ویژگی‌های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ')
خط ۳۷: خط ۳۷:
::::::«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک [[امر]] متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و [[اعمال]] مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورت‌های ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد.
::::::«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک [[امر]] متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و [[اعمال]] مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورت‌های ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد.
:::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''':
:::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''':
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%| {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشته‌ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره‌ انبیاء، آیه ‌۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] صالحین بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح می‌‌کند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که صالحین [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ.
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%| {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} }}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشته‌ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره‌ انبیاء، آیه ‌۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] صالحین بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح می‌‌کند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که صالحین [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ.
::::::پاسخ این است که این مطلب، یک [[اخبار]] صرف نیست، بلکه [[اخبار]] از وقوع یک واقعیت حتمی در [[جهان]] است؛ واقعیتی که تمام [[انبیاء]] عظام الهی {{عم}} وعده [[ظهور]] آن را داده‌اند. وعده [[ظهور]] یک [[مصلح]] کل و [[منجی]] [[صالح]] در روی [[زمین]]. وعده تحقق [[غایت خلقت]] در روزی خاص و با شکوه. آری، [[بعثت]] یکایک [[انبیاء]] بزرگوار الهی {{عم}} برای این بود که هر یک از ایشان، بخشی از [[دین]] را برای [[مردم]] زمان خود بازگو کنند و در این خلال، به [[امت]] خویش متذکر می‌شدند که نه پیام‌رسانی آن‌ها تمام حقیقیت [[دین]] است و نه عمل [[مردم]] بر طبق آن پیام‌ها، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند متعال]] به حساب می‌آید؛ بلکه قرار است که [[حقیقت]] [[دین]]، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند]] در یک زمان خاصی در روی [[زمین]] محقق شود.
::::::پاسخ این است که این مطلب، یک [[اخبار]] صرف نیست، بلکه [[اخبار]] از وقوع یک واقعیت حتمی در [[جهان]] است؛ واقعیتی که تمام [[انبیاء]] عظام الهی {{عم}} وعده [[ظهور]] آن را داده‌اند. وعده [[ظهور]] یک [[مصلح]] کل و [[منجی]] [[صالح]] در روی [[زمین]]. وعده تحقق [[غایت خلقت]] در روزی خاص و با شکوه. آری، [[بعثت]] یکایک [[انبیاء]] بزرگوار الهی {{عم}} برای این بود که هر یک از ایشان، بخشی از [[دین]] را برای [[مردم]] زمان خود بازگو کنند و در این خلال، به [[امت]] خویش متذکر می‌شدند که نه پیام‌رسانی آن‌ها تمام حقیقیت [[دین]] است و نه عمل [[مردم]] بر طبق آن پیام‌ها، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند متعال]] به حساب می‌آید؛ بلکه قرار است که [[حقیقت]] [[دین]]، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند]] در یک زمان خاصی در روی [[زمین]] محقق شود.
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] شریفه نهم صف؛ [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] شریفه می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%| {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}}}<ref>«اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره‌ صف، آیه ‌۹.</ref> مطابق این [[آیه]] شریفه، [[خداوند متعال]] [[رسول]] خویش را با [[بینات]] و [[هدایت]]‌ها و [[معجزات]] و کتاب و اینها فرستاد تا تمام [[دین]] را برای تمام [[بشر]] [[حاکم]] گرداند. البته میان مفسرین در این‌که منظور از کلمه "کله" کل [[دین]] است یا کل [[بشر]]، [[اختلاف]] است، ولی هر دو نظر، مطلوب است. زیرا بدیهی است که کل [[دین]] برای کل [[بشر]]، در زمان هیچ‌یک از [[پیامبران الهی]] {{عم}}، حتی در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه طاهرین]] {{عم}} واقع نشده است، ولی ‌به تصریح [[نصوص]] معتبر و شواهد مقبول، تمام [[انبیاء]] معظم {{عم}} حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} از ابتدا به دنبال تحقق این [[هدف]] نهایی و مقدس بودند. به عبارت دیگر، تمام آن ذوات مقدسه، جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. یعنی همان طور که [[انبیاء گذشته]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] ختمی مرتبت {{صل}} [[بشارت]] می‌‌دادند، همان‌طور مغز اصلی این [[بشارت]]، [[ظهور حضرت حجت]] {{ع}} بوده است؛ بدین بیان که [[پیام]] اصلی [[بشارت]] تمامی [[پیامبران الهی]] {{عم}} این بوده است، که بعد از [[ظهور]] [[آخرین پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} یکی از اولاد او که در میان تمام [[انبیاء]] {{عم}} معین و مشخص بوده که او از میان اولاد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[مصلح]] کل است، [[ظهور]] خواهد نمود و [[جهان]] را پر از [[عدل]] و داد خواهد کرد.
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] شریفه نهم صف؛ [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] شریفه می‌فرماید: {{عربی|اندازه=100%| {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}} }}<ref>«اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره‌ صف، آیه ‌۹.</ref> مطابق این [[آیه]] شریفه، [[خداوند متعال]] [[رسول]] خویش را با [[بینات]] و [[هدایت]]‌ها و [[معجزات]] و کتاب و اینها فرستاد تا تمام [[دین]] را برای تمام [[بشر]] [[حاکم]] گرداند. البته میان مفسرین در این‌که منظور از کلمه "کله" کل [[دین]] است یا کل [[بشر]]، [[اختلاف]] است، ولی هر دو نظر، مطلوب است. زیرا بدیهی است که کل [[دین]] برای کل [[بشر]]، در زمان هیچ‌یک از [[پیامبران الهی]] {{عم}}، حتی در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه طاهرین]] {{عم}} واقع نشده است، ولی ‌به تصریح [[نصوص]] معتبر و شواهد مقبول، تمام [[انبیاء]] معظم {{عم}} حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} از ابتدا به دنبال تحقق این [[هدف]] نهایی و مقدس بودند. به عبارت دیگر، تمام آن ذوات مقدسه، جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. یعنی همان طور که [[انبیاء گذشته]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] ختمی مرتبت {{صل}} [[بشارت]] می‌‌دادند، همان‌طور مغز اصلی این [[بشارت]]، [[ظهور حضرت حجت]] {{ع}} بوده است؛ بدین بیان که [[پیام]] اصلی [[بشارت]] تمامی [[پیامبران الهی]] {{عم}} این بوده است، که بعد از [[ظهور]] [[آخرین پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} یکی از اولاد او که در میان تمام [[انبیاء]] {{عم}} معین و مشخص بوده که او از میان اولاد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[مصلح]] کل است، [[ظهور]] خواهد نمود و [[جهان]] را پر از [[عدل]] و داد خواهد کرد.
::::::نتیجه این‌که، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیق‌ترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیق‌ترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمی‌‌توان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد.
::::::نتیجه این‌که، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیق‌ترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیق‌ترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمی‌‌توان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد.
:::::*'''نکته دوم: بایسته‌های [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آن‌طور که از [[روایات]] برداشت می‌شود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون این‌که [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی:
:::::*'''نکته دوم: بایسته‌های [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آن‌طور که از [[روایات]] برداشت می‌شود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون این‌که [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی:

نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۵

الگو:پرسش غیرنهایی

ویژگی‌های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی؛ عصر غیبت کبری
مدخل اصلیوظایف و ویژگی منتظران
مدخل وابسته؟

ویژگی‌های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید محمد صدر
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:
«هیچ فردی به حد مطلوب از انتظار نمی‌‏رسد، مگر اینکه دارای سه ویژگی همراه با هم باشد، که عبارتند از: عناصر عقیدتی و روحی و رفتاری، که اگر این سه نباشند برای انتظار مفهومی راستین نمی‌‏توان یافت و از آن فقط یک انحراف روحی و نفسانی باقی می‏‌ماند که مبتنی بر همان منطق کسانی است که به حضرت موسی خطاب کرده و گفتند: «تو همراه با خدای خودت بروید و بجنگید، ما اینجا نشسته‏‌ایم».[۱] این همان عقیده نادرستی است که برای انسانیت درخواست و آرزوی نیکی و خیر شود، بدون اینکه کاری و تلاشی در راه استقرار آن انجام گیرد.
  • نخستین عنصر: جنبه عقیدتی:‏ این مسأله در نتیجه سه امر مبرهن می‏‌شود:
  • امر اول: اعتقاد داشتن به اینکه هدف خداوند، اصلاح همگی بشریت است، و در آینده عدل مطلق سراسر زندگی بشر را فرا خواهد گرفت، و اینکه وعده خداوند در قرآن مجید و آنچه که هدف خدایی به آن تعلق گرفته، تخلف‏ناپذیر است. برهان و دلیل این مطلب را در گذشته آوردیم.
  • امر دوم: اعتقاد به اینکه آن رهبر پیروز در آن روز موعود، حضرت مهدی (ع) می‌‏باشد، چنانکه اخبار و روایات شیعه و سنی در این مورد به حد تواتر رسیده، بلکه بیش از حد تواتر است. و دانستیم که ثبوت مفهوم روایت متواتر بدیهی و ضروری است.
  • امر سوم: اعتقاد به اینکه آن رهبر پیروز، حضرت محمد بن الحسن العسکری (ع) است که اعتقاد به او از ضروریات مذهب امامیه است، و اخبار و روایات فراوانی در مجموعه‌‏های خبری و روائی شیعه در این باره نقل شده است، وعده زیادی از متفکران و اندیشمندان بزرگ اهل سنت، همچون ابن عربی در فتوحات مکیه و قندوزی در ینابیع الموده، و حموینی در فرائد السمطین، و گنجی در کتاب بیان، با آنها هم عقیده می‏‌باشند. کسانی که به این امور سه‌‏گانه معتقدند، گرچه مختصر اختلافی در بعضی از جزئیات با یکدیگر دارند، لکن ما در بخش برنامه‏ریزی الهی متذکر این نکته شدیم که دو امر اول به امر سوم برمی‏‌گردند، و نتیجه و حاصل آن دو نیز همان امر سوم خواهد شد. بنابراین می‌‏شود بدون هیچ‏گونه اختلاف و تضادی به هر سه امر معتقد شد و آنها را باور داشت.
  • عنصر دوم: جنبه روحی و نفسانی انتظار: این مطلب از دو امر اصلی و اساسی تشکیل می‌‏شود:
  • امر اول: استعداد و آمادگی کامل برای تحقیق یافتن و پیاده شدن عدالت کامل، به طوری که اگر هم جزء دعوت کنندگان و ایثارگران در راه آن حضرت نیست، ولی حد اقل فردی شایسته برای پذیرش دعوت آن حضرت باشد.
  • امر دوم: آغاز و شروع تحقق عدالت کامل جهانی و دمیدن سپیده فجر ظهور را در هر لحظه و ساعتی منتظر باشد؛ زیرا گفتیم که ظهور حضرت به دست خدا و تحت اراده الهی است، و هیچ کس نمی‌‏تواند برای آن وقت و ساعتی تعیین کند، و هر لحظه احتمال آن هست که خداوند اراده ظهور آن حضرت را بفرماید، به علاوه روایاتی در این باره آمده است که ظهور آن حضرت ناگهانی و بدون مقدمه خواهد بود. (در آینده بخشی از آن روایات را نقل خواهیم کرد.) این احساس و آگاهی، ممکن است بر طبق هر یک از امور سه‏‌گانه‌‏ای که در عنصر اول ذکر کردیم ایجاد شود، چنانکه در صورت اجتماع هر سه امر در یک شخص نیز ممکن است این آگاهی به وجود آید و تحقق پذیرد. این احساس و آگاهی، برای روان و جان او موجب پاکی و خوشی است؛ زیرا در این صورت خود را در مقابل خویشتن خود و جامعه و امت خود مسئول می‌‏بیند و به زودی در روز رستاخیز جهانی حضرت، از لابلای مشکلات و سختی‌ها و ستم‌ها و بیدادها بیرون آمده و جلوه‏گری می‏‌کند. وقتی احساس و آگاهی به این دو امر در روان کسی به حد کمال برسد، و به عبارت دیگر عنصر دوم در او تحقق یابد، به آسانی و سادگی می‌‏تواند وارد مرحله سوم شود و عنصر سوم را تحقق بخشد.
  • عنصر سوم: جنبه رفتاری و عملی انتظار: اگر کسی بخواهد نمونه یک منتظر راستین باشد، باید پیوسته خود را پایبند احکام الهی نموده و دستورات خداوند را بر دیگر علاقه‏‌های فردی و کارها و گفتارهای شخصی ترجیح دهد، و پیروی راستین برای حق و هدایت الهی باشد. در این صورت دستاورد او اراده‏ای قوی و نیرومند و اخلاصی راستین خواهد شد که او را آماده تشرف به حضور حضرت و پذیرش پاره‏‌ای از مسئولیت‌های روز موعود می‌‏نماید.
این رفتار برای هر کسی که ایمان به آن روز شکوهمند دارد، لازم و ضروری است، به هر اندازه که ایمان و اعتقاد داشته باشد، و اگر به تمام آن خصوصیات معتقد باشد، چنین رفتاری لازمتر است؛ به ویژه برای آن گروه از مسلمانانی که با دلیل و برهان برایشان ثابت شده است که حضرت مهدی نقشه عدالت جهانی و کامل خود را بر اساس دستورات دیانت مقدسه اسلام پایه‏ریزی خواهد کرد.
و اما آن مسلمان شیعه‌‏ای که می‌‏داند امام و پیشوایش همزمان با اوست، و اعمال و رفتارش در معرض دید حضرت است و هر لحظه ممکن است به او بنگرد و کارهای زشت او باعث ناراحتی و تأسف حضرت می‌‏شود، او علاوه بر آنکه خود را آماده روز ظهور می‌‏کند، خود را در محضر آن حضرت دیده و در حضور او مسئولیت دارد و در تمام دوران زندگی مواظب است یک لحظه هم از فرمان آن حضرت سرپیچی نکند. این احساس خود موجب می‏‌شود که انسان زودتر به آن حد و درجه مطلوب برسد، که پیروزی در امتحان و آزمایش الهی و آمادگی برای روز موعود است[۲].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مائده، ۲۴.
  2. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۶-۳۵۹.
  3. «و ما در زبور پس از تورات نوشته‌ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره‌ انبیاء، آیه ‌۱۰۵.
  4. «اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره‌ صف، آیه ‌۹.
  5. «محبوبترین اعمال به سوی خدای عزوجل انتظار فرج است برترین کارهای امت من انتظار فرج است. انتظار فرج عبادت است والاترین عبادت، انتظار فرج است بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است» تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.
  6. «در انتظار گشایش باشید و از رحمت‌ خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنی‌ترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.
  7. «هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.
  8. «آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاض‌الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت‌ الله‌ جزائری، ج‌۳، ص۱۲۸.
  9. «خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمان‌بردار او، آنان دوستان خدا هستند، همان‌ها که نه ترس به دل راه می‌دهند و نه اندوهگین می‌شوند». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج‌۲، ص۳۵۷.
  10. «هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم (ع) در خیمه‌اش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا (ص) شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.
  11. صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.
  12. «مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.
  13. «اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درنده‌ای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.
  14. «وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان می‌گذارد تا عقل‌هایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.
  15. «علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علم‌هایی که پیامبران آورده‌اند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمی‌دانند. پس زمانی که قائم قیام می‌کند، خارج می‌نماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر می‌نماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.
  16. «در زمین به نافرمانی خدا نمی‌پردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر‌ (ع)، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.
  17. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۵۱-۱۶۰.
  18. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.
  19. طاهری؛حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص: ۲۲۱ - ۲۲۲.
  20. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۹۸.