بصره در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '''']] == پانویس == {{پانویس}}' به '''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}}') |
(←پانویس) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = بصره | |||
| عنوان مدخل = بصره | |||
| مداخل مرتبط = [[بصره در نهج البلاغه]] - [[بصره در معارف مهدویت]] - [[بصره در معارف و سیره حسینی]] - [[بصره در معارف و سیره رضوی]] - [[بصره در تاریخ اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==[[بصره]] | == مقدمه == | ||
[[بصره]] یکی از شهرهای معروف [[عراق]] و دارای قدمت [[تاریخی]] است. [[بصره]] از صدر [[اسلام]] کانون حوادث و درگیریها بوده است. [[جنگها]] و خونریزیهای بسیاری در آن صورت گرفته است. فقط در [[جنگ جمل]] بین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[عایشه]] بیست هزار نفر در یک روز کشته شدند. | |||
[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] نمود که فرمود: [[خداوند]] [[زمین]] را برای من پیچید تا جایی که [[بصره]] را دیدم... که با تمام [[اهل]] آن دوبار زیر و رو خواهد شد و [[خداوند]] نیز برای آخرین بار در مرتبه سوم آن را ویران و زیر و زبر خواهد کرد و این سومین بار در زمان [[رجعت]] خواهد بود<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۴۰. ذیل تفسر آیه ۵۳ سوره نجم {{متن قرآن|وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى}} «و شهرهای زیر و روشده (ی قوم لوط) را نگونسار کرد».</ref>. | |||
[[امام حسن]] {{ع}} درباره وقایع [[بصره]] فرمود: چه شمشیرها کشیده شد، چه شمشیرها آخته شد و چه چشمها که گریان و چه پردههای [[عفاف]] که دریده میشود و چه غمها که به وجود میآید؛ ضعیفها هلاک میشوند، ضعیفها هلاک میشوند. باد زردی از سوی [[قبله]] بر [[بصره]] وزیدن گیرد، تا جایی که [[شب]] از شدت زردی آن باد چون روز روشن شود<ref>باد زرد رنگ شاید به علت ذرات غباری است که به همراه باد جابجا میشوند و هنگام باد و باران به علت انعکاس نور خورشید، از لایههای بالایی جو به پایین، توسط ذرات معلق، فضا روشن میشود.</ref>. سپس [[بصره]] در [[آب]] غرق میشود. پس از این وقایع مانند دانههای [[تسبیح]] رخ میدهد، [[منتظر]] نشانههای پی در پی باشید، اولین [[نشانه]] [[صاعقه]] است، پس از آن [[باد زرد]] و پس از آن باد دائمی و صدایی که از [[آسمان]] میآید و [[مردم]] از (دهشت) آن میمیرند... راهها چنان بسته میشود که نتوان از شهری به [[شهر]] دیگر رفت<ref>ملاحم: ص ۱۲۶.</ref>. | |||
یکی از [[نشانههای ظهور]] که [[خداوند]] در [[معراج]] به پیامبرش نشان داد، [[خرابی بصره]] است که توسط یکی از [[فرزندان پیامبر]] انجام میشود و ساکنان زنگبار<ref>زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده میشود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.</ref> از او [[پیروی]] میکنند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.</ref>. | |||
[[امیرمؤمنان]] {{ع}} به [[ابنعباس]] فرمودند: سه [[فتنه]] روی خواهد داد... [[فتنه]] سوم در [[بصره]] است و آن از جانب شخصی بیرگ و ریشه است که برانگیزاننده [[آشوب]] و بلواست. [[مردم]] دو گروه میشوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سالهایی بر آنان [[حکومت]] خواهد کرد. سپس [[پادشاهی]] تندخوی و [[خشن]] بر آنها [[حکومت]] کند که نام او در [[آسمان]] [[قتال]] (بسیار کشنده) و در [[زمین]] جبار ([[ستمگر]]) است، آنقدر [[خونریزی]] کند که [[آب]] را [[آلوده]] کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس [[اعراب]] بر او [[هجوم]] میآورند و او را میکشند، در این زمان [[ستم]] و [[فساد]] رواج مییابد<ref>ملاحم، ص۱۲۵.</ref>. | |||
[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: در [[بصره]] سکونت نکنید زیرا چشمهای در آن جوشش خواهد کرد که [[بصره]] و حومه آن را در [[آب]] فرو برد تا جایی که فقط [[مسجد]] [[بصره]] مانند بدنه کشتی در میان [[آب]] نمایان باشد<ref>ملاحم، ص۱۲۶.</ref>. | |||
زمانی که [[جنگ جمل]] پایان یافت امیرالمؤمنین {{ع}} خطبهای فرمود و در آن [[خطبه]] درباره [[بصره]] چنین گفت: ای [[اهل بصره]]! ای شهری که سه بار (توسط [[مردم]]) با ساکنین آن زیر و رو خواهد شد، و در چهارمین مرتبه نیز [[خداوند]] آن را زیر و رو میکند. سپس خطاب به [[اصحاب جمل]]<ref>اصحاب جمل نام گروهی است که به سرکردگی طلحه و زبیر گرد عایشه، یکی از همسران رسول خدا که بر شتری سوار بود، در بصره جمع شده بودند و با امیرالمؤمنین {{ع}} جنگیدند و این جنگ به جنگ جمل نامیده شد، زیرا در آن عایشه بر شتری سوار بود و یکی از نامهای شتر در زبان عربی، جمل است.</ref> کرد و فرمود: ای لشکری که گرد این [[زن]] جمع شدهاید و با نعره این شتر جمع شدید و [[اجابت]] او کردید، زمانی که پاهای شتر (توسط [[امام حسن]] {{ع}}) قطع شد همگی فرار کردید! چه [[اخلاق]] [[پستی]] دارید و چقدر منافقصفت هستید. آبتان تلخ و [[زمین]] شهرتان گندیدهترین زمینها باد. [[شهر]] شما دورترین [[شهر]] از ([[رحمت]]) [[آسمان]] است و نه بخش از ده بخش [[بدی]] در این سرزمین است، آنکه در این [[شهر]] ماندگار شده، چون [[خطاکار]] بوده و آنکه از این [[شهر]] خارج شده، به واسطه [[بخشایش]] خداست. گویا میبینم که شهرتان در میان آب [[غرق]] شده و فقط ساختمانهای بلند آن در میان [[آب]] نمایان است، مثل پرندهای که در آب شنا میکند. هر زمان دیدید که خانههای حصیری در [[بصره]] به بناهای محکم و قصر تبدیل شدند از بصره کوچ کنید زیرا به زودی [[بصره]] نابود خواهد شد... فتنههایی بزرگ، یکی پس از دیگری در بصره روی خواهد داد، که در یکی از این [[فتنهها]] گروهی همدیگر را میکشند و در دیگری [[خانهها]] خراب میشود و [[ثروتها]] بر باد میرود و [[زنان]] [[اسیر]] شده و به گونهای سخت سر بریده میشوند. ای وای از این جنایت، که بسیار عجیب است و کسی تا کنون مانند آن را انجام نداده است. [[فتنه]] دیگر [[بصره]] آن است که [[دجال]] ـ که چشمی از او بسته و چشم دیگرش مانند لخته [[خون]] سرخ و برآمده است ـ به [[بصره]] میآید و هفتاد هزار نفر از اهالی [[بصره]] از او [[پیروی]] میکنند؛ آنها مسیحیانی هستند که [[انجیل]] در گردن آویختهاند و گروهی از آنان گشته و گروهی فرار میکنند. سپس زلزلهای در [[بصره]] واقع خواهد شد و پس از آن سنگباران خواهد شد. سپس در [[بصره]] [[خسف]] و [[فرورفتن]] [[زمین]] واقع خواهد شد و عدهای به شکل بوزینه [[مسخ]] میشوند و پس از آن گرسنگیای سخت بر آنان [[حاکم]] میشود و پس از آن به [[مرگ سرخ]] یعنی [[غرق]] شدن دچار خواهند شد...<ref>البته در بعضی از روایات مرگ سرخ را مرگ با شمشیر معنا کردهاند و شاید هر دو مرگ نیز به این تعبیر گفته شود. ر. ک: مرگ سرخ و سفید.</ref> در ادامه [[حدیث]] حضرت فرمود: [[خداوند]] در [[معراج]] [[شهر بصره]] را در کنار [[فرات]] به [[رسول خدا]] {{صل}} نشان داد و به او [[وحی]] نمود. اینجا بصره است که دورترین زمینها به [[آسمان]] و نزدیکترین زمینها به آب است و زودتر از همه جا ویران خواهد شد. [[زمین]] شما [[پستترین]] خاک و پر عذابترین زمینهاست و چند مرتبه در زمانهای گذشته [[خسف]] شده و فرورفته است و باز هم تکرار خواهد شد و بصره و حوالی آن در آب فرو خواهد رفت، و من (یعنی [[امیر المؤمنین]] {{ع}}) میدانم که آب از کجا خواهد جوشید و بلاهایی بر این سرزمین خواهد رسید که همه آنها را میدانم و شما نمیدانید! کسی که قبل از [غرق شدن بصره در آب، از آن خارج شود، مورد [[رحمت]] خداست و کسی که در آن باقی بماند، به خاطر گناهانی است که مرتکب شده است، البته به جز کسی که برای پاسداری از مرزها در آنجا مانده باشد. بدانید که [[خدا]] بر کسی [[ظلم]] روا نمیدارد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.</ref>. | |||
امیرالمؤمنین {{ع}} در [[حدیثی]] به [[ابن عباس]] فرمود:... زمانی که [[مصر]] نابود شود، در [[بصره]] [[خسف]] (به [[زمین]] [[فرورفتن]]) پدیدار میشود و زمینهای حاصلخیز و حومه بصره به [[زمین]] فرو میروند و دو خسف دیگر در بازار و [[مسجد]] [[شهر]] روی خواهد داد و پس از آن آب [[شهر]] را فرامیگیرد و [[طوفان]] به پا میشود و هر کسی که در [[جنگ]] با [[شمشیر]] کشته نشده است، در آب غرق میشود، به جز کسانی که از بصره خارج شوند و در اطراف بصره ساکن شوند...<ref>ملاحم، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۴۲.</ref> | |||
در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه [[هنگام ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز [[بصره]] که حتی یک نفر از آن [[شهر]]، با حضرت نباشد<ref>همان، ص ۱۹۴.</ref>. در روایتی آمده است که [[قائم]] [[ظهور]] نمیکند جز اینکه دو [[نامه]] خوانده شود: یکی در [[بصره]]، دیگری در [[کوفه]] که در هردو [[نامه]]، از [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} اظهار [[برائت]] میشود<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص۲۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | |||
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{امام مهدی}} | {{امام مهدی}} | ||
[[رده:بصره]] | [[رده:بصره]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] | [[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
[[رده:مکانها در معارف مهدویت]] | [[رده:مکانها در معارف مهدویت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۰
مقدمه
بصره یکی از شهرهای معروف عراق و دارای قدمت تاریخی است. بصره از صدر اسلام کانون حوادث و درگیریها بوده است. جنگها و خونریزیهای بسیاری در آن صورت گرفته است. فقط در جنگ جمل بین امیرالمؤمنین (ع) و عایشه بیست هزار نفر در یک روز کشته شدند.
امیرالمؤمنین (ع) از رسول خدا (ص) روایت نمود که فرمود: خداوند زمین را برای من پیچید تا جایی که بصره را دیدم... که با تمام اهل آن دوبار زیر و رو خواهد شد و خداوند نیز برای آخرین بار در مرتبه سوم آن را ویران و زیر و زبر خواهد کرد و این سومین بار در زمان رجعت خواهد بود[۱].
امام حسن (ع) درباره وقایع بصره فرمود: چه شمشیرها کشیده شد، چه شمشیرها آخته شد و چه چشمها که گریان و چه پردههای عفاف که دریده میشود و چه غمها که به وجود میآید؛ ضعیفها هلاک میشوند، ضعیفها هلاک میشوند. باد زردی از سوی قبله بر بصره وزیدن گیرد، تا جایی که شب از شدت زردی آن باد چون روز روشن شود[۲]. سپس بصره در آب غرق میشود. پس از این وقایع مانند دانههای تسبیح رخ میدهد، منتظر نشانههای پی در پی باشید، اولین نشانه صاعقه است، پس از آن باد زرد و پس از آن باد دائمی و صدایی که از آسمان میآید و مردم از (دهشت) آن میمیرند... راهها چنان بسته میشود که نتوان از شهری به شهر دیگر رفت[۳].
یکی از نشانههای ظهور که خداوند در معراج به پیامبرش نشان داد، خرابی بصره است که توسط یکی از فرزندان پیامبر انجام میشود و ساکنان زنگبار[۴] از او پیروی میکنند[۵].
امیرمؤمنان (ع) به ابنعباس فرمودند: سه فتنه روی خواهد داد... فتنه سوم در بصره است و آن از جانب شخصی بیرگ و ریشه است که برانگیزاننده آشوب و بلواست. مردم دو گروه میشوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سالهایی بر آنان حکومت خواهد کرد. سپس پادشاهی تندخوی و خشن بر آنها حکومت کند که نام او در آسمان قتال (بسیار کشنده) و در زمین جبار (ستمگر) است، آنقدر خونریزی کند که آب را آلوده کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس اعراب بر او هجوم میآورند و او را میکشند، در این زمان ستم و فساد رواج مییابد[۶].
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: در بصره سکونت نکنید زیرا چشمهای در آن جوشش خواهد کرد که بصره و حومه آن را در آب فرو برد تا جایی که فقط مسجد بصره مانند بدنه کشتی در میان آب نمایان باشد[۷].
زمانی که جنگ جمل پایان یافت امیرالمؤمنین (ع) خطبهای فرمود و در آن خطبه درباره بصره چنین گفت: ای اهل بصره! ای شهری که سه بار (توسط مردم) با ساکنین آن زیر و رو خواهد شد، و در چهارمین مرتبه نیز خداوند آن را زیر و رو میکند. سپس خطاب به اصحاب جمل[۸] کرد و فرمود: ای لشکری که گرد این زن جمع شدهاید و با نعره این شتر جمع شدید و اجابت او کردید، زمانی که پاهای شتر (توسط امام حسن (ع)) قطع شد همگی فرار کردید! چه اخلاق پستی دارید و چقدر منافقصفت هستید. آبتان تلخ و زمین شهرتان گندیدهترین زمینها باد. شهر شما دورترین شهر از (رحمت) آسمان است و نه بخش از ده بخش بدی در این سرزمین است، آنکه در این شهر ماندگار شده، چون خطاکار بوده و آنکه از این شهر خارج شده، به واسطه بخشایش خداست. گویا میبینم که شهرتان در میان آب غرق شده و فقط ساختمانهای بلند آن در میان آب نمایان است، مثل پرندهای که در آب شنا میکند. هر زمان دیدید که خانههای حصیری در بصره به بناهای محکم و قصر تبدیل شدند از بصره کوچ کنید زیرا به زودی بصره نابود خواهد شد... فتنههایی بزرگ، یکی پس از دیگری در بصره روی خواهد داد، که در یکی از این فتنهها گروهی همدیگر را میکشند و در دیگری خانهها خراب میشود و ثروتها بر باد میرود و زنان اسیر شده و به گونهای سخت سر بریده میشوند. ای وای از این جنایت، که بسیار عجیب است و کسی تا کنون مانند آن را انجام نداده است. فتنه دیگر بصره آن است که دجال ـ که چشمی از او بسته و چشم دیگرش مانند لخته خون سرخ و برآمده است ـ به بصره میآید و هفتاد هزار نفر از اهالی بصره از او پیروی میکنند؛ آنها مسیحیانی هستند که انجیل در گردن آویختهاند و گروهی از آنان گشته و گروهی فرار میکنند. سپس زلزلهای در بصره واقع خواهد شد و پس از آن سنگباران خواهد شد. سپس در بصره خسف و فرورفتن زمین واقع خواهد شد و عدهای به شکل بوزینه مسخ میشوند و پس از آن گرسنگیای سخت بر آنان حاکم میشود و پس از آن به مرگ سرخ یعنی غرق شدن دچار خواهند شد...[۹] در ادامه حدیث حضرت فرمود: خداوند در معراج شهر بصره را در کنار فرات به رسول خدا (ص) نشان داد و به او وحی نمود. اینجا بصره است که دورترین زمینها به آسمان و نزدیکترین زمینها به آب است و زودتر از همه جا ویران خواهد شد. زمین شما پستترین خاک و پر عذابترین زمینهاست و چند مرتبه در زمانهای گذشته خسف شده و فرورفته است و باز هم تکرار خواهد شد و بصره و حوالی آن در آب فرو خواهد رفت، و من (یعنی امیر المؤمنین (ع)) میدانم که آب از کجا خواهد جوشید و بلاهایی بر این سرزمین خواهد رسید که همه آنها را میدانم و شما نمیدانید! کسی که قبل از [غرق شدن بصره در آب، از آن خارج شود، مورد رحمت خداست و کسی که در آن باقی بماند، به خاطر گناهانی است که مرتکب شده است، البته به جز کسی که برای پاسداری از مرزها در آنجا مانده باشد. بدانید که خدا بر کسی ظلم روا نمیدارد[۱۰].
امیرالمؤمنین (ع) در حدیثی به ابن عباس فرمود:... زمانی که مصر نابود شود، در بصره خسف (به زمین فرورفتن) پدیدار میشود و زمینهای حاصلخیز و حومه بصره به زمین فرو میروند و دو خسف دیگر در بازار و مسجد شهر روی خواهد داد و پس از آن آب شهر را فرامیگیرد و طوفان به پا میشود و هر کسی که در جنگ با شمشیر کشته نشده است، در آب غرق میشود، به جز کسانی که از بصره خارج شوند و در اطراف بصره ساکن شوند...[۱۱].[۱۲]
در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه هنگام ظهور مهدی (ع) گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز بصره که حتی یک نفر از آن شهر، با حضرت نباشد[۱۳]. در روایتی آمده است که قائم ظهور نمیکند جز اینکه دو نامه خوانده شود: یکی در بصره، دیگری در کوفه که در هردو نامه، از علی بن ابی طالب (ع) اظهار برائت میشود[۱۴].[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۴۰. ذیل تفسر آیه ۵۳ سوره نجم ﴿وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى﴾ «و شهرهای زیر و روشده (ی قوم لوط) را نگونسار کرد».
- ↑ باد زرد رنگ شاید به علت ذرات غباری است که به همراه باد جابجا میشوند و هنگام باد و باران به علت انعکاس نور خورشید، از لایههای بالایی جو به پایین، توسط ذرات معلق، فضا روشن میشود.
- ↑ ملاحم: ص ۱۲۶.
- ↑ زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده میشود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
- ↑ ملاحم، ص۱۲۵.
- ↑ ملاحم، ص۱۲۶.
- ↑ اصحاب جمل نام گروهی است که به سرکردگی طلحه و زبیر گرد عایشه، یکی از همسران رسول خدا که بر شتری سوار بود، در بصره جمع شده بودند و با امیرالمؤمنین (ع) جنگیدند و این جنگ به جنگ جمل نامیده شد، زیرا در آن عایشه بر شتری سوار بود و یکی از نامهای شتر در زبان عربی، جمل است.
- ↑ البته در بعضی از روایات مرگ سرخ را مرگ با شمشیر معنا کردهاند و شاید هر دو مرگ نیز به این تعبیر گفته شود. ر. ک: مرگ سرخ و سفید.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
- ↑ ملاحم، ص۱۲۵.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۲.
- ↑ همان، ص ۱۹۴.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص۲۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۸.