ترور
ترور، به معنای وحشت و هراس افکنی و قتل سیاسی با سلاح، عمل تهدیدآمیز و ناگهانیِ با پیشبینی قبلی است که به قصد کشتن فرد یا افرادی غالباً سرشناس یا برای ایجاد رعب و وحشت در دیگران صورت میگیرد. ترور دارای پیشینهای دیرینه است و واژهای که بر ترور و ترورگری دلالت مستقیم داشته باشد، در قرآن یافت نمیشود و محاربه و فسادانگیزی از اعمال نامشروعی هستند که قرآن مجازات سنگینی را برای آنها در نظر گرفته است و نزدیکی فراوانی به فعالیتهای تروریستی دارند. ترور را از نظر فقهی میتوان در مواردی از مصادیق محاربه بهشمار آورد.
معناشناسی
ترور، واژهای فرانسوی به معنای وحشت و هراس افکنی و قتل سیاسی با سلاح آمده است[۱]. در زبان عربی سه لغت «فتک» (قتل غافلگیرانه)[۲]، «اغتیال» (قتل با نیرنگ و در خفا)[۳] و «ارهاب» (ترساندن و ایجاد وحشت)[۴] برای رساندن مفهوم ترور وجود دارد. «فتک» و «اغتیال» هر دو به معنای حمله ناگهانی و کشتن غافلگیرانه است؛ اما در فتک، مقتول قاتل را میبیند و نوعی تأمین به فرد داده میشود؛ ولی در اغتیال قاتل را مشاهده نمیکند یا از این نظر اعم است[۵].[۶]
بهطور کلی ترور را میتوان عمل تهدیدآمیز و ناگهانیِ با پیشبینی قبلی دانست که به قصد کشتن فرد یا افرادی غالباً سرشناس یا برای ایجاد رعب و وحشت در دیگران[۷] و رساندن یک پیام و ایجاد تأثیر روانی معیّن[۸] صورت میگیرد.
تروریسم در ادبیات سیاسی بر خشونت مستمر برای رسیدن به هدف سیاسی گفته میشود. خشونت فیزیکی و ناگهانی با انگیزه سیاسی و خارج از فضای جنگ رسمی از شاخصههای عملیات تروریستی است[۹]. تروریستها برای ایجاد وحشت از گروگانگیری، بمبگذاری، آدمربایی و آدمکشی قتل کودکان و کهنسالان، هواپیماربایی، دزدی و سرقت اموال مردم و آتشزدن مزارع استفاده میکنند[۱۰].[۱۱]
پیشینه
ترور دارای پیشینهای دیرینه است. در دوران باستان نمونههایی از انواع ترور و سوء قصد به چشم میخورد؛ ترور پادشاهان دولت آشور در درون خاندان سلطنتی[۱۲]، ترور بردیا به دست برادرش کمبوجیه در دوران ساسانیان[۱۳] و اقدام کاسیوس به ترور ژولیوس سزار، امپراتور روم در سال ۴۴ق م[۱۴] از آن جمله است.
سابقه ترور در جهان اسلام به دوران نخست و سوء قصدهای مخالفان پیامبر اکرم(ص) به جان ایشان بازمیگردد؛ تلاش ناکام عمیر بن وهب با تحریک و معاونت صفوان بن امیه[۱۵]، واقعه معروف لیلة المبیت که امیرالمؤمنین علی(ع) برای حفظ جان پیامبر اکرم(ص) در بستر ایشان خوابید[۱۶] و تلاش یهودیان بنینضیر برای ترور آن حضرت[۱۷] از جمله آن موارد است. پس از پیامبر اسلام(ص) نیز ترورهایی صورت گرفت که ترور امام علی(ع) به دست ابن ملجم مرادی[۱۸] از شهرت بیشتری برخوردار است.
در ایران و در دوره سلجوقیان، فرقه اسماعیلیه نزاری به رهبری حسن صباح مخالفان خویش را با ترور سازمان یافتهای از پا درمیآورد[۱۹]. در دوران معاصر، ترور ناصرالدینشاه قاجار به سال ۱۲۷۱ به دست میرزا رضا کرمانی از وقایع مهم در این زمینه است[۲۰].[۲۱]
ترور در قرآن
واژهای که بر ترور و ترورگری دلالت مستقیم داشته باشد، در قرآن یافت نمیشود و واژه «ارهاب» در قرآن و دستور به ایجاد ترس در دل کافران[۲۲] ارتباطی با فعالیتهای تروریستی ندارد و منظور از آن، لزوم افزایش توان و نیروی مسلمانان در دفاع از خود و قدرتنمایی در برابر کافران است تا آنان را از تجاوز بازدارند[۲۳]. در گزارشهای قرآنی نیز نمونهای تاریخی برای فعالیتهای زنجیرهای و سازمان یافته تروریستی نمیتوان یافت و تنها مواردی از سوء قصد به پیامبران توسط کافران گزارش شده است؛ اما از آنجا که اعمال خشونت و کشتار غیر مشروع، محاربه و ایجاد فساد و فتنهانگیزی و آدمربایی از جمله فعالیتهای تروریستی هستند، بر این اساس میتوان کلیدْواژههای قتل، مکر، فتنه، فساد، محاربه، اختطاف را نیز با موضوع مرتبط دانست. نزدیکترین واژهای را که میتوان در قرآن به معنای ترور دانست، ﴿لَنُبَيِّتَنَّهُۥ﴾ در آیه ۴۹ نمل است که به معنای قتل شبانه[۲۴] بوده و در ارتباط با ماجرای توطئه ترور حضرت صالح است[۲۵]. هرچند در قرآن با صراحت از تروریسم سخنی به میان نیامده است؛ ولی با کنار هم گذاشتن برخی آیات میتوان نشانههایی را مبنی بر محکومیت اعمال تروریستی در قرآن یافت.
قرآنکریم، حضرت محمد را پیامبر رحمت میخواند[۲۶] و او را به نرمخویی و دوری از سختدلی و درشتخویی سفارش میدهد تا مردم از پیرامون او پراکنده نشوند[۲۷]، بر حفظ جان آدمیان دستور میدهد[۲۸] و کشتن غیرمشروع هر نفر را برابر با کشتن همه مردم میخواند[۲۹] و در هنگام جنگ، تجاوز از حدود شرعی را برنمیتابد و کشتن زنان و کودکان و سالخوردگان و آغاز به جنگ پیش از دعوت به مصالحه و... را نمیپذیرد[۳۰].[۳۱] و در صورتی تجاوز به دیگران را میپذیرد که آن را در برابر تجاوز پیشین قرار داده باشد و دستور میدهد که تنها به همان میزانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاید، تجاوز کنید و پای خود را از آن میزان فراتر نگذارید[۳۲].[۳۳]؛ همچنین هنگامی که به نبرد فرا میخواند، از واژه «مقاتله» استفاده میکند که به معنای جنگ طرفینی است و بر این اساس ترور و غافلگیری را برنمیتابد. برخی قتال و مقاتله را به این معنا دانستهاند که شخصی قصد کشتن کسی را کند که او قصد کشتن وی را دارد و به این ترتیب بر جنبه دفاعی قتال در اسلام تأکید کردهاند[۳۴].
محاربه و فسادانگیزی از اعمال نامشروعی هستند که قرآن مجازات سنگینی را برای آنها در نظر گرفته است و نزدیکی فراوانی به فعالیتهای تروریستی دارند؛ هرچند اهداف سیاسی در آنها لحاظ نشده است: ﴿إِنَّمَا جَزَٰٓؤُا۟ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسْعَوْنَ فِى ٱلْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓا۟ أَوْ يُصَلَّبُوٓا۟ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَـٰفٍ أَوْ يُنفَوْا۟ مِنَ ٱلْأَرْضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْىٌۭ فِى ٱلدُّنْيَا وَلَهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۳۵]. منظور از محاربه با خدا و فسادانگیزی، سلب امنیت و آرامش مسلمانان است و به کفر و شرک اشارهای ندارد[۳۶] و محارب کسی است که سلاح خود را برای ترساندن مردم و ایجاد فساد در زمین، چه خشکی و چه دریا، چه در شهر و چه در بیرون از شهر، چه شب و چه روز، برهنه یا آماده کند[۳۷].
از برخی روایات استفاده میشود که مجرد ترساندن و سلب امنیت حتی اگر جنایتی صورت نگیرد و اسلحه کشیده نشود، محاربه به حساب میآید[۳۸]. از آیات فراوانی استفاده میشود که پیامبران و مؤمنان همواره در معرض اقدامات تروریستی بودهاند و برخی افراد از ترس ربوده شدن، ایمان نمیآوردند[۳۹].[۴۰] خداوند در جایی دیگر نعمت امنیت را به مهاجران یادآور میشود که چگونه اندک و ناتوان و همواره از ربوده شدن در هراس بودند تا اینکه خداوند آنان را یاری داد[۴۱].[۴۲] موارد فراوانی نیز به سوء قصد پیامبران و مؤمنان توسط کافران اشاره دارند و این امر حاکی از بهکارگیری ترور به عنوان راه حل مورد استفاده از سوی معاندان برای جلوگیری از دعوت پیامبران مطرح بوده است. جدای از این گزارش کلی، جریان ترور دو تن از پیامبران، حضرت صالح (ع) و حضرت محمد (ص) نیز در قرآن آمده است[۴۳].
ترور در فقه اسلامی
بنابر احکام اولیه اسلام، جان، مال، ناموس و حقوق همه انسانها محترم است و تعرض به آن بدون دلیل و مجوز شرعی جایز نیست[۴۴]؛ از اینرو اقدام به کشتن کسی بدون حکم حاکم شرع و دادگاه صالح به شیوه فتک یا اغتیال یا به هر شکل دیگری، درصورتی که مهدورالدم نباشد، حرام و حرمت آن از ضروریات دین شمرده میشود و اگر به صورت فتک و اغتیال انجام شود، مصداق ترور است و زشتی و حرمت بیشتری دارد[۴۵].
بنابر روایت معتبر، امام صادق(ع)، ابوالصباح کنانی را از کشتن پنهانی کسی که به امیرالمؤمنین(ع) ناسزا گفته بود، منع کرد و چنین عملی را مصداق فتک و مورد نهی پیامبر(ص) و دین اسلام بهشمار آورد[۴۶]. مسلم بن عقیل، پیشنهاد کشتن ناگهانی عبیدالله بن زیاد را با توجه به حدیث رسول اکرم(ص) در منع از ترور نپذیرفت[۴۷].
ترور را از نظر فقهی میتوان در مواردی از مصادیق محاربه بهشمار آورد و محاربه در اصطلاح فقها عملی مسلحانه است که به قصد ایجاد وحشت در میان مردم صورت میگیرد[۴۸] و به جهت داشتن مؤلفههایی چون استفاده از سلاح، قصد ارعاب و وحشت و سلب امنیتِ مردم در مواردی اقدامی تروریستی بهشمار آمده، مستوجب مجازات است[۴۹].[۵۰]
فرق ترور با اقدام مشروع
میان ترور و اقدام مشروع برای کشتن کسانی که علیه جامعه اسلامی و مسلمانان فعالیت میکنند، فرق است؛ چنانکه نقل شده است پیامبر اسلام(ص)، دستور قتل کعب بن اشرف و تعدادی از سران یهودی را به دلیل نقض پیمان، محاربه، شرکت در جنگهای علنی و غیر علنی علیه اسلام، تحریک مشرکان علیه مسلمانان، هجو پیامبر(ص) و همسران آن حضرت و برخی دیگر از زنان مسلمان که موجب آزار خدا و پیامبر(ص) میشد، صادر کرد و جوانان اوس و خزرج آن را اجرا کردند[۵۱]. کشتن این افراد به دلایل مزبور، مصداق فتک و اغتیال بهشمار نمیآید[۵۲].
امروزه عدهای با فرق نگذاشتن میان تروریسم و دفاع مشروع از این عنوانها به نفع خود بهره میبرند[۵۳]؛ همچنانکه هر یک از سازمانها و دولتهای تروریستی، دیگری را به تروریسم و حمایت از آن متهم میکند[۵۴]. برخی سازمانهای بینالمللی، با فرق نگذاشتن میان مبارزه مشروع و تروریسم، از برخی گروهها و دولتهای تروریست به عنوان دولت و سازمانِ قانونی دفاع میکنند و دفاع ملتهای مظلوم و مبارزات نهضتهای آزادیبخش را به بهانه تروریسم سرکوب میسازند[۵۵]، اما دفاع مشروع (جهاد دفاعی) در برابر تهاجم و تجاوز دشمن و دفع ضرر از جان و مال و ناموس خود و حفظ کرامت انسانی، در صورت ضرورت و نبودن راهی دیگر برای دفع تجاوز، یک حق طبیعی، فطری و عقلی بهشمار میرود و با رعایت تناسب نوع دفاع با تهاجم و مراتب دفاع از آسان به سخت، تکلیف شرعی[۵۶] و دفاع با جان و مال از کشور، دین و عقیده بر همه مسلمانان واجب است[۵۷].[۵۸]
اقسام ترور
اعمال تروریستی را به لحاظ عاملان اجرا میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
- تروریسم دولتی: تروریسم دولتی به اقدام برخی دولتها که در جهت حذف، سرکوب و ترساندن مخالفان صورت میگیرد، گفته میشود[۵۹]. گاه برخی دولتها در داخل مرز جغرافیایی و حتی در ورای آن، مخالفان خود را به قتل میرسانند که نمونه آن، اعمال تروریستی دولت آمریکا توسط سازمان سیا در نقاط مختلف جهان ازجمله ایران است[۶۰]. یکی از مصادیق آشکار تروریسم دولتی، دولت غاصب اسرائیل است که تاریخ آن آکنده از جنایات و اعمال تروریستی است و بیشترین عملیات تروریستی و کشتارهای فجیع و رعبآور در تاریخ آن ثبت شده است[۶۱].
- تروریسم غیردولتی: این نوع ترور را مخالفان حکومت با حذف چهرههای سیاسی و ایجاد رعب و وحشت در دستگاه حاکم انجام میدهند و از این اقدام رسیدن به قدرت یا تعدیل و کنترل قدرت حاکم را میخواهند[۶۲].[۶۳]
منابع
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۸۴۹، آشوری، فرهنگ سیاسی، ۹۹.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۰/۴۷۲.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۱/۵۱۳.
- ↑ بوذرجمهر، فرهنگ فارسی-عربی، ۸۵.
- ↑ منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۷۵.
- ↑ عفتی و تام، مقاله «ترور»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۳۲۴ ـ ۳۳۵؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص۱۴۲.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۱۷۱۷.
- ↑ توکلی، دو نظریه تروریسم و فداکاری، ۱۶.
- ↑ علیبابایی، فرهنگ روابط بینالملل، ۸۳–۸۴.
- ↑ پلنو و آلتون، فرهنگ روابط بینالملل، ۲۴۳.
- ↑ عفتی و تام، مقاله «ترور»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۳۲۴ ـ ۳۳۵.
- ↑ ماله، تاریخ ملل شرق و یونان، ۷۸.
- ↑ سایکس، تاریخ ایران، ۱/۲۰۴.
- ↑ بیگدلی، ترورهای سیاسی در تاریخ معاصر، ۱/ش.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویه(ص)، ۱/۶۶۱–۶۶۲.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۲/۳۷۱–۳۷۲.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویه(ص)، ۳/۱۹۹–۲۰۰؛ ابنکثیر، البدایة و النهایه، ۴/۷۵.
- ↑ شمّری، الخوارج اصول و عقاید، ۵۸–۶۳.
- ↑ توکلی، دو نظریه تروریسم و فداکاری، ۴۸–۶۸.
- ↑ آوری، تاریخ معاصر ایران، ۱/۲۲۸.
- ↑ عفتی و تام، مقاله «ترور»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۳۲۴ ـ ۳۳۵.
- ↑ سوره انفال، آیه ۶۰.
- ↑ المیزان، ج۹، ص۱۱۷؛ من هدی القرآن، ج۴، ص۸۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج۷، ص۳۵۴؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۵۰۴ «بیت».
- ↑ جامع البیان، ج۱۹، ص۲۱۰.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۱۰۷؛ سوره توبه، آیه ۱۲۸.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۲.
- ↑ المیزان، ج۲، ص۶۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۹۰.
- ↑ المیزان، ج۲، ص۶۳ ـ ۶۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۹۴.
- ↑ المیزان، ج۲، ص۶۰ ـ ۶۱.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۲۹۱؛ المیزان، ج۵، ص۳۲۷.
- ↑ تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۹۲؛ برای اطلاع از تعاریف دیگر نک: شرایع الاسلام، ج۴، ص۹۵۸ ـ ۹۵۹؛ المقنعه، ص۸۰۴؛ المبسوط، ج۸، ص۴۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۵۳۴؛ ۵۳۷.
- ↑ روض الجنان، ج۱۵، ص۱۵۴؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۴۰۷.
- ↑ سوره قصص، آیه ۵۷.
- ↑ زادالمسیر، ج۳، ص۲۳۳.
- ↑ سوره انفال، آیه ۲۶.
- ↑ بیگزاده جلالی، حمید، مقاله «ترور»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۷، ص ۴۹۱.
- ↑ عبداللهینژاد، ترور از دیدگاه فقه، ۱۷۳–۱۷۴.
- ↑ منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۷۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۷/۳۷۵.
- ↑ اصفهانی، مقاتل الطالبین، ۱۰۲؛ منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۷۷.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۴۱/۵۶۴–۵۶۵؛ بجنوردی، مجموعه مقالات، ۶/۲۰۷–۲۰۸.
- ↑ طارمی، بررسی فقهی اقدامات تروریستی، ۷۶–۷۷؛ نعمتی، ترور از دیدگاه اسلام و امام خمینی(ره)، ۷۸–۸۴.
- ↑ عفتی و تام، مقاله «ترور»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۳۲۴ ـ ۳۳۵.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایه، ۴/۵–۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۰/۱۳؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۶۲۰.
- ↑ منتظری، حکومت دینی و حقوق انسان، ۱۰۱.
- ↑ برجی، پیشگفتار کتاب دفاع مشروع.
- ↑ زکی، مفهوم و مصداق تروریسم، ۲۰۲.
- ↑ زکی، مفهوم و مصداق تروریسم، ۲۰۶ و ۲۱۷.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۲۱/۱۶–۱۷؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱–۴۶۳ سلطانی، نگاهی به دفاع مشروع، ۲۶–۳۷ و ۴۸–۴۹.
- ↑ زکی، مفهوم و مصداق تروریسم، ۵۷.
- ↑ عفتی و تام، مقاله «ترور»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۳۲۴ ـ ۳۳۵.
- ↑ علیزاده، فرهنگ خاص علوم سیاسی، ۲۷۴.
- ↑ شیرودی، اسلام و تروریسم، ۱۵۹–۱۶۰.
- ↑ زکی، مفهوم و مصداق تروریسم، ۲۳۶–۲۳۷.
- ↑ فیضی، چالش مشروعیت، ۴۱–۴۲.
- ↑ عفتی و تام، مقاله «ترور»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص ۳۲۴ ـ ۳۳۵.