بصره در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '''']] == پانویس == {{پانویس}}' به '''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
* [[امام علی|علی]] در زمان [[خلافت]] خویش با [[شورشیان]] بصره جنگید و آن درگیری به [[جنگ جمل]] [[شهرت]] یافت. در [[نهج البلاغه]]، در موارد متعددی [[امام علی|امیر المؤمنین]] از بصره و [[مردم]] آن [[مذمت]] کرده است، از جمله: {{متن حدیث| "لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ{{صل}} وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا"}}<ref>سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر</ref> که نشاندهنده [[تفکرات]] [[انحرافی]] و موضعگیریهای مخالف با [[اهل بیت]] است. بصره در آغاز مرکز طرفداران [[عثمان]] بود، ولی پس از [[خلافت]] [[امام علی|علی]] مرکز [[تشیع]] شد، اما همچنان کسانی در آنجا نسبت به [[آل علی]]، عناد داشتند. [[امام صادق]] در [[حدیثی]] فرموده است: پس از کشته شدن [[امام حسین|حسین بن علی]] همه چیزو همه کس بر آن [[حضرت]] گریست، مگر سه چیز: بصره، [[دمشق]] و [[آل]] [[حکم]] بن عاص<ref>بحار الانوار،ج ۵۷، ص ۲۰۵</ref> واین [[کلام]] [[علی]] معروف است که به [[ابن عباس]]، [[والی]] آن [[حضرت]] بر بصره، نوشت: {{متن حدیث|"َ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ "}}<ref>بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۴۹۲، نهج البلاغه(صبحی صالح)نامه ۱۸</ref> بدان که بصره، فرودگاه [[شیطان]] و کشتارگاه فتنههاست. | * [[امام علی|علی]] در زمان [[خلافت]] خویش با [[شورشیان]] بصره جنگید و آن درگیری به [[جنگ جمل]] [[شهرت]] یافت. در [[نهج البلاغه]]، در موارد متعددی [[امام علی|امیر المؤمنین]] از بصره و [[مردم]] آن [[مذمت]] کرده است، از جمله: {{متن حدیث| "لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ{{صل}} وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا"}}<ref>سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر</ref> که نشاندهنده [[تفکرات]] [[انحرافی]] و موضعگیریهای مخالف با [[اهل بیت]] است. بصره در آغاز مرکز طرفداران [[عثمان]] بود، ولی پس از [[خلافت]] [[امام علی|علی]] مرکز [[تشیع]] شد، اما همچنان کسانی در آنجا نسبت به [[آل علی]]، عناد داشتند. [[امام صادق]] در [[حدیثی]] فرموده است: پس از کشته شدن [[امام حسین|حسین بن علی]] همه چیزو همه کس بر آن [[حضرت]] گریست، مگر سه چیز: بصره، [[دمشق]] و [[آل]] [[حکم]] بن عاص<ref>بحار الانوار،ج ۵۷، ص ۲۰۵</ref> واین [[کلام]] [[علی]] معروف است که به [[ابن عباس]]، [[والی]] آن [[حضرت]] بر بصره، نوشت: {{متن حدیث|"َ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ "}}<ref>بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۴۹۲، نهج البلاغه(صبحی صالح)نامه ۱۸</ref> بدان که بصره، فرودگاه [[شیطان]] و کشتارگاه فتنههاست. | ||
*در [[نهضت]] [[عاشورا]]، [[امام حسین]] به شش نفر از شخصیتهای بصره [[نامه]] نوشت و آنان را به [[یاری]] خویش برای گرفتن [[حق]]، [[دعوت]] کرد. این شش نفر که هر کدام، [[رئیس]] گروهی بودند، عبارت بودند از: [[مالک بن مسمع]]، [[احنف بن قیس]]، [[منذر بن جارود]]، [[مسعود بن عمرو]]، [[قیس بن هیثم]] و [[عمر بن عبیدالله]]. نامهرسان و پیک [[امام حسین]]{{ع}} برای رساندن این [[پیام]]، غلامش [[سلیمان]] بود. برخی از اینان، به [[امام]] جواب سرد دادند، برخی فرستاده [[امام]] را نزد [[ابن زیاد]] فرستادند. از شخصیتهای بصره، [[یزید]] بن مسعود به ندای [[امام]] لبیک گفت و با تشکیل جلسه، [[قبایل]] [[عرب]] را به [[یاری]] آن [[حضرت]] [[دعوت]] کرد، آنان نیز خوشحال شده، اعلام [[حمایت]] کردند. در پی آن نامهای به [[امام]] نوشت و اعلام هر گونه [[حمایت]] و [[یاری]] کرد. ولی [[نامه]]، [[روز عاشورا]] وقتی به دست [[امام حسین]] رسید که [[اصحاب]] و یارانش [[شهید]] شده بودند. از سوی دیگر، [[یزید]] بن مسعود وقتی آماده [[یاری]] [[امام]] شده بود که خبر [[شهادت]] آن [[حضرت]] به بصره رسید<ref>حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۷</ref> [[یزید بن نبیط بصری]] نیز به اتفاق دو پسر و غلامش به ندای [[امام]] لبیک گفته، خود را به [[مکه]] رساندند و از آنجا همراه [[امام]] به [[کربلا]] آمدند و [[شهید]] شدند<ref>حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۸</ref>. گرچه برخی از [[شهدای کربلا]] از [[شیعیان]] بصره بودند، اما بصره در مجموع، موضع شایستهای در برابر [[امام حسین|ابا عبدالله]] و [[نهضت]] او نداشت. سابقهاش نیز در [[حمایت]] از [[اهل بیت]]، خوب نبود. امروز، [[مردم بصره]] اغلب [[شیعه [[اثناعشریه|اثنی عشری]]اند و بخشی هم اخباری.از [[غلات]] [[شیعه]] هم چون [[شیخیه]] و [[صوفیه]] در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، [[ایرانی]] تبارند و [[فارسی]] و ترکی را هم مثل [[عربی]] میدانند و با آن تکلم میکنند<ref>ر.ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶</ref><ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۷۸.</ref>. | *در [[نهضت]] [[عاشورا]]، [[امام حسین]] به شش نفر از شخصیتهای بصره [[نامه]] نوشت و آنان را به [[یاری]] خویش برای گرفتن [[حق]]، [[دعوت]] کرد. این شش نفر که هر کدام، [[رئیس]] گروهی بودند، عبارت بودند از: [[مالک بن مسمع]]، [[احنف بن قیس]]، [[منذر بن جارود]]، [[مسعود بن عمرو]]، [[قیس بن هیثم]] و [[عمر بن عبیدالله]]. نامهرسان و پیک [[امام حسین]]{{ع}} برای رساندن این [[پیام]]، غلامش [[سلیمان]] بود. برخی از اینان، به [[امام]] جواب سرد دادند، برخی فرستاده [[امام]] را نزد [[ابن زیاد]] فرستادند. از شخصیتهای بصره، [[یزید]] بن مسعود به ندای [[امام]] لبیک گفت و با تشکیل جلسه، [[قبایل]] [[عرب]] را به [[یاری]] آن [[حضرت]] [[دعوت]] کرد، آنان نیز خوشحال شده، اعلام [[حمایت]] کردند. در پی آن نامهای به [[امام]] نوشت و اعلام هر گونه [[حمایت]] و [[یاری]] کرد. ولی [[نامه]]، [[روز عاشورا]] وقتی به دست [[امام حسین]] رسید که [[اصحاب]] و یارانش [[شهید]] شده بودند. از سوی دیگر، [[یزید]] بن مسعود وقتی آماده [[یاری]] [[امام]] شده بود که خبر [[شهادت]] آن [[حضرت]] به بصره رسید<ref>حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۷</ref> [[یزید بن نبیط بصری]] نیز به اتفاق دو پسر و غلامش به ندای [[امام]] لبیک گفته، خود را به [[مکه]] رساندند و از آنجا همراه [[امام]] به [[کربلا]] آمدند و [[شهید]] شدند<ref>حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۸</ref>. گرچه برخی از [[شهدای کربلا]] از [[شیعیان]] بصره بودند، اما بصره در مجموع، موضع شایستهای در برابر [[امام حسین|ابا عبدالله]] و [[نهضت]] او نداشت. سابقهاش نیز در [[حمایت]] از [[اهل بیت]]، خوب نبود. امروز، [[مردم بصره]] اغلب [[شیعه [[اثناعشریه|اثنی عشری]]اند و بخشی هم اخباری.از [[غلات]] [[شیعه]] هم چون [[شیخیه]] و [[صوفیه]] در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، [[ایرانی]] تبارند و [[فارسی]] و ترکی را هم مثل [[عربی]] میدانند و با آن تکلم میکنند<ref>ر.ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶</ref><ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۷۸.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۷
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بصره (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری عراق در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر است و دارای کشتزارها و نخلستانهای بسیار[۱] معنای لغوی بصره، زمین سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. نام قدیمی آن منطقه، خریبه، تدمر و مؤتفکه بوده است. به کوفه و بصره، عراقین هم میگفتند. بصره در سال ۱۴ هجری، در زمان عمر بن خطاب بنا شد. بنای آن شش ماه قبل از کوفه بود. مدتی هم پایتخت امویان شد. لقبهای قبة الاسلام و خزانة العرب هم به آن دادهاند.
- علی در زمان خلافت خویش با شورشیان بصره جنگید و آن درگیری به جنگ جمل شهرت یافت. در نهج البلاغه، در موارد متعددی امیر المؤمنین از بصره و مردم آن مذمت کرده است، از جمله: « "لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ(ص) وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا"»[۲] که نشاندهنده تفکرات انحرافی و موضعگیریهای مخالف با اهل بیت است. بصره در آغاز مرکز طرفداران عثمان بود، ولی پس از خلافت علی مرکز تشیع شد، اما همچنان کسانی در آنجا نسبت به آل علی، عناد داشتند. امام صادق در حدیثی فرموده است: پس از کشته شدن حسین بن علی همه چیزو همه کس بر آن حضرت گریست، مگر سه چیز: بصره، دمشق و آل حکم بن عاص[۳] واین کلام علی معروف است که به ابن عباس، والی آن حضرت بر بصره، نوشت: «"َ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ "»[۴] بدان که بصره، فرودگاه شیطان و کشتارگاه فتنههاست.
- در نهضت عاشورا، امام حسین به شش نفر از شخصیتهای بصره نامه نوشت و آنان را به یاری خویش برای گرفتن حق، دعوت کرد. این شش نفر که هر کدام، رئیس گروهی بودند، عبارت بودند از: مالک بن مسمع، احنف بن قیس، منذر بن جارود، مسعود بن عمرو، قیس بن هیثم و عمر بن عبیدالله. نامهرسان و پیک امام حسین(ع) برای رساندن این پیام، غلامش سلیمان بود. برخی از اینان، به امام جواب سرد دادند، برخی فرستاده امام را نزد ابن زیاد فرستادند. از شخصیتهای بصره، یزید بن مسعود به ندای امام لبیک گفت و با تشکیل جلسه، قبایل عرب را به یاری آن حضرت دعوت کرد، آنان نیز خوشحال شده، اعلام حمایت کردند. در پی آن نامهای به امام نوشت و اعلام هر گونه حمایت و یاری کرد. ولی نامه، روز عاشورا وقتی به دست امام حسین رسید که اصحاب و یارانش شهید شده بودند. از سوی دیگر، یزید بن مسعود وقتی آماده یاری امام شده بود که خبر شهادت آن حضرت به بصره رسید[۵] یزید بن نبیط بصری نیز به اتفاق دو پسر و غلامش به ندای امام لبیک گفته، خود را به مکه رساندند و از آنجا همراه امام به کربلا آمدند و شهید شدند[۶]. گرچه برخی از شهدای کربلا از شیعیان بصره بودند، اما بصره در مجموع، موضع شایستهای در برابر ابا عبدالله و نهضت او نداشت. سابقهاش نیز در حمایت از اهل بیت، خوب نبود. امروز، مردم بصره اغلب [[شیعه اثنی عشریاند و بخشی هم اخباری.از غلات شیعه هم چون شیخیه و صوفیه در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، ایرانی تبارند و فارسی و ترکی را هم مثل عربی میدانند و با آن تکلم میکنند[۷][۸].
منابع
پانویس
- ↑ درباره بنای بصره و تاریخچه و جغرافیای آن ر.ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۲ به بعد، عنوان بصره
- ↑ سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر
- ↑ بحار الانوار،ج ۵۷، ص ۲۰۵
- ↑ بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۴۹۲، نهج البلاغه(صبحی صالح)نامه ۱۸
- ↑ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۷
- ↑ حیاة الامام الحسین بن علی، ج ۲، ص ۳۲۸
- ↑ ر.ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶
- ↑ ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۸.