موانع اهداف امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = موانع اهداف [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[عصر پس از ظهور]] / [[حکومت جهانی امام مهدی]] / [[حکومت جهانی امام مهدی]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[عصر پس از ظهور]] / [[حکومت جهانی امام مهدی]] / [[حکومت جهانی امام مهدی]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   =
| پاسخ‌دهندگان = 1 پاسخ  
| مدخل وابسته   =
| پاسخ‌دهنده        =  
| پاسخ‌دهندگان       = 1 پاسخ  
}}
}}
'''موانع اهداف [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''موانع اهداف [[امام مهدی]] {{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
 
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:11196.jpg|بندانگشتی|90px|right|[[محمد تقی مصباح یزدی]]]]
[[پرونده:11196.jpg|بندانگشتی|90px|راست|[[محمد تقی مصباح یزدی]]]]
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
[[آیت‌الله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
#«'''[[روح]] خودسری و [[هواپرستی]] مردمان:''' در همه زمان‌ها، در برابر شریعت‌های الهی واکنش‌های نامساعدی از طرف گروه‌های گوناگون اظهار شده است. محدودیت در زندگی، با طبع اولیه [[بشر]] سازگار نیست. [[آدمی]] می‌خواهد هیچ قید و بندی نداشته باشد تا هر کاری که دلش می‌خواهد، انجام دهد. از نظر اجتماعی می‌خواهد آزاد باشد. [[آدمی]] نه تنها مایل است در محیط خانواده و اجتماع آزاد باشد، بلکه دلش می‌خواهد در تمام کارهایی که بر می‌گزیند، آزاد باشد. وقتی [[انسان]] را محدود کنند و به او بگویند فلان کار را نکن، ابتدا در مقابل آن واکنش نشان می‌دهد و دلش نمی‌خواهد آن را بپذیرد. اگر به کودک نیز بگویید: فلان کار را نکن، عکس العمل نشان می‌دهد و می‌گوید می‌خواهم بکنم و اگر شدت به خرج دهند، لجباز می‌شود. این مطلب از این واقعیت حاکی است که [[فطرت]] [[انسان]]، بنابر طبع اولیه‌اش، در برابر محدودیت‌ها و [[امر]] و نهی‌ها واکنش نشان می‌دهد؛ چرا که [[آدمی]] به آن چه از آن منع می‌شود، حرص میورزد؛ بنابراین یکی از عواملی که سبب می‌شود توده [[مردم]] در برابر [[انبیا]] واکنش مخالف نشان دهند، همان [[روح]] خودسری و بی بندوباری است که در [[انسان]] وجود دارد: {{متن قرآن|بَلْ يُرِيدُ الإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ}}<ref>سوره قیامت، ۵.</ref>؛ [[آدمی]] می‌خواهد جلوش باز باشد و هیچ قید و بندی نداشته باشد. به عبارت دیگر، [[انسان]] می‌خواهد بی‌بندوبار باشد. وقتی [[انبیا]] می‌آمدند و می‌خواستند قید و بندهایی به پای [[بشر]] بگذارند، هرچند دستورهای ایشان در واقع آزاد کردن [[بشر]] از قید و بند هواهای نفسانی و غرایز حیوانی بود، [[مردم]] نادان این [[دستورهای الهی]] را برای خود قید و بند تلقی می‌کردند و نمی‌خواستند زیر بار آن بروند. این عاملی است که در همه [[جوامع]] وجود دارد و تا [[روح]] [[انسان]] [[تربیت]] الهی نپذیرد، خواه ناخواه در برابر میل به آزادی و بی بندوباری [[تسلیم]] خواهد بود.  
# «'''[[روح]] خودسری و [[هواپرستی]] مردمان:''' در همه زمان‌ها، در برابر شریعت‌های الهی واکنش‌های نامساعدی از طرف گروه‌های گوناگون اظهار شده است. محدودیت در زندگی، با طبع اولیه [[بشر]] سازگار نیست. [[آدمی]] می‌خواهد هیچ قید و بندی نداشته باشد تا هر کاری که دلش می‌خواهد، انجام دهد. از نظر اجتماعی می‌خواهد آزاد باشد. [[آدمی]] نه تنها مایل است در محیط خانواده و اجتماع آزاد باشد، بلکه دلش می‌خواهد در تمام کارهایی که بر می‌گزیند، آزاد باشد. وقتی [[انسان]] را محدود کنند و به او بگویند فلان کار را نکن، ابتدا در مقابل آن واکنش نشان می‌دهد و دلش نمی‌خواهد آن را بپذیرد. اگر به کودک نیز بگویید: فلان کار را نکن، عکس‌العمل نشان می‌دهد و می‌گوید می‌خواهم بکنم و اگر شدت به خرج دهند، لجباز می‌شود. این مطلب از این واقعیت حاکی است که [[فطرت]] [[انسان]]، بنابر طبع اولیه‌اش، در برابر محدودیت‌ها و [[امر]] و نهی‌ها واکنش نشان می‌دهد؛ چرا که [[آدمی]] به آن چه از آن منع می‌شود، حرص میورزد؛ بنابراین یکی از عواملی که سبب می‌شود توده [[مردم]] در برابر [[انبیا]] واکنش مخالف نشان دهند، همان [[روح]] خودسری و بی بندوباری است که در [[انسان]] وجود دارد: {{متن قرآن|بَلْ يُرِيدُ الإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ}}<ref>سوره قیامت، ۵.</ref>؛ [[آدمی]] می‌خواهد جلوش باز باشد و هیچ قید و بندی نداشته باشد. به عبارت دیگر، [[انسان]] می‌خواهد بی‌بندوبار باشد. وقتی [[انبیا]] می‌آمدند و می‌خواستند قید و بندهایی به پای [[بشر]] بگذارند، هرچند دستورهای ایشان در واقع آزاد کردن [[بشر]] از قید و بند هواهای نفسانی و غرایز حیوانی بود، [[مردم]] نادان این [[دستورهای الهی]] را برای خود قید و بند تلقی می‌کردند و نمی‌خواستند زیر بار آن بروند. این عاملی است که در همه [[جوامع]] وجود دارد و تا [[روح]] [[انسان]] [[تربیت]] الهی نپذیرد، خواه ناخواه در برابر میل به آزادی و بی بندوباری [[تسلیم]] خواهد بود.
#'''به خطر افتادن [[مقام]] قدرتمندان و ثروتمندان:''' عوامل دیگری نیز سبب می‌شود تا در اجتماع با [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] [[مخالفت]] شود. شاید نخستین دسته‌ای که در برابر [[انبیا]] قد [[علم]] می‌کردند، قدرتمندان بودند. کسانی که به ناحق، قدرت‌هایی به دست آورده و بر گرده [[مردم]] سوار شده بودند، با آمدن [[انبیا]] و متوجه کردن [[بشر]] به سوی [[اهداف الهی]] و [[برنامه‌های آسمانی]]، [[قدرت]] خویش را در خطر می‌دیدند. می‌دیدند که [[مقام]]، شهوت، موقعیت، [[منصب]] و ریاستشان با گرایش [[مردم]] به شخص [[فقیر]] و ساده‌ای چون [[حضرت موسی]]{{ع}} یا [[حضرت عیسی]]{{ع}} در معرض خطر جدی قرار گرفته است. ثروتمندان و قدرتمندانی که تمام توجهشان به عالم ماده و لذت‌های مادی است، وقتی می‌بینند که دستورهای [[انبیا]]، برای آن‌ها قید و بندهایی ایجاد می‌کند، بیش از گروه‌های دیگر عکس العمل نشان می‌دهند؛ چرا که امکانات ایشان برای شهوترانی و بی‌بندوباری، از دیگران بیش‌تر است و به طور طبیعی، محدودیت‌هایی که از [[ناحیه]] [[دین]] متوجه‌شان می‌شود، آن‌ها را بیش‌تر [[رنج]] می‌دهد. سر انجام تمام کسانی که با [[قیام]] [[انبیا]]، منافعشان به نحوی به خطر می‌افتد، قد [[علم]] می‌کنند؛ خواه منافعشان در ارضای شهوات باشد، خواه در اشغال منصب‌هایی که به [[دروغ]] و ناحق آن‌ها را اشغال کرده‌اند؛ خواه منصب‌های سیاسی، خواه منصب‌هایی به اسم [[دین]] و خواه هر چیز دیگر. همه این‌ها به [[دنیاپرستی]] و بینش محصور در چارچوب طبیعت برمی گردد. اگر [[انسان]]، افقی را گسترده‌تر از ماده و مادیات یافت و جهانی را وسیع‌تر از [[جهان]] زودگذر [[دنیا]] [[شناخت]] و به آن [[معتقد]] شد، حاضر می‌شود از لذایذ مادی و محدود بگذرد تا به لذایذ ابدی برسد؛ ولی اگر به [[آخرت]] و زندگی ابدی [[ایمان]] نداشته باشد، در هر گروهی، به شکل خاصی در برابر [[انبیا]] واکنش نشان می‌دهد.
# '''به خطر افتادن [[مقام]] قدرتمندان و ثروتمندان:''' عوامل دیگری نیز سبب می‌شود تا در اجتماع با [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] [[مخالفت]] شود. شاید نخستین دسته‌ای که در برابر [[انبیا]] قد [[علم]] می‌کردند، قدرتمندان بودند. کسانی که به ناحق، قدرت‌هایی به دست آورده و بر گرده [[مردم]] سوار شده بودند، با آمدن [[انبیا]] و متوجه کردن [[بشر]] به سوی [[اهداف الهی]] و [[برنامه‌های آسمانی]]، [[قدرت]] خویش را در خطر می‌دیدند. می‌دیدند که [[مقام]]، شهوت، موقعیت، [[منصب]] و ریاستشان با گرایش [[مردم]] به شخص [[فقیر]] و ساده‌ای چون [[حضرت موسی]] {{ع}} یا [[حضرت عیسی]] {{ع}} در معرض خطر جدی قرار گرفته است. ثروتمندان و قدرتمندانی که تمام توجهشان به عالم ماده و لذت‌های مادی است، وقتی می‌بینند که دستورهای [[انبیا]]، برای آن‌ها قید و بندهایی ایجاد می‌کند، بیش از گروه‌های دیگر عکس‌العمل نشان می‌دهند؛ چرا که امکانات ایشان برای شهوترانی و بی‌بندوباری، از دیگران بیش‌تر است و به طور طبیعی، محدودیت‌هایی که از [[ناحیه]] [[دین]] متوجه‌شان می‌شود، آن‌ها را بیش‌تر [[رنج]] می‌دهد. سر انجام تمام کسانی که با [[قیام]] [[انبیا]]، منافعشان به نحوی به خطر می‌افتد، قد [[علم]] می‌کنند؛ خواه منافعشان در ارضای شهوات باشد، خواه در اشغال منصب‌هایی که به [[دروغ]] و ناحق آن‌ها را اشغال کرده‌اند؛ خواه منصب‌های سیاسی، خواه منصب‌هایی به اسم [[دین]] و خواه هر چیز دیگر. همه این‌ها به [[دنیاپرستی]] و بینش محصور در چارچوب طبیعت برمی گردد. اگر [[انسان]]، افقی را گسترده‌تر از ماده و مادیات یافت و جهانی را وسیع‌تر از [[جهان]] زودگذر [[دنیا]] [[شناخت]] و به آن [[معتقد]] شد، حاضر می‌شود از لذایذ مادی و محدود بگذرد تا به لذایذ ابدی برسد؛ ولی اگر به [[آخرت]] و زندگی ابدی [[ایمان]] نداشته باشد، در هر گروهی، به شکل خاصی در برابر [[انبیا]] واکنش نشان می‌دهد.
#'''[[ظهور]] گرایش‌های مادی در [[پیروان]]:''' به هرحال، در برابر [[انبیا]]، گروه‌های گوناگونی قد [[علم]] می‌کردند تا نگذارند [[دعوت]] [[انبیا]] گسترش یابد و [[مردم]] دعوتشان را [[اجابت]] کنند و پیرو و مریدشان شوند. علت این دشمنی‌ها از [[روح]] [[هواپرستی]] و علاقه به لذایذ [[دنیا]] در شکل‌ها و قالب‌های مختلفش، چه علاقه به قدرت‌های اجتماعی و [[منافع]] اقتصادی و چه دلبستگی به شهوات و هواهای نفسانی ناشی می‌شد. چنین عواملی سبب می‌شد تا نگذارند [[دعوت]] [[انبیا]] [[پیشرفت]] کند. از سوی دیگر، این گرایش‌های مادی در آن‌هایی هم که به [[انبیا]] گرایش می‌یافتند، کم و بیش وجود داشت. در حالی که همه ما مسلمانیم و بیش از هزار و چهار صد سال از [[تاریخ]] [[ظهور]] دینمان می‌گذرد، هرکدام از ما تربیت‌های خاصی را از [[دین]] پذیرفته ایم. گاهی می‌شود با این که سال‌ها عمرمان را در [[فهم]] [[کتاب و سنت]] و [[شناخت]] [[معارف دینی]] گذرانده‌ایم، در بزنگاه‌های خاصی، هوای نفسانی ما [[ظهور]] می‌کند و کنترل [[نفس]] از دستمان خارج می‌شود. در کسانی هم که به [[انبیا]] گرایش می‌یافتند، این روحیه‌ها کم و بیش وجود داشت؛ چرا که به طور کامل مهذب نشده بودند و ساختمان روحی آن‌ها هنوز تغییر ماهیت نداده بود. این بود که میان [[پیروان]] [[انبیا]] نیز گاهی گرایش‌های مادی به صورت‌های گوناگون [[ظهور]] می‌کرد؛ برای مثال، وقتی [[مردم]] می‌دیدند عمل کردن به یک [[حکم]] برایشان سخت است، به گونه‌های مختلف می‌کوشیدند تا آن [[حکم]] را تغییر دهند؛ به ویژه اگر حکمی در وضع خاص اجتماعی یا طبیعی صادر می‌شد؛ مثل [[اصحاب]] سبت که کنار دریا زندگی می‌کردند و موظف شده بودند روز شنبه ماهی نگیرند؛ اما چون ماهی‌ها فقط در روز شنبه به کنار دریا می‌آمدند، خودداری از صید ماهی در روز شنبه برای آن‌ها مشکل بود.
# '''[[ظهور]] گرایش‌های مادی در [[پیروان]]:''' به هرحال، در برابر [[انبیا]]، گروه‌های گوناگونی قد [[علم]] می‌کردند تا نگذارند [[دعوت]] [[انبیا]] گسترش یابد و [[مردم]] دعوتشان را [[اجابت]] کنند و پیرو و مریدشان شوند. علت این دشمنی‌ها از [[روح]] [[هواپرستی]] و علاقه به لذایذ [[دنیا]] در شکل‌ها و قالب‌های مختلفش، چه علاقه به قدرت‌های اجتماعی و [[منافع]] اقتصادی و چه دلبستگی به شهوات و هواهای نفسانی ناشی می‌شد. چنین عواملی سبب می‌شد تا نگذارند [[دعوت]] [[انبیا]] [[پیشرفت]] کند. از سوی دیگر، این گرایش‌های مادی در آن‌هایی هم که به [[انبیا]] گرایش می‌یافتند، کم و بیش وجود داشت. در حالی که همه ما مسلمانیم و بیش از هزار و چهار صد سال از [[تاریخ]] [[ظهور]] دینمان می‌گذرد، هرکدام از ما تربیت‌های خاصی را از [[دین]] پذیرفته ایم. گاهی می‌شود با این که سال‌ها عمرمان را در [[فهم]] [[کتاب و سنت]] و [[شناخت]] [[معارف دینی]] گذرانده‌ایم، در بزنگاه‌های خاصی، هوای نفسانی ما [[ظهور]] می‌کند و کنترل [[نفس]] از دستمان خارج می‌شود. در کسانی هم که به [[انبیا]] گرایش می‌یافتند، این روحیه‌ها کم و بیش وجود داشت؛ چرا که به طور کامل مهذب نشده بودند و ساختمان روحی آن‌ها هنوز تغییر ماهیت نداده بود. این بود که میان [[پیروان]] [[انبیا]] نیز گاهی گرایش‌های مادی به صورت‌های گوناگون [[ظهور]] می‌کرد؛ برای مثال، وقتی [[مردم]] می‌دیدند عمل کردن به یک [[حکم]] برایشان سخت است، به گونه‌های مختلف می‌کوشیدند تا آن [[حکم]] را تغییر دهند؛ به ویژه اگر حکمی در وضع خاص اجتماعی یا طبیعی صادر می‌شد؛ مثل [[اصحاب]] سبت که کنار دریا زندگی می‌کردند و موظف شده بودند روز شنبه ماهی نگیرند؛ اما چون ماهی‌ها فقط در روز شنبه به کنار دریا می‌آمدند، خودداری از صید ماهی در روز شنبه برای آن‌ها مشکل بود.
#'''[[دین‌فروشی]] [[دانشمندان]]:''' در وضعی که رعایت [[اوامر و نواهی]] الهی برای [[مردم]] مشکل می‌شد، دست به دامن [[راهبان]] و [[عالمان]] [[دین]] می‌شدند و از ایشان می‌خواستند تا کاری کنند که [[حکم]] الهی تغییر یابد؛ یعنی می‌خواستند تا [[عالمان]]، [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] کنند یا راه چاره‌ای بیندیشند و برای فرار از [[حکم]] [[خدا]] کلاه شرعی درست کنند. بین [[عالمان]] ایشان هم کسانی بودند که به علل گوناگون به خواست [[مردم]] اهمیت می‌دادند یا بدان جهت که [[منافع]] مادی آن‌ها باید از راه [[مردم]] تأمین می‌شد یا از آن جهت که [[مردم]] باید آن‌ها را داری [[منصب‌های دینی]] و اجتماعی می‌شناختند و اگر به تمایلات [[مردم]] پاسخ منفی می‌دادند، دیگر دورشان جمع نمی‌شدند و آن‌ها را [[مرجع]] دینی خودشان نمی‌شناختند. در [[حقیقت]]، همان [[روح]] [[دنیاپرستی]] که به شکل دیگری میان دانشمندانشان وجود داشت، باعث می‌شد تا با [[روح]] [[دنیاپرستی]] [[مردم]] که در قالبی دیگر وجود داشت، توافق کنند. نتیجه این بود که بعضی از [[احکام الهی]] به بهانه‌های گوناگون عملی نمی‌شد یا بعضی از [[حرام‌های الهی]] انجام می‌گرفت. در چنین مواقعی است که [[قرآن]] شریف می‌فرماید: {{متن قرآن|اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ...}}<ref>دانشمندان و [[راهبان]] خویش را معبودهای در برابر [[خدا]] قرار دادند؛
# '''[[دین‌فروشی]] [[دانشمندان]]:''' در وضعی که رعایت [[اوامر و نواهی]] الهی برای [[مردم]] مشکل می‌شد، دست به دامن [[راهبان]] و [[عالمان]] [[دین]] می‌شدند و از ایشان می‌خواستند تا کاری کنند که [[حکم]] الهی تغییر یابد؛ یعنی می‌خواستند تا [[عالمان]]، [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] کنند یا راه چاره‌ای بیندیشند و برای فرار از [[حکم]] [[خدا]] کلاه شرعی درست کنند. بین [[عالمان]] ایشان هم کسانی بودند که به علل گوناگون به خواست [[مردم]] اهمیت می‌دادند یا بدان جهت که [[منافع]] مادی آن‌ها باید از راه [[مردم]] تأمین می‌شد یا از آن جهت که [[مردم]] باید آن‌ها را داری [[منصب‌های دینی]] و اجتماعی می‌شناختند و اگر به تمایلات [[مردم]] پاسخ منفی می‌دادند، دیگر دورشان جمع نمی‌شدند و آن‌ها را [[مرجع]] دینی خودشان نمی‌شناختند. در [[حقیقت]]، همان [[روح]] [[دنیاپرستی]] که به شکل دیگری میان دانشمندانشان وجود داشت، باعث می‌شد تا با [[روح]] [[دنیاپرستی]] [[مردم]] که در قالبی دیگر وجود داشت، توافق کنند. نتیجه این بود که بعضی از [[احکام الهی]] به بهانه‌های گوناگون عملی نمی‌شد یا بعضی از [[حرام‌های الهی]] انجام می‌گرفت. در چنین مواقعی است که [[قرآن]] شریف می‌فرماید: {{متن قرآن|اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ...}}<ref>دانشمندان و [[راهبان]] خویش را معبودهای در برابر [[خدا]] قرار دادند؛
سوره [[توبه]]،۳۱.</ref>. این‌ها چه کاره‌اند که برای شما [[حکم]] [[جعل]] کنند؟! مگر این‌ها [[رب]] شما هستند؟! شما [[حق]] ندارید غیر از [[خدا]] را [[رب]] بگیرید. [[صاحب]] [[اختیار]] شما فقط [[خدا]] است. در مواقعی دیگر، [[صاحبان قدرت]] بر [[عالمان دین]] فشار می‌آوردند که شما باید چهره [[دین]] را دگرگون کنید و [[احکام]] را به صورت دیگری در بیاورید تا موافق میل ما باشد. این نیز شکل دیگری از [[دنیاپرستی]] بود که به [[مراجع]] روحانی فشار وارد می‌آورد در فتواهایشان تجدید نظر کنند. همه این عوامل باعث می‌شد که [[روح]] [[خداپرستی]] و [[تسلیم]] در مقابل [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] در [[مردم]] تضعیف شود و دینی که اساس آن [[اسلام]] و [[تسلیم]] در مقابل [[خدا]] است، به صورت دیگری در آید. [[هدف]] اصلی از [[آفرینش انسان]] و [[تشریع]] [[قوانین الهی]]، این بوده است که [[مردم]] [[خداپرستی]] کنند نه [[خودپرستی]]، [[شکم پرستی]]، [[بت‌پرستی]]، [[اجتماع پرستی]] و.... [[پیامبران]] آمده بودند که [[بشر]] را [[خداپرست]]، یعنی [[تسلیم محض]] در برابر [[اوامر و نواهی]] [[خداوند]] کنند. [[اطاعت]] محض در برابر [[خدا]] [[انسان]] را به [[خدا]] نزدیک می‌کند؛ جوهر [[انسانیت]] را ترقی می‌دهد و به یک پدیده زودگذر و بی ارزش، ارزش بی نهایت می‌بخشد. [[انبیا]] آمده بودند که چنین رابطه‌ای را بین [[انسان‌ها]] و پروردگارشان برقرار سازند و [[انسان]] را از یک موجود مادی فانی بی ارزش، به موجودی تبدیل کنند که بتواند [[عمری]] بی نهایت در کمال [[لذت]] و [[سعادت]] داشته باشد. [[انبیا]] می‌خواستند [[انسان]] را به گونه‌ای غرق توجه [[خدا]] سازند که ارزش را به [[بندگی]] و [[قرب]] [[خدا]] منحصر کنند. کسانی که [[احکام]]، [[معارف]] و [[آیات الهی]] را [[تحریف]] می‌کردند، مسیر را اشتباه به [[مردم]] نشان می‌دادند و می‌گفتند: خلق را به جای [[خدا]] بگذارید. چنین [[دین]] فروشانی، بزرگ‌ترین خیانت را به [[انسانیت]] مرتکب می‌شدند؛ به همین سبب [[انبیا]] آمده بودند تا [[بشر]] را متوجه [[خدا]] کنند و به سوی بی نهایت سوق دهند و از [[پرستش]] همه بت‌ها وارهانند و [[انسان]] را فقط [[بنده]] و [[مطیع خدا]] سازند. عواملی همچون [[هواپرستی]]، [[دنیاپرستی]] و [[دین]] فروشی باعث می‌شد که دست [[تحریف]] به سوی [[معارف]] و [[احکام الهی]] دراز شود. از آن جا که [[وضعیت اجتماعی]] همیشه در حال تغییر است، قالب‌های بت نیز در هر دوره‌ای تغییر شکل می‌دهد. بت‌هایی که [[بشر]] برای خود می‌سازد، همیشه سنگ و چوب و ماه و [[خورشید]] نیست. گاهی بت‌ها عوض می‌شوند و معبودها تغییر شکل می‌یابند. [[بنی اسرائیل]] برای تغییر [[احکام الهی]]، [[احبار]] و [[رهبانان]] [[دین]] فروش را همچون [[رب]] و معبود خویش [[اطاعت]] می‌کردند»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۲۲۵- ۲۳۲.</ref>.
سوره [[توبه]]،۳۱.</ref>. این‌ها چه کاره‌اند که برای شما [[حکم]] [[جعل]] کنند؟! مگر این‌ها [[رب]] شما هستند؟! شما [[حق]] ندارید غیر از [[خدا]] را [[رب]] بگیرید. [[صاحب]] [[اختیار]] شما فقط [[خدا]] است. در مواقعی دیگر، [[صاحبان قدرت]] بر [[عالمان دین]] فشار می‌آوردند که شما باید چهره [[دین]] را دگرگون کنید و [[احکام]] را به صورت دیگری در بیاورید تا موافق میل ما باشد. این نیز شکل دیگری از [[دنیاپرستی]] بود که به [[مراجع]] روحانی فشار وارد می‌آورد در فتواهایشان تجدید نظر کنند. همه این عوامل باعث می‌شد که [[روح]] [[خداپرستی]] و [[تسلیم]] در مقابل [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] در [[مردم]] تضعیف شود و دینی که اساس آن [[اسلام]] و [[تسلیم]] در مقابل [[خدا]] است، به صورت دیگری در آید. [[هدف]] اصلی از [[آفرینش انسان]] و [[تشریع]] [[قوانین الهی]]، این بوده است که [[مردم]] [[خداپرستی]] کنند نه [[خودپرستی]]، [[شکم پرستی]]، [[بت‌پرستی]]، [[اجتماع پرستی]] و.... [[پیامبران]] آمده بودند که [[بشر]] را [[خداپرست]]، یعنی [[تسلیم محض]] در برابر [[اوامر و نواهی]] [[خداوند]] کنند. [[اطاعت]] محض در برابر [[خدا]] [[انسان]] را به [[خدا]] نزدیک می‌کند؛ جوهر [[انسانیت]] را ترقی می‌دهد و به یک پدیده زودگذر و بی ارزش، ارزش بی نهایت می‌بخشد. [[انبیا]] آمده بودند که چنین رابطه‌ای را بین [[انسان‌ها]] و پروردگارشان برقرار سازند و [[انسان]] را از یک موجود مادی فانی بی ارزش، به موجودی تبدیل کنند که بتواند [[عمری]] بی نهایت در کمال [[لذت]] و [[سعادت]] داشته باشد. [[انبیا]] می‌خواستند [[انسان]] را به گونه‌ای غرق توجه [[خدا]] سازند که ارزش را به [[بندگی]] و [[قرب]] [[خدا]] منحصر کنند. کسانی که [[احکام]]، [[معارف]] و [[آیات الهی]] را [[تحریف]] می‌کردند، مسیر را اشتباه به [[مردم]] نشان می‌دادند و می‌گفتند: خلق را به جای [[خدا]] بگذارید. چنین [[دین]] فروشانی، بزرگ‌ترین خیانت را به [[انسانیت]] مرتکب می‌شدند؛ به همین سبب [[انبیا]] آمده بودند تا [[بشر]] را متوجه [[خدا]] کنند و به سوی بی نهایت سوق دهند و از [[پرستش]] همه بت‌ها وارهانند و [[انسان]] را فقط [[بنده]] و [[مطیع خدا]] سازند. عواملی همچون [[هواپرستی]]، [[دنیاپرستی]] و [[دین]] فروشی باعث می‌شد که دست [[تحریف]] به سوی [[معارف]] و [[احکام الهی]] دراز شود. از آن جا که [[وضعیت اجتماعی]] همیشه در حال تغییر است، قالب‌های بت نیز در هر دوره‌ای تغییر شکل می‌دهد. بت‌هایی که [[بشر]] برای خود می‌سازد، همیشه سنگ و چوب و ماه و [[خورشید]] نیست. گاهی بت‌ها عوض می‌شوند و معبودها تغییر شکل می‌یابند. [[بنی اسرائیل]] برای تغییر [[احکام الهی]]، [[احبار]] و [[رهبانان]] [[دین]] فروش را همچون [[رب]] و معبود خویش [[اطاعت]] می‌کردند»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۲۲۵- ۲۳۲.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان حکومت جهانی امام مهدی}}
{{پرسمان حکومت جهانی امام مهدی}}
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌شناسی جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(ا۱): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(ا۱): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به حکومت جهانی امام مهدی]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به حکومت جهانی امام مهدی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۳

موانع اهداف امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر پس از ظهور / حکومت جهانی امام مهدی / حکومت جهانی امام مهدی

موانع اهداف امام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد تقی مصباح یزدی

آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «آفتاب ولایت» در این‌باره گفته است:

  1. «روح خودسری و هواپرستی مردمان: در همه زمان‌ها، در برابر شریعت‌های الهی واکنش‌های نامساعدی از طرف گروه‌های گوناگون اظهار شده است. محدودیت در زندگی، با طبع اولیه بشر سازگار نیست. آدمی می‌خواهد هیچ قید و بندی نداشته باشد تا هر کاری که دلش می‌خواهد، انجام دهد. از نظر اجتماعی می‌خواهد آزاد باشد. آدمی نه تنها مایل است در محیط خانواده و اجتماع آزاد باشد، بلکه دلش می‌خواهد در تمام کارهایی که بر می‌گزیند، آزاد باشد. وقتی انسان را محدود کنند و به او بگویند فلان کار را نکن، ابتدا در مقابل آن واکنش نشان می‌دهد و دلش نمی‌خواهد آن را بپذیرد. اگر به کودک نیز بگویید: فلان کار را نکن، عکس‌العمل نشان می‌دهد و می‌گوید می‌خواهم بکنم و اگر شدت به خرج دهند، لجباز می‌شود. این مطلب از این واقعیت حاکی است که فطرت انسان، بنابر طبع اولیه‌اش، در برابر محدودیت‌ها و امر و نهی‌ها واکنش نشان می‌دهد؛ چرا که آدمی به آن چه از آن منع می‌شود، حرص میورزد؛ بنابراین یکی از عواملی که سبب می‌شود توده مردم در برابر انبیا واکنش مخالف نشان دهند، همان روح خودسری و بی بندوباری است که در انسان وجود دارد: ﴿بَلْ يُرِيدُ الإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ[۱]؛ آدمی می‌خواهد جلوش باز باشد و هیچ قید و بندی نداشته باشد. به عبارت دیگر، انسان می‌خواهد بی‌بندوبار باشد. وقتی انبیا می‌آمدند و می‌خواستند قید و بندهایی به پای بشر بگذارند، هرچند دستورهای ایشان در واقع آزاد کردن بشر از قید و بند هواهای نفسانی و غرایز حیوانی بود، مردم نادان این دستورهای الهی را برای خود قید و بند تلقی می‌کردند و نمی‌خواستند زیر بار آن بروند. این عاملی است که در همه جوامع وجود دارد و تا روح انسان تربیت الهی نپذیرد، خواه ناخواه در برابر میل به آزادی و بی بندوباری تسلیم خواهد بود.
  2. به خطر افتادن مقام قدرتمندان و ثروتمندان: عوامل دیگری نیز سبب می‌شود تا در اجتماع با انبیا و اولیای الهی مخالفت شود. شاید نخستین دسته‌ای که در برابر انبیا قد علم می‌کردند، قدرتمندان بودند. کسانی که به ناحق، قدرت‌هایی به دست آورده و بر گرده مردم سوار شده بودند، با آمدن انبیا و متوجه کردن بشر به سوی اهداف الهی و برنامه‌های آسمانی، قدرت خویش را در خطر می‌دیدند. می‌دیدند که مقام، شهوت، موقعیت، منصب و ریاستشان با گرایش مردم به شخص فقیر و ساده‌ای چون حضرت موسی (ع) یا حضرت عیسی (ع) در معرض خطر جدی قرار گرفته است. ثروتمندان و قدرتمندانی که تمام توجهشان به عالم ماده و لذت‌های مادی است، وقتی می‌بینند که دستورهای انبیا، برای آن‌ها قید و بندهایی ایجاد می‌کند، بیش از گروه‌های دیگر عکس‌العمل نشان می‌دهند؛ چرا که امکانات ایشان برای شهوترانی و بی‌بندوباری، از دیگران بیش‌تر است و به طور طبیعی، محدودیت‌هایی که از ناحیه دین متوجه‌شان می‌شود، آن‌ها را بیش‌تر رنج می‌دهد. سر انجام تمام کسانی که با قیام انبیا، منافعشان به نحوی به خطر می‌افتد، قد علم می‌کنند؛ خواه منافعشان در ارضای شهوات باشد، خواه در اشغال منصب‌هایی که به دروغ و ناحق آن‌ها را اشغال کرده‌اند؛ خواه منصب‌های سیاسی، خواه منصب‌هایی به اسم دین و خواه هر چیز دیگر. همه این‌ها به دنیاپرستی و بینش محصور در چارچوب طبیعت برمی گردد. اگر انسان، افقی را گسترده‌تر از ماده و مادیات یافت و جهانی را وسیع‌تر از جهان زودگذر دنیا شناخت و به آن معتقد شد، حاضر می‌شود از لذایذ مادی و محدود بگذرد تا به لذایذ ابدی برسد؛ ولی اگر به آخرت و زندگی ابدی ایمان نداشته باشد، در هر گروهی، به شکل خاصی در برابر انبیا واکنش نشان می‌دهد.
  3. ظهور گرایش‌های مادی در پیروان: به هرحال، در برابر انبیا، گروه‌های گوناگونی قد علم می‌کردند تا نگذارند دعوت انبیا گسترش یابد و مردم دعوتشان را اجابت کنند و پیرو و مریدشان شوند. علت این دشمنی‌ها از روح هواپرستی و علاقه به لذایذ دنیا در شکل‌ها و قالب‌های مختلفش، چه علاقه به قدرت‌های اجتماعی و منافع اقتصادی و چه دلبستگی به شهوات و هواهای نفسانی ناشی می‌شد. چنین عواملی سبب می‌شد تا نگذارند دعوت انبیا پیشرفت کند. از سوی دیگر، این گرایش‌های مادی در آن‌هایی هم که به انبیا گرایش می‌یافتند، کم و بیش وجود داشت. در حالی که همه ما مسلمانیم و بیش از هزار و چهار صد سال از تاریخ ظهور دینمان می‌گذرد، هرکدام از ما تربیت‌های خاصی را از دین پذیرفته ایم. گاهی می‌شود با این که سال‌ها عمرمان را در فهم کتاب و سنت و شناخت معارف دینی گذرانده‌ایم، در بزنگاه‌های خاصی، هوای نفسانی ما ظهور می‌کند و کنترل نفس از دستمان خارج می‌شود. در کسانی هم که به انبیا گرایش می‌یافتند، این روحیه‌ها کم و بیش وجود داشت؛ چرا که به طور کامل مهذب نشده بودند و ساختمان روحی آن‌ها هنوز تغییر ماهیت نداده بود. این بود که میان پیروان انبیا نیز گاهی گرایش‌های مادی به صورت‌های گوناگون ظهور می‌کرد؛ برای مثال، وقتی مردم می‌دیدند عمل کردن به یک حکم برایشان سخت است، به گونه‌های مختلف می‌کوشیدند تا آن حکم را تغییر دهند؛ به ویژه اگر حکمی در وضع خاص اجتماعی یا طبیعی صادر می‌شد؛ مثل اصحاب سبت که کنار دریا زندگی می‌کردند و موظف شده بودند روز شنبه ماهی نگیرند؛ اما چون ماهی‌ها فقط در روز شنبه به کنار دریا می‌آمدند، خودداری از صید ماهی در روز شنبه برای آن‌ها مشکل بود.
  4. دین‌فروشی دانشمندان: در وضعی که رعایت اوامر و نواهی الهی برای مردم مشکل می‌شد، دست به دامن راهبان و عالمان دین می‌شدند و از ایشان می‌خواستند تا کاری کنند که حکم الهی تغییر یابد؛ یعنی می‌خواستند تا عالمان، حرام خدا را حلال کنند یا راه چاره‌ای بیندیشند و برای فرار از حکم خدا کلاه شرعی درست کنند. بین عالمان ایشان هم کسانی بودند که به علل گوناگون به خواست مردم اهمیت می‌دادند یا بدان جهت که منافع مادی آن‌ها باید از راه مردم تأمین می‌شد یا از آن جهت که مردم باید آن‌ها را داری منصب‌های دینی و اجتماعی می‌شناختند و اگر به تمایلات مردم پاسخ منفی می‌دادند، دیگر دورشان جمع نمی‌شدند و آن‌ها را مرجع دینی خودشان نمی‌شناختند. در حقیقت، همان روح دنیاپرستی که به شکل دیگری میان دانشمندانشان وجود داشت، باعث می‌شد تا با روح دنیاپرستی مردم که در قالبی دیگر وجود داشت، توافق کنند. نتیجه این بود که بعضی از احکام الهی به بهانه‌های گوناگون عملی نمی‌شد یا بعضی از حرام‌های الهی انجام می‌گرفت. در چنین مواقعی است که قرآن شریف می‌فرماید: ﴿اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ...[۲]. این‌ها چه کاره‌اند که برای شما حکم جعل کنند؟! مگر این‌ها رب شما هستند؟! شما حق ندارید غیر از خدا را رب بگیرید. صاحب اختیار شما فقط خدا است. در مواقعی دیگر، صاحبان قدرت بر عالمان دین فشار می‌آوردند که شما باید چهره دین را دگرگون کنید و احکام را به صورت دیگری در بیاورید تا موافق میل ما باشد. این نیز شکل دیگری از دنیاپرستی بود که به مراجع روحانی فشار وارد می‌آورد در فتواهایشان تجدید نظر کنند. همه این عوامل باعث می‌شد که روح خداپرستی و تسلیم در مقابل انبیا و اولیای الهی در مردم تضعیف شود و دینی که اساس آن اسلام و تسلیم در مقابل خدا است، به صورت دیگری در آید. هدف اصلی از آفرینش انسان و تشریع قوانین الهی، این بوده است که مردم خداپرستی کنند نه خودپرستی، شکم پرستی، بت‌پرستی، اجتماع پرستی و.... پیامبران آمده بودند که بشر را خداپرست، یعنی تسلیم محض در برابر اوامر و نواهی خداوند کنند. اطاعت محض در برابر خدا انسان را به خدا نزدیک می‌کند؛ جوهر انسانیت را ترقی می‌دهد و به یک پدیده زودگذر و بی ارزش، ارزش بی نهایت می‌بخشد. انبیا آمده بودند که چنین رابطه‌ای را بین انسان‌ها و پروردگارشان برقرار سازند و انسان را از یک موجود مادی فانی بی ارزش، به موجودی تبدیل کنند که بتواند عمری بی نهایت در کمال لذت و سعادت داشته باشد. انبیا می‌خواستند انسان را به گونه‌ای غرق توجه خدا سازند که ارزش را به بندگی و قرب خدا منحصر کنند. کسانی که احکام، معارف و آیات الهی را تحریف می‌کردند، مسیر را اشتباه به مردم نشان می‌دادند و می‌گفتند: خلق را به جای خدا بگذارید. چنین دین فروشانی، بزرگ‌ترین خیانت را به انسانیت مرتکب می‌شدند؛ به همین سبب انبیا آمده بودند تا بشر را متوجه خدا کنند و به سوی بی نهایت سوق دهند و از پرستش همه بت‌ها وارهانند و انسان را فقط بنده و مطیع خدا سازند. عواملی همچون هواپرستی، دنیاپرستی و دین فروشی باعث می‌شد که دست تحریف به سوی معارف و احکام الهی دراز شود. از آن جا که وضعیت اجتماعی همیشه در حال تغییر است، قالب‌های بت نیز در هر دوره‌ای تغییر شکل می‌دهد. بت‌هایی که بشر برای خود می‌سازد، همیشه سنگ و چوب و ماه و خورشید نیست. گاهی بت‌ها عوض می‌شوند و معبودها تغییر شکل می‌یابند. بنی اسرائیل برای تغییر احکام الهی، احبار و رهبانان دین فروش را همچون رب و معبود خویش اطاعت می‌کردند»[۳].

پرسش‌های وابسته

  1. امام مهدی‏ چه مناطقی را به تصرف در می‌آورد؟ (پرسش)
  2. در حکومت امام مهدی که همه مؤمن هستند چه ضرورتی دارد دولت قدرتمند وجود داشته باشد؟ (پرسش)
  3. ضرورت نصب الهی آخرین حاکم جهانی از دیدگاه امامیه چیست؟ (پرسش)
  4. برخورد امام مهدی با کارگزاران حکومتی چگونه است؟ (پرسش)
  5. امام مهدی‏ با کدام دین بر عالم حکومت می‌‏کند؟ (پرسش)
  6. مردم اعم از کودک و نوجوان و جوان (مرد و زن) در حکومت امام مهدی چه نقشی بر عهده دارند؟ (پرسش)
  7. تشکیل حکومت جهانی توسط امام مهدی چه آثاری دارد؟ (پرسش)
  8. اساس حکومت امام مهدی بر چه پایه‌ای استوار است و قدرت امام از چه عواملی نشئت می‌گیرد؟ (پرسش)
  9. اگر دولت امام مهدی کریمه است چرا منافقان در آن دولت ذلیل می‌‏شوند؟ زیرا دولت امام علی منافقان جایگاه یافتند و دورویی نمودند؟ (پرسش)
  10. نقش علما در حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. موضع افراد در برابر حکومت امام مهدی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  12. موضع امام مهدی در برابر مسائل و نهادهای گوناگون بین‌المللی چیست؟ (پرسش)
  13. حکومت امام مهدی چگونه با سخن حضرت سلیمان: "رَب اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْکاً لا ینْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی..." جمع می‌شود؟ (پرسش)
  14. چرا پیشوایان معصوم با آن قدرتی که خداوند به آنها داده بود حکومت واحد جهانی تشکیل ندادند؟ (پرسش)
  15. چه کسانی صلاحیت مدیریت جهان را دارند؟ (پرسش)
  16. روش‌های تربیتی امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
  17. نتایج تربیت اسلامی در دولت امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
  18. مراد از خونخواهی امام حسین توسط امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  19. توزیع رایگان اموال میان مردم در حکومت امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  20. گردش ایام در دوران امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  21. دین جهانی غالب در زمان امامت امام مهدی چه دینی خواهد بود؟ (پرسش)
  22. وضعیت بازرگانی در حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  23. شیوه حکم کردن و داوری امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  24. امام مهدی چه کشورها و شهرهایی را به تصرف خود در می‌آورد؟ (پرسش)
  25. در قرآن آمده که در آخر الزمان حضرت عیسی ظهور خواهد کرد و همه باید از او پیروی کنند آیا مسلمانان نیز باید از او پیروی کنند؟ (پرسش)
  26. از آنجاکه حکومت امام مهدی بر اساس قرآن و اسلام است، آیا می‌توان گفت سیاست و دیانت از هم جدا نیستند؟ (پرسش)
  27. در زمان ظهور امام مهدی حاکم اسلامی از کدام گروه مسلمین خواهد بود؟ (پرسش)
  28. چگونه امام مهدی می‌تواند حکومت واحدی تشکیل دهد و همه مکاتب و ادیان را گردهم آورد؟ (پرسش)
  29. سیمای دوران ظهور و دوران حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  30. اصلاحات و قضاوت‌های امام مهدی به چه چیز تعبیر شده است؟ (پرسش)
  31. خداوند متعال چه عنایتی به جهت پیروزی امام مهدی هنگام ظهور انجام خواهد داد؟ (پرسش)
  32. بهره مردم دوره ظهور از اجتهاد چگونه و به چه میزان خواهد بود؟ (پرسش)
  33. در روایات آمده هرکس دعای عهد را چهل صباح بخواند در زمان ظهور حضرت زنده خواهد شد. این زنده شدن چه کیفیتی دارد؟ (پرسش)
  34. آیا منظور از زنده شدن در زمان ظهور، رجعت است یا پیش از رجعت این موضوع محقق خواهد شد؟ (پرسش)
  35. با توجه به جمله «مؤتزرا کفنی شاهرا سیفی» در دعای عهد آیا هنگامی که از قبر بیرون می‏‌آییم کفن پوشیده‌ایم یا لباس؟ (پرسش)
  36. منظور از فراز «شاهرا سیفی» در دعای عهد چیست؟ (پرسش)
  37. معنای این جمله از پیامبر که در خطبه غدیر درباره امام مهدی فرمود ألا انه الغراف من بحر العمیق چیست؟ (پرسش)
  38. آیا با تکمیل عقول و تهذیب نفوس بدون نیاز به امام معصوم به احکام واقعی دسترسی پیدا می‏‌کنند؟ (پرسش)
  39. درباره حکومت جهانی امام مهدی توضیح دهید (پرسش)
  40. حکومت امام مهدی چگونه جهانی می‌شود؟ (پرسش)
  41. علل به وجود آمدن وحشت در دل دشمنان هنگام ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  42. نخستین برنامه امام مهدی پس از ظهور چیست؟ (پرسش)
  43. امام مهدی نخستین پرچم مبارزه را به کجا می‌فرستد؟ (پرسش)
  44. امام مهدی پس از فتح عراق به جنگ با چه کسانی می‌رود؟ (پرسش)
  45. موضوع نخستین دادگاهی که امام مهدی پس از ظهور تشکیل می‌دهد چیست؟ (پرسش)
  46. نخستین سپاه امام مهدی به کجا می‌رود؟‌ (پرسش)
  47. آیا حکومت امام مهدی‏ نژادی است؟ (پرسش)
  48. رمز حمله سپاه امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از امت معدوده چیست؟ (پرسش)
  50. چه واکنشی‌هایی نسبت به تشکیل حکومت امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  51. آیا نوع حکومت امام مهدی همانند سایر حکومت‏‌ها است؟ (پرسش)
  52. آیا انقلاب مهدی الزاماً به حکومت واحد جهانی می‌انجامد؟ (پرسش)
  53. آیا در حکومت امام مهدی‏ تمام مردم اصلاح خواهند شد؟ (پرسش)
  54. با توجه به پیشرفت اعجاب‌‏آور تسلیحات نظامی چگونه ممکن است امام مهدی با شمشیر بر دشمنان غلبه کند؟ (پرسش)
  55. چگونه یک فرد می‏تواند سرنوشت بشریت را تغییر دهد؟ (پرسش)
  56. امام با چه زبانی با مردم زمان ظهور صحبت خواهد کرد؟ (پرسش)
  57. در روز موعود به چه روشی تغییر صورت می‏گیرد؟ (پرسش)
  58. آیا یک فرد می‌تواند سرنوشت بشریت را تغییر دهد؟ (پرسش)
  59. آیا حکومت امام مهدی جهانی است؟ (پرسش)
  60. آیا اجرای انقلاب جهانی به وسیله یک فرد (امام مهدی) ممکن است؟ (پرسش)
  61. آیا انقلاب مهدی الزاما به حکومت واحد جهانی می‌‏انجامد؟ (پرسش)
  62. تصویر کلی و اوضاع عمومی جهان در عصر دولت مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  63. کارگزاران دولت و فرماندهان لشکری و کشوری امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  64. آیا مهدی در زمان حکومتش از امکانات جنگی و ارتباطی روز استفاده می‌‏کند؟ (پرسش)
  65. حکمت مشارکت حضرت مسیح‏ در تشکیل حکومت جهانی چیست؟ (پرسش)
  66. منجی و رهبر در حکومت عدل توحیدی جهانی کیست؟ (پرسش)
  67. حضرت مهدی از ستمگرانی که از دنیا رفته‌اند چگونه انتقام می‌گیرد؟ (پرسش)
  68. اگر حکومت امام مهدی حکومت عدل جهانی است پس چرا به شهادت می‌‏رسد؟ (پرسش)
  69. حکمت مشارکت حضرت مسیح در حکومت عدل جهانی چیست؟ (پرسش)
  70. امام مهدی با چه طوایفی به نبرد می‌پردازد؟ (پرسش)
  71. امام مهدی چگونه فرقه بتریه را نابود می‌کند؟ (پرسش)
  72. در زمان امام مهدی مجتهدان اجتهاد می‌کنند یا نه؟ (پرسش)
  73. با وجودی که حضرت عیسی‏ پیامبر است چرا ریاست حکومت جهانی برای امام مهدی‏ است؟ (پرسش)
  74. چه ارتباطی میان جامعه مهدوی و مدینه فاضله وجود دارد؟ (پرسش)
  75. آیا پیامبران در حکومت امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)
  76. سرنوشت اقلیت‌های دینی در حکومت حضرت مهدی چگونه است؟ (پرسش)
    1. سرنوشت یهود و نصارا در حکومت حضرت مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  77. چه رابطه‌ای میان حکومت جهانی اسلام و غیبت امام مهدی است؟ (پرسش)
  78. مقبولیت عمومی حکومت امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  79. امام مهدی چگونه شهر ارمینیه را به تصرف خود در می‌آورد؟ (پرسش)
  80. چرا بحث از حکومت امام مهدی جنبه کلامی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  81. چرا حکومت جهانی امام مهدی همه ملت‌ها و اقوام را در بر می‌گیرد؟ (پرسش)
  82. مبانی جامعه‌شناختی و دولت‌شناختی حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  83. ویژگی‌های زندگی اجتماعی در حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  84. از منظر فلسفه تاریخ چه ضرورتی بر تشکیل حکومت امام مهدی می‌باشد؟ (پرسش)
  85. مشخصات کلی حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  86. وضعیت سیاسی در زمان حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  87. وضعیت اجتماعی در زمان حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  88. وضعیت اقتصادی در زمان حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  89. مبانی انسان شناختی حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  90. وضعیت پیشرفت‌های‏‌ قضایی در عصر حکومت امام مهدی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  91. وضعیت ادیان و اقلیت‌های دینی در حکومت امام مهدی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  92. ظهور و شکل‌گیری حکومت امام مهدی نیازمند چه شرایطی است؟ (پرسش)
  93. چرا حکومت امام مهدی باید بر شریعت الهی مبتنی باشد؟ (پرسش)
  94. آیا دولت امام مهدی آخرین دولت است؟ (پرسش)
  95. تفاوت ظهور و خروج و قیام چیست؟ (پرسش)
  96. محدوده حکومت و سلطنت امام مهدی کجاست؟ (پرسش)
  97. آیا امام مهدی می‌تواند بدون خونریزی و جنگ به حکومت برسد؟ (پرسش)
  98. امام مهدی ممالک متفاوت را چگونه فتح می‌کند؟ (پرسش)
  99. کیفیت رویارویی سپاه امام مهدی با بنی امیه چگونه است؟ (پرسش)
  100. امام مهدی پس از ظهور چه اصلاحاتی در مدینه انجام می‌دهند؟ (پرسش)
  101. موانع اهداف امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  102. آیا در حکومت امام مهدی تشریفات و اسراف برچیده می‌شود؟ (پرسش)
  103. آیا مردم در زمان حکومت حضرت مهدی از زندگی خشنود و راضی‌اند؟ (پرسش) (پرسش)
  104. آیا امام مهدی با اجبار اسلام را در جهان پیاده می‌کنند؟ (پرسش)
  105. چرا عده‌ای آن حضرت و دینش را انکار می‌کنند؟ (پرسش)

پانویس

  1. سوره قیامت، ۵.
  2. دانشمندان و راهبان خویش را معبودهای در برابر خدا قرار دادند؛ سوره توبه،۳۱.
  3. مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۲۲۵- ۲۳۲.