حدیث ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'خدامراد]]،فرهنگ‌نامه' به 'خدامراد، [[فرهنگ‌نامه')
 
(۸۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = اثبات امامت امام علی
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[حدیث ولایت در حدیث]] - [[حدیث ولایت در معارف و سیره فاطمی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حدیث ولایت در حدیث]] | [[حدیث ولایت در کلام اسلامی]] | [[حدیث ولایت در گفتگوهای بین‌المذاهب]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{جعبه اطلاعات احادیث نامدار
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حدیث ولایت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| نام حدیث = حدیث ولایت
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| نام تصویر =
| توضیح تصویر =
| متن حدیث = إِنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی
| ترجمه حدیث = همانا علی از من است و من از او و علی بعد از من ولی و سرپرست تمام مؤمنین است
| نام‌های دیگر =
| صادره از = [[پیامبر خاتم]] {{صل}}
| راویان = {{فهرست جعبه افقی | [[عمران بن حصین خزاعی]]}}
| سبب صدور = گلایه برخی [[مسلمانان]] از نحوه رفتار [[حضرت علی]] {{ع}} و دفاع [[پیامبر]] از حضرت
| دلالت حدیث = {{فهرست جعبه عمودی | دلالت بر [[افضلیت امام علی]] {{ع}} | دلالت بر [[امامت امام علی]] {{ع}} | دلالت بر [[ولایت امام علی]]{{ع}}}}
| اعتبار سند =  
| منابع شیعه = {{فهرست جعبه افقی | عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار | }}
| منابع اهل سنت = {{فهرست جعبه عمودی | [[سنن ترمذی (کتاب)| سنن ترمذی]] | [[مسند احمد بن حنبل (کتاب)| مسند احمد]] | مسند ابی‌داود}}
}}


'''ولایت''' که به معناى "اولى به تصرّف"، سرپرستى، زعامت و پیشوایى است، در [[قرآن]] و حدیث براى [[امام علی|حضرت على]]{{ع}} و امامان قرار داده شده است. عنوان ولىّ، مولى و ولایت بارها از زبان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} دربارۀ [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} اطلاق شده و او را ولىّ مؤمنین و مولاى مسلمین قرار داده است. آنچه در [[غدیر خم]] مطرح شده، یکى از آن موارد است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۲۲۱.</ref>.
'''حدیث ولایت''' از جمله [[احادیث]] دال بر [[ولایت]] و [[افضلیت امیرالمؤمنین]]{{ع}} است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند ولایت پس از من از آن علی{{ع}} است: {{متن حدیث|إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ}}.


== مقدمه ==
[[ولایت]]، پرتوی درخشان و یکی از مهمترین و کارآمدترین شئونات [[امامت]] است. [[امام زمان]] هر عصری به عنوان ولی و سرپرست [[انسان‌ها]] دارای اولویت در تصرف به امورات آنها می‌باشد. طرح ولی و [[ولایت در قرآن]]، [[سنّت]] و نیز در میان اهل لغت، تنها طرح یک مفهوم خاص و شرح لفظ نیست؛ بلکه بسترسازی برای یک [[عقیده]] [[پایدار]] است که در آن مسئله [[رهبری]] و [[سرپرستی]] [[مردم]] پس از رسول خدا{{صل}} مطرح شده است. معنای [[حقیقی]] و شایع ولی و ولایت؛ همان سرپرستی و صاحب اختیار بودن است و معانی دیگر مجازی است که باز هم به نحوی به همان معنای حقیقی سرپرست بودن برمی‌گردد<ref>لسان العرب، ج١۵، ص۴١٠؛ مصباح المنیر، ج۲، ص٣۵٠؛ ابن اثیر، النهایه، ج۵، ص٢٢٨؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۵۵۴؛ التحقیق، ج١٣، ص٢٠۴؛ بحار الانوار، ج۷۸، ص۱۸۳؛ تفسیر القرآن، ج۳، ص۴؛ الشافی فی الامامة، ج۳، ص۵٠؛ مسائل العکبریه، ص۵٠.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۱۰۷.</ref>


==مقدمه==
== متن روایت ==
*روایتی بشارت‏‌دهنده به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها به [[مسلمانان]] فرمود که ولایت پس از من از آن علی{{ع}} است؛ برای نمونه، فرمود: «تو در [[دنیا]] و [[آخرت]] [[ولیّ]] من هستی»<ref>صحیح البخاری، ج۲، صص ۵۸ و ۳۲۳ و ۱۰۹؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۲۴؛ الصواعق المحرقة علی أهل الرفض و الضلال و الزندقة، باب ۱۲، ص۱۶؛ باب ۱۱، ص۱۰۷؛ کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج۶، ح۲۵۰۴.</ref>. در یکی از [[جنگ‌ها]] که پیامبر{{صل}} فرماندهی لشکر را به [[امام علی]]{{ع}} واگذارد و علی{{ع}} برای خود از [[خمس غنایم]]، کنیزی گرفت، برخی از سپاهیان از این کار ناخشنود شدند و به [[رسول خدا]]{{صل}} در این‌باره [[شکایت]] بردند. پیامبر{{صل}} فرمود: «حق علی{{ع}} بیش از این کنیز، بلکه او ولیّ و سرپرست شما بعد از من است»<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۲۹۶، ح۳۷۹۶؛ خصائص أمیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب، ص۹۷؛ الإصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۵۰۹؛ حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، أبونعیم أحمد بن عبد الله الأصبهانی، ج۶، ص۲۹۴؛ أسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل، ج۱، ص۳۸۱؛ معجم جامع الأصول فی أحادیث الرسول، المبارک بن محمد ابن الأثیر الجزری، ج۲، ص۴۷۰؛ کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج۱۵، ص۱۲۴؛ ینابیع المودة لذوی القربی، ص۵۳؛ تذکرة الخواص، ص۳۶؛ مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، کمال الدین محمد ابن طلحة الشافعی، ج۱، ص۴۸.</ref>.<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]]، ص ۳۲۳.</ref>
*[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در واپسین ماه‌‏های عمر خود، در محل [[غدیر خم]]، ضمن پافشاری بر [[امامت]] نخستین‏ پیشوای مسلمانان، درباره آخرین پیشوا چنین فرمود: " ای مردمان! همانا به درستی که من پیامبرم و [[امام علی|علی]] جانشین من است. آگاه باشید! ختم‌‏کننده پیشوایان از ما است. او قائم مهدی است. آگاه باشید! همو است که دین را برتری خواهد بخشید و انتقام ‏گیرنده از ستمگران است<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۱۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۱۶۵ - ۱۶۶.</ref>.
*[[قرآن]] کریم هم در آیۀ [[ولایت]] {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}﴾}}<ref>سوره مائده آیه ۵۵</ref> آن را بیان کرده و اطاعت اولى الأمر هم در آیۀ دیگرى واجب شمرده شده است. در حدیث ولایت که با تعابیر مختلف بیان شده است، [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} به عنوان ولى مؤمنین پس از [[پیامبر]] و برخوردار از اطاعت واجب و اینکه [[ولایت]] او ولایت [[پیامبر]] است و تصدیق به ولایت او تصدیق ولایت رسول است و شرط درستى ایمان به خدا پذیرش ولایت علوى است مطرح گشته است. مورد روشن آن‌که به تواتر نقل شده، در روز [[غدیر خم]] و در بازگشت از حجّة الوداع بود که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در جمع انبوه مسلمانان پس از ایراد خطبه‌اى مفصّل، فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"من کنت مولاه فعلىّ مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه"}}<ref>اصول کافى، ج ۱ ص ۲۹۴ و ۲۹۵، فضائل الخمسة من الصحاح السته، ج ۱ ص ۳۴۹</ref> بر هرکس که من مولا بودم، [[امام علی|على]]{{ع}} مولاى اوست، خداوندا، هرکه با او دوستى کند دوستش بدار و هرکه با او دشمنى کند دشمنش باش. در جاى دیگر فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"یا علىّ! أنت ولىّ النّاس بعدى فمن أطاعک فقد أطاعنى و من عصاک فقد عصانى"}}،<ref>«یا على، تو سرپرست مردم پس از منى، هرکس تو را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هرکه تو را نافرمانى کند، مرا نافرمانى کرده است.» امالى مفید، ص ۱۱۳</ref> و فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"علىّ أولى المؤمنین بالمؤمنین بعدى"}}<ref>موسوعة الامام على بن ابى طالب، ج ۲ ص ۲۲۱</ref>، [[امام علی|على]]{{ع}} سزاوارترین مؤمنان به مؤمنین پس از من است. اشاره شد که این حدیث (من کنت مولاه. . .) از احادیث متواتر است و در کتب [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از اصحاب و تابعین بسیارى روایت شده و جاى هیچ انکار نیست، هرچند برخى از مورّخان در نقل تاریخ واقعۀ غدیر، با بى‌مهرى یا عناد از کنار موضوع گذشته یا آن را تکذیب کرده‌اند. دربارۀ این حدیث، از جهات گوناگونى بحث شده است، هم از نظر راویان و سلسله سند حدیث، هم از نظر معناى ولایت و مولى، هم استدلالى که به این حدیث شده، هم احتجاجاتى که [[أئمه]]{{عم}} و اصحاب و متکلمین براى مسأله [[امامت]] به حدیث [[ولایت]] کرده‌اند، هم عبارت‌ها و نقل‌هاى مختلفى که از متن حدیث در منابع مختلف وجود دارد.<ref>دربارۀ این حدیث، ر. ک: نفحات الأزهار (خلاصۀ عبقات) ج ۱۵ و ۱۶، الغدیر ج ۱، المراجعات، نامۀ ۳۶،۳۸، ۴۰،۵۴،۵۶ و ۵۸ احقاق الحق، ج۶ ص ۲۲۵، فیض القدیر محدث قمى، بحار الأنوار، ج ۳۷ ص ۱۰۸ به بعد، موسوعة الامام على بن ابى طالب، ج ۲ ص ۱۹۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۲۲۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
از [[عمران بن حصین]] نقل شده است که رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ}}<ref>نسائی، سنن الکبری، ج۵، ص۴۵؛ مسند احمد، ج۵، ص۲۵۱؛ تاریخ بغداد، ج۴، ص۳۳۹. {{متن حدیث|بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ ص جَیْشاً وَ اسْتَعْمَلَ عَلَیْهِمْ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ {{ع}}فَمَضَی فِی السَّرِیَّةِ فَأَصَابَ جَارِیَةً فَأَنْکَرُوا عَلَیْهِ وَ تَعَاقَدَ أَرْبَعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ ص فَقَالُوا إِذَا لَقِینَا رَسُولَ اللَّهِ ص أَخْبَرْنَاهُ بِمَا صَنَعَ عَلِیٌّ وَ کَانَ الْمُسْلِمُونَ إِذَا رَجَعُوا مِنْ سَفَرٍ بَدَءُوا بِرَسُولِ اللَّهِ ص فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ ثُمَّ انْصَرَفُوا إِلَی رِحَالِهِمْ فَلَمَّا قَدِمَتِ السَّرِیَّةُ فَسَلَّمُوا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَامَ أَحَدُ الْأَرْبَعَةِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَمْ تَرَ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَنَعَ کَذَا وَ کَذَا فَأَعْرَضَ عَنْهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ قَامَ الثَّانِی فَقَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ فَأَعْرَضَ عَنْهُ ثُمَّ قَامَ‏ إِلَیْهِ الثَّالِثُ فَقَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ فَأَعْرَضَ عَنْهُ ثُمَّ قَامَ الرَّابِعُ فَقَالَ مِثْلَ مَا قَالُوا فَأَقْبَلَ إِلَیْهِمْ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْغَضَبُ یُعْرَفُ فِی وَجْهِهِ فَقَالَ مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ إِنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی}}، بحار الأنوار، ج‏۳۸، ص۱۵۰.</ref>؛ همانا علی از من است و من از علی (یعنی [[هدف]] من و علی{{ع}} یکی است) و علی [[سرپرست مؤمنان]] است<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۱۰۷.</ref>.


==منابع==
== دلالت حدیث ==
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']].
«ولی» در لغت بر [[قرب]] و نزدیکی دلالت می‌کند و کلمه [[مولی]] نیز از همین باب است<ref>معجم مقاییس اللغة، ص۱۱۰۴.</ref>. شماری از علمای [[اهل سنت]] اعتراف کرده‌اند که بهترین و رساترین عبارتی که بر [[خلافت]] بعد از [[پیامبر]]{{صل}} دلالت می‌کند، کلمه {{عربی|وليكُم بعدي}} است؛ چنان که خلفای [[اهل سنت]] برای [[خلیفه]] خواندن خود و هنگام [[نصب]] [[حکام]] تعبیر «ولی» را به کار می‌بردند. کلمه «ولی» و «[[مولی]]» در [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}} بر همان معنای لغوی و اصطلاحی دلالت می‌کند<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]]، ص ۳۲۴.</ref>.
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']].


==پانویس==
== منابع ==
{{یادآوری پانویس}}
{{منابع}}
{{پانویس2}}
# [[پرونده:IM010218.jpg|22px]] [[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|'''امامت و دلایل انتصابی بودن آن''']]
# [[پرونده:IM010559.jpg|22px]] [[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|'''امامت در بیان حضرت فاطمه''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
{{پانویس}}


{{فضائل امام علی}}
{{امامت شناسی}}
{{امامت شناسی}}
{{امام علی}}
 
{{فضائل اهل بیت}}
[[رده:احادیث امامت]]
[[رده:حدیث ولایت]]
[[رده:احادیث نامدار]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:اثبات امامت امام علی]]
[[رده:مقاله‌های اولویت سه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۵

حدیث ولایت
متن حدیث
«إِنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی»
ترجمه حدیث
همانا علی از من است و من از او و علی بعد از من ولی و سرپرست تمام مؤمنین است
مشخصات حدیث
صادره ازپیامبر خاتم (ص)
راویان
محتوای حدیث
سبب صدورگلایه برخی مسلمانان از نحوه رفتار حضرت علی (ع) و دفاع پیامبر از حضرت
دلالت حدیث
منابع حدیث
منابع شیعه
  • عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار
منابع اهل سنت

حدیث ولایت از جمله احادیث دال بر ولایت و افضلیت امیرالمؤمنین(ع) است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند ولایت پس از من از آن علی(ع) است: «إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ».

مقدمه

ولایت، پرتوی درخشان و یکی از مهمترین و کارآمدترین شئونات امامت است. امام زمان هر عصری به عنوان ولی و سرپرست انسان‌ها دارای اولویت در تصرف به امورات آنها می‌باشد. طرح ولی و ولایت در قرآن، سنّت و نیز در میان اهل لغت، تنها طرح یک مفهوم خاص و شرح لفظ نیست؛ بلکه بسترسازی برای یک عقیده پایدار است که در آن مسئله رهبری و سرپرستی مردم پس از رسول خدا(ص) مطرح شده است. معنای حقیقی و شایع ولی و ولایت؛ همان سرپرستی و صاحب اختیار بودن است و معانی دیگر مجازی است که باز هم به نحوی به همان معنای حقیقی سرپرست بودن برمی‌گردد[۱].[۲]

متن روایت

پیامبر اکرم(ص) بارها به مسلمانان فرمود که ولایت پس از من از آن علی(ع) است؛ برای نمونه، فرمود: «تو در دنیا و آخرت ولیّ من هستی»[۳]. در یکی از جنگ‌ها که پیامبر(ص) فرماندهی لشکر را به امام علی(ع) واگذارد و علی(ع) برای خود از خمس غنایم، کنیزی گرفت، برخی از سپاهیان از این کار ناخشنود شدند و به رسول خدا(ص) در این‌باره شکایت بردند. پیامبر(ص) فرمود: «حق علی(ع) بیش از این کنیز، بلکه او ولیّ و سرپرست شما بعد از من است»[۴].[۵]

از عمران بن حصین نقل شده است که رسول خدا(ص) فرمود: «إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ»[۶]؛ همانا علی از من است و من از علی (یعنی هدف من و علی(ع) یکی است) و علی سرپرست مؤمنان است[۷].

دلالت حدیث

«ولی» در لغت بر قرب و نزدیکی دلالت می‌کند و کلمه مولی نیز از همین باب است[۸]. شماری از علمای اهل سنت اعتراف کرده‌اند که بهترین و رساترین عبارتی که بر خلافت بعد از پیامبر(ص) دلالت می‌کند، کلمه وليكُم بعدي است؛ چنان که خلفای اهل سنت برای خلیفه خواندن خود و هنگام نصب حکام تعبیر «ولی» را به کار می‌بردند. کلمه «ولی» و «مولی» در کلام رسول خدا(ص) بر همان معنای لغوی و اصطلاحی دلالت می‌کند[۹].

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج١۵، ص۴١٠؛ مصباح المنیر، ج۲، ص٣۵٠؛ ابن اثیر، النهایه، ج۵، ص٢٢٨؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۵۵۴؛ التحقیق، ج١٣، ص٢٠۴؛ بحار الانوار، ج۷۸، ص۱۸۳؛ تفسیر القرآن، ج۳، ص۴؛ الشافی فی الامامة، ج۳، ص۵٠؛ مسائل العکبریه، ص۵٠.
  2. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۱۰۷.
  3. صحیح البخاری، ج۲، صص ۵۸ و ۳۲۳ و ۱۰۹؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۲۴؛ الصواعق المحرقة علی أهل الرفض و الضلال و الزندقة، باب ۱۲، ص۱۶؛ باب ۱۱، ص۱۰۷؛ کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج۶، ح۲۵۰۴.
  4. سنن الترمذی، ج۵، ص۲۹۶، ح۳۷۹۶؛ خصائص أمیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب، ص۹۷؛ الإصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۵۰۹؛ حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، أبونعیم أحمد بن عبد الله الأصبهانی، ج۶، ص۲۹۴؛ أسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل، ج۱، ص۳۸۱؛ معجم جامع الأصول فی أحادیث الرسول، المبارک بن محمد ابن الأثیر الجزری، ج۲، ص۴۷۰؛ کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج۱۵، ص۱۲۴؛ ینابیع المودة لذوی القربی، ص۵۳؛ تذکرة الخواص، ص۳۶؛ مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، کمال الدین محمد ابن طلحة الشافعی، ج۱، ص۴۸.
  5. امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن، ص ۳۲۳.
  6. نسائی، سنن الکبری، ج۵، ص۴۵؛ مسند احمد، ج۵، ص۲۵۱؛ تاریخ بغداد، ج۴، ص۳۳۹. «بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ ص جَیْشاً وَ اسْتَعْمَلَ عَلَیْهِمْ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ (ع)فَمَضَی فِی السَّرِیَّةِ فَأَصَابَ جَارِیَةً فَأَنْکَرُوا عَلَیْهِ وَ تَعَاقَدَ أَرْبَعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ ص فَقَالُوا إِذَا لَقِینَا رَسُولَ اللَّهِ ص أَخْبَرْنَاهُ بِمَا صَنَعَ عَلِیٌّ وَ کَانَ الْمُسْلِمُونَ إِذَا رَجَعُوا مِنْ سَفَرٍ بَدَءُوا بِرَسُولِ اللَّهِ ص فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ ثُمَّ انْصَرَفُوا إِلَی رِحَالِهِمْ فَلَمَّا قَدِمَتِ السَّرِیَّةُ فَسَلَّمُوا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَامَ أَحَدُ الْأَرْبَعَةِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَمْ تَرَ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَنَعَ کَذَا وَ کَذَا فَأَعْرَضَ عَنْهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ قَامَ الثَّانِی فَقَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ فَأَعْرَضَ عَنْهُ ثُمَّ قَامَ‏ إِلَیْهِ الثَّالِثُ فَقَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ فَأَعْرَضَ عَنْهُ ثُمَّ قَامَ الرَّابِعُ فَقَالَ مِثْلَ مَا قَالُوا فَأَقْبَلَ إِلَیْهِمْ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْغَضَبُ یُعْرَفُ فِی وَجْهِهِ فَقَالَ مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ إِنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی»، بحار الأنوار، ج‏۳۸، ص۱۵۰.
  7. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۱۰۷.
  8. معجم مقاییس اللغة، ص۱۱۰۴.
  9. امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن، ص ۳۲۴.