راسخ در علم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


'''راسخان در علم''' که در دو [[آیه]] از [[قرآن کریم]] آمده، کسانی هستند که به [[علم]] و [[دانش]] آراسته شده و شبهه‌ای بر آنها عارض نمی‌شود. براساس [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} از راسخان در علم هستند.
'''راسخان در علم''' که در دو [[آیه]] از [[قرآن کریم]] آمده، کسانی هستند که به [[علم]] و [[دانش]] آراسته شده و شبهه‌ای بر آنها عارض نمی‌شود. براساس [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} از راسخان در علم هستند.
== مقدمه ==
موضوع [[راسخان در علم]] در دو [[آیه]] از [[قرآن کریم]] آمده است:
#{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref> اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه۷.</ref>.
#{{متن قرآن|لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref> امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم؛ سوره نساء، آیه۱۶۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد اسعدی|اسعدی، محمد]]، [[معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی (مقاله)|معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی]]، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳.</ref>


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
خط ۲۱: خط ۱۶:


== [[ائمه]] {{ع}}، مصادیق [[راسخ در علم]] ==
== [[ائمه]] {{ع}}، مصادیق [[راسخ در علم]] ==
<div style="background-color: rgb(۲۵۲, ۲۵۲, ۲۳۳); text-align:right; font-size: ۹۰%; font-weight: normal;">{{همچنین| آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)}}</div>
{{همچنین| آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)}}
[[راسخان در علم]] افرادی هستند، برخوردار از [[دانش]] [[استوار]] و [[حقیقی]]، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد و [[علم]] آنها مطابق با واقع است، دانشی که [[خدا]] بر صفحۀ [[قلب]] خاصان از بندگانش یعنی [[پیامبران]] و [[امامان]] تابانیده است، چنانکه از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳.</ref><ref>ر. ک: [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۶۰؛ [[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص ۱۹۹؛ [[محمد منصورآبادی|منصورآبادی، محمد]]، [[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|راسخان در علم از دیدگاه فریقین]]، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳؛ [[سید حسین حسینی|حسینی، سید حسین]]، [[هادیان در کلام امام هادی (کتاب)|هادیان در کلام امام هادی]]، ص ۷۶؛ [[صدیقه میرشمسی|میرشمسی، صدیقه]]، [[تأویل در قرآن (مقاله)|تأویل در قرآن]]، فصلنامه پژوهشنامه متین، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۲۱۷.</ref>.
[[راسخان در علم]] افرادی هستند، برخوردار از [[دانش]] [[استوار]] و [[حقیقی]]، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد و [[علم]] آنها مطابق با واقع است، دانشی که [[خدا]] بر صفحۀ [[قلب]] خاصان از بندگانش یعنی [[پیامبران]] و [[امامان]] تابانیده است، چنانکه از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳.</ref><ref>ر.ک: [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۶۰؛ [[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص ۱۹۹؛ [[محمد منصورآبادی|منصورآبادی، محمد]]، [[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|راسخان در علم از دیدگاه فریقین]]، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳؛ [[سید حسین حسینی|حسینی، سید حسین]]، [[هادیان در کلام امام هادی (کتاب)|هادیان در کلام امام هادی]]، ص ۷۶؛ [[صدیقه میرشمسی|میرشمسی، صدیقه]]، [[تأویل در قرآن (مقاله)|تأویل در قرآن]]، فصلنامه پژوهشنامه متین، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۲۱۷.</ref>.


بنابراین [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{ع}} از [[راسخان در علم]] و مصداق کامل آن هستند، همان کسانی که [[خداوند]] علم‌شان به [[تأویل]] [[قرآن]] را در کنار [[علم]] خویش قرار داد و عالم بودن ایشان به [[تأویل]] [[قرآن مجید]] و [[کتاب آسمانی]] را در عرض [[علم]] خود قرار داده است و چون [[علم]] به [[تأویل]] [[قرآن]] از [[علوم پنهانی]] و غیبی است، پس ایشان بر [[علوم پنهانی]] و غیبی [[آگاهی]] دارند. لذا تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با [[دانش]] همۀ [[دانشمندان]] تفاوت دارد، [[دانش]] [[پیامبران]] و [[امامان]] {{ع}} است که تا [[قیامت]] ثابت است؛ زیرا [[دانش]] آنان [[الهی]] و [[لدنی]] و بر اساس مشاهدۀ صادقانۀ [[قلب]] آنان نسبت به حقایق است و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و [[اسرار]] ظاهر و [[باطن]] هستی [[خطا]] نمی‌کنند<ref>ر. ک: [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۶۰؛ [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزائری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]؛ [[سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی|بنی سعید لنگرودی، سید محمد جواد]]، [[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۶۹.</ref>
بنابراین [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{ع}} از [[راسخان در علم]] و مصداق کامل آن هستند، همان کسانی که [[خداوند]] علم‌شان به [[تأویل]] [[قرآن]] را در کنار [[علم]] خویش قرار داد و عالم بودن ایشان به [[تأویل]] [[قرآن مجید]] و [[کتاب آسمانی]] را در عرض [[علم]] خود قرار داده است و چون [[علم]] به [[تأویل]] [[قرآن]] از [[علوم پنهانی]] و غیبی است، پس ایشان بر [[علوم پنهانی]] و غیبی [[آگاهی]] دارند. لذا تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با [[دانش]] همۀ دانشمندان تفاوت دارد، [[دانش]] [[پیامبران]] و [[امامان]] {{ع}} است که تا [[قیامت]] ثابت است؛ زیرا [[دانش]] آنان [[الهی]] و [[لدنی]] و بر اساس مشاهدۀ صادقانۀ [[قلب]] آنان نسبت به حقایق است و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و [[اسرار]] ظاهر و [[باطن]] هستی [[خطا]] نمی‌کنند<ref>ر.ک: [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۶۰؛ [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزائری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]؛ [[سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی|بنی سعید لنگرودی، سید محمد جواد]]، [[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۶۹.</ref>.


لازمه دستیابی به این [[علم]]، [[طهارت]] و [[پاکی]] [[دل]] است که تنها دربارۀ [[امامان]] {{ع}} [[صدق]] می‌کند و [[خداوند]] در [[آیۀ تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳.</ref> هرگونه [[رجس]] را از ایشان برطرف نموده است<ref>ر. ک: [[حسین افسردیر|افسردیر، حسین]] و [[مرضیه فضلی‌نژاد|فضلی‌نژاد، مرضیه]]، [[بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران (مقاله)|بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران]]، ص ۲۳ ـ ۲۷.</ref>.
لازمه دستیابی به این [[علم]]، [[طهارت]] و [[پاکی]] [[دل]] است که تنها دربارۀ [[امامان]] {{ع}} [[صدق]] می‌کند و [[خداوند]] در [[آیۀ تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳.</ref> هرگونه [[رجس]] را از ایشان برطرف نموده است<ref>ر.ک: [[حسین افسردیر|افسردیر، حسین]] و [[مرضیه فضلی‌نژاد|فضلی‌نژاد، مرضیه]]، [[بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران (مقاله)|بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران]]، ص ۲۳ ـ ۲۷.</ref>.


از علومی‌ که لازم است [[امام]] از آن بهره‌مند باشد، [[آگاهی]] از [[قرآن]] و [[تفسیر]] و [[تأویل]] آن است. این [[آگاهی]]، همانند [[علم به احکام شرعی]]، برای [[هدایت]] [[جامعه]] لازم است، زیرا [[قرآن]] سرچشمۀ همۀ [[معارف دینی]] و از منابع مهم [[احکام]] اسلامی‌است و [[آگاه]] نبودن از آن به معنای نقصان در [[علم دینی]] خواهد بود و [[شیعه]] چنین نقصی را در [[امام]] نمی‌پذیرد.
از علومی‌ که لازم است [[امام]] از آن بهره‌مند باشد، [[آگاهی]] از [[قرآن]] و [[تفسیر]] و [[تأویل]] آن است. این [[آگاهی]]، همانند [[علم به احکام شرعی]]، برای [[هدایت]] [[جامعه]] لازم است، زیرا [[قرآن]] سرچشمۀ همۀ [[معارف دینی]] و از منابع مهم [[احکام]] اسلامی‌است و [[آگاه]] نبودن از آن به معنای نقصان در [[علم دینی]] خواهد بود و [[شیعه]] چنین نقصی را در [[امام]] نمی‌پذیرد.


از مواردی که نشان می‌دهد [[شیعیان]] نخستین به وجود چنین علمی‌ در [[امام]] [[اعتقاد]] داشته‌اند، [[سخن]] [[ابن عباس]] دربارۀ [[حضرت علی]] {{ع}} است. روزی [[معاویه]] از او خواست دربارۀ [[حضرت امیر]] {{ع}}[[سخن]] گوید، [[ابن عباس]] به ذکر [[فضایل]] آن حضرت و [[تمجید]] از [[مقام]] والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "[[علی]] [[عارف]] به [[قرآن]] و [[تأویل]] آن بود<ref>ر. ک: [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۷۱.</ref>.
از مواردی که نشان می‌دهد [[شیعیان]] نخستین به وجود چنین علمی‌ در [[امام]] [[اعتقاد]] داشته‌اند، [[سخن]] [[ابن عباس]] دربارۀ [[حضرت علی]] {{ع}} است. روزی [[معاویه]] از او خواست دربارۀ [[حضرت امیر]] {{ع}}[[سخن]] گوید، [[ابن عباس]] به ذکر [[فضایل]] آن حضرت و [[تمجید]] از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "[[علی]] [[عارف]] به [[قرآن]] و [[تأویل]] آن بود<ref>ر.ک: [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۷۱.</ref>.


== [[راسخ در علم]] بودن [[علما]] ==
== [[راسخ در علم]] بودن [[علما]] ==
با توجه به [[روایات]] مذکور، [[اهل بیت]] {{ع}} مصداق بارز و کامل [[راسخان در علم]] به شمار می‏‌روند و [[برترین]] [[مرجع]] در حل [[مشکلات]] [[قرآن]] و [[فهم]] [[متشابهات]] آن هستند، اما آنچه جای [[تأمل]] و بحث دارد، قرار گرفتن سایر [[عالمان ربانی]] در دایرۀ [[راسخان در علم]] است. [[عالمان ربانی]] که اصول و مبانی [[تأویل]] و [[تفسیر]] صحیح را در [[مکتب]] [[اهل البیت]] آموخته و خود را به [[زیور]] [[علم]] و [[تقوا]] آراسته‏‌اند نیز در حد خود از [[راسخان در علم]] به شمار می‏‌روند. با این وجود، [[دانش]] و [[معرفت]] آنان به [[قرآن]]، به هیچ وجه قابل مقایسه با [[دانش]] [[امامان]] معصوم {{ع}} نیست، ولی از آنجا که اصول و مبانی صحیح [[شریعت]] را از سرچشمه زلال آن دریافت کرده‏اند و از فطرتی سلیم برخوردارند، می‏‌توانند شماری از [[متشابهات]] را به [[محکمات]] ارجاع دهند و از این طریق، به [[تأویل]] صحیح آن دست یابند.
با توجه به [[روایات]] مذکور، [[اهل بیت]] {{ع}} مصداق بارز و کامل [[راسخان در علم]] به شمار می‏‌روند و [[برترین]] [[مرجع]] در حل [[مشکلات]] [[قرآن]] و فهم [[متشابهات]] آن هستند، اما آنچه جای [[تأمل]] و بحث دارد، قرار گرفتن سایر عالمان ربانی در دایرۀ [[راسخان در علم]] است. عالمان ربانی که اصول و مبانی [[تأویل]] و [[تفسیر]] صحیح را در [[مکتب]] [[اهل البیت]] آموخته و خود را به [[زیور]] [[علم]] و [[تقوا]] آراسته‏‌اند نیز در حد خود از [[راسخان در علم]] به شمار می‏‌روند. با این وجود، [[دانش]] و [[معرفت]] آنان به [[قرآن]]، به هیچ وجه قابل مقایسه با [[دانش]] [[امامان]] معصوم {{ع}} نیست، ولی از آنجا که اصول و مبانی صحیح [[شریعت]] را از سرچشمه زلال آن دریافت کرده‏اند و از فطرتی سلیم برخوردارند، می‏‌توانند شماری از [[متشابهات]] را به [[محکمات]] ارجاع دهند و از این طریق، به [[تأویل]] صحیح آن دست یابند.


[[راسخان در علم]]، کسانی هستند که علاوه بر [[آگاهی]] از [[زبان قرآن]] و دانش‌های مرسوم مفسّران، از [[تقوا]] و [[فطرت]] سلیم برخوردارند. از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} دربارۀ [[راسخان در علم]] سؤال شد، حضرت فرمودند: "کسی که دستش [[نیکوکار]] و زبانش [[راستگو]] و قلبش [[استوار]] و دارای عفّت شکم و دامن باشد، از [[راسخان در علم]] است"<ref>ر. ک: [[علی اصغر ناصحیان|ناصحیان، علی اصغر]]، [[تأویل و راسخان در علم (مقاله)|تأویل و راسخان در علم]]، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶.</ref>
[[راسخان در علم]]، کسانی هستند که علاوه بر [[آگاهی]] از [[زبان قرآن]] و دانش‌های مرسوم مفسّران، از [[تقوا]] و [[فطرت]] سلیم برخوردارند. از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} دربارۀ [[راسخان در علم]] سؤال شد، حضرت فرمودند: "کسی که دستش [[نیکوکار]] و زبانش [[راستگو]] و قلبش [[استوار]] و دارای عفّت شکم و دامن باشد، از [[راسخان در علم]] است"<ref>ر.ک: [[علی اصغر ناصحیان|ناصحیان، علی اصغر]]، [[تأویل و راسخان در علم (مقاله)|تأویل و راسخان در علم]]، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶.</ref>.


== نتیجه گیری ==
== نتیجه گیری ==
خط ۴۲: خط ۳۷:
== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش‌های وابسته}}
* [[رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
# [[رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
# [[رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}
{{پایان پرسش‌های وابسته}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۴

راسخان در علم که در دو آیه از قرآن کریم آمده، کسانی هستند که به علم و دانش آراسته شده و شبهه‌ای بر آنها عارض نمی‌شود. براساس روایات، پیامبر (ص) و امامان (ع) از راسخان در علم هستند.

معناشناسی

راسخ در علم، کسی است که علم وی با ثبات و یقین همراه است[۱] و هیچ‌گونه شبهه‌ای[۲] برای او رخ نمی‌دهد، زیرا حقایق و معارف الهی را با نور ایمان و شهود درک می‌کند[۳].

راسخ در علم کسی است که به علم و دانش آراسته شده و شبهه‌ای بر او عارض نمی‌شود. پس راسخان در علم کسانی هستند که چنین معرفی شده‌اند: به خدا و رسولش ایمان آورده و سپس شک و ریب دچار نشده‌اند[۴].

این واژه حاوی دو وجه ایجابی و سلبی است. وجه ایجابی آن، حاکی از نفوذ و تعمیق راسخون در حریم دانش و موصوف شدن به علم و شناخت عمیق است، اما وجه سلبی آن، حاکی از استقرار و ثبات و پای‌بندی به حریم علم و عدم تعدی از حد و مرز علمی‌ است. بر اساس وجه اخیر، ویژگی راسخون در علم آن است که از پا نهادن در شبهات و امور مشتبه و عرصه‌های غیر قابل پیمودن پرهیز کرده و در واقع، حد و ادب علم و تحقیق را نگاه داشته و بدان پایبند هستند[۵].

ائمه (ع)، مصادیق راسخ در علم

راسخان در علم افرادی هستند، برخوردار از دانش استوار و حقیقی، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد و علم آنها مطابق با واقع است، دانشی که خدا بر صفحۀ قلب خاصان از بندگانش یعنی پیامبران و امامان تابانیده است، چنانکه از امام صادق (ع) روایت شده: «نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه»[۶][۷].

بنابراین پیامبر (ص) و امامان (ع) از راسخان در علم و مصداق کامل آن هستند، همان کسانی که خداوند علم‌شان به تأویل قرآن را در کنار علم خویش قرار داد و عالم بودن ایشان به تأویل قرآن مجید و کتاب آسمانی را در عرض علم خود قرار داده است و چون علم به تأویل قرآن از علوم پنهانی و غیبی است، پس ایشان بر علوم پنهانی و غیبی آگاهی دارند. لذا تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با دانش همۀ دانشمندان تفاوت دارد، دانش پیامبران و امامان (ع) است که تا قیامت ثابت است؛ زیرا دانش آنان الهی و لدنی و بر اساس مشاهدۀ صادقانۀ قلب آنان نسبت به حقایق است و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و اسرار ظاهر و باطن هستی خطا نمی‌کنند[۸].

لازمه دستیابی به این علم، طهارت و پاکی دل است که تنها دربارۀ امامان (ع) صدق می‌کند و خداوند در آیۀ تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۹] هرگونه رجس را از ایشان برطرف نموده است[۱۰].

از علومی‌ که لازم است امام از آن بهره‌مند باشد، آگاهی از قرآن و تفسیر و تأویل آن است. این آگاهی، همانند علم به احکام شرعی، برای هدایت جامعه لازم است، زیرا قرآن سرچشمۀ همۀ معارف دینی و از منابع مهم احکام اسلامی‌است و آگاه نبودن از آن به معنای نقصان در علم دینی خواهد بود و شیعه چنین نقصی را در امام نمی‌پذیرد.

از مواردی که نشان می‌دهد شیعیان نخستین به وجود چنین علمی‌ در امام اعتقاد داشته‌اند، سخن ابن عباس دربارۀ حضرت علی (ع) است. روزی معاویه از او خواست دربارۀ حضرت امیر (ع)سخن گوید، ابن عباس به ذکر فضایل آن حضرت و تمجید از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "علی عارف به قرآن و تأویل آن بود[۱۱].

راسخ در علم بودن علما

با توجه به روایات مذکور، اهل بیت (ع) مصداق بارز و کامل راسخان در علم به شمار می‏‌روند و برترین مرجع در حل مشکلات قرآن و فهم متشابهات آن هستند، اما آنچه جای تأمل و بحث دارد، قرار گرفتن سایر عالمان ربانی در دایرۀ راسخان در علم است. عالمان ربانی که اصول و مبانی تأویل و تفسیر صحیح را در مکتب اهل البیت آموخته و خود را به زیور علم و تقوا آراسته‏‌اند نیز در حد خود از راسخان در علم به شمار می‏‌روند. با این وجود، دانش و معرفت آنان به قرآن، به هیچ وجه قابل مقایسه با دانش امامان معصوم (ع) نیست، ولی از آنجا که اصول و مبانی صحیح شریعت را از سرچشمه زلال آن دریافت کرده‏اند و از فطرتی سلیم برخوردارند، می‏‌توانند شماری از متشابهات را به محکمات ارجاع دهند و از این طریق، به تأویل صحیح آن دست یابند.

راسخان در علم، کسانی هستند که علاوه بر آگاهی از زبان قرآن و دانش‌های مرسوم مفسّران، از تقوا و فطرت سلیم برخوردارند. از پیامبر اکرم (ص) دربارۀ راسخان در علم سؤال شد، حضرت فرمودند: "کسی که دستش نیکوکار و زبانش راستگو و قلبش استوار و دارای عفّت شکم و دامن باشد، از راسخان در علم است"[۱۲].

نتیجه گیری

نتیجه اینکه، تحت پرتو احادیثِ "راسخون فی العلم" به دست می‌آید، علاوه بر خداوند، راسخان در علم نیز به تأویل آیات قرآن آگاهی دارند و بنابر روایات تفسیری معتبر و صریح الدلاله، امامان (ع) به عنوان پیشوایان دینی، راسخان حقیقی علم و عالمان حقیقی تأویلند[۱۳].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۵، ص ۲۰۸.
  2. راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص ۳۵۲.
  3. مصطفوی، سید حسن، التحقیق، ج ۴، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.
  4. راغب، حسین بن محمد، مفردات، ص۲۰۰.
  5. ر.ک: اسعدی، محمد، معناشناسی راسخان در علم با تأکید بر کاربرد روایی، فصلنامه علوم حدیث، ش ۵۳.
  6. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳.
  7. ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۱۹۹؛ منصورآبادی، محمد، راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۳؛ حسینی، سید حسین، هادیان در کلام امام هادی، ص ۷۶؛ میرشمسی، صدیقه، تأویل در قرآن، فصلنامه پژوهشنامه متین، ش ۱۵ و ۱۶، ص ۲۱۷.
  8. ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰؛ شریعتمدار جزائری، سید نورالدین، امام حسین و علم به شهادت؛ بنی سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۶۹.
  9. سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳.
  10. ر.ک: افسردیر، حسین و فضلی‌نژاد، مرضیه، بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران، ص ۲۳ ـ ۲۷.
  11. ر.ک: سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۷۱.
  12. ر.ک: ناصحیان، علی اصغر، تأویل و راسخان در علم، ش ۱۱، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۶.
  13. ر.ک: اکبرنژاد، مهدی و محمدی، روح‌الله، بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم، ص ۶۰.