فرو خوردن خشم در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = فرو خوردن خشم | | موضوع مرتبط = فرو خوردن خشم | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = فرو خوردن خشم | ||
| مداخل مرتبط = [[فرو خوردن خشم در | | مداخل مرتبط = [[فرو خوردن خشم در معارف و سیره نبوی]] - [[فرو خوردن خشم در معارف دعا و زیارات]] - [[فرو خوردن خشم در جامعهشناسی اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[غضب]] و مشتقات آنکه ۲۴ بار در [[قرآن کریم]] تکرار شده است، به معنای [[هیجان]] و جوشش [[قلب]] برای [[انتقام]] است؛ از اینرو [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|اِتَّقُوا الْغَضَبَ فَإِنَّهُ جَمْرَةٌ تُوقَدُ فِي قَلْبِ ابْنِ آدَمَ...}}: از [[خشم]] دوری کنید که اخگری است که در قلب فرزند [[آدم]] افروخته میشود. آیا تندشدن و برآمدگی رگهای گردن و سرخ شدن چشمان را ندیدهای و نشنیدهای؟<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۰۸.</ref> | [[غضب]] و مشتقات آنکه ۲۴ بار در [[قرآن کریم]] تکرار شده است، به معنای [[هیجان]] و جوشش [[قلب]] برای [[انتقام]] است؛ از اینرو [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|اِتَّقُوا الْغَضَبَ فَإِنَّهُ جَمْرَةٌ تُوقَدُ فِي قَلْبِ ابْنِ آدَمَ... }}: از [[خشم]] دوری کنید که اخگری است که در قلب فرزند [[آدم]] افروخته میشود. آیا تندشدن و برآمدگی رگهای گردن و سرخ شدن چشمان را ندیدهای و نشنیدهای؟<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۰۸.</ref> | ||
خشم از جمله هیجانهای [[روحی]] و عوارض [[نفسانی]] [[انسان]] است که در شرایط رویارویی با [[ناملایمات]]، شرایط [[بحرانی]] و [[گرفتاریها]] و [[مصائب]] فرساینده ایجاد میشود. | خشم از جمله هیجانهای [[روحی]] و عوارض [[نفسانی]] [[انسان]] است که در شرایط رویارویی با [[ناملایمات]]، شرایط [[بحرانی]] و [[گرفتاریها]] و [[مصائب]] فرساینده ایجاد میشود. | ||
خشم و غضب در مقابل [[حلم]]، به معنی برافروختگی شدید و تند نفس در واکنش به برخی امور است، [[غضب مذموم]] خروج نفس از حد [[اعتدال]] و [[نقض]] [[قواعد]] [[اخلاقی]] و اقتضائات [[عقلانی]] و منطقی است. در مقابل، غضب در صورت داشتن [[انگیزه]] [[حق]] و عدم [[ابتلا]] به [[باطل]]، [[ممدوح]] خواهد بود. واژه [[قرآنی]] دیگر، “غیظ” است که همان غضب مشروط به داشتن دو شرط است: شدت و [[غلظت]] و نهفته بودن در [[دل]]. در حالی که غضب در مقایسه اعم است از شدید و [[معتدل]]، بروز در ظاهر یا [[باطن]]. [[وظیفه]] اخلاقی [[مؤمن]] این است که [[غیظ]] در امور عرفی و عادی را [[حبس]] ([[کظم غیظ]]) و [[غیظ]] [[ممدوح]] و [[حق]] را به صورت متناسب و به [[حکم]] [[وظیفه]] در قالب مخالفتورزی و واکنش درخور ابراز کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۳۶۵؛ ر.ک: حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۹.</ref>. | خشم و غضب در مقابل [[حلم]]، به معنی برافروختگی شدید و تند نفس در واکنش به برخی امور است، [[غضب مذموم]] خروج نفس از حد [[اعتدال]] و [[نقض]] [[قواعد]] [[اخلاقی]] و اقتضائات [[عقلانی]] و منطقی است. در مقابل، غضب در صورت داشتن [[انگیزه]] [[حق]] و عدم [[ابتلا]] به [[باطل]]، [[ممدوح]] خواهد بود. واژه [[قرآنی]] دیگر، “غیظ” است که همان غضب مشروط به داشتن دو شرط است: شدت و [[غلظت]] و نهفته بودن در [[دل]]. در حالی که غضب در مقایسه اعم است از شدید و [[معتدل]]، بروز در ظاهر یا [[باطن]]. [[وظیفه]] اخلاقی [[مؤمن]] این است که [[غیظ]] در امور عرفی و عادی را [[حبس]] ([[کظم غیظ]]) و [[غیظ]] [[ممدوح]] و [[حق]] را به صورت متناسب و به [[حکم]] [[وظیفه]] در قالب مخالفتورزی و واکنش درخور ابراز کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۳۶۵؛ ر. ک: حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۹.</ref>. | ||
[[خشم]] و [[غضب]] بهویژه در صورت شدت و [[غلظت]]، عوارض و تبعات جانکاه [[روحی]] و جسمی آشکار دارد و به لحاظ نقشی که در تحریک [[انسان]] به انجام کنشهای غیرمنطقی و گاه مخرب دارد، به شدت [[نیازمند]] کنترل است. [[نظام اخلاقی اسلام]] رهنمودهای ویژهای را برای کنترل آن فراروی [[مؤمنان]] نهاده است. [[قدرت]] [[نفسانی]] در [[فروخوردن خشم]] (کظم غیض) مصداقی از ویژگی “سعه صدر” است<ref>معنای کظم، ر.ک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۶۹.</ref>. در مواردی بهرهگیری از این حالت به عنوان یکی از نمودهای [[قوه غضبیه]] برای نیل به هدفهای منظور [[ضرورت]] اجتنابناپذیر مییابد. واژه “حلم” به معنای خودداری نفس و [[طبیعت]] از [[هیجان]] و برآشفتگی و خشم<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵۳.</ref>، از دیگر جلوههای [[سعه صدر]] است که با واژه “کظم غیظ” از جهاتی انطباق معنایی دارد<ref>برای آگاهی بیشتر از این ویژگی اخلاقی، ر.ک: احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۷۷-۱۸۴.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۴۳.</ref> | [[خشم]] و [[غضب]] بهویژه در صورت شدت و [[غلظت]]، عوارض و تبعات جانکاه [[روحی]] و جسمی آشکار دارد و به لحاظ نقشی که در تحریک [[انسان]] به انجام کنشهای غیرمنطقی و گاه مخرب دارد، به شدت [[نیازمند]] کنترل است. [[نظام اخلاقی اسلام]] رهنمودهای ویژهای را برای کنترل آن فراروی [[مؤمنان]] نهاده است. [[قدرت]] [[نفسانی]] در [[فروخوردن خشم]] (کظم غیض) مصداقی از ویژگی “سعه صدر” است<ref>معنای کظم، ر. ک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۶۹.</ref>. در مواردی بهرهگیری از این حالت به عنوان یکی از نمودهای [[قوه غضبیه]] برای نیل به هدفهای منظور [[ضرورت]] اجتنابناپذیر مییابد. واژه “حلم” به معنای خودداری نفس و [[طبیعت]] از [[هیجان]] و برآشفتگی و خشم<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵۳.</ref>، از دیگر جلوههای [[سعه صدر]] است که با واژه “کظم غیظ” از جهاتی انطباق معنایی دارد<ref>برای آگاهی بیشتر از این ویژگی اخلاقی، ر. ک: احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۷۷-۱۸۴.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۴۳.</ref> | ||
==[[آیات قرآنی]] مرتبط== | == [[آیات قرآنی]] مرتبط == | ||
# [[فروبردن خشم]]، ویژگی [[پیامبران]]: {{متن قرآن|وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ}}<ref>«و از آنان روی گردانید و گفت: دریغا یوسف! و دیدگانش از اندوه، نابینا شد در حالی که اندوه خود را فرو میخورد» سوره یوسف، آیه ۸۴.</ref>. | # [[فروبردن خشم]]، ویژگی [[پیامبران]]: {{متن قرآن|وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ}}<ref>«و از آنان روی گردانید و گفت: دریغا یوسف! و دیدگانش از اندوه، نابینا شد در حالی که اندوه خود را فرو میخورد» سوره یوسف، آیه ۸۴.</ref>. | ||
# فروبردن خشم، ویژگی مؤمنان [[نیکوکار]]: {{متن قرآن|...الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«...فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. | # فروبردن خشم، ویژگی مؤمنان [[نیکوکار]]: {{متن قرآن|...الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«...فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. |
نسخهٔ کنونی تا ۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۲
مقدمه
غضب و مشتقات آنکه ۲۴ بار در قرآن کریم تکرار شده است، به معنای هیجان و جوشش قلب برای انتقام است؛ از اینرو رسول خدا (ص) فرمود: «اِتَّقُوا الْغَضَبَ فَإِنَّهُ جَمْرَةٌ تُوقَدُ فِي قَلْبِ ابْنِ آدَمَ... »: از خشم دوری کنید که اخگری است که در قلب فرزند آدم افروخته میشود. آیا تندشدن و برآمدگی رگهای گردن و سرخ شدن چشمان را ندیدهای و نشنیدهای؟[۱] خشم از جمله هیجانهای روحی و عوارض نفسانی انسان است که در شرایط رویارویی با ناملایمات، شرایط بحرانی و گرفتاریها و مصائب فرساینده ایجاد میشود. خشم و غضب در مقابل حلم، به معنی برافروختگی شدید و تند نفس در واکنش به برخی امور است، غضب مذموم خروج نفس از حد اعتدال و نقض قواعد اخلاقی و اقتضائات عقلانی و منطقی است. در مقابل، غضب در صورت داشتن انگیزه حق و عدم ابتلا به باطل، ممدوح خواهد بود. واژه قرآنی دیگر، “غیظ” است که همان غضب مشروط به داشتن دو شرط است: شدت و غلظت و نهفته بودن در دل. در حالی که غضب در مقایسه اعم است از شدید و معتدل، بروز در ظاهر یا باطن. وظیفه اخلاقی مؤمن این است که غیظ در امور عرفی و عادی را حبس (کظم غیظ) و غیظ ممدوح و حق را به صورت متناسب و به حکم وظیفه در قالب مخالفتورزی و واکنش درخور ابراز کند[۲].
خشم و غضب بهویژه در صورت شدت و غلظت، عوارض و تبعات جانکاه روحی و جسمی آشکار دارد و به لحاظ نقشی که در تحریک انسان به انجام کنشهای غیرمنطقی و گاه مخرب دارد، به شدت نیازمند کنترل است. نظام اخلاقی اسلام رهنمودهای ویژهای را برای کنترل آن فراروی مؤمنان نهاده است. قدرت نفسانی در فروخوردن خشم (کظم غیض) مصداقی از ویژگی “سعه صدر” است[۳]. در مواردی بهرهگیری از این حالت به عنوان یکی از نمودهای قوه غضبیه برای نیل به هدفهای منظور ضرورت اجتنابناپذیر مییابد. واژه “حلم” به معنای خودداری نفس و طبیعت از هیجان و برآشفتگی و خشم[۴]، از دیگر جلوههای سعه صدر است که با واژه “کظم غیظ” از جهاتی انطباق معنایی دارد[۵].[۶]
آیات قرآنی مرتبط
- فروبردن خشم، ویژگی پیامبران: ﴿وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ﴾[۷].
- فروبردن خشم، ویژگی مؤمنان نیکوکار: ﴿...الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۸].
- توسل به خداوند راهی برای تحمل: ﴿قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾[۹].
- عفو از لغزشها هنگام خشم، رویه صالحان: ﴿وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ﴾[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۰۸.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۳۶۵؛ ر. ک: حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۹.
- ↑ معنای کظم، ر. ک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۶۹.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵۳.
- ↑ برای آگاهی بیشتر از این ویژگی اخلاقی، ر. ک: احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۷۷-۱۸۴.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۴۳.
- ↑ «و از آنان روی گردانید و گفت: دریغا یوسف! و دیدگانش از اندوه، نابینا شد در حالی که اندوه خود را فرو میخورد» سوره یوسف، آیه ۸۴.
- ↑ «...فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.
- ↑ «گفت: پریشانی و اندوهگینی خود را تنها به خداوند شکوه میبرم و از خداوند چیزی میدانم که شما نمیدانید» سوره یوسف، آیه ۸۶.
- ↑ «و چون به خشم آیند درمیگذرند» سوره شوری، آیه ۳۷.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۴۳.