تفسیر اجتماعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = تفسیر | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تفسیر اجتماعی در علوم قرآنی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[تفسیر اجتماعی]] از شاخه‌های [[تفسیر اجتهادی]] عصری به حساب می‌آید. تحلیل [[عقلی]] قضایا و طرح مسائل مورد [[ابتلا]] با توجه به اشاره [[آیات قرآن کریم]] بدان‌ها از جمله ویژگی‌های [[تفاسیر]] [[اجتماعی]] است. اصولاً پس از تألیف [[تفسیر المنار]]، دیگر تفاسیر هم عصر و پس از آن، [[صبغه]] اجتماعی آنها به تدریج بیشتر شد. به عنوان نمونه، [[تفسیر فی ظلال القرآن]] [[سید قطب]] با توجه به [[مبارزات]] اجتماعی مؤلف آن، کاملاً شکل تفسیر اجتماعی به خود گرفت.  
به نوعی [[گرایش]] [[تفسیری]] که با دقت در معنا فقط مفاهیم ادبی و [[اجتماعی]] را از [[آیات]] [[استنباط]] می‌کند تفسیر اجتماعی گفته می‌شود و در منابع [[علوم قرآنی]] به دو معنا به کار رفته است:
# مطالعه احوال [[بشر]] در دوره‌های مختلف بر اساس [[قرآن]]، و پرداختن به عوامل [[اختلاف]] [[بشر]] از جهت قوت و [[ضعف]]، [[عزت]] و [[ذلت]]، [[علم]] و [[جهل]]، [[ایمان]] و [[کفر]] و... ، و گرایش به [[جامعه‌شناسی]] و [[تاریخ]] [[امت‌ها]] در [[تفسیر آیات قرآن]].
# آمیختن [[آموزه‌های دینی]] قرآن با اصول و [[قوانین اجتماعی]]، و به عبارت دیگر؛ [[تطبیق]] نظریات قرآن در حیطه [[اجتماع]] و [[استوار]] ساختن [[حیات]] [[جامعه بشری]] بر پایه نظریات [[قرآنی]].


طرح بحث‌های اجتماعی با صبغه [[عقلانی]] و [[فلسفی]] در [[تفسیر المیزان]] نیز اهمیت خاص خود را دارد، هرچند که مباحث فلسفی آن از عمق بیشتری برخوردار است. اجتماعی‌ترین [[تفسیر]] پس از المنار و فی ظلال و [[المیزان]]، تفسیر الفرقان، [[تفسیر نمونه]]، [[من وحی القرآن]] و تفسیر پرتوی از [[قرآن]] را میتوان نام برد. هر یک از تفاسیر فوق، بعد اجتماعی [[قرآن کریم]] را نسبت به ابعاد دیگر آن بیشتر مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند و علت آن هم، طرح مسائل جدید و بروز و [[ظهور]] مکتب‌های گوناگون [[سیاسی]] و اجتماعی و دعوی [[اصلاح]] [[طلب]] اجتماعی از سوی شماری از متفکران در اقصی نقاط [[دنیا]] به‌ویژه [[نفوذ]] [[تفکرات]] چپ‌گرایانه در میان [[جوانان]] [[مسلمان]] بود. تحرکات جنبش‌های [[سوسیالیستی]] و [[کمونیستی]] و هجمه‌های آنان به [[دین]] و مبانی آن و تخدیر دانستن دین و عقیم شمردن آن در جهت رفع نیازهای اجتماعی، سبب نوعی تحرک و [[بیداری]] در دنیای [[اسلام]] شد که با نگاهی نو و [[اجتهادی]] به [[متون دینی]] بنگرند و برخلاف ادعای [[حمله]] کنندگان به دین، گوهر آن را اثری ماندگار و جاویدان و در خور بسط و گسترش و قابل محوریت همه مباحث و گفتگوها بشمرند. چنین کسان صریحاً اعلام نمودند که اسلام به محوریت قرآن کریم پاسخ‌گوی تمام نیازهای بشری است. در همین دوره و برهه زمانی بود که مسئله بازگشت به قرآن در دایره [[نهضت]] اصلاح طلبانه نواندیشان دنیای اسلام قرار گرفت و سبب [[ظهور]] نگاهی نو به [[اسلام]]، به عنوان [[دینی]] زنده و برخوردار از توان لازم و کافی، در عرصه‌های گوناگون نیازهای بشری گردید.
از ویژگی‌های بارز این گرایش تفسیری، تطبیق [[نص قرآن]] بر [[فرهنگ]] حاضر و جامعه‌ای است که [[مفسر]] در آن [[زندگی]] می‌کند، و همچنین [[اثبات]] [[انسجام]] بین [[فهم قرآن]] و ارزش‌های اجتماعی<ref>ایازی، محمد علی، المفسرون حیاتهم ومنهجهم، صفحه ۵۳؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه ۲۲۲؛ ایازی، محمد علی، آشنایی با تفاسیر قرآن، صفحه ۱۲۳؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، جلد۲، صفحه ۶۰۱؛ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، طبقات مفسران شیعه، جلد۱، صفحه ۲۱۱</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۷۵۱.</ref>


نقش [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] در نشریه [[قرآنی]] العروة الوثقی در [[مصر]] را، می‌توان نقش کلیدی دانست. او برای نخستین بار برای [[ترویج]] مسائل [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، تحلیل‌های خود را به [[قرآن کریم]] مستند ساخت. او اگرچه نتوانست [[تفسیری]] کامل بر [[قرآن]] عرضه بدارد اما جرقه‌های [[فکری]] آن را در قالب مقالات متفرقه و براساس [[آیات قرآن]]، به عنوان زنگ بیدار باشی در [[جهان اسلام]] به صدا درآورد و استشهادهای او به [[وحی الهی]]، الهام‌بخش بسیاری از [[مصلحان]] دینی پس از خود گردید. [[محمد عبده]] و [[محمد رشید رضا]] و دیگران نیز بر همان اساس تحولی فکری در چارچوب قرآن کریم در دنیای اسلام ایجاد نمودند. [[تفسیر مراغی]] و [[محاسن]] التأویل قاسمی دمشقی هم کاملاً متأثر از همان آبشخور شدند. پس از آنان نیز مفسرانی چون [[محمد جواد مغنیه]] لبنانی، [[سید محمد شیرازی]]، [[سید محمد تقی مدرسی]] و [[محمد طاهر بن عاشور]] در التحریر و التنویر، همگی متأثر از پیشتازان این فنّ تفسیری هستند. در میان [[تفاسیر]] اجتماعی مذکور هرچند طرح مسائل اجتماعی در [[فی ظلال القرآن]] و [[من وحی القرآن]] بسی گسترده است، ولی از جهت عمق مطالب هیچ کدام به ژرفای [[المیزان]] نمی‌رسند. در این [[تفسیر]] ذیل عناوینی چون "بحث اجتماعی" مباحثی چون "[[مدنی]] و اجتماعی بودن [[انسان]]" و "طبیعی بودن نیاز او به [[زندگی اجتماعی]] و [[نظام اجتماعی]]"، طریقه [[تحول]] و [[تکامل]] در [[اجتماع]] [[اسلامی]] و [[روابط اجتماعی]] اسلام [[سخن]] به میان آمده است و حتی تفاوت [[دموکراسی]] با طریقه اسلامی را نیز یادآور شده است <ref>المیزان، ج۲، ص۱۲۳.</ref>.
{{تفسیر}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده: 9030760879.jpg|22px]] [[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه علوم قرآنی''']]
{{پایان منابع}}


در این تفاسیر مباحثی فراوان درباره [[تاریخ]] و [[اندیشه سیاسی]] و رویدادهای تاریخ معاصر، نظیر [[جنگ]] جهانی و ظهور [[سوسیالیسم]] ضمن [[حفظ]] تناسب آنها با [[آیات قرآنی]] دیده می‌شود<ref>المیزان، ج۴، ص۱۲۳، ۱۶۵، ۹۹ و ۲۲۴.</ref>.
== پانویس ==
 
از جمله مؤلفه‌های [[تفسیر اجتماعی]]، توجه به [[واقعیات]] [[سیاسی]] [[جهان اسلام]] و رفع و دفع نیازهای [[مردمان]] و بهره‌گیری مناسب از [[آموزه‌های قرآن کریم]] در این باره است. در این جهت [[تفسیر]] "[[من وحی القرآن]]" [[سید محمد حسین فضل الله]] گام‌های [[استواری]] برداشته و نکته‌های دقیقی را عرضه داشته است. [[سید محمود طالقانی]] نیز در پرتوی از [[قرآن]] در بحث مربوط به [[ربا]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر  کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند ، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>، به مسائل [[اقتصادی]] توجه دقیقی نموده و مسئله [[مالکیت]] را در ابعاد گوناگون آن به وجه [[نیکو]] تحلیل و تبیین نموده است و علاوه بر آن، او [[کتابی]] جداگانه به نام "مالکیت در [[اسلام]]" نگاشته که کسی پیش از ایشان ننگاشته بود<ref>پرتوی از قرآن، ج۲، ص۲۵۱-۲۵۳.</ref>.
 
[[محمد جواد مغنیه]] در [[تفسیر الکاشف]] در ذیل [[آیات]] مربوط به [[بنی‌اسرائیل]] به طرح جنایات اسرائیلی‌ها و توطئه‌های آنان در طول [[زمان]]، به‌ویژه در [[جنگ]] ۱۹۶۷ پرداخته و ناگفته‌های فراوانی را بیان داشته است. همین [[مفسر]] در ذیل آیه {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>، در داستان [[آدم]] و [[فرشتگان]]، از این که [[خداوند]] به فرشتگان اجازه [[اعتراض]] را داده، بحث [[آزادی بیان]] را نتیجه گرفته و آن را امری لازم و ضروری در جهت [[استحکام]] پیوندهای [[اجتماعی]] در [[جوامع]] مختلف دانسته است.
 
[[تفاسیر]] اجتماعی، نقش بسیار ارزنده‌ای در معرفی قرآن و تفهیم مسائل اجتماعی آن ایفا نموده‌اند. مسئله توجه به "[[عقلانیت]]" و "طرح نظریات [[علمی]]" و "[[تطبیق]] شماری از نظریات [[قطعی]] علمی بر [[آیات قرآن]]" از دستاوردهای این نوع از تفسیر، به شمار می‌آید.[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر اجتماعی - کوشا (مقاله)|مقاله «تفسیر اجتماعی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].
 
==منابع==
* [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر اجتماعی - کوشا (مقاله)|مقاله «تفسیر اجتماعی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:تفسیر اجتماعی]]
[[رده:تفسیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۰

مقدمه

به نوعی گرایش تفسیری که با دقت در معنا فقط مفاهیم ادبی و اجتماعی را از آیات استنباط می‌کند تفسیر اجتماعی گفته می‌شود و در منابع علوم قرآنی به دو معنا به کار رفته است:

  1. مطالعه احوال بشر در دوره‌های مختلف بر اساس قرآن، و پرداختن به عوامل اختلاف بشر از جهت قوت و ضعف، عزت و ذلت، علم و جهل، ایمان و کفر و... ، و گرایش به جامعه‌شناسی و تاریخ امت‌ها در تفسیر آیات قرآن.
  2. آمیختن آموزه‌های دینی قرآن با اصول و قوانین اجتماعی، و به عبارت دیگر؛ تطبیق نظریات قرآن در حیطه اجتماع و استوار ساختن حیات جامعه بشری بر پایه نظریات قرآنی.

از ویژگی‌های بارز این گرایش تفسیری، تطبیق نص قرآن بر فرهنگ حاضر و جامعه‌ای است که مفسر در آن زندگی می‌کند، و همچنین اثبات انسجام بین فهم قرآن و ارزش‌های اجتماعی[۱].[۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ایازی، محمد علی، المفسرون حیاتهم ومنهجهم، صفحه ۵۳؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه ۲۲۲؛ ایازی، محمد علی، آشنایی با تفاسیر قرآن، صفحه ۱۲۳؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، جلد۲، صفحه ۶۰۱؛ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، طبقات مفسران شیعه، جلد۱، صفحه ۲۱۱
  2. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۷۵۱.