سفیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
#{{متن قرآن|وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ}}<ref>«و بر (سر) ایشان پرندگانی دسته‌دسته فرستاد» سوره فیل، آیه ۳.</ref>
#{{متن قرآن|وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ}}<ref>«و بر (سر) ایشان پرندگانی دسته‌دسته فرستاد» سوره فیل، آیه ۳.</ref>
== نکات ==
== نکات ==
# [[مخالفان]] [[دعوت توحیدی پیامبر]] [[سفیر]] بودن [[پیامبر]] را ازطرف [[خداوند]] [[انکار]] می‌کنندومی گویند تو [[پیامبر]] نیستی وخداوند به [[پیامبر]] می‌گوید به آنها بگو [[خدا]] [[شهادت]] بررسالت تو می‌دهد وکسانی که [[آگاهی]] به [[علم]] کتا ب‌های [[پیامبران پیشین]] دارند باتوجه به بشارتهائی که درآن کتابها درباره [[پیامبرخاتم]] آمده به [[رسالت]] تو [[گواهی]] می‌دهند (بعضی دیگر آنان گفته‌اند منظور از کتاب، [[قرآن کریم]] است، و معنای آن این است که هر کس این کتاب را فرا گرفته و بدان عالم گشته و در آن تخصص یافته باشد، او [[گواه]] است بر اینکه [[قرآن]] از [[ناحیه]] خداست، و من هم که آورنده آنم فرستاده خدایم، در نتیجه خاتمه [[سوره]] به ابتداء آن برمی‌گردد، که فرموده بود: " {{متن قرآن|تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند» سوره رعد، آیه ۱.</ref> "و آخر [[سوره]] به اول آن و همچنین به وسط آن عطف می‌شود که فرمود:" {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند؛» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref>. و این گفتار از [[خدای سبحان]] در [[حقیقت]] [[یاری]] کردن [[قرآن]] و [[دفاع]] از آن است، در قبال توهینی که [[کفار]] از آن کرده، و مکرر گفتند:" {{متن قرآن|لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ}}<ref>«و می‌گویند: چرا نشانه‌ای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>". البته برای افاده این معنا جا داشت که صریحا متعرض وضع [[قرآن]] شده بفرماید [[قرآن]] بزرگترین آیت بر [[رسالت]] است، و لکن فرمود: {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>» تا این غرض را ایفاء کرده باشد، و از بزرگترین شواهد این معنایی که برای [[آیه]] کردیم این است که [[آیه شریفه]] مثل بقیه [[آیات]] این [[سوره]] در [[مکه]] نازل شده است. و با همین بیان گفته جمعی که گفته‌اند: [[آیه شریفه]] در [[حق علی]] {{ع}} نازل شده و همچنین روایاتی که در این باره وارد شده [[تأیید]] می‌شود. پس اگر جمله" {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>" به کسی از گروندگان به [[رسول خدا]] {{صل}} منطبق گردد، قطعا به [[علی]] {{ع}} منطبق خواهد شد، چون او بود که به [[شهادت]] [[روایات]] صحیح و بسیار، از تمامی [[امت]] [[مسلمان]] داناتر به [[کتاب خدا]] بود. و اگر هیچ یک آن [[روایات]] نبود جز [[روایت]] [[ثقلین]] که هم از [[طرق شیعه]] و هم از طرق [[سنی]] بما رسیده در [[اثبات]] این مدعا کافی بود، زیرا در آن [[روایت]] فرمود:" {{متن حدیث| إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا}} من در میان شما دو چیز بس بزرگ می‌گذارم: یکی [[کتاب خدا]]، و یکی عترتم، اهل بیتم، ((ترجمه [[تفسیر]] [[المیزان]] ج ۵۳۰ ۱۱)
# [[مخالفان]] [[دعوت توحیدی پیامبر]] [[سفیر]] بودن [[پیامبر]] را ازطرف [[خداوند]] [[انکار]] می‌کنندومی گویند تو [[پیامبر]] نیستی وخداوند به [[پیامبر]] می‌گوید به آنها بگو [[خدا]] [[شهادت]] بررسالت تو می‌دهد وکسانی که [[آگاهی]] به [[علم]] کتا ب‌های [[پیامبران پیشین]] دارند باتوجه به بشارتهائی که درآن کتابها درباره [[پیامبر خاتم]] آمده به [[رسالت]] تو [[گواهی]] می‌دهند (بعضی دیگر آنان گفته‌اند منظور از کتاب، [[قرآن کریم]] است، و معنای آن این است که هر کس این کتاب را فرا گرفته و بدان عالم گشته و در آن تخصص یافته باشد، او [[گواه]] است بر اینکه [[قرآن]] از [[ناحیه]] خداست، و من هم که آورنده آنم فرستاده خدایم، در نتیجه خاتمه [[سوره]] به ابتداء آن برمی‌گردد، که فرموده بود: " {{متن قرآن|تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند» سوره رعد، آیه ۱.</ref> "و آخر [[سوره]] به اول آن و همچنین به وسط آن عطف می‌شود که فرمود:" {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند؛» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref>. و این گفتار از [[خدای سبحان]] در [[حقیقت]] [[یاری]] کردن [[قرآن]] و [[دفاع]] از آن است، در قبال توهینی که [[کفار]] از آن کرده، و مکرر گفتند:" {{متن قرآن|لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ}}<ref>«و می‌گویند: چرا نشانه‌ای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>". البته برای افاده این معنا جا داشت که صریحا متعرض وضع [[قرآن]] شده بفرماید [[قرآن]] بزرگترین آیت بر [[رسالت]] است، و لکن فرمود: {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>» تا این غرض را ایفاء کرده باشد، و از بزرگترین شواهد این معنایی که برای [[آیه]] کردیم این است که [[آیه شریفه]] مثل بقیه [[آیات]] این [[سوره]] در [[مکه]] نازل شده است. و با همین بیان گفته جمعی که گفته‌اند: [[آیه شریفه]] در [[حق علی]] {{ع}} نازل شده و همچنین روایاتی که در این باره وارد شده [[تأیید]] می‌شود. پس اگر جمله" {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>" به کسی از گروندگان به [[رسول خدا]] {{صل}} منطبق گردد، قطعا به [[علی]] {{ع}} منطبق خواهد شد، چون او بود که به [[شهادت]] [[روایات]] صحیح و بسیار، از تمامی [[امت]] [[مسلمان]] داناتر به [[کتاب خدا]] بود. و اگر هیچ یک آن [[روایات]] نبود جز [[روایت]] [[ثقلین]] که هم از [[طرق شیعه]] و هم از طرق [[سنی]] بما رسیده در [[اثبات]] این مدعا کافی بود، زیرا در آن [[روایت]] فرمود:" {{متن حدیث| إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا}} من در میان شما دو چیز بس بزرگ می‌گذارم: یکی [[کتاب خدا]]، و یکی عترتم، اهل بیتم، ((ترجمه [[تفسیر]] [[المیزان]] ج ۵۳۰ ۱۱)
# [[مخالفان]] [[دعوت توحیدی پیامبر]] [[رسالت]] وسفیر بودن اورا ازطرف [[خداوند]] منکرمی شدندومی‌گفتند مگر [[پیامبر]] ممکن است از جنس [[بشر]] باشد، و [[همسر]] [[اختیار]] کند و فرزندانی داشته باشد، [[خداوند]] به آنها پاسخ می‌دهد "این امر تازه‌ای نیست ما پیش از تو [[پیامبران]] بسیاری فرستادیم و برای آنها [[همسران]] و [[فرزندان]] قرار دادیم" ({{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>) ایراد آنها نشان می‌دهد که یا از [[تاریخ]] [[انبیاء]] بی‌خبرند و یا خود را به [[نادانی]] و بی‌خبری می‌زنند، و گرنه این ایراد را نمی‌کردند. ویا اینکه ازپیامبر [[انتظار]] داشتند برای [[اثبات]] رسالتشان هر معجزه‌ای را پیشنهاد می‌کنند و هر چه هوا و هوسشان اقتضا می‌کند انجام دهد (چه [[ایمان]] بیاورند یا نیاورند) ولی آنها باید بدانند: "هیچ [[پیامبری]] نمی‌تواند معجزه‌ای جز به [[فرمان خداوند]] بیاورد" ({{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>). ویا به [[پیامبری]] [[پیامبر]] ایراد می‌گرفتند که چرا [[پیامبر اسلام]] ص آمده و احکامی از [[تورات]] یا [[انجیل]] را دگرگون ساخته، مگر نه این است که اینها [[کتب آسمانی]] است و از طرف [[خدا]] نازل شده‌؟ مگر ممکن است [[خداوند]] [[فرمان]] خود را نقض کند؟ (این ایراد مخصوصا با آنچه از [[یهود]] معروف است که [[معتقد]] به عدم امکان [[نسخ]] [[احکام]] بودند کاملا هماهنگ است). وخداوند درپاسخ آنها می‌گوید که "برای هر زمانی [[حکم]] و قانونی مقرر شده" (تا [[بشریت]] به مرحله [[بلوغ]] نهایی برسد و آخرین [[فرمان]] صادر شود) ({{متن قرآن|لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>) ([[تفسیر]] نمونه ج ۲۴۰ ۱۰)
# [[مخالفان]] [[دعوت توحیدی پیامبر]] [[رسالت]] وسفیر بودن اورا ازطرف [[خداوند]] منکرمی شدندومی‌گفتند مگر [[پیامبر]] ممکن است از جنس [[بشر]] باشد، و [[همسر]] [[اختیار]] کند و فرزندانی داشته باشد، [[خداوند]] به آنها پاسخ می‌دهد "این امر تازه‌ای نیست ما پیش از تو [[پیامبران]] بسیاری فرستادیم و برای آنها [[همسران]] و [[فرزندان]] قرار دادیم" ({{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>) ایراد آنها نشان می‌دهد که یا از [[تاریخ]] [[انبیاء]] بی‌خبرند و یا خود را به [[نادانی]] و بی‌خبری می‌زنند، و گرنه این ایراد را نمی‌کردند. ویا اینکه ازپیامبر [[انتظار]] داشتند برای [[اثبات]] رسالتشان هر معجزه‌ای را پیشنهاد می‌کنند و هر چه هوا و هوسشان اقتضا می‌کند انجام دهد (چه [[ایمان]] بیاورند یا نیاورند) ولی آنها باید بدانند: "هیچ [[پیامبری]] نمی‌تواند معجزه‌ای جز به [[فرمان خداوند]] بیاورد" ({{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>). ویا به [[پیامبری]] [[پیامبر]] ایراد می‌گرفتند که چرا [[پیامبر اسلام]] ص آمده و احکامی از [[تورات]] یا [[انجیل]] را دگرگون ساخته، مگر نه این است که اینها [[کتب آسمانی]] است و از طرف [[خدا]] نازل شده‌؟ مگر ممکن است [[خداوند]] [[فرمان]] خود را نقض کند؟ (این ایراد مخصوصا با آنچه از [[یهود]] معروف است که [[معتقد]] به عدم امکان [[نسخ]] [[احکام]] بودند کاملا هماهنگ است). وخداوند درپاسخ آنها می‌گوید که "برای هر زمانی [[حکم]] و قانونی مقرر شده" (تا [[بشریت]] به مرحله [[بلوغ]] نهایی برسد و آخرین [[فرمان]] صادر شود) ({{متن قرآن|لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>) ([[تفسیر]] نمونه ج ۲۴۰ ۱۰)
# [[خداوند]] به [[پیامبر]] می‌فرماید که برای [[منکران]] [[رسالت]] وسفیر [[الهی]] بودن داستان گذشته گان را مثال بزن که درقریه‌شهری - زمانی که [[پیامبران]] برای آنها فرستادیم {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.</ref>» آنها [[تکذیب]] کردند واستدلال می‌کردند که شما جز بشری مثل ما نیستید وبرای دسیبابی به موقعیت [[اجتماعی]] ومنفعت‌طلبی سفیر بودن خودرا ازطرف [[خداوند]] مطرح می‌کنید {{متن قرآن|مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ}}<ref>«گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمی‌گویید» سوره یس، آیه ۱۵.</ref>» ولی جریان [[رسالت]] ادامه پیداکرد وفردی از دورترین نقطه [[شهر]] باداشتن موقعیت [[اجتماعی]] معمولی شتابان آمد وگفت ازپیامبران [[پیروی]] کنید {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.</ref>» و درمقابل بهانه جوئی آنان [[استدلال]] می‌کند که ازکسانی [[پیروی]] کنید که از شما درمقابل تلاشی که برای [[ابلاغ]] [[دعوت]] می‌کنند پاداشی نمی‌خواهند {{متن قرآن|اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«از کسانی که پاداشی از شما نمی‌خواهند و خود رهیافته‌اند پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۱.</ref>» واین پاسخی است به [[اتهام]] [[تکذیب]] کنندگان ونکته مهم دراین [[آیات]] ارجاع به [[تاریخ]] برای این که [[مخالفان]] توحیدبدانند جریان [[انبیا]] استمرار داشته وخواهد داشت وتکذیب کنندکان هم درمقابل [[مقاومت]] [[پیامبران]] وپیروانشان نمی‌توانند این حرکت را به توقف بکشانند
# [[خداوند]] به [[پیامبر]] می‌فرماید که برای [[منکران]] [[رسالت]] وسفیر [[الهی]] بودن داستان گذشته گان را مثال بزن که درقریه‌شهری - زمانی که [[پیامبران]] برای آنها فرستادیم {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.</ref>» آنها [[تکذیب]] کردند واستدلال می‌کردند که شما جز بشری مثل ما نیستید وبرای دسیبابی به موقعیت [[اجتماعی]] ومنفعت‌طلبی سفیر بودن خودرا ازطرف [[خداوند]] مطرح می‌کنید {{متن قرآن|مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ}}<ref>«گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمی‌گویید» سوره یس، آیه ۱۵.</ref>» ولی جریان [[رسالت]] ادامه پیداکرد وفردی از دورترین نقطه [[شهر]] باداشتن موقعیت [[اجتماعی]] معمولی شتابان آمد وگفت ازپیامبران [[پیروی]] کنید {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.</ref>» و درمقابل بهانه جوئی آنان [[استدلال]] می‌کند که ازکسانی [[پیروی]] کنید که از شما درمقابل تلاشی که برای [[ابلاغ]] [[دعوت]] می‌کنند پاداشی نمی‌خواهند {{متن قرآن|اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«از کسانی که پاداشی از شما نمی‌خواهند و خود رهیافته‌اند پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۱.</ref>» واین پاسخی است به [[اتهام]] [[تکذیب]] کنندگان ونکته مهم دراین [[آیات]] ارجاع به [[تاریخ]] برای این که [[مخالفان]] توحیدبدانند جریان [[انبیا]] استمرار داشته وخواهد داشت وتکذیب کنندکان هم درمقابل [[مقاومت]] [[پیامبران]] وپیروانشان نمی‌توانند این حرکت را به توقف بکشانند
خط ۴۱: خط ۴۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سفارت]]
[[رده:اصطلاحات سیاسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۴

مقدمه

  1. ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۱] نکته: اعزام امام علی (ع) از سوی پیامبر به مکه جهت ابلاغ پیام برائت به مشرکان توسط به نقل سیره، به مناسبت نزول این آیه آمده است و این موضوع در تفسیر مجمع البیان چنین مطرح شده است: مفسران و ناقلان اخبار همه گفته‌اند - و در این گفته اجماع دارند - که چون سوره برائت نازل گشت، رسول خدا (ص) آن را به ابی بکر داد (تا برود و بر مشرکان قرائت کند) ولی دو باره از ابو بکر گرفت و آن را به علی بن ابی طالب (ع) سپرد». (ترجمه مجمع البیان ج ۱۱، ص: ۱۱)
  2. ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲]
  3. ﴿إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ[۳]
  4. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ[۴]
  5. ﴿وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ * إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ * قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ[۵]؛ ﴿وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ * اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ[۶]
  6. ﴿وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ[۷]
  7. ﴿رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۸]
  8. ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ * يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ[۹]
  9. ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ[۱۰]
  10. ﴿فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ[۱۱]
  11. ﴿وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ[۱۲]
  12. ﴿فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا[۱۳]
  13. ﴿قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي[۱۴]
  14. ﴿وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ[۱۵]
  15. ﴿وَلَمَّا أَنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ[۱۶]
  16. ﴿ِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۷]
  17. ﴿ًإِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ[۱۸]
  18. ﴿وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا[۱۹]
  19. ﴿وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ[۲۰]

نکات

  1. مخالفان دعوت توحیدی پیامبر سفیر بودن پیامبر را ازطرف خداوند انکار می‌کنندومی گویند تو پیامبر نیستی وخداوند به پیامبر می‌گوید به آنها بگو خدا شهادت بررسالت تو می‌دهد وکسانی که آگاهی به علم کتا ب‌های پیامبران پیشین دارند باتوجه به بشارتهائی که درآن کتابها درباره پیامبر خاتم آمده به رسالت تو گواهی می‌دهند (بعضی دیگر آنان گفته‌اند منظور از کتاب، قرآن کریم است، و معنای آن این است که هر کس این کتاب را فرا گرفته و بدان عالم گشته و در آن تخصص یافته باشد، او گواه است بر اینکه قرآن از ناحیه خداست، و من هم که آورنده آنم فرستاده خدایم، در نتیجه خاتمه سوره به ابتداء آن برمی‌گردد، که فرموده بود: " ﴿تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ[۲۱] "و آخر سوره به اول آن و همچنین به وسط آن عطف می‌شود که فرمود:" ﴿أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ[۲۲]. و این گفتار از خدای سبحان در حقیقت یاری کردن قرآن و دفاع از آن است، در قبال توهینی که کفار از آن کرده، و مکرر گفتند:" ﴿لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ[۲۳]". البته برای افاده این معنا جا داشت که صریحا متعرض وضع قرآن شده بفرماید قرآن بزرگترین آیت بر رسالت است، و لکن فرمود: ﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲۴]» تا این غرض را ایفاء کرده باشد، و از بزرگترین شواهد این معنایی که برای آیه کردیم این است که آیه شریفه مثل بقیه آیات این سوره در مکه نازل شده است. و با همین بیان گفته جمعی که گفته‌اند: آیه شریفه در حق علی (ع) نازل شده و همچنین روایاتی که در این باره وارد شده تأیید می‌شود. پس اگر جمله" ﴿وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲۵]" به کسی از گروندگان به رسول خدا (ص) منطبق گردد، قطعا به علی (ع) منطبق خواهد شد، چون او بود که به شهادت روایات صحیح و بسیار، از تمامی امت مسلمان داناتر به کتاب خدا بود. و اگر هیچ یک آن روایات نبود جز روایت ثقلین که هم از طرق شیعه و هم از طرق سنی بما رسیده در اثبات این مدعا کافی بود، زیرا در آن روایت فرمود:" « إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا» من در میان شما دو چیز بس بزرگ می‌گذارم: یکی کتاب خدا، و یکی عترتم، اهل بیتم، ((ترجمه تفسیر المیزان ج ۵۳۰ ۱۱)
  2. مخالفان دعوت توحیدی پیامبر رسالت وسفیر بودن اورا ازطرف خداوند منکرمی شدندومی‌گفتند مگر پیامبر ممکن است از جنس بشر باشد، و همسر اختیار کند و فرزندانی داشته باشد، خداوند به آنها پاسخ می‌دهد "این امر تازه‌ای نیست ما پیش از تو پیامبران بسیاری فرستادیم و برای آنها همسران و فرزندان قرار دادیم" (﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً[۲۶]) ایراد آنها نشان می‌دهد که یا از تاریخ انبیاء بی‌خبرند و یا خود را به نادانی و بی‌خبری می‌زنند، و گرنه این ایراد را نمی‌کردند. ویا اینکه ازپیامبر انتظار داشتند برای اثبات رسالتشان هر معجزه‌ای را پیشنهاد می‌کنند و هر چه هوا و هوسشان اقتضا می‌کند انجام دهد (چه ایمان بیاورند یا نیاورند) ولی آنها باید بدانند: "هیچ پیامبری نمی‌تواند معجزه‌ای جز به فرمان خداوند بیاورد" (﴿وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ[۲۷]). ویا به پیامبری پیامبر ایراد می‌گرفتند که چرا پیامبر اسلام ص آمده و احکامی از تورات یا انجیل را دگرگون ساخته، مگر نه این است که اینها کتب آسمانی است و از طرف خدا نازل شده‌؟ مگر ممکن است خداوند فرمان خود را نقض کند؟ (این ایراد مخصوصا با آنچه از یهود معروف است که معتقد به عدم امکان نسخ احکام بودند کاملا هماهنگ است). وخداوند درپاسخ آنها می‌گوید که "برای هر زمانی حکم و قانونی مقرر شده" (تا بشریت به مرحله بلوغ نهایی برسد و آخرین فرمان صادر شود) (﴿لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ[۲۸]) (تفسیر نمونه ج ۲۴۰ ۱۰)
  3. خداوند به پیامبر می‌فرماید که برای منکران رسالت وسفیر الهی بودن داستان گذشته گان را مثال بزن که درقریه‌شهری - زمانی که پیامبران برای آنها فرستادیم ﴿وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ[۲۹]» آنها تکذیب کردند واستدلال می‌کردند که شما جز بشری مثل ما نیستید وبرای دسیبابی به موقعیت اجتماعی ومنفعت‌طلبی سفیر بودن خودرا ازطرف خداوند مطرح می‌کنید ﴿مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ[۳۰]» ولی جریان رسالت ادامه پیداکرد وفردی از دورترین نقطه شهر باداشتن موقعیت اجتماعی معمولی شتابان آمد وگفت ازپیامبران پیروی کنید ﴿قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ[۳۱]» و درمقابل بهانه جوئی آنان استدلال می‌کند که ازکسانی پیروی کنید که از شما درمقابل تلاشی که برای ابلاغ دعوت می‌کنند پاداشی نمی‌خواهند ﴿اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ[۳۲]» واین پاسخی است به اتهام تکذیب کنندگان ونکته مهم دراین آیات ارجاع به تاریخ برای این که مخالفان توحیدبدانند جریان انبیا استمرار داشته وخواهد داشت وتکذیب کنندکان هم درمقابل مقاومت پیامبران وپیروانشان نمی‌توانند این حرکت را به توقف بکشانند
  4. کافران تکذیب کننده سفیرا ن الهی سرانجام به هنگام سؤال نگهبانان جهنم که ازآنها سؤال می‌کنند آیا رسولانی که از جنس خودتان بودند ازطرف خدا برای شما نیامد ﴿وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ[۳۳]» و به شما درباره دیدار امروزتان - قیامت - اخطار ندادند، ﴿وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا[۳۴]» به آمدن سفیرانی از طرف خداوند اعتراف می‌کنند ﴿قَالُوا بَلْ يَ[۳۵]» ولی برای آنها سودی نخواهد داشت ودرنتیچه اعمالشان وارد جهنم می‌شوند ﴿وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ[۳۶]
  5. تاکید خداوند براین که فرستادن رسولان وسفیران ### 313### همیشه در میان بشر بوده است و چگونه ممکن است ما افراد انسان را بدون راهنما و رهبر بگذاریم و در عین حال برای آنها مسئولیت و تکلیف قائل شویم‌؟ لذا "ما این پیامبران را بشارت دهنده و انذار کننده قرار دادیم تا به رحمت و پاداش الهی، مردم را امیدوار سازند و از کیفرهای او بیم دهند تا اتمام حجت بر آنها شود و بهانه‌ای نداشته باشند". ﴿رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ[۳۷]». خداوند برنامه ارسال این رهبران را دقیقا تنظیم و اجرا نموده، چرا چنین نباشد با اینکه: "او بر همه چیز توانا و حکیم است". «وَ کٰانَ اللٰهُ عَزِیزاً حَکیماً»حکمت او "ایجاب می‌کند که این کار عملی شود و" قدرت او "،راه را هموار می‌سازد، زیرا عدم انجام یک برنامه صحیح یا به علت عدم حکمت و دانایی است یا به خاطر عدم قدرت، در حالی که هیچ‌یک از این نقائص در ذات پاک او وجود ندارد. (تفسیر نمونه، ج ۴، ص: ۲۱۳)
  6. خداوند اعلام می‌کند ازملائکه وازمیان مردم سفیران وفرستادگانی را انتخاب می‌کند «" ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ[۳۸]» " کلمه" اصطفاء "به معنای گرفتن خالص هر چیز است. راغب گفته:" اصطفاء "گرفتن صافی و خالص هر چیزی است (مفردات راغب، ماده" صفو "). علامه طباطبائی درتفسیر المیزان می‌نویسد. پس" اصطفاء خدا از ملائکه و از مردم رسولانی "به معنای انتخاب و اختیار رسولانی از میان آنان است، که آن رسول صافی و خالص و صالح برای رسالت باشد. این آیه و آیه بعدش ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ[۳۹]» دو حقیقت را بیان می‌کنند: یکی اینکه مسأله قرار دادن رسولان برای بشر بر خدا واجب است، و یکی هم اینکه واجب است که این رسولان معصوم باشند.. پس همانطور که اشاره شد این آیه از دو مطلب خبر می‌دهد: یکی اینکه خدا را پیامبرانی است از جنس بشر و رسولانی است از ملک. دوم اینکه این رسالت بدون قید و شرط نیست که هر جور شد بشود و هر کس رسول شد بشود بلکه در تحت نظام اصطفاء قرار دارد، و آن کسی را انتخاب می‌کند که صالح برای این کار باشد. و جمله" ﴿أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ[۴۰] " اصل ارسال رسول را تعلیل می‌کند که اصلا چرا باید رسولانی مبعوث شوند، و بیانش این است که: نوع بشر به طور فطری محتاج به این هستند که خدا به سوی سعادتشان و کمالشان هدایت فرماید، همان کمالی که برای آن خلق شده‌اند همانطور که سایر انواع موجودات را هدایت کرده. پس مسأله احتیاج به هدایت حاجتی است عمومی و ظهور حاجت در آنها است. به عبارتی دیگر اظهار حاجت از ایشان همان سؤال و درخواست رفع حاجت است و خدای سبحان شنوای سؤال فطری (و زبان حال) ایشان و بصیر و بینای به احتیاج فطری ایشان به هدایت است. پس مقتضای سمیع و بصیر بودن او این است که رسولی بفرستد تا ایشان را به سوی سعادت و کمالشان هدایت کند، چون همه مردم شایستگی اتصال به عالم قدس را ندارند، زیرا اگر یکی از ایشان پاک است دهها ناپاکند و اگر یکی صالح باشد صدها طالح در آنها است پس باید یکی را خودش برگزیند. و رسول دو نوع است یکی از جنس فرشته که وحی را از ناحیه خدا گرفته به رسول بشری می‌رساند. قسم دوم رسول انسانی است که وحی را از رسول فرشته‌ای گرفته به انسان‌ها می‌رساند. و کوتاه سخن، اینکه فرمود:" ﴿أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ[۴۱]" متضمن حجت و برهانی است بر اصل لزوم ارسال رسولان و اما حجت بر لزوم عصمت و اصطفاء رسل، آن مضمون جمله" ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ[۴۲] " است. [تقریر حجت و برهانی که از جمله" ﴿أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ[۴۳]" برای اصل لزوم ارسال رسل، و از آیه:" ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ[۴۴]... " برای عصمت انبیاء ((ع)) استفاده می‌شود] (ترجمه تفسیر المیزان ج ۱۴ ص ۵۸۰)
  7. خداوند باذکر فرستادن افرادی ازملائکه نزد پیامبران برای ماموریت‌های مختلف مثل نزول عذاب ویابشارت به امر خیر وزیبا بررسالت وسفیران الهی بودن پیامبران درمقابل تکذیب کننده گان تاکید می‌کند ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ[۴۵]... ﴿وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ[۴۶]... ﴿فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا[۴۷]... ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ[۴۸]
  8. خداوند باذکر جریان سامری ونقشه‌های اوبرای منحرف کردن پیروان موسی از یکتاپرستی مسئله استفاده ابزاری از آثار رسولان الهی رابرای دعوت به گوساله پرستی تذکر می‌دهد ودرحقیقت سوءاستفاده دین ابزاران را ازدین رامطرح وبرهوشیار بودن پیروان انبیا درمقابل این پدیده انحرافی تاکید می‌کند ﴿قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي[۴۹]
  9. خداوند باطرح این نکته که غیراز ارسال رسولان ازجنس بشر وملائکه رسولان دیگری ازجنس باد ﴿وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا[۵۰]»، حیوان ﴿ًإِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ [۵۱] وپرندگان ﴿وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ[۵۲]» برای انجام ماموریت‌های مختلف فرستادیم به تکذ یب کنندگان، حقانیت ارسال سفیران ورسولان رایادآور می‌شود[۵۳].

منابع

پانویس

  1. «(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بسته‌اید» سوره توبه، آیه ۱.
  2. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  3. «که این (قرآن) بازخوانده فرستاده‌ای گرامی است» سوره حاقه، آیه ۴۰.
  4. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.
  5. «و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن * آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شده‌ایم * گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمی‌گویید» سوره یس، آیه ۱۳-۱۵.
  6. «و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید * از کسانی که پاداشی از شما نمی‌خواهند و خود رهیافته‌اند پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰-۲۱.
  7. «و آنان را که کفر ورزیدند دسته‌دسته به سوی دوزخ گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما می‌خواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار می‌دادند؟» سوره زمر، آیه ۷۱.
  8. «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.
  9. «خداوند از فرشتگان و از مردم فرستادگانی برمی‌گزیند؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست * آنچه را پیش روی و پس پشت آنان است می‌داند و کارها به سوی خداوند بازگردانده می‌شود» سوره حج، آیه ۷۵-۷۶.
  10. «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹.
  11. «و چون دید که دستشان به سوی آن دراز نمی‌شود؛ آنان را ناآشنا یافت و از ایشان هراسی در دل نهاد؛ گفتند: مهراس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم» سوره هود، آیه ۷۰.
  12. «و چون فرشتگان ما نزد لوط آمدند از (آمدن) آنان پریشان گشت و دستش از (یاری به) آنان کوتاه شد و گفت: امروز روز سختی است!» سوره هود، آیه ۷۷.
  13. «و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۷.
  14. «(سامری) گفت: من چیزی دیدم که دیگران آن را ندیدند؛ مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم و بدین‌گونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست» سوره طه، آیه ۹۶.
  15. «و هنگامی که فرستادگان ما برای ابراهیم مژده (ی فرزند) آوردند گفتند: ما مردم این شهر را نابود خواهیم کرد؛ بی‌گمان مردم آن ستمگرند» سوره عنکبوت، آیه ۳۱.
  16. «و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند از (آمدن) آنان پریشان گشت و دستش از (یاری به) آنان کوتاه شد و آنان گفتند: نترس و اندوهگین مباش بی‌گمان ما تو و خانواده‌ات را می‌رهانیم جز همسرت را که از بازماندگان (در عذاب) است» سوره عنکبوت، آیه ۳۳.
  17. «سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فاطر، آیه ۱.
  18. «(به صالح پیامبر گفتیم:) ما این ماده شتر را برای آزمون آنان می‌فرستیم پس چشم به راه آنان باش و شکیب کن!» سوره قمر، آیه ۲۷.
  19. «سوگند به بادهای فرستاده پی در پی،» سوره مرسلات، آیه ۱.
  20. «و بر (سر) ایشان پرندگانی دسته‌دسته فرستاد» سوره فیل، آیه ۳.
  21. «الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند» سوره رعد، آیه ۱.
  22. «آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند؛» سوره رعد، آیه ۱۹.
  23. «و می‌گویند: چرا نشانه‌ای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۲۰.
  24. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  25. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  26. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.
  27. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.
  28. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.
  29. «و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.
  30. «گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمی‌گویید» سوره یس، آیه ۱۵.
  31. «و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.
  32. «از کسانی که پاداشی از شما نمی‌خواهند و خود رهیافته‌اند پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۱.
  33. «و آنان را که کفر ورزیدند دسته‌دسته به سوی دوزخ گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما می‌خواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار می‌دادند؟» سوره زمر، آیه ۷۱.
  34. «ای گروه پریان و آدمیان! آیا پیامبرانی از خودتان نزد شما نیآمدند که آیات مرا برایتان می‌خواندند و به دیدار امروزتان شما را هشدار می‌دادند؟ می‌گویند: (چرا،) ما بر (زیان) خود گواهی می‌دهیم و زندگانی این جهان آنان را فریفته بود و بر (زیان) خویش گواهی دادند» سوره انعام، آیه ۱۳۰.
  35. «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفته‌اند لعنت بر ایشان باد بلکه دست‌های او باز است و هرگونه بخواهد می‌بخشد و بی‌گمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید؛ و میان آن» سوره مائده، آیه ۶۴.
  36. «و آنان را که کفر ورزیدند دسته‌دسته به سوی دوزخ گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما می‌خواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار می‌دادند؟» سوره زمر، آیه ۷۱.
  37. «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.
  38. «خداوند از فرشتگان و از مردم فرستادگانی برمی‌گزیند؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۷۵.
  39. «آنچه را پیش روی و پس پشت آنان است می‌داند و کارها به سوی خداوند بازگردانده می‌شود» سوره حج، آیه ۷۶.
  40. «این بدان روست که خداوند از شب می‌کاهد و بر روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و بر شب می‌افزاید و اینکه خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۶۱.
  41. «این بدان روست که خداوند از شب می‌کاهد و بر روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و بر شب می‌افزاید و اینکه خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۶۱.
  42. «خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
  43. «این بدان روست که خداوند از شب می‌کاهد و بر روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و بر شب می‌افزاید و اینکه خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۶۱.
  44. «خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
  45. «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹.
  46. «و چون فرشتگان ما نزد لوط آمدند از (آمدن) آنان پریشان گشت و دستش از (یاری به) آنان کوتاه شد و گفت: امروز روز سختی است!» سوره هود، آیه ۷۷.
  47. «و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۷.
  48. «سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فاطر، آیه ۱.
  49. «(سامری) گفت: من چیزی دیدم که دیگران آن را ندیدند؛ مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم و بدین‌گونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست» سوره طه، آیه ۹۶.
  50. «سوگند به بادهای فرستاده پی در پی،» سوره مرسلات، آیه ۱.
  51. «(به صالح پیامبر گفتیم:) ما این ماده شتر را برای آزمون آنان می‌فرستیم پس چشم به راه آنان باش و شکیب کن!» سوره قمر، آیه ۲۷.
  52. «و بر (سر) ایشان پرندگانی دسته‌دسته فرستاد» سوره فیل، آیه ۳.
  53. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۱۰-۷۱۷.