راسخ در علم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[))
 
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = راسخ در علم
| عنوان مدخل  = راسخ در علم
| مداخل مرتبط = [[راسخ در علم در لغت]] - [[راسخ در علم در قرآن]] - [[راسخ در علم در حدیث]] - [[راسخ در علم در کلام اسلامی]] - [[راسخ در علم در معارف و سیره علوی]]
| پرسش مرتبط  = علم معصوم (پرسش)
}}


{{علم معصوم}}
'''راسخان در علم''' که در دو [[آیه]] از [[قرآن کریم]] آمده، کسانی هستند که به [[علم]] و [[دانش]] آراسته شده و شبهه‌ای بر آنها عارض نمی‌شود. براساس [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} از راسخان در علم هستند.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[راسخ در علم]]''' است. "'''[[راسخ در علم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[راسخ در علم در قرآن]] - [[راسخ در علم در حدیث]] - [[راسخ در علم در کلام اسلامی]] - [[راسخ در علم در فلسفه اسلامی]] - [[راسخ در علم در عرفان اسلامی]] - [[مقام رسوخ در علم]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[راسخ در علم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==چیستی [[راسخ در علم]]==
== معناشناسی ==
*[[راسخ در علم]]، کسی است که [[علم]] وی با [[ثبات]] و [[یقین]] همراه است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۵، ص ۲۰۸</ref> و هیچ‌گونه شبهه‌ای<ref>راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص ۳۵۲</ref> برای او رخ نمی‌دهد، زیرا حقایق و [[معارف الهی]] را با [[نور]] [[ایمان]] و [[شهود]] [[درک]] می‌کند<ref>مصطفوی، سید حسن، التحقیق، ج ۴، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷</ref>.<ref>ر.ک. اسعدی، محمد، مقالۀ معنا‌شناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳</ref>
[[راسخ در علم]]، کسی است که [[علم]] وی با [[ثبات]] و [[یقین]] همراه است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۵، ص ۲۰۸.</ref> و هیچ‌گونه شبهه‌ای<ref>راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص ۳۵۲.</ref> برای او رخ نمی‌دهد، زیرا حقایق و [[معارف الهی]] را با [[نور]] [[ایمان]] و [[شهود]] [[درک]] می‌کند<ref>مصطفوی، سید حسن، التحقیق، ج ۴، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref>.
*[[راسخ در علم]] کسی است که به [[علم]] و [[دانش]] آراسته شده، و شبهه‌ای بر او عارض نمی‌شود. پس [[راسخان در علم]] کسانی هستند که در [[آیه]] دیگر چنین معرفی شده‌اند که به [[خدا]] و رسولش [[ایمان]] آورده و سپس [[شک]] و ریب دچار نشده‌اند<ref>راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص۲۰۰</ref>.<ref>ر.ک: اسعدی، محمد، مقالۀ معنا‌شناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳</ref>
*این واژه حاوی دو وجه ایجابی و سلبی است. وجه ایجابی آن، حاکی از نفوذ و تعمیق [[راسخون]] در [[حریم]] [[دانش]] و موصوف شدن به [[علم]] و [[شناخت]] عمیق است، اما وجه سلبی آن، حاکی از استقرار و [[ثبات]] و [[پایبندی]] به [[حریم]] [[علم]] و عدم [[تعدی]] از حد و مرز علمی‌ است. بر اساس وجه اخیر، ویژگی [[راسخون در علم]]، آن است که از پا نهادن در [[شبهات]] و امور مشتبه و عرصه‌های غیر قابل پیمودن [[پرهیز]] کرده و در واقع، حد و [[ادب]] [[علم]] و تحقیق را نگاه داشته و بدان پایبند هستند.<ref>ر.ک: اسعدی، محمد، مقالۀ معنا‌شناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳</ref>.


==[[راسخان در علم]] در [[قرآن]]==
[[راسخ در علم]] کسی است که به [[علم]] و [[دانش]] آراسته شده و شبهه‌ای بر او عارض نمی‌شود. پس [[راسخان در علم]] کسانی هستند که چنین معرفی شده‌اند: به [[خدا]] و رسولش [[ایمان]] آورده و سپس [[شک]] و ریب دچار نشده‌اند<ref>راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص۲۰۰.</ref>.
*[[راسخان در علم]] در دو [[آیه]] یاد شده است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref> اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> و {{متن قرآن|لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref> امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم؛ سوره نساء، آیه:۱۶۲.</ref>
*از آغاز دوران [[تفسیر]]، [[مفسران]] و قرآن‌پژوهان [[اختلاف]] داشته‌اند که "واو" در {{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ}} برای عطف است یا استیناف، و بر اثر این [[اختلاف]]، [[اختلاف]] معنا پدید می‌آید،<ref>جامع البیان، ج ۳، ص ۲۴۸ ـ ۲۵۰؛ التبیان، ج ۲، ص ۴۰۰، الکشاف، ج ۱، ص ۳۳۸</ref> اگر {{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ}} عطف به {{متن قرآن|اللَّهُ}} باشد چنان که بیشتر [[مفسران شیعه]] معتقدند<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۰۱، روض الجنان، ج ۴، ص ۱۸۰؛ المیزان، ج ۳، ص ۴۹</ref> معنای [[آیه]] چنین است: [[تأویل آیات]] [[متشابه]] را کسی نمی‌داند مگر [[خدا]] و [[راسخان در علم]]. و اگر "واو" برای استیناف باشد، معنای [[آیه]] چنین است: [[تأویل آیات]] [[متشابه]] را تنها [[خداوند]] می‌داند <ref>دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۱۳، ص ۴۱۸</ref><ref>ر.ک: [[محمد اسعدی|اسعدی، محمد]]، [[معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی (مقاله)|معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی]]، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳</ref>.


==[[امامان]]، مصادیق [[راسخ در علم]]==
این واژه حاوی دو وجه ایجابی و سلبی است. وجه ایجابی آن، حاکی از نفوذ و تعمیق [[راسخون]] در حریم [[دانش]] و موصوف شدن به [[علم]] و [[شناخت]] عمیق است، اما وجه سلبی آن، حاکی از استقرار و [[ثبات]] و پای‌بندی به حریم [[علم]] و عدم [[تعدی]] از حد و مرز علمی‌ است. بر اساس وجه اخیر، ویژگی [[راسخون در علم]] آن است که از پا نهادن در [[شبهات]] و امور مشتبه و عرصه‌های غیر قابل پیمودن پرهیز کرده و در واقع، حد و [[ادب]] [[علم]] و تحقیق را نگاه داشته و بدان پایبند هستند<ref>ر.ک: [[محمد اسعدی|اسعدی، محمد]]، [[معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی (مقاله)|معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی]]، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳.</ref>.
*[[راسخان در علم]] افرادی هستند، برخوردار از [[دانش]] [[استوار]] و [[حقیقی]]، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد<ref>ر.ک. موسوی، سیدامین، گسترۀ علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰</ref>، و [[علم]] آنها مطابق با واقع است<ref>ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت، ویژگی‌ها، ابعاد و مبادی آن، ص ۱۹۹</ref>، دانشی که [[خدا]] بر صفحۀ [[قلب]] خاصان از بندگانش یعنی [[پیامبران]] و [[امامان]] تابانیده است، چنانکه از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده:{{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۱۳</ref><ref>ر.ک. موسوی، سیدامین، گسترۀ علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰؛ منصورآبادی، محمد، راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳؛ حسینی، سیدحسین، هادیان در کلام امام هادی{{ع}}، ص ۷۶؛ میرشمسی، صدیقه، تاویل در قرآن، فصلنامه پژوهشنامه متین، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۲۱۷</ref>.
*بنابراین [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} از [[راسخان در علم]] و مصداق کامل آن هستند<ref>ر.ک. موسوی، سیدامین، گسترۀ علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰.</ref> همان کسانی که [[خداوند]] علم‌شان به [[تاویل]] [[قرآن]] را در کنار [[علم]] خویش قرار داد و عالم بودن ایشان به [[تاویل]] [[قرآن مجید]] و [[کتاب آسمانی]] را در عرض [[علم]] خود قرار داده است<ref>ر.ک. موسوی، سیدامین، گسترۀ علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰.</ref> و چون [[علم]] به [[تاویل]] [[قرآن]] از [[علوم پنهانی]] و غیبی است، پس ایشان بر [[علوم پنهانی]] و غیبی [[آگاهی]] دارند.<ref>ر.ک. شریعتمدار جزائری، سیدنورالدین، امام حسین و علم به شهادت، صفحه؟؟؟؛ بنی سعید لنگرودی، سیدمحمدجواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۶۹</ref> لذا تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با [[دانش]] همۀ [[دانشمندان]] تفاوت دارد، [[دانش]] [[پیامبران]] و [[امامان]]{{ع}} است که تا [[قیامت]] ثابت است؛ زیرا [[دانش]] آنان [[الهی]] و [[لدنی]] و بر اساس مشاهدۀ صادقانۀ [[قلب]] آنان نسبت به حقایق است و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و [[اسرار]] ظاهر و [[باطن]] هستی [[خطا]] نمی‌کنند<ref>ر.ک. انصاریان، حسین، اهل بیت عرشیان فرش‌نشین، ص ۵۳۵ ـ ۵۳۶</ref><ref>ر.ک. موسوی، سیدامین، گسترۀ علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰</ref>.
*لازمه دستیابی به این [[علم]]، [[طهارت]] و [[پاکی]] [[دل]] است که تنها دربارۀ [[امامان]]{{ع}} [[صدق]] می‌کند و [[خداوند]] در [[آیۀ تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳</ref> هرگونه [[رجس]] را از ایشان برطرف نموده است.<ref>ر.ک. افسردیر، حسین، فضلی نژاد، مرضیه، بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران، ص ۲۳ ـ ۲۷</ref>
*از علومی‌ که لازم است [[امام]] از آن بهره‌مند باشد، [[آگاهی]] از [[قرآن]] و [[تفسیر]] و [[تأویل]] آن است. این [[آگاهی]]، همانند [[علم به احکام شرعی]]، برای [[هدایت]] [[جامعه]] لازم است، زیرا [[قرآن]] سرچشمۀ همۀ [[معارف دینی]] و از منابع مهم [[احکام]] اسلامی‌است و [[آگاه]] نبودن از آن به معنای نقصان در [[علم دینی]] خواهد بود و [[شیعه]] چنین نقصی را در [[امام]] نمی‌پذیرد.
*از مواردی که نشان می‌دهد [[شیعیان]] نخستین به وجود چنین علمی‌ در [[امام]] [[اعتقاد]] داشته‌اند، [[سخن]] [[ابن عباس]] دربارۀ [[حضرت علی]]{{ع}} است. روزی [[معاویه]] از او خواست دربارۀ [[حضرت امیر]]{{ع}}[[سخن]] گوید، [[ابن عباس]] به ذکر [[فضایل]] آن [[حضرت]] و [[تمجید]] از [[مقام]] والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "[[علی]] [[عارف]] به [[قرآن]] و [[تأویل]] آن بود.<ref>ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص ۷۱</ref>


==[[روایات]] [[راسخ در علم]] بودن [[امامان]]==
== [[ائمه]] {{ع}}، مصادیق [[راسخ در علم]] ==
*برخی از [[احادیث]] بیان‌گر آنند که [[راسخین در علم]]، که از [[تأویل قرآن]] آگاه‌اند و علمشان به [[تأویل]] در کنار [[علم]] [[خدا]] قرار گرفته، همان [[امامان]]{{ع}} هستند و همان هایند که [[خداوند]] در کتاب محکم خویش دربارۀ آنها می‌گوید:{{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ}}<ref>سورۀ عنکبوت، آیۀ ۴۹.</ref><ref>ر.ک. مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص ۶۹؛ افسردیر، حسین، فضلی نژاد، مرضیه، بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران، ص ۲۳ ـ ۲۷</ref>
{{همچنین| آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)}}
*در [[اصول کافی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۱۳</ref> بابی وجود دارد با عنوان: {{عربی|بَابُ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الْأَئِمَّةُ}}<ref> ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت، ویژگی‌ها، ابعاد و مبادی آن، ص ۱۹۹</ref> برخی از این [[روایات]] عبارتند از:  
[[راسخان در علم]] افرادی هستند، برخوردار از [[دانش]] [[استوار]] و [[حقیقی]]، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد و [[علم]] آنها مطابق با واقع است، دانشی که [[خدا]] بر صفحۀ [[قلب]] خاصان از بندگانش یعنی [[پیامبران]] و [[امامان]] تابانیده است، چنانکه از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳.</ref><ref>ر.ک: [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۶۰؛ [[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص ۱۹۹؛ [[محمد منصورآبادی|منصورآبادی، محمد]]، [[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|راسخان در علم از دیدگاه فریقین]]، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳؛ [[سید حسین حسینی|حسینی، سید حسین]]، [[هادیان در کلام امام هادی (کتاب)|هادیان در کلام امام هادی]]، ص ۷۶؛ [[صدیقه میرشمسی|میرشمسی، صدیقه]]، [[تأویل در قرآن (مقاله)|تأویل در قرآن]]، فصلنامه پژوهشنامه متین، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۲۱۷.</ref>.
# [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "کجایند کسانی که [[گمان]] کرده‌اند [[راسخان در علم]] آنهایند نه ما؟ آنان [[دروغ]] می‌گویند و به [[حق]] ما [[تجاوز]] می‌کنند. [[خداوند]]، ما را بالا برده و آنها را [[پست]] کرده است و به ما بخشیده و آنها را [[محروم]] ساخته است"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴، مناقب ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۲۸۵ و غرر الحکم ش ۲۸۲۶</ref><ref>ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت، ویژگی‌ها، ابعاد و مبادی آن، ص ۱۹۹؛ منصورآبادی، محمد، راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳</ref>.
# [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرمایند: "ما [[راسخان در علم]] هستیم"<ref>ر.ک. حسینی، سیدحسین، هادیان در کلام امام هادی{{ع}}، ص ۷۶</ref>.
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[راسخون در علم]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امامان]] بعد از اویند"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۱۳</ref><ref>ر.ک. باقری، سیدمحمدفائز، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۰</ref>


==[[راسخ در علم]] بودن [[علما]]==
بنابراین [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{ع}} از [[راسخان در علم]] و مصداق کامل آن هستند، همان کسانی که [[خداوند]] علم‌شان به [[تأویل]] [[قرآن]] را در کنار [[علم]] خویش قرار داد و عالم بودن ایشان به [[تأویل]] [[قرآن مجید]] و [[کتاب آسمانی]] را در عرض [[علم]] خود قرار داده است و چون [[علم]] به [[تأویل]] [[قرآن]] از [[علوم پنهانی]] و غیبی است، پس ایشان بر [[علوم پنهانی]] و غیبی [[آگاهی]] دارند. لذا تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با [[دانش]] همۀ دانشمندان تفاوت دارد، [[دانش]] [[پیامبران]] و [[امامان]] {{ع}} است که تا [[قیامت]] ثابت است؛ زیرا [[دانش]] آنان [[الهی]] و [[لدنی]] و بر اساس مشاهدۀ صادقانۀ [[قلب]] آنان نسبت به حقایق است و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و [[اسرار]] ظاهر و [[باطن]] هستی [[خطا]] نمی‌کنند<ref>ر.ک: [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۶۰؛ [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزائری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]؛ [[سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی|بنی سعید لنگرودی، سید محمد جواد]]، [[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۶۹.</ref>.
*با توجه به [[روایات]] مذکور، [[اهل بیت]]{{ع}} مصداق بارز و کامل [[راسخان در علم]] به شمار می‏‌روند و [[برترین]] [[مرجع]] در حل [[مشکلات]] [[قرآن]] و [[فهم]] [[متشابهات]] آن می‏‌باشند، اما آنچه جای [[تأمل]] و بحث دارد، قرار گرفتن سایر [[عالمان ربانی]] در دایرۀ [[راسخان در علم]] است. [[عالمان ربانی]] که اصول و مبانی [[تأویل]] و [[تفسیر]] صحیح را در [[مکتب]] [[اهل البیت]] آموخته و خود را به [[زیور]] [[علم]] و [[تقوا]] آراسته‏‌اند نیز در حد خود از [[راسخان در علم]] به شمار می‏‌روند. با این وجود، [[دانش]] و [[معرفت]] آنان به [[قرآن]]، به هیچ وجه قابل مقایسه با [[دانش]] [[امامان]] مهصوم{{ع}} نیست، ولی از آنجا که اصول و مبانی صحیح [[شریعت]] را از سرچشمه زلال آن دریافت کرده‏اند و از فطرتی سلیم برخوردارند، می‏‌توانند شماری از [[متشابهات]] را به [[محکمات]] ارجاع دهند و از این طریق، به [[تأویل]] صحیح آن دست یابند.<ref>ر.ک. ناصحیان، علی اصغر، تاویل و راسخان در علم، ماهنام، علوم حدیث، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶</ref>
*[[راسخان در علم]]، کسانی هستند که افزون بر [[آگاهی]] از [[زبان قرآن]] و دانشهای مرسوم مفسّران، از [[تقوا]] و [[فطرت]] سلیم برخوردارند. از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دربارۀ [[راسخان در علم]] سؤال شد، [[حضرت]] فرمودند: «کسی که دستش [[نیکوکار]] و زبانش [[راستگو]] و قلبش [[استوار]] و دارای عفّت شکم و دامن باشد، از [[راسخان در علم]] است<ref>ر.ک. ناصحیان، علی اصغر، تاویل و راسخان در علم، ماهنام، علوم حدیث، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶</ref>


==نتیجه گیری==
لازمه دستیابی به این [[علم]]، [[طهارت]] و [[پاکی]] [[دل]] است که تنها دربارۀ [[امامان]] {{ع}} [[صدق]] می‌کند و [[خداوند]] در [[آیۀ تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳.</ref> هرگونه [[رجس]] را از ایشان برطرف نموده است<ref>ر.ک: [[حسین افسردیر|افسردیر، حسین]] و [[مرضیه فضلی‌نژاد|فضلی‌نژاد، مرضیه]]، [[بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران (مقاله)|بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران]]، ص ۲۳ ـ ۲۷.</ref>.
*نتیجه اینکه، تحت پرتو احادیثِ "[[راسخون فی العلم]]" به دست می‌آید، علاوه بر [[خداوند]]، [[راسخان در علم]] نیز به [[تأویل آیات قرآن]] [[آگاهی]] دارند و بنابر [[روایات تفسیری]] معتبر و صریح الدلاله، [[امامان]]{{ع}} به عنوان [[پیشوایان دینی]]، [[راسخان]] [[حقیقی]] [[علم]] و [[عالمان]] [[حقیقی]] تأویلند.<ref>ر.ک. اکبرنژاد، مهدی، محمدی، روح الله، بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم، ص 60</ref>


==منابع==
از علومی‌ که لازم است [[امام]] از آن بهره‌مند باشد، [[آگاهی]] از [[قرآن]] و [[تفسیر]] و [[تأویل]] آن است. این [[آگاهی]]، همانند [[علم به احکام شرعی]]، برای [[هدایت]] [[جامعه]] لازم است، زیرا [[قرآن]] سرچشمۀ همۀ [[معارف دینی]] و از منابع مهم [[احکام]] اسلامی‌است و [[آگاه]] نبودن از آن به معنای نقصان در [[علم دینی]] خواهد بود و [[شیعه]] چنین نقصی را در [[امام]] نمی‌پذیرد.
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|2}}
*[[پرونده:Ohf.jpg|22px]] [[محمد اسعدی|اسعدی، محمد]]، [[معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی (مقاله)|'''معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی''']]
*[[پرونده:10038797.jpg|22px]] [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|'''پژوهشی در باب علم امام''']]
*[[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|'''علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن''']]
*[[پرونده:11180.gif|22px]] [[علی اصغر ناصحیان|ناصحیان، علی اصغر]]، [[تأویل و راسخان در علم (مقاله)|'''تأویل و راسخان در علم''']]
*[[پرونده:5433913604.jpg|22px]] [[سید محمد فائز باقری|باقری، سید محمد فائز]]، [[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|'''بررسی علم اولیای الهی''']]
*[[پرونده:11813.jpg|22px]] [[محمد منصورآبادی|منصورآبادی، محمد]]، [[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|'''راسخان در علم از دیدگاه فریقین''']]
*[[پرونده:hadian1.jpg|22px]] [[سید حسین حسینی|حسینی، سید حسین]]، [[هادیان در کلام امام هادی (کتاب)|'''هادیان در کلام امام هادی''']]
*[[پرونده:11594.jpg|22px]] [[صدیقه میرشمسی|میرشمسی، صدیقه]]، [[تأویل در قرآن (مقاله)|'''تأویل در قرآن''']]
*[[پرونده:11594.jpg|22px]] [[صدیقه میرشمسی|میرشمسی، صدیقه]]، [[تأویل در قرآن (مقاله)|'''تأویل در قرآن''']]
{{پایان}}
{{پایان}}


==پرسش‌های وابسته==
از مواردی که نشان می‌دهد [[شیعیان]] نخستین به وجود چنین علمی‌ در [[امام]] [[اعتقاد]] داشته‌اند، [[سخن]] [[ابن عباس]] دربارۀ [[حضرت علی]] {{ع}} است. روزی [[معاویه]] از او خواست دربارۀ [[حضرت امیر]] {{ع}}[[سخن]] گوید، [[ابن عباس]] به ذکر [[فضایل]] آن حضرت و [[تمجید]] از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "[[علی]] [[عارف]] به [[قرآن]] و [[تأویل]] آن بود<ref>ر.ک: [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۷۱.</ref>.
[[رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
[[رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]


==جستارهای وابسته==
== [[راسخ در علم]] بودن [[علما]] ==
با توجه به [[روایات]] مذکور، [[اهل بیت]] {{ع}} مصداق بارز و کامل [[راسخان در علم]] به شمار می‏‌روند و [[برترین]] [[مرجع]] در حل [[مشکلات]] [[قرآن]] و فهم [[متشابهات]] آن هستند، اما آنچه جای [[تأمل]] و بحث دارد، قرار گرفتن سایر عالمان ربانی در دایرۀ [[راسخان در علم]] است. عالمان ربانی که اصول و مبانی [[تأویل]] و [[تفسیر]] صحیح را در [[مکتب]] [[اهل البیت]] آموخته و خود را به [[زیور]] [[علم]] و [[تقوا]] آراسته‏‌اند نیز در حد خود از [[راسخان در علم]] به شمار می‏‌روند. با این وجود، [[دانش]] و [[معرفت]] آنان به [[قرآن]]، به هیچ وجه قابل مقایسه با [[دانش]] [[امامان]] معصوم {{ع}} نیست، ولی از آنجا که اصول و مبانی صحیح [[شریعت]] را از سرچشمه زلال آن دریافت کرده‏اند و از فطرتی سلیم برخوردارند، می‏‌توانند شماری از [[متشابهات]] را به [[محکمات]] ارجاع دهند و از این طریق، به [[تأویل]] صحیح آن دست یابند.


=='''[[:رده:آثار علم معصوم|منبع‌شناسی جامع علم معصوم]]'''==
[[راسخان در علم]]، کسانی هستند که علاوه بر [[آگاهی]] از [[زبان قرآن]] و دانش‌های مرسوم مفسّران، از [[تقوا]] و [[فطرت]] سلیم برخوردارند. از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} دربارۀ [[راسخان در علم]] سؤال شد، حضرت فرمودند: "کسی که دستش [[نیکوکار]] و زبانش [[راستگو]] و قلبش [[استوار]] و دارای عفّت شکم و دامن باشد، از [[راسخان در علم]] است"<ref>ر.ک: [[علی اصغر ناصحیان|ناصحیان، علی اصغر]]، [[تأویل و راسخان در علم (مقاله)|تأویل و راسخان در علم]]، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶.</ref>.
 
== نتیجه گیری ==
نتیجه اینکه، تحت پرتو احادیثِ "[[راسخون فی العلم]]" به دست می‌آید، علاوه بر [[خداوند]]، [[راسخان در علم]] نیز به [[تأویل آیات قرآن]] [[آگاهی]] دارند و بنابر روایات تفسیری معتبر و صریح الدلاله، [[امامان]] {{ع}} به عنوان [[پیشوایان دینی]]، [[راسخان]] [[حقیقی]] [[علم]] و [[عالمان]] [[حقیقی]] تأویلند<ref>ر.ک: [[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد، مهدی]] و [[روح‌الله محمدی|محمدی، روح‌الله]]، [[بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم (مقاله)|بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم]]، ص ۶۰.</ref>.
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
# [[رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های علم معصوم|کتاب‌شناسی علم معصوم]]؛
# [[رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های علم معصوم|مقاله‌شناسی علم معصوم]]؛
{{پایان پرسش‌های وابسته}}
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های علم معصوم|پایان‌نامه‌شناسی علم معصوم]].  
 
{{پایان}}
== منابع ==
{{پایان}}
{{منابع}}
==پانویس==
# [[پرونده:Ohf.jpg|22px]] [[محمد اسعدی|اسعدی، محمد]]، [[معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی (مقاله)|'''معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی''']]
{{یادآوری پانویس}}
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|'''علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن''']]
{{پانویس2}}
# [[پرونده:11180.gif|22px]] [[علی اصغر ناصحیان|ناصحیان، علی اصغر]]، [[تأویل و راسخان در علم (مقاله)|'''تأویل و راسخان در علم''']]
# [[پرونده:11813.jpg|22px]] [[محمد منصورآبادی|منصورآبادی، محمد]]، [[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|'''راسخان در علم از دیدگاه فریقین''']]
# [[پرونده:hadian1.jpg|22px]] [[سید حسین حسینی|حسینی، سید حسین]]، [[هادیان در کلام امام هادی (کتاب)|'''هادیان در کلام امام هادی''']]
# [[پرونده:11594.jpg|22px]] [[صدیقه میرشمسی|میرشمسی، صدیقه]]، [[تأویل در قرآن (مقاله)|'''تأویل در قرآن''']]
# [[پرونده:120128.jpg|22px]] [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|'''گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی''']]
# [[پرونده:1368188.jpg |22px]] [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزائری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|'''امام حسین و علم به شهادت''']]
# [[پرونده:94713801.jpg|22px]] [[سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی|بنی سعید لنگرودی، سید محمد جواد]]، [[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|'''شرب مدام در تبیین علم امام''']]
# [[پرونده:11318.jpg|22px]] [[حسین افسردیر|افسردیر، حسین]] و [[مرضیه فضلی‌نژاد|فضلی‌نژاد، مرضیه]]، [[بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران (مقاله)|'''بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران''']]
# [[پرونده:11202.jpg|22px]] [[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد، مهدی]] و [[روح‌الله محمدی|محمدی، روح‌الله]]، [[بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم (مقاله)|'''بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم''']]
# [[پرونده:89913604.jpg|22px]] [[محمد صادق عظیمی|عظیمی، محمد صادق]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|'''سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
{{پانویس}}


{{علم معصوم افقی}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:راسخان در علم]]
[[رده:راسخان در علم]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۴

راسخان در علم که در دو آیه از قرآن کریم آمده، کسانی هستند که به علم و دانش آراسته شده و شبهه‌ای بر آنها عارض نمی‌شود. براساس روایات، پیامبر (ص) و امامان (ع) از راسخان در علم هستند.

معناشناسی

راسخ در علم، کسی است که علم وی با ثبات و یقین همراه است[۱] و هیچ‌گونه شبهه‌ای[۲] برای او رخ نمی‌دهد، زیرا حقایق و معارف الهی را با نور ایمان و شهود درک می‌کند[۳].

راسخ در علم کسی است که به علم و دانش آراسته شده و شبهه‌ای بر او عارض نمی‌شود. پس راسخان در علم کسانی هستند که چنین معرفی شده‌اند: به خدا و رسولش ایمان آورده و سپس شک و ریب دچار نشده‌اند[۴].

این واژه حاوی دو وجه ایجابی و سلبی است. وجه ایجابی آن، حاکی از نفوذ و تعمیق راسخون در حریم دانش و موصوف شدن به علم و شناخت عمیق است، اما وجه سلبی آن، حاکی از استقرار و ثبات و پای‌بندی به حریم علم و عدم تعدی از حد و مرز علمی‌ است. بر اساس وجه اخیر، ویژگی راسخون در علم آن است که از پا نهادن در شبهات و امور مشتبه و عرصه‌های غیر قابل پیمودن پرهیز کرده و در واقع، حد و ادب علم و تحقیق را نگاه داشته و بدان پایبند هستند[۵].

ائمه (ع)، مصادیق راسخ در علم

راسخان در علم افرادی هستند، برخوردار از دانش استوار و حقیقی، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد و علم آنها مطابق با واقع است، دانشی که خدا بر صفحۀ قلب خاصان از بندگانش یعنی پیامبران و امامان تابانیده است، چنانکه از امام صادق (ع) روایت شده: «نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه»[۶][۷].

بنابراین پیامبر (ص) و امامان (ع) از راسخان در علم و مصداق کامل آن هستند، همان کسانی که خداوند علم‌شان به تأویل قرآن را در کنار علم خویش قرار داد و عالم بودن ایشان به تأویل قرآن مجید و کتاب آسمانی را در عرض علم خود قرار داده است و چون علم به تأویل قرآن از علوم پنهانی و غیبی است، پس ایشان بر علوم پنهانی و غیبی آگاهی دارند. لذا تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با دانش همۀ دانشمندان تفاوت دارد، دانش پیامبران و امامان (ع) است که تا قیامت ثابت است؛ زیرا دانش آنان الهی و لدنی و بر اساس مشاهدۀ صادقانۀ قلب آنان نسبت به حقایق است و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و اسرار ظاهر و باطن هستی خطا نمی‌کنند[۸].

لازمه دستیابی به این علم، طهارت و پاکی دل است که تنها دربارۀ امامان (ع) صدق می‌کند و خداوند در آیۀ تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۹] هرگونه رجس را از ایشان برطرف نموده است[۱۰].

از علومی‌ که لازم است امام از آن بهره‌مند باشد، آگاهی از قرآن و تفسیر و تأویل آن است. این آگاهی، همانند علم به احکام شرعی، برای هدایت جامعه لازم است، زیرا قرآن سرچشمۀ همۀ معارف دینی و از منابع مهم احکام اسلامی‌است و آگاه نبودن از آن به معنای نقصان در علم دینی خواهد بود و شیعه چنین نقصی را در امام نمی‌پذیرد.

از مواردی که نشان می‌دهد شیعیان نخستین به وجود چنین علمی‌ در امام اعتقاد داشته‌اند، سخن ابن عباس دربارۀ حضرت علی (ع) است. روزی معاویه از او خواست دربارۀ حضرت امیر (ع)سخن گوید، ابن عباس به ذکر فضایل آن حضرت و تمجید از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "علی عارف به قرآن و تأویل آن بود[۱۱].

راسخ در علم بودن علما

با توجه به روایات مذکور، اهل بیت (ع) مصداق بارز و کامل راسخان در علم به شمار می‏‌روند و برترین مرجع در حل مشکلات قرآن و فهم متشابهات آن هستند، اما آنچه جای تأمل و بحث دارد، قرار گرفتن سایر عالمان ربانی در دایرۀ راسخان در علم است. عالمان ربانی که اصول و مبانی تأویل و تفسیر صحیح را در مکتب اهل البیت آموخته و خود را به زیور علم و تقوا آراسته‏‌اند نیز در حد خود از راسخان در علم به شمار می‏‌روند. با این وجود، دانش و معرفت آنان به قرآن، به هیچ وجه قابل مقایسه با دانش امامان معصوم (ع) نیست، ولی از آنجا که اصول و مبانی صحیح شریعت را از سرچشمه زلال آن دریافت کرده‏اند و از فطرتی سلیم برخوردارند، می‏‌توانند شماری از متشابهات را به محکمات ارجاع دهند و از این طریق، به تأویل صحیح آن دست یابند.

راسخان در علم، کسانی هستند که علاوه بر آگاهی از زبان قرآن و دانش‌های مرسوم مفسّران، از تقوا و فطرت سلیم برخوردارند. از پیامبر اکرم (ص) دربارۀ راسخان در علم سؤال شد، حضرت فرمودند: "کسی که دستش نیکوکار و زبانش راستگو و قلبش استوار و دارای عفّت شکم و دامن باشد، از راسخان در علم است"[۱۲].

نتیجه گیری

نتیجه اینکه، تحت پرتو احادیثِ "راسخون فی العلم" به دست می‌آید، علاوه بر خداوند، راسخان در علم نیز به تأویل آیات قرآن آگاهی دارند و بنابر روایات تفسیری معتبر و صریح الدلاله، امامان (ع) به عنوان پیشوایان دینی، راسخان حقیقی علم و عالمان حقیقی تأویلند[۱۳].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۵، ص ۲۰۸.
  2. راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص ۳۵۲.
  3. مصطفوی، سید حسن، التحقیق، ج ۴، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.
  4. راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص۲۰۰.
  5. ر.ک: اسعدی، محمد، معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳.
  6. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳.
  7. ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۱۹۹؛ منصورآبادی، محمد، راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳؛ حسینی، سید حسین، هادیان در کلام امام هادی، ص ۷۶؛ میرشمسی، صدیقه، تأویل در قرآن، فصلنامه پژوهشنامه متین، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۲۱۷.
  8. ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰؛ شریعتمدار جزائری، سید نورالدین، امام حسین و علم به شهادت؛ بنی سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۶۹.
  9. سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳.
  10. ر.ک: افسردیر، حسین و فضلی‌نژاد، مرضیه، بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران، ص ۲۳ ـ ۲۷.
  11. ر.ک: سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۷۱.
  12. ر.ک: ناصحیان، علی اصغر، تأویل و راسخان در علم، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶.
  13. ر.ک: اکبرنژاد، مهدی و محمدی، روح‌الله، بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم، ص ۶۰.