ولایت فقیه در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
(←منابع) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = ولایت فقیه | | موضوع مرتبط = ولایت فقیه | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = ولایت فقیه | ||
| مداخل مرتبط = [[ولایت فقیه در کلام اسلامی]] - [[ولایت فقیه در معارف مهدویت]] - [[ولایت فقیه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[ولایت فقیه در تاریخ اسلامی]] - [[ولایت فقیه در فقه سیاسی]] - [[ولایت فقیه در فقه اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[ولایت فقیه در کلام اسلامی]] - [[ولایت فقیه در معارف مهدویت]] - [[ولایت فقیه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[ولایت فقیه در تاریخ اسلامی]] - [[ولایت فقیه در فقه سیاسی]] - [[ولایت فقیه در فقه اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''[[ولایت فقیه]]''' به معنای [[سرپرستی]] فقیه در اداره امور جامعه است و این بحث یکی از مهمترین مسایل [[جامعه]] [[شیعی]] در دوران غیبت کبری است؛ به دلیل آنکه در این دوران [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام زمان]] {{ع}} به آنها عمل شود و عمل به آن لازمهاش تشکیل حکومت توسط فقیه است. | '''[[ولایت فقیه]]''' به معنای [[سرپرستی]] فقیه در اداره امور جامعه است و این بحث یکی از مهمترین مسایل [[جامعه]] [[شیعی]] در دوران غیبت کبری است؛ به دلیل آنکه در این دوران [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام زمان]] {{ع}} به آنها عمل شود و عمل به آن لازمهاش تشکیل حکومت توسط فقیه است. | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
[[ولایت]]، واژهای | [[ولایت]]، واژهای عربی است که از نگاه لغوی، از ریشه "و ل ی" گرفته شده است و به کسر و [[فتح]] "واو" خوانده میشود. "ولی" در لغت [[عرب]]، به معنای آمدن چیزی است در پی چیز دیگر؛ بدون آنکه فاصلهای میان آن دو باشد؛ از اینرو، این واژه در معانی [[دوستی]]، [[یاری]]، [[پیروی]]، تصدّی امر غیر و [[سرپرستی]] استعمال شده که وجه مشترک همه این معانی، [[قرب]] معنوی است. | ||
از میان این معانی، معنای [[سرپرستی]] و تصرّف در کار دیگری، با آنچه از [[ولایت فقیه]] [[اراده]] میشود، همخوانی بیشتری دارد. کسی که عهدهدار کاری میشود، بر آن [[ولایت]] یافته و مولا و ولی آن امر محسوب میشود؛ بنابراین، کلمه [[ولایت]] و همریشههای آن "مانند ولی، تولیت، متولّی و | از میان این معانی، معنای [[سرپرستی]] و تصرّف در کار دیگری، با آنچه از [[ولایت فقیه]] [[اراده]] میشود، همخوانی بیشتری دارد. کسی که عهدهدار کاری میشود، بر آن [[ولایت]] یافته و مولا و ولی آن امر محسوب میشود؛ بنابراین، کلمه [[ولایت]] و همریشههای آن "مانند ولی، تولیت، متولّی و والی" بر معنای [[سرپرستی]]، [[تدبیر]] و تصرّف، دلالت دارد. | ||
واژه [[فقیه]] در لغت، به معنای کسی است که فهمی عمیق و دقیق دارد و از ریشه "ف ق ه" گرفته شده که به معنای [[غلبه]] [[علم]] و | واژه [[فقیه]] در لغت، به معنای کسی است که فهمی عمیق و دقیق دارد و از ریشه "ف ق ه" گرفته شده که به معنای [[غلبه]] [[علم]] و فهم و [[ادراک]] درباره چیزی است. در اصطلاح، [[فقیه]] کسی است که بتواند [[احکام شرعی]] را از [[آیات]] [[قرآن]] و سخنان [[معصومان]] {{عم}} [[استنباط]] و استخراج کند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref>. | ||
== اهمیت بحث ولایت فقیه == | == اهمیت بحث ولایت فقیه == | ||
مسأله [[ولایت فقیه]] که پیشینه آن، به آغاز [[فقه]] بازمیگردد، یکی از مهمترین مسایل [[جامعه]] [[شیعی]] است؛ به گونهای که [[اندیشه]] [[سیاسی]] [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]]{{عم}} در عصر [[غیبت کبرا]] ـ به ویژه دوران معاصر ـ با آن گره خورده است. از آنجا که در دوران معاصر، بزرگترین تحوّل اجتماعی در [[امت اسلامی]]، به نام | مسأله [[ولایت فقیه]] که پیشینه آن، به آغاز [[فقه]] بازمیگردد، یکی از مهمترین مسایل [[جامعه]] [[شیعی]] است؛ به گونهای که [[اندیشه]] [[سیاسی]] [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} در عصر [[غیبت کبرا]] ـ به ویژه دوران معاصر ـ با آن گره خورده است. از آنجا که در دوران معاصر، بزرگترین تحوّل اجتماعی در [[امت اسلامی]]، به نام انقلاب اسلامی ایران، بر این باور سترگ بنا شده، بحث درباره آن، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref>. | ||
از سوی دیگر، یگانه فریاد ظلمستیزی و مقابله با زیادهخواهی | از سوی دیگر، یگانه فریاد ظلمستیزی و مقابله با زیادهخواهی استکبار جهانی، برخاسته از این [[تفکر]] ارجمند و اصل مترقی است که دشمنیهای فراوانی را از سوی [[ستمگران]] و استکبار جهانی در پی داشته است. این خود، اهمیت پرداختن به این بحث را دو چندان ساخته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۴۱.</ref> | ||
== [[ولایت]] [[فقیه]] در عصر غیبت کبری == | == [[ولایت]] [[فقیه]] در عصر غیبت کبری == | ||
از یک سو میدانیم که در دوران [[غیبت]]، هیچیک از [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم و از سوی دیگر میدانیم که امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان برای ما وجود ندارد. در این شرایط آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچیک به [[احکام اسلام]] عمل نکنیم، یا به هر آنچه خود احتمال میدهیم درست باشد، عمل کنیم؟ قطعا هیچیک از این دو راه ما را به مقصود نمیرساند. اما آیا [[امامان معصوم]] {{عم}} [[فکری]] برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] کردهاند؟ در پاسخ باید گفت: [[ائمه]] {{عم}}، [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و عدم دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما امر فرمودهاند که به فقهای جامع الشرایط مراجعه کنیم. چنانکه [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] میفرماید:... و اما در رویدادهایی که پیش میآید، به | از یک سو میدانیم که در دوران [[غیبت]]، هیچیک از [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم و از سوی دیگر میدانیم که امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان برای ما وجود ندارد. در این شرایط آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچیک به [[احکام اسلام]] عمل نکنیم، یا به هر آنچه خود احتمال میدهیم درست باشد، عمل کنیم؟ قطعا هیچیک از این دو راه ما را به مقصود نمیرساند. اما آیا [[امامان معصوم]] {{عم}} [[فکری]] برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] کردهاند؟ در پاسخ باید گفت: [[ائمه]] {{عم}}، [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و عدم دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما امر فرمودهاند که به فقهای جامع الشرایط مراجعه کنیم. چنانکه [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] میفرماید:... و اما در رویدادهایی که پیش میآید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید، زیرا آنها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳.</ref>. | ||
چنانکه میدانید در طول ۶۹ سال [[غیبت صغری]]، (از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه ق) چهار تن از بزرگان [[شیعه]] بهعنوان [[نائب خاص]]، واسطه بین [[امام مهدی]] {{ع}} و [[امت]] بودند. آنها پرسشهای [[علما]] و بزرگان [[شیعه]] و حتی برخی از [[مردم]] معمولی را با آن حضرت مطرح میکردند و ایشان نیز پاسخ آنها را میدادند. اما با پایان یافتن [[دوران غیبت صغری]] و آغاز [[غیبت کبری]]، دیگر کسی به عنوان [[نائب خاص]] معرفی نشده و [[مردم]] موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسشهای [[دینی]] خود به | چنانکه میدانید در طول ۶۹ سال [[غیبت صغری]]، (از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه ق) چهار تن از بزرگان [[شیعه]] بهعنوان [[نائب خاص]]، واسطه بین [[امام مهدی]] {{ع}} و [[امت]] بودند. آنها پرسشهای [[علما]] و بزرگان [[شیعه]] و حتی برخی از [[مردم]] معمولی را با آن حضرت مطرح میکردند و ایشان نیز پاسخ آنها را میدادند. اما با پایان یافتن [[دوران غیبت صغری]] و آغاز [[غیبت کبری]]، دیگر کسی به عنوان [[نائب خاص]] معرفی نشده و [[مردم]] موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسشهای [[دینی]] خود به راویان احادیث [[اهل بیت]] {{عم}} که همان فقهای جامع الشرایط بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، [[فقها]] بهعنوان [[نواب عام]] [[امام عصر]] {{ع}} مطرح شدند و [[رسالت]] [[هدایت]] [[شیعه]] را در عصر غیبت برعهده گرفتند. بنابراین بر همه [[منتظران]] [[امام عصر]] {{ع}} لازم است که بنا به فرموده [[امامان]] خود، با [[پیروی]] از [[فقها]] و [[مجتهدان]] واجد الشرایط، [[اعمال]] [[دینی]] خود را انجام دهند. در زمینه امور اجتماعی و [[سیاسی]] نیز [[وظیفه]] [[مردم]]، [[اطاعت]] از فقیهی است که از سوی بزرگان [[شیعه]] بهعنوان "[[ولی فقیه]]" [[انتخاب]] شده است<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۶۲.</ref>. | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
{{پرسش وابسته}} | {{پرسش وابسته}} | ||
* [[پیشینه بحث ولایت فقیه چیست؟ (پرسش)]] | * [[پیشینه بحث ولایت فقیه چیست؟ (پرسش)]] | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | {{پایان پرسش وابسته}} | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان ولایت فقیه در عصر غیبت}} | {{پرسمان ولایت فقیه در عصر غیبت}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | # [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | ||
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | # [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | ||
# [[پرونده:136864.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۲''']] | # [[پرونده:136864.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۰
ولایت فقیه به معنای سرپرستی فقیه در اداره امور جامعه است و این بحث یکی از مهمترین مسایل جامعه شیعی در دوران غیبت کبری است؛ به دلیل آنکه در این دوران احکام اسلام تعطیل نشده و باید تا آمدن امام زمان (ع) به آنها عمل شود و عمل به آن لازمهاش تشکیل حکومت توسط فقیه است.
معناشناسی
ولایت، واژهای عربی است که از نگاه لغوی، از ریشه "و ل ی" گرفته شده است و به کسر و فتح "واو" خوانده میشود. "ولی" در لغت عرب، به معنای آمدن چیزی است در پی چیز دیگر؛ بدون آنکه فاصلهای میان آن دو باشد؛ از اینرو، این واژه در معانی دوستی، یاری، پیروی، تصدّی امر غیر و سرپرستی استعمال شده که وجه مشترک همه این معانی، قرب معنوی است.
از میان این معانی، معنای سرپرستی و تصرّف در کار دیگری، با آنچه از ولایت فقیه اراده میشود، همخوانی بیشتری دارد. کسی که عهدهدار کاری میشود، بر آن ولایت یافته و مولا و ولی آن امر محسوب میشود؛ بنابراین، کلمه ولایت و همریشههای آن "مانند ولی، تولیت، متولّی و والی" بر معنای سرپرستی، تدبیر و تصرّف، دلالت دارد.
واژه فقیه در لغت، به معنای کسی است که فهمی عمیق و دقیق دارد و از ریشه "ف ق ه" گرفته شده که به معنای غلبه علم و فهم و ادراک درباره چیزی است. در اصطلاح، فقیه کسی است که بتواند احکام شرعی را از آیات قرآن و سخنان معصومان (ع) استنباط و استخراج کند[۱].
اهمیت بحث ولایت فقیه
مسأله ولایت فقیه که پیشینه آن، به آغاز فقه بازمیگردد، یکی از مهمترین مسایل جامعه شیعی است؛ به گونهای که اندیشه سیاسی پیروان مکتب اهل بیت (ع) در عصر غیبت کبرا ـ به ویژه دوران معاصر ـ با آن گره خورده است. از آنجا که در دوران معاصر، بزرگترین تحوّل اجتماعی در امت اسلامی، به نام انقلاب اسلامی ایران، بر این باور سترگ بنا شده، بحث درباره آن، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است[۲].
از سوی دیگر، یگانه فریاد ظلمستیزی و مقابله با زیادهخواهی استکبار جهانی، برخاسته از این تفکر ارجمند و اصل مترقی است که دشمنیهای فراوانی را از سوی ستمگران و استکبار جهانی در پی داشته است. این خود، اهمیت پرداختن به این بحث را دو چندان ساخته است[۳].[۴]
ولایت فقیه در عصر غیبت کبری
از یک سو میدانیم که در دوران غیبت، هیچیک از احکام اسلام تعطیل نشده و باید تا آمدن امام عصر (ع) به همه آنچه اسلام از ما خواسته است، عمل کنیم و از سوی دیگر میدانیم که امکان دسترسی به امام معصوم (ع) و فراگرفتن مستقیم احکام دین از ایشان برای ما وجود ندارد. در این شرایط آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچیک به احکام اسلام عمل نکنیم، یا به هر آنچه خود احتمال میدهیم درست باشد، عمل کنیم؟ قطعا هیچیک از این دو راه ما را به مقصود نمیرساند. اما آیا امامان معصوم (ع) فکری برای شیعیان خود در زمان غیبت کردهاند؟ در پاسخ باید گفت: ائمه (ع)، تکلیف ما را در زمان غیبت و عدم دسترسی به امام معصوم مشخص کرده و به ما امر فرمودهاند که به فقهای جامع الشرایط مراجعه کنیم. چنانکه امام عصر (ع) در یکی از توقیعات خود در پاسخ اسحاق بن یعقوب میفرماید:... و اما در رویدادهایی که پیش میآید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید، زیرا آنها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان[۵].
چنانکه میدانید در طول ۶۹ سال غیبت صغری، (از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه ق) چهار تن از بزرگان شیعه بهعنوان نائب خاص، واسطه بین امام مهدی (ع) و امت بودند. آنها پرسشهای علما و بزرگان شیعه و حتی برخی از مردم معمولی را با آن حضرت مطرح میکردند و ایشان نیز پاسخ آنها را میدادند. اما با پایان یافتن دوران غیبت صغری و آغاز غیبت کبری، دیگر کسی به عنوان نائب خاص معرفی نشده و مردم موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسشهای دینی خود به راویان احادیث اهل بیت (ع) که همان فقهای جامع الشرایط بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، فقها بهعنوان نواب عام امام عصر (ع) مطرح شدند و رسالت هدایت شیعه را در عصر غیبت برعهده گرفتند. بنابراین بر همه منتظران امام عصر (ع) لازم است که بنا به فرموده امامان خود، با پیروی از فقها و مجتهدان واجد الشرایط، اعمال دینی خود را انجام دهند. در زمینه امور اجتماعی و سیاسی نیز وظیفه مردم، اطاعت از فقیهی است که از سوی بزرگان شیعه بهعنوان "ولی فقیه" انتخاب شده است[۶].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- فقیه به چه کسی گفته میشود؟ (پرسش)
- ولایت فقیه به چه معناست؟ (پرسش)
- پیشینه نظریه ولایت فقیه در تاریخ چگونه است؟ (پرسش)
- وظایف و اختیارات ولی فقیه چیست؟ (پرسش)
- فقیه جامع الشرائط چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ (پرسش)
- چرا در عصر غیبت باید به ولی فقیه مراجعه کرد؟ (پرسش)
- آیا نظریه ولایت فقیه نوعی دیکتاتوری بهشمار میآید؟ (پرسش)
- امام مهدی میفرماید در زمان غیبت ما به راویان حدیث ما یعنی فقها رجوع کنید. آیا منظور از ولایت فقیه ولایت فقه است یا ولایت شخص فقیه؟ (پرسش)
- مطابق توقیع امام مهدی، راویان حدیث ائمه چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- در دوران غیبت حاکم چگونه انتخاب میشود؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۴۱.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۶۲.