انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:11760.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی حسینی خامنهای]]]] | [[پرونده:11760.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی حسینی خامنهای]]]] | ||
::::::[[آیتالله]] '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[آیتالله]] '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در دو کتاب ''«[[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]»'' و ''«[[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::: | :::::«معنای صحیح [[انتظار]]، دارای ابعادی است که توجه به این ابعاد، برای کسی که میداند در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[شیعه]]، چهقدر به [[انتظار]] اهمیت داده شده، بسیار جالب است<ref>سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی در سالروز میلاد امام عصر {{ع}}، ۱۱/۱۲/۱۳۶۹.</ref>. یک بُعد، این است که [[انتظار]] به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. "[[انتظار]] داریم"، یعنی هرچه خیر و عملِ خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیرکافی است و منتظریم، تا ظرفیت [[نیکی]] عالم پُر بشود<ref>همان.</ref>. یکی از خصوصیاتی که در حقیقتِ [[انتظار]] گنجانده شده است، این است که [[انسان]] به وضع موجود، به اندازه پیشرفتی که امروز دارد، قانع نباشد؛ بخواهد روزبهروز این [[پیشرفت]] را، این تحقق حقایق و خصال معنوی و الهی را در خود، در [[جامعه]] بیشتر کند<ref>سخنان رهبری در دیدار با اعضای بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود {{ع}} و مرکز تخصصی مهدویت قم، ۱۸/۴/۱۳۹۰.</ref>. | ||
::::::[[امام زمان]] {{ع}} برای اینکه [[فرج]] برای همه [[بشریت]] به وجود بیاورد، [[ظهور]] میکند که [[انسان]] را از فروبستگی [[نجات]] بدهد؛ [[جامعه]] [[بشریت]] را [[نجات]] بدهد؛ بلکه [[تاریخ]] آینده [[بشر]] را [[نجات]] بدهد. این معنایش این است که آنچه را که امروز وجود دارد؛ این [[نظم]] بشری غیرعادلانه، این [[نظم]] بشریای که در آن انسانهای بیشماری [[مظلوم]] واقع میشوند، دلهای بیشماری [[گمراه]] میشوند، انسانهای بیشماری فرصت [[عبودیت]] [[خدا]] را پیدا نمیکنند، مورد رد و اعتراض بشری است که [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است. [[انتظار فرج]] یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر [[جهالت]] [[انسانها]]، بر اثر اغراض [[بشر]] بر زندگی [[انسانیت]] [[حاکم]] شده است<ref>دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۸۷.</ref>. | |||
::::::[[انتظار]] یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ زندگی [[انسان]] و [[تلاش]] برای رسیدن به وضع مطلوب، که مسلم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند [[ولی خدا]]، [[حضرت]] [[حجت بن الحسن]]، [[مهدی]] [[صاحب]] زمان {{ع}} تحقق پیدا خواهد کرد<ref>همان.</ref>. یک بُعد دیگر از [[ابعاد انتظار]]، دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به آینده است. [[انتظار]] [[مؤمن]]، یعنی اینکه [[تفکر]] الهی - این [[اندیشه]] روشنی که [[وحی]] بر [[مردم]] عرضه کرده است - یک روز سراسر زندگی [[بشر]] را فرا خواهد گرفت. یک بُعد [[انتظار]] این است که [[منتظر]]، با [[شوق]] و [[امید]] حرکت بکند. [[انتظار]]، یعنی [[امید]]. [[انتظار]]، ابعاد گوناگون دیگری هم دارد<ref>سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی در سالروز میلاد امام عصر {{ع}}، ۱۱/۱۲/۱۳۶۹.</ref>. | |||
::::::یکی از [[ابعاد انتظار]]، اعتماد و [[امیدواری]] به آینده و مأیوس نبودن است... [[انتظار واقعی]]، با [[اطمینان]] و اعتماد ملازم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و [[انتظار]] کسی که به آمدنش اعتماد و [[اطمینان]] ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمه [[انتظار]] است و این هر دو، ملازم با [[امید]] است<ref>بیانات در دیدار با جمعی از مسئولان و خانوادههای معظم شهدا، در سالروز ولادت امام زمان {{ع}}، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>. | |||
::::::امروز هر فرد [[شیعه]]، میداند که در یک آیندهای – آن آینده، ممکن است خیلی نزدیک باشد، ممکن است دوردست باشد، به هر حال قطعی است – این بساط [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] و زورگویی، که امروز در [[دنیا]] هست، برچیده خواهد شد. میداند که این وضعی که مستکبران در [[دنیا]] به وجود آوردهاند – که هر کسی حرف حقی بزند و راه حقی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار میگیرد و [[اراده]] فاسد خودشان را بر ملتها تحمیل میکنند – یک روزی از بین خواهد رفت و گردنکشان، طاغیان، یاغیان و قدرتهای زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل [[حق]]، [[تسلیم]] بشوند یا از سر راه حرکت [[حق]]، برداشته بشوند هر فرد [[مسلمان]] – به خصوص هر فرد [[شیعه]] – این را میداند و به آن [[یقین]] دارد. این خیلی امیدبخش است<ref>سخنرانی رهبر معظم انقلاب، ۱۵/۹/۱۳۷۷.</ref>. این [[انتظار]] به معنای آن است که وجود [[ظلم و ستم]] در عالم، چشمه [[امید]] را از دلهای [[منتظران]] نمیزداید و خاموش نمیکند. اگر این نقطه [[امید]] در زندگی جمعیتی نباشد، چارهای ندارد جز اینکه به آینده [[بشریت]]، بدبین باشد<ref>سخنرانی در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز میلاد حضرت مهدی {{ع}}، ۳۰/۱۱/۱۳۷۰.</ref>. | |||
::::::ما به [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و روی کار آمدن [[حکومت حق]] و [[عدل مطلق]] در [[حقیقت]] [[معتقد]] هستیم که آینده [[دنیا]] یک آینده امیدبخش و مسرتبخشی است برای [[انسان]]... با این [[اعتقاد]]، با این [[امید]] آینده برای ما روشن است. این آینده اگر چه به نظر کسانی که با عادتهای معمولی خود قضایا را تحلیل میکنند، بعید است؛ اما با توجه به اینکه جریان زندگی [[انسان]] به طرف [[عدل]] و کمال زندگی انسانی پیش میرود؛ همچنین با توجه به این [[معجزه]] در دوران [[تاریخ]] به صورت ناقص بارها به وقوع پیوست، این استبعاد هم برطرف میشود. از جمله این دفعاتی که این [[معجزه]] به وقوع پیوست، همین [[انقلاب اسلامی]] [[مردم]] [[ایران]] بود<ref>در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.</ref>. [[انتظار فرج]] و [[اعتقاد به مهدویت]] علاوه بر ابعاد منطقی، [[فکری]] و استدلالی بسیار بارز آن دارای جنبههای عاطفی، معنوی و ایمانی عمیق و بسیار مهمی است<ref>سخنان رهبر معظم انقلاب، ۹/۱۱/۱۳۷۲.</ref>. | |||
::::::یکی از [[ابعاد انتظار]]، اعتماد و [[امیدواری]] به آینده و مأیوس نبودن است... امروز ما در [[دنیا]] [[شاهد]] [[بیداری]] ملتها هم هستیم. درست است که با [[پیشرفت]] وسایل جدید و تلویزیون و رادیو و تبلیغات و پول و امکانات صنعتی و غیره، تسلط قدرتهای استکباری بر ملتها و بر [[شئون]] آنها روزبهروز بیشتر شده است؛ اما [[سنت الهی]] بر این قرار گرفته که ملتها هم بیدار بشوند و ما امروز میبینیم که ملتها هم روزبهروز بیدار میشوند و این به خاطر امیدی است که آنها به آینده پیدا کردهاند. [[امید]]، در حال بیدار کردن ملتهاست<ref>بیانات در دیدار با جمعی از مسئولان و خانوادههای معظم شهدا، در سالروز ولادت امام زمان {{ع}}، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۶-۱۶۹، ۱۷۱.</ref>. | |||
:::::*[[انتظار]]، یکی از پر برکتترین حالات [[انسان]] است. آنهم در [[انتظار]] دنیایی روشن از [[نور]] [[عدل و داد]] {{عربی|"يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا"}}<ref>بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۶، باب ۴۱، حدیث ۱۶۲ و ج ۳۸، ص ۱۲۶، باب ۶۱، حدیث ۷۶.</ref>. [[خدای متعال]] به دست او، سرزمین بشری و همه روی [[زمین]] را از [[عدالت]] و دادگستری پر خواهد کرد. [[انتظار]] چنین روزی را باید داشت. نباید اجازه داد که [[تصرف]] شیطانها و [[ظلم]] و عدوان طواغیت عالم، شعله [[امید]] را در [[دل]] خاموش کند. باید [[انتظار]] کشید. [[انتظار]]، چیز عجیبی است و دارای ابعاد گوناگونی میباشد. یکی از ابعاد [[انتظار]]، اعتماد و [[امیدواری]] به آینده و مأیوس نبودن است. همین [[روح]] [[انتظار]] است که به [[انسان]] [[تعلیم]] میدهد تا در راه خیر و [[صلاح]] [[مبارزه]] کند. اگر [[انتظار]] و [[امید]] نباشد، [[مبارزه]] معنی ندارد و اگر [[اطمینان]] به آینده هم نباشد، [[انتظار]] معنی ندارد. [[انتظار]] واقعی با [[اطمینان]] و اعتماد ملزم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و [[انتظار]] کسی که به آمدنش اعتماد و [[اطمینان]] ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمه [[انتظار]] است و این هر دو، ملازم با [[امید]] است، و امروز این [[امید]]، امری لازم برای همه ملتها و [[مردم]] [[دنیا]] میباشد<ref>در دیدار با مسئولان و خانواده شهدا، ۲۲/ ۱۲/ ۱۳۶۸.</ref>. | |||
:::::معنای صحیح [[انتظار]]، دارای ابعادی است که توجه به این ابعاد برای کسی که میداند در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[شیعه]]، چقدر به [[انتظار]] اهمیت داده شده، بسیار جالب است. یک بعد، این است که [[انتظار]] به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. "[[انتظار]] داریم"، یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیر کافی است و منتظریم تا ظرفیت [[نیکی]] عالم پر بشود. یک بعد دیگر از ابعاد [[انتظار]]، دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به آینده است. [[انتظار]] [[مؤمن]]، یعنی این که [[تفکر]] الهی -این [[اندیشه]] روشنی که [[وحی]] بر [[مردم]] عرضه کرده است- یک روز سراسر زندگی [[بشر]] را فراخواهد گرفت. یکی بعد [[انتظار]] این است که [[منتظر]]، با [[شوق]] و [[امید]] حرکت کند. [[انتظار]] یعنی [[امید]]. [[انتظار]]، ابعاد گوناگون دیگری هم دارد...<ref>دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹.</ref>. [[انتظار]] یعنی [[دل]] سرشار از [[امید]] بودن نسبت به پایان راه زندگی [[بشر]]. ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند [[درک]] کنند، فاصله هست؛ اما بلاشک آن دوران وجود دارد<ref>در اجتماع مردم قم به مناسبت میلاد [[حضرت مهدی]] {{ع}}، ۳۰/ ۱۱/ ۱۳۷۰.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. | :::::معنای صحیح [[انتظار]]، دارای ابعادی است که توجه به این ابعاد برای کسی که میداند در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[شیعه]]، چقدر به [[انتظار]] اهمیت داده شده، بسیار جالب است. یک بعد، این است که [[انتظار]] به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. "[[انتظار]] داریم"، یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیر کافی است و منتظریم تا ظرفیت [[نیکی]] عالم پر بشود. یک بعد دیگر از ابعاد [[انتظار]]، دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به آینده است. [[انتظار]] [[مؤمن]]، یعنی این که [[تفکر]] الهی -این [[اندیشه]] روشنی که [[وحی]] بر [[مردم]] عرضه کرده است- یک روز سراسر زندگی [[بشر]] را فراخواهد گرفت. یکی بعد [[انتظار]] این است که [[منتظر]]، با [[شوق]] و [[امید]] حرکت کند. [[انتظار]] یعنی [[امید]]. [[انتظار]]، ابعاد گوناگون دیگری هم دارد...<ref>دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹.</ref>. [[انتظار]] یعنی [[دل]] سرشار از [[امید]] بودن نسبت به پایان راه زندگی [[بشر]]. ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند [[درک]] کنند، فاصله هست؛ اما بلاشک آن دوران وجود دارد<ref>در اجتماع مردم قم به مناسبت میلاد [[حضرت مهدی]] {{ع}}، ۳۰/ ۱۱/ ۱۳۷۰.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. | ||
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۷
انتظار چه ابعادی دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت |
مدخل اصلی | ابعاد انتظار |
انتظار چه ابعادی دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در دو کتاب «ما منتظریم» و «آفتاب در سایه» در اینباره گفته است:
- «معنای صحیح انتظار، دارای ابعادی است که توجه به این ابعاد، برای کسی که میداند در فرهنگ اسلام و شیعه، چهقدر به انتظار اهمیت داده شده، بسیار جالب است[۱]. یک بُعد، این است که انتظار به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. "انتظار داریم"، یعنی هرچه خیر و عملِ خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیرکافی است و منتظریم، تا ظرفیت نیکی عالم پُر بشود[۲]. یکی از خصوصیاتی که در حقیقتِ انتظار گنجانده شده است، این است که انسان به وضع موجود، به اندازه پیشرفتی که امروز دارد، قانع نباشد؛ بخواهد روزبهروز این پیشرفت را، این تحقق حقایق و خصال معنوی و الهی را در خود، در جامعه بیشتر کند[۳].
- امام زمان (ع) برای اینکه فرج برای همه بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعه بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آینده بشر را نجات بدهد. این معنایش این است که آنچه را که امروز وجود دارد؛ این نظم بشری غیرعادلانه، این نظم بشریای که در آن انسانهای بیشماری مظلوم واقع میشوند، دلهای بیشماری گمراه میشوند، انسانهای بیشماری فرصت عبودیت خدا را پیدا نمیکنند، مورد رد و اعتراض بشری است که منتظر ظهور امام زمان (ع) است. انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است[۴].
- انتظار یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب، که مسلم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولی خدا، حضرت حجت بن الحسن، مهدی صاحب زمان (ع) تحقق پیدا خواهد کرد[۵]. یک بُعد دیگر از ابعاد انتظار، دلگرمی مؤمنین نسبت به آینده است. انتظار مؤمن، یعنی اینکه تفکر الهی - این اندیشه روشنی که وحی بر مردم عرضه کرده است - یک روز سراسر زندگی بشر را فرا خواهد گرفت. یک بُعد انتظار این است که منتظر، با شوق و امید حرکت بکند. انتظار، یعنی امید. انتظار، ابعاد گوناگون دیگری هم دارد[۶].
- یکی از ابعاد انتظار، اعتماد و امیدواری به آینده و مأیوس نبودن است... انتظار واقعی، با اطمینان و اعتماد ملازم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و انتظار کسی که به آمدنش اعتماد و اطمینان ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمه انتظار است و این هر دو، ملازم با امید است[۷].
- امروز هر فرد شیعه، میداند که در یک آیندهای – آن آینده، ممکن است خیلی نزدیک باشد، ممکن است دوردست باشد، به هر حال قطعی است – این بساط ظلم و بیعدالتی و زورگویی، که امروز در دنیا هست، برچیده خواهد شد. میداند که این وضعی که مستکبران در دنیا به وجود آوردهاند – که هر کسی حرف حقی بزند و راه حقی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار میگیرد و اراده فاسد خودشان را بر ملتها تحمیل میکنند – یک روزی از بین خواهد رفت و گردنکشان، طاغیان، یاغیان و قدرتهای زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل حق، تسلیم بشوند یا از سر راه حرکت حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان – به خصوص هر فرد شیعه – این را میداند و به آن یقین دارد. این خیلی امیدبخش است[۸]. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه امید را از دلهای منتظران نمیزداید و خاموش نمیکند. اگر این نقطه امید در زندگی جمعیتی نباشد، چارهای ندارد جز اینکه به آینده بشریت، بدبین باشد[۹].
- ما به اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (ع) و روی کار آمدن حکومت حق و عدل مطلق در حقیقت معتقد هستیم که آینده دنیا یک آینده امیدبخش و مسرتبخشی است برای انسان... با این اعتقاد، با این امید آینده برای ما روشن است. این آینده اگر چه به نظر کسانی که با عادتهای معمولی خود قضایا را تحلیل میکنند، بعید است؛ اما با توجه به اینکه جریان زندگی انسان به طرف عدل و کمال زندگی انسانی پیش میرود؛ همچنین با توجه به این معجزه در دوران تاریخ به صورت ناقص بارها به وقوع پیوست، این استبعاد هم برطرف میشود. از جمله این دفعاتی که این معجزه به وقوع پیوست، همین انقلاب اسلامی مردم ایران بود[۱۰]. انتظار فرج و اعتقاد به مهدویت علاوه بر ابعاد منطقی، فکری و استدلالی بسیار بارز آن دارای جنبههای عاطفی، معنوی و ایمانی عمیق و بسیار مهمی است[۱۱].
- یکی از ابعاد انتظار، اعتماد و امیدواری به آینده و مأیوس نبودن است... امروز ما در دنیا شاهد بیداری ملتها هم هستیم. درست است که با پیشرفت وسایل جدید و تلویزیون و رادیو و تبلیغات و پول و امکانات صنعتی و غیره، تسلط قدرتهای استکباری بر ملتها و بر شئون آنها روزبهروز بیشتر شده است؛ اما سنت الهی بر این قرار گرفته که ملتها هم بیدار بشوند و ما امروز میبینیم که ملتها هم روزبهروز بیدار میشوند و این به خاطر امیدی است که آنها به آینده پیدا کردهاند. امید، در حال بیدار کردن ملتهاست[۱۲]»[۱۳].
- انتظار، یکی از پر برکتترین حالات انسان است. آنهم در انتظار دنیایی روشن از نور عدل و داد "يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا"[۱۴]. خدای متعال به دست او، سرزمین بشری و همه روی زمین را از عدالت و دادگستری پر خواهد کرد. انتظار چنین روزی را باید داشت. نباید اجازه داد که تصرف شیطانها و ظلم و عدوان طواغیت عالم، شعله امید را در دل خاموش کند. باید انتظار کشید. انتظار، چیز عجیبی است و دارای ابعاد گوناگونی میباشد. یکی از ابعاد انتظار، اعتماد و امیدواری به آینده و مأیوس نبودن است. همین روح انتظار است که به انسان تعلیم میدهد تا در راه خیر و صلاح مبارزه کند. اگر انتظار و امید نباشد، مبارزه معنی ندارد و اگر اطمینان به آینده هم نباشد، انتظار معنی ندارد. انتظار واقعی با اطمینان و اعتماد ملزم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و انتظار کسی که به آمدنش اعتماد و اطمینان ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمه انتظار است و این هر دو، ملازم با امید است، و امروز این امید، امری لازم برای همه ملتها و مردم دنیا میباشد[۱۵].
- معنای صحیح انتظار، دارای ابعادی است که توجه به این ابعاد برای کسی که میداند در فرهنگ اسلام و شیعه، چقدر به انتظار اهمیت داده شده، بسیار جالب است. یک بعد، این است که انتظار به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. "انتظار داریم"، یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیر کافی است و منتظریم تا ظرفیت نیکی عالم پر بشود. یک بعد دیگر از ابعاد انتظار، دلگرمی مؤمنین نسبت به آینده است. انتظار مؤمن، یعنی این که تفکر الهی -این اندیشه روشنی که وحی بر مردم عرضه کرده است- یک روز سراسر زندگی بشر را فراخواهد گرفت. یکی بعد انتظار این است که منتظر، با شوق و امید حرکت کند. انتظار یعنی امید. انتظار، ابعاد گوناگون دیگری هم دارد...[۱۶]. انتظار یعنی دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگی بشر. ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند، فاصله هست؛ اما بلاشک آن دوران وجود دارد[۱۷]»[۱۸].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛ |
---|
|
۳. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
۴. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی در سالروز میلاد امام عصر (ع)، ۱۱/۱۲/۱۳۶۹.
- ↑ همان.
- ↑ سخنان رهبری در دیدار با اعضای بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع) و مرکز تخصصی مهدویت قم، ۱۸/۴/۱۳۹۰.
- ↑ دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۸۷.
- ↑ همان.
- ↑ سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی در سالروز میلاد امام عصر (ع)، ۱۱/۱۲/۱۳۶۹.
- ↑ بیانات در دیدار با جمعی از مسئولان و خانوادههای معظم شهدا، در سالروز ولادت امام زمان (ع)، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.
- ↑ سخنرانی رهبر معظم انقلاب، ۱۵/۹/۱۳۷۷.
- ↑ سخنرانی در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز میلاد حضرت مهدی (ع)، ۳۰/۱۱/۱۳۷۰.
- ↑ در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.
- ↑ سخنان رهبر معظم انقلاب، ۹/۱۱/۱۳۷۲.
- ↑ بیانات در دیدار با جمعی از مسئولان و خانوادههای معظم شهدا، در سالروز ولادت امام زمان (ع)، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۶-۱۶۹، ۱۷۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۶، باب ۴۱، حدیث ۱۶۲ و ج ۳۸، ص ۱۲۶، باب ۶۱، حدیث ۷۶.
- ↑ در دیدار با مسئولان و خانواده شهدا، ۲۲/ ۱۲/ ۱۳۶۸.
- ↑ دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹.
- ↑ در اجتماع مردم قم به مناسبت میلاد حضرت مهدی (ع)، ۳۰/ ۱۱/ ۱۳۷۰.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۶۰۲، ح ۱۵.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱.
- ↑ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۱.
- ↑ انفال / ۶۰.
- ↑ بحار، ج ۵۲، ۱۲۴.
- ↑ بحار، ج ۵۲، ۱۲۲.
- ↑ فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ " إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهِ وَ لَفَقِيهُ وَاحِدٍ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ "؛ نهج الفصاحه، ح۹۰.
- ↑ اثبات الهداه، ج۷، ص۲۴.
- ↑ ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.
- ↑ غیبت نعمانی، ج۵۲، ص۱۴۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۵، ص ۶۰۲.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۰.
- ↑ رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟؛ سوره بقره: ۱۳۸.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.