دوازده امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۷: خط ۲۷:
# [[امام]] [[حسن بن علی]] {{ع}} ملقّب به [[عسکری]]، تولد [[مدینه]] [[سال]] ۲۳۲ هجری، [[شهادت]] [[سامرّا]] [[سال]] ۲۶۰ هجری، ۲۸ سال.
# [[امام]] [[حسن بن علی]] {{ع}} ملقّب به [[عسکری]]، تولد [[مدینه]] [[سال]] ۲۳۲ هجری، [[شهادت]] [[سامرّا]] [[سال]] ۲۶۰ هجری، ۲۸ سال.
# [[امام]] [[محمّد بن حسن المهدی]] {{ع}} ملقب به [[مهدی]]، [[مهدی موعود]]، [[امام زمان]]، [[امام عصر]]، [[صاحب الزمان]] و [[صاحب العصر]] {{ع}} تولد [[سامرا]] [[سال]] ۲۵۵ هجری، تاکنون زنده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۳۳۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۷.</ref>.
# [[امام]] [[محمّد بن حسن المهدی]] {{ع}} ملقب به [[مهدی]]، [[مهدی موعود]]، [[امام زمان]]، [[امام عصر]]، [[صاحب الزمان]] و [[صاحب العصر]] {{ع}} تولد [[سامرا]] [[سال]] ۲۵۵ هجری، تاکنون زنده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۳۳۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۷.</ref>.
== [[روایات]] بیان‌گر اسامی [[امامان]] ==
[[روایات]] بیانگر اسامی [[امامان]]: بیان اجمالی همراه با ابهام از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} دربارۀ [[جانشینان]] خویش خلاف [[حکمت]] و [[تدبیر]] است و به نوعی کوتاهی در امر [[هدایت]] و [[رسالت الهی]] است، آن هم در مسألۀ مهم و سرنوشت‌ساز [[امامت]] که [[سعادت]] و یا [[شقاوت]] [[امت اسلامی]] به آن گره خورده است. بنابراین [[عقل]] [[حکم]] می‌کند [[نبی اکرم]] {{صل}} در همان خطابه و سخنرانی ویژگی‌هایی را برشمارند که موجب رفع ابهام از [[امت اسلامی]] گردد. بلکه لازم است اسامی و خصوصیات فردی [[جانشینان]] خود را هم به روشنی و وضوح بیان کنند<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>. و حضرت چنین انجام داده‌اند، یعنی روایاتی وجود دارد که در آنها به اسامی دوزاده [[امام]] اشاره شده است. خود این [[روایات]] نیز بر دو قسم است:
# روایاتی که نام [[امامان دوازده‌گانه]] در منابع اصیل [[امامیه]] با اسناد معتبر و قابل قبول از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است، مانند [[حدیث]] [[جابر بن عبدالله انصاری]] که از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} دربارۀ مصداق "[[اولی الامر]]"<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> پرسیده است. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: «آنان خلفای من و امامانِ پس از من هستند. نخستینِ آنان [[علی بن ابی طالب]] است و سپس [[حسن]] و آنگاه [[حسین]] و سپس [[علی بن الحسین]] و آنگاه [[محمد بن علی]]... و سپس صادق، [[جعفر بن محمد]] و آنگاه [[موسی بن جعفر]] و سپس [[علی بن موسی]] و آنگاه [[محمد بن علی]] و سپس [[علی بن محمد]] و آنگاه [[حسن بن علی]] و واپسین تن، همنام من، [[محمد]] است»<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ یَقُولُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی نَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ ص یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَرَفْنَا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَمَنْ أُولُو الْأَمْرِ الَّذِینَ قَرَنَ اللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِکَ فَقَالَ {{ع}}هُمْ خُلَفَائِی یَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ بَعْدِی أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْمَعْرُوفُ فِی التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِکُهُ یَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِیتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ سَمِیِّی وَ کَنِیِّی حُجَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بَقِیَّتُهُ فِی عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ذَاکَ الَّذِی یَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ عَلَی یَدَیْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۵۳.</ref>.
# [[روایات]] بیانگر نام بعضی از [[امامان]]: این دسته از [[روایات]] نیز سه گروه است:
## روایاتی که در آن تنها به نام اولین و [[آخرین امام]] بسنده شده است، مانند روایتی که [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: «[[امامان]] پس از من دوازده نفرند، اولین آنان تویی [[یا علی]] و آخرینشان قائمی است که [[خدای متعال]] به دستان او [[مشرق]] و [[مغرب]] [[جهان]] را می‌گشاید»<ref>{{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی یَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ عَلَی یَدَیْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا}}؛ بحار الأنوار، ج ۳۶، ص ۲۲۶.</ref>. همچنین فرمودند: «امامانِ پس از من، دوازده نفرند. نخستینِ آنان [[علی بن ابی طالب]] است و واپسین تن، [[قائم]] است. آنان [[خلفا]] و [[اوصیا]] و اولیای من هستند و پس از من [[حجت]] خدایند در میان [[امت]] من. هر کس آنان را [[دوست]] بدارد، [[مؤمن]] است و هر کس [[انکار]] کند، [[کافر]] است»<ref>اعلام الوری باعلام الهدی‌، ۳۷۰ و ۳۷۱؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإنثی عشر، ص ۱۴۵؛ {{متن حدیث|عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیٍّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}‏ الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ‏ بْنُ‏ أَبِی‏ طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏ هُمْ‏ خُلَفَائِی‏ وَ أَوْصِیَائِی‏ وَ أَوْلِیَائِی‏ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی أُمَّتِی بَعْدِی}}</ref>.
## روایاتی که در آن علاوه بر یاد کردن از [[آخرین امام]]، تنها نام یک [[امام]] و عدد [[فرزندان]] او بیان شده است: {{متن حدیث|قَالَ النَّبِیُّ {{صل}}‏: الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِیکُمْ‏ کَمَثَلِ‏ سَفِینَةِ نُوحٍ‏ مَنْ‏ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ‏ تَخَلَّفَ‏ عَنْهَا هَلَکَ وَ مَثَلِ بَابِ حِطَّةٍ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ}}<ref>مناقب آل ابی طالب {{ع}} (لابن‌شهرآشوب)، ج۱، ص ۲۹۵.</ref>. همچنین [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: «ما دوازده امامیم، [[حسن]] و [[حسین]]، سپس نُه [[امام]] از [[فرزندان]] [[حسین]] {{ع}} از آن جمله‌اند»<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْهُمْ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ ثُمَّ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ ع}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۳۳، ح ۱۶.</ref>.
## روایاتی که در آن اسامی مشترک [[ائمه]] اثنی‌عشر ذکر شده است: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ مِنْ أَهْلِ‏ بَیْتِی‏ عَلِیٌّ‏ أَوَّلُهُمْ‏ وَ أَوْسَطُهُمْ‏ مُحَمَّدٌ وَ آخِرُهُمْ‏ مُحَمَّدٌ وَ مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِی عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ خَلْفَهُ}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإنثی عشر، ص ۸۰.</ref>. [[جابر بن عبد اللّه انصاری]] می‌گوید: خدمت [[حضرت فاطمه]] {{س}} رسیدم، در برابرش لوحی بود که نام [[اوصیا]] از فرزندانش در آن بود، شمردم دوازده نفر بودند، آخرینشان "[[قائم]]" بود، سه [[محمّد]] و سه [[علی]]<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَی فَاطِمَةَ {{ع}}وَ بَیْنَ یَدَیْهَا لَوْحٌ فِیهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِهَا فَعَدَدْتُ اثْنَیْ عَشَرَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ {{ع}}ثَلَاثَةٌ مِنْهُمْ مُحَمَّدٌ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهُمْ عَلِیٌّ}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۳۲، ح ۱۰.</ref>.


== پاسخ به چند [[شبهه]] ==
== پاسخ به چند [[شبهه]] ==
در مورد [[روایات دوازده امام]] چندین [[شبهه]] مطرح شده است که به طرح و نقد برخی از آنها می‌‌پردازیم:
در مورد روایات دوازده امام چندین [[شبهه]] مطرح شده است که به طرح و نقد برخی از آنها می‌‌پردازیم:
# '''تردید در اعتبار [[روایت]]''': برخی از نویسندگان معاصر در اصالت [[روایات]] [[ائمه]] اثنی‌عشر ابراز تردید کرده‌اند و ریشه پیدایش [[اندیشه]] [[حصر]] عدد [[امامان]] را قرن‌های بعد و در کلمات برخی از [[اصحاب]] [[امامان]] و مولفان [[قرن چهارم]] [[پند]] داشته‌اند. اما با توجه به صحت و [[تواتر روایات]] در منابع [[فریقین]] و [[کثرت]] راویان از [[اصحاب پیامبر]] اکرم {{صل}} که عدد آنان متجاوز از سی نفر است و با ملاحظه قدمت منابع و مصادر، اینگونه [[تردیدها]] جای تعجب دارد. [[استمرار]] [[اعتقاد]] و [[باور]] به [[جانشینان]] [[دوازده‌گانه]] برای [[نبی اکرم]] از عصر [[صحابه]] و [[تابعان]]، هرگونه تردید را برطرف می‌سازد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>.
# '''تردید در اعتبار [[روایت]]''': برخی از نویسندگان معاصر در اصالت [[روایات]] [[ائمه]] اثنی‌عشر ابراز تردید کرده‌اند و ریشه پیدایش [[اندیشه]] [[حصر]] عدد [[امامان]] را قرن‌های بعد و در کلمات برخی از [[اصحاب]] [[امامان]] و مولفان قرن چهارم [[پند]] داشته‌اند. اما با توجه به صحت و تواتر روایات در منابع [[فریقین]] و [[کثرت]] راویان از [[اصحاب پیامبر]] اکرم {{صل}} که عدد آنان متجاوز از سی نفر است و با ملاحظه قدمت منابع و مصادر، اینگونه [[تردیدها]] جای تعجب دارد. [[استمرار]] [[اعتقاد]] و [[باور]] به [[جانشینان]] دوازده‌گانه برای [[نبی اکرم]] از عصر [[صحابه]] و [[تابعان]]، هرگونه تردید را برطرف می‌سازد.
# '''[[تعارض]] با [[روایات]] دیگر''': ممکن است گفته شود [[روایات]] خلفای اثنی‌عشر با روایتی که در برخی [[منابع اهل سنت]] آمده است [[تعارض]] دارد زیرا از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده: {{متن حدیث|الْخِلَافَةُ بَعْدِی‏ ثَلَاثُونَ‏ ثُمَ‏ تَصِیرُ مُلْکاً}}<ref>مسند احمد، ج۵، ص ۲۲۱.</ref>. اما باید دانست: اوّلاً این [[حدیث]] را برخی از [[منابع اهل سنت]] از فردی غیر معتبر [[نقل]] کرده‌اند. ثانیاً این [[خبر واحد]] نمی‌تواند با [[روایات]] کثیر در استمرار [[جانشینی]] [[دوازده نفر]] تا [[آخر الزمان]] معارضه کند. ثالثاً دلالت بر تبدیل [[خلافت]] به [[پادشاهی]] و [[سلطنت]] دارد و معلوم می‌‌شود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} حقیقتاً از مدعیان [[خلافت]] بعد از سی سال سلب صلاحیت کرده است، لذا با [[روایات امامان دوازده‌گانه]] منافاتی ندارد. بنابراین یافتن مصداق و [[تطبیق]] [[احادیث ائمه]] اثنی‌عشر را بر [[حاکمان]] و [[زمامداران]] بعد از سی سال، برای [[اهل سنت]] مشکل‌تر می‌سازد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>.
# '''تعارض با [[روایات]] دیگر''': ممکن است گفته شود [[روایات]] خلفای اثنی‌عشر با روایتی که در برخی منابع [[اهل سنت]] آمده است تعارض دارد زیرا از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده: {{متن حدیث|الْخِلَافَةُ بَعْدِی‏ ثَلَاثُونَ‏ ثُمَ‏ تَصِیرُ مُلْکاً}}<ref>مسند احمد، ج۵، ص ۲۲۱.</ref>. اما باید دانست: اوّلاً این [[حدیث]] را برخی از منابع اهل سنت از فردی غیر معتبر [[نقل]] کرده‌اند. ثانیاً این خبر واحد نمی‌تواند با [[روایات]] کثیر در استمرار [[جانشینی]] دوازده نفر تا [[آخر الزمان]] معارضه کند. ثالثاً دلالت بر تبدیل [[خلافت]] به [[پادشاهی]] و [[سلطنت]] دارد و معلوم می‌‌شود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} حقیقتاً از مدعیان [[خلافت]] بعد از سی سال سلب صلاحیت کرده است، لذا با [[روایات امامان دوازده‌گانه]] منافاتی ندارد. بنابراین یافتن مصداق و تطبیق احادیث ائمه اثنی‌عشر را بر [[حاکمان]] و [[زمامداران]] بعد از سی سال، برای [[اهل سنت]] مشکل‌تر می‌سازد.
# '''عدم انطباق با [[امامان شیعه]]''': نداشتن [[حکومت]] و [[خلافت ظاهری]] [[امامان شیعه]] موجب سؤال شده است چه اینکه به غیر از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و [[امام مجتبی]] {{ع}} آن هم در مدت زمان اندک، سایر [[امامان شیعه]] دارای [[حکومت]] و [[خلافت ظاهری]] و [[تسلط]] بر امور [[جامعه اسلامی]] نبودند، پس چگونه می‌توانند مصداق [[روایت]] [[ائمه]] اثنی‌عشر باشند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|لَا یَزَالُ‏ هَذَا الدِّینُ‏ عَزِیزاً مَنِیعاً إِلَی‏ اثْنَیْ‏ عَشَرَ خَلِیفَةً}}<ref>صحیح مسلم، ج۶، کتاب الإمارة، باب الناس تبع القریش، ص ۳؛ مسند احمد، ج۵، ص ۹۰ و ۹۸.</ref>.
# '''عدم انطباق با [[امامان شیعه]]''': نداشتن [[حکومت]] و [[خلافت ظاهری]] [[امامان شیعه]] موجب سؤال شده است چه اینکه به غیر از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و [[امام مجتبی]] {{ع}} آن هم در مدت زمان اندک، سایر [[امامان شیعه]] دارای [[حکومت]] و [[خلافت ظاهری]] و [[تسلط]] بر امور [[جامعه اسلامی]] نبودند، پس چگونه می‌توانند مصداق [[روایت]] [[ائمه]] اثنی‌عشر باشند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|لَا یَزَالُ‏ هَذَا الدِّینُ‏ عَزِیزاً مَنِیعاً إِلَی‏ اثْنَیْ‏ عَشَرَ خَلِیفَةً}}<ref>صحیح مسلم، ج۶، کتاب الإمارة، باب الناس تبع القریش، ص ۳؛ مسند احمد، ج۵، ص ۹۰ و ۹۸.</ref>.
* در پاسخ گفته شده است:  
 
# اوّلاً [[امامت]] [[منصب الهی]] و [[استمرار هدایت]] [[پیامبران]] است و جایی برای انحصار معنی [[خلافت]] و [[جانشینی]] به [[خلافت]] و [[حکومت]] ظاهری باقی نمی‌ماند، زیرا [[وظیفه]] و [[شأن]] [[هادیان الهی]] نمی‌تواند منحصر به [[حکومت]] و [[زمامداری]] باشد.
در پاسخ گفته شده است:  
# ثانیاً سخن [[نبی گرامی اسلام]] در معرفی و بیان [[جانشینان]] خود است و آنچه که باید واقع شود؛ نه آنچه صاحبان [[شوکت]] ظاهری بعد از آن حضرت بر سر [[امت اسلامی]] خواهند آورد.
# اوّلاً [[امامت]] منصب الهی و استمرار هدایت [[پیامبران]] است و جایی برای انحصار معنی [[خلافت]] و [[جانشینی]] به [[خلافت]] و [[حکومت]] ظاهری باقی نمی‌ماند، زیرا [[وظیفه]] و [[شأن]] هادیان الهی نمی‌تواند منحصر به [[حکومت]] و [[زمامداری]] باشد.
# ثانیاً سخن [[نبی گرامی اسلام]] در معرفی و بیان [[جانشینان]] خود است و آنچه که باید واقع شود؛ نه آنچه صاحبان [[شوکت]] ظاهری بعد از آن حضرت بر سر [[امت اسلامی]] خواهند آورد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۱

مقدمه

دوازده امام از اهل بیت پیامبر خاتم(ص) که نخستین آنان امام علی بن ابی طالب(ع) و آخرین آنان امام مهدی(ع) است اوصیا و جانشینان رسول خدا(ص)، حجت‌های الهی و خلیفه‌گان خدا بر روی زمین هستند. مأموریت آنان ادامه دادن وظایف پیامبر خاتم است؛ لذا وظیفه دارند حکومت الهی را برپا کنند و رهبر و راهنمای خلق باشند. این امامان - به دلایل عقلی و نقلی - متصف به علم لدنی، عصمت و افضلیت بر همه بشریت هستند و به همین دلیل، همه ویژگی‌های لازم در فرمانروای دانا و عادل را ـ به بهترین صورت ممکن ـ دارا هستند و علاوه بر حکمرانی و مدیریت جامعه، مرجعیت علمی و دینی و وساطت در فیض الهی نیز بر عهده آنان است.

از آنجا که این امامان، جانشینان رسول خدا هستند، آنان ـ همانند پیامبر ـ برترین الگوها و راهنمایان بشریت هستند و گفتار و رفتارشان حجت بر مردم است و پیروی از آنان در شریعت اسلام واجب است. بر اساس آیات قرآن و احادیث و ادله عقلی، انتخاب و برگزیدگی این دوازده امام طبق دستور الهی و نص شرعی صورت گرفته و در حیطه اختیارات مردم نیست. این دوازده امام، بالاترین درجه روح (روح القدس) و خرد (عقل کل) را دارا هستند و هرچند صفت نبوت یا رسالت را ندارند، اما بالاترین درجه ارتباط با خداوند و نزدیکی به او را دارند و علاوه بر ولایت تشریعی، ولایت تکوینی الهی نیز به آنان ارزانی شده است.

بر اساس ادله عقلی و نقلی و ضرورت وجود حجت الهی تا روز قیامت، در هر عصری امامی از نسل پیامبر خاتم(ص) وجود دارد که متولی امامت و ولایت بر جامعه بشری است. حضرت علی(ع) نخستین امام و جانشین پیامبر(ص) بوده و فرزندان ایشان از نسل حضرت فاطمه (س)، امام حسن بن علی مجتبی، امام حسین بن علی، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی، امام عسکری و امام مهدی دوازده امام از اهل بیت هستند. آخرین امام، حضرت مهدی(ع) است که هم‌اکنون در غیبت به سر می‌برد و زمانی برای برپایی عدل و داد ظهور خواهد کرد.

اسامی امامان دوازده گانه

دوازده امام پیشوایان معصوم هستند که از سوی خداوند، به رهبری امّت اسلامی تعیین شده‌اند و پیامبر خدا، نام یکایک آنان را برشمرده و معین کرده است. شیعۀ ناب به امامت ایشان معتقد است، ازاین‌رو به شیعیان، اثنی عشری و امامیه می‌‌گویند. امامت حضرت علی (ع) به دلیل تصریح مکرر پیامبر اسلام (ص) ثابت است. امامت یازده تن دیگر نیز با روایت پیامبر اسلام (ص) و معرفی امام پیشین ثابت می‌‌شود[۱]. امامان دوازده‌گانۀ شیعه از این قرارند:

  1. امام علی بن ابی طالب ملقّب به مرتضی و امیر المؤمنین (ع)، تولد مکه، شهادت کوفه سال ۴۰ هجری، ۶۳ سال عمر شریف.
  2. امام حسن بن علی (ع) ملقّب به مجتبی، تولد مدینه، سال ۳ هجری، شهادت مدینه، سال ۵۰ هجری، ۴۸ سال.
  3. امام حسین بن علی (ع) ملقّب به سیّد الشهدا، تولد مدینه، سال ۴ هجری، شهادت کربلا، سال ۶۱ هجری، ۵۷ سال.
  4. امام علی بن حسین (ع) ملقّب به زین العابدین و سجاد، تولد مدینه سال ۳۸ هجری، شهادت مدینه سال ۹۵ هجری، ۵۷ سال.
  5. امام محمد بن علی الباقر (ع) یا باقرالعلوم، تولد مدینه سال ۵۷ هجری، شهادت مدینه سال ۱۱۴ هجری، ۵۷ سال.
  6. امام جعفر بن محمد (ع) ملقّب به صادق، تولد مدینه سال ۸۳ هجری، شهادت مدینه سال ۱۴۸ هجری، ۶۵ سال.
  7. امام موسی بن جعفر (ع) ملقّب به کاظم، تولد ابواء (بین مکه و مدینه) سال ۱۲۸ هجری، شهادت بغداد سال ۱۸۳ هجری، ۵۵ سال.
  8. امام علی بن موسی (ع) ملقّب به رضا، تولد مدینه سال ۱۴۸ هجری، شهادت طوس، سال ۲۰۳ هجری، ۵۵ سال.
  9. امام محمد بن علی الجواد (ع) ملقّب به تقیّ، تولد مدینه سال ۱۹۵ هجری، شهادت بغداد سال ۲۲۰ هجری، ۲۵ سال.
  10. امام علی بن محمّد (ع) ملقّب به هادی و نقیّ، تولد مدینه سال ۲۱۲ هجری، شهادت سامرا سال ۲۵۴ هجری، ۴۲ سال.
  11. امام حسن بن علی (ع) ملقّب به عسکری، تولد مدینه سال ۲۳۲ هجری، شهادت سامرّا سال ۲۶۰ هجری، ۲۸ سال.
  12. امام محمّد بن حسن المهدی (ع) ملقب به مهدی، مهدی موعود، امام زمان، امام عصر، صاحب الزمان و صاحب العصر (ع) تولد سامرا سال ۲۵۵ هجری، تاکنون زنده است[۲].

پاسخ به چند شبهه

در مورد روایات دوازده امام چندین شبهه مطرح شده است که به طرح و نقد برخی از آنها می‌‌پردازیم:

  1. تردید در اعتبار روایت: برخی از نویسندگان معاصر در اصالت روایات ائمه اثنی‌عشر ابراز تردید کرده‌اند و ریشه پیدایش اندیشه حصر عدد امامان را قرن‌های بعد و در کلمات برخی از اصحاب امامان و مولفان قرن چهارم پند داشته‌اند. اما با توجه به صحت و تواتر روایات در منابع فریقین و کثرت راویان از اصحاب پیامبر اکرم (ص) که عدد آنان متجاوز از سی نفر است و با ملاحظه قدمت منابع و مصادر، اینگونه تردیدها جای تعجب دارد. استمرار اعتقاد و باور به جانشینان دوازده‌گانه برای نبی اکرم از عصر صحابه و تابعان، هرگونه تردید را برطرف می‌سازد.
  2. تعارض با روایات دیگر: ممکن است گفته شود روایات خلفای اثنی‌عشر با روایتی که در برخی منابع اهل سنت آمده است تعارض دارد زیرا از پیامبر اکرم (ص) نقل شده: «الْخِلَافَةُ بَعْدِی‏ ثَلَاثُونَ‏ ثُمَ‏ تَصِیرُ مُلْکاً»[۳]. اما باید دانست: اوّلاً این حدیث را برخی از منابع اهل سنت از فردی غیر معتبر نقل کرده‌اند. ثانیاً این خبر واحد نمی‌تواند با روایات کثیر در استمرار جانشینی دوازده نفر تا آخر الزمان معارضه کند. ثالثاً دلالت بر تبدیل خلافت به پادشاهی و سلطنت دارد و معلوم می‌‌شود پیامبر اکرم (ص) حقیقتاً از مدعیان خلافت بعد از سی سال سلب صلاحیت کرده است، لذا با روایات امامان دوازده‌گانه منافاتی ندارد. بنابراین یافتن مصداق و تطبیق احادیث ائمه اثنی‌عشر را بر حاکمان و زمامداران بعد از سی سال، برای اهل سنت مشکل‌تر می‌سازد.
  3. عدم انطباق با امامان شیعه: نداشتن حکومت و خلافت ظاهری امامان شیعه موجب سؤال شده است چه اینکه به غیر از امیرمؤمنان (ع) و امام مجتبی (ع) آن هم در مدت زمان اندک، سایر امامان شیعه دارای حکومت و خلافت ظاهری و تسلط بر امور جامعه اسلامی نبودند، پس چگونه می‌توانند مصداق روایت ائمه اثنی‌عشر باشند که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «لَا یَزَالُ‏ هَذَا الدِّینُ‏ عَزِیزاً مَنِیعاً إِلَی‏ اثْنَیْ‏ عَشَرَ خَلِیفَةً»[۴].

در پاسخ گفته شده است:

  1. اوّلاً امامت منصب الهی و استمرار هدایت پیامبران است و جایی برای انحصار معنی خلافت و جانشینی به خلافت و حکومت ظاهری باقی نمی‌ماند، زیرا وظیفه و شأن هادیان الهی نمی‌تواند منحصر به حکومت و زمامداری باشد.
  2. ثانیاً سخن نبی گرامی اسلام در معرفی و بیان جانشینان خود است و آنچه که باید واقع شود؛ نه آنچه صاحبان شوکت ظاهری بعد از آن حضرت بر سر امت اسلامی خواهند آورد[۵].

منابع

پانویس

  1. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۷؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۴۵.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۴؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۳۳۳؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۷.
  3. مسند احمد، ج۵، ص ۲۲۱.
  4. صحیح مسلم، ج۶، کتاب الإمارة، باب الناس تبع القریش، ص ۳؛ مسند احمد، ج۵، ص ۹۰ و ۹۸.
  5. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.