آنها ابلاغ فرماید و جبرئیل آن جناب را آگاه ساخت، که خداوند او را از کید بدخواهان نگاهداری فرموده است[۴].
دلالت الفاظ آیه: علاوه بر آنچه که در شأن نزول آیه درباره ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) بیان شد، کلماتی در آیه کریمه به کارگرفته شده که همگی حکایت از یک امر مهم و سرنوشت ساز دارد و آن چیزی نیست غیر از ابلاغ جانشینی و تعیین زعیم جامعه اسلامی پس از رسول خدا (ص).
﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ﴾[۵]. قرآن کریم نبی اکرم (ص) را با عباراتی مورد خطاب قرار داده است- مانند ﴿يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ﴾[۶] و ﴿يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ﴾[۷] و ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ﴾[۸] - که هرکدام متناسب با مطالب مورد مخاطبه است. در اینجا که از عنوان "رسالت" استفاده شده برای این جهت است که در این آیه سخن از رسالت تبلیغ است، همان طور که در ادامه آیه هم میگوید اگر تبلیغ نکنی رسالتت را انجام ندادهای. گویا به خاطر اهمیت موضوع و ترس و واهمهای که از دشمن در کار بوده میخواهد با این خطاب حس مسؤولیت را در پیامبر (ص) بیشتر تحریک کند و اراده او را در تحمل سختیهای ناشی از تبلیغ تقویت نماید[۹].
﴿مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾[۱۰]. در این آیه از خود آن مطلبی که باید تبلیغ شود اسم برده نشده، تا به عظمت آن اشاره کرده باشد و هم به آن چیزی که لقب رسالت به آن اشاره داشت، اشاره کند. یعنی بفهماند که این مطلب امری است که رسول الله (ص) در آن هیچگونه اختیاری ندارد و از ناحیه خداوند تعالی است. و نیز میرساند که این مطلب از مسائلی است که تا رسول الله (ص) زنده است باید به زبان خودش به مردم ابلاغ شود و کسی در ایفای این وظیفه جای خود آن جناب را نمیگیرد[۱۱].
﴿ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾[۱۲]. این جمله نیز دلیل دیگری بر ویژگی خاصّ این آیه است، مطلبی که پیامبر (ص) مأمور به ابلاغ آن شده است، اساس و ستون رسالت است؛ چرا که اگر پیامبر (ص) آن را به انجام نرساند، گویا رسالت خویش را به انجام برسانیده است[۱۳]. این مسأله حتماً مربوط به نماز و روزه و حجّ و جهاد و زکات و امثال آن از احکام اسلام نبوده است؛ چرا که به در سوره "مائده" است و میدانیم سوره "مائده"، آخرین سورهای است که بر پیامبر اسلام (ص) نازل شده - یا از آخرین سورهها است. یعنی زمانی که تمام احکام مهم اسلام تبیین شده بود[۱۴].
﴿وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾[۱۵]. عصمت اسم مصدر از ریشه "ع، ص. م" و به معنای منع و امساک آمده است[۱۶] و عصمت در آیه تبلیغ هم به معنای نگهداری و حفاظت از شر مردم است، شری که انتظار میرفته متوجه نفس شریف رسول الله (ص) شده و یا مانع مقاصد و هدفهای مقدس او بشود. این تعبیر نیز نشان میدهد که مسأله مورد نظر آیه، مسألهای بوده است که بعضی در برابر آن موضعگیری سختی داشتهاند تا آنجا که جان پیامبر (ص) به خاطر آن به خطر بیفتد؛ لذا خداوند حمایت خاص خود را از پیامبرش در این مورد به خصوص اعلام میدارد[۱۷].
سبب نگرانی پیامبر (ص): با توجه به روحیه و عادات و سنن جاهلی و قبیلهگرایی در بین مردم تازه مسلمان شده، این نگرانی در ذهن پیامبر (ص) بود که آنان پیام الهی غدیر را نپذیرند و با آن برخورد جاهلانه نمایند. روایات مربوط به ماجرای نزول آیه تبلیغ به روشنی نشان دهنده سبب دل نگرانی پیامبر اکرم (ص) است[۱۸].
استناد به آبه تبلیغ در سخنان امامان: علاوه بر شأن نزول و دلالت الفاظ آیه بر اینکه مراد تبلیغ و رساندن امر امامت و جانشینی است، در سخنان امامان (ع) نیز برای رساندن این مقصود به این آیه استدلال و استناد شده است. امام رضا (ع) در پاسخ به مردی که عرضه داشت: «يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّهُ يُرْوَى عَنْ عُرْوَةَ بْنِ زُبَيْرٍ أَنَّهُ قَالَ تُوُفِّيَ النَّبِيُّ (ص) وَ هُوَ فِي تَقِيَّةٍ فَقَالَ أَمَّا بَعْدَ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۱۹] فَإِنَّهُ أَزَالَ كُلَّ تَقِيَّةٍ بِضَمَانِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ بَيَّنَ أَمْرَ اللَّهِ وَ لَكِنَّ قُرَيْشاً فَعَلَتْ مَا اشْتَهَتْ بَعْدَهُ وَ أَمَّا قَبْلَ نُزُولِ هَذِهِ الْآيَةِ فَلَعَلَّهُ»[۲۰].
شأن نزولهای دیگر: در مقابل شأن نزول مورد اتفاق امامیه و جمع زیادی از اهل سنت، سخنان دیگری هم مطرح شده است از جمله اینکه گفته شده: شاید منظور از مسأله مهمّی که در این آیه مطرح شده، خطر دو دشمن بزرگ اسلام و مسلمین، یهود و نصاری است که همواره در مقابل اسلام میایستادند و مانعی برای مسلمانان و پیشرفت اسلام محسوب میشدند. در این صورت آیا آیه ربطی به ولایت دارد؟ پاسخ: مسأله یهودیان و مسیحیان در سال دهم هجرت حل شده بود و همه آنها یا تسلیم مسلمانان شده و یا تسلیم مسلمانان شده و یا مجبور به هجرت گشته بودند؛ بنابراین، طبق آنچه در آیه ۴۱ سوره مائده آمده است، ترس و بیم پیامبر (ص) از مسلمانان و ایمان آورندگان بود، نه از بیگانگان از اسلام ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ﴾[۲۱] [۲۲].
ارتباط این آیه با قبل و بعد: برخی گفتهاند: سیاق آیات قبل و بعد، که درباره اهل کتاب است، تناسبی با مسأله امامت و خلافت ندارد، این دوگانگی با بلاغت و فصاحت قرآن سازگار نیست.[۲۳] پاسخ: آیات قرآن تدریجاً و به مناسبتهای مختلف نازل شده است، به همین دلیل دیده میشود که یک سوره درباره مسائل مختلفی سخن میگوید، بخشی از آن درباره یک حادثه تاریخی است بخشی دیگر درباره حکمی از احکام شریعت اسلامی است، بخشی با منافقان سخن میگوید و بخشی مؤمنان را مخاطب قرار میدهد. دلیل این تنوّع محتوای سوره همان است که گفته شد: قرآن تدریجاً و بر حسب نیازها و ضرورتها و در وقایع مختلف نازل شده است و هرگز به شکل یک کتاب کلاسیک نیست که موضوع واحدی را، که از پیش تعیین شده، دنبال کند[۲۴].[۲۵]
آیه اکمال
قرآن کریم میفرماید: ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ﴾[۲۶]
شأن نزول: بزرگان اهل سنت مانند محمد بن جریر طبری در کتاب ولایت و حکم نیشابوری در کتاب المستدرک علی الصحیحین و ابونعیم اصفهانی در کتاب ما نزل فی علی من القرآن و خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد و حاکم حسکانی در کتاب شواهد التنزیل لقواعد التفضیل و ابن عساکر دمشقی در کتاب تاریخ مدینه دمشق و ابن کثیر دمشقی در کتاب تفسیر القرآن العظیم و جلال الدین سیوطی در کتاب الدر المنثور، روایات شأن نزول آیه اکمال در روز غدیر خم را از طرق مختلف از اصحاب رسول خدا (ص) مانند امیر المؤمنین علی (ع) و ابنعباس و ابوسعید خدری و جابر بن عبدالله انصاری و زید بن ارقم با اسناد معتبر به تفصیل بیان کردهاند[۲۷].
از میان نقلهای فراوان به روایت ابوسعید خدری بسنده میکنیم وی میگوید: بعد از آنکه رسول الله (ص) به امر خداوند تعالی وصایت و امامت علی (ع) را در ضمن خطابهای به مردم اعلان فرمود، هنوز مردم متفرق نشده بودند که آیه اکمال نازل گردید آنگاه رسول خدا (ص) گفتند: «اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسَالَتِي وَ بِوِلَايَةِ عَلِيٍّ مِنْ بَعْدِي»[۲۸].
شأن نزولهای دیگر برای آیه: در برخی منابع اهل سنت روایاتی نقل شده که این آیه در سال دهم هجری در روز عرفه نازل شده است[۲۹].
پاسخ: اوّلاً: بیشتر این روایات نزد اهل سنت تضعیف شدهاند در حالی که روایات دال بر نزول آیه در روز غدیر را صحیح دانستهاند، علاوه بر این که نزد شیعه متواترند.
ثانیاً: این دو دسته از روایات قابل جمع میباشند همانگونه که برخی از بزرگان اهل سنت گفتهاند آیه دو بار نازل شده[۳۰]. سایر احتمالاتی که گاه در کلمات برخی از نویسندگان مطرح شده نیز مبتلا به این اشکال است که با ویژگیهای ذکر شده در آیه انطباق ندارد بلکه برخی از آنها اصلاً مربوط به آن روز نیست[۳۱]. آیا معقول است بگوییم آنان به احکام خوراکیها دل بسته بودند و امروز با اعلام حرمت برخی از خوراکیها نا امید شدند؟
دلالت الفاظ آیه: علاوه بر آنچه به عنوان شأن نزول آیه گفته شد کلماتی که در آیه به کارگرفته شده میتواند گواه باشد بر حکایت از مطلب سرنوشتساز و حیاتی برای جامعه اسلامی، بنابراین لازم است در الفاظ آیه تامل و دقت شود.
﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ﴾[۳۲] کلمه "الیوم" دو مرتبه در این آیه کریمه آمده است و به اتفاق فریقین هردو به یک مطلب اشاره دارد یعنی هر دو به یک روز اشاره میکند و هیچ یک از مفسران شیعه و سنی قائل به تعدد این دو نشدهاند[۳۳].
نکته مهم این است که در این روز مورد اشاره چهار جهت جمع شده است یعنی در این روز کافران مایوس شدهاند، دین کامل شده، نعمت خدا بر مردم تمام شده و خداوند آئین اسلام را به عنوان آئین نهایی مردم جهان پذیرفته شده به جهانیان معرفی کرده است. چنین روزی باید روز بسیار مهمی در تاریخ زندگی پیامبر (ص) باشد، نه یک روز ساده و عادی و معمولی، زیرا این همه اهمیت برای یک روز عادی معنی ندارد و لذا در پارهای از روایات آمده است که بعضی از یهود و نصاری با شنیدن این آیه گفتند: اگر چنین آیهای در کتب آسمانی ما نقل شده بود ما آن روز را روز عید قرار میدادیم[۳۴].
اتفاق مهم در این روز آیا منظور روزی است که احکام خوراکیهای حلال و حرام نازل شده؟ بدیهی است که نزول این احکام واجد این همه اهمیت نیست و نه واجد هیچ یک از صفات چهارگانهای که در آیه آمده است. کفار به چه چیزی امید بسته بودند که با حادثه مهم مربوط به نزول آیه نومید و مایوس شدند. در روزهای حساس پایانی عمر رسول خدا (ص) کفار به انهدام و از هم گسستگی امت اسلامی و پایان یافتن دعوت الهی به واسطه خلا رهبری بعد از وفات رسول الله (ص) دل بسته بودند؛ زیرا انتظار داشتند که آئین اسلام قائم به شخص باشد و با از میان رفتن پیغمبر (ص) اوضاع به حال سابق برگردد و اسلام تدریجاً برچیده شود. روزی که پیامبر اسلام (ص) امیر مؤمنان علی (ع) را رسماً برای جانشینی خود تعیین کرد، آن روز بود که کفار در میان امواج یأس فرو رفتند. با افزوده شدن موضوع جانشینی و امامت و تولی امر مسلمین برای بعد از پیامبر (ص) دین کامل شد یعنی غرض از دین که هدایت الهی است، حاصل گشت و نعمت خداوند بر امت اسلامی تمام شد. این تمهید و تصمیم برای آینده امت اسلامی هرگونه نقص و خلا احتمالی دوران بعد از رسول خدا (ص) را بر طرف میکند و به وسیله آن غرض از دین حاصل خواهد شد و اینگونه است که اسلام دین مورد رضایت و پسند نزد خداوند تعالی میشود[۳۵].
عدم اشاره به روز معین در"الیوم": گفته شده که کلمه الیوم اشاره به روزمعینی ندارد مانند آنچه در عرف گفته میشود: دیروزکودک ناتوانی بودم و امروز جوانی برنا شدم. به عبارت دیگر مقایسه دیروز و امروز اسلام است؛ دیروز در ضعف و امروز در قدرت است.
پاسخ: این احتمال خلاف ظاهر است و حمل لفظ بر خلاف ظاهر نیاز به قرینه دارد، علاوه بر اینکه تعبیر برخی از مفسران اهل سنت با کلمه "قیل"[۳۶] خود شاهد بر ضعف این شبهه است. بر فرض قبول این معنا برای "الیوم" تزول آیه در روز فتح مکه مناسبتر بود تا سال آخر عمر پیامبر (ص) و حال آنکه هیچ کس این را نگفته است[۳۷]. نزول سوره مائده در سالهای آخر عمر نبی اکرم (ص) مورد توافق همه دانشمندان اسلامی است [۳۸] و قول غالب – همانگونه که در شأن نزول گفته شد - نزول آیه در هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری بعد از انجام مناسک حجه الوداع است. بنابراین مراد از کلمه الیوم همین روز است.
استناد به آیه اکمال: در سخنان امامان اهل بیت عصمت (ع) استناد به آیه اکمال دیده میشود برای رعایت اختصار به یک نمونه اشاره میکنیم: در خطابه حضرت رضا (ع) آمده است: خداوند تعالی که دین خود را کامل نساخت، پیامبرش را از جهان نبرد، قرآن را بر او فرستاد که شرح و بیان همه چیز در آن هست، حلال و حرام، حدود اندازه کیفر جرائم، احکام و تمامی نیازمندیهای مردم بیکم و کسر در آن بیان گشته، و خداوند عزّوجلّ فرموده است: ﴿مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ﴾[۳۹] و در آخرین سفر حج پیغمبر (ص) که سال آخر زندگی آن بزرگوار نیز بود و حجهالوداع نامیده شد، پس از اینکه در غدیر خم به دستور خدا جانشین خود را معرفی کرد، و این آخرین فریضه الهی را به مردم ابلاغ نمود: خداوند به او اینگونه وحی فرمود: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ﴾[۴۰] بنابر مفهوم این آیه شریفه با ابلاغ مسأله امامت علی (ع)، مجموعه فرائض تکمیل شد و بعد از آن هیچ فریضهای نازل نگردید و پیامبر اکرم (ص) رخت از جهان نیست مگر آنکه دستورهای دین و راههای آگاهی و فهم واقعیت آن را روشن ساخت و آنان را بر شاهراه حقّ قرار داد، تا خود راه راستی و حقیقت را بیابند و علی (ع) را به عنوان نشانگر راه حق به پیشوائی و امامت تعیین کرد، هیچ یک از نیازهای امّت را فرو نگذاشت مگر آنکه توضیح داد. با این همه هر کس گمان ببرد که خداوند دین خود را تکمیل نکرده، کتاب خدا را صریحاً نپذیرفته و کسی که دست ردّ بر قرآن زند به او نگرویده است[۴۱].
سؤال: چرا در قرآن میان آیات غدیر فاصله افناده است؟[۴۲] و چرا این قسمت از آیه که مربوط به جریان غدیر است با مطالبی همراه شده که درباره گوشتهای حلال و حرام است و در میان این دو تناسب چندانی به نظر نمیرسد؟
پاسخ: اوّلاً اگر آیات بر طبق تاریخ نزول جمعآوری شده بود جای این ایراد بود. ثانیاً ممکن است قرار دادن آیه مربوط به غدیر در لابهلای احکام مربوط به غذاهای حلال و حرام برای محافظت از تحریف و حذف و تغییر بوده باشد. حوادثی که در آخرین ساعات عمر پیامبر (ص) واقع شد و مخالفت صریحی که از طرف بعضی افراد برای نوشتن وصیتنامه از طرف پیامبر (ص) به عمل آمد- تا آنجا که حتی پیامبر (ص) را متهم به هذیان و بیماری وگفتن سخنان ناموزون کردند[۴۳]. شاهد گویایی است بر اینکه بعضی از افراد حساسیت خاصی در مسأله خلافت و جانشینی پیامبر (ص) داشتند و برای انکار آن حد و مرزی قائل نبودند. چنین شرایطی ایجاب میکرد که برای حفظ اسناد مربوط به خلافت و رساندن آن به دست آیندگان چنین پیشبینیهایی بشود و یا مطالب دیگری که حساسیت برانگیز نباشد آمیخته گردد که کمتر جلب توجه مخالفان سر سخت را کند[۴۴].[۴۵]
سایر آیات مربوط به غدیر
آیات دیگری در قرآن کریم شاهد بر ماجرای غدیر و اعلام وصایت و جانشینی امیر المؤمنین علی (ع) است از جمله آیه ﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ﴾[۴۶] وآیه ﴿وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۴۷] در شأن نزول این آیه گفتهاند: نعمان بن حارث قهری-که از منافقان بود- خدمت پیامبر (ص) آمد و گفت: به ما گفتی شهادت به توحید و نفی بتها بدهیم و گواهی به رسالت تو بدهیم و گواهی به رسالت تو بدهیم و دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی همه را پذیرفتیم، ولی به این قناعت نکردی و علی را خلیفه کردی آیا این سخن از تو است یا دستوری از طرف خداست؟ پیامبر (ص) فرمود: به خدای که جز او معبودی نیست از ناحیه خداست، نعمان برگشت در حالی که میگفت: خداوندا اگر این سخن از ناحیه تو است بارانی از سنگ از آسمان بفرست چیزی نگذشت که سنگی بر او سقوط کرد و کشته شد[۴۸].[۴۹]
منابع
پانویس
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ص۱۱۷ و علامه امینی سخن ۳۰ نفر از اعلام اهل سنت در اینکه آیه مربوط به خطا به غدیر است را نقل کرده است.
- ↑ ر.ک: الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج ۱، ص ۴۲۳.
- ↑ «ای پیامبر!» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ «ای جامه بر خود کشیده!» سوره مدثر، آیه ۱.
- ↑ «ای جامه بر خویش پیچیده» سوره مزمل، آیه ۱.
- ↑ «ای پیامبر!» سوره انفال، آیه ۶۴.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج ۶، ص ۴۲ و آیات ولایت در قرآن، ص ۲۵.
- ↑ «آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۶، ص ۴۲.
- ↑ «و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ ر.ک: همان و آیات ولایت در قرآن، ص ۲۸.
- ↑ ر.ک: تفسیر المنار، ج ۶ ص۱۱۶ و پیام قرآن، ج ۹، ص ۱۸۲.
- ↑ «و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ راغب اصفهانی (م ۵۰۲) واژه "عصم" را به معنای خودداری کردن آورده است. العَصمُ الامساکُ، و نیز ر.ک: فراهیدی (م ۱۰۷) کتاب العین، ج ۱، ص ۳۱۳.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج ۶، ص ۴۲ و پیام قرآن، ج ۶، ص ۴۲؛ پیام قرآن، ج ۹، ص ۱۸۳.
- ↑ ر.ک: الکافی، ج۱، ص ۲۸۹ و تفسیر عیاشی، ج ا، ص ۳۳۱ و شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج ۱، ص ۲۵۵.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ مردی به حضرت رضا (ع) گفت: با ابن رسول الله! از عروة بن زبیر نقل کردهاند که گفته است: رسول خدا در حال تقیه از دنیا رفت؟ فرمود: اما بعد از نزول این آیه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾ (ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷). این آیه هر نوع تقیهای را میان او و مردم به ضمان خداوند عزوجل برداشته است، و امر خدا را ابلاغ فرموده، اما قریش هر کار که میل داشت پس از رحلت او انجام داد، اما قبل از نزول آیه مبارکه شاید (در حال تقیّه بودهاند). عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۳۰.
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ ر.ک: آیات ولایت در قرآن، ص ۳۲.
- ↑ تفسیر المنار، ج ۶، ص ۴۶۶.
- ↑ آیات ولایت در قرآن، ص ۴۹.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱.
- ↑ «امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ر.ک: شواهد التنزیل، ج ۱، ص۲۰۱ و احقاق الحق، ج۳، ص ۳۲۰ و ج۶، ص ۳۳۵ و آیات الغدیر، ص ۲۴۲ و ص۲۶۸ و امامة امیرالمؤمنین فی کتاب المبین، ص ۲۰۷ و براهین و نصوص امامت، ص۳۱۴ و تشیید المراجعات، ج۲، ص۲۶۹.
- ↑ - ر.ک: نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۹۲ و دلائل الصدق، ج ۵، ص ۱۶۴ و الغدیر، ج ۱، ص ۳۵ و آیات ولایت در قرآن، ص ۴۱.
- ↑ - ر.ک: الدر المنثور، ج ۲، ص ۲۵۸.
- ↑ ر.ک: الغدیر، ج۱، ص ۲۳۰. مع امکان الجمع بنزول الایه مرتین کما احتمله سبط ابن الجوزی.
- ↑ - ر.ک: براهین و نصوص امامت، ص۳۱۹.
- ↑ «امروز کافران از دین شما نومید شدند» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ر.ک: بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت در دیدگاه فریقین، ص ۱۸۰.
- ↑ تفسیر طبری، ج، ص ۵۴: «عن عیسی بن جاریه الانصاری قال: کنا جلوسا فی الدیوان فقال لنا نصرانی: یا اهل الاسلام لقد نزلت علیکم آیه لو نزلت علینا لاتخذنا ذلک الیوم و تلک الساعه عیدا ما بقی منا اثنان» و سایر تفاسیر از جمله الدر المنثور، ج ۲، ص ۲۵۸ و المنار، ج ۶، ص ۱۵۵.
- ↑ ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۱۶۸.
- ↑ تفسیر المنار ذیل آیه اکمال: قیل: ان المراد بالیوم فی هذه الجمله و فیما بعدها مطلق الوقت و الزمن کما تقول کنت بالامس طفلاً او غلاما و قد صرت الیوم رجلا رشید رضا در المنار، ج ۶، ص ۱۵۴ و بیضاوی در انوار التنریل، ج ۲، ص ۱۱۵ این نظر را رد کردهاند.
- ↑ رک: تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۱۶۸.
- ↑ رک: بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت در دیدگاه فریقین، ص۱۷۹.
- ↑ «ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم» سوره انعام، آیه ۳۸.
- ↑ «امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ر.ک: معانی الاخبار معانی الأخبار، ص ۹۶. والکافی، ج ۱، ص۱۹۹ و الإحتجاج علی اهل اللجاج، ج۲، ص۴۳۳.
- ↑ یکی آیه۳ سوره مائده و دیگری آیه ۶۷ همین سوره وآیه سوره معارج و سوره انفال که در انتهای اینجا میآید.
- ↑ ر.ک: صحیح بخاری، ج۱، ص ۳۷ و، ج ۵، ص ۱۳۸ و، ج ۸، ص ۱۶۱ و مسند احمد، ج ۱، ص ۳۲۵ و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۱، ص ۴۹ و السقیفه، ص ۸۶ و نامهای که نانوشته ماند تحلیلی درباره حدیث قلم و دوات.
- ↑ تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۲۷۰.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱.
- ↑ «خواهندهای عذابی رخدهنده را خواست» سوره معارج، آیه ۱.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.
- ↑ منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ص ۱۱۸ و آیات الغدیر، ص ۲۸۶ و پیام قرآن، ج ۹، ص ۱۸۶ و آیات ولایت در قرآن، ص ۴۵.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱.