قانونگرایی در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = قانونگرایی | | موضوع مرتبط = قانونگرایی | ||
| عنوان مدخل = قانونگرایی | | عنوان مدخل = قانونگرایی | ||
| مداخل مرتبط = [[قانونگرایی در سیره پیامبر خاتم]] - [[قانونگرایی در جامعهشناسی اسلامی]] - [[قانونگرایی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[قانونگرایی در سیره پیامبر خاتم]] - [[قانونگرایی در جامعهشناسی اسلامی]] - [[قانونگرایی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[قانونگرایی در فقه سیاسی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۳
مقدمه
قانون یا به تعبیر قرآن، “حدود” الهی اگرچه در ظاهر همه احکام پنجگانه تکلیفی را شامل میگردد، اما به دلیلهای خاص، منصرف به قوانین مقرر و احکام الزامی اعم از واجبات و محرمات است؛ چون تنها این دسته از احکام واجد خصیصه حدّتاند[۱]. قوانینی که همه مکلفان در صورت داشتن شرایط عام تکلیف، به انجام آن الزام یافتهاند. قانونگرایی و التزام عمیق به رعایت حدود الهی در همه عرصههای فردی و اجتماعی، از ویژگیهای برجسته مؤمنان راستین است. مؤمنی که معتقد باشد خداوند، همه عرصههای وجودی، ساحتهای زیستی، قلمروهای فعالیت و چرخههای تعاملی او را پوشش هنجاری داده و به رعایت دقیق اوامر و نواهی خویش توصیه و ترغیب فرموده و آثار وضعی و تکلیفی متناسب، بر متابعت و تخلف از آنها مترتب ساخته است؛ در ظاهر دلیلی برای سرپیچی، سهلانگاری، اهمال و غفلت از آنها نخواهد داشت. جامعه اسلامی و در رأس آن حکومت اسلامی نیز وظیفه دارد زمینه اجرایی شدن هرچه بیشتر احکام الهی در گستره وسیع جامعه و رفع موانع محتمل را فراهم سازد.
از این وضع ایدئال که بگذریم، واقعیت مشهود جوامع این است که در کنار التزام اکثری به رعایت قوانین و حدود - از جمله حدود منسوب یا مورد تأیید فقه اسلامی همواره میزان چشمگیری از تعدی و تمرد را شاهدیم. تردیدی نیست که داشتن یک جامعه مطلوب، بدون التزام حداکثری به رعایت ارزشها و ایجاد زمینه مناسب برای اجرایی شدن هرچه بیشتر آنها و تمهید سازوکارهای نظارتی و کنترلی برای تشویق اطاعتکنندگان و تنبیه متخلفان غیرممکن خواهد بود. تفسیر نمونه در این باره مینویسد: قرآن معصیت و مخالفت با قوانین الهی را تجاوز از مرز تلقی کرده است. در حقیقت در میان کارهایی که انسان انجام میدهد، یک سلسله مناطق ممنوعه وجود دارد که ورود در آن فوقالعاده خطرناک است، قوانین و احکام الهی این مناطق را مشخص میکند و بسان علایمی است که در این گونه مناطق قرار میدهند. این کار در حکم نزدیک شدن به مرز است و چه بسا با یک غفلت انسانی که به مرز نزدیک شده گام در آن طرف بگذارد و گرفتار هلاکت و نابودی شود[۲].[۳]
آیات قرآنی مرتبط
- نهی مؤمنان از نقض حدود الهی: ﴿تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا﴾[۴].
- تبیین حدود الهی: ﴿وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾[۵].
- حفظ حدود الهی از جمله اوصاف مؤمنان واقعی: ﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ... وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۶].
- نقض حدود الهی مصداق ظلم به خود و دیگران: ﴿وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۷].
- برخی آیات نیز به محرومیت متعدیان از محبت و مرحمت خداوند[۸] توجه داده و ناقضان حدود الهی را به عذاب خوارکننده جاودان بشارت داده است[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۲، ص۲۱۰.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۳۶.
- ↑ «اینها احکام خداوند است از آنها تجاوز نکنید» سوره بقره، آیه ۲۲۹.
- ↑ «و این احکام خداوند است که آن را برای گروهی که میدانند روشن میدارد» سوره بقره، آیه ۲۳۰.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران... و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.
- ↑ ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾ «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
- ↑ ﴿وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾ «و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در میآورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۳۶.