اثبات عصمت پیامبران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه '
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
خط ۲۳: خط ۲۳:
[[پیامبران]] [[صدّیق]] می‌باشند. و صدّیق کسی است که [[قول و فعل]] او همواره قرین [[صداقت]] و [[راستی]] باشد. پس [[انبیا]] هم در قول و هم در فعل جز براساس [[صدق]] و [[درستی]] حرکت نمی‌کنند: به عنوان مثال [[قرآن]] در [[سوره مریم]] [[آیه]] ۴۱ می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱.</ref> یعنی ای پیامبر در کتاب خود شرح حال ابراهیم را یاد کن؛ زیرا او [[صدیق]] و [[نبی]] بود. در همین [[سوره]] آیه ۵۶ می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۵۶.</ref> بقیه مقدمات [[برهان]] روشن است.
[[پیامبران]] [[صدّیق]] می‌باشند. و صدّیق کسی است که [[قول و فعل]] او همواره قرین [[صداقت]] و [[راستی]] باشد. پس [[انبیا]] هم در قول و هم در فعل جز براساس [[صدق]] و [[درستی]] حرکت نمی‌کنند: به عنوان مثال [[قرآن]] در [[سوره مریم]] [[آیه]] ۴۱ می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱.</ref> یعنی ای پیامبر در کتاب خود شرح حال ابراهیم را یاد کن؛ زیرا او [[صدیق]] و [[نبی]] بود. در همین [[سوره]] آیه ۵۶ می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۵۶.</ref> بقیه مقدمات [[برهان]] روشن است.


پیامبران به طور مطلق [[هدایت]] شده و راه یافته هستند، [[گناهکار]] [[گمراه]] است، پس پیامبران هیچ گاه [[گناه]] نمی‌کنند قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ * وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ * وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم * و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند * و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم * و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۴-۹۰.</ref>. اینکه [[خدا]] به طور مطلق امر می‌کند که از [[هدایت]] [[پیامبران]] [[پیروی]] کنیم، دلیلی است بر این مطلب که هر کار می‌کنند مطابق [[رضای خدا]] است. و از آنجا که [[ارتکاب گناه]] مورد رضای خدا نیست، پس پیامبران [[گناه]] نمی‌کنند. و در برخی [[آیات قرآن]] از [[عصیان]] و گناه به [[ضلالت]] تعبیر می‌شود. پس هرکه گناه کند هدایت نشده است: [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ * وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟ * و به راستی گروهی فراوان از شما را بیراه کرد پس آیا خرد نمی‌ورزیدید؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۲.</ref>. [[بدیهی]] است که مراد از ضلالت به وسیله [[شیطان]] وادار نمودن [[مردم]] به گناه و [[نافرمانی خدا]] است. حاصل آن‌که [[انبیا]] به هدایت خاصّ [[الهی]] هدایت شده‌اند، طوری که هرگز گناهی نمی‌تواند در ساخت قدسی آنان راه یابد.
پیامبران به طور مطلق [[هدایت]] شده و راه یافته هستند، [[گناهکار]] [[گمراه]] است، پس پیامبران هیچ گاه [[گناه]] نمی‌کنند قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ * وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ * وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم * و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند * و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم * و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۴-۹۰.</ref>. اینکه [[خدا]] به طور مطلق امر می‌کند که از [[هدایت]] [[پیامبران]] [[پیروی]] کنیم، دلیلی است بر این مطلب که هر کار می‌کنند مطابق [[رضای خدا]] است. و از آنجا که [[ارتکاب گناه]] مورد رضای خدا نیست، پس پیامبران [[گناه]] نمی‌کنند. و در برخی [[آیات قرآن]] از [[عصیان]] و گناه به [[ضلالت]] تعبیر می‌شود. پس هرکه گناه کند هدایت نشده است: [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ * وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟ * و به راستی گروهی فراوان از شما را بیراه کرد پس آیا خرد نمی‌ورزیدید؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۲.</ref>. [[بدیهی]] است که مراد از ضلالت به وسیله [[شیطان]] وادار نمودن [[مردم]] به گناه و [[نافرمانی خدا]] است. حاصل آنکه [[انبیا]] به هدایت خاصّ [[الهی]] هدایت شده‌اند، طوری که هرگز گناهی نمی‌تواند در ساخت قدسی آنان راه یابد.


[[اطاعت از پیامبران]] را قرآن به طور مطلق لازم دانسته است. در حالی که اگر کسی امر به [[گناه]] کند، اطاعت‌اش [[حرام]] است، پس [[پیامبران]] لزوماً به لحاظ [[قول و فعل]] از گناه مصونند. توضیح این که: [[اطاعت]] از قول و فعل و تقریر [[پیامبر]]، مصداق اَتمِّ اطاعت است و اگر پیامبر [[مرتکب گناه]] شود، از باب اطاعت از فعل او [[ارتکاب گناه]] لازم می‌شود، در حالی که ارتکاب گناه حرام است.
[[اطاعت از پیامبران]] را قرآن به طور مطلق لازم دانسته است. در حالی که اگر کسی امر به [[گناه]] کند، اطاعت‌اش [[حرام]] است، پس [[پیامبران]] لزوماً به لحاظ [[قول و فعل]] از گناه مصونند. توضیح این که: [[اطاعت]] از قول و فعل و تقریر [[پیامبر]]، مصداق اَتمِّ اطاعت است و اگر پیامبر [[مرتکب گناه]] شود، از باب اطاعت از فعل او [[ارتکاب گناه]] لازم می‌شود، در حالی که ارتکاب گناه حرام است.
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش