توسل: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{اعتقادات شیعه}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط =  
خط ۵: خط ۶:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
{{شیعه}}
'''توسل''' به معنی واسطه قرار دادن انسان‌های [[مقرب]] به درگاه الهی جهت رسیدن به خواسته‌های مادی و معنوی است که یکی از مصادیق اصلی واسطه‌های [[الهی]]، [[ائمه]]{{ع}} هستند. از نگاه [[شیعه]] ایشان به صورت استقلالی نه مدعی و نه می‌‌توانند حوائج [[بندگان]] را برآورده کنند، بلکه نقش آنان در برآورده شدن حاجات، نقش واسطه است، بنابراین نمی‌توان آنان را در جایگاه [[معبود]] تصور کرد.


==معناشناسی توسل==
'''توسل''' به معنای رغبت در نزدیک شدن به کسی یا چیزی عبارت است از رغبت داشتن و طلب [[نزدیکی به خداوند]] که با واسطه قرار دادن برخی از مسائل انجام می‌‌شود. این واژه و عمل در [[آیات]] و [[روایات]] مورد اشاره و تاکید واقع شده است. [[شیعه]] [[معتقد]] است بعضی از [[انسان‌ها]] برحسب مقام و منزلتی که نزد [[خداوند]] دارند می‌‌توانند [[واسطۀ فیض]] [[الهی]] شوند و دیگران برای رسیدن به خواسته‌های مادی و معنویشان به آنها [[متوسل]] شوند مانند [[اهل بیت]] {{ع}}. شبهاتی در این زمینه مطرح شده مخصوصا از سوی [[وهابیت]] که بدان‌ها پاسخ داده شده است.
توسل از لحاظ لغوی به معنای [[استمداد]] و کمک گرفتن و در اصطلاح به معنای واسطه قرار دادن انسان‌های [[مقرب]] به [[درگاه الهی]] جهت رسیدن به خواسته‌های مادی و [[معنوی]] است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۹. </ref>.


==وسایط [[الهی]]==
== معناشناسی ==
[[شیعه]] [[معتقد]] است بعضی از [[انسان‌ها]] برحسب [[مقام]] و منزلتی که نزد [[خداوند]] دارند می‌‌توانند [[واسطۀ فیض]] [[الهی]] شده و دیگران برای رسیدن به خواسته‌های مادی و معنویشان به آنها [[متوسل]] شوند. در نگاه [[شیعه]]، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[اهل بیت]] مطهرشان از مصادیق اصلی وسایط [[الهی]] هستند<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۲. </ref>.
توسل در لغت به معنای رغبت در نزدیک شدن به کسی یا چیزی است<ref>التحقیق، ج ۱۳، ص۱۰۸، «وسل»؛ لسان العرب، ج ۱۱، ص۷۲۴؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص۵۰۱.</ref> و در اصطلاح به معنای رغبت داشتن و طلب نزدیکی به خداست که با واسطه قرار دادن [[اسماء و صفات]] [[الهی]]، [[قرآن]]، مقام و ذات [[اولیای الهی]] و [[شفیع]] قرار دادن ایشان<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص۵۹۶، «توحید در قرآن».</ref>، ایمان به خدا و [[رسول]] وی، [[جهاد]] و عباداتی مانند [[نماز]] و [[روزه]]<ref>تفسیر القرآن الکریم، ج ۴، ص۳۷۴.</ref> انجام می‌‌شود. البته [[هدف]] از توسل به معنای مزبور معمولاً رسیدن به حاجاتی چون [[آمرزش گناهان]]، کسب کمالات معنوی، دستیابی به امور مادی مورد نیاز<ref>تفسیر موضوعی، ج ۸، ص۲۹.</ref> و [[نجات]] از [[شداید]] و گرفتاری‌هاست<ref>مناظرات فی العقائد والاحکام، ج ۲، ص۲۴، ۳۷ - ۳۸.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[توسل - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «توسل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۱۷۳-۱۷۴؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۸۹.</ref>


واسطه‌های دیگری که [[شیعه]] برای [[اجابت]] نیازهایش به آنها [[متوسل]] می‌‌شود عبارتند از: توسل به اسماء و [[صفات خدا]]، توسل به [[قرآن کریم]]، توسل به [[اعمال صالح]]، توسل به [[علما]] و [[شهدا]] و [[مؤمنان]] و [[فرشتگان]]<ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۵۸. </ref>.
== توسل در قرآن ==
{{اصلی|توسل در قرآن}}
واژه وسیله دو بار در قرآن به کار رفته که در یک [[آیه]] [[مؤمنان]] را به [[تقوا]] و وسیله جویی به سوی [[خداوند]] [[فرمان]] داده: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> و در آیه دیگر به [[متوسل]] شدن [[بت پرستان]] به [[ملائکه]]، [[جنّ]] و [[اولیا]] از انس برای نزدیک شدن به خداوند اشاره شده است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا}}<ref>«آن کسانی که (مشرکان به پرستش) می‌خوانند خود به سوی پروردگارشان دستاویز می‌جویند تا کدام یک (به خداوند) نزدیک‌تر گردند و به بخشایش او امید می‌برند و از عذاب وی می‌هراسند؛ بی‌گمان عذاب پروردگارت پرهیختنی است» سوره اسراء، آیه ۵۷.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۱۳۰ - ۱۳۱.</ref>


البته نظریه توسل مختص به [[شیعه]] نیست و می‌‌توان مدعی شد تمام [[مذاهب اسلامی]] توسل را با شرایطی پذیرفته‌اند اما در مصادیق آن [[اختلاف]] نظر دارند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۰۹. </ref>.
افزون بر آیات یاد شده از مضمون آیات دیگری نیز می‌‌توان به نحوی معنای توسل را به دست آورد؛ مانند: [[فرمان]] به خواندن خداوند به وسیله اسمای حسنای وی: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید! و آنان را که در نام‌های خداوند کژاندیشی می‌کنند وانهید، به زودی بدانچه می‌کرده‌اند کیفر می‌بینند» سوره اعراف، آیه ۱۸۰.</ref>، [[دستور خداوند]] به چنگ زدن به [[ریسمان الهی]]: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> و ...<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[توسل - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «توسل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۱۷۳-۱۷۴.</ref>.


==[[شبهه]] [[شرک]] و توسل==
== توسل در روایات ==
برخی از [[فرقه‌ها]] از جمله [[وهابیت]]، توسل به واسطه‌های [[الهی]]، از جمله [[ائمۀ اطهار]]{{ع}} را [[حرام]] دانسته و معتقدند چنین توسلی مصداق اصلی [[شرک]] به [[خداوند]] است، چراکه توسل از نگاه آنان به این معناست که واسطه‌ها در [[جایگاه]] [[خداوند]] قرار گرفته و مستقلا می‌‌توانند امور [[بندگان]] را اداره کنند<ref>توسل یا استمداد از ارواح مقدسه‌، ۸۳- ۸۴. </ref>.
{{اصلی|توسل در حدیث}}
شمار روایاتی که [[دعوت]] به [[دعا]] و توسل و [[شفاعت]] و [[زیارت]] و امثال آن دارند، بسیارند، مانند اینکه [[امام سجاد]] {{ع}} پیاپی و پُرشمار، [[اولیای الهی]] را واسطه و [[شفیع]] در بارگاه [[حق]] و زمینه [[استجابت]] دعای خویش قرار می‌دهد: {{متن حدیث|بِحَقِّ‏ مَنِ‏ اخْتَرْتَ‏ مِنْ‏ بَرِيَّتِكَ‏، وَ مَنِ اجْتَبَيْتَ لِشَأْنِكَ، بِحَقِّ مَنْ وَصَلْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِكَ، وَ مَنْ جَعَلْتَ مَعْصِيَتَهُ كَمَعْصِيَتِكَ، بِحَقِّ مَنْ قَرَنْتَ مُوَالاتَهُ بِمُوَالاتِكَ...}}<ref>الصحیفة السجادیة، دعای عرفه، ص۲۲۴.</ref>.<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۲۵۶.</ref>


چنین [[فکر]] و بدعتی از سوی ابن‌تیمیه در [[قرن هشتم هجری]] پایه‌گذاری شد و سپس [[محمد]] بن عبدالوهاب آن را [[گسترش داد]]، این عده معتقدند هرگونه توسل و کمک گرفتن از غیر [[خداوند]] گناهی نابخشودنی است و مرتکبین این عمل باید از آن [[توبه]] کنند، در غیر این صورت خونشان [[حلال]] و مالشان [[مباح]] شمرده می‌‌شود<ref>سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل </ref>.<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰. </ref>  
== وسایط [[الهی]] ==
[[شیعه]] [[معتقد]] است بعضی از [[انسان‌ها]] برحسب مقام و منزلتی که نزد [[خداوند]] دارند می‌‌توانند [[واسطۀ فیض]] [[الهی]] شده و دیگران برای رسیدن به خواسته‌های مادی و معنویشان به آنها [[متوسل]] شوند. در نگاه [[شیعه]]، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اهل بیت]] مطهرشان از مصادیق اصلی وسایط [[الهی]] هستند<ref>ر.ک: [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۲۲.</ref>.


این [[شبهه]] با توجه به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] قابل [[پذیرش]] نیست.
واسطه‌های دیگری که [[شیعه]] برای [[اجابت]] نیازهایش به آنها [[متوسل]] می‌‌شود عبارت‌اند از: توسل به اسماء و [[صفات خدا]]، توسل به [[قرآن کریم]]، توسل به [[اعمال صالح]]، توسل به [[علما]] و [[شهدا]] و [[مؤمنان]] و [[فرشتگان]]<ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۵۸.</ref>.


'''[[ادله عقلی]]''':
البته نظریه توسل مختص به [[شیعه]] نیست و می‌‌توان مدعی شد تمام مذاهب اسلامی توسل را با شرایطی پذیرفته‌اند اما در مصادیق آن [[اختلاف]] نظر دارند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (عفرهنگ شیعه]]، ص ۲۰۹.</ref>.
#[[خداوند]] [[نظام آفرینش]] را بر اساس قاعده علت و معلول و به عبارتی قاعدۀ اسباب و مسببات اداره می‌‌کند تا تمام [[نعمت‌ها]] از مجرای طبیعی به موجودات برسند<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۰-۲۲۱. </ref>، چنانکه در [[قرآن]] به این موضوع چنین اشاره شده است: {{متن قرآن|أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا}}<ref>«ما آب را به فراوانی فرو ریخته‌ایم. سپس زمین را به درستی شکافته‌ایم، و در آن دانه‌ای رویانده‌ایم، و انگور و سبزی» سوره عبس، آیه ۲۵ ـ ۲۸</ref>. همچنین در عرف [[مردم]] نیز اگر کسی [[تشنه]] باشد ولی برای رفع [[تشنگی]] به سراغ وسیلۀ رفع [[تشنگی]] یعنی آب نرود تشنگی‌اش برطرف نخواهد شد<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۷. </ref>. بدین ترتیب می‌‌توان مدعی شد تمام نعمت‌های مادی و [[معنوی]] با توجه با قاعدۀ علت و معلول، باید توسط واسطه‌ها انجام بگیرد و این امر به تصریح [[قرآن کریم]] [[امر تکوینی]] و جزء [[سنت‌های الهی]] است. با این بیان می‌‌توان به این [[شبهه]] ([[شرک]] در توسل) اینگونه پاسخ داد: حوایج و [[اداره امور]] [[بندگان]] از قاعده علت و معلول مستثنی نیست و باید برای رسیدن به حوایج مادی و [[معنوی]] متمسک و متصل به واسطه‌های [[الهی]] شد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۱-۲۲۲. </ref>.
# [[شبهه]] [[شرک]] نسبت به موضوع توسل زمانی قابل [[پذیرش]] است که [[معتقد]] شویم واسطه‌های [[الهی]] مستقلا می‌‌توانند حوایج [[بندگان]] را برآورده کنند، در حالی که [[شیعه]] به هیچ عنوان چنین [[اعتقادی]] ندارد، بلکه [[معتقد]] است توسل به واسطه‌های [[الهی]] از جمله [[ائمه اطهار]]{{ع}} به معنای برآورده شدن حوایج توسط ایشان، به صورت استقلالی نیست؛ بلکه بدین معناست که عده ای به سبب [[مقام]] و منزلتشان می‌‌توانند واسطۀ بین مخلوق و [[خالق]] برای برآورده شدن [[حاجات]] مادی و معنویشان باشند<ref>الغدیر ج ۵ ص ۱۴۴، و ج ۳ ص ۲۹۳ </ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۵۶ تا ۱۵۹. </ref>
'''[[ادله نقلی]]''':
#در [[قرآن کریم]] موضوع توسل نه تنها امری مذموم و [[قبیح]] شمرده نشده، بلکه [[خداوند]] توسل به واسطه‌های [[الهی]] از جمله [[پیامبر]] را موجب [[بخشش گناهان]] دانسته است، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> بیانگر همین مطلب است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۱. </ref>.
#آیۀ دیگری که به صراحت توسل به واسطه‌های [[الهی]] را [[تأیید]] می‌‌کند آیۀ {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> است. [[آیه]] به [[مؤمنین]] [[دستور]] می‌دهد برای نزدیک شدن به [[قرب الهی]] [[متوسل]] به وسیلۀ [[تقرّب]] شوند.
#در [[منابع اهل سنت]] نیز نقل‌های مختلفی مبنی بر [[آداب زیارت]]، حضور در کنار [[مرقد]] [[پیامبر]] و شفیع قرار دادن وی برای [[آمرزش گناهان]] وجود دارد که تمام این موارد دلالت بر توسل به آن [[حضرت]] می‌‌کند<ref>الغدیر، ج ۵ ص ۱۴۳ </ref>.


==[[شبهه]] توسل به اولیای [[خداوند]] بعد از [[مرگ]]==
== غرض از توسل ==
*برخی معتقدند توسل به واسطه‌های [[الهی]] بعد از [[حیات]] دنیویشان، امری محال و ناممکن است. در پاسخ به این [[شبهه]] پاسخ‌هایی داده شده است مانند:
[[شیعه]] در [[توسل به اهل بیت]] {{عم}} منظوری جز "ابتغاء وسیله" و "اعتصمام بحبل [[الله]] و العروة الوثقی" ندارد که این امر صریحاً در [[قرآن کریم]] مورد ترغیب بلکه [[واجب]] شده است (امر شده)، [[شیعه]] نه کسی را جز [[خدا]] می‌پرستد و نه کسی را شریک [[خدا]] می‌داند بلکه [[اهل بیت]] را با [[اذن الهی]] اسباب و وسیله [[تقرب]] می‌داند پس همه به جز [[خداوند]] "ممکن الوجودند" و فقط اوست که [[واجب]] الوجود بالذات است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۰۹.</ref>.
# [[انسان‌ها]] به طور کلی با [[مرگ]]، زندگیشان خاتمه پیدا نمی‌کند، بلکه در [[فرهنگ اسلامی]] [[مرگ]] پلی برای حضور [[انسان‌ها]] در سرای دیگر است. چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[حیات]] پس از [[مرگ]] اینچنین اشاره می‌‌کند: «میان شما تا [[بهشت]] یا [[دوزخ]] (فاصله اندکی است) که به غیر از گذر از [[مرگ]]، به آن مقصود نخواهید رسید»<ref>{{متن حدیث|وَ مَا بَیْنَ أَحَدِکُمْ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلَّا الْمَوْتُ أَنْ یَنْزِلَ بِهِ وَ إِنَّ غَایَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ وَ تَهْدِمُهَا السَّاعَةُ لَجَدِیرَةٌ بِقِصَرِ الْمُدَّةِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۴.</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۴. </ref>  
 
# [[شیعه]] [[معتقد]] است واسطه‌های [[الهی]] از جمله [[ائمه]]{{ع}} پس از مرگشان نیز مانند زمان حضورشان دارای اثر و در واقع همچنان زنده‌اند، چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در روزهای واپسین [[حیات]] خود، [[پیامبر]]{{صل}} را در [[خواب]] دیده و از [[امّت]] [[پیامبر]] [[شکایت]] می‌کند. [[پیامبر]]{{صل}} نیز به او [[وعده]] [[دیدار]] می‌دهد<ref>{{متن حدیث|مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}، فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَاذَا لَقِیتُ مِنْ أُمَّتِکَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ! فَقَالَ ادْعُ عَلَیْهِمْ. فَقُلْتُ أَبْدَلَنِی اللَّهُ بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدَلَهُمْ بِی شَرّاً لَهُمْ مِنِّی}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۷۰.</ref>. در واقع [[وعده]] [[پیامبر]] مبنی بر [[دیدار امام]] با ایشان دلالت بر اثر بخشی واسطه‌های [[الهی]] در غیر از زمان حیاتشان می‌‌کند<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۵. </ref>.
== [[شبهه]] [[شرک]] و توسل ==
#براساس [[آیات قرآنی]] و نگاه [[اندیشمندان اسلامی]] [[روح آدمی]] مرکز شکل‌گیری [[کمالات]] در وجود انسان‌هاست، از همین رو با توجه به واقعیت‌ [[حقیقی]] [[روح انسان]]، [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] از گرفته شدن [[روح]] و بازگشت [[انسان]] به سوی خودش سخن می‌‌گوید: {{متن قرآن|قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>«بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گمارده‌اند جان شما را می‌ستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می‌شوید» سوره سجده، آیه ۱۱.</ref>؛ تمامی این امور بر این مطلب دلالت دارد که [[مرگ]] برای واسطه‌های [[الهی]] نه تنها موجب [[نقص]] آنان نمی‌شود، بلکه [[رشد]] و [[تکامل]] آنان را نیز به همراه دارد، این امر سبب می‌‌شود توسل به واسطه‌های [[الهی]] به هیچ وجه با [[مرگ]] آنان در تضاد نباشد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۲۴. </ref>.
برخی از [[فرقه‌ها]] از جمله [[وهابیت]]، توسل به واسطه‌های [[الهی]]، از جمله [[ائمۀ اطهار]] {{ع}} را [[حرام]] دانسته و معتقدند چنین توسلی مصداق اصلی [[شرک]] به [[خداوند]] است، چراکه توسل از نگاه آنان به این معناست که واسطه‌ها در جایگاه [[خداوند]] قرار گرفته و مستقلا می‌‌توانند امور [[بندگان]] را اداره کنند<ref>توسل یا استمداد از ارواح مقدسه‌، ۸۳- ۸۴.</ref>.
 
چنین [[فکر]] و بدعتی از سوی ابن‌تیمیه در قرن هشتم هجری پایه‌گذاری شد و سپس [[محمد بن عبدالوهاب]] آن را گسترش داد، این عده معتقدند هرگونه توسل و کمک گرفتن از غیر [[خداوند]] گناهی نابخشودنی است و مرتکبین این عمل باید از آن [[توبه]] کنند، در غیر این صورت خونشان [[حلال]] و مالشان [[مباح]] شمرده می‌‌شود<ref>سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل</ref>.<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۰.</ref>
 
این [[شبهه]] با توجه به ادله عقلی و نقلی قابل پذیرش نیست.
 
=== ادله عقلی ===
# [[خداوند]] نظام آفرینش را بر اساس قاعده علت و معلول و به عبارتی قاعدۀ اسباب و مسببات اداره می‌‌کند تا تمام [[نعمت‌ها]] از مجرای طبیعی به موجودات برسند<ref>ر.ک: [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱']]، ص ۲۲۰-۲۲۱. </ref>، چنانکه در [[قرآن]] به این موضوع چنین اشاره شده است: {{متن قرآن|أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا}}<ref>«ما آب را به فراوانی فرو ریخته‌ایم. سپس زمین را به درستی شکافته‌ایم، و در آن دانه‌ای رویانده‌ایم، و انگور و سبزی» سوره عبس، آیه ۲۵ ـ ۲۸.</ref>. همچنین در عرف [[مردم]] نیز اگر کسی تشنه باشد ولی برای رفع [[تشنگی]] به سراغ وسیلۀ رفع تشنگی یعنی آب نرود تشنگی‌اش برطرف نخواهد شد<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۸۷. </ref>. بدین ترتیب می‌‌توان مدعی شد تمام نعمت‌های مادی و [[معنوی]] با توجه با قاعدۀ علت و معلول، باید توسط واسطه‌ها انجام بگیرد و این امر به تصریح [[قرآن کریم]] [[امر تکوینی]] و جزء [[سنت‌های الهی]] است. با این بیان می‌‌توان به این [[شبهه]] ([[شرک]] در توسل) اینگونه پاسخ داد: حوائج و [[اداره امور]] [[بندگان]] از قاعده علت و معلول مستثنی نیست و باید برای رسیدن به حوایج مادی و [[معنوی]] متمسک و متصل به واسطه‌های [[الهی]] شد<ref>ر.ک: [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۲۱-۲۲۲. </ref>.
# [[شبهه]] [[شرک]] نسبت به موضوع توسل زمانی قابل پذیرش است که [[معتقد]] شویم واسطه‌های [[الهی]] مستقلا می‌‌توانند حوایج [[بندگان]] را برآورده کنند، در حالی که [[شیعه]] به هیچ عنوان چنین [[اعتقادی]] ندارد، بلکه [[معتقد]] است توسل به واسطه‌های [[الهی]] از جمله [[ائمه اطهار]] {{ع}} به معنای برآورده شدن حوایج توسط ایشان، به صورت استقلالی نیست؛ بلکه بدین معناست که عده‌ای به سبب مقام و منزلتشان می‌‌توانند واسطۀ بین مخلوق و [[خالق]] برای برآورده شدن حاجات مادی و معنویشان باشند<ref>الغدیر ج ۵ ص ۱۴۴، و ج ۳ ص ۲۹۳ </ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۵۶ تا ۱۵۹. </ref>
 
=== [[ادله نقلی]] ===
# در [[قرآن کریم]] موضوع توسل نه تنها امری مذموم و [[قبیح]] شمرده نشده، بلکه [[خداوند]] توسل به واسطه‌های [[الهی]] از جمله [[پیامبر]] را موجب [[بخشش گناهان]] دانسته است، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> بیانگر همین مطلب است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۱. </ref>.
# آیۀ دیگری که به صراحت توسل به واسطه‌های [[الهی]] را [[تأیید]] می‌‌کند آیۀ {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> است. [[آیه]] به [[مؤمنین]] [[دستور]] می‌دهد برای نزدیک شدن به [[قرب الهی]] [[متوسل]] به وسیلۀ [[تقرّب]] شوند.
# در منابع [[اهل سنت]] نیز نقل‌های مختلفی مبنی بر [[آداب زیارت]]، حضور در کنار مرقد [[پیامبر]] و شفیع قرار دادن وی برای [[آمرزش گناهان]] وجود دارد که تمام این موارد دلالت بر توسل به آن حضرت می‌‌کند<ref>الغدیر، ج ۵ ص ۱۴۳.</ref>.
 
== [[شبهه]] توسل به اولیای [[خداوند]] بعد از [[مرگ]] ==
برخی معتقدند توسل به واسطه‌های [[الهی]] بعد از [[حیات]] دنیویشان، امری محال و ناممکن است. در پاسخ به این [[شبهه]] پاسخ‌هایی داده شده است مانند:
# [[انسان‌ها]] به طور کلی با [[مرگ]]، زندگیشان خاتمه پیدا نمی‌کند، بلکه در فرهنگ اسلامی [[مرگ]] پلی برای حضور [[انسان‌ها]] در سرای دیگر است. چنانکه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[حیات]] پس از [[مرگ]] اینچنین اشاره می‌‌کند: «میان شما تا [[بهشت]] یا [[دوزخ]] (فاصله اندکی است) که به غیر از گذر از [[مرگ]]، به آن مقصود نخواهید رسید»<ref>{{متن حدیث|وَ مَا بَیْنَ أَحَدِکُمْ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلَّا الْمَوْتُ أَنْ یَنْزِلَ بِهِ وَ إِنَّ غَایَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ وَ تَهْدِمُهَا السَّاعَةُ لَجَدِیرَةٌ بِقِصَرِ الْمُدَّةِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۴.</ref>  
# [[شیعه]] [[معتقد]] است واسطه‌های [[الهی]] از جمله [[ائمه]] {{ع}} پس از مرگشان نیز مانند زمان حضورشان دارای اثر و در واقع همچنان زنده‌اند، چنانکه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در روزهای واپسین [[حیات]] خود، [[پیامبر]] {{صل}} را در [[خواب]] دیده و از [[امّت]] [[پیامبر]] [[شکایت]] می‌کند. [[پیامبر]] {{صل}} نیز به او [[وعده]] دیدار می‌دهد<ref>{{متن حدیث|مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}، فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَاذَا لَقِیتُ مِنْ أُمَّتِکَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ! فَقَالَ ادْعُ عَلَیْهِمْ. فَقُلْتُ أَبْدَلَنِی اللَّهُ بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدَلَهُمْ بِی شَرّاً لَهُمْ مِنِّی}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۷۰.</ref>. در واقع [[وعده]] [[پیامبر]] مبنی بر دیدار امام با ایشان دلالت بر اثر بخشی واسطه‌های [[الهی]] در غیر از زمان حیاتشان می‌‌کند.  
# براساس [[آیات قرآنی]] و نگاه [[اندیشمندان اسلامی]] [[روح آدمی]] مرکز شکل‌گیری [[کمالات]] در وجود انسان‌هاست، از همین رو با توجه به واقعیت‌ [[حقیقی]] [[روح انسان]]، [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] از گرفته شدن [[روح]] و بازگشت [[انسان]] به سوی خودش سخن می‌‌گوید: {{متن قرآن|قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>«بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گمارده‌اند جان شما را می‌ستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می‌شوید» سوره سجده، آیه ۱۱.</ref>؛ تمامی این امور بر این مطلب دلالت دارد که [[مرگ]] برای واسطه‌های [[الهی]] نه تنها موجب نقص آنان نمی‌شود، بلکه [[رشد]] و [[تکامل]] آنان را نیز به همراه دارد، این امر سبب می‌‌شود توسل به واسطه‌های [[الهی]] به هیچ وجه با [[مرگ]] آنان در تضاد نباشد<ref>ر.ک: [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۲۲۴ ـ ۲۲۵.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۴۶: خط ۶۱:


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}  
{{منابع}}
# [[پرونده:000060.jpg|22px]] [[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[توسل - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «توسل»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۹''']]
# [[پرونده:1100806.jpg|22px]] [[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|'''مکتب در فرآیند نواندیشی''']]
# [[پرونده:IM010259.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|'''وظایف امت نسبت به قرآن و عترت''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
 
==[[:رده:آثار توسل|منبع‌شناسی جامع توسل]]==
{{منبع جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های توسل|کتاب‌شناسی توسل]]
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های توسل|مقاله‌شناسی توسل]]
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های توسل|پایان‌نامه‌شناسی توسل]]
{{پایان منبع جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:اعتقادات شیعه]]
[[رده:اعتقادات شیعه]]
[[رده:مقاله‌های اولویت دو]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۱

اعتقادات شیعه
خداشناسی
توحیدتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذات و صفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهعدم تحریف قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعت
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیه

توسل به معنای رغبت در نزدیک شدن به کسی یا چیزی عبارت است از رغبت داشتن و طلب نزدیکی به خداوند که با واسطه قرار دادن برخی از مسائل انجام می‌‌شود. این واژه و عمل در آیات و روایات مورد اشاره و تاکید واقع شده است. شیعه معتقد است بعضی از انسان‌ها برحسب مقام و منزلتی که نزد خداوند دارند می‌‌توانند واسطۀ فیض الهی شوند و دیگران برای رسیدن به خواسته‌های مادی و معنویشان به آنها متوسل شوند مانند اهل بیت (ع). شبهاتی در این زمینه مطرح شده مخصوصا از سوی وهابیت که بدان‌ها پاسخ داده شده است.

معناشناسی

توسل در لغت به معنای رغبت در نزدیک شدن به کسی یا چیزی است[۱] و در اصطلاح به معنای رغبت داشتن و طلب نزدیکی به خداست که با واسطه قرار دادن اسماء و صفات الهی، قرآن، مقام و ذات اولیای الهی و شفیع قرار دادن ایشان[۲]، ایمان به خدا و رسول وی، جهاد و عباداتی مانند نماز و روزه[۳] انجام می‌‌شود. البته هدف از توسل به معنای مزبور معمولاً رسیدن به حاجاتی چون آمرزش گناهان، کسب کمالات معنوی، دستیابی به امور مادی مورد نیاز[۴] و نجات از شداید و گرفتاری‌هاست[۵].[۶]

توسل در قرآن

واژه وسیله دو بار در قرآن به کار رفته که در یک آیه مؤمنان را به تقوا و وسیله جویی به سوی خداوند فرمان داده: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۷] و در آیه دیگر به متوسل شدن بت پرستان به ملائکه، جنّ و اولیا از انس برای نزدیک شدن به خداوند اشاره شده است: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا[۸].[۹]

افزون بر آیات یاد شده از مضمون آیات دیگری نیز می‌‌توان به نحوی معنای توسل را به دست آورد؛ مانند: فرمان به خواندن خداوند به وسیله اسمای حسنای وی: ﴿وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۱۰]، دستور خداوند به چنگ زدن به ریسمان الهی: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ[۱۱] و ...[۱۲].

توسل در روایات

شمار روایاتی که دعوت به دعا و توسل و شفاعت و زیارت و امثال آن دارند، بسیارند، مانند اینکه امام سجاد (ع) پیاپی و پُرشمار، اولیای الهی را واسطه و شفیع در بارگاه حق و زمینه استجابت دعای خویش قرار می‌دهد: «بِحَقِّ‏ مَنِ‏ اخْتَرْتَ‏ مِنْ‏ بَرِيَّتِكَ‏، وَ مَنِ اجْتَبَيْتَ لِشَأْنِكَ، بِحَقِّ مَنْ وَصَلْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِكَ، وَ مَنْ جَعَلْتَ مَعْصِيَتَهُ كَمَعْصِيَتِكَ، بِحَقِّ مَنْ قَرَنْتَ مُوَالاتَهُ بِمُوَالاتِكَ...»[۱۳].[۱۴]

وسایط الهی

شیعه معتقد است بعضی از انسان‌ها برحسب مقام و منزلتی که نزد خداوند دارند می‌‌توانند واسطۀ فیض الهی شده و دیگران برای رسیدن به خواسته‌های مادی و معنویشان به آنها متوسل شوند. در نگاه شیعه، پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت مطهرشان از مصادیق اصلی وسایط الهی هستند[۱۵].

واسطه‌های دیگری که شیعه برای اجابت نیازهایش به آنها متوسل می‌‌شود عبارت‌اند از: توسل به اسماء و صفات خدا، توسل به قرآن کریم، توسل به اعمال صالح، توسل به علما و شهدا و مؤمنان و فرشتگان[۱۶].

البته نظریه توسل مختص به شیعه نیست و می‌‌توان مدعی شد تمام مذاهب اسلامی توسل را با شرایطی پذیرفته‌اند اما در مصادیق آن اختلاف نظر دارند[۱۷].

غرض از توسل

شیعه در توسل به اهل بیت (ع) منظوری جز "ابتغاء وسیله" و "اعتصمام بحبل الله و العروة الوثقی" ندارد که این امر صریحاً در قرآن کریم مورد ترغیب بلکه واجب شده است (امر شده)، شیعه نه کسی را جز خدا می‌پرستد و نه کسی را شریک خدا می‌داند بلکه اهل بیت را با اذن الهی اسباب و وسیله تقرب می‌داند پس همه به جز خداوند "ممکن الوجودند" و فقط اوست که واجب الوجود بالذات است[۱۸].

شبهه شرک و توسل

برخی از فرقه‌ها از جمله وهابیت، توسل به واسطه‌های الهی، از جمله ائمۀ اطهار (ع) را حرام دانسته و معتقدند چنین توسلی مصداق اصلی شرک به خداوند است، چراکه توسل از نگاه آنان به این معناست که واسطه‌ها در جایگاه خداوند قرار گرفته و مستقلا می‌‌توانند امور بندگان را اداره کنند[۱۹].

چنین فکر و بدعتی از سوی ابن‌تیمیه در قرن هشتم هجری پایه‌گذاری شد و سپس محمد بن عبدالوهاب آن را گسترش داد، این عده معتقدند هرگونه توسل و کمک گرفتن از غیر خداوند گناهی نابخشودنی است و مرتکبین این عمل باید از آن توبه کنند، در غیر این صورت خونشان حلال و مالشان مباح شمرده می‌‌شود[۲۰].[۲۱]

این شبهه با توجه به ادله عقلی و نقلی قابل پذیرش نیست.

ادله عقلی

  1. خداوند نظام آفرینش را بر اساس قاعده علت و معلول و به عبارتی قاعدۀ اسباب و مسببات اداره می‌‌کند تا تمام نعمت‌ها از مجرای طبیعی به موجودات برسند[۲۲]، چنانکه در قرآن به این موضوع چنین اشاره شده است: ﴿أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا[۲۳]. همچنین در عرف مردم نیز اگر کسی تشنه باشد ولی برای رفع تشنگی به سراغ وسیلۀ رفع تشنگی یعنی آب نرود تشنگی‌اش برطرف نخواهد شد[۲۴]. بدین ترتیب می‌‌توان مدعی شد تمام نعمت‌های مادی و معنوی با توجه با قاعدۀ علت و معلول، باید توسط واسطه‌ها انجام بگیرد و این امر به تصریح قرآن کریم امر تکوینی و جزء سنت‌های الهی است. با این بیان می‌‌توان به این شبهه (شرک در توسل) اینگونه پاسخ داد: حوائج و اداره امور بندگان از قاعده علت و معلول مستثنی نیست و باید برای رسیدن به حوایج مادی و معنوی متمسک و متصل به واسطه‌های الهی شد[۲۵].
  2. شبهه شرک نسبت به موضوع توسل زمانی قابل پذیرش است که معتقد شویم واسطه‌های الهی مستقلا می‌‌توانند حوایج بندگان را برآورده کنند، در حالی که شیعه به هیچ عنوان چنین اعتقادی ندارد، بلکه معتقد است توسل به واسطه‌های الهی از جمله ائمه اطهار (ع) به معنای برآورده شدن حوایج توسط ایشان، به صورت استقلالی نیست؛ بلکه بدین معناست که عده‌ای به سبب مقام و منزلتشان می‌‌توانند واسطۀ بین مخلوق و خالق برای برآورده شدن حاجات مادی و معنویشان باشند[۲۶].[۲۷]

ادله نقلی

  1. در قرآن کریم موضوع توسل نه تنها امری مذموم و قبیح شمرده نشده، بلکه خداوند توسل به واسطه‌های الهی از جمله پیامبر را موجب بخشش گناهان دانسته است، چنانکه آیۀ ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا[۲۸] بیانگر همین مطلب است[۲۹].
  2. آیۀ دیگری که به صراحت توسل به واسطه‌های الهی را تأیید می‌‌کند آیۀ ﴿وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ[۳۰] است. آیه به مؤمنین دستور می‌دهد برای نزدیک شدن به قرب الهی متوسل به وسیلۀ تقرّب شوند.
  3. در منابع اهل سنت نیز نقل‌های مختلفی مبنی بر آداب زیارت، حضور در کنار مرقد پیامبر و شفیع قرار دادن وی برای آمرزش گناهان وجود دارد که تمام این موارد دلالت بر توسل به آن حضرت می‌‌کند[۳۱].

شبهه توسل به اولیای خداوند بعد از مرگ

برخی معتقدند توسل به واسطه‌های الهی بعد از حیات دنیویشان، امری محال و ناممکن است. در پاسخ به این شبهه پاسخ‌هایی داده شده است مانند:

  1. انسان‌ها به طور کلی با مرگ، زندگیشان خاتمه پیدا نمی‌کند، بلکه در فرهنگ اسلامی مرگ پلی برای حضور انسان‌ها در سرای دیگر است. چنانکه امیرالمؤمنین (ع) به حیات پس از مرگ اینچنین اشاره می‌‌کند: «میان شما تا بهشت یا دوزخ (فاصله اندکی است) که به غیر از گذر از مرگ، به آن مقصود نخواهید رسید»[۳۲]
  2. شیعه معتقد است واسطه‌های الهی از جمله ائمه (ع) پس از مرگشان نیز مانند زمان حضورشان دارای اثر و در واقع همچنان زنده‌اند، چنانکه امیرالمؤمنین (ع) در روزهای واپسین حیات خود، پیامبر (ص) را در خواب دیده و از امّت پیامبر شکایت می‌کند. پیامبر (ص) نیز به او وعده دیدار می‌دهد[۳۳]. در واقع وعده پیامبر مبنی بر دیدار امام با ایشان دلالت بر اثر بخشی واسطه‌های الهی در غیر از زمان حیاتشان می‌‌کند.
  3. براساس آیات قرآنی و نگاه اندیشمندان اسلامی روح آدمی مرکز شکل‌گیری کمالات در وجود انسان‌هاست، از همین رو با توجه به واقعیت‌ حقیقی روح انسان، خداوند در قرآن کریم از گرفته شدن روح و بازگشت انسان به سوی خودش سخن می‌‌گوید: ﴿قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ[۳۴]؛ تمامی این امور بر این مطلب دلالت دارد که مرگ برای واسطه‌های الهی نه تنها موجب نقص آنان نمی‌شود، بلکه رشد و تکامل آنان را نیز به همراه دارد، این امر سبب می‌‌شود توسل به واسطه‌های الهی به هیچ وجه با مرگ آنان در تضاد نباشد[۳۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. التحقیق، ج ۱۳، ص۱۰۸، «وسل»؛ لسان العرب، ج ۱۱، ص۷۲۴؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص۵۰۱.
  2. تفسیر موضوعی، ج ۲، ص۵۹۶، «توحید در قرآن».
  3. تفسیر القرآن الکریم، ج ۴، ص۳۷۴.
  4. تفسیر موضوعی، ج ۸، ص۲۹.
  5. مناظرات فی العقائد والاحکام، ج ۲، ص۲۴، ۳۷ - ۳۸.
  6. اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا، مقاله «توسل»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۹، ص ۱۷۳-۱۷۴؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۹.
  7. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  8. «آن کسانی که (مشرکان به پرستش) می‌خوانند خود به سوی پروردگارشان دستاویز می‌جویند تا کدام یک (به خداوند) نزدیک‌تر گردند و به بخشایش او امید می‌برند و از عذاب وی می‌هراسند؛ بی‌گمان عذاب پروردگارت پرهیختنی است» سوره اسراء، آیه ۵۷.
  9. المیزان، ج ۱۳، ص۱۳۰ - ۱۳۱.
  10. «و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید! و آنان را که در نام‌های خداوند کژاندیشی می‌کنند وانهید، به زودی بدانچه می‌کرده‌اند کیفر می‌بینند» سوره اعراف، آیه ۱۸۰.
  11. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  12. اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا، مقاله «توسل»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۹، ص ۱۷۳-۱۷۴.
  13. الصحیفة السجادیة، دعای عرفه، ص۲۲۴.
  14. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۵۶.
  15. ر.ک: دین‌پرور، سیدجمال‌الدین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۲۲.
  16. بحارالأنوار، ج۸، ص۵۸.
  17. ر.ک: پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه، ص ۲۰۹.
  18. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۰۹.
  19. توسل یا استمداد از ارواح مقدسه‌، ۸۳- ۸۴.
  20. سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل
  21. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰.
  22. ر.ک: دین‌پرور، سیدجمال‌الدین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱'، ص ۲۲۰-۲۲۱.
  23. «ما آب را به فراوانی فرو ریخته‌ایم. سپس زمین را به درستی شکافته‌ایم، و در آن دانه‌ای رویانده‌ایم، و انگور و سبزی» سوره عبس، آیه ۲۵ ـ ۲۸.
  24. ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۷.
  25. ر.ک: دین‌پرور، سیدجمال‌الدین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۲۱-۲۲۲.
  26. الغدیر ج ۵ ص ۱۴۴، و ج ۳ ص ۲۹۳
  27. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۵۶ تا ۱۵۹.
  28. «و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
  29. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۱.
  30. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  31. الغدیر، ج ۵ ص ۱۴۳.
  32. «وَ مَا بَیْنَ أَحَدِکُمْ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلَّا الْمَوْتُ أَنْ یَنْزِلَ بِهِ وَ إِنَّ غَایَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ وَ تَهْدِمُهَا السَّاعَةُ لَجَدِیرَةٌ بِقِصَرِ الْمُدَّةِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۴.
  33. «مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ (ص)، فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَاذَا لَقِیتُ مِنْ أُمَّتِکَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ! فَقَالَ ادْعُ عَلَیْهِمْ. فَقُلْتُ أَبْدَلَنِی اللَّهُ بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدَلَهُمْ بِی شَرّاً لَهُمْ مِنِّی»؛ نهج البلاغه، خطبه ۷۰.
  34. «بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گمارده‌اند جان شما را می‌ستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می‌شوید» سوره سجده، آیه ۱۱.
  35. ر.ک: دین‌پرور، سیدجمال‌الدین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۲۲۴ ـ ۲۲۵.