شعائر در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = شعائر
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = شعائر
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[شعائر]]''' است. "'''[[شعائر]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[شعائر در لغت]] - [[شعائر در قرآن]] - [[شعائر در فقه اسلامی]] - [[شعائر در فقه سیاسی]] - [[شعائر در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[شعائر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شعائر در قرآن]] | [[شعائر در حدیث]] | [[شعائر در کلام اسلامی]]| [[شعائر در فقه سیاسی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[شعائر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
== معناشناسی ==
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
[[شعایر]] جمع شعیره به معنای علامت است و [[شعایر الهی]]، علامت‌هایی است که [[خداوند]] آنها را برای اطاعتش [[نصب]] کرده است. شعایر به عنوان جمع [[شعار]] به معنای [[لباس]] و جامه‌ای که روی پوست [[بدن]] قرار می‌گیرد و با موهای بدن تماس دارد، نیز به کار می‌رود (کنایه از [[ارتباطات]] تنگاتنگ این علایم با متن [[دین]])<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۸۸.</ref> منظور از شعایر الهی در [[قرآن]]، نشانه‌های دقیق و شواهد رقیقی است که بر [[عظمت]] و کبریایی خداوند دلالت دارد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۹۲.</ref>.


==مقدمه==
[[شعایر]] جمع شعیره به معنای علامت است و شعایر [[الهی]]، علامت‌هایی است که [[خداوند]] آنها را برای اطاعتش [[نصب]] کرده است. شعایر به عنوان جمع [[شعار]] به معنای [[لباس]] و جامه‌ای که روی پوست [[بدن]] قرار می‌گیرد و با موهای بدن تماس دارد، نیز به کار می‌رود [کنایه از [[ارتباطات]] تنگاتنگ این علایم با متن [[دین]]]<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۸۸.</ref> منظور از شعایر الهی در [[قرآن]]، نشانه‌های دقیق و شواهد رقیقی است که بر [[عظمت]] و کبریایی خداوند دلالت دارد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۹۲.</ref>.
[[قرآن کریم]] در آیاتی چند [[مؤمنان]] را به [[حفظ]] [[شعائر]] الهی توصیه کرده است. از دید برخی [[مفسران]]: تمام آنچه در برنامه‌های [[دینی]] وارد شده و [[انسان]] را به یاد عظمت [[آیین]] او می‌اندازد، شعایر الهی است. و [[حقیقت]] [[تعظیم]] آن است که [[مقام]] و موقعیت این شعایر را در [[افکار]] و اذهان و ظاهر و [[باطن]] بالا ببرند و آنچه در خور [[احترام]] و عظمت آنهاست، به جای آورند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۶.</ref>.
[[قرآن کریم]] در آیاتی چند [[مؤمنان]] را به [[حفظ]] [[شعائر]] الهی توصیه کرده است. از دید برخی [[مفسران]]: تمام آنچه در برنامه‌های [[دینی]] وارد شده و [[انسان]] را به یاد عظمت [[آیین]] او می‌اندازد، شعایر الهی است. و [[حقیقت]] [[تعظیم]] آن است که [[مقام]] و موقعیت این شعایر را در [[افکار]] و اذهان و ظاهر و [[باطن]] بالا ببرند و آنچه در خور [[احترام]] و عظمت آنهاست، به جای آورند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۶.</ref>.


واژه “حرمات” تا حدی با واژه “شعائر” [[قرابت]] معنایی دارد، و جمع حرمه به معنای چیزی است که باید احترام آن را نگاه داشت. “حرم” را به این جهت [[حرم]] می‌گویند که مکانی محترم است و هتک آن جایز نیست. [[اعمال]] [[نامشروع]] و [[قبیح]] را نیز از این جهت [[حرام]] گفته‌اند که انجام آن ممنوعیت دارد، همان‌گونه که در مورد حرم یا [[ماه‌های حرام]] بعضی اعمال [[ممنوع]] شده است<ref>ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۳.</ref>. واژه [[حدود الله]]، [[احکام]] [[الله]]، [[فرائض]] الله، نیز مترادف با شعایر [[تفسیر]] شده است؛ همچنین شعایر به [[عبادات]] گروهی، [[دین خدا]]<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۳۱.</ref>؛ [[مؤمن]] و جواز احترام او<ref>جعفربن خضر کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مهمات الشرایعه الغراء، ص۵۲۵.</ref>؛ [[ائمه اطهار]]<ref>علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینه البحار، ج۵، ص۴۱۷.</ref>، [[تفسیر]] مصداقی شده است. محقق [[صاحب شرایع]]، [[زیارتگاه]] [[اهل بیت]]{{عم}}، [[مساجد]]، [[قبور]] [[پیامبران]] و شاید [[اولیا]] و [[دانشمندان]] و [[مؤمنان]] [[متقی]] را از مصداق‌های [[شعایر]] شمرده و [[صاحب جواهر]] در تکمیل بیان وی، [[اذان]] و اقامه، [[نماز]] و [[روزه]] و مشابه آنها را از زمره شعایر به شمار آورده است<ref>محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۳۴.</ref>. [[طبرسی]] نیز در تفسیر آن، وجوهی را احتمال داده است<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷.</ref>.
واژه “[[حرمات]]” تا حدی با واژه “شعائر” [[قرابت]] معنایی دارد و جمع حرمه به معنای چیزی است که باید احترام آن را نگاه داشت. “حرم” را به این جهت [[حرم]] می‌گویند که مکانی محترم است و هتک آن جایز نیست. [[اعمال نامشروع]] و [[قبیح]] را نیز از این جهت [[حرام]] گفته‌اند که انجام آن ممنوعیت دارد، همان‌گونه که در مورد حرم یا [[ماه‌های حرام]] بعضی [[اعمال ممنوع]] شده است<ref>ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۳.</ref>. واژه [[حدود الله]]، [[احکام الله]]، [[فرائض الله]]، نیز مترادف با شعایر [[تفسیر]] شده است؛ همچنین شعایر به [[عبادات گروهی]]، [[دین خدا]]<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۳۱.</ref>؛ [[مؤمن]] و جواز احترام او<ref>جعفربن خضر کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مهمات الشرایعه الغراء، ص۵۲۵.</ref>؛ [[ائمه اطهار]]<ref>علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینه البحار، ج۵، ص۴۱۷.</ref>، [[تفسیر]] مصداقی شده است. محقق [[صاحب شرایع]]، [[زیارتگاه اهل بیت]] {{عم}}، [[مساجد]]، [[قبور پیامبران]] و شاید [[اولیا]] و [[دانشمندان]] و [[مؤمنان]] [[متقی]] را از مصداق‌های [[شعایر]] شمرده و [[صاحب جواهر]] در تکمیل بیان وی، [[اذان]] و اقامه، [[نماز]] و [[روزه]] و مشابه آنها را از زمره شعایر به شمار آورده است<ref>محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۳۴.</ref>. [[طبرسی]] نیز در تفسیر آن، وجوهی را احتمال داده است<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷.</ref>.


'''[[آیات]]''':
== آیات قرآنی مرتبط ==
#برحذر داشتن مؤمنان از نقض [[حریم]] [[شعائر]] [[الهی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ...}}<ref>«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام را نشکنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref>.
# برحذر داشتن مؤمنان از نقض [[حریم]] [[شعائر الهی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ...}}<ref>«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام را نشکنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref>.
#[[حفظ]] شعائر الهی نشانه تقوای [[قلبی]]: {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref>.
# [[حفظ شعائر الهی]] نشانه [[تقوای قلبی]]: {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref>.
#توصیه به [[بزرگداشت]] [[قوانین الهی]] به عنوان یکی از مصداق‌های شعایر: {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ...}}<ref>«چنین است؛ و هر که حرمت‌های خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است» سوره حج، آیه ۳۰.</ref>.
# توصیه به [[بزرگداشت]] [[قوانین الهی]] به عنوان یکی از مصداق‌های شعایر: {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ...}}<ref>«چنین است؛ و هر که حرمت‌های خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است» سوره حج، آیه ۳۰.</ref>.
#توصیه ضمنی به رعایت [[مناسک دینی]] به عنوان مصداقی از شعائر الهی: {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ...}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند» سوره حج، آیه ۶۷.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۵۵.</ref>
# توصیه ضمنی به رعایت [[مناسک دینی]] به عنوان مصداقی از شعائر الهی: {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ...}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند» سوره حج، آیه ۶۷.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۵۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
==منابع==
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


[[رده:شعائر]]
[[رده:شعائر]]
[[رده:مدخل]]
 
{{ارزش‌های اجتماعی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۸

معناشناسی

شعایر جمع شعیره به معنای علامت است و شعایر الهی، علامت‌هایی است که خداوند آنها را برای اطاعتش نصب کرده است. شعایر به عنوان جمع شعار به معنای لباس و جامه‌ای که روی پوست بدن قرار می‌گیرد و با موهای بدن تماس دارد، نیز به کار می‌رود (کنایه از ارتباطات تنگاتنگ این علایم با متن دین)[۱] منظور از شعایر الهی در قرآن، نشانه‌های دقیق و شواهد رقیقی است که بر عظمت و کبریایی خداوند دلالت دارد[۲].

قرآن کریم در آیاتی چند مؤمنان را به حفظ شعائر الهی توصیه کرده است. از دید برخی مفسران: تمام آنچه در برنامه‌های دینی وارد شده و انسان را به یاد عظمت آیین او می‌اندازد، شعایر الهی است. و حقیقت تعظیم آن است که مقام و موقعیت این شعایر را در افکار و اذهان و ظاهر و باطن بالا ببرند و آنچه در خور احترام و عظمت آنهاست، به جای آورند[۳].

واژه “حرمات” تا حدی با واژه “شعائر” قرابت معنایی دارد و جمع حرمه به معنای چیزی است که باید احترام آن را نگاه داشت. “حرم” را به این جهت حرم می‌گویند که مکانی محترم است و هتک آن جایز نیست. اعمال نامشروع و قبیح را نیز از این جهت حرام گفته‌اند که انجام آن ممنوعیت دارد، همان‌گونه که در مورد حرم یا ماه‌های حرام بعضی اعمال ممنوع شده است[۴]. واژه حدود الله، احکام الله، فرائض الله، نیز مترادف با شعایر تفسیر شده است؛ همچنین شعایر به عبادات گروهی، دین خدا[۵]؛ مؤمن و جواز احترام او[۶]؛ ائمه اطهار[۷]، تفسیر مصداقی شده است. محقق صاحب شرایع، زیارتگاه اهل بیت (ع)، مساجد، قبور پیامبران و شاید اولیا و دانشمندان و مؤمنان متقی را از مصداق‌های شعایر شمرده و صاحب جواهر در تکمیل بیان وی، اذان و اقامه، نماز و روزه و مشابه آنها را از زمره شعایر به شمار آورده است[۸]. طبرسی نیز در تفسیر آن، وجوهی را احتمال داده است[۹].

آیات قرآنی مرتبط

  1. برحذر داشتن مؤمنان از نقض حریم شعائر الهی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ...[۱۰].
  2. حفظ شعائر الهی نشانه تقوای قلبی: ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[۱۱].
  3. توصیه به بزرگداشت قوانین الهی به عنوان یکی از مصداق‌های شعایر: ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ...[۱۲].
  4. توصیه ضمنی به رعایت مناسک دینی به عنوان مصداقی از شعائر الهی: ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ...[۱۳].[۱۴]

منابع

پانویس

  1. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۸۸.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۹۲.
  3. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۶.
  4. ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۳.
  5. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۳۱.
  6. جعفربن خضر کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مهمات الشرایعه الغراء، ص۵۲۵.
  7. علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینه البحار، ج۵، ص۴۱۷.
  8. محمدحسن النجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۳۴.
  9. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷.
  10. «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام را نشکنید» سوره مائده، آیه ۲.
  11. «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.
  12. «چنین است؛ و هر که حرمت‌های خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است» سوره حج، آیه ۳۰.
  13. «برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند» سوره حج، آیه ۶۷.
  14. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۵۵.