فتنه در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = فتنه | |||
| عنوان مدخل = فتنه | |||
| مداخل مرتبط = [[فتنه در قرآن]] - [[فتنه در نهج البلاغه]] - [[فتنه در معارف مهدویت]] - [[فتنه در فقه سیاسی]] - [[فتنه در جامعهشناسی اسلامی]] - [[فتنه در فقه اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''فتنه''' عبارت از چیزی است که موجب اختلال همراه با [[اضطراب]] شود و هر چه این دو را داشته باشد فتنه نامیده میشود. این واژه در [[آیات]] مختلف در مصداقهای بسیاری به کار رفته است مانند: [[آزمون]] و [[آزمایش]]، [[سختی]] و [[بلا]]، [[شرک]] و [[بتپرستی]]، [[ظلم]] و [[تعدی]] و... . | |||
==[[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط== | == معنای لغوی == | ||
#امر [[مؤمنان]] به مقابله با رفع فتنه: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ...}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>. | [[فتنه]] در اصل به معنای وارد کردن طلا در [[آتش]] برای ظاهر شدن [[خالص]] آن از ناخالصاش است<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۲.</ref>. اصل واحد در آن هم چیزی است که موجب اختلال همراه با [[اضطراب]] شود و هر چه این دو را داشته باشد فتنه نامیده میشود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۹، ص۲۳.</ref>. | ||
#برحذر داشتن عموم از فتنهانگیزی: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و از فتنهای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمیرسد (بلکه دامنگیر همه میشود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.</ref>. | |||
== معنای اصطلاحی در قرآن == | |||
این واژه در [[آیات]] مختلف در مصداقهای بسیار وسیعی به کار رفته است. [[آزمون]] و [[آزمایش]]، [[سختی]] و [[بلا]]، [[شرک]] و [[بتپرستی]]، [[ظلم]] و [[تعدی]]، [[تفرقه]] و [[اختلاف]]، [[مکر]] و [[فریب]]، [[قتل]] و [[فساد]]، سلطهیابی [[ظالمان]]، [[هرج و مرج]]، ایجاد اختلال در [[نظم]] عادی امور و... بخشی از مصداقهای فتنه و [[فتنهانگیزی]] است که در آیات مختلف بدان اشاره شده است<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۳؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۲۶.</ref>. | |||
[[تفسیر نمونه]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و از فتنهای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمیرسد (بلکه دامنگیر همه میشود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.</ref> مینویسد: فتنه در اینجا به معنای [[بلاها]] و [[مصائب]] [[اجتماعی]] است که دامن همه را میگیرد و به اصطلاح خشک و تر را میسوزاند و در [[حقیقت]]، خاصیت حوادث اجتماعی چنین است، هنگامی که [[جامعه]] در ادای [[رسالت]] خود کوتاهی کند و بر اثر آن قانونشکنیها و هرجومرجها و [[ناامنیها]] و مانند آن به بار آید، [[نیکان]] و بدان در آتش آن میسوزند. مفهوم آن این است که افراد جامعه نه تنها موظفاند [[وظایف]] خود را انجام دهند، بلکه موظفاند دیگران را هم به [[انجام وظیفه]] وادارند، زیرا اختلاف و پراکندگی و ناهماهنگی در مسائل اجتماعی موجب [[شکست]] برنامهها خواهد شد و [[دود]] آن در چشم همه میرود. نیکان جامعه [[وظیفه]] دارند که در برابر بدان [[سکوت]] نکنند، اگر سکوت [[اختیار]] کنند در [[سرنوشت]] آنها نزد [[خداوند]] سهیم و [[شریک]] خواهند بود<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۳۰.</ref>. [[علامه طباطبایی]] نیز در [[تفسیر آیه]] فوق مینویسد: گو اینکه [[فتنه]] مختص به یک دسته است؛ یعنی مختص به [[ستمکاران]] و لکن اثر [[سوء]] آن دامنگیر همه شده و بر اثر [[اختلاف]]، همه دچار [[ذلت]] و [[مسکنت]] و هر [[بلا]] و تلخکامی دیگری میشوند و همه در پیشگاه [[خدای تعالی]] [[مسئول]] میگردند<ref>سیدمحمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۶۴.</ref>. تردیدی نیست که [[فتنهانگیزی]] [[فرصتطلبان]]، زمینه بروز [[دشمنی]]، اختلاف و [[تفرقه]] را فراهم ساخته و ظرفیتهای بالقوه اختلاف و [[تقابل]] را فعلیت میبخشد<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۵۵.</ref>. | |||
== [[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط == | |||
# امر [[مؤمنان]] به مقابله با رفع فتنه: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ...}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>. | |||
# برحذر داشتن عموم از فتنهانگیزی: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و از فتنهای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمیرسد (بلکه دامنگیر همه میشود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.</ref>. | |||
# [[وعده]] [[عذاب]] به [[فتنهانگیزان]]: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. | # [[وعده]] [[عذاب]] به [[فتنهانگیزان]]: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. | ||
# فتنهانگیزی؛ بدتر از [[قتل]]: {{متن قرآن|الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ...}}<ref>«و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۵۵.</ref> | # فتنهانگیزی؛ بدتر از [[قتل]]: {{متن قرآن|الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ...}}<ref>«و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۵۵.</ref> | ||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم''']] | # [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:فتنه]] | [[رده:فتنه]] | ||
{{ارزشهای اجتماعی}} | {{ارزشهای اجتماعی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۰
فتنه عبارت از چیزی است که موجب اختلال همراه با اضطراب شود و هر چه این دو را داشته باشد فتنه نامیده میشود. این واژه در آیات مختلف در مصداقهای بسیاری به کار رفته است مانند: آزمون و آزمایش، سختی و بلا، شرک و بتپرستی، ظلم و تعدی و... .
معنای لغوی
فتنه در اصل به معنای وارد کردن طلا در آتش برای ظاهر شدن خالص آن از ناخالصاش است[۱]. اصل واحد در آن هم چیزی است که موجب اختلال همراه با اضطراب شود و هر چه این دو را داشته باشد فتنه نامیده میشود[۲].
معنای اصطلاحی در قرآن
این واژه در آیات مختلف در مصداقهای بسیار وسیعی به کار رفته است. آزمون و آزمایش، سختی و بلا، شرک و بتپرستی، ظلم و تعدی، تفرقه و اختلاف، مکر و فریب، قتل و فساد، سلطهیابی ظالمان، هرج و مرج، ایجاد اختلال در نظم عادی امور و... بخشی از مصداقهای فتنه و فتنهانگیزی است که در آیات مختلف بدان اشاره شده است[۳].
تفسیر نمونه در ذیل آیه ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۴] مینویسد: فتنه در اینجا به معنای بلاها و مصائب اجتماعی است که دامن همه را میگیرد و به اصطلاح خشک و تر را میسوزاند و در حقیقت، خاصیت حوادث اجتماعی چنین است، هنگامی که جامعه در ادای رسالت خود کوتاهی کند و بر اثر آن قانونشکنیها و هرجومرجها و ناامنیها و مانند آن به بار آید، نیکان و بدان در آتش آن میسوزند. مفهوم آن این است که افراد جامعه نه تنها موظفاند وظایف خود را انجام دهند، بلکه موظفاند دیگران را هم به انجام وظیفه وادارند، زیرا اختلاف و پراکندگی و ناهماهنگی در مسائل اجتماعی موجب شکست برنامهها خواهد شد و دود آن در چشم همه میرود. نیکان جامعه وظیفه دارند که در برابر بدان سکوت نکنند، اگر سکوت اختیار کنند در سرنوشت آنها نزد خداوند سهیم و شریک خواهند بود[۵]. علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه فوق مینویسد: گو اینکه فتنه مختص به یک دسته است؛ یعنی مختص به ستمکاران و لکن اثر سوء آن دامنگیر همه شده و بر اثر اختلاف، همه دچار ذلت و مسکنت و هر بلا و تلخکامی دیگری میشوند و همه در پیشگاه خدای تعالی مسئول میگردند[۶]. تردیدی نیست که فتنهانگیزی فرصتطلبان، زمینه بروز دشمنی، اختلاف و تفرقه را فراهم ساخته و ظرفیتهای بالقوه اختلاف و تقابل را فعلیت میبخشد[۷].
آیات قرآنی مرتبط
- امر مؤمنان به مقابله با رفع فتنه: ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ...﴾[۸].
- برحذر داشتن عموم از فتنهانگیزی: ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۹].
- وعده عذاب به فتنهانگیزان: ﴿إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ﴾[۱۰].
- فتنهانگیزی؛ بدتر از قتل: ﴿الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ...﴾[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۲.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۹، ص۲۳.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۳؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۲۶.
- ↑ «و از فتنهای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمیرسد (بلکه دامنگیر همه میشود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۳۰.
- ↑ سیدمحمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۶۴.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۵۵.
- ↑ «و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.
- ↑ «و از فتنهای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمیرسد (بلکه دامنگیر همه میشود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.
- ↑ «به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.
- ↑ «و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۵۵.