پیش‌گویی شهادت امام حسین

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از پیش‌گویی شهادت حسین)

شهادت امام حسین(ع) از موضوعاتی است که از قبل پیش‌بینی و پیش‌گویی شده بود. از بدو تولد آن حضرت، موضوع شهادتش در عاشورا مطرح بوده است، حتی در زمان انبیای پیشین نیز روشن بوده که حسین، فرزند پیامبر خاتم در کربلا شهید خواهد شد. در این باره احادیث فراوان است و خبر دادن به پیامبرانی چون آدم، نوح، ابراهیم، زکریا، اسماعیل، موسی، عیسی و... در منابع حدیثی مفصل آمده است.

مقدمه

اینکه آیا امام حسین (ع) می‌دانست در کربلا شهید خواهد شد، یا آنکه غافلگیر شد و در محاصره قرار گرفت، میان نویسندگان بحث است. اما آنچه از روایات و اصول اعتقادی شیعه برمی‌آید، آن حضرت خبر داشت و آگاهانه شهادت را برگزیده بود. نه تنها در آغاز حرکت از مدینه و شب وداع با حرم پیامبر، یا آغاز حرکت از مکه به سوی سرزمین عراق، بلکه از سال‌ها پیش خبر داشت و شهادت، عهدی از سوی خدا و رسول با او بود. از بدو تولد آن حضرت، موضوع شهادتش در عاشورا مطرح بوده است، حتی در زمان انبیای پیشین نیز روشن بوده که حسین، فرزند پیامبر خاتم در کربلا شهید خواهد شد. در این باره احادیث فراوان است و خبر دادن به پیامبرانی چون آدم، نوح، ابراهیم، زکریا، اسماعیل، موسی، عیسی و... در منابع حدیثی مفصل آمده است[۱].

امام علی (ع) همراه تنی چند از سرزمین کربلا عبور می‌کرد که چشمانش پر از اشک شد و فرمود: « هَذَا مُنَاخُ رِكَابِهِمْ، وَ هَذَا مُلْقَى رِحَالِهِمْ، وَ هَاهُنَا تُهَرَاقُ دِمَاؤُهُمْ»[۲]. جبرئیل هم به پیامبر خبر داده بود که «إِنَّ أُمَّتَكَ تَقْتُلُ الْحُسَيْنَ مِنْ بَعْدِك‏»[۳] حتی در کتب آسمانی پیشین نیز اشاراتی آمده و به‌صورت خارق‌العاده در کنیسه‌ها و معابد یهود و نصاری اشعاری پیرامون این حادثه با دست غیبی نگاشته شده است[۴].

اخبار جبرئیل درباره شهادت امام

  1. روایت ام سلمه: ام سلمه می‌گوید: «حسن و حسین(ع) در خانه من نزد پیامبر(ص) بازی می‌کردند که جبرئیل آمد و گفت: ‌ای محمد؛ پس از تو، امت تو این فرزندت را خواهند کشت و با دستش اشاره به حسین کرد. رسول خدا گریه کرد و او (حسین) را در آغوش کشید...»[۵] نزدیک به این مضامین، روایات بسیاری از‌ ام سلمه نقل شده است[۶].
  2. روایت ابوبصیر: ابوبصیر می‌گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «هنگامی که حسین به نزد رسول خدا بود، ناگاه جبرئیل بر پیامبر وارد شد و عرضه داشت: ‌ای محمد: آیا او را دوست داری؟ حضرت فرمود: آری. جبرئیل گفت: امت تو او را خواهند کشت. پیامبر از این سخن بسیار غمگین شد. پس جبرئیل گفت: آیا دیدن خاکی که حسین روی آن کشته می‌شود، تو را شادمان می‌کند؟ حضرت فرمود: بلی، پس جبرئیل فاصله بین محل نشستن رسول خدا و کربلا را فرو برد؛ به طوری که این دو قطعه زمین این گونه به هم متصل شدند (و دو انگشت سبابه خویش را به هم چسباند). آن گاه جبرئیل با دو بال خود، مقداری از تربت کربلا را برداشته و به رسول خدا داد. سپس به یک چشم بر هم زدن، زمین را گستراند (و به حالت اول برگرداند). رسول خدا فرمود: خوشا بر تو‌ای خاک، و خوشا به حال کسی که در تو‌ای کربلا کشته می‌شود.[۷].
  3. روایت عایشه: ابوسلمه از عایشه نقل می‌کند: «رسول خدا حسین را بر زانوی خود نشانده بود و او را می‌بوسید. جبرئیل عرضه داشت: آیا این پسرت را دوست داری؟ حضرت فرمود: آری، جبرئیل گفت: امت تو بعد از تو او را خواهند کشت. در این هنگام چشمان رسول خدا پر از اشک شد. جبرئیل عرض کرد: آیا می‌خواهی خاکی را که حسین بر روی آن کشته خواهد شد، نشانت دهیم؟ حضرت فرمود: بلی، آنگاه جبرئیل قدری از خاک زمینی را که حسین بر روی آن کشته خواهد شد، به پیامبر نشان داده و گفت: این زمین، طف خوانده می‌شود[۸].
  4. روایت محمد بن صالح: محمد بن صالح می‌گوید: «هنگامی که جبرئیل به رسول خدا خبر داد که امتش حسین بن علی را خواهند کشت، پیامبر فرمود: آیا این تقدیر برگشت پذیر نیست؟ جبرئیل گفت: نه، چون این امری است که خداوند آن را مقدر کرده است»[۹].
  5. روایت ابن عباس: ابن عباس می‌گوید: «فرشته‌ای که محضر رسول خدا آمد و حضرت را از شهادت حسین(ع) آگاه کرد، جبرئیل روح الامین بود. او در حالی که بال‌هایش را باز کرده بود و گریه و فریاد می‌کرد، مقداری از تربت حسین را که بویی چون مشک داشت، با خود آورده بود. رسول خدا فرمود: آیا امتی که فرزند مرا (و یا فرمودند فرزند دختر مرا) می‌کشند، رستگار می‌شوند؟ جبرئیل عرض کرد: خداوند آنها را دستخوش اختلاف می‌کند و دل‌هایشان یکی نمی‌شود[۱۰].[۱۱]

پیشگویی‌های پیامبران پیشین

آگاهی از شهادت امام حسین(ع) در میان انبیای الهی و امت‌های گذشته، سابقه طولانی داشته است. در این باره اخبار بسیاری در کتاب‌های تاریخی و حدیثی شیعه و سنی وجود دارد که نمونه‌هایی از آنها را در اینجا ذکر می‌کنیم:

  1. عبور حضرت عیسی(ع) از کربلا: ابن عباس از امیرالمؤمنین(ع) حدیثی را درباره عبور حضرت عیسی(ع) از سرزمین کربلا نقل می‌کند که حضرت (در بخشی از این حدیث) می‌فرماید: «عیسی به (هنگام عبور از کربلا) نشست و شروع به گریه کرد و حواریون نیز با وی نشستند و گریه کردند؛ اما علت گریه حضرت عیسی را نمی‌دانستند. از این رو به حضرت گفتند: ‌ای روح و کلمه خدا، سبب گریه شما چیست؟ حضرت فرمود: آیا می‌دانید اینجا چه سرزمینی است؟ گفتند: نه. فرمود: اینجا زمینی است که در آن، فرزند رسول خدا احمد و فرزند آزاد زن پاک و مبرا از هرگونه پلیدی و آلودگی، که شبیه مادرم (مریم) است، کشته شده و در آن دفن می‌شود...»[۱۲].
  2. روایت سماعة بن مهران: سماعة بن مهران می‌گوید که از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «آن کسی که خداوند در کتابش درباره او فرموده: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا[۱۳]. پیامبری از پیامبران بوده که خدا او را (به سوی قومش برانگیخت)، پس قومش بر او مسلط شده، پوست سرو صورتش را کندند. آنگاه خدا فرشته‌ای را نزد او فرستاد و گفت: پروردگار جهانیان به تو سلام میرساند و می‌فرماید: آنچه را قومت با تو کردند، دیدم. پس هرچه می‌خواهی، از من بخواه. اسماعیل گفت: ‌ای پروردگار جهانیان حسین بن علی بن ابی طالب (در ابتلا به بلاها و مصیبت‌ها)، برای من اسوه و الگوست. امام صادق(ع) فرمود: او پیامبری غیر از اسماعیل پسر ابراهیم (خلیل) بوده است[۱۴].[۱۵]

پیشگویی‌های پیامبر اکرم(ص)

پیامبر اکرم(ص) که از طریق اخبار الهی، از شهادت فرزندش حسین در آینده خبر داشت، در مناسبت‌های مختلف، از این موضوع سخن گفته و حتی در بعضی از احادیث به صراحت نام قاتل فرزندش حسین را متذکر شده است.

  1. روایت امام باقر(ع): امام باقر(ع) از‌ ام سلمه نقل می‌کند که رسول خدا فرمود: «حسین زمانی کشته می‌شود که سفیدی مو بر او چیره شود»[۱۶] طبرانی در ذیل این خبر می‌گوید: «قتیر» به معنای «سفیدی مو» است.
  2. روایت ابن عباس: ابن عباس از رسول خدا روایتی را نقل می‌کند که در بخش پایانی آن، حضرت می‌فرماید: «به خدا سوگند، بعد از من فرزندم حسین را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا هرگز نصیب آنان نگرداند»[۱۷].[۱۸]

پیشگویی‌های امیرالمؤمنین(ع)

  1. روایت امام علی(ع): از علی بن ابی طالب(ع) نقل شده که فرمود: من و فاطمه و حسن و حسین در محضر پیامبر بودیم که ناگاه رو به سوی ما کرد و گریه کرد. من گفتم: ‌ای رسول خدا؛ چه چیزی شما را به گریه آورد؟ فرمود: «می‌گریم برای ضربت خوردن تو و سیلی‌ای که بر گونه فاطمه می‌خورد و زخمی که بر ران حسن وارد می‌شود و سمی که به او نوشانده می‌شود و برای کشته شدن حسین». در این هنگام همه اهل خانه گریه کردند[۱۹].
  2. روایت اسماعیل بن زیاد: اسماعیل بن زیاد می‌گوید: علی روزی به براء بن عازب فرمود: «ای براء؛ پسرم حسین کشته می‌شود در حالی که تو زنده هستی و او را یاری نمی‌کنی»، چون حسین بن علی کشته شد، براء می‌گفت: «به خدا سوگند علی بن ابی طالب راست گفت؛ حسین کشته شد و من او را یاری نکردم)، وی آن گاه از این امر اظهار حسرت و ندامت می‌کرد[۲۰].[۲۱]

پیش‌گویی شهادت حسین(ع) برای حضرت زهرا(س)

مسمع بن عبدالملک از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمودند: امام حسین (ع) را مادر گرامی‌شان حمل می‌کردند. رسول خدا او را گرفته و فرمودند: خدای متعال کشندگان تو را لعنت کند؛ حق تعالی کسانی را که جامه از تن تو بیرون می‌آورند لعنت نماید؛ خدا بکشد آنان را که یکدیگر را بر ضد تو کمک می‌کنند و بین من و آنان حکم بنماید. حضرت فاطمه (س) عرض کردند: ای پدر! چه می‌فرمایید؟ حضرت فرمودند: دخترم! مصیبت‌هایی که بعد از من و تو بر او می‌رسد و اذیت‌ها، ظلم و مکرها و تعدی‌هایی که متوجه‌اش می‌گردد، به یاد می‌آورم. او در آن روز میان جمعی از مردان است که جملگی همچون ستارگان درخشاننده بوده و به طرف مرگ و کشتن حرکت می‌کنند؛ گویا اکنون لشکرگاه را آنها را دیده و جایگاه و محل دفن ایشان را می‌نگرم. (...) حضرت فاطمه (س) عرض کردند: پدر! این طفل کشته خواهد شد؟ حضرت فرمودند: بلی دخترم! پیش از او کسی آن طور که او کشته می‌شود کشته نشده که آسمان‌ها و زمین و فرشتگان و حیوانات وحشی و ماهی‌های دریا و کوه‌ها برایش گریه کنند؛ اگر این موجودات مأذون بودند، پس از شهادت این طفل هیچ نفس کشی روی زمین باقی نمی‌ماند و گروهی از دوستان ما خواهند آمد که در روی زمین کسی از آنها اعلم به خداوند نبوده و کوشاتر در اقامه حق ما از آنان نمی‌توان یافت و روی زمین احدی غیر از ایشان نیست که مورد التفات و توجه باشد...[۲۲].[۲۳]

پیشگویی‌های امام حسن(ع)

مفضل بن عمر از امام صادق(ع) و او از پدرش امام باقر(ع)، و آن حضرت از جدش نقل می‌کند که روزی حسین بن علی به محضر (امام) حسن وارد شد. چون نگاه حسین بن علی به (امام) حسن افتاد، گریه کرد. امام حسن به ایشان فرمود: ‌ای اباعبدالله، چه چیز شما را به گریه واداشت؟ حضرت پاسخ داد: گریه می‌کنم برای رفتاری که با تو شده است. امام حسن(ع) فرمود: «رنج و مصیبتی که برای من پیش آمده، به علت زهری است که با نیرنگ به من داده می‌شود و به سبب آن، کشته می‌شوم؛ اما‌ ای اباعبدالله؛ هیچ روزی مانند روز تو نیست. سی هزار نفر از مردمی که ادعا می‌کنند از امت جد ما محمد هستند و دین اسلام را به خود نسبت می‌دهند، تو را محاصره کرده، برای کشتن و ریختن خون تو، هتک حرمت تو، اسیر کردن خاندان و زنانت و غارت دارایی هایت، اقدام می‌کنند. در این زمان است که بنی امیه مستوجب لعن خدا می‌شوند و از آسمان، خاکستر و خون می‌بارد و هر چیزی، حتی درندگان در بیابان‌ها و ماهیان در دریاها بر تو می‌گریند»[۲۴].[۲۵]

پیشگویی‌های سیدالشهدا(ع)

افزون بر آنکه امام حسین(ع) در مراحل مختلف قیامش، در قالب خطبه‌ها، نامه‌ها و گفت و گوهای مختلفی که با برخی از بنی هاشم و دیگر مسلمانان داشته، از فرجام قیام کربلا خبر داده است، سال‌ها قبل، حتی از زمان حیات رسول خدا، از شهادت خود آگاه بوده و درباره آن آگاهی داده است:

  1. روایت حذیفه: حذیفه می‌گوید: از حسین بن علی شنیدم که می‌فرمود: «به خدا سوگند ستمگران بنی امیه برای کشتن من اجتماع می‌کنند و عمر سعد بر آنان فرماندهی می‌کند. (خذیفه می‌گوید:) این اظهارات، در زمان پیامبر بود. من به حسین بن علی: گفتم رسول خدا تو را به این امر خبر داده است؟ فرمود: نه. پس خدمت پیامبر رسیدم و جریان را به ایشان گفتم. پیامبر فرمود: «دانش من، دانش اوست و دانش او دانش من است و ما به حوادث آینده، قبل از وقوع آنها آگاهی داریم»[۲۶].
  2. تقاضای ام سلمه: امام حسین(ع) در برابر تقاضای‌ ام سلمه از ایشان برای نرفتن به عراق (چون از رسول خدا شنیده بود که حسین بن علی در سرزمین کربلا کشته خواهد شد) فرمود: «به خدا سوگند همان گونه که رسول خدا فرمود، من کشته می‌شوم؛ حتی اگر به عراق هم نروم، باز مرا خواهند کشت»[۲۷].[۲۸]

سخنان دیگران درباره شهادت امام

افزون بر این روایات، جریان شهادت امام حسین از سال‌ها قبل از وقوع آن، در میان اصحاب و دیگر مسلمانان نیز، شهرت داشته است:

  1. شیخ صدوق: نقل می‌‌کند که جبله مکیه می‌گوید: از میثم تمار شنیدم که می‌گفت: «به خدا سوگند این امت، پسر پیامبر خود را در ده روز که از محرم بگذرد، می‌کشند[۲۹] .
  2. همچنین در خبر دیگری، میثم تمار و رشید هجری از شهادت حبیب بن مظاهر در رکاب امام حسین(ع) و گرداندن سرش در کوفه و اینکه مقرری آورنده سر او صد درهم افزایش می‌یابد، خبر داده‌اند[۳۰].
  3. ابن عباس می‌گوید: «ما اهل بیت ـ که بسیار بودیم ـ تردید نداشتیم که حسین بن علی در (سرزمین) طف شهید می‌شود»[۳۱].

البته آگاهی یاران ائمه مانند میثم تمار، رشید هجری و عبدالله بن عباس از طریق آن بزرگواران بوده است. عبدالله بن شریک عامری می‌گوید: «از اصحاب علی می‌شنیدم که هر وقت عمربن سعد از در مسجد وارد می‌شد، به او می‌گفتند: این مرد کشنده حسین است. عبدالله می‌گوید: این جریان، خیلی وقت پیش از کشته شدن حسین بود[۳۲].[۳۳]

منابع

پانویس

  1. مجموعه‌ای از این احادیث در بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۲۳ تا ۲۶۸ و عوالم(الامام الحسین) ص ۱۰ تا ۱۵۷ آمده است.
  2. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۵۸.
  3. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۳۶.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۹۶.
  5. ... عن‌ام سلمة قالت كان الحسن والحسين - رضي الله عنهما - يلعبان بين يدي النبي في بيتي، فنزل جبريل فقال يا محمد ان امتك تقتل ابنك هذا من بعدك، فاوما بيده الي الحسين فبكي رسول الله وضمه الي صادره...؛ طبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق احمدی عبدالمجید سلفی، ج۳، ص۱۰۸.
  6. طبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق احمدی عبدالمجید سلفی، ج۳، ص۱۰۸-۱۱۰. محمودی، محمد جواد، ترتیب الامالی، ج۵، ص۱۶۱. شیخ صدوق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة العبثة، ص۲۰۳، مجلس۲۹، ح۳.
  7. عن ابی بصیر عن ابی عبدالله قال: سمعته یقول: «عن ابی بصیر، عن ابی عبدالله(ع)، قال: سمعته یقول: بینا الحسین عند رسول الله اذ اتاه جبرئیل، فقال: یا محمد، اتحبه؟ قال: نعم، قال: اما ان امتک ستقتله، فحزن رسول الله لذلک حزنا شدیدا، فقال جبرئیل(ع): ایشرک ان اریک التربة التی یقتل فیها؟ قال: نعم، قال: فخسف جبرئیل(ع) ما بین مجلس رسول الله الی کربلاء حتی التقت القطعتان هکذا ـ وجمع بین السبابتین ـ فتناول بجناحیه من التربة فناولها لرسول الله، ثم دحا الارض من طرف العین، فقال رسول الله: طوبی لک من تربة، وطوبی لمن یقتل فیک»؛ محمودی، محمد جواد، ترتیب الامالی، ص۱۶۲. شیخ طوسی، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه مؤسسة البعثه، ص۳۱۴، مجلس۱۱، ح۸۵. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق نشر الفقاهه، باب ۱۷، ص۵۸، ح۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۲۸ ص۲۳۵.
  8. ... عن ابي سلمة، عن عائشة: ان رسول الله اجلس حسينا علي فخذه فجعل يقبله، فقال جبرئيل: اتحب ابنك هذا؟ قال: نعم، قال: فان امتك ستقتله بعدك، فدمعت عينا رسول الله فقال له: ان شئت اريتك من تربته التي يقتل عليها؟ قال: نعم، فاراه جبرئيل عليه‌السّلام تراب من تراب الارض التي يقتل عليها وقال: تدعي الطف. «طف» به معنای کناره رود و ساحل آن است و در اینجا، مقصود سرزمینی در ساحل فرات است که امام حسین(ع) با یارانش در آنجا به شهادت رسیده‌اند. محمودی، محمدجواد، ترتیب الامالی، ص۱۶۶. شیخ طوسی، الامالی، ص۳۱۶-۳۱۷، مجلس۱۱، ح۸۹. بغدادی، ابن سعد، «ترجمة الحسین و مقتله»، فصلنامه تراثنا، ش۱۰، ص۱۵۵. محمودی، محمدجواد، ترتیب الامالی، پاورقی ص۱۶۶.
  9. ... عن محمد بن صالح ان رسول الله حين اخبره جبرئيل ان امته ستقتل حسين بن علي، «فقال يا جبرئيل، افلا اراجع فيه؟ قال، لا، لانه امر قد كتبه الله»؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق الکبیر، ج۱۴، ص١٩٦. ابن عساکر، ترجمة الامام الحسین من تاریخ مدینه دمشق، تحقیق محمد باقر محمودی، ص۱۸۵.
  10. «... عن ابن عباس قال الملك الذي جاء الي محمد يخبره بقتل الحسين كان جبرئيل الروح الامين منشور الاجنحة باكيا صارخا قد حمل من تربة الحسين وهي تفوح كالمسك فقال رسول الله و تفلح امة تقتل فرخي اوقال فرخ ابنتي؟ فقال جبرئيل: يضربها االله بالاختلاف فتختلف قلوبهم»؛ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق نشر الفقاهه، باب۱۷، ص۵۹، ح۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۳۷.
  11. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص۱۷۷ ـ ۱۷۹.
  12. ... عن ابن عباس، عن اميرالمؤمنين (في حديث يذكر فيه مرور عيسي بارض كربلا) قال: «فجلس عيسي وجلس الحواريون معه، فبكي و بكي الحواريون و هم لايدرون لم جلس ولم بكي؟! فقالوا يا روح الله و كلمته، مايبكيك؟ قال: اتعلمون‌اي ارض هذه؟ قالوا: لا، قال: هذه ارض يقتل فيها فرغ الرسول احمد وفرخ الحرة الطاهرة البتول شبيهة امي، ويلحد فيها...؛ محمودی، محمد جواد، ترتیب الامالی، ج۵، ص۱۵۸، ص۱۷۷. شیخ صدوق، الامالی، ص۶۹۵، مجلس۸۷، ح۵، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة، مؤسسة البعثة.
  13. «و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.
  14. «... ععَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: إِنَّ اَلَّذِي قَالَ اَللَّهُ فِي كِتَابِهِ: ﴿اذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا سَلَّطَ اَللَّهُ عَلَيْهِ قَوْمَهُ فَكَشَطُوا وَجْهَهُ وَ فَرْوَةَ رَأْسِهِ فَبَعَثَ اَللَّهُ إِلَيْهِ مَلَكاً فَقَالَ لَهُ - إِنَّ رَبَّ اَلْعَالَمِينَ يُقْرِئُكَ اَلسَّلاَمَ وَ يَقُولُ إِنَّهُ قَدْ رَأَيْتُ مَا صَنَعَ بِكَ قَوْمُكَ فَسَلْنِي مَا شِئْتَ فَقَالَ يَا رَبَّ اَلْعَالَمِينَ لِي بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أُسْوَةٌ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَيْسَ هُوَ إِسْمَاعِيلَ بْنَ إِبْرَاهِيمَ عَلَى نَبِيِّنَا وَ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ»؛ شیخ مفید، الامالی، تحقیق حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، ص۳۹-۹۰، مجلس ۵، ح۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق نشر الفقاهه، باب ۱۹، ص۶۳.
  15. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص ۱۷۶.
  16. «»؛ طبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید سلفی، ج۳، ص۱۰۵.
  17. «عن ابن عباس قال: قال رسول الله... وايم الله ليقتلن بعدي ابني الحسين، لا انالهم الله شفاعتی»؛ محمودی، محمدجواد، ترتیب الامالی، ج۵، ص۱۶۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۶۸.
  18. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص۱۷۹ ـ ۱۸۰.
  19. «عن علي بن ابي طالب بينا انا وفاطمة والحسن والحسين عند رسول الله اذ التفت الينا فبكي، فقلت: ما يبكيك يا رسول الله؟ فقال: ابكي مما يصنع بكم بعدي، فقلت و ما ذاك يا رسول الله؟ قال ابكي من ضربتك علي القرن ولطم فاطمة خدها و طعنة الحسن في الفخذ والسم الذي يسقي وقتل الحسين. قال: فبكي اهل البيت جميعا»؛ شیخ صدوق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة العبثة، ص۱۹۷، ح۲۰۸. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، تحقیق یوسف البقاعی، ج۲، ص۲۳۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۴۹.
  20. ... عن اسماعيل بن زياد قال: ان عليا قال للبراء بن عازب يوما «يا براه، يقتل ابني الحسين وانت حي لاتنصره فلما قتل الحسين بن علي، كان البراء بن عازب يقول صدق والله علي بن ابي طالب، قتل الحسين ولم انصره ثم يظهر الحسرة علي ذلك والندم»؛ شیخ مفید، الارشاد، تحقیق مؤسسة آل البیت، ج۱، ص۳۳۱. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱۰، ص۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج٤٤، ص۲۶۲.
  21. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص۱۸۱ ـ ۱۸۳.
  22. ر.ک: ترجمه کامل الزیارات، أبوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه، ص۲۱۲ و ۲۱۳.
  23. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی ج۵، ص ۱۷۲۴.
  24. «عن المفضل بن عمر، عن الصادق جعفر بن محمد، عن ابیه، عن جده (علیهم‌السّلام): أَنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)دَخَلَ يَوْماً إِلَى الْحَسَنِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ بَكَى فَقَالَ لَهُ مَا يُبْكِيكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَار»؛ شیخ صدوق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة، ص۱۷۷، مجلس۲۹، ح۳. محمودی، محمدجواد، ترتیب الامالی، ج۵، ص۱۸۰.
  25. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص ۱۸۴.
  26. «عن الاعمش قال: سمعت ابا صالح التمار يقول: سمعت خذيفة يقول: سمعت الحسين بن علي يقول: والله ليجتمعن علي قتلي طغاة بني امية ويقدمهم عمر بن سعد وذلك في حياة النبي فقلت له: انباك بهذا رسول الله؟ قال: لا، فاتيت النبي فاخبرته، فقال علمي علمه و علمه علمي و انا لنعلم بالكائن قبل كينونته»؛ طبری، محمد بن جریر، دلایل الامام، ص۷۵.
  27. «وَاللّهِ، إنّی مَقتولٌ کَذلِکَ،وإن لَم أخرُج إلَی العِراقِ یَقتُلونَنی أیضاً»؛ راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، تحقیق مؤسسة الامام المهدی، ج۱، ص۲۵۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۸۹.
  28. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص ۱۸۵.
  29. «والله لتقتلن هذه الامة ابن نبیها فی المحرم لعشر مضین منه»؛ شیخ صدوق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه مؤسسة البعثه، مجلس۲۷، ص۱۸۹، ح۱. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، باب ۱۶۲، ص۲۲۸، ح۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۰۲، ح۴.
  30. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، تصحیح حسن مصطفوی، ص۲۹۲، ش۱۳۳.
  31. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، ج۳، ۱۹۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج۱، ص۱۶۰.
  32. روی عبدالله بن شریک العامری قال: کنت اسمع اصحاب علی اذا دخل عمر بن سعد من باب المسجد یقولون: هذا قاتل الحسین بن علی وذلک قبل قتله بزمان؛ شیخ مفید، الارشاد، تحقیق مؤسسة آل البیت، ج۲، ص۱۳۱-۱۳۲. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۶۳، ح۱۹.
  33. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص ۱۹۰.