ایمان در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = ایمان | |||
| عنوان مدخل = ایمان | |||
| مداخل مرتبط = [[ایمان در لغت]] - [[ایمان در قرآن]] - [[ایمان در حدیث]] - [[ایمان در کلام اسلامی]] - [[ایمان در نهج البلاغه]] - [[ایمان در معارف دعا و زیارات]] - [[ایمان در اخلاق اسلامی]] - [[ایمان در فقه اسلامی]] - [[ایمان در فقه سیاسی]] - [[مقام ایمان]] - [[ایمان در معارف و سیره علوی]] - [[ایمان در معارف و سیره فاطمی]] - [[ایمان در معارف و سیره حسینی]] - [[ایمان در معارف و سیره سجادی]] - [[ایمان در معارف و سیره رضوی]] - [[ایمان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== حقیقت ایمان == | |||
در روایتهای منقول از [[امام رضا]] {{ع}} مطالبی دربارۀ [[حقیقت]] [[ایمان]] و چیستی آن ذکر شده است که با توجه به نظریات مذکور، وجه آنها بهتر دانسته میشود. به نحو مکرر و از طرق مختلف از ایشان [[نقل]] شده که [[ایمان]] [[اقرار]] با زبان، [[معرفت]] به [[قلب]] و عمل با اعضا و جوارح است: {{متن حدیث|الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ}}<ref>الأمالی، طوسی، ص۴۴۸، ۴۵۱؛ الأمالی، صدوق، ص۲۶۸؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۶.</ref>. این سخن [[امام رضا]] {{ع}} که در [[منابع روایی]] متعدد از دیگر [[معصومان]] نیز [[نقل]] شده است، ناظر به نظریههای مختلفی است: | |||
اینکه [[روایت]] [[امام رضا]] {{ع}} و نظائر آن از دیگر [[ائمه]] {{عم}} بیانگر [[حقیقت]] [[ایمان]] است و یا کلیت ساختار [[ایمان دینی]] که برخی از آنها از مقوّمات و برخی دیگر از ملزومات، بحثی است که میان [[عالمان]] [[شیعی]] از دیرباز محل بحث بوده است. علمایی که بیشتر مشرب [[نقلی]] داشتهاند [[احادیث]] مذکور را دال بر این دانستهاند که [[ایمان]] سه جزء مقوّم دارد که عبارت است از [[تصدیق قلبی]]، [[اقرار زبانی]] و عمل به جوارح. شاخصترین قائل این نظریه در میان علمای [[امامیه]] [[شیخ صدوق]] است. وی در آثاری چون الامالی و نیز الهدایة فی الأصول و الفروع از این قول جانبداری میکند<ref>الهدایة فی الأصول و الفروع، ص۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۶۴۰.</ref>. | |||
در روایتهای منقول از [[امام رضا]] {{ع}} نیز میبینیم که ایشان با پیروی از اشارات [[قرآن کریم]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ}}<ref> «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> [[جایگاه]] [[ایمان]] را در [[قلب]] [[انسان]] دانستهاند<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۳۸۱؛ بحارالأنوار، ج۶۷، ص۱۷۸.</ref> که نشان از ماهیت این امر دارد. این [[سخن امام]] بیشترین [[تقابل]] را با کسانی دارد که چون کرّامیه [[ایمان]] را صرف [[اقرار زبانی]] میدانند و معتقدند شخص به محض اظهار زبانی [[ایمان]]، [[مؤمن]] به شمار میآید. | |||
==پانویس== | قابل توجه است که در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] کسانی [[قلب]] را [[جایگاه]] [[ایمان]] دانستهاند که آن را از سنخ [[تصدیق]] میدانند<ref>أصول الإیمان، ص۲۰۰؛ أصول الدین، ص۲۵۰؛ الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۱۰۰.</ref>. | ||
== رابطه ایمان و عمل صالح == | |||
در [[سخنان امام رضا]] {{ع}} مطالب بسیاری در رابطۀ [[ایمان]] و [[عمل صالح]] و نیز دیگر [[فضائل نفسانی]] وجود دارد و به ویژه مراتب عالی [[ایمان]] رابطهای مستقیم با پارهای از [[فضایل]] و [[اعمال صالح]] دارد. ایشان میفرماید: "[[بنده]] به [[حقیقت]] [[ایمان]] نائل نمیشود مگر اینکه از سه [[خصلت]] بهرهمند باشد، یکی [[تفقّه]] در [[دین]] و دیگری اندازه نگاه داشتن در [[معیشت]] و آخر [[صبر]] بر [[بلایا]]"<ref>بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۳۹.</ref>. همچنین از ایشان منقول است "کسی طعم [[ایمان]] را نمیچشد مگر اینکه برای [[خدا]] [[دوست]] بدارد و برای او [[دشمنی]] بورزد"<ref>معانی الأخبار، ص۳۷؛ عبون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۹۱.</ref>. | |||
== موانع ایمان == | |||
[[امام]] برخی از [[رذائل]] [[نفسانی]] را مانع از [[ایمان]] ورزیدن [[راستین]] میدانند. برای مثال ایشان [[بخل]] ورزیدن و [[امتناع]] از [[سخاوت]] را یکی از امور متضاد با [[ایمان]] میدانند و برآنند شخص [[مؤمن]] نمیتواند [[بخیل]] باشد<ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۳۲.</ref>. از روایتهای [[معصومان]] {{عم}} استفاده میشود که [[بخل]]، به همراه [[ترس]] و [[حرص]] ریشه در [[سوءظن]] به [[خداوند]] دارند<ref>دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۵۵؛ نهج البلاغة، ص۴۳۰.</ref> و از این روست که گفته شده شخص [[مؤمن]] نمیتواند، [[اهل]] [[بخل]] باشد. | |||
[[امام رضا]] {{ع}}، [[فضیلت]] [[شکیبایی]] را نیز یکی دیگر از فضائلی میدانند که [[ارتباط]] وثیقی با [[ایمان]] دارد. ایشان نسبت [[صبر]] را به [[ایمان]]، نسبت سر به [[بدن]] میدانند و [[حیات]] [[ایمان]] را بدان مرتبط میدانند<ref>الخصال، ج۱، ص۳۱۵؛ صحیفة الإمام الرضا {{ع}}، ص۸۱.</ref>. | |||
== ارکان ایمان == | |||
در روایتی دیگر از ایشان بیان شده که [[ایمان]] چهار رکن دارد و پس از آن چهار [[فضیلت]] [[دینی]] برشمرده شده است. [[فضائل]] مذکور عبارتاند از [[توکل بر خدا]]، [[راضی]] بودن به [[قضای الهی]]، [[تسلیم]] بودن به امر [[پروردگار]] و [[تفویض]] امور به [[خداوند]]<ref>قرب الإسناد، ص۳۵۴؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۳۸.</ref>. [[حیا]]<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۶۵.</ref>، [[ولایتپذیری]]<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۸۶؛ الاختصاص، ص۲۲.</ref>، رعایت اصول [[رازداری]] و [[حفظ]] [[اسرار]] [[اهل بیت]] {{عم}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۱؛ جامع الأخبار، ص۹۶.</ref> نیز از جمله اموری است که [[امام]] در [[ارتباط]] با [[ایمان دینی]] از آن سخن گفتهاند. از این سخنان میتوان دانست که از نظر [[امام]]، [[ایمان]] هر چند در ذات خود [[تصدیق]] امور فرستاده شده توسط [[پیامبران]] است، اما به هیچ روی منحصر در آن نیست و مراتبی از [[اعتماد]] و توجه عمیق به [[خداوند]] و رعایت در آن وجود دارد و به وسیلۀ این امور نیز [[رشد]] و [[تکامل]] مییابد. | |||
در [[قرآن کریم]] [[ایمان به خدا]] همواره با برخی امور ذکر میشود که میتوان آن را لوازم [[ایمان]] و موجب کمالبخشی بدان دانست: | |||
# '''انجام [[عمل صالح]]:''' {{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ}}<ref>«کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته میکنند، پاداششان نزد پروردگارشان است» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>، | |||
# '''داشتن [[تقوای الهی]]:''' {{متن قرآن|إِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>، | |||
# '''[[خشیت]]:''' {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>، | |||
# '''[[توکل]]:''' {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ}}<ref>«و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آوردهاید، چنانچه گردن نهادهاید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.</ref> | |||
# '''و [[دوست داشتن]] شدید [[خداوند]]:''' {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ}}<ref>«مؤمنان، خداوند را دوستدارترند» سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref>، از جمله اموری است که در [[قرآن]] ملازم [[ایمان]] ذکر میشوند. | |||
== رابطه ایمان و عمل == | |||
[[امام رضا]] {{ع}} در بیان رابطۀ [[ایمان]] و [[اعمال]] تنها به تأثیر [[عمل صالح]] بر [[ایمان]] توجه ندارند و به تأثیر [[مراتب ایمان]] در تعمیق عمل و به ویژه [[مناسک دینی]] نیز [[عنایت]] دارند. در روایتهای منقول از ایشان آمده که [[میزان]] [[درک]] [[حقیقت]] [[نماز]] وابسته به [[مراتب ایمان]] شخص [[مؤمن]] است و هر چه شخص، [[ایمان]] قویتری داشته باشد، بهرۀ افزونتری از [[نماز]] و حقایق متعالی آن خواهد برد<ref>بحارالأنوار، ج۱۱، ص۲۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۹۸.</ref>. از این سخنان اخیر میتوان دانست که [[ایمان]] امری دارای مراتب است که با همراه شدن [[فضائل]] و انجام [[عمل صالح]] تعالی میگیرد. اینکه آیا [[ایمان]] قابل ازدیاد و کاهش است یکی از مباحث دیرین در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] است و پاسخهای متعددی یافته است. | |||
گروهی از مُرجئه به جهت نظریۀ خاصی که دربارۀ ماهیت [[ایمان]] داشتند، منکر زیادت و نقصان در [[ایمان]] بودند<ref>مقالات الإسلامیین، ص۱۳۵-۱۳۶؛ التمهید لقواعد التوحید، ص۱۳۴.</ref>. اما عمده [[اختلاف]]، ناشی از آن بوده که اگر [[ایمان]] بخواهد کاهش و افزایش داشته باشد، در چه جزئی از آن چنین چیزی واقع میشود؛ [[تصدیق]] یا عمل؟ و کیفیت این زیادت و نقصان چیست؟ برخی [[معتقد]] بودند که زیادت و نقصان در هیچ نوع [[تصدیقی]] صورت نمیپذیرد، از جمله [[تصدیق]] [[یگانگی خداوند]] و [[نبوت]] [[پیامبر]] {{صل}} زیرا موجب آن میشود چیزی که مورد [[تصدیق]] قرار گرفته، مورد [[تصدیق]] قرار نگیرد و به چیز دیگری مبدل شود و این تناقض است و از اینرو [[تغییر]] [[ایمان]] را مرتبط با [[عمل]] [[ایمانی]] میدانستند و میگفتند چنانکه در [[احادیث]] ذکر شده که [[زنان]] به جهت [[ناتوانی]] از انجام [[اعمال]] در برخی ازمان، [[ایمانی]] ضعیفتر دارند، [[ضعف]] و شدت [[ایمان]] هر مؤمنی [[وابستگی]] تام به عمل وی دارد. اما برخی در پاسخ میگفتند که [[ایمان]] از کیفیات [[نفسانی]] است و چون [[شجاعت]] قابل کاهش و افزایش است و دلیلی ندارد که در همۀ افراد یکسان باشد و از اینرو آن را میتوان در حوزۀ [[تصدیق]] نیز مطرح کرد<ref>الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۲۱۴.</ref>. برخی نیز معنای دیگری را برای این زیادت و نقصان قائل بودند و آن را در [[ارتباط]] با [[جزا]] و [[ثواب]] و [[مدح]] و ثنا مطرح میکردند و آن را از حوزۀ [[تصدیق]] خارج میدانستند<ref>الإنصاف فیما یجب اعتقاده، ص۱۲۵.</ref>. | |||
از روایتهای [[امام رضا]] {{ع}} و دیگر [[ائمه]] {{عم}} استفاده میشود که [[ایمان]]، [[حقیقت]] نوریهای است که به جهت همراه شدن با [[عمل صالح]] و دیگر [[فضائل نفسانی]] تعالی مییابد. از [[امام علی]] {{ع}} منقول است که [[ایمان]] در ابتدا به صورت نقطۀ درخشانی در [[قلب]] [[آدمی]] ظاهر میشود و هر چه [[ایمان]] افزوده شود، به درخشندگی آن افزوده میشود<ref>نهج البلاغة، ص۵۱۸.</ref>. | |||
[[امام رضا]] {{ع}} برای نشان دادن تفاوت [[مراتب ایمان]] [[خلق]] همچون دیگر [[ائمه]] {{عم}} از تعبیر "[[ایمان]] مستودع" و "[[ایمان]] مستقر" استفاده میکنند. [[ایمان]] مستودع به تعبیر ایشان [[ایمانی]] است که شخص پس از مدتی آن را از دست میدهد، اما [[ایمان]] مستقر [[ایمانی]] است که شخص همواره واجد آن خواهد بود <ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۳۷.</ref>. | |||
== ذومراتب بودن ایمان == | |||
بحث از ذو مراتب بودن [[ایمان]] با بحث دیگری نیز در [[ارتباط]] است و آن نسبت [[اسلام]] و [[ایمان]] است. در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] همواره این [[پرسش]] مطرح بوده که آیا [[اسلام]] همان [[ایمان]] است و یا یکی [[برتر]] از دیگری است<ref>الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۲۴۶؛ الإنصاف فیما یجب اعتقاده، ص۱۲۶.</ref>. این [[پرسش]] ریشه در [[قرآن کریم]] دارد. در مشهورترین آیهای که بحث مذکور پیرامون آن شکل گرفته، به وضوح [[ایمان]] [[برتر]] از [[اسلام]] دانسته شده است{{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref>«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>، در برخی دیگر از [[آیات]] نیز از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] به تعابیر مستقل یاد شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ}}<ref> «مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن» سوره احزاب، آیه ۳۵.</ref>؛ این [[آیات]] [[پرسش]] مذکور را در میان علمای [[اسلام]] به وجود آورد. | |||
در [[سخنان امام رضا]] {{ع}} [[ایمان]] صراحتاً مرتبهای [[برتر]] از [[اسلام]] معرفی شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref>. البته [[امام]] [[تقوا]] را نیز [[برتر]] از [[ایمان]] و [[یقین]] را [[برتر]] از [[تقوا]] دانستهاند<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref> که نشان از آن دارد که همۀ این امور مراتب [[بندگی]] [[الهی]] است و در هر مرتبهای به نامی مسمّی شده است. البته باید به این مطلب توجه داشت که [[اسلام]] غیر از معنای موجود در [[آیات]] مذکور، معانی دیگری نیز دارد که در برخی موارد آن اعم از [[اسلام]] و حتی گاه [[برتر]] از آن است. | |||
== اختیاری یا اجباری بودن ایمان == | |||
یکی دیگر از مباحثی که به صورت تلویحی در [[سخنان امام رضا]] {{ع}} دربارۀ [[ایمان]] مطرح شده، [[لزوم]] داشتن [[اختیار]] و [[اراده]] در [[ایمان]]ورزی است. [[ایمان]] از منظر متون [[مقدس]]، فعلی است اختیاری؛ چرا که متعلق امر قرار میگیرد: {{متن قرآن|آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ}}<ref>«مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>؛ همچنین با [[اکراه]] نمیتوان هیچ [[انسانی]] را [[مؤمن]] گردانید: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref> «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>. | |||
از [[امام رضا]] {{ع}} منقول است که [[ایمان آوردن]] در موضع [[اضطرار]] و [[عذاب]] مقبول نیست، چنان که دربارۀ [[فرعون]] نیز چنین بود<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۷۷؛ علل الشرایع، ج۱، ص۵۹.</ref> و چنان که آشکار است این عدم قبول ناشی از نبودن امکان [[اختیار]] و [[اراده]] است<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ایمان - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲ ص ۷۱۴.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100515.jpg|22px]] [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ایمان - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:ایمان]] | [[رده:ایمان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۵
حقیقت ایمان
در روایتهای منقول از امام رضا (ع) مطالبی دربارۀ حقیقت ایمان و چیستی آن ذکر شده است که با توجه به نظریات مذکور، وجه آنها بهتر دانسته میشود. به نحو مکرر و از طرق مختلف از ایشان نقل شده که ایمان اقرار با زبان، معرفت به قلب و عمل با اعضا و جوارح است: «الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ»[۱]. این سخن امام رضا (ع) که در منابع روایی متعدد از دیگر معصومان نیز نقل شده است، ناظر به نظریههای مختلفی است:
اینکه روایت امام رضا (ع) و نظائر آن از دیگر ائمه (ع) بیانگر حقیقت ایمان است و یا کلیت ساختار ایمان دینی که برخی از آنها از مقوّمات و برخی دیگر از ملزومات، بحثی است که میان عالمان شیعی از دیرباز محل بحث بوده است. علمایی که بیشتر مشرب نقلی داشتهاند احادیث مذکور را دال بر این دانستهاند که ایمان سه جزء مقوّم دارد که عبارت است از تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به جوارح. شاخصترین قائل این نظریه در میان علمای امامیه شیخ صدوق است. وی در آثاری چون الامالی و نیز الهدایة فی الأصول و الفروع از این قول جانبداری میکند[۲].
در روایتهای منقول از امام رضا (ع) نیز میبینیم که ایشان با پیروی از اشارات قرآن کریم: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ﴾[۳] جایگاه ایمان را در قلب انسان دانستهاند[۴] که نشان از ماهیت این امر دارد. این سخن امام بیشترین تقابل را با کسانی دارد که چون کرّامیه ایمان را صرف اقرار زبانی میدانند و معتقدند شخص به محض اظهار زبانی ایمان، مؤمن به شمار میآید.
قابل توجه است که در تاریخ کلام اسلامی کسانی قلب را جایگاه ایمان دانستهاند که آن را از سنخ تصدیق میدانند[۵].
رابطه ایمان و عمل صالح
در سخنان امام رضا (ع) مطالب بسیاری در رابطۀ ایمان و عمل صالح و نیز دیگر فضائل نفسانی وجود دارد و به ویژه مراتب عالی ایمان رابطهای مستقیم با پارهای از فضایل و اعمال صالح دارد. ایشان میفرماید: "بنده به حقیقت ایمان نائل نمیشود مگر اینکه از سه خصلت بهرهمند باشد، یکی تفقّه در دین و دیگری اندازه نگاه داشتن در معیشت و آخر صبر بر بلایا"[۶]. همچنین از ایشان منقول است "کسی طعم ایمان را نمیچشد مگر اینکه برای خدا دوست بدارد و برای او دشمنی بورزد"[۷].
موانع ایمان
امام برخی از رذائل نفسانی را مانع از ایمان ورزیدن راستین میدانند. برای مثال ایشان بخل ورزیدن و امتناع از سخاوت را یکی از امور متضاد با ایمان میدانند و برآنند شخص مؤمن نمیتواند بخیل باشد[۸]. از روایتهای معصومان (ع) استفاده میشود که بخل، به همراه ترس و حرص ریشه در سوءظن به خداوند دارند[۹] و از این روست که گفته شده شخص مؤمن نمیتواند، اهل بخل باشد.
امام رضا (ع)، فضیلت شکیبایی را نیز یکی دیگر از فضائلی میدانند که ارتباط وثیقی با ایمان دارد. ایشان نسبت صبر را به ایمان، نسبت سر به بدن میدانند و حیات ایمان را بدان مرتبط میدانند[۱۰].
ارکان ایمان
در روایتی دیگر از ایشان بیان شده که ایمان چهار رکن دارد و پس از آن چهار فضیلت دینی برشمرده شده است. فضائل مذکور عبارتاند از توکل بر خدا، راضی بودن به قضای الهی، تسلیم بودن به امر پروردگار و تفویض امور به خداوند[۱۱]. حیا[۱۲]، ولایتپذیری[۱۳]، رعایت اصول رازداری و حفظ اسرار اهل بیت (ع)[۱۴] نیز از جمله اموری است که امام در ارتباط با ایمان دینی از آن سخن گفتهاند. از این سخنان میتوان دانست که از نظر امام، ایمان هر چند در ذات خود تصدیق امور فرستاده شده توسط پیامبران است، اما به هیچ روی منحصر در آن نیست و مراتبی از اعتماد و توجه عمیق به خداوند و رعایت در آن وجود دارد و به وسیلۀ این امور نیز رشد و تکامل مییابد.
در قرآن کریم ایمان به خدا همواره با برخی امور ذکر میشود که میتوان آن را لوازم ایمان و موجب کمالبخشی بدان دانست:
- انجام عمل صالح: ﴿مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ﴾[۱۵]،
- داشتن تقوای الهی: ﴿إِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ﴾[۱۶]،
- خشیت: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ﴾[۱۷]،
- توکل: ﴿وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ﴾[۱۸]
- و دوست داشتن شدید خداوند: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ﴾[۱۹]، از جمله اموری است که در قرآن ملازم ایمان ذکر میشوند.
رابطه ایمان و عمل
امام رضا (ع) در بیان رابطۀ ایمان و اعمال تنها به تأثیر عمل صالح بر ایمان توجه ندارند و به تأثیر مراتب ایمان در تعمیق عمل و به ویژه مناسک دینی نیز عنایت دارند. در روایتهای منقول از ایشان آمده که میزان درک حقیقت نماز وابسته به مراتب ایمان شخص مؤمن است و هر چه شخص، ایمان قویتری داشته باشد، بهرۀ افزونتری از نماز و حقایق متعالی آن خواهد برد[۲۰]. از این سخنان اخیر میتوان دانست که ایمان امری دارای مراتب است که با همراه شدن فضائل و انجام عمل صالح تعالی میگیرد. اینکه آیا ایمان قابل ازدیاد و کاهش است یکی از مباحث دیرین در تاریخ کلام اسلامی است و پاسخهای متعددی یافته است.
گروهی از مُرجئه به جهت نظریۀ خاصی که دربارۀ ماهیت ایمان داشتند، منکر زیادت و نقصان در ایمان بودند[۲۱]. اما عمده اختلاف، ناشی از آن بوده که اگر ایمان بخواهد کاهش و افزایش داشته باشد، در چه جزئی از آن چنین چیزی واقع میشود؛ تصدیق یا عمل؟ و کیفیت این زیادت و نقصان چیست؟ برخی معتقد بودند که زیادت و نقصان در هیچ نوع تصدیقی صورت نمیپذیرد، از جمله تصدیق یگانگی خداوند و نبوت پیامبر (ص) زیرا موجب آن میشود چیزی که مورد تصدیق قرار گرفته، مورد تصدیق قرار نگیرد و به چیز دیگری مبدل شود و این تناقض است و از اینرو تغییر ایمان را مرتبط با عمل ایمانی میدانستند و میگفتند چنانکه در احادیث ذکر شده که زنان به جهت ناتوانی از انجام اعمال در برخی ازمان، ایمانی ضعیفتر دارند، ضعف و شدت ایمان هر مؤمنی وابستگی تام به عمل وی دارد. اما برخی در پاسخ میگفتند که ایمان از کیفیات نفسانی است و چون شجاعت قابل کاهش و افزایش است و دلیلی ندارد که در همۀ افراد یکسان باشد و از اینرو آن را میتوان در حوزۀ تصدیق نیز مطرح کرد[۲۲]. برخی نیز معنای دیگری را برای این زیادت و نقصان قائل بودند و آن را در ارتباط با جزا و ثواب و مدح و ثنا مطرح میکردند و آن را از حوزۀ تصدیق خارج میدانستند[۲۳].
از روایتهای امام رضا (ع) و دیگر ائمه (ع) استفاده میشود که ایمان، حقیقت نوریهای است که به جهت همراه شدن با عمل صالح و دیگر فضائل نفسانی تعالی مییابد. از امام علی (ع) منقول است که ایمان در ابتدا به صورت نقطۀ درخشانی در قلب آدمی ظاهر میشود و هر چه ایمان افزوده شود، به درخشندگی آن افزوده میشود[۲۴].
امام رضا (ع) برای نشان دادن تفاوت مراتب ایمان خلق همچون دیگر ائمه (ع) از تعبیر "ایمان مستودع" و "ایمان مستقر" استفاده میکنند. ایمان مستودع به تعبیر ایشان ایمانی است که شخص پس از مدتی آن را از دست میدهد، اما ایمان مستقر ایمانی است که شخص همواره واجد آن خواهد بود [۲۵].
ذومراتب بودن ایمان
بحث از ذو مراتب بودن ایمان با بحث دیگری نیز در ارتباط است و آن نسبت اسلام و ایمان است. در تاریخ کلام اسلامی همواره این پرسش مطرح بوده که آیا اسلام همان ایمان است و یا یکی برتر از دیگری است[۲۶]. این پرسش ریشه در قرآن کریم دارد. در مشهورترین آیهای که بحث مذکور پیرامون آن شکل گرفته، به وضوح ایمان برتر از اسلام دانسته شده است﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ﴾[۲۷]، در برخی دیگر از آیات نیز از مسلمان و مؤمن به تعابیر مستقل یاد شده است: ﴿إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ﴾[۲۸]؛ این آیات پرسش مذکور را در میان علمای اسلام به وجود آورد.
در سخنان امام رضا (ع) ایمان صراحتاً مرتبهای برتر از اسلام معرفی شده است[۲۹]. البته امام تقوا را نیز برتر از ایمان و یقین را برتر از تقوا دانستهاند[۳۰] که نشان از آن دارد که همۀ این امور مراتب بندگی الهی است و در هر مرتبهای به نامی مسمّی شده است. البته باید به این مطلب توجه داشت که اسلام غیر از معنای موجود در آیات مذکور، معانی دیگری نیز دارد که در برخی موارد آن اعم از اسلام و حتی گاه برتر از آن است.
اختیاری یا اجباری بودن ایمان
یکی دیگر از مباحثی که به صورت تلویحی در سخنان امام رضا (ع) دربارۀ ایمان مطرح شده، لزوم داشتن اختیار و اراده در ایمانورزی است. ایمان از منظر متون مقدس، فعلی است اختیاری؛ چرا که متعلق امر قرار میگیرد: ﴿آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ﴾[۳۱]؛ همچنین با اکراه نمیتوان هیچ انسانی را مؤمن گردانید: ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾[۳۲]؛ ﴿وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ﴾[۳۳].
از امام رضا (ع) منقول است که ایمان آوردن در موضع اضطرار و عذاب مقبول نیست، چنان که دربارۀ فرعون نیز چنین بود[۳۴] و چنان که آشکار است این عدم قبول ناشی از نبودن امکان اختیار و اراده است[۳۵].
منابع
پانویس
- ↑ الأمالی، طوسی، ص۴۴۸، ۴۵۱؛ الأمالی، صدوق، ص۲۶۸؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۲۶.
- ↑ الهدایة فی الأصول و الفروع، ص۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۶۴۰.
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۳۸۱؛ بحارالأنوار، ج۶۷، ص۱۷۸.
- ↑ أصول الإیمان، ص۲۰۰؛ أصول الدین، ص۲۵۰؛ الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۳۹.
- ↑ معانی الأخبار، ص۳۷؛ عبون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۹۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۳۲.
- ↑ دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۵۵؛ نهج البلاغة، ص۴۳۰.
- ↑ الخصال، ج۱، ص۳۱۵؛ صحیفة الإمام الرضا (ع)، ص۸۱.
- ↑ قرب الإسناد، ص۳۵۴؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۳۸.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۶۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۸۶؛ الاختصاص، ص۲۲.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۱؛ جامع الأخبار، ص۹۶.
- ↑ «کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته میکنند، پاداششان نزد پروردگارشان است» سوره بقره، آیه ۶۲.
- ↑ «اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
- ↑ «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود» سوره انفال، آیه ۲.
- ↑ «و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آوردهاید، چنانچه گردن نهادهاید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.
- ↑ «مؤمنان، خداوند را دوستدارترند» سوره بقره، آیه ۱۶۵.
- ↑ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۲۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۹۸.
- ↑ مقالات الإسلامیین، ص۱۳۵-۱۳۶؛ التمهید لقواعد التوحید، ص۱۳۴.
- ↑ الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۲۱۴.
- ↑ الإنصاف فیما یجب اعتقاده، ص۱۲۵.
- ↑ نهج البلاغة، ص۵۱۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۳۷.
- ↑ الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۲۴۶؛ الإنصاف فیما یجب اعتقاده، ص۱۲۶.
- ↑ «تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
- ↑ «مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن» سوره احزاب، آیه ۳۵.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۵۱-۵۲.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۵۱-۵۲.
- ↑ «مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۳.
- ↑ «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
- ↑ «و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۷۷؛ علل الشرایع، ج۱، ص۵۹.
- ↑ کمپانی زارع، مهدی، مقاله «ایمان»، دانشنامه امام رضا، ج۲ ص ۷۱۴.