فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۸: خط ۲۸:
==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛}}
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله جعفری؛}}
[[پرونده:11748.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی جعفری]]]]
::::::آیت‌الله  '''[[محمد تقی جعفری]]'''، در کتاب ''«[[ امید و انتظار (کتاب)| امید و انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«چند عامل را می‌توان به عنوان انگیزه مزبور در نظر گرفت:
:::::#عدم [[رضایت]] به وضع موجود که معمولاً دامنگیر اغلب [[مردم]] و انسان‌های [[جوامع]] است که از مشاهده [[پایمال شدن حقوق]] [[انسان‌ها]] و [[تجاوز]] و تعدیل‌هایی ناشی می‌شود که گریبان [[اکثریت]] چشمگیر آنان را به شدت می‌فشارد. این [[نارضایتی]] و کراهت، چون بر احساس‌های ناگوار و نابسامانی‌های [[زندگی]] بشری مبتنی است که "فردا"‌هایی را می‌خواهد تا از ناملایمات رها شود، بدون این که "فردا"یی ‌واقعی را که [[بشر]] در آن زمان [[نجات]] پیدا خواهد کرد، بشناسد و بخواهد. به عبارت معمول‌تر: چنین اشخاصی، رهایی از وضعِ دردآورِ زمانِ خود را می‌خواهند و می‌طلبند، بدون اینکه از آن "فردا" و آن زمان خبری داشته باشند.
:::::#عدم [[رضایت]] تکاملی. گروه‌های بسیار فراوانی از کمال‌یافتگان بشری، در هر زمانی که [[زندگی]] کنند و در هر [[موقعیت]] از [[فرهنگ]] و [[تمدن بشری]] که قرار بگیرند، موقعیتی بالاتر از آن را می‌جویند و هرگز به وضع موجود [[قناعت]] نمی‌کنند. این که نباید به هیچ موقعیتی از کیفیت‌های [[زندگی]] در روی [[زمین]] قانع شد، مستند به یک احساس ریشه‌دار است که اگر عوامل تخدیرآفرین، آن را خاموش نسازد، [[بشر]] با استناد به آن همواره به [[آینده]] عالی‌تر از گذشته می‌نگرد و آن را به صورت جدی می‌خواهد. اساسی‌ترین عامل [[گریز]] از وضع موجود، همان‌گونه که اشاره کردیم، همان احساسی است که از [[لزوم]] گسترش ذات (من) در همه [[جهان هستی]] ریشه می‌گیرد، زیرا این احساس وضع موجودی را که [[بشر]] به دست آورده و در آن به [[زندگی]] می‌پردازد، مانند زندانی می‌بیند که دیوارها و سقف آن را، خود وی ساخته و پرداخته است، اگرچه زندان تجسمی از [[بهترین]] [[فرهنگ‌ها]] و تمدن‌های ساخته‌شده انسانی باشد! در این [[دنیا]] که کمیت‌های محدودکننده و کیفیت‌های رنگ‌آمیزی کننده، [[زندگی]] [[انسان]] را محدود و مشخص می‌سازد، [[انسان]] نمی‌تواند ذات یا "منِ" خود را زندانی کند، زیرا هر آن‌چه که ذاتِ (من) [[آدمی]] آن را دریافت و بر آن مسلط شد، کوچک‌تر از "منِ" [[انسان]] خواهد نمود، اگرچه [[جهان هستی]] باشد. این اشخاص، اگرچه عالی‌تر از گروه 1 می‌اندیشند، با این حال، اینان نیز نمی‌توانند انگیزه اصلیِ [[گریز]] از وضع موجود و گرایش به [[آیین]] را، آن‌گونه که [[حقیقت]] در این مسئله ایجاب می‌کند، دریابند.
:::::#عدمِ رضایتِ [[مقدس]]. این [[رضایت]]، عالی‌ترین انگیزه است.
توضیح این نوع انگیزه چنین است: [[انسان]] دارای استعدادها، قوا و سرمایه‌های فراوان و خیره‌کننده‌ای است که با توجه به دو مطلب پیشین، هیچ وضع و موقعیتی، او را نمی‌تواند اشباع کند، اگرچه عالی‌ترین [[فرهنگ‌ها]] و تمدن‌ها و [[جوامع]] را برای خود سامان داده باشد، زیرا عظمتِ "منِ" او به حدی است که هیچ چیزی نمی‌تواند او را احاطه و اشباع نماید. به قول عده‌ای از صاحب‌نظرانِ فلسفیِ [[شرق]]، مانند [[مولوی]] و نیز برخی متفکران [[غرب]]، مانند پاسکال: [[انسان]]، موجودی است که مرکزش همه جا (در مرکزِ همه جاست) و محیطش هیچ کجا نیست. از طرف دیگر، هیچ [[پیشرفت]] و گسترش [[علمی]] و سلطه‌ای در این کیهان بزرگ نتوانسته است "منِ" [[انسان]] را به موقعیتی که خود برای خود ساخته است، قانع نماید.
::::::این عدم [[قناعت]] و [[رضایت]]، یک پدیده بی‌اساس نیست، بلکه ریشه‌های آن را باید از جنبه گرایشِ جدیِ او به ماورای [[طبیعت]] - که جزءِ ذاتِ [[ناب]] و فطرتِ سلیمِ اوست - جستجو کرد، نه از سطوح و ابعادِ طبیعیِ محضِ "من"، زیرا "من" با سطوح و ابعاد خود، هم تلقین‌پذیر است و هم تخدیرپذیر و قابل [[انحراف]] از اصل "صیانت ذات<ref>صیانت ذات، این، همان اصل‌الاصول و در حقیقت موجودیت انسان است که بدون کم‌ترین استثناء، گرداننده حیاتِ انسان‌هاست. به عبارت دیگر: حفظ و مدیریت خویشتن.</ref> تکاملی" به خودخواهیِ تباه‌کننده خود و [[جامعه]] است. "منِ انسانی" با جنبه گرایش به ماورای [[طبیعت]] است که با عامل عدم [[رضایت]] [[مقدس]]، همواره در [[انتظار]] [[ایام الله]] (روزهای [[الهی]]) به سر می‌برد»<ref>[[محمد تقی جعفری|جعفری، محمد تقی]]، [[امید و انتظار (کتاب)| امید و انتظار]]، ص 37-40.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛}}
[[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیب‌الله طاهری]]]]
[[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیب‌الله طاهری]]]]
[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
خط ۳۵: خط ۴۶:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲. [[مجتبی تونه‌ای|آقای تونه‌ای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
{{جمع شدن|۳. [[مجتبی تونه‌ای|آقای تونه‌ای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۴۱: خط ۵۲:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛}}
{{جمع شدن|۴. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛}}
[[پرونده:1130809.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی قائمی]]]]
[[پرونده:1130809.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی قائمی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:

نسخهٔ ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۵

الگو:پرسش غیرنهایی

فلسفه انتظار چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت
مدخل اصلیفلسفه انتظار

فلسفه انتظار چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

صافی
آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی در کتاب «انتظار عامل مقاومت» در مجموعه «سلسله مباحث امامت و مهدویت» در این‌باره گفته‌است:
«انتظار مصلح آخر الزمان و مهدی موعود، علاوه بر ریشه‌های استوار مذهبی و اسلامی، دارای عالی‌ترین فلسفه اجتماعی است.
مسلمانان عقیده دارند که انقلاب اسلام، جهان‌گیر و پیروز می‌شود و عالم از این نابسامانی‌های مدنیت منهای شرف و انسانیت نجات پیدا می‌کند و بازگشت به عقب و ارتداد و عقبگرد، خلاف اصل و خلاف نهضت انبیا و تعالیم اسلام است.
اگر چه دنیای مادی امروز به ظاهر رو به جاهلیت گذارده و اهداف عالی انسانی و حقیقت و فضیلت و ما به الامتیاز بشر از حیوان، در بسیاری از جوامع فراموش شده، و طغیان و ظلم و بیدادگری و تجاوز و زور و استبداد و قلدری و استثمار و شهوت‌رانی و نابکاری و خیانت و ناامنی به صورت‌ها و جلوه‌های نو در جهان رایج شده و روز به روز رایج‌تر می‌شود؛ و اگر چه الفاظ و کلمات صلح، عدالت، آزادی، مساوات، برادری، همکاری، تعاون و بشر دوستی را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار می‌برند؛ و اگر چه فاصله بین زورمندان و فرماندهان و زیردستان و فرمانبران هر روز زیادتر و رابطه آنها با یکدیگر به رابطه دو انسان برابر هیچ شباهت ندارد؛ ولی این توحش تا هر کجا برود، تا دو هزار و پانصد سال، تا سه هزار سال، و پنج هزار سال بیشتر هم به عقب برگردد، چون خلاف خواست‌های واقعی بشر و سیر کمالی او و خلاف عقیده و آرمان او است، پیروز نمی‌شود و سرانجام به شدیدترین وضعی سرکوب و ریشه‌کن خواهد شد.
این جاهلی مسلکی هر چه نیرو بگیرد و از هر حلقومی برایش تبلیغ شود، و هر چند که آموزش و فرهنگ را با زور قوای انتظامی با آن همگام و همراه سازند، عاقبت در برابر منطق آسمانی، قرآن که می‌فرماید: ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ[۱]. و در برابر آیه: ﴿إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ[۲]. و در مقابل منطق وحی: ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ[۳]. و آیات بسیار دیگر شکست می‌خورد، و زبان و بلندگوهایش خاموش و قلم نویسندگانش می‌شکند. فساد، فحشا، نابکاری جوانان و بانوان، وضع بسیار ننگین و پر از آلودگی‌های زن در شرق و غرب جهان امروز و خیانت و جنایت، هر چه جلو برود؛ و هر چه نیروهای مادی، این فسادها را تهییج کند و آن را برای منافع پلید استثماری یا استعماری گسترش دهد، جنبش و انقلاب را علیه این مفاسد، کوبنده‌تر و ضربت آن را بر کاخ‌های فساد و طغیان، کاری‌تر می‌سازد.
مقاومت در برابر بازگشت به جاهلیت: مسلمانی که با چنین فکر و عقیده آینده گرا زندگی می‌کند، هرگز با گروه‌های فاسد و مشرک و خدانشناس همراه نمی‌شود و تا می‌تواند تقدم و نوگرایی و آینده‌بینی خود را حفظ کرده، ثابت و استوار به سوی هدف پیش می‌رود. او اطمینان دارد و به یقین می‌داند که بساط ظلم و فساد برچیده شدنی است، چون بر جامعه و بر فطرت بشر تحمیل است و آینده برای پرهیزکاران و زمین از آن شایستگان است: ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۴]. بنابراین مسلمان تسلیم ظلم و فساد نمی‌شود و با ستمگران و مفسدان همکار و همراه و هم صدا نخواهد شد. این اصل انتظار مانند یک قوه مبقیه و عامل بقا و پایداری، طرفداران حق و عدالت و اسلام‌خواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاه‌های فشار، استعباد، جهل و شرک، بشر پرستی و فساد انگیزی پایدار نگه می‌دارد و همواره بر روشنی چراغ امیداوری منتظران و ثبات قدم و مقاومت آنها می‌افزاید و آنان را در انجام وظایف، شور و شوق و نشاط می‌دهد.
این اصل انتظار است که در مبارزه حق و باطل صفوف طرفداران حق را فشرده‌تر و مقاوم‌تر می‌کند و آنها را به نصرت خدا و فتح و ظفر نوید می‌دهد و گوش آنها را همواره با صداهای نوید بخش قرآن آشنا می‌دارد: ﴿قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ[۵].﴿فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ[۶]. ﴿فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۷]. خاص و عام، و شیعه و سنی، از رسول خدا (ص) روایت کرده‌اند که فرمود: «" لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ اَلدُّنْيَا إِلاَّ يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اَللَّهُ تَعَالَى ذَلِكَ اَلْيَوْمَ حَتَّى يَظْهَرَ فِيهِ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي يُوَاطِئُ اِسْمُهُ اِسْمِي يَمْلَؤُهَا عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"»؛ «یعنی اگر نماند از دنیا مگر یک روز، خداوند متعال آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیه‌اش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و قسط کند، همچنان‌که از جور و ظلم پر شده باشد».
این انتظار، ضعف و سستی و مسامحه در انجام تکالیف و وظایف نیست و عذر کسی در ترک مبارزه مثبت یا منفی و ترک امر به معروف و نهی از منکر نمی‌باشد؛ و سکوت و بی‌حرکتی و بی‌تفاوتی و تسلیم به وضع موجود و یأس و ناامیدی را هرگز با آن نمی‌توان توجیه کرد. این انتظار، حرکت، نهضت، فداکاری، طرد انحراف و مبارزه با بازگشت به عقب و ارتداد است؛ مکتب زنده و سازنده اسلام و محمد و علی و زهرا و حسن و حسین و زین العابدین و جعفر بن محمد و تمام ائمه (ع) و اصحاب و یاران خاص و پیروان آنها است. اگر نادانان یا مغرضان آن را بطور دیگر تفسیر کرده و آن را مکتب کنار رفته‌ها و کنار گذاشته شده‌ها، بیچاره‌ها، مأیوسان، تن به خواری دادگان، چاپلوسان و دین‌فروشان، معرفی کنند، خود در ردیف یهود که مصداق ﴿يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ[۸] می‌باشند، قرار داده‌اند. ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ[۹]»[۱۰].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  2. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  3. «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.
  4. «بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  5. «بگو چشم به راه باشید که ما نیز چشم به راهیم» سوره انعام، آیه ۱۵۸.
  6. «پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.
  7. «پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
  8. «کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابه‌جا می‌کنند» سوره نساء، آیه ۴۶.
  9. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  10. صافی گلپایگانی، لطف‌الله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
  11. صیانت ذات، این، همان اصل‌الاصول و در حقیقت موجودیت انسان است که بدون کم‌ترین استثناء، گرداننده حیاتِ انسان‌هاست. به عبارت دیگر: حفظ و مدیریت خویشتن.
  12. جعفری، محمد تقی، امید و انتظار، ص 37-40.
  13. آیت الله صافی، امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.
  14. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ - ۲۱۱.
  15. امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۳۹۴.
  16. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.
  17. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص39-40.