علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن')
خط ۲۳: خط ۲۳:
[[پرونده:151949.jpg||بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]]
[[پرونده:151949.jpg||بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]]
::::::آیت‌‌الله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌‌الله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«'''اولا'''، علت اصلی همان اراده و مشیت حق تعالی است که پیش از وجود او برای او چنین پیش‌بینی کرده هم‌چنان که برای هر پیغمبر و هر وصی پیغمبری طوری مخصوص در ولادتش و در دوران زندگیش و در روش و رفتارش قرار داده. ابراهیم به نحوی و موسی به‌نحوی و عیسی به‌نحوی و [[پیامبر خاتم]] {{صل}} به‌نحوی، البته هرکدام به‌نحوی که حکمت اقتضاء کرده، پس سؤال از علت اراده خدا بی‌جا و بی‌مورد است. {{عربی|اندازه=155%|وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاء وَ لَا يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ غَيْرُهُ {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ}}﴾}}}}
:::::*«'''اولا'''، علت اصلی همان اراده و مشیت حق تعالی است که پیش از وجود او برای او چنین پیش‌بینی کرده هم‌چنان که برای هر پیغمبر و هر وصی پیغمبری طوری مخصوص در ولادتش و در دوران زندگیش و در روش و رفتارش قرار داده. ابراهیم به نحوی و موسی به‌نحوی و عیسی به‌نحوی و [[پیامبر خاتم]] {{صل}} به‌نحوی، البته هرکدام به‌نحوی که حکمت اقتضاء کرده، پس سؤال از علت اراده خدا بی‌جا و بی‌مورد است. {{عربی|اندازه=155%|وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاء وَ لَا يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ غَيْرُهُ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ}}﴾}}}}
::::::خدا آن‌چه بخواهد می‌کند و آن‌چه غیر او بخواهد نمی‌کند، (او سؤال نمی‌شود از آن چه می‌کند و مردم سؤال می‌شوند). و اگر راه سؤال در این‌گونه امور باز باشد سؤال را حد و حصری نخواهد بود، مانند آن‌که چرا پیامبران یکصد و بیست و چهار هزار باشند؟ چرا عمر فلان پیامبر کم و عمر نوح آن قدر زیاد؟ چرا قرآن یک مرتبه نازل نشد؟ چرا با تفسیر نازل نشد تا محتاج به مفسر و این‌همه اختلاف مفسرین نباشد؟ چرا خود پیامبر جمع‌آوری نفرمود؟ و غیر ذلک که برای هر چیز می‌توان راه سؤال از علت باز کرد.
::::::خدا آن‌چه بخواهد می‌کند و آن‌چه غیر او بخواهد نمی‌کند، (او سؤال نمی‌شود از آن چه می‌کند و مردم سؤال می‌شوند). و اگر راه سؤال در این‌گونه امور باز باشد سؤال را حد و حصری نخواهد بود، مانند آن‌که چرا پیامبران یکصد و بیست و چهار هزار باشند؟ چرا عمر فلان پیامبر کم و عمر نوح آن قدر زیاد؟ چرا قرآن یک مرتبه نازل نشد؟ چرا با تفسیر نازل نشد تا محتاج به مفسر و این‌همه اختلاف مفسرین نباشد؟ چرا خود پیامبر جمع‌آوری نفرمود؟ و غیر ذلک که برای هر چیز می‌توان راه سؤال از علت باز کرد.
::::::بلی سؤال از حکمت مانعی ندارد، اما جواب هم لازم ندارد، زیرا که وجه حکمت لازم نیست که بر همه معلوم باشد. {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ}}﴾}}<ref>آل عمران، ۱۷۹.</ref> "چنین نیست که خداوند شما را بر غیب مطلع سازد".
::::::بلی سؤال از حکمت مانعی ندارد، اما جواب هم لازم ندارد، زیرا که وجه حکمت لازم نیست که بر همه معلوم باشد. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ}}﴾}}<ref>آل عمران، ۱۷۹.</ref> "چنین نیست که خداوند شما را بر غیب مطلع سازد".
:::::*'''ثانیا'''، علت و سبب ظاهری برای غیبت هست و منحصر در تقیه و خوف نیست تا آن سه اشکال لازم آید. آری در طی اخبار یکی از علل را خوف شمرده‌اند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به خیال خود اشکال بزرگی به دست آورده، با این‌که بالفرض اگر علت منحصر به خوف هم باشد هیچ اشکال لازم نمی‌آید»<ref>[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۵۰.</ref>.
:::::*'''ثانیا'''، علت و سبب ظاهری برای غیبت هست و منحصر در تقیه و خوف نیست تا آن سه اشکال لازم آید. آری در طی اخبار یکی از علل را خوف شمرده‌اند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به خیال خود اشکال بزرگی به دست آورده، با این‌که بالفرض اگر علت منحصر به خوف هم باشد هیچ اشکال لازم نمی‌آید»<ref>[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۵۰.</ref>.


خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
::::::با اینکه [[معصومین]] {{عم}} مأمور نبودند که مردم را به علت اصلی [[غیبت]] آگاه سازند. اما گاهی به برخی از حکمت‌های [[غیبت]] اشاره نموده‌اند، که به چند نمونه بسنده می‌کنیم:
::::::با اینکه [[معصومین]] {{عم}} مأمور نبودند که مردم را به علت اصلی [[غیبت]] آگاه سازند. اما گاهی به برخی از حکمت‌های [[غیبت]] اشاره نموده‌اند، که به چند نمونه بسنده می‌کنیم:
::::::۱. '''جاری شدن سنت‌های [[پیامبران]] در او:''' خداوند نسبت به [[پیامبران]]، سنت‌هایی برقرار کرده بود که می‌بایست شبیه آنها در مورد [[قائم آل محمد]] {{عم}} نیز جاری شود. یکی از سنت‌ها، مسئله [[غیبت]] [[پیامبران]] بود. می‌بایست پیامبران به امر خداوند، بنابر علت‌ها و مصلحت‌هایی، مدتی از مردم فاصله بگیرند. این غیبت‌ها گاهی کوتاه مدت و گاهی طولانی بود، در امت اسلامی این مسئله به [[امام زمان]] {{ع}} اختصاص یافت.
::::::۱. '''جاری شدن سنت‌های [[پیامبران]] در او:''' خداوند نسبت به [[پیامبران]]، سنت‌هایی برقرار کرده بود که می‌بایست شبیه آنها در مورد [[قائم آل محمد]] {{عم}} نیز جاری شود. یکی از سنت‌ها، مسئله [[غیبت]] [[پیامبران]] بود. می‌بایست پیامبران به امر خداوند، بنابر علت‌ها و مصلحت‌هایی، مدتی از مردم فاصله بگیرند. این غیبت‌ها گاهی کوتاه مدت و گاهی طولانی بود، در امت اسلامی این مسئله به [[امام زمان]] {{ع}} اختصاص یافت.
::::::سدیر صیرفی می‌گوید: [[امام صادق]] {{ع}} به من فرمود: "برای [[قائم]] ما دو [[غیبت]] می‌باشد که زمانش به طول می‌انجامد". صیرفی می‌گوید: عرض کردم: چرا؟ آن حضرت فرمود: "خواست خدا چنین است که سنت‌های سایر [[پیامبران]] نسبت به غیبتشان درباره او اجرا شود... خداوند می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ}}﴾}}<ref>سوره انشقاق، آیه ۱۹.</ref>؛ "همه شما پیوسته از حالی به حالی دیگر منتقل می‌شوید (تا به کمال برسید)". آنچه که بر سر امت‌های پیشین آمده است، بر سر این امت نیز خواهد آمد و این سنت تغییرناپذیر است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>.
::::::سدیر صیرفی می‌گوید: [[امام صادق]] {{ع}} به من فرمود: "برای [[قائم]] ما دو [[غیبت]] می‌باشد که زمانش به طول می‌انجامد". صیرفی می‌گوید: عرض کردم: چرا؟ آن حضرت فرمود: "خواست خدا چنین است که سنت‌های سایر [[پیامبران]] نسبت به غیبتشان درباره او اجرا شود... خداوند می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ}}﴾}}<ref>سوره انشقاق، آیه ۱۹.</ref>؛ "همه شما پیوسته از حالی به حالی دیگر منتقل می‌شوید (تا به کمال برسید)". آنچه که بر سر امت‌های پیشین آمده است، بر سر این امت نیز خواهد آمد و این سنت تغییرناپذیر است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.</ref>.
::::::۲. '''امتحان [[شیعیان]]:''' شاید یکی از مهم‌ترین حکمت‌های [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} این باشد که [[شیعیان]] می‌بایست در دوران [[غیبت]] امامشان، مورد آزمایش قرار گیرند، آزمایشی بسیار سخت و دشوار که خالص را از ناخالص و خوب را از بد جدا می‌کند.
::::::۲. '''امتحان [[شیعیان]]:''' شاید یکی از مهم‌ترین حکمت‌های [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} این باشد که [[شیعیان]] می‌بایست در دوران [[غیبت]] امامشان، مورد آزمایش قرار گیرند، آزمایشی بسیار سخت و دشوار که خالص را از ناخالص و خوب را از بد جدا می‌کند.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: "به خدا سوگند! آنچه گردن‌های خود را به سوی او کشیده‌اید، نخواهید دید تا اینکه مورد آزمایش قرار بگیرید و از هم جدا شوید"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.</ref>.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: "به خدا سوگند! آنچه گردن‌های خود را به سوی او کشیده‌اید، نخواهید دید تا اینکه مورد آزمایش قرار بگیرید و از هم جدا شوید"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.</ref>.
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
:::::#اگر آن حضرت کشته می‌شد، حکومت عدل جهانی بدون رهبر می‌ماند. دشمن برای کشتن [[امام زمان]] {{ع}} تلاش فراوانی کرد.
:::::#اگر آن حضرت کشته می‌شد، حکومت عدل جهانی بدون رهبر می‌ماند. دشمن برای کشتن [[امام زمان]] {{ع}} تلاش فراوانی کرد.
::::::[[ابوخالد کابلی]] می‌گوید: از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست کردم نام [[امام زمان]] {{ع}} را به من بگوید، تا او را بشناسم. آن حضرت فرمود: "ای ابوخالد! اگر فرزندان فاطمه او را بشناسند، بر کشتن و قطعه قطعه شدن او حریص خواهند بود"<ref>کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به جمعی که در خدمتش بودند، به همین مطلب اشاره کرد و فرمود: "[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] وقتی فهمیدند زوال ملکشان بر دست توانای [[قائم]] ما {{ع}} خواهد بود، با ما دشمنی کردند و شمشیرهایشان را برای کشتن ما به کار بردند تا نسل ما را قطع نمایند، به این امید که [[قائم]] ما را کشته باشند"<ref>کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.</ref>.
::::::[[ابوخالد کابلی]] می‌گوید: از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست کردم نام [[امام زمان]] {{ع}} را به من بگوید، تا او را بشناسم. آن حضرت فرمود: "ای ابوخالد! اگر فرزندان فاطمه او را بشناسند، بر کشتن و قطعه قطعه شدن او حریص خواهند بود"<ref>کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به جمعی که در خدمتش بودند، به همین مطلب اشاره کرد و فرمود: "[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] وقتی فهمیدند زوال ملکشان بر دست توانای [[قائم]] ما {{ع}} خواهد بود، با ما دشمنی کردند و شمشیرهایشان را برای کشتن ما به کار بردند تا نسل ما را قطع نمایند، به این امید که [[قائم]] ما را کشته باشند"<ref>کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.</ref>.
::::::۶. '''خالی شدن صلب کافران از مؤمنان:''' [[امام مهدی]] {{ع}} با دشمنان خدا هیچ گونه سازشی نخواهد کرد، بلکه همه آنها را به قتل خواهد رساند. از این رو، اراده خدا بر این است که [[غیبت]] آن حضرت طول بکشد تا تمام مؤمنانی که می‌باید متولد شوند، به دنیا بیایند. از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: چرا [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} با مخالفان اول خود جنگ نکرد؟ آن حضرت فرمود: "به جهت یک آیه در کتاب خدا که می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}﴾}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۵.</ref>؛ اگر مؤمنان و کافران (در مکه) از هم جدا می‌شدند، کافران را عذاب دردناکی می‌کردیم". راوی گوید: عرض کردم: مقصود از تزایل چیست؟ آن حضرت فرمود: "ودیعه‌های مؤمنانی است که در اصلاب کفار بوده‌اند. [[قائم]] {{ع}} نیز چنین می‌کند. او [[ظهور]] نمی‌کند تا اینکه تمام ودیعه‌های خداوند در صلب‌ها بیرون بیایند. پس هرگاه تمام آن ودیعه‌ها خارج شدند، آن حضرت [[ظهور]] می‌کند، بر دشمنان خدا مسلط می‌گردد و همه آنها را به قتل می‌رساند"<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص: ۷۰ - ۷۶.</ref>.
::::::۶. '''خالی شدن صلب کافران از مؤمنان:''' [[امام مهدی]] {{ع}} با دشمنان خدا هیچ گونه سازشی نخواهد کرد، بلکه همه آنها را به قتل خواهد رساند. از این رو، اراده خدا بر این است که [[غیبت]] آن حضرت طول بکشد تا تمام مؤمنانی که می‌باید متولد شوند، به دنیا بیایند. از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: چرا [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} با مخالفان اول خود جنگ نکرد؟ آن حضرت فرمود: "به جهت یک آیه در کتاب خدا که می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}﴾}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۵.</ref>؛ اگر مؤمنان و کافران (در مکه) از هم جدا می‌شدند، کافران را عذاب دردناکی می‌کردیم". راوی گوید: عرض کردم: مقصود از تزایل چیست؟ آن حضرت فرمود: "ودیعه‌های مؤمنانی است که در اصلاب کفار بوده‌اند. [[قائم]] {{ع}} نیز چنین می‌کند. او [[ظهور]] نمی‌کند تا اینکه تمام ودیعه‌های خداوند در صلب‌ها بیرون بیایند. پس هرگاه تمام آن ودیعه‌ها خارج شدند، آن حضرت [[ظهور]] می‌کند، بر دشمنان خدا مسلط می‌گردد و همه آنها را به قتل می‌رساند"<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص: ۷۰ - ۷۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
:::::## شدت‌‏ها و پیشامدهای ناگوار، باعث می‌‏‏شود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود<ref>امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.</ref>. اگر کسی اعتقاد خود را به امام {{ع}} از دست ندهد و یا در مشکلات و سختی‌‏ها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون می‌‏‏آید. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: مردم باید خالص و پاک شوند و از هم تمییز داده شد و غربال شوند و مردم بسیاری از غربال خارج شوند<ref>{{عربی|اندازه=155%|... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر}}</ref>.
:::::## شدت‌‏ها و پیشامدهای ناگوار، باعث می‌‏‏شود که حفظ ایمان و استقامت در راه دین، بسیار دشوار گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع شود<ref>امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.</ref>. اگر کسی اعتقاد خود را به امام {{ع}} از دست ندهد و یا در مشکلات و سختی‌‏ها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون می‌‏‏آید. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: مردم باید خالص و پاک شوند و از هم تمییز داده شد و غربال شوند و مردم بسیاری از غربال خارج شوند<ref>{{عربی|اندازه=155%|... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر}}</ref>.
:::::#'''اتمام حجّت‏''': با غیبت طولانی ولی الهی، همه گروه‏‏‏‌ها، افراد، اندیشه‏‏‏‌ها و نظام‏‏‏‌ها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز می‌‏‏دهند. این در حالی است که [[حکومت]] و [[ولایت]] بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی - به خصوص دوازده امام معصوم- است و خداوند می‌‏‏خواهد بدین ترتیب با مردم اتمام [[حجت]] کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌‏‏فرماید: ظهور تحقق نمی‌‏یابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا کسی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم؛ عدالت را (می‌‏‏گستراندیم)! آن‏گاه قائم به حق و عدل قیام می‌‏‏کند<ref>{{عربی|اندازه=155%|ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴</ref>.
:::::#'''اتمام حجّت‏''': با غیبت طولانی ولی الهی، همه گروه‏‏‏‌ها، افراد، اندیشه‏‏‏‌ها و نظام‏‏‏‌ها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز می‌‏‏دهند. این در حالی است که [[حکومت]] و [[ولایت]] بر مردم، شایسته و بایسته اولیای الهی - به خصوص دوازده امام معصوم- است و خداوند می‌‏‏خواهد بدین ترتیب با مردم اتمام [[حجت]] کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌‏‏فرماید: ظهور تحقق نمی‌‏یابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا کسی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم؛ عدالت را (می‌‏‏گستراندیم)! آن‏گاه قائم به حق و عدل قیام می‌‏‏کند<ref>{{عربی|اندازه=155%|ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴</ref>.
:::::#'''تطابق و همسانی با پیامبران‏‏''': خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی می‌‏کرد؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنت الهی به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل می‌‏کند: قائم ما غیبتی دارد که طولانی می‌‏شود، عرض کردم: ای فرزند [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]! علّت آن چیست؟ فرمود: خداوند نمی‌‏خواهد این امر انجام شود؛ مگر اینکه تمام سنت‏‏‏‏‌هایی را که پیامبران در غیبت‏‏‏‌هایشان داشته‌‏اند، در این غیبت قرار دهد ... بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبت‏‏‏‏‌های پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. خداوند می‌‏‏فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ}}﴾}}<ref>سوره انشقاق آیه ۱۹</ref>؛ مقصود این است که سنت‏‏‏‏‌های گذشتگان، در مورد شما جاری خواهد شد<ref>{{عربی|اندازه=155%|انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم}}، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵</ref>.
:::::#'''تطابق و همسانی با پیامبران‏‏''': خداوند بنابر مصالحی، انبیای گذشته را برای مدّتی از بین مردم مخفی می‌‏کرد؛ پس خواست که این موضوع را درباره حضرت مهدی هم پیاده کند تا آن حضرت، آخرین غیبت را انجام دهد و این سنت الهی به طور کامل و تمام، به منصّه ظهور رسد. حنان بن سدیر به نقل از پدرش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل می‌‏کند: قائم ما غیبتی دارد که طولانی می‌‏شود، عرض کردم: ای فرزند [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]! علّت آن چیست؟ فرمود: خداوند نمی‌‏خواهد این امر انجام شود؛ مگر اینکه تمام سنت‏‏‏‏‌هایی را که پیامبران در غیبت‏‏‏‌هایشان داشته‌‏اند، در این غیبت قرار دهد ... بنابراین باید تمام مدّت، مجموع غیبت‏‏‏‏‌های پیامبران، در این غیبت وجود داشته باشد. خداوند می‌‏‏فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ}}﴾}}<ref>سوره انشقاق آیه ۱۹</ref>؛ مقصود این است که سنت‏‏‏‏‌های گذشتگان، در مورد شما جاری خواهد شد<ref>{{عربی|اندازه=155%|انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم}}، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵</ref>.
:::::#'''هدایت بخشی مداوم'''‏: همان‏طور که در مباحث گذشته اشاره شد، [[امامان]] واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم -وقتی آنان در برهه‌‏ای از زمان نعمت بی‏‌نظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند- طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار می‌‏‏دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر می‌‏رسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی [[امامان]]، غیبت، بهترین وسیله این هدایت‏‌بخشی باشد. [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} فرموده است: زمین هیچ‏گاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن، قیام کند به صورت‏ آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان؛ تا حجت خدا باطل نشود و نشانه‏‏‏‏‌هایش از میان نرود (دلیل‏‏‏‏‌های روشن هدایت از بین نروند)<ref>{{عربی|اندازه=155%|لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...}}؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷</ref>
:::::#'''هدایت بخشی مداوم'''‏: همان‏طور که در مباحث گذشته اشاره شد، [[امامان]] واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم -وقتی آنان در برهه‌‏ای از زمان نعمت بی‏‌نظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند- طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار می‌‏‏دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر می‌‏رسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی [[امامان]]، غیبت، بهترین وسیله این هدایت‏‌بخشی باشد. [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} فرموده است: زمین هیچ‏گاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن، قیام کند به صورت‏ آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان؛ تا حجت خدا باطل نشود و نشانه‏‏‏‏‌هایش از میان نرود (دلیل‏‏‏‏‌های روشن هدایت از بین نروند)<ref>{{عربی|اندازه=155%|لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...}}؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷</ref>
:::::#'''ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق‏''': طول غیبت، باعث می‌‏‏شود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنان‏که شیوه [[امامان]] [[معصوم]] نیز چنین بوده و حتی پیش‌‏بینی‏‏‏‏‌هایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار [[اهل بیت]] {{عم}} به دنیا می‌‏آمدند. ابراهیم کرخی می‌‏گوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: خداوند سالمت بدارد؛ آیا علی {{ع}} در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیه‏‌ای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}﴾}}<ref>سوره فتح آیه۲۵</ref>. خداوند عز و جل فرزندانی مؤمن، در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و [[امام علی|حضرت علی]]، پدران کافر یا منافق را نمی‌‏‏کشت تا اینکه این امانت‏‏‏‏‌های الهی از پشت آنان خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنان خارج می‌‏شدند، بر هرکدام که دست می‌‏یافت، با آنها می‌‏جنگید. قائم ما [[اهل بیت]] نیز چنین است، تا تمام امانت‏‏‏‏‌های الهی از پشت پدرانشان (کافران و منافقان) خارج نشوند، ظهور نکرده و کسی را نمی‌‏‏کشد. اما وقتی امانت‏‏‏‏‌ها خارج شدند، بر کافران و منافقان مسلّط شده، آنان را می‌‏کشد<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.</ref>.
:::::#'''ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق‏''': طول غیبت، باعث می‌‏‏شود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنان‏که شیوه [[امامان]] [[معصوم]] نیز چنین بوده و حتی پیش‌‏بینی‏‏‏‏‌هایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار [[اهل بیت]] {{عم}} به دنیا می‌‏آمدند. ابراهیم کرخی می‌‏گوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: خداوند سالمت بدارد؛ آیا علی {{ع}} در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیه‏‌ای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}﴾}}<ref>سوره فتح آیه۲۵</ref>. خداوند عز و جل فرزندانی مؤمن، در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و [[امام علی|حضرت علی]]، پدران کافر یا منافق را نمی‌‏‏کشت تا اینکه این امانت‏‏‏‏‌های الهی از پشت آنان خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنان خارج می‌‏شدند، بر هرکدام که دست می‌‏یافت، با آنها می‌‏جنگید. قائم ما [[اهل بیت]] نیز چنین است، تا تمام امانت‏‏‏‏‌های الهی از پشت پدرانشان (کافران و منافقان) خارج نشوند، ظهور نکرده و کسی را نمی‌‏‏کشد. اما وقتی امانت‏‏‏‏‌ها خارج شدند، بر کافران و منافقان مسلّط شده، آنان را می‌‏کشد<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.</ref>.
:::::#'''ظهور قدرشناسی‏‏''': یکی از حکمت‏‏‏‏‌ها و اسرار مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امت‏‏‏‌ها است. پس از آن ‏همه قدرناشناسی که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گران‌‏ب‏های وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم روبه‌‏رو شود.
:::::#'''ظهور قدرشناسی‏‏''': یکی از حکمت‏‏‏‏‌ها و اسرار مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امت‏‏‏‌ها است. پس از آن ‏همه قدرناشناسی که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گران‌‏ب‏های وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم روبه‌‏رو شود.
:::::*'''نقش و تأثیر مردم‏:''' یکی از عوامل مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، عدم همراهی و تمکین مردم از آن حضرت و سستی و قصور در یاری امام {{ع}} است؛ چنان‏که [[امامان]] پیشین، از این ناحیه آسیب‏‏‏‏‌های فراوانی دیدند و مرارت‏‏‏‏‌ها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است! بر این اساس غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است؛ نه از سوی امام زمان {{ع}}، خواجه نصیر الدین طوسی می‌‏گوید: وجود امام، لطف است (از سوی خدا) و تصرّف او در امور لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است؛ یعنی، عدم حضور امام و غیبت او از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آورده‏‌ایم. در مورد نقش مردم در غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} می‌‏توان به چند مورد اشاره کرد:
:::::*'''نقش و تأثیر مردم‏:''' یکی از عوامل مهم غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، عدم همراهی و تمکین مردم از آن حضرت و سستی و قصور در یاری امام {{ع}} است؛ چنان‏که [[امامان]] پیشین، از این ناحیه آسیب‏‏‏‏‌های فراوانی دیدند و مرارت‏‏‏‏‌ها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانی بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است! بر این اساس غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است؛ نه از سوی امام زمان {{ع}}، خواجه نصیر الدین طوسی می‌‏گوید: وجود امام، لطف است (از سوی خدا) و تصرّف او در امور لطفی دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است؛ یعنی، عدم حضور امام و غیبت او از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعی است که ما به وجود آورده‏‌ایم. در مورد نقش مردم در غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} می‌‏توان به چند مورد اشاره کرد:
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«سؤال مورد نظر را با بیان مقدماتی که خود آنها ما را به نتیجه قطعی می‌رساند جواب خواهیم داد:
::::::«سؤال مورد نظر را با بیان مقدماتی که خود آنها ما را به نتیجه قطعی می‌رساند جواب خواهیم داد:
:::::*خداوند متعال در قرآن کریمش و نیز [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} خبر از پیروزی و غلبه دین [[اسلام]] بر جمیع ادیان در پایان تاریخ بشریّت داده است. خداوند می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}﴾}}<ref>«اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.»؛ سوره صف، آیه ۹</ref>.
:::::*خداوند متعال در قرآن کریمش و نیز [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} خبر از پیروزی و غلبه دین [[اسلام]] بر جمیع ادیان در پایان تاریخ بشریّت داده است. خداوند می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}﴾}}<ref>«اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.»؛ سوره صف، آیه ۹</ref>.
:::::*مصالح بندگان با اختلاف حالات آنها متغیّر می‌شود. خداوند متعال امر تدبیر بندگان و مصلحت آنها را بر عهده گرفته است. عقلشان را کامل کرده و آنها را به انجام اعمال صالح وادار نموده است تا از این طریق به سعادت برسند. حال اگر مردم به دستورهای خداوند تمسک کرده و انجام وظیفه کنند، بر خداوند است که آنها را یاری کند و با اضافه کردن عنایت‌هایش بر بندگان، راه را بر آنها تسهیل و هموار نماید، ولی در صورتی که مخالف دستورهایش عمل کنند و مرتکب نافرمانی شوند، مصلحت بندگان تغییر می‌کند، و در نتیجه، موقعیّت و وضعیّت نیز تغییر خواهد کرد، خداوند توفیق را از آنان سلب خواهد نمود، و در این هنگام مستحقّ ملامت و سرزنش می‌شوند. خداوند متعال [[امامان]] را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد ولی هنگامی که آنان را نافرمانی کرده و به طور وسیع خونشان را ریختند، قضیه برعکس شد و مصلحت بر این تعلق گرفت که امام مردم، غایب و مستور گردد.
:::::*مصالح بندگان با اختلاف حالات آنها متغیّر می‌شود. خداوند متعال امر تدبیر بندگان و مصلحت آنها را بر عهده گرفته است. عقلشان را کامل کرده و آنها را به انجام اعمال صالح وادار نموده است تا از این طریق به سعادت برسند. حال اگر مردم به دستورهای خداوند تمسک کرده و انجام وظیفه کنند، بر خداوند است که آنها را یاری کند و با اضافه کردن عنایت‌هایش بر بندگان، راه را بر آنها تسهیل و هموار نماید، ولی در صورتی که مخالف دستورهایش عمل کنند و مرتکب نافرمانی شوند، مصلحت بندگان تغییر می‌کند، و در نتیجه، موقعیّت و وضعیّت نیز تغییر خواهد کرد، خداوند توفیق را از آنان سلب خواهد نمود، و در این هنگام مستحقّ ملامت و سرزنش می‌شوند. خداوند متعال [[امامان]] را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد ولی هنگامی که آنان را نافرمانی کرده و به طور وسیع خونشان را ریختند، قضیه برعکس شد و مصلحت بر این تعلق گرفت که امام مردم، غایب و مستور گردد.
:::::*بی شک هر کار اجتماعی -بزرگ یا کوچک- احتیاج به آماده شدن شرایط مناسب دارد. لذا باید برای قیامی جهانی و فراگیر آمادگی خاصی صورت گیرد.
:::::*بی شک هر کار اجتماعی -بزرگ یا کوچک- احتیاج به آماده شدن شرایط مناسب دارد. لذا باید برای قیامی جهانی و فراگیر آمادگی خاصی صورت گیرد.
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:
:::::*یکی از اسباب و عوامل غیبت امام زمان {{ع}} که در [[روایات]] به آن اشاره شده، [[بیعت]] نکردن آن حضرت با حاکمان عصر خود است. [[شیخ صدوق]] به سندش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل می‌کند که فرمود: {{عربی|اندازه=155%|يَقُومُ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ}}<ref>«قائم {{ع}} قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰</ref>.
:::::*یکی از اسباب و عوامل غیبت امام زمان {{ع}} که در [[روایات]] به آن اشاره شده، [[بیعت]] نکردن آن حضرت با حاکمان عصر خود است. [[شیخ صدوق]] به سندش از [[امام صادق]] {{ع}} نقل می‌کند که فرمود: {{عربی|اندازه=155%|يَقُومُ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ}}<ref>«قائم {{ع}} قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰</ref>.
:::::*هدایت بر چند قسم است:
:::::*هدایت بر چند قسم است:
:::::#'''هدایت فطری''': که همان هدایت از راه فطرت است. {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref>«پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی‌دانند.» سوره روم، آیه ۳۰</ref>  
:::::#'''هدایت فطری''': که همان هدایت از راه فطرت است. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref>«پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی‌دانند.» سوره روم، آیه ۳۰</ref>  
:::::#'''هدایت تشریعی''': که متفرّع بر حضور امام در میان جامعه است تا مردم را از نزدیک راهنمایی کند. {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ}}﴾}}<ref>«مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند...» سوره بقره، آیه ۲۱۳</ref>.
:::::#'''هدایت تشریعی''': که متفرّع بر حضور امام در میان جامعه است تا مردم را از نزدیک راهنمایی کند. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ}}﴾}}<ref>«مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند...» سوره بقره، آیه ۲۱۳</ref>.
:::::#'''هدایت تکوینی''': که همان تصرف و تدبیر در نظام آفرینش است. {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ...}}﴾}}<ref>«امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟!"...» سوره نمل، آیه ۴۰</ref>.
:::::#'''هدایت تکوینی''': که همان تصرف و تدبیر در نظام آفرینش است. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ...}}﴾}}<ref>«امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟!"...» سوره نمل، آیه ۴۰</ref>.
:::::#'''هدایت باطنی''': که شعبه‌ای است از [[ولایت تکوینی]] و به معنای ایصال به مطلوب است. {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}﴾}}<ref>و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳</ref>.
:::::#'''هدایت باطنی''': که شعبه‌ای است از [[ولایت تکوینی]] و به معنای ایصال به مطلوب است. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}﴾}}<ref>و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳</ref>.
::::::با نظر و تأمّل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به عنوان دوازدهمین امام، باید برای روز موعود در پس پرده [[غیبت]] بوده، تا در آن هنگام به اذن خداوند برای هدایت بشر ظهور کند»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.</ref>.
::::::با نظر و تأمّل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به عنوان دوازدهمین امام، باید برای روز موعود در پس پرده [[غیبت]] بوده، تا در آن هنگام به اذن خداوند برای هدایت بشر ظهور کند»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}

نسخهٔ ‏۲۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۴

الگو:پرسش غیرنهایی

علل غیبت امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

علل غیبت امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

محمد جواد خراسانی
آیت‌‌الله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در این‌باره گفته است:
  • «اولا، علت اصلی همان اراده و مشیت حق تعالی است که پیش از وجود او برای او چنین پیش‌بینی کرده هم‌چنان که برای هر پیغمبر و هر وصی پیغمبری طوری مخصوص در ولادتش و در دوران زندگیش و در روش و رفتارش قرار داده. ابراهیم به نحوی و موسی به‌نحوی و عیسی به‌نحوی و پیامبر خاتم (ص) به‌نحوی، البته هرکدام به‌نحوی که حکمت اقتضاء کرده، پس سؤال از علت اراده خدا بی‌جا و بی‌مورد است. وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاء وَ لَا يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ غَيْرُهُ ﴿لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ
خدا آن‌چه بخواهد می‌کند و آن‌چه غیر او بخواهد نمی‌کند، (او سؤال نمی‌شود از آن چه می‌کند و مردم سؤال می‌شوند). و اگر راه سؤال در این‌گونه امور باز باشد سؤال را حد و حصری نخواهد بود، مانند آن‌که چرا پیامبران یکصد و بیست و چهار هزار باشند؟ چرا عمر فلان پیامبر کم و عمر نوح آن قدر زیاد؟ چرا قرآن یک مرتبه نازل نشد؟ چرا با تفسیر نازل نشد تا محتاج به مفسر و این‌همه اختلاف مفسرین نباشد؟ چرا خود پیامبر جمع‌آوری نفرمود؟ و غیر ذلک که برای هر چیز می‌توان راه سؤال از علت باز کرد.
بلی سؤال از حکمت مانعی ندارد، اما جواب هم لازم ندارد، زیرا که وجه حکمت لازم نیست که بر همه معلوم باشد. ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ[۱] "چنین نیست که خداوند شما را بر غیب مطلع سازد".
  • ثانیا، علت و سبب ظاهری برای غیبت هست و منحصر در تقیه و خوف نیست تا آن سه اشکال لازم آید. آری در طی اخبار یکی از علل را خوف شمرده‌اند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به خیال خود اشکال بزرگی به دست آورده، با این‌که بالفرض اگر علت منحصر به خوف هم باشد هیچ اشکال لازم نمی‌آید»[۲].


پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. آل عمران، ۱۷۹.
  2. مهدی منتظر، ص ۵۰.
  3. ای جابر! این امر، الهی و سری از اسرار خداوند است که بر بندگان پوشیده است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۳.
  4. همانا برای «صاحب این امر» غیبتی است تخلف ناپذیر. هر جوینده باطلی در آن به شک می افتد راوی گوید: از امام صادق پرسیدم: علتغیبت او چیست؟ حضرت فرمود: اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم. حکمتغیبت او همان حکمتی است که درغیبت های حجت های پیشین خدا وجود داشت و پس از ظهور روشن خواهد شد. همانند حکمت کارهای خضر(ع) از سوراخ کردن کشتی، کشتن پسربچه و برپا داشتن دیوار شکسته. اینها وقتی برای موسی (ع) روشن شد که آن دو از هم جدا شدند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۲.
  5. به خدا قسم، من و این دو فرزندم(حسن و حسین) شهید خواهیم شد. خداوند در آخرالزمان مردی از فرزندانم را به خون‌خواهی ما برخواهد انگیخت و او دوره‌ای غایب خواهد شد، تا مردم آزمایش شوند و گمراهان جدا گردند؛ تا جایی که نادان می‌گوید: خداوند دیگر به آل محمد (ع) کاری ندارد؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۴۲.
  6. برای حضرت مهدی (ع) غیبتی است که در آن برخی از دین بسر می‌گردند و برخی ثابت قدم می‌مانند، پس ثابت قدمان، مورد اذیت واقع می‌شوند و به ایشان گفته می‌شود این وعده‌ای که گویید، کسی است اگر شما راست می‌گویید.» آگاه باشید هر کس در اینغیبت بردبار باشد و در برابر مشکلانی که از سوی دشمنان ایجاد می شود استقامت پیشه کند، به قدری از اجر خداوند بهره‌مند می‌گردد که گویا پیشاروی پیامبر(ص) بر دشمنان شمشیر کشیده و جنگیده است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
  7. (غیبت جز برای این نیست که) خدا می‌خواهد شیعیان را بیازماید؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۷
  8. و این آزمونی است که خدای تعالی با آن مردمان را بیازماید؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۵۹ و ۳۶۰
  9. آگاه باشید زمین از حجت الهی خالی نمی‌ماند، ولی خداوند به دلیل ستم پیشه بودن و زیاده روی انسان‌ها، آنان را از دیدن حجت خود محروم می‌سازد؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغيبة، ص ۱۴۱.
  10. هر کدام از ما در زمان خود به سبب تقیه، بیعت حاکمان و طاغوت‌های زمان را پذیرفتیم؛ مگر حضرت مهدی(ع) که عیسی بن مریم (ع) به امامت آن حضرت نماز می‌گزارد. خداوند ولادتش را مخفی نگه می‌دارد و برای او غیبتی قرار می‌دهد، تاوقتی قیام می‌کند بیعت حاکمی بر گردنش نباشد. او نهمین فرزند، برادرم حسین (ع) است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۲.
  11. و اما علتغیبت که واقع شده، خداوند عزوجل می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت می‌کند هیچ یک از پدران من نبود جز آن که بیعت طاغوت روزگارش بر گردنش بود ولی من در حالی خروج می‌کنم که بیعت هیچ یک از طاغوت‌ها بر گردنم نیست؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۱.
  12. برای قائم ما قبل از آنکه به پاخیزد، غیبتی است. راوی پرسید: برای چه؟ حضرت فرمود: زیرا بیم کشته شدن دارد؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۲.
  13. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۳
  14. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص ۱۴۷ و همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۴۱
  15. ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۴
  16. ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹
  17. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص:۱۷۳ - ۱۸۰.
  18. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۸ - ۱۹.
  19. ما را از شما حبس نمی‌کند، مگر اعمال ناپسندی که از ناحیۀ شما به ما می‌رسد؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۶.
  20. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۳۵.
  21. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۸ - ۱۹.
  22. بحار، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
  23. بحار، ج ۵۱، ص ۹۱.
  24. بحار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
  25. بحار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  26. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.
  27. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۲
  28. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
  29. کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۳۴۲.
  30. مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۸۵۲.
  31. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ال ۸۵.
  32. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۸۵.
  33. " يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلَّتُهُ مَطْوِيَّةٌ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ اللَّهِ‏ كُفْرٌ‏‏‏"؛ شیخ صدوق رحمه اللّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷.
  34. " إِنَ‏ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ سِرٌّ مِنَ‏ اللَّهِ‏ وَ غَيْبٌ‏ مِنْ‏ غَيْبِ‏ اللَّهِ‏ وَ مَتَى‏ عَلِمْنَا أَنَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ حَكِيمٌ‏ صَدَّقْنَا بِأَنَ‏ أَفْعَالَهُ‏ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ‏ كَانَ‏ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ‏ لَنَا‏‏‏"، شیخ صدوق رحمه اللّه، علل الشرایع، ج ۱ ص ۲۴۵.
  35. " إِنَ‏ لِلْقَائِمِ‏ غَيْبَةً قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَقُومَ‏ إِنَّهُ‏ يَخَافُ‏ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْلَ‏‏‏"؛ شیخ کلینی، کافی، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  36. سوره قصص، آیه:۱۸.
  37. و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم، تا پروردگارم به من دانش بخشد و مرا از پیامبران قرار داد؛ سوره شعرا، آیه:۲۱. جالب توجّه اینکه در پارهای روایات آمده است که حضرت مهدی(ع) نیز هنگام ظهور خطاب به مردم همین آیه را تلاوت خواهد کرد. ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۴.
  38. ر. ک: سوره توبه، آیه:۴۰.
  39. شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۵۴، ح ۱۱.
  40. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۵.
  41. قتاد درختی است که خارهای بسیاری مثل سوزن تیز و محکم دارد.
  42. " إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ‏ فِيهَا بِدِينِهِ‏ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَاد‏‏‏"؛ محمّد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۵.
  43. " إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ‏ تَخْفَى‏ وِلَادَتُهُ‏ وَ يَغِيبُ‏ شَخْصُهُ‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳؛ فضل بن حسن امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶.
  44. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۵؛ احمد بن علی طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.
  45. سوره مائده، آیه:۱۰۱.
  46. " وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ‏ أَشْياءَ إِنْ‏ تُبْدَ لَكُمْ‏ تَسُؤْكُمْ‏ إِنَّهُ‏ لَمْ‏ يَكُنْ‏ أَحَدٌ مِنْ‏ آبَائِي‏ إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي‏‏‏‏‏"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
  47. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
  48. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۷، علیّ بن أبی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر آنها خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست، و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیاب‌ترند، آنگاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و پیش آمد و گفت: آیا پیش آمد و گفت: آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود: به خدا چنین است تا در آن غیبت مؤمنان باز شناخته شده و کافراننابود شوند، ای جابر! این امر از امور الهی و سرّی از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است
  49. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱؛ آن جوان ناچار می‌باید غائب شود. عرض کردند: یا رسول الله برای چه غیبت می‌کند؟ فرمود: می‌ترسد او را بکشند.
  50. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۰، ح ۶؛ برای قائم ما غیبتی است که مدّت آن به‌طول می‌انجامد. گفتم: ای فرزند رسول خدا! آن برای چیست؟ فرمود: زیرا خدای تعالی می‌خواهد در او سنّتهای پیامبران (ع) را در غیبت‌هایشان جاری کن.
  51. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۷۹، ح ۱؛ صاحب این امر و ولادتش بر این خلق پنهان است تا چون ظهور کند بیعت احدی در گردنش نباشد.
  52. علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹، ح ۲؛ وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.
  53. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ بر خداوند لازم است که بندگانش را بدین گونه؛ امتحان کند، و در آن موقع است که اهل باطل تردید خواهند کرد.
  54. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین (امام) از اولاد هفتمین (امام) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند! ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمی‌گردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.
  55. معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۸۴-۱۸۶.
  56. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
  57. سوره انشقاق، آیه ۱۹.
  58. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  59. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.
  60. کتاب الغیبه ،ص ۲۶.
  61. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
  62. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
  63. غیبت نعمانی، ص ۱۷۶.
  64. کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.
  65. کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.
  66. سوره فتح، آیه ۲۵.
  67. علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.
  68. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۷۰ - ۷۶.
  69. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.
  70. و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰
  71. هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳
  72. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.
  73. ... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر
  74. ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴
  75. سوره انشقاق آیه ۱۹
  76. انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له ... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ ای سنّنا علی سنن من کان قبلکم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵
  77. لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته ...؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
  78. سوره فتح آیه۲۵
  79. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.
  80. اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحانا عن جوارهم، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۷، ح ۳۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳
  81. انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم، همان، ص ۴۹۸، ح ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰
  82. و اعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّة الله و لکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علی انفسهم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۳، ح ۸.
  83. ... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، و لو خلت الارض ساعة واحدة من حجّة الله ساخت باهلها لکن الحجة تعرف الناس و لا یعرفونها ...؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۲، ج ۴۶۳.
  84. منتخب الاثر، ص ۲۹۱.
  85. به درستی که برای قائم غیبتی هست
  86. کارگر، رحیم، مهدویت (پیش از ظهور)، ۱جلد، دفتر نشر معارف - قم (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۸ ه.ش
  87. «بر جان خویش می‏‌ترسد» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۷.
  88. اذا ظهر قائمنا اهل البیت قال: فَفَرَرْتُ مِنْکمْ لَمَّا خِفْتُکمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکماً؛ خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۳، ح ۷۷۷.
  89. ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۳۴۷
  90. الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۸
  91. الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۹
  92. نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص ۸۹
  93. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۰.
  94. ... و اما علّة ما وقع من الغیبة، فانّ الله عزّ و جل یقول: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ ... انّه لم یکن احد من آبائی الّا وقعت فی عنقه بیعته لطاغیة زمانه و انّی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد الطواغیت فی عنقی ...، یوم الخلاص، ج ۱، ص ۲۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
  95. یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة، الغیبة النعمانی، ص ۸۹ و ۱۰۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۲
  96. بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۱.
  97. تلخیص الشافی، ج ۱ و ۲، ص ۹۵( نشر عزیزی).
  98. مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.
  99. مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.
  100. «اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند.»؛ سوره صف، آیه ۹
  101. صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۲۷
  102. «اگر زمین بدون امام باقی بماند دگرگون خواهد شد.» کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰
  103. «برای قائم غیبتی است قبل از قیامش. زراره می‌گوید: به حضرت عرض کردم: به چه جهت؟ فرمود: زیرا از قتل بر خود می‌ترسد.» کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۱۰
  104. «قائم (ع) قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود.» کمال الدین، ص ۴۸۰
  105. «پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی‌دانند.» سوره روم، آیه ۳۰
  106. «مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند...» سوره بقره، آیه ۲۱۳
  107. «امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟!"...» سوره نمل، آیه ۴۰
  108. و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳
  109. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.
  110. علل الشرائع، ص ۲۴۵، ح ۸.
  111. الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۴، ح ۵۳.
  112. الغیبة، نعمانی، ص ۱۴۰، ح ۱.
  113. الغیبة، طوسی، ص ۳۳۹، ح ۲۸۷.
  114. الکافی، ج ۱، ص ۳۷۰، ح ۶.
  115. کمال الدین، ص ۳۰۳، ح ۱۴.
  116. الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۸.
  117. انشقاق، آیه ۱۹.
  118. کمال الدین، ص ۴۸۰، ح ۶.
  119. کمال الدین، ص ۶۴۱.
  120. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص ۱۴۷–۱۷۳.
  121. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴.
  122. نک: کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
  123. نعمانی، الغیبة، ص۱۴۰ - ۱۴۱
  124. کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
  125. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۸.
  126. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۰۳.
  127. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱۱، ص ۲۰۴.
  128. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳.
  129. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳، ح ۴.
  130. غیبت طوسی، فصل ۵، ح ۲۸۴، ص ۲۳۷.
  131. علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹.
  132. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۸ - ۱۰۱.
  133. کمال الدین، ج۲، باب ۴۴، ح۱۱.
  134. بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۵۰.
  135. الغیبه، نعمانی، ب۱۰، ح۲.
  136. کمال الدین، ج۲، باب۴۴، ح۷.
  137. علل الشرایع، ص ۲۴۳، باب ۱۷۹، ح۲.
  138. کمال الدین، ج ۲، باب ۴۴، ح ۴.
  139. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۲۷-۱۳۰.
  140. غیبت نعمانی، ترجمه جواد غفاری، ۲۰۲، صدوق، تهران.
  141. غیبت نعمانی، ترجمه جواد غفاری، ۲۰۳.
  142. کمال الدین، ج ۲، ۱۵۸.
  143. کمال الدین، ۵۹.
  144. کافی، کلینی، ج ۱، ۴۳، دار التعارف للمطبوعات، بیروت.
  145. کافی، کلینی، ج ۱، ۴۳، دار التعارف للمطبوعات، بیروت.
  146. کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
  147. کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
  148. کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
  149. کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۳.
  150. همبستگی میان تصوف و تشیع، کامل مصطفی شبیبی، ترجمه دکتر علی اکبر شهابی، ۲۳۷. دانشگاه تهران.
  151. فضل بن شاذان و نبرد اندیشه‌ها در ایران پس از اسلام، فریدون جنیدی، ۵۰، انتشارات بلخ، تهران.
  152. رجال نجاشی، ۱۹۳.
  153. چشم به راه مهدی، ص ۴۰۷ -۴۱۱.