زکات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


'''زکات:''' یکی از [[احکام]] [[اقتصادی]] [[اسلام]] است. مالیاتی است که به صورت درصد معیّنی از برخی [[اموال]] و درآمدهای [[مسلمانان]] گرفته می‌شود و به [[مصرف]] [[نیازمندان]]، کارهای عام المنفعه، [[فقرا]] و درماندگان و بدهکاران و آزاد کردن بردگان می‌رسد. زکات، از دامدارانی که گوسفند، گاو و شتر دارند و کشاورزانی که گندم، جو، خرما و کشمش دارند و یا آنان که ثروتشان طلا و نقره است، گرفته می‌شود. هر یک از این نُه چیز، اندازه‌ای دارد که به آن "نصاب" گفته می‌شود و شرایط دیگری هم دارد. زکات، یکی از منابع درآمد عمومی [[حکومت اسلامی]] و از پشتوانه‌های [[مالی]] [[زمامدار]] [[مسلمین]] محسوب می‌شود و "[[بیت المال]]" است. [[قانون]] زکات، در سال دوّم [[هجرت]]، از سوی [[خداوند]] قرار داده شد و کسانی از سوی [[پیامبر اسلام]]، به عنوان [[مأمور]] دریافت و جمع‌آوری زکات، به اطراف اعزام می‌شدند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۰۸.</ref>.
'''زکات:''' یکی از [[احکام]] [[اقتصادی]] [[اسلام]] است. مالیاتی است که به صورت درصد معیّنی از برخی [[اموال]] و درآمدهای [[مسلمانان]] گرفته می‌شود و به [[مصرف]] [[نیازمندان]]، کارهای عام المنفعه، [[فقرا]] و درماندگان و بدهکاران و آزاد کردن بردگان می‌رسد. زکات، از دامدارانی که گوسفند، گاو و شتر دارند و کشاورزانی که گندم، جو، خرما و کشمش دارند و یا آنان که ثروتشان طلا و نقره است، گرفته می‌شود. هر یک از این نُه چیز، اندازه‌ای دارد که به آن "نصاب" گفته می‌شود و شرایط دیگری هم دارد. زکات، یکی از منابع درآمد عمومی [[حکومت اسلامی]] و از پشتوانه‌های [[مالی]] [[زمامدار]] [[مسلمین]] محسوب می‌شود و "[[بیت المال]]" است. [[قانون]] زکات، در سال دوّم [[هجرت]]، از سوی [[خداوند]] قرار داده شد و کسانی از سوی [[پیامبر اسلام]]، به عنوان [[مأمور]] دریافت و جمع‌آوری زکات، به اطراف اعزام می‌شدند.


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
===معنای لغوی===
=== معنای لغوی ===
«زکات» در لغت به‌معنای رشد، نمو و زیادی یا [[طهارت]] و [[پاک]] کردن آمده است. این واژه در [[نهج البلاغه]] گاهی به‌معنای [[پاکی]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۳</ref> و گاهی به‌معنای فزونی به‌کار رفته است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷</ref>. استعمال زکات هم به‌معنای شرعی آن<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰</ref> و هم به‌معنای عام در [[نهج البلاغه]] بیان شده است<ref>نهج البلاغه، حکمت ‌های ۱۳۶ و ۲۱۱</ref>. آنچه مسلّم است این‌که [[تشریع]] زکات و [[وجوب]] آن در [[مدینه]] اتفاق افتاده است. بنابراین زکات در [[صدر اسلام]] به ‌همان معنای لغوی آن به‌کار می‌رفته است. از این‌رو به [[صدقه]] مستحبی نیز زکات اطلاق می‌شود، زیرا زکات یکی از مصادیق [[صدقه]] به‌شمار می‌رود و [[صدقه]] پاک‌کننده است و زکات هم از [[تزکیه]] به‌معنای [[پاک]] کردن آمده است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 440.</ref>.
{{زکات در لغت}}
===معنای اصطلاحی===
زکات در لغت به معنای نموّ، زیادی، [[برکت]] و [[طهارت]] است و به معنای [[مدح]] نیز آمده است<ref>النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۳۰۷.</ref> [[ابن منظور]] از لغت شناسان عرب زبان درباره زکات می‌نویسد: «زکات، [[برگزیده]] چیز است و زکّاه؛ یعنی برگزیده‌اش را گرفت و تزکّی؛ یعنی [[انفاق]] کرد»<ref>{{عربی|"قال ابوعلي: الزكاة صفوة الشيء و زكّاه إذا أخذ زكاته و تزكّى أی تصدّق"}}؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۳۵۸.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۷؛ [[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۳۶۵؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 440.</ref>
«زکات» در اصطلاح [[فقهی]] مقدار معینی از [[مال]] است که [[مسلمانان]] آزاد و مکلّف، از [[اموال]] خود پس از حصول نصاب و تنها برای امر [[خدا]] به [[فقیر]] غیرهاشمی می‌دهند. هم‌چنین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پرداخت نکردن زکات را موجب محرومیت از [[نعمت]] [[باران]] دانستند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۴۰.</ref>.


در اهمیت زکات همین بس که یکی از [[ارکان اسلام]] به‌شمار آمده و در کنار [[نماز]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] از جمله ویژگی‌های [[صالحان]] در زمان حکومتشان بیان شده است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ }}؛ سوره حج، آیه ۴۱</ref>. واژه زکات و مشتقات آن ۵۹ بار در [[قرآن کریم]] به‌کار رفته‌اند که ۲۷ بار آن به‌همراه [[نماز]] آمده است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 440-441.</ref>.
=== معنای اصطلاحی ===
«زکات» در اصطلاح [[فقهی]] مقدار معینی از [[مال]] است که [[مسلمانان]] آزاد و مکلّف، از [[اموال]] خود پس از حصول نصاب و تنها برای امر [[خدا]] به [[فقیر]] غیرهاشمی می‌دهند. هم‌چنین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پرداخت نکردن زکات را موجب محرومیت از [[نعمت]] [[باران]] دانستند.


== دیدگاه قرآنی ==
در اهمیت زکات همین بس که یکی از [[ارکان اسلام]] به‌شمار آمده و در کنار [[نماز]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] از جمله ویژگی‌های [[صالحان]] در زمان حکومتشان بیان شده است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ }}؛ سوره حج، آیه ۴۱</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 440-441.</ref>
 
== پیشینه زکات ==
در میان همه [[پیروان]] [[شرایع الهی]] و [[جوامع بشری]] [[پرداخت زکات]] یا اموالی همانند آن برای تأمین [[زندگی]] [[فقرا]] یا دیگر نیازهای ضروری [[جامعه]] رایج بوده است. بر اساس روایتی، [[آدم]] {{ع}} و فرزندانش نخستین کسانی بودند که از سوی [[خداوند]] [[مأمور]] به پرداخت زکات شدند؛ با این تفاوت که خداوند [[زکات]] را برای شخص آدم {{ع}} [[تزکیه نفس]] با خواندن ۱۰ رکعت [[نماز]] و برای فرزندانش [[اخراج]] بخشی از [[اموال]] آنان و دادن آن به فقرا قرار داد<ref>بحارالانوار، ج ۹۳، ص۱۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۱۱.</ref>. در برخی متون [[کتاب مقدس]] نیز از [[زکات]] یاد شده است؛ از جمله در گفتاری از [[تورات]] آمده است که در آخر هر سال، [[عُشر]] محصول خود را بیرون آورده تا افراد [[غریب]] و [[یتیم]] و بیوه‌زنان از آن خورده و [[سیر]] شوند تا خداوند به همه [[اعمال]] شخص [[برکت]] دهد<ref>کتاب مقدس، تثنیه، ۱۴: ۲۸ - ۲۹.</ref>. در [[انجیل لوقا]] نیز به نقل از [[حضرت عیسی]] {{ع}} آمده است که آن [[حضرت]] از خارج کردن یک دهم از همه اموال خود سخن به میان آورده است<ref>کتاب مقدس، لوقا، ۱۸: ۱۲.</ref>.
 
[[قرآن کریم]] نیز در [[آیات]] متعدد از وجود زکات در [[شرایع]] پیشین یاد کرده، هرچند از مقدار و چگونگی پرداخت و مصارف این اموال سخنی به میان نیاورده است. از جمله در آیه {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ}}<ref>«و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.</ref> از مأمور شدن [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[اسحاق]] و [[یعقوب]] به [[اقامه نماز]] و پرداخت زکات [[سخن]] به میان آمده است<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۱۶۷ - ۱۶۹.</ref>.
 
== [[زکات]] در [[قرآن]] ==
{{اصلی|زکات در قرآن}}
{{اصلی|زکات در قرآن}}
== فلسفه و اهمیت زکات==
واژه زکات در قرآن ۳۲ بار به کار رفته است که برخی از مصادیق آن بدین شرح است:
در [[روایات]] بر اهمیت و فلسفه زکات به گونه‌های مختلف اشاره شده است. در [[وصیت نامه امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} می‌خوانیم که [[پرداخت زکات]] باعث خاموش شدن [[خشم خداوند]] است <ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۰: {{متن حدیث|اللَّهَ اللَّهَ فِي الزَّكَاةِ، فَإِنَّهَا تُطْفِئُ غَضَبَ رَبِّكُمْ}}.</ref>.
# '''درباره [[مشرکان]]''': {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ * الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان! * همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۶-۷.</ref>؛ مقصود از این زکات زکات [[واجب]] نیست.
# '''بعضی از موارد زکات درباره [[پیامبران پیشین]]''': درباره [[انبیاء]] [[بنی اسرائیل]] چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>.
# '''درباره امت‌های گذشته''': درباره بنی اسرائیل چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>.<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۲۹۹.</ref>
# [[آیه زکات]]: از آنجا که تنها در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> موارد هشتگانه [[مصرف]] زکات [[تعیین]] و اعلام شده است، به این آیه، آیه زکات گفته‌اند<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>.


در کتاب شریف [[نهج البلاغه]] در فلسفه زکات آمده است: «[[خداوند تعالی]] روزی تهیدستان را در مال‌های [[توانگران]] قرار داده است. پس [[فقیر]]، گرسنه نشود جز آنچه توانگر منع نماید و خداوند تعالی توانگران را از این، بازخواست کند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى [جَدُّهُ] سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۵؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت ۳۲۰، ص۱۲۴۲.</ref>؛
== مراحل وجوب زکات ==
[[تشریع]] [[زکات]] در [[اسلام]] به دو مرحله تقسیم شده است: مرحله نخست، از آغاز بعثت تا [[سال هشتم هجری]] است. در این سال‌ها که زکات هنوز، صورت [[مالیات]] قانونی نداشت، [[مسلمانان]] با اتکا بر انگیزه‌های [[ایمانی]] و در حد [[اعتدال]]، به تناسب [[توانمندی]] خویش، زکات [[مال]] خود را می‌پرداختند. در خلال این سال‌ها، [[پیامبر]] با [[اعمال]] چنین سیاستی، افزون بر آن‌که منابع [[مالی]] [[حکومت]] خود را تأمین کرد، بستر نهادی بسیار [[کارآمدی]] را نیز برای اعمال [[قانون زکات]] فراهم ساخت. در سال هشتم هجری، در حالی که پایه‌های حکومت اسلام در [[جزیرة العرب]] تثبیت شده بود و [[جامعه]] مسلمانان به تدریج مختصات مدنی خود را تکمیل می‌کرد، مرحله دوم از تشریع زکات با نزول آیه زیر بر پیامبر آغاز شد: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.


در برخی [[نسخه‌های نهج البلاغه]]<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، ترجمه شهیدی، حکمت ۳۲۸.</ref> و در شرح‌های [[ابن میثم]]<ref>ابن میثم شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۰۵. از معنایی که ذکر شده معلوم می‌شود متن منع بوده؛ ولی در چاپ کتاب متن را از نسخه‌های دیگر گرفته‌اند.</ref> و [[ابن ابی الحدید]]<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۹، حکمت ۳۳۴.</ref> آمده {{متن حدیث|بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ}}؛ یعنی [[گرسنگی]] فقیر از آن جهت است که توانگر از [[حقّ]] وی استفاده کرده است». در [[الاموال]] [[ابو عبید]] با تفاوتی [[مسند]] از [[ابو جعفر محمد بن علی]]{{ع}} نقل شده است که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: «[[خداوند]] در [[اموال]] [[توانگران]] به مقداری [[حق]] [[واجب]] قرار داده که [[نیازمندان]] را کفایت کند. پس اگر گرسنه شدند یا عریان گردیدند یا گرفتار شدت [[فقر]] شدند به جهت امساک توانگران است. و بر [[خداوند تعالی]] است که [[اعمال]] توانگران را [[محاسبه]] و آنان را [[عذاب]] نماید». <ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى أَغْنِيَاءِ فِي أَمْوَالِهِمْ مَا یَکْفِی الْفُقَراءَ فَإِنْ جَاعُوا أَوْ عَرُوا أَوْ جَهَدُوا فَبِمَنْعِ الْأَغْنِيَاءِ وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی أَنْ يُحَاسِبَهُمْ وَ یُعَذِّبَهُمْ}}؛ ابوعبید، الاموال، ص۷۰۹؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۲۸ به نقل از دعائم الاسلام.</ref>؛
پس از مدت کوتاهی، موارد مصرف و مستحقان زکات نیز با [[فرمان]] [[قطعی]] [[خداوند]] مشخص شد: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>.<ref>[[سید رضا حسینی|حسینی، سید رضا]]، [[بیت المال (مقاله)| مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۹۵.</ref>


مشابه این سخن در [[تاریخ]] [[بغداد]] به نقل از [[محمد حنفیه]] از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل شده است: «خداوند در اموال توانگران به مقدار نیاز [[فقرا]] قرار داده. پس اگر به آنان نپرداختند تا این که گرسنه شدند و عریان گردیدند و یا گرفتار شدت فقر شدند. خداوند تعالی اعمال توانگران را محاسبه شدید می‌نماید و آنان را بسیار سخت عذاب می‌کند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ قَدْرَ مَا یَسَعَهُمْ فَإِنْ مَنَعُوهُمْ حَتَّی یَجُوعُوا وَ یَعْرُوا وَ یَجْهَدُوا یُحَاسِبْهُمُ اللهُ حِساباً شَدِيداً عَذِّبْهُمْ عَذَاباً نُكْراً}}؛ مصادر نهج البلاغه، ج۴، ص۲۵۲ به نقل از تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۰۸ و (۱۴جلدی)، ج۲، ص۳۷۸.</ref>؛
== آثار زکات ==
برخی از آثار پرداخت زکات عبارت است از:
# '''[[نزدیکی به خداوند]]:''' [[امام علی]] {{ع}} در بیان اهمیت زکات با توجه به [[قرابت]] [[نماز]] با زکات در بسیاری از [[آیات قرآن]]، پس از [[تلاوت]] [[آیه]] ۳۷ [[سوره نور]]، زکات را موجب نزدیکی [[مسلمانان]] به [[خداوند]] می داند<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ إِنَّ الزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.</ref>.
# '''کفاره [[گناهان]] و [[امان]] از [[دوزخ]]:''' [[امام علی]] {{ع}} پرداخت زکات با طیب [[نفس]] را کفاره [[گناهان]] و موجب دوری از [[آتش دوزخ]] می‌دانند<ref>{{متن حدیث|فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً}}، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.</ref>.
# '''سبب حفظ [[اموال]]:'''[[امام علی]] {{ع}} زکات را نه تنها موجب کاسته شدن از [[مال]] نمی‌داند، بلکه سبب حفظ و نگه‌داری [[اموال]] می‌داند<ref>{{متن حدیث|وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ}}، نهج البلاغه، حکمت ۱۴۶.</ref>.
# '''عامل [[گشایش]] روزی:''' حضرت علی {{ع}} در ضمن بیان [[فلسفه]] برخی از فرایض [[الهی]]، زکات را عامل [[گشایش]] روزی [[فقرا]] و [[مستمندان]] معرفی می‌کند<ref>{{متن حدیث|وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ}}، نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲.</ref>.


این [[حدیث شریف]] [[تواتر اجمالی]] دارد و [[فلسفه]] [[زکات]] را بیان می‌کند که تأمین نیازهای عمومی فقرا بر عهده [[ثروتمندان]] است که با [[پرداخت زکات]] انجام می‌شود. بنابراین اگر با پرداخت زکات، نیازهای اولیه ایشان برآورده نشود توانگران در برابر آنها [[مسئول]] می‌باشند و باید پاسخ‌گوی حق آنان باشند و گرنه خداوند [[برکت]] و [[نعمت]] خود را از آنان می‌گیرد. از علی{{ع}} نقل شده است که فرمود: «زمانی که [[زکات]] ندهند [[زمین]] برکت خود را در [[زراعت]]، میوه و معدن‌ها منع می‌نماید»<ref>{{متن حدیث|إِذَا مَنَعُوا الزَّكَاةَ، مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمَارِ وَ الْمَعَادِنِ كُلَّهَا}}؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۵.</ref>؛
در مجموع می‌توان گفت زکات ابتکار [[اسلام]] در جهت [[رفع اختلاف]] طبقاتی و از بین بردن [[فقر]] است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۴۱.</ref>.


در وصایای [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} [[منع زکات]] به منزله [[کفر به خدا]] معرفی شده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۳.</ref> که نشانگر اهمیت این [[فریضه الهی]] است. علی{{ع}} مانع الزکات را مشمول [[لعن خدا]] دانسته است:{{متن حدیث|لَعَنَ اللَّهُ مَانِعَ الزَّكَاةِ}}<ref>موسوعة علی بن ابی طالب{{ع}}، ص۲۱۲، به نقل از المصنف ابن ابی شیبه، ج۱، ص۱۳۱.</ref>؛
== اهمیت زکات ==
زکات در [[شرایع الهی]] و [[اسلام]] اهمیت و جایگاه والایی دارد. بر همین اساس، [[خدای متعال]] آن را در شمار [[تکالیف]] [[پیامبران پیشین]] و پیروانشان قرار داد: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref>، افزون بر این، ذکر زکات به گونه خاص پس از عمل خیر: {{متن قرآن|فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}} که عام است، از اهمیت زکات حکایت دارد.  


در رساله [[محکم و متشابه]] - گرچه در انتساب [[روایات]] آن به حضرت تردیدهایی است اما صاحب وسائل به آن [[اعتماد]] کرده است - حدود و شرایطی برای [[پرداخت زکات]] به نقل از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} آورده شده:
افزون بر این، [[قرآن کریم]] در حدود ۲۷ آیه، [[زکات]] را با [[نماز]] که پس از توحید مهم‌ترین و نخستین تکلیف عملی [[بشر]] در [[دنیا]]<ref> الکافی، ج ۲، ص۱۷ - ۱۸؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۱.</ref> و نخستین عمل مورد سؤال در [[قیامت]]<ref> الکافی، ج ۳، ص۲۶۸؛ من لا یحضره‌الفقیه، ج ۱، ص۲۰۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۳، ص۲۸.</ref> است یاد کرده است: {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ }}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


حدود [[زکات]] چهار چیز است:
== [[حکمت‌ها]] و آثار [[تشریع]] [[زکات]] ==
#[[شناخت]] زمانی که زکات [[واجب]] می‌شود؛
تشریع زکات و عمل به آن آثار و [[برکات]] فراوانی در [[دنیا]] و [[آخرت]] در پی دارد. آثار و برکات یاد شده بیشتر به خود زکات دهندگان باز می‌گردد. مهم‌ترین این حکمت‌ها و آثار عبارت‌اند از:
#قیمت؛
# [[امتحان]] [[مؤمنان]]: یکی از اهداف تشریع زکات، امتحان [[بندگان]] و در نتیجه [[شناخت]] و جدایی صف مؤمنان از دیگران است<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref>.
#موضعی که در آن است؛
# رفع [[حاجت]] [[نیازمندان]] و [[حکومت]]: از دیگر [[حکمت‌ها]] و آثار [[تشریع]] [[زکات]]، رفع حاجت نیازمندان از جمله [[فقیران]]، [[مسکینان]]، برای [[آزادی بردگان]]، [[ادای دین]] بدهکاران و کمک به کسانی است که در راه مانده‌اند<ref>سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>.
#عدد و تعداد آن<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷ - ۳۸.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج3، ص 177 - 179.</ref>
# [[تزکیه]] و [[تطهیر]] [[نفوس]] و [[اموال]]: یکی از [[حکمت‌ها]] و آثار تشریع [[زکات]]، تزکیه و تطهیر نفوس زکات‌دهندگان است<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> [[پرداخت زکات]] سبب پاکسازی [[نفس انسان]] از [[رذایل اخلاقی]] همچون [[دنیادوستی]] و [[بخل]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۰۱؛ الامثل، ج ۶، ص۲۰۰ - ۲۰۱.</ref>.
# [[رشد]] اموال: خداوند کمبود ظاهری هرگونه [[انفاق]] از جمله پرداخت زکات را جبران می‌کند<ref>سوره سبأ، آیه ۳۹.</ref> و [[مال]] هزینه شده را کامل به انفاق کننده باز می‌گرداند<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۲.</ref>.
# [[امنیت]] و حفظ جان‌ها: از دیگر اهداف و آثار پرداخت زکات، [[برقراری امنیت]] در [[جامعه]] و [[حفظ]] جان‌هاست<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref>.
# [[پوشش]] و [[آمرزش گناهان]]: از دیگر آثار و [[برکات]] [[زکات]]، [[تکفیر]] [[گناهان]] است<ref>سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>.
# برخورداری از [[رحمت الهی]]: پرداخت زکات همراه با اقامه نماز و [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} سبب برخورداری از [[رحمت خداوند]] می‌گردد<ref>سوره نور، آیه ۵۶.</ref>.
# برخورداری از [[هدایت الهی]]: [[قرآن کریم]] برای مؤمنانی که [[اهل نماز]] و [[پرداخت زکات]] و [[ایمان به آخرت]] باشند، مایه [[هدایت]] و [[بشارت]] است<ref>سوره بقره، آیه ۹۷.</ref>.
# [[همراهی]] و [[یاری]] [[خداوند]]: خداوند با مؤمنانی که [[اهل]] [[اقامه نماز]] و [[پرداخت زکات]] باشند همراه<ref>سوره مائده، آیه ۱۲.</ref> و بهترین [[سرپرست]] و [[پشتیبان]] آنان است<ref>سوره حج، آیه ۷۸.</ref>.
# [[رستگاری]]: [[قرآن کریم]] تنها [[مؤمنان]] خاص از جمله [[اهل تقوا]] و پرداخت کنندگان [[زکات]] را [[رستگار]] دانسته است<ref>سوره اعراف، آیه ۱۵۶.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


== آثار زکات ==
== پیامدهای ترک [[زکات]] ==
# '''[[نزدیکی به خداوند]]:''' [[امام]] در بیان اهمیت زکات با توجه به [[قرابت]] [[نماز]] با زکات در بسیاری از [[آیات قرآن]]، پس از [[تلاوت]] [[آیه]] ۳۷ [[سوره نور]]، زکات را موجب نزدیکی [[مسلمانان]] به [[خداوند]] می داند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹: {{متن حدیث|"ثُمَّ إِنَّ الزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ"}}</ref>. نیز در فرازی دیگر زکات را بعد از [[ایمان]] به [[خدا]] و [[رسول]]، [[جهاد]]، [[توحید]] و [[نماز]]، [[بهترین]] وسیله [[توسل]] به [[خداوند]] معرفی می‌کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 441.</ref>.
زکات ندادن و [[بی‌اعتنایی]] به آن، آثار و پیامدهای فراوانی دارد. این پیامدها بیشتر دامنگیر خود مانعان زکات می‌شوند، برخی از این پیامدها عبارت‌اند از:
# '''کفاره [[گناهان]] و [[امان]] از [[دوزخ]]:''' [[امام علی]] {{ع}} پرداخت زکات با طیب [[نفس]] را کفاره [[گناهان]] و موجب دوری از [[آتش دوزخ]] می‌دانند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹: {{متن حدیث|"فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً"}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 441.</ref>.
# [[کفر]]: عدم [[پرداخت زکات]] در صورتی که از سر [[انکار]] [[وجوب]] آن باشد موجب کفر است؛ زیرا وجوب زکات از [[ضروریات دین]] است و [[انکار ضروری دین]] به انکار [[اصول دین]] می‌انجامد.
# '''سبب حفظ [[اموال]]:'''[[امام علی]] {{ع}} زکات را نه تنها موجب کاسته شدن از [[مال]] نمی‌داند، بلکه سبب حفظ و نگه‌داری [[اموال]] می‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۶: {{متن حدیث|"وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ"}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 441.</ref>.
# [[نفاق]]: ترک زکات از سوی [[مسلمان]] و [[انکار]] آن سبب ایجاد نفاق در [[قلب]] از سوی [[خداوند]] می‌گردد<ref>سوره توبه، آیه ۷۵.</ref>.
# '''عامل [[گشایش]] روزی:''' [[حضرت]] در ضمن بیان [[فلسفه]] برخی از فرایض [[الهی]]، زکات را عامل [[گشایش]] روزی [[فقرا]] و [[مستمندان]] معرفی می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲: {{متن حدیث|"وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ"}}</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 441.</ref>.
# [[عذاب اخروی]]: در [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> [[مشرکان]] به سبب ترک [[زکات]] و [[انکار]] [[آخرت]] به [[عذاب]] [[تهدید]] شده‌اند. در آیه‌ای دیگر همین تهدید درباره نمازگزارانی آمده که در [[نماز]] [[ریا]] کرده و از دادن «ماعون» خودداری می‌کنند<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه زکات (مقاله)|مقاله «آیه زکات»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>.


==زکات در معارف و سیره امام علی{{ع}}==
== [[حکم]] زکات ==
{{اصلی|زکات در معارف و سیره علوی}}
==احکام شرعی زکات==
{{اصلی|زکات در فقه اسلامی}}
{{اصلی|زکات در فقه اسلامی}}
وجوب زکات از [[ضروریات دین]] [[اسلام]] و مورد اتفاق همه [[مسلمانان]] است و [[انکار]] وجوب آن توسط [[مسلمانی]] موجب [[ارتداد]] وی خواهد شد<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۱۳.</ref>. زکات از [[عبادات]] به شمار می‌‏رود؛ از این رو، [[نیّت]] (قصد قربت) در آن شرط است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۷۱.</ref>.
شرایط وجوب زکات: [[بلوغ]]؛ [[عقل]]؛ حرّ بودن؛ مالک بودن؛ متمکّن بودن از [[تصرف]] در [[مال]] متعلّق [[زکات]] و به حد نصاب رسیدن، هر یک از موضوعات متعلّق زکات، نصابی دارد که با رسیدن به آن، زکات واجب می‏‌شود<ref>العروة الوثقی، ج ۴، ص۱۰.</ref>.
زکات به نه چیز تعلّق می‏‌گیرد: شتر، گاو، گوسفند (انعام ثلاث)؛ طلا، نقره (نقدین)؛ جو، گندم، خرما و کشمش (غلاّت اربع). در غیر این نه چیز زکات واجب نیست<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۶۵.</ref>. تعلّق زکات به هر یک از انعام ثلاث، نقدین و [[غلات]] اربع علاوه بر شرایط عمومی، منوط به تحقق شرایطی خاص است که مهمترین آنها به حد نصاب رسیدن است که در هر کدام از آنها متفاوت است.
هشت گروه مستحق زکات‏‌اند.[[فقیر]] و [[مسکین]]؛ عاملان زکات؛ [[مؤلفة القلوب]]؛ بردگان (رقاب)؛ بدهکاران؛ سبیل اللّه‏ و [[در راه مانده]] ([[ابن سبیل]]). البته تعلق زکات به اینها دارای شرایطی است مانند [[ایمان]]، [[عدالت]] و ...<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، صفحه ۲۳۷ - ۲۵۵.</ref>.
== [[آداب]] زکات‌دهنده و کارگزاران زکات ==
[[امام علی]] {{ع}} با توجه به اهمیت و نقش زکات به عنوان فریضه الهی در [[زندگی]] فردی و [[اجتماعی]] برای هر یک از زکات‌دهنده و کارگزاران زکات، [[آداب]] و وظایفی، را بیان می‌فرماید:
=== [[آداب]] زکات‌دهنده ===
[[امام علی]] {{ع}} طیب [[نفس]] و [[رضایت]] و [[خشنودی]] کامل از پرداخت زکات را کفاره [[گناهان]] و موجب دوری از [[آتش جهنم]] و عامل [[حسرت]] و افسوس خوردن بر پرداخت زکات را [[جهل]] و [[نادانی]] نسبت به این [[سنت نبوی]] می‌دانند. از سویی، پرداخت زکات بدون طیب [[نفس]] موجب کاسته شدن از [[پاداش اخروی]] و تباه شدن عمل خواهد شد و [[حسرت]] بی‌پایان را به دنبال دارد<ref>{{متن حدیث|فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً}}، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۴۲.</ref>
=== [[آداب]] کارگزاران زکات ===
# '''[[توجه به خدا]]:''' [[تقوا]] به‌عنوان رأس همه [[ارزش‌های اخلاقی]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۱۰.</ref> مورد تأکید و سفارش ویژه به کارگزاران زکات است<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>.
# '''[[عدالت]]:''' [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ضمن برحذر داشتن [[کارگزاران]] از [[ظلم و ستم]] و ترساندن [[مردم]] و استفاده از [[زور]]، از آنان می‌خواهد تنها به گرفتن حقوق الهی بسنده کنند<ref>{{متن حدیث|لَا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لَا تَجْتَازَنَّ عَلَيْهِ كَارِهاً وَ لَا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِي مَالِهِ}}، نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>.
# '''حفظ [[وقار]] همراه با [[مهربانی]]:''' [[وقار]] موجب نومید شدن افراد طمع‌کار و [[مهربانی]] و رعایت [[آداب]] [[معاشرت]] عامل جلب [[محبت]] دیگران است<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ وَ لَا تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ}}، نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>.
# '''عدم تجسس:''' [[امام علی]] {{ع}} [[کارگزاران]] را از تجسس و تفحص در [[اموال]] [[مردم]] بازمی‌دارند و از آنان می‌خواهند به گفته [[مردم]] در این زمینه [[اعتماد]] کنند<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ تَقُولَ عِبَادَ اللَّهِ أَرْسَلَنِي إِلَيْكُمْ وَلِيُّ اللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ لِآخُذَ مِنْكُمْ حَقَّ اللَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ، فَهَلْ لِلَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِيِّهِ؟ فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لَا، فَلَا تُرَاجِعْهُ، وَ إِنْ أَنْعَمَ لَكَ مُنْعِمٌ، فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخِيفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ تَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ}}، نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>.
# '''[[احترام]] به [[حقوق مردم]]:'''توجه به [[حقوق مردم]] و رعایت آن مورد سفارش و تأکید حضرت به [[کارگزاران]] خود است. ایشان [[کارگزاران]] را از سخت‌گیری و رفتارهای سلطه‌گرانه [[نهی]] می‌فرمایند و از آنان می‌خواهند به [[مردم]] اجازه دهند تا در [[انتخاب]] یکی از حیوانات خود به عنوان زکات مخیر باشند<ref>{{متن حدیث|فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلَا تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ وَ لَا عَنِيفٍ بِهِ وَ لَا تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لَا تُفْزِعَنَّهَا وَ لَا تَسُوأَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا، وَ اصْدَعِ الْمَالَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ، فَإِذَا اخْتَارَ فَلَا تَعْرِضَنَّ لِمَا اخْتَارَهُ}}، نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>.
# '''[[امانت‌داری]]:''' حضرت [[کارگزاران]] خود را به [[امانت‌داری]] سفارش می‌کند و از آنان می‌خواهد تا پس از گرفتن [[حقوق الهی]] در نگه‌داری و حفظ آن [[تلاش]] و توجه کامل داشته باشند<ref>{{متن حدیث|وَ لَا تَأْمَنَنَّ عَلَيْهَا إِلَّا مَنْ تَثِقُ بِدِينِهِ رَافِقاً بِمَالِ الْمُسْلِمِينَ، حَتَّى يُوَصِّلَهُ إِلَى وَلِيِّهِمْ فَيَقْسِمَهُ بَيْنَهُمْ؛ وَ لَا تُوَكِّلْ بِهَا إِلَّا نَاصِحاً شَفِيقاً وَ أَمِيناً حَفِيظاً غَيْرَ مُعْنِفٍ وَ لَا مُجْحِفٍ وَ لَا مُلْغِبٍ وَ لَا مُتْعِبٍ}}، نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۵

زکات: یکی از احکام اقتصادی اسلام است. مالیاتی است که به صورت درصد معیّنی از برخی اموال و درآمدهای مسلمانان گرفته می‌شود و به مصرف نیازمندان، کارهای عام المنفعه، فقرا و درماندگان و بدهکاران و آزاد کردن بردگان می‌رسد. زکات، از دامدارانی که گوسفند، گاو و شتر دارند و کشاورزانی که گندم، جو، خرما و کشمش دارند و یا آنان که ثروتشان طلا و نقره است، گرفته می‌شود. هر یک از این نُه چیز، اندازه‌ای دارد که به آن "نصاب" گفته می‌شود و شرایط دیگری هم دارد. زکات، یکی از منابع درآمد عمومی حکومت اسلامی و از پشتوانه‌های مالی زمامدار مسلمین محسوب می‌شود و "بیت المال" است. قانون زکات، در سال دوّم هجرت، از سوی خداوند قرار داده شد و کسانی از سوی پیامبر اسلام، به عنوان مأمور دریافت و جمع‌آوری زکات، به اطراف اعزام می‌شدند.

معناشناسی

معنای لغوی

الگو:زکات در لغت زکات در لغت به معنای نموّ، زیادی، برکت و طهارت است و به معنای مدح نیز آمده است[۱] ابن منظور از لغت شناسان عرب زبان درباره زکات می‌نویسد: «زکات، برگزیده چیز است و زکّاه؛ یعنی برگزیده‌اش را گرفت و تزکّی؛ یعنی انفاق کرد»[۲].[۳]

معنای اصطلاحی

«زکات» در اصطلاح فقهی مقدار معینی از مال است که مسلمانان آزاد و مکلّف، از اموال خود پس از حصول نصاب و تنها برای امر خدا به فقیر غیرهاشمی می‌دهند. هم‌چنین پیامبر اکرم (ص) پرداخت نکردن زکات را موجب محرومیت از نعمت باران دانستند.

در اهمیت زکات همین بس که یکی از ارکان اسلام به‌شمار آمده و در کنار نماز و امر به معروف و نهی از منکر از جمله ویژگی‌های صالحان در زمان حکومتشان بیان شده است[۴].[۵]

پیشینه زکات

در میان همه پیروان شرایع الهی و جوامع بشری پرداخت زکات یا اموالی همانند آن برای تأمین زندگی فقرا یا دیگر نیازهای ضروری جامعه رایج بوده است. بر اساس روایتی، آدم (ع) و فرزندانش نخستین کسانی بودند که از سوی خداوند مأمور به پرداخت زکات شدند؛ با این تفاوت که خداوند زکات را برای شخص آدم (ع) تزکیه نفس با خواندن ۱۰ رکعت نماز و برای فرزندانش اخراج بخشی از اموال آنان و دادن آن به فقرا قرار داد[۶]. در برخی متون کتاب مقدس نیز از زکات یاد شده است؛ از جمله در گفتاری از تورات آمده است که در آخر هر سال، عُشر محصول خود را بیرون آورده تا افراد غریب و یتیم و بیوه‌زنان از آن خورده و سیر شوند تا خداوند به همه اعمال شخص برکت دهد[۷]. در انجیل لوقا نیز به نقل از حضرت عیسی (ع) آمده است که آن حضرت از خارج کردن یک دهم از همه اموال خود سخن به میان آورده است[۸].

قرآن کریم نیز در آیات متعدد از وجود زکات در شرایع پیشین یاد کرده، هرچند از مقدار و چگونگی پرداخت و مصارف این اموال سخنی به میان نیاورده است. از جمله در آیه وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ[۹] از مأمور شدن حضرت ابراهیم (ع)، اسحاق و یعقوب به اقامه نماز و پرداخت زکات سخن به میان آمده است[۱۰].

زکات در قرآن

واژه زکات در قرآن ۳۲ بار به کار رفته است که برخی از مصادیق آن بدین شرح است:

  1. درباره مشرکان: قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ * الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ[۱۱]؛ مقصود از این زکات زکات واجب نیست.
  2. بعضی از موارد زکات درباره پیامبران پیشین: درباره انبیاء بنی اسرائیل چنین می‌فرماید: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۱۲].
  3. درباره امت‌های گذشته: درباره بنی اسرائیل چنین می‌فرماید: وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ[۱۳].[۱۴]
  4. آیه زکات: از آنجا که تنها در آیه إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱۵] موارد هشتگانه مصرف زکات تعیین و اعلام شده است، به این آیه، آیه زکات گفته‌اند[۱۶].

مراحل وجوب زکات

تشریع زکات در اسلام به دو مرحله تقسیم شده است: مرحله نخست، از آغاز بعثت تا سال هشتم هجری است. در این سال‌ها که زکات هنوز، صورت مالیات قانونی نداشت، مسلمانان با اتکا بر انگیزه‌های ایمانی و در حد اعتدال، به تناسب توانمندی خویش، زکات مال خود را می‌پرداختند. در خلال این سال‌ها، پیامبر با اعمال چنین سیاستی، افزون بر آن‌که منابع مالی حکومت خود را تأمین کرد، بستر نهادی بسیار کارآمدی را نیز برای اعمال قانون زکات فراهم ساخت. در سال هشتم هجری، در حالی که پایه‌های حکومت اسلام در جزیرة العرب تثبیت شده بود و جامعه مسلمانان به تدریج مختصات مدنی خود را تکمیل می‌کرد، مرحله دوم از تشریع زکات با نزول آیه زیر بر پیامبر آغاز شد: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۷].

پس از مدت کوتاهی، موارد مصرف و مستحقان زکات نیز با فرمان قطعی خداوند مشخص شد: إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱۸].[۱۹]

آثار زکات

برخی از آثار پرداخت زکات عبارت است از:

  1. نزدیکی به خداوند: امام علی (ع) در بیان اهمیت زکات با توجه به قرابت نماز با زکات در بسیاری از آیات قرآن، پس از تلاوت آیه ۳۷ سوره نور، زکات را موجب نزدیکی مسلمانان به خداوند می داند[۲۰].
  2. کفاره گناهان و امان از دوزخ: امام علی (ع) پرداخت زکات با طیب نفس را کفاره گناهان و موجب دوری از آتش دوزخ می‌دانند[۲۱].
  3. سبب حفظ اموال:امام علی (ع) زکات را نه تنها موجب کاسته شدن از مال نمی‌داند، بلکه سبب حفظ و نگه‌داری اموال می‌داند[۲۲].
  4. عامل گشایش روزی: حضرت علی (ع) در ضمن بیان فلسفه برخی از فرایض الهی، زکات را عامل گشایش روزی فقرا و مستمندان معرفی می‌کند[۲۳].

در مجموع می‌توان گفت زکات ابتکار اسلام در جهت رفع اختلاف طبقاتی و از بین بردن فقر است[۲۴].

اهمیت زکات

زکات در شرایع الهی و اسلام اهمیت و جایگاه والایی دارد. بر همین اساس، خدای متعال آن را در شمار تکالیف پیامبران پیشین و پیروانشان قرار داد: وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ[۲۵]، افزون بر این، ذکر زکات به گونه خاص پس از عمل خیر: فِعْلَ الْخَيْرَاتِ که عام است، از اهمیت زکات حکایت دارد.

افزون بر این، قرآن کریم در حدود ۲۷ آیه، زکات را با نماز که پس از توحید مهم‌ترین و نخستین تکلیف عملی بشر در دنیا[۲۶] و نخستین عمل مورد سؤال در قیامت[۲۷] است یاد کرده است: وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ [۲۸].[۲۹]

حکمت‌ها و آثار تشریع زکات

تشریع زکات و عمل به آن آثار و برکات فراوانی در دنیا و آخرت در پی دارد. آثار و برکات یاد شده بیشتر به خود زکات دهندگان باز می‌گردد. مهم‌ترین این حکمت‌ها و آثار عبارت‌اند از:

  1. امتحان مؤمنان: یکی از اهداف تشریع زکات، امتحان بندگان و در نتیجه شناخت و جدایی صف مؤمنان از دیگران است[۳۰].
  2. رفع حاجت نیازمندان و حکومت: از دیگر حکمت‌ها و آثار تشریع زکات، رفع حاجت نیازمندان از جمله فقیران، مسکینان، برای آزادی بردگان، ادای دین بدهکاران و کمک به کسانی است که در راه مانده‌اند[۳۱].
  3. تزکیه و تطهیر نفوس و اموال: یکی از حکمت‌ها و آثار تشریع زکات، تزکیه و تطهیر نفوس زکات‌دهندگان است[۳۲] پرداخت زکات سبب پاکسازی نفس انسان از رذایل اخلاقی همچون دنیادوستی و بخل است[۳۳].
  4. رشد اموال: خداوند کمبود ظاهری هرگونه انفاق از جمله پرداخت زکات را جبران می‌کند[۳۴] و مال هزینه شده را کامل به انفاق کننده باز می‌گرداند[۳۵].
  5. امنیت و حفظ جان‌ها: از دیگر اهداف و آثار پرداخت زکات، برقراری امنیت در جامعه و حفظ جان‌هاست[۳۶].
  6. پوشش و آمرزش گناهان: از دیگر آثار و برکات زکات، تکفیر گناهان است[۳۷].
  7. برخورداری از رحمت الهی: پرداخت زکات همراه با اقامه نماز و اطاعت از پیامبر (ص) سبب برخورداری از رحمت خداوند می‌گردد[۳۸].
  8. برخورداری از هدایت الهی: قرآن کریم برای مؤمنانی که اهل نماز و پرداخت زکات و ایمان به آخرت باشند، مایه هدایت و بشارت است[۳۹].
  9. همراهی و یاری خداوند: خداوند با مؤمنانی که اهل اقامه نماز و پرداخت زکات باشند همراه[۴۰] و بهترین سرپرست و پشتیبان آنان است[۴۱].
  10. رستگاری: قرآن کریم تنها مؤمنان خاص از جمله اهل تقوا و پرداخت کنندگان زکات را رستگار دانسته است[۴۲].[۴۳]

پیامدهای ترک زکات

زکات ندادن و بی‌اعتنایی به آن، آثار و پیامدهای فراوانی دارد. این پیامدها بیشتر دامنگیر خود مانعان زکات می‌شوند، برخی از این پیامدها عبارت‌اند از:

  1. کفر: عدم پرداخت زکات در صورتی که از سر انکار وجوب آن باشد موجب کفر است؛ زیرا وجوب زکات از ضروریات دین است و انکار ضروری دین به انکار اصول دین می‌انجامد.
  2. نفاق: ترک زکات از سوی مسلمان و انکار آن سبب ایجاد نفاق در قلب از سوی خداوند می‌گردد[۴۴].
  3. عذاب اخروی: در آیات قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ[۴۵]، الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ[۴۶] مشرکان به سبب ترک زکات و انکار آخرت به عذاب تهدید شده‌اند. در آیه‌ای دیگر همین تهدید درباره نمازگزارانی آمده که در نماز ریا کرده و از دادن «ماعون» خودداری می‌کنند[۴۷].

حکم زکات

وجوب زکات از ضروریات دین اسلام و مورد اتفاق همه مسلمانان است و انکار وجوب آن توسط مسلمانی موجب ارتداد وی خواهد شد[۴۸]. زکات از عبادات به شمار می‌‏رود؛ از این رو، نیّت (قصد قربت) در آن شرط است[۴۹].

شرایط وجوب زکات: بلوغ؛ عقل؛ حرّ بودن؛ مالک بودن؛ متمکّن بودن از تصرف در مال متعلّق زکات و به حد نصاب رسیدن، هر یک از موضوعات متعلّق زکات، نصابی دارد که با رسیدن به آن، زکات واجب می‏‌شود[۵۰].

زکات به نه چیز تعلّق می‏‌گیرد: شتر، گاو، گوسفند (انعام ثلاث)؛ طلا، نقره (نقدین)؛ جو، گندم، خرما و کشمش (غلاّت اربع). در غیر این نه چیز زکات واجب نیست[۵۱]. تعلّق زکات به هر یک از انعام ثلاث، نقدین و غلات اربع علاوه بر شرایط عمومی، منوط به تحقق شرایطی خاص است که مهمترین آنها به حد نصاب رسیدن است که در هر کدام از آنها متفاوت است.

هشت گروه مستحق زکات‏‌اند.فقیر و مسکین؛ عاملان زکات؛ مؤلفة القلوب؛ بردگان (رقاب)؛ بدهکاران؛ سبیل اللّه‏ و در راه مانده (ابن سبیل). البته تعلق زکات به اینها دارای شرایطی است مانند ایمان، عدالت و ...[۵۲].

آداب زکات‌دهنده و کارگزاران زکات

امام علی (ع) با توجه به اهمیت و نقش زکات به عنوان فریضه الهی در زندگی فردی و اجتماعی برای هر یک از زکات‌دهنده و کارگزاران زکات، آداب و وظایفی، را بیان می‌فرماید:

آداب زکات‌دهنده

امام علی (ع) طیب نفس و رضایت و خشنودی کامل از پرداخت زکات را کفاره گناهان و موجب دوری از آتش جهنم و عامل حسرت و افسوس خوردن بر پرداخت زکات را جهل و نادانی نسبت به این سنت نبوی می‌دانند. از سویی، پرداخت زکات بدون طیب نفس موجب کاسته شدن از پاداش اخروی و تباه شدن عمل خواهد شد و حسرت بی‌پایان را به دنبال دارد[۵۳].[۵۴]

آداب کارگزاران زکات

  1. توجه به خدا: تقوا به‌عنوان رأس همه ارزش‌های اخلاقی[۵۵] مورد تأکید و سفارش ویژه به کارگزاران زکات است[۵۶].
  2. عدالت: امیرالمؤمنین (ع) ضمن برحذر داشتن کارگزاران از ظلم و ستم و ترساندن مردم و استفاده از زور، از آنان می‌خواهد تنها به گرفتن حقوق الهی بسنده کنند[۵۷].
  3. حفظ وقار همراه با مهربانی: وقار موجب نومید شدن افراد طمع‌کار و مهربانی و رعایت آداب معاشرت عامل جلب محبت دیگران است[۵۸].
  4. عدم تجسس: امام علی (ع) کارگزاران را از تجسس و تفحص در اموال مردم بازمی‌دارند و از آنان می‌خواهند به گفته مردم در این زمینه اعتماد کنند[۵۹].
  5. احترام به حقوق مردم:توجه به حقوق مردم و رعایت آن مورد سفارش و تأکید حضرت به کارگزاران خود است. ایشان کارگزاران را از سخت‌گیری و رفتارهای سلطه‌گرانه نهی می‌فرمایند و از آنان می‌خواهند به مردم اجازه دهند تا در انتخاب یکی از حیوانات خود به عنوان زکات مخیر باشند[۶۰].
  6. امانت‌داری: حضرت کارگزاران خود را به امانت‌داری سفارش می‌کند و از آنان می‌خواهد تا پس از گرفتن حقوق الهی در نگه‌داری و حفظ آن تلاش و توجه کامل داشته باشند[۶۱].[۶۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۳۰۷.
  2. "قال ابوعلي: الزكاة صفوة الشيء و زكّاه إذا أخذ زكاته و تزكّى أی تصدّق"؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۳۵۸.
  3. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۷؛ مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۳۶۵؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 440.
  4. الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ ؛ سوره حج، آیه ۴۱
  5. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 440-441.
  6. بحارالانوار، ج ۹۳، ص۱۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص۱۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص۱۱.
  7. کتاب مقدس، تثنیه، ۱۴: ۲۸ - ۲۹.
  8. کتاب مقدس، لوقا، ۱۸: ۱۲.
  9. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
  10. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۳، ص ۱۶۷ - ۱۶۹.
  11. «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان! * همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۶-۷.
  12. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  13. «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.
  14. مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۲۹۹.
  15. «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  16. سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  17. «از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  18. «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  19. حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۳۹۵.
  20. «ثُمَّ إِنَّ الزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.
  21. «فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً»، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.
  22. «وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ»، نهج البلاغه، حکمت ۱۴۶.
  23. «وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ»، نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲.
  24. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۴۱.
  25. «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
  26. الکافی، ج ۲، ص۱۷ - ۱۸؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۱.
  27. الکافی، ج ۳، ص۲۶۸؛ من لا یحضره‌الفقیه، ج ۱، ص۲۰۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۳، ص۲۸.
  28. «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید» سوره بقره، آیه ۴۳.
  29. سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  30. سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.
  31. سوره توبه، آیه ۶۰.
  32. سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  33. التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۱۰۱؛ الامثل، ج ۶، ص۲۰۰ - ۲۰۱.
  34. سوره سبأ، آیه ۳۹.
  35. سوره بقره، آیه ۲۷۲.
  36. سوره بقره، آیه ۱۹۵.
  37. سوره مائده، آیه ۱۲.
  38. سوره نور، آیه ۵۶.
  39. سوره بقره، آیه ۹۷.
  40. سوره مائده، آیه ۱۲.
  41. سوره حج، آیه ۷۸.
  42. سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
  43. سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  44. سوره توبه، آیه ۷۵.
  45. «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
  46. «همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.
  47. سرمدی، محمود، مقاله «آیه زکات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  48. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۱۳.
  49. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۷۱.
  50. العروة الوثقی، ج ۴، ص۱۰.
  51. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۶۵.
  52. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، صفحه ۲۳۷ - ۲۵۵.
  53. «فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً»، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.
  54. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۴۲.
  55. نهج البلاغه، حکمت ۴۱۰.
  56. نهج البلاغه، نامه ۲۵.
  57. «لَا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لَا تَجْتَازَنَّ عَلَيْهِ كَارِهاً وَ لَا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِي مَالِهِ»، نهج البلاغه، نامه ۲۵.
  58. «ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ وَ لَا تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ»، نهج البلاغه، نامه ۲۵.
  59. «ثُمَّ تَقُولَ عِبَادَ اللَّهِ أَرْسَلَنِي إِلَيْكُمْ وَلِيُّ اللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ لِآخُذَ مِنْكُمْ حَقَّ اللَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ، فَهَلْ لِلَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِيِّهِ؟ فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لَا، فَلَا تُرَاجِعْهُ، وَ إِنْ أَنْعَمَ لَكَ مُنْعِمٌ، فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخِيفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ تَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ»، نهج البلاغه، نامه ۲۵.
  60. «فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلَا تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ وَ لَا عَنِيفٍ بِهِ وَ لَا تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لَا تُفْزِعَنَّهَا وَ لَا تَسُوأَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا، وَ اصْدَعِ الْمَالَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ، فَإِذَا اخْتَارَ فَلَا تَعْرِضَنَّ لِمَا اخْتَارَهُ»، نهج البلاغه، نامه ۲۵.
  61. «وَ لَا تَأْمَنَنَّ عَلَيْهَا إِلَّا مَنْ تَثِقُ بِدِينِهِ رَافِقاً بِمَالِ الْمُسْلِمِينَ، حَتَّى يُوَصِّلَهُ إِلَى وَلِيِّهِمْ فَيَقْسِمَهُ بَيْنَهُمْ؛ وَ لَا تُوَكِّلْ بِهَا إِلَّا نَاصِحاً شَفِيقاً وَ أَمِيناً حَفِيظاً غَيْرَ مُعْنِفٍ وَ لَا مُجْحِفٍ وَ لَا مُلْغِبٍ وَ لَا مُتْعِبٍ»، نهج البلاغه، نامه ۲۵.
  62. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۳.