کارگزاران دولت امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:7474646.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نجمالدین طبسی]]]] | [[پرونده:7474646.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نجمالدین طبسی]]]] | ||
[[آیت الله]] '''[[نجمالدین طبسی]]''' در کتاب ''«[[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]»'' در اينباره گفته است: | |||
«طبیعی است که در حکومتی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده دارد، [[کارگزاران]] ومسؤولان [[حکومت]] نیز باید از بزرگان ونیکان امّت باشند. از این رو، میبینیم در [[روایات]] ترکیب [[دولت]] [[امام مهدی]]{{ع}} را از [[پیامبران]]، [[جانشینان]] آنان، [[تقواپیشگان]] وصالحان روزگار وامّتهای پیشین واز سران وبزرگان [[اصحاب]] [[پیامبر]]{{صل}} بیان میکند که نام برخی از آنان بدین گونه است: [[حضرت عیسی]]{{ع}}، هفت نفر از [[اصحاب کهف]]، [[یوشع وصی موسی]]{{ع}}، [[مؤمن آل فرعون]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]]، [[مالک اشتر نخعی]] و [[قبیله]] [[همدان]]. از [[حضرت عیسی]]{{ع}} در [[روایات]] با واژههای گوناگونی مانند [[وزیر]]، [[جانشین]]، [[فرمانده]] ومسؤول در [[حکومت]] یاد شده است. [[حضرت عیسی]]{{ع}} به [[حضرت مهدی]]{{ع}} میگوید: همانا من به عنوان [[وزیر]] فرستاده شدهام؛ نه [[امیر]] وفرمانروا<ref>ابن طاووس، ملاحم، ص ۸۳؛ ابن حمّاد، فتن، ص ۱۶۰</ref>. [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[وزیر]] [[حضرت قائم]] وپرده دار وجانشین آن [[حضرت]] است<ref>غایة المرام، ص ۶۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰</ref>. آن گاه [[حضرت عیسی]] فرود میآید و مسؤول دریافت [[اموال]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} میشود واصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود<ref>غایة المرام، ص ۶۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "هنگامی که [[امام مهدی|حضرت قائم]] [[آل محمد]]{{صل}} [[قیام]] کند، هفده تن را از پشت [[کعبه]] زنده میگرداند که عبارتند از: [[پنج تن]] از [[قوم]] [[حضرت موسی]]{{ع}}؛ آنان که به [[حق]] [[قضاوت]] کرده وبا [[عدالت]] [[رفتار]] میکنند، هفت نفر از [[اصحاب کهف]]، [[یوشع وصی موسی]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابادجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]]"<ref>عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۳۲؛ دلائل الامامه، ص ۲۷۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۸۹؛ ارشاد، ص ۳۶۵؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۵۶؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۶؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۶</ref>. در روایتی تعداد آنان بیست وهفت نفر گفته شده است و [[قوم موسی]] را چهارده نفر بیان میکند<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳</ref> ودر [[روایت]] دیگری از [[مقداد]] نام برده شده است<ref>مقداد از یاران پیامبر{{صل}} وعلی {{ع}} است.در بزرگی شأن او همین بس که طبق یکی از روایات، خداوند به سبب هفت نفر - که یکی از آنان مقداد است - به شما رزق وروزی می دهد وبه شما یاری می رساند وباران میفرستد. او در موضوع خلافت و [[امامت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} پافشاری داشت و کوشش فراوان کرد. [[پیامبر]]{{صل}} درباره او فرمود: «خداوند مرا فرمان داد تا چهار تن را دوست بدارم: علی {{ع}}، مقداد، ابوذر وسلمان. در روایت دیگر آمده است: «بهشت مشتاق مقداد است. معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۳۱۴). او دوبار هجرت کرد ودر جنگ های گوناگونی شرکت جست ودر جنگ بدر به پیامبر{{صل}} عرض کرد: ما سخن بنی اسرائیل به حضرت موسی را به تو نمی گوییم؛ بلکه می گوییم در کنار تو ودر رکابت با دشمن می جنگیم. مقداد در روزگار حکومت امیر {{ع}} جزء شرطة الخمیس بود. سرانجام مقداد در هفتاد سالگی در سرزمینی به نام «جرف» در فاصله سی میلی از مدینه به سرای جاودانه شتافت وپیکرش را مردم بر دوش گرفته وتا بقیع تشیع کردند ودر آن جا به خاک سپردند؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۴۵؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۴۰۹.</ref> [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: "... [[سپاهیان]] در پیشاپیش [[حضرت مهدی]]{{ع}} قرار میگیرند وقبیله [[همدان]]<ref>همدان قبیله ای بزرگ در یمن است. آنان پس از جنگ تبوک، نمایندگانی را به حضور پیامبر فرستادند وحضرت در سال نهم امیرمؤمنان {{ع}} را به یمن فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. پس از قرائت پیام پیامبر{{صل}} همه آنان اسلام آوردند. علی {{ع}} در نامه ای خبر اسلام آوردن طایفه همدان را به پیامبر نوشت ودر آن نامه سه بار بر همدان درود فرستاد و پیامبر{{صل}} پس از خواندن نامه به شکرانه این خبر، سجده شکر به جای آورد؛ کامل ابن اثیر، ج ۱، ص ۲۶، ۲۹، ۳۰. امام علی {{ع}} در مدح آنان چنین سروده است: «همدانیان صاحبان دین واخلاق نیکند، دینشان، شجاعت آنان وقهرشان بر دشمنان به هنگام رویارویی، آنان را زینت بخشیده است. اگر من دربان بهشت می بودم، به همدانیان می گفتم: به سلامت به آن وارد شوید.عقدالفرید، ج ۴، ص ۳۳۹؛ وقعة صفین، ص ۲۷۴. آن حضرت در پاسخ به تهدیدات معاویه، توانایی ونیرومندی قبیله همدان را به رخ او کشید وفرمود: «هنگامی که مرگ را مرگی سرخ یافتم، پس طایفه همدان را بسیج کردم وآنان نیز قبیله حمیر را.وقعة صفین، ص ۴۳. هنگامی که علی {{ع}} مردم را برای جنگ با معاویه بسیج می کرد، فردی به حضرت اعتراض کرد. وچون ممکن بود در گردآوری سپاه اختلال پدید آید شاهدان واقعه با مشت ولگد به زندگانی او پایان دادند وحضرت دیه او را پرداخت.همان، ص ۹۴، ۹۵. طایفه همدان یکی از سه طایفه ای بود که بالاترین تعداد رزمندگان لشکر حضرت علی {{ع}} را تشکیل می دادند.همان،ص ۲۹۰. در یکی از پیکارهای صفین آنان در جناح راست، پایداری بی مانندی از خود نشان دادند؛ به ویژه هشت صد تن از جوانان همدان که تا پای جان پایداری کردند وصد وهشتاد نفر از آنان شهید وزخمی شدند ویازده فرمانده از آنان به شهادت رسید. پرچم از دست هر یک از آنان که به زمین می افتاد، دیگری آن را به دست می گرفت ودر پیکار با رقیب خود «اَزُد» و«بُجَیله» سه هزار از آنان را کشتند. هنگامی که در یکی از شب های جنگ صفین، معاویه با چهار هزار نفر قصد شبیخون زدن به لشکر علی {{ع}} داشت، طایفه همدان از آن آگاهی یافت وتا صبح به صورت آماده باش به نگهبانی پرداخت؛ همان، ص ۲۵۲، ۳۲۹، ۳۳۰)روزی معاویه با لشکریانش وارد جنگ با این طایفه شد؛ ولی او نیز با شکستی چشمگیر میدان نبرد را ترک کرد وگریخت معاویه، طایفه «عک» را به پیکار با آنان فرستاد وهمدانیان چنان بر آنان هجوم آوردند که معاویه چاره ای جز دستور عقب نشینی نداشت. علی {{ع}} از آنان خواست تا سپاهیان سرزمین حمص را سرکوب کنند. همدانیان بر آنان یورش بردند وپس از نبردی دلاورانه آنان را شکست داده تا نزدیکی جایگاه وچادر معاویه به عقب راندند. طایفه همدان همیشه فرمانبردار آن حضرت بودند وهنگامی که با برافراشتن قرآن ها بر نیزه در میان لشکریان علی {{ع}} اختلاف نظر پدید آمد، فرمانده این قبیله به حضرت گفت: ما هیچ اعتراضی نداریم وهر دستوری بدهی، اجرا می کنیم؛ همان، ص ۴۳۴، ۴۳۶، ۴۳۷، ۵۲۰.</ref> [[وزیران]] او خواهند بود<ref>عقد الدرر، ص ۹۷</ref>. باز هم در این باره چنین آمده است: "مردان الهی با [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} همراه هستند؛ مردانی که به [[دعوت]] او پاسخ گفته اند واو را [[یاری]] میکنند. آنان [[وزیران]] ودولتمردان اویند که بار سنگین مسؤولیتهای [[حکومت]] را بر دوش دارند"<ref>نورالابصار، ص ۱۸۷؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۴؛ به نقل از «فتوحات مکیه»</ref>. [[ابن عباس]] میگوید: [[اصحاب کهف]]، [[یاران مهدی]] هستند<ref>الدر المنثور، ج ۴، ص ۲۱۵؛ متقی هندی، برهان، ص ۱۵۰؛ العطر الوردی، ص ۷۰</ref>. [[حلبی]] میگوید: [[اصحاب کهف]] همگی از نژاد عربند وجز به [[عربی]] سخن نمیگویند. آنان [[وزیران مهدی]] هستند<ref>السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵</ref>. از [[روایات]] وسخنان بالا نتیجه میگیریم که بار سنگین [[حکومت]] واداره سرزمینهای پهناور اسلامیرا نمیتوان به دوش هر کس نهاد؛ بلکه افرادی باید این مسؤولیت را بپذیرند که بارها [[آزمایش]] شده، [[شایستگی]] خود را در آزمایشهای گوناگون به اثبات رسانده باشند. از این رو، میبینیم که در رأس [[وزیران]] [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} قرار دارد که یکی از [[پیامبران]] [[اولواالعزم]] است. هم چنین از جمله مسؤولان برجسته حکومتی او [[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابودجانه]] و [[مالک اشتر]] میباشند که [[شایستگی]] [[سرپرستی]] کارها را در روزگار [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} داشتهاند و [[قبیله]] [[همدان]] که برگهای درخشانی را در [[تاریخ اسلام]] ودر روزگار [[حکومت]] [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} به خود اختصاص داده اند، از مسؤولان این حکومتند»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی؛ نجمالدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۱۱۴ - ۱۱۵.</ref>. | «طبیعی است که در حکومتی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده دارد، [[کارگزاران]] ومسؤولان [[حکومت]] نیز باید از بزرگان ونیکان امّت باشند. از این رو، میبینیم در [[روایات]] ترکیب [[دولت]] [[امام مهدی]]{{ع}} را از [[پیامبران]]، [[جانشینان]] آنان، [[تقواپیشگان]] وصالحان روزگار وامّتهای پیشین واز سران وبزرگان [[اصحاب]] [[پیامبر]]{{صل}} بیان میکند که نام برخی از آنان بدین گونه است: [[حضرت عیسی]]{{ع}}، هفت نفر از [[اصحاب کهف]]، [[یوشع وصی موسی]]{{ع}}، [[مؤمن آل فرعون]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]]، [[مالک اشتر نخعی]] و [[قبیله]] [[همدان]]. از [[حضرت عیسی]]{{ع}} در [[روایات]] با واژههای گوناگونی مانند [[وزیر]]، [[جانشین]]، [[فرمانده]] ومسؤول در [[حکومت]] یاد شده است. [[حضرت عیسی]]{{ع}} به [[حضرت مهدی]]{{ع}} میگوید: همانا من به عنوان [[وزیر]] فرستاده شدهام؛ نه [[امیر]] وفرمانروا<ref>ابن طاووس، ملاحم، ص ۸۳؛ ابن حمّاد، فتن، ص ۱۶۰</ref>. [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[وزیر]] [[حضرت قائم]] وپرده دار وجانشین آن [[حضرت]] است<ref>غایة المرام، ص ۶۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰</ref>. آن گاه [[حضرت عیسی]] فرود میآید و مسؤول دریافت [[اموال]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} میشود واصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود<ref>غایة المرام، ص ۶۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "هنگامی که [[امام مهدی|حضرت قائم]] [[آل محمد]]{{صل}} [[قیام]] کند، هفده تن را از پشت [[کعبه]] زنده میگرداند که عبارتند از: [[پنج تن]] از [[قوم]] [[حضرت موسی]]{{ع}}؛ آنان که به [[حق]] [[قضاوت]] کرده وبا [[عدالت]] [[رفتار]] میکنند، هفت نفر از [[اصحاب کهف]]، [[یوشع وصی موسی]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابادجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]]"<ref>عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۳۲؛ دلائل الامامه، ص ۲۷۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۸۹؛ ارشاد، ص ۳۶۵؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۵۶؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۶؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۶</ref>. در روایتی تعداد آنان بیست وهفت نفر گفته شده است و [[قوم موسی]] را چهارده نفر بیان میکند<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳</ref> ودر [[روایت]] دیگری از [[مقداد]] نام برده شده است<ref>مقداد از یاران پیامبر{{صل}} وعلی {{ع}} است.در بزرگی شأن او همین بس که طبق یکی از روایات، خداوند به سبب هفت نفر - که یکی از آنان مقداد است - به شما رزق وروزی می دهد وبه شما یاری می رساند وباران میفرستد. او در موضوع خلافت و [[امامت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} پافشاری داشت و کوشش فراوان کرد. [[پیامبر]]{{صل}} درباره او فرمود: «خداوند مرا فرمان داد تا چهار تن را دوست بدارم: علی {{ع}}، مقداد، ابوذر وسلمان. در روایت دیگر آمده است: «بهشت مشتاق مقداد است. معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۳۱۴). او دوبار هجرت کرد ودر جنگ های گوناگونی شرکت جست ودر جنگ بدر به پیامبر{{صل}} عرض کرد: ما سخن بنی اسرائیل به حضرت موسی را به تو نمی گوییم؛ بلکه می گوییم در کنار تو ودر رکابت با دشمن می جنگیم. مقداد در روزگار حکومت امیر {{ع}} جزء شرطة الخمیس بود. سرانجام مقداد در هفتاد سالگی در سرزمینی به نام «جرف» در فاصله سی میلی از مدینه به سرای جاودانه شتافت وپیکرش را مردم بر دوش گرفته وتا بقیع تشیع کردند ودر آن جا به خاک سپردند؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۴۵؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۴۰۹.</ref> [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: "... [[سپاهیان]] در پیشاپیش [[حضرت مهدی]]{{ع}} قرار میگیرند وقبیله [[همدان]]<ref>همدان قبیله ای بزرگ در یمن است. آنان پس از جنگ تبوک، نمایندگانی را به حضور پیامبر فرستادند وحضرت در سال نهم امیرمؤمنان {{ع}} را به یمن فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. پس از قرائت پیام پیامبر{{صل}} همه آنان اسلام آوردند. علی {{ع}} در نامه ای خبر اسلام آوردن طایفه همدان را به پیامبر نوشت ودر آن نامه سه بار بر همدان درود فرستاد و پیامبر{{صل}} پس از خواندن نامه به شکرانه این خبر، سجده شکر به جای آورد؛ کامل ابن اثیر، ج ۱، ص ۲۶، ۲۹، ۳۰. امام علی {{ع}} در مدح آنان چنین سروده است: «همدانیان صاحبان دین واخلاق نیکند، دینشان، شجاعت آنان وقهرشان بر دشمنان به هنگام رویارویی، آنان را زینت بخشیده است. اگر من دربان بهشت می بودم، به همدانیان می گفتم: به سلامت به آن وارد شوید.عقدالفرید، ج ۴، ص ۳۳۹؛ وقعة صفین، ص ۲۷۴. آن حضرت در پاسخ به تهدیدات معاویه، توانایی ونیرومندی قبیله همدان را به رخ او کشید وفرمود: «هنگامی که مرگ را مرگی سرخ یافتم، پس طایفه همدان را بسیج کردم وآنان نیز قبیله حمیر را.وقعة صفین، ص ۴۳. هنگامی که علی {{ع}} مردم را برای جنگ با معاویه بسیج می کرد، فردی به حضرت اعتراض کرد. وچون ممکن بود در گردآوری سپاه اختلال پدید آید شاهدان واقعه با مشت ولگد به زندگانی او پایان دادند وحضرت دیه او را پرداخت.همان، ص ۹۴، ۹۵. طایفه همدان یکی از سه طایفه ای بود که بالاترین تعداد رزمندگان لشکر حضرت علی {{ع}} را تشکیل می دادند.همان،ص ۲۹۰. در یکی از پیکارهای صفین آنان در جناح راست، پایداری بی مانندی از خود نشان دادند؛ به ویژه هشت صد تن از جوانان همدان که تا پای جان پایداری کردند وصد وهشتاد نفر از آنان شهید وزخمی شدند ویازده فرمانده از آنان به شهادت رسید. پرچم از دست هر یک از آنان که به زمین می افتاد، دیگری آن را به دست می گرفت ودر پیکار با رقیب خود «اَزُد» و«بُجَیله» سه هزار از آنان را کشتند. هنگامی که در یکی از شب های جنگ صفین، معاویه با چهار هزار نفر قصد شبیخون زدن به لشکر علی {{ع}} داشت، طایفه همدان از آن آگاهی یافت وتا صبح به صورت آماده باش به نگهبانی پرداخت؛ همان، ص ۲۵۲، ۳۲۹، ۳۳۰)روزی معاویه با لشکریانش وارد جنگ با این طایفه شد؛ ولی او نیز با شکستی چشمگیر میدان نبرد را ترک کرد وگریخت معاویه، طایفه «عک» را به پیکار با آنان فرستاد وهمدانیان چنان بر آنان هجوم آوردند که معاویه چاره ای جز دستور عقب نشینی نداشت. علی {{ع}} از آنان خواست تا سپاهیان سرزمین حمص را سرکوب کنند. همدانیان بر آنان یورش بردند وپس از نبردی دلاورانه آنان را شکست داده تا نزدیکی جایگاه وچادر معاویه به عقب راندند. طایفه همدان همیشه فرمانبردار آن حضرت بودند وهنگامی که با برافراشتن قرآن ها بر نیزه در میان لشکریان علی {{ع}} اختلاف نظر پدید آمد، فرمانده این قبیله به حضرت گفت: ما هیچ اعتراضی نداریم وهر دستوری بدهی، اجرا می کنیم؛ همان، ص ۴۳۴، ۴۳۶، ۴۳۷، ۵۲۰.</ref> [[وزیران]] او خواهند بود<ref>عقد الدرر، ص ۹۷</ref>. باز هم در این باره چنین آمده است: "مردان الهی با [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} همراه هستند؛ مردانی که به [[دعوت]] او پاسخ گفته اند واو را [[یاری]] میکنند. آنان [[وزیران]] ودولتمردان اویند که بار سنگین مسؤولیتهای [[حکومت]] را بر دوش دارند"<ref>نورالابصار، ص ۱۸۷؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۴؛ به نقل از «فتوحات مکیه»</ref>. [[ابن عباس]] میگوید: [[اصحاب کهف]]، [[یاران مهدی]] هستند<ref>الدر المنثور، ج ۴، ص ۲۱۵؛ متقی هندی، برهان، ص ۱۵۰؛ العطر الوردی، ص ۷۰</ref>. [[حلبی]] میگوید: [[اصحاب کهف]] همگی از نژاد عربند وجز به [[عربی]] سخن نمیگویند. آنان [[وزیران مهدی]] هستند<ref>السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵</ref>. از [[روایات]] وسخنان بالا نتیجه میگیریم که بار سنگین [[حکومت]] واداره سرزمینهای پهناور اسلامیرا نمیتوان به دوش هر کس نهاد؛ بلکه افرادی باید این مسؤولیت را بپذیرند که بارها [[آزمایش]] شده، [[شایستگی]] خود را در آزمایشهای گوناگون به اثبات رسانده باشند. از این رو، میبینیم که در رأس [[وزیران]] [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} قرار دارد که یکی از [[پیامبران]] [[اولواالعزم]] است. هم چنین از جمله مسؤولان برجسته حکومتی او [[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابودجانه]] و [[مالک اشتر]] میباشند که [[شایستگی]] [[سرپرستی]] کارها را در روزگار [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} داشتهاند و [[قبیله]] [[همدان]] که برگهای درخشانی را در [[تاریخ اسلام]] ودر روزگار [[حکومت]] [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} به خود اختصاص داده اند، از مسؤولان این حکومتند»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی؛ نجمالدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۱۱۴ - ۱۱۵.</ref>. |
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۴۳
کارگزاران دولت امام مهدی چه کسانی هستند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر پس از ظهور / حکومت جهانی امام مهدی |
مدخل اصلی | کارگزاران حکومت مهدی |
کارگزاران دولت امام مهدی(ع) چه کسانی هستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیت الله نجمالدین طبسی در کتاب «چشم اندازی به حکومت مهدی» در اينباره گفته است:
«طبیعی است که در حکومتی که امام مهدی(ع) رهبری آن را به عهده دارد، کارگزاران ومسؤولان حکومت نیز باید از بزرگان ونیکان امّت باشند. از این رو، میبینیم در روایات ترکیب دولت امام مهدی(ع) را از پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان وصالحان روزگار وامّتهای پیشین واز سران وبزرگان اصحاب پیامبر(ص) بیان میکند که نام برخی از آنان بدین گونه است: حضرت عیسی(ع)، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مالک اشتر نخعی و قبیله همدان. از حضرت عیسی(ع) در روایات با واژههای گوناگونی مانند وزیر، جانشین، فرمانده ومسؤول در حکومت یاد شده است. حضرت عیسی(ع) به حضرت مهدی(ع) میگوید: همانا من به عنوان وزیر فرستاده شدهام؛ نه امیر وفرمانروا[۱]. حضرت عیسی(ع) وزیر حضرت قائم وپرده دار وجانشین آن حضرت است[۲]. آن گاه حضرت عیسی فرود میآید و مسؤول دریافت اموال حضرت قائم(ع) میشود واصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود[۳]. امام صادق(ع) میفرماید: "هنگامی که حضرت قائم آل محمد(ص) قیام کند، هفده تن را از پشت کعبه زنده میگرداند که عبارتند از: پنج تن از قوم حضرت موسی(ع)؛ آنان که به حق قضاوت کرده وبا عدالت رفتار میکنند، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابادجانه انصاری و مالک اشتر"[۴]. در روایتی تعداد آنان بیست وهفت نفر گفته شده است و قوم موسی را چهارده نفر بیان میکند[۵] ودر روایت دیگری از مقداد نام برده شده است[۶] حضرت علی(ع) میفرماید: "... سپاهیان در پیشاپیش حضرت مهدی(ع) قرار میگیرند وقبیله همدان[۷] وزیران او خواهند بود[۸]. باز هم در این باره چنین آمده است: "مردان الهی با مهدی(ع) همراه هستند؛ مردانی که به دعوت او پاسخ گفته اند واو را یاری میکنند. آنان وزیران ودولتمردان اویند که بار سنگین مسؤولیتهای حکومت را بر دوش دارند"[۹]. ابن عباس میگوید: اصحاب کهف، یاران مهدی هستند[۱۰]. حلبی میگوید: اصحاب کهف همگی از نژاد عربند وجز به عربی سخن نمیگویند. آنان وزیران مهدی هستند[۱۱]. از روایات وسخنان بالا نتیجه میگیریم که بار سنگین حکومت واداره سرزمینهای پهناور اسلامیرا نمیتوان به دوش هر کس نهاد؛ بلکه افرادی باید این مسؤولیت را بپذیرند که بارها آزمایش شده، شایستگی خود را در آزمایشهای گوناگون به اثبات رسانده باشند. از این رو، میبینیم که در رأس وزیران حکومت مهدی(ع)، حضرت عیسی(ع) قرار دارد که یکی از پیامبران اولواالعزم است. هم چنین از جمله مسؤولان برجسته حکومتی او سلمان فارسی، مقداد، ابودجانه و مالک اشتر میباشند که شایستگی سرپرستی کارها را در روزگار پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) داشتهاند و قبیله همدان که برگهای درخشانی را در تاریخ اسلام ودر روزگار حکومت علی بن ابی طالب(ع) به خود اختصاص داده اند، از مسؤولان این حکومتند»[۱۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«در حکومتی که رهبری آن به عهده حضرت مهدی (ع) است، کارگزاران و مسئولان حکومت او نیز باید از بزرگان و نیکان امت باشند. از این رو در روایات، ترکیب دولت حضرت مهدی (ع) را از پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار معرفی میکند. در روایتی میخوانیم که حضرت عیسی (ع) به حضرت مهدی (ع) میگوید: "همانا من به عنوان وزیر فرستاده شدهام نه امیر و فرمانروا"[۱۳]. همچنین در روایتی آمده است که حضرت عیسی (ع) وزیر حضرت قائم (ع) و پردهدار و جانشین آن حضرت است[۱۴]. و نیز در روایتی دیگر آمده است: "...آنگاه عیسی فرود میآید و مسئول دریافت اموال حضرت قائم (ع) میشود و اصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود"[۱۵]. حضرت علی (ع) میفرماید: "...سپاهیان در پیشاپیش حضرت مهدی (ع) قرار میگیرند و قبیله همدان وزیران او خواهند بود"[۱۶]. و نیز در روایت میخوانیم: "مردان الهی با مهدی (ع) همراه هستند، مردانی که به دعوت او پاسخ گفتهاند و او را یاری میکنند. آنان وزیران و دولتمردان اویند که بار سنگین مسئولیتهای حکومت را بر دوش دارند"[۱۷]»[۱۸]. |
۲. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«در حکومتی که رهبری آن به عهده حضرت مهدی (ع) است، کارگزاران و مسؤولان حکومت او نیز باید از بزرگان و نیکان امت باشند. از این رو در روایات، ترکیب دولت حضرت مهدی (ع) را از پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار معرفی میکند. در روایتی میخوانیم که حضرت عیسی (ع) به حضرت مهدی (ع) میگوید: همانا من به عنوان وزیر فرستاده شدهام نه امیر و فرمانروا[۱۹]. همچنین در روایتی آمده است که حضرت عیسی (ع) وزیر حضرت قائم (ع) و پرده دار و جانشین آن حضرت است[۲۰]. و نیز در روایتی دیگر آمده است: ... آن گاه عیسی فرود میآید و مسئول دریافت اموال حضرت قائم (ع) میشود و اصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود[۲۱]. حضرت علی (ع) میفرماید: ... سپاهیان در پیشاپیش حضرت مهدی (ع) قرار میگیرند و قبیله هَمْدان وزیران او خواهند بود[۲۲] و نیز در روایتی میخوانیم: مردان الهی با مهدی (ع) همراه هستند، مردانی که به دعوت او پاسخ گفتهاند و او را یاری میکنند. آنان وزیران و دولت مردان اویند که بار سنگین مسئولیتهای حکومت را بر دوش دارند[۲۳]»[۲۴]. |
۳. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«در حکومتی که امام مهدی (ع) رهبری آن را به عهده دارد، کارگزاران و مسؤولان حکومت نیز باید از بزرگان و نیکان امت باشند. روایات، ترکیب دولت امام مهدی (ع) را از پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار و امتهای پیشین و از سران و بزرگان اصحاب پیامبر (ص) بیان میکند که نام برخی از آنان بدینگونه است: حضرت عیسی (ع)، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی (ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابو دجانه انصاری، مالک اشتر نخعی و قبیله همدان[۲۵]»[۲۶].
|
پرسشهای وابسته
- امام مهدی چه مناطقی را به تصرف در میآورد؟ (پرسش)
- در حکومت امام مهدی که همه مؤمن هستند چه ضرورتی دارد دولت قدرتمند وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- ضرورت نصب الهی آخرین حاکم جهانی از دیدگاه امامیه چیست؟ (پرسش)
- برخورد امام مهدی با کارگزاران حکومتی چگونه است؟ (پرسش)
- امام مهدی با کدام دین بر عالم حکومت میکند؟ (پرسش)
- مردم اعم از کودک و نوجوان و جوان (مرد و زن) در حکومت امام مهدی چه نقشی بر عهده دارند؟ (پرسش)
- تشکیل حکومت جهانی توسط امام مهدی چه آثاری دارد؟ (پرسش)
- اساس حکومت امام مهدی بر چه پایهای استوار است و قدرت امام از چه عواملی نشئت میگیرد؟ (پرسش)
- اگر دولت امام مهدی کریمه است چرا منافقان در آن دولت ذلیل میشوند؟ زیرا دولت امام علی منافقان جایگاه یافتند و دورویی نمودند؟ (پرسش)
- نقش علما در حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- موضع افراد در برابر حکومت امام مهدی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- موضع امام مهدی در برابر مسائل و نهادهای گوناگون بینالمللی چیست؟ (پرسش)
- حکومت امام مهدی چگونه با سخن حضرت سلیمان: "رَب اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْکاً لا ینْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی..." جمع میشود؟ (پرسش)
- چرا پیشوایان معصوم با آن قدرتی که خداوند به آنها داده بود حکومت واحد جهانی تشکیل ندادند؟ (پرسش)
- چه کسانی صلاحیت مدیریت جهان را دارند؟ (پرسش)
- روشهای تربیتی امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- نتایج تربیت اسلامی در دولت امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- مراد از خونخواهی امام حسین توسط امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- توزیع رایگان اموال میان مردم در حکومت امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- گردش ایام در دوران امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- دین جهانی غالب در زمان امامت امام مهدی چه دینی خواهد بود؟ (پرسش)
- وضعیت بازرگانی در حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- شیوه حکم کردن و داوری امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- امام مهدی چه کشورها و شهرهایی را به تصرف خود در میآورد؟ (پرسش)
- در قرآن آمده که در آخر الزمان حضرت عیسی ظهور خواهد کرد و همه باید از او پیروی کنند آیا مسلمانان نیز باید از او پیروی کنند؟ (پرسش)
- از آنجاکه حکومت امام مهدی بر اساس قرآن و اسلام است، آیا میتوان گفت سیاست و دیانت از هم جدا نیستند؟ (پرسش)
- در زمان ظهور امام مهدی حاکم اسلامی از کدام گروه مسلمین خواهد بود؟ (پرسش)
- چگونه امام مهدی میتواند حکومت واحدی تشکیل دهد و همه مکاتب و ادیان را گردهم آورد؟ (پرسش)
- سیمای دوران ظهور و دوران حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- اصلاحات و قضاوتهای امام مهدی به چه چیز تعبیر شده است؟ (پرسش)
- خداوند متعال چه عنایتی به جهت پیروزی امام مهدی هنگام ظهور انجام خواهد داد؟ (پرسش)
- بهره مردم دوره ظهور از اجتهاد چگونه و به چه میزان خواهد بود؟ (پرسش)
- در روایات آمده هرکس دعای عهد را چهل صباح بخواند در زمان ظهور حضرت زنده خواهد شد. این زنده شدن چه کیفیتی دارد؟ (پرسش)
- آیا منظور از زنده شدن در زمان ظهور، رجعت است یا پیش از رجعت این موضوع محقق خواهد شد؟ (پرسش)
- با توجه به جمله «مؤتزرا کفنی شاهرا سیفی» در دعای عهد آیا هنگامی که از قبر بیرون میآییم کفن پوشیدهایم یا لباس؟ (پرسش)
- منظور از فراز «شاهرا سیفی» در دعای عهد چیست؟ (پرسش)
- معنای این جمله از پیامبر که در خطبه غدیر درباره امام مهدی فرمود ألا انه الغراف من بحر العمیق چیست؟ (پرسش)
- آیا با تکمیل عقول و تهذیب نفوس بدون نیاز به امام معصوم به احکام واقعی دسترسی پیدا میکنند؟ (پرسش)
- درباره حکومت جهانی امام مهدی توضیح دهید (پرسش)
- حکومت امام مهدی چگونه جهانی میشود؟ (پرسش)
- علل به وجود آمدن وحشت در دل دشمنان هنگام ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- نخستین برنامه امام مهدی پس از ظهور چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی نخستین پرچم مبارزه را به کجا میفرستد؟ (پرسش)
- امام مهدی پس از فتح عراق به جنگ با چه کسانی میرود؟ (پرسش)
- موضوع نخستین دادگاهی که امام مهدی پس از ظهور تشکیل میدهد چیست؟ (پرسش)
- نخستین سپاه امام مهدی به کجا میرود؟ (پرسش)
- آیا حکومت امام مهدی نژادی است؟ (پرسش)
- رمز حمله سپاه امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- منظور از امت معدوده چیست؟ (پرسش)
- چه واکنشیهایی نسبت به تشکیل حکومت امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا نوع حکومت امام مهدی همانند سایر حکومتها است؟ (پرسش)
- آیا انقلاب مهدی الزاماً به حکومت واحد جهانی میانجامد؟ (پرسش)
- آیا در حکومت امام مهدی تمام مردم اصلاح خواهند شد؟ (پرسش)
- با توجه به پیشرفت اعجابآور تسلیحات نظامی چگونه ممکن است امام مهدی با شمشیر بر دشمنان غلبه کند؟ (پرسش)
- چگونه یک فرد میتواند سرنوشت بشریت را تغییر دهد؟ (پرسش)
- امام با چه زبانی با مردم زمان ظهور صحبت خواهد کرد؟ (پرسش)
- در روز موعود به چه روشی تغییر صورت میگیرد؟ (پرسش)
- آیا یک فرد میتواند سرنوشت بشریت را تغییر دهد؟ (پرسش)
- آیا حکومت امام مهدی جهانی است؟ (پرسش)
- آیا اجرای انقلاب جهانی به وسیله یک فرد (امام مهدی) ممکن است؟ (پرسش)
- آیا انقلاب مهدی الزاما به حکومت واحد جهانی میانجامد؟ (پرسش)
- تصویر کلی و اوضاع عمومی جهان در عصر دولت مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- کارگزاران دولت و فرماندهان لشکری و کشوری امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- آیا مهدی در زمان حکومتش از امکانات جنگی و ارتباطی روز استفاده میکند؟ (پرسش)
- حکمت مشارکت حضرت مسیح در تشکیل حکومت جهانی چیست؟ (پرسش)
- منجی و رهبر در حکومت عدل توحیدی جهانی کیست؟ (پرسش)
- حضرت مهدی از ستمگرانی که از دنیا رفتهاند چگونه انتقام میگیرد؟ (پرسش)
- اگر حکومت امام مهدی حکومت عدل جهانی است پس چرا به شهادت میرسد؟ (پرسش)
- حکمت مشارکت حضرت مسیح در حکومت عدل جهانی چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی با چه طوایفی به نبرد میپردازد؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه فرقه بتریه را نابود میکند؟ (پرسش)
- در زمان امام مهدی مجتهدان اجتهاد میکنند یا نه؟ (پرسش)
- با وجودی که حضرت عیسی پیامبر است چرا ریاست حکومت جهانی برای امام مهدی است؟ (پرسش)
- چه ارتباطی میان جامعه مهدوی و مدینه فاضله وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا پیامبران در حکومت امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)
- سرنوشت اقلیتهای دینی در حکومت حضرت مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان حکومت جهانی اسلام و غیبت امام مهدی است؟ (پرسش)
- مقبولیت عمومی حکومت امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه شهر ارمینیه را به تصرف خود در میآورد؟ (پرسش)
- چرا بحث از حکومت امام مهدی جنبه کلامی پیدا میکند؟ (پرسش)
- چرا حکومت جهانی امام مهدی همه ملتها و اقوام را در بر میگیرد؟ (پرسش)
- مبانی جامعهشناختی و دولتشناختی حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای زندگی اجتماعی در حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- از منظر فلسفه تاریخ چه ضرورتی بر تشکیل حکومت امام مهدی میباشد؟ (پرسش)
- مشخصات کلی حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- وضعیت سیاسی در زمان حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت اجتماعی در زمان حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت اقتصادی در زمان حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- مبانی انسان شناختی حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- وضعیت پیشرفتهای قضایی در عصر حکومت امام مهدی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- وضعیت ادیان و اقلیتهای دینی در حکومت امام مهدی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- ظهور و شکلگیری حکومت امام مهدی نیازمند چه شرایطی است؟ (پرسش)
- چرا حکومت امام مهدی باید بر شریعت الهی مبتنی باشد؟ (پرسش)
- آیا دولت امام مهدی آخرین دولت است؟ (پرسش)
- تفاوت ظهور و خروج و قیام چیست؟ (پرسش)
- محدوده حکومت و سلطنت امام مهدی کجاست؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی میتواند بدون خونریزی و جنگ به حکومت برسد؟ (پرسش)
- امام مهدی ممالک متفاوت را چگونه فتح میکند؟ (پرسش)
- کیفیت رویارویی سپاه امام مهدی با بنی امیه چگونه است؟ (پرسش)
- امام مهدی پس از ظهور چه اصلاحاتی در مدینه انجام میدهند؟ (پرسش)
- موانع اهداف امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا در حکومت امام مهدی تشریفات و اسراف برچیده میشود؟ (پرسش)
- آیا مردم در زمان حکومت حضرت مهدی از زندگی خشنود و راضیاند؟ (پرسش) (پرسش)
- آیا امام مهدی با اجبار اسلام را در جهان پیاده میکنند؟ (پرسش)
- چرا عدهای آن حضرت و دینش را انکار میکنند؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ابن طاووس، ملاحم، ص ۸۳؛ ابن حمّاد، فتن، ص ۱۶۰
- ↑ غایة المرام، ص ۶۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰
- ↑ غایة المرام، ص ۶۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰
- ↑ عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۳۲؛ دلائل الامامه، ص ۲۷۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۸۹؛ ارشاد، ص ۳۶۵؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۵۶؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۶؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۶
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳
- ↑ مقداد از یاران پیامبر(ص) وعلی (ع) است.در بزرگی شأن او همین بس که طبق یکی از روایات، خداوند به سبب هفت نفر - که یکی از آنان مقداد است - به شما رزق وروزی می دهد وبه شما یاری می رساند وباران میفرستد. او در موضوع خلافت و امامت امیرالمؤمنین(ع) پافشاری داشت و کوشش فراوان کرد. پیامبر(ص) درباره او فرمود: «خداوند مرا فرمان داد تا چهار تن را دوست بدارم: علی (ع)، مقداد، ابوذر وسلمان. در روایت دیگر آمده است: «بهشت مشتاق مقداد است. معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۳۱۴). او دوبار هجرت کرد ودر جنگ های گوناگونی شرکت جست ودر جنگ بدر به پیامبر(ص) عرض کرد: ما سخن بنی اسرائیل به حضرت موسی را به تو نمی گوییم؛ بلکه می گوییم در کنار تو ودر رکابت با دشمن می جنگیم. مقداد در روزگار حکومت امیر (ع) جزء شرطة الخمیس بود. سرانجام مقداد در هفتاد سالگی در سرزمینی به نام «جرف» در فاصله سی میلی از مدینه به سرای جاودانه شتافت وپیکرش را مردم بر دوش گرفته وتا بقیع تشیع کردند ودر آن جا به خاک سپردند؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۴۵؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۴۰۹.
- ↑ همدان قبیله ای بزرگ در یمن است. آنان پس از جنگ تبوک، نمایندگانی را به حضور پیامبر فرستادند وحضرت در سال نهم امیرمؤمنان (ع) را به یمن فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. پس از قرائت پیام پیامبر(ص) همه آنان اسلام آوردند. علی (ع) در نامه ای خبر اسلام آوردن طایفه همدان را به پیامبر نوشت ودر آن نامه سه بار بر همدان درود فرستاد و پیامبر(ص) پس از خواندن نامه به شکرانه این خبر، سجده شکر به جای آورد؛ کامل ابن اثیر، ج ۱، ص ۲۶، ۲۹، ۳۰. امام علی (ع) در مدح آنان چنین سروده است: «همدانیان صاحبان دین واخلاق نیکند، دینشان، شجاعت آنان وقهرشان بر دشمنان به هنگام رویارویی، آنان را زینت بخشیده است. اگر من دربان بهشت می بودم، به همدانیان می گفتم: به سلامت به آن وارد شوید.عقدالفرید، ج ۴، ص ۳۳۹؛ وقعة صفین، ص ۲۷۴. آن حضرت در پاسخ به تهدیدات معاویه، توانایی ونیرومندی قبیله همدان را به رخ او کشید وفرمود: «هنگامی که مرگ را مرگی سرخ یافتم، پس طایفه همدان را بسیج کردم وآنان نیز قبیله حمیر را.وقعة صفین، ص ۴۳. هنگامی که علی (ع) مردم را برای جنگ با معاویه بسیج می کرد، فردی به حضرت اعتراض کرد. وچون ممکن بود در گردآوری سپاه اختلال پدید آید شاهدان واقعه با مشت ولگد به زندگانی او پایان دادند وحضرت دیه او را پرداخت.همان، ص ۹۴، ۹۵. طایفه همدان یکی از سه طایفه ای بود که بالاترین تعداد رزمندگان لشکر حضرت علی (ع) را تشکیل می دادند.همان،ص ۲۹۰. در یکی از پیکارهای صفین آنان در جناح راست، پایداری بی مانندی از خود نشان دادند؛ به ویژه هشت صد تن از جوانان همدان که تا پای جان پایداری کردند وصد وهشتاد نفر از آنان شهید وزخمی شدند ویازده فرمانده از آنان به شهادت رسید. پرچم از دست هر یک از آنان که به زمین می افتاد، دیگری آن را به دست می گرفت ودر پیکار با رقیب خود «اَزُد» و«بُجَیله» سه هزار از آنان را کشتند. هنگامی که در یکی از شب های جنگ صفین، معاویه با چهار هزار نفر قصد شبیخون زدن به لشکر علی (ع) داشت، طایفه همدان از آن آگاهی یافت وتا صبح به صورت آماده باش به نگهبانی پرداخت؛ همان، ص ۲۵۲، ۳۲۹، ۳۳۰)روزی معاویه با لشکریانش وارد جنگ با این طایفه شد؛ ولی او نیز با شکستی چشمگیر میدان نبرد را ترک کرد وگریخت معاویه، طایفه «عک» را به پیکار با آنان فرستاد وهمدانیان چنان بر آنان هجوم آوردند که معاویه چاره ای جز دستور عقب نشینی نداشت. علی (ع) از آنان خواست تا سپاهیان سرزمین حمص را سرکوب کنند. همدانیان بر آنان یورش بردند وپس از نبردی دلاورانه آنان را شکست داده تا نزدیکی جایگاه وچادر معاویه به عقب راندند. طایفه همدان همیشه فرمانبردار آن حضرت بودند وهنگامی که با برافراشتن قرآن ها بر نیزه در میان لشکریان علی (ع) اختلاف نظر پدید آمد، فرمانده این قبیله به حضرت گفت: ما هیچ اعتراضی نداریم وهر دستوری بدهی، اجرا می کنیم؛ همان، ص ۴۳۴، ۴۳۶، ۴۳۷، ۵۲۰.
- ↑ عقد الدرر، ص ۹۷
- ↑ نورالابصار، ص ۱۸۷؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۴؛ به نقل از «فتوحات مکیه»
- ↑ الدر المنثور، ج ۴، ص ۲۱۵؛ متقی هندی، برهان، ص ۱۵۰؛ العطر الوردی، ص ۷۰
- ↑ السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵
- ↑ طبسی؛ نجمالدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۱۱۴ - ۱۱۵.
- ↑ ملاحم، ابن طاووس، ص ۸۳؛ الفتن، ابن حماد، ص ۱۶۰.
- ↑ غایة المرام، ص ۶۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰.
- ↑ همان.
- ↑ عقد الدرر، ص ۹۷.
- ↑ وافى، ج ۲، ص ۱۱۴، به نقل از فتوحات مکیة؛ نور الابصار، ص ۱۸۷.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۲۳۱، ۲۳۲.
- ↑ ملاحم، ابن طاووس، ص ۸۳؛ الفتن، ابن حماد، ص ۱۶۰
- ↑ غایه المرام، ص ۶۹۷؛ حلیه الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰
- ↑ غایه المرام، ص ۶۹۷؛ حلیه الابرار، ج ۲، ص ۶۲۰
- ↑ عقدالدرر، ص ۹۷
- ↑ وافی، ج ۲، ص ۱۱۴، به نقل از فتوحات مکیه؛ نورالابصار، ص ۱۸۷
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۶۰۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۶؛ عقد الدرر، ص ۹۷؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۸۹.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۵۷۴.