انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ')| ' به ')|')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:


== پاسخ نخست==
== پاسخ نخست==
[[پرونده:Pic1397.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجید حیدری‌نیک]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[عقیده]] به [[ظهور]] [[مصلح]] و [[آمادگی]] برای [[انقلاب جهانی]]، چنان حیاتی و لازم بوده است که [[پیشوایان دینی]] [[انتظار]] را [[راهبرد]] مهم این برهه [[تاریخی]] دانسته، در [[دوران غیبت]] به آن [[فرمان]] داده‌اند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ}} (منتخب الأثر، ص ۲۲۳). چون در لابه لای مباحث گذشته و آینده، از روایاتی در مورد ارزش و فضیلت و اهمیت انتظار سخن رفته است، در این جا از پرداختن به این مسأله خودداری شده است. ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۲، صص ۱۲۲ - ۱۲۵، ۱۴۰ و ۲۲۳؛ الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰؛ منتخب الأثر، صص ۴۹۶ - ۴۹۸ و ۲۳۴؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۷۶.</ref>.  اهمیت و [[ضرورت]] دوره [[انتظار]] را می‌توان از زوایای مختلف بررسی کرد:
:::::*'''توجه به معنا و [[حقیقت انتظار]]''' همان گونه که گذشت، [[انتظار]] یک دوره [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی]] است و هر [[انقلاب]] و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. کسانی را می‌بینیم که به پا ایستاده‌اند و راه افتاده‌اند، ولی دوره انتظاری نداشته‌اند. گویا چیزی نمی‌خواسته‌اند و تنها بر اساس جو محیط و جریان [[حاکم]] به رفتن وادار شده‌اند. این‌ها بدون [[انتظار]] و بدون آماده باش در گام‌های نخست گرفتار شده‌اند و به خودخوری و فرار از خویشتن رسیده‌اند و سرانجام زیر فشار ابهام‌ها و اشکال‌ها، در مرحله [[فکر]] و [[اعتقاد]]، ظرفیت و [[تحمل]]، طرح و برنامه، [[اجرا]] و عمل، از کمبود امکانات گرفته تا نیازهای [[اقتصادی]] و نیازهای تخصصی و [[علمی]]، حتی [[آمادگی]] بدنی و [[توانایی]] جسمی، به [[انزوا]] و فرار از کار و جدایی از عمل روی آورده‌اند. طبیعی است آن‌ها که عمل زده بودند، بعدها با نفرت، عرفان زده، [[فلسفه]] زده و [[علم]] زده و کلاس زده هم بشوند و به دنبال [[پناه]] گاهی بگردند. باز هم طبیعی است که به پناهی نرسند و سرگردان بمانند.
::::::بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دوره [[انتظار]] [[ضرورت]] است و هر [[قدر]] اهداف انقلابی بزرگ‌تر باشد، دوره [[انتظار]] آن هم گسترده‌تر خواهد بود. [[سنت]] تغییرناپذیر الاهی، بر این است که ایجاد تغییرات [[اصلاح]] گرایانه در گرو سلسله شرایط و زمینه‌های خارجی است و تا همه آن شرایط کاملاً تحقق نیابد، امکان رسیدن به [[هدف]] وجود ندارد.
::::::بدین جهت، [[آیین اسلام]] پس از یک دوره طولانی و چندین قرن، [[ظهور]] کرد. [[جهان]] در [[انتظار]] ماند تا پنج قرن از [[جاهلیت]] بگذرد، آنگاه آخرین [[پیام آسمانی]] به واسطه [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} فرستاده شد.
::::::این خاصیت [[انتظار]] است که تو را وادار می‌کند تا کمبودها را حدس بزنی و برای فراهم آوردن آن بکوشی. این خاصیت [[انتظار]] است که تو را به [[آمادگی]] و حضوری می‌رساند که مانع‌ها را بشناسی و برای زدودن آن‌ها، برنامه بریزی. آن جا که [[انسان]] افراد استخوان‌داری را می‌بیند که پس از سال‌ها تحصیل چگونه سر در گم هستند و نمی‌دانند چه کنند و خسته و رنجور و آزرده شده‌اند، به این نتیجه می‌رسد که [[علت]] [[انزوا]] و خستگی این‌ها نداشتن دوره [[انتظار]] است. این‌ها ندیده آمده‌اند و طبیعی است که با دیدن مشکلات، سرگردان شوند یا این که تجدید نظر دوباره داشته باشند و از اساس، کارشان را درست کنند و بنیادی پیش بیایند.
:::::*'''بررسی اوراق زرین [[تاریخ]]''' [[ضرورت]] و اهمیت دوره [[انتظار]] را از لابه لای صفحات [[تاریخ]] نیز می‌توان به دست آورد. پس از [[رحلت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[سیدالشهداء]] {{ع}} تا امروز، ریشه تمام حرکت‌ها و [[نهضت‌های شیعی]] علیه [[باطل]] و استثمارگران، همین [[فلسفه]] [[اجتماعی]] [[انتظار]] و [[عقیده]] به ادامه [[مبارزه]] تا [[پیروزی]] [[حق]] بوده است. این امر چنان مورد توجه بزرگان [[دین]] قرار گرفته تا آن جا که یکی از معیارهای پذیرش [[اعمال]] نامیده شده است. {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} أَنَّهُ قَالَ: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ: ... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}}}<ref>امام صادق {{ع}} به راوی فرمود: آیا ملاک قبولی اعمال بندگان را به شما خبر دهم؟ راوی گفت: آری. امام فرمود: آن‌ها عبارت است از... و انتظار مهدی قائم آل محمد {{ع}}» (الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰).</ref>.
::::::از مهم‌ترین رازهای نهفته بقای [[تشیع]] همین [[روح]] انتظاری است که کالبد هر [[شیعه]] را آکنده ساخته، پیوسته او را به کوشش و جنبش وامی‌دارد و از [[نومیدی]] و بی‌تابی و افسردگی و درماندگی او را باز می‌دارد. این تأثیر چنان ملموس و کارساز بوده که [[اسلام]] پژوهان غربی<ref>به دلیل مفصل شدن کتاب از نقل نظریات دانشمندان مسلمان در اهمیت و ضرورت این دوران می‌گذریم. زیرا ما را از هدف اصلی دور می‌کند. شنیدن حقایق از زبان دیگران، اثر گذارتر و روشن گر بسیاری از واقعیت‌های پنهان می‌شود که ما به سبب تکرار و زیاد شنیدن از کنارشان به سادگی گذشته‌ایم.</ref> نیز از آن [[گفت‌وگو]] کرده‌اند.
::::::«هانری کربن»<ref>Hunry corban.</ref> [[اسلام شناس]] شهیر فرانسوی می‌گوید: ...مفهوم [[غیبت]]، اصل و [[حقیقت]] [[غیبت]] هرگز در چارچوب درخواست‌های دنیای امروز در معرض [[تفکر]] عمیق قرار نگرفته است... معنای این امر به [[عقیده]] این جانب، چشمه‌ای بی‌نهایت و ابدی از معانی و حقایق است... [[معنویت]] [[اسلام]] تنها با [[تشیع]]، امکان حیات و دوام و تقویت دارد و این معنا در برابر هرگونه تحول و تغییری که [[جوامع اسلامی]] دستخوش آن باشند، [[پایداری]] خواهد کرد.
::::::[[امام زمان]]، مفهوم اعلایی است که مکمل مفهوم [[غیبت]] است، ولی کاملا به [[شخصیت امام]] [[غایب]]، مرتبط است. این جانب، مفهوم [[امام غایب]] را با [[روح]] غربی خودم به گونه‌ای نو و بکر، احساس و [[درک]] می‌کنم و چنین به [[تفکر]] و دلم [[الهام]] می‌شود که رابطه [[حقیقی]] آن را با حیات [[معنوی]] [[بشر]]، وابسته می‌دانم<ref>رسالت تشیع در دنیای امروز، صص ۲۵ - ۳۵.</ref>.
:::::*'''بررسی مواضع [[دشمنان]]''': در اهمیت دوران [[انتظار]] همین بس که [[دشمنان]]، آن را [[مانع]] تسلط خود بر [[مسلمانان]] برشمرده‌اند: «میشل فوکو، کلر بریر» در بحث [[مبارزه]] با [[تفکر]] [[مهدی باوری]]، نخست [[امام حسین]] {{ع}} سپس [[امام زمان]] {{ع}} را مطرح می‌کنند و دو نکته را عامل [[پایداری]] [[شیعه]] می‌دانند: نگاه سرخ و نگاه سبز. در کنفرانس «تل آویو» هم افرادی مانند «برنارد لوییس، مایکل‌ام جی، جنشر، برونبرگ و مارتین کرامر» بر این بحث خیلی تکیه می‌کنند. آن‌ها در تحلیل [[انقلاب اسلامی]]، به «نگاه سرخ» [[شیعیان]]، یعنی [[عاشورا]] و «نگاه سبز» شان یعنی [[انتظار]] می‌رسند. جمله مشهوری دارند: «این‌ها به اسم [[امام حسین]] [[قیام]] می‌کنند و به اسم [[امام زمان]] {{ع}}، [[قیام]] شان را حفظ می‌کنند»<ref>به نقل از: مجله بازتاب اندیشه، خرداد ۸۰، ص ۱۹۳ (مجله موعود، ش ۲۵ و ۲۶).</ref> .  [[دشمن]] به اهمیت [[مدیریت]] [[شیعه]]، آن هم زمانی که [[رهبر]] آن [[غایب]] و از نظرها [[پنهان]] است پی برده، و به همین منظور اقداماتی در این زمینه انجام داده و سناریوهای متعددی را جهت تضعیف و نابودی این [[اندیشه]] [[مقدس]] طراحی کرده، متناوباً عملی ساخته است.
::::::دخالت مستقیم و [[حمایت]] از پروسه «شخصیت پردازی و [[مهدی]] تراشی»، [[تخریب]] پایه‌های [[فکری]] «[[مهدی باوری]]» از طریق ژست‌های [[علمی]] و به ظاهر [[شرق]] شناسی، پرورش و [[حمایت]] از سرسپرده‌های داخلی مانند [[احمد]] [[کسروی]]، [[شریعت]] سنگلجی، [[سلمان]] رشدی و اخیراً [[احمد الکاتب]]، انتشار تبلیغات [[مسموم]] رسانه ای، امپراتوری اهریمنی رسانه‌های استکباری و بمباران [[تبلیغاتی]] توپ خانه‌های صوتی و تصویری ژورنالیستی [[نظام]] [[سلطه]]، یکی از قوی‌ترین ابزارهای کودتای [[فکری]] و شستوشوی مغزی توده هاست.
::::::در واپسین دهه‌های قرن بیستم، هجومی از این نوع را علیه ایده «[[ظهور]] [[مهدی موعود]]» [[شاهد]] بودیم. در سال ۱۹۸۲ میلادی، سریالی با نام «نوستر آداموس» به مدت سه ماه متوالی از شبکه تلویزیونی [[آمریکا]] پخش شد. این فیلم سرگذشت ستاره شناس و پزشک فرانسوی به نام «میشل نوستر آداموس» بود که نزدیک به ۵۰۰ سال پیش می‌زیسته است.
::::::این سریال، پیشگویی‌های وی را درباره [[آینده جهان]] به تصویر کشیده بود که مهم‌ترین آن‌ها پیش گویی وی درباره [[ظهور]] نواده [[پیامبر اسلام]] در [[مکه مکرمه]] و متحد ساختن [[مسلمانان]] و [[پیروزی]] بر اروپاییان و ویران کردن شهرهای بزرگ سرزمین جدید ([[آمریکا]]) بود<ref>ر.ک: در انتظار ققنوس، ص ۳۱۱.</ref>.
::::::[[هدف]] از این مانور [[تبلیغاتی]]، به تصویر کشیدن چهره‌ای [[خشن]]، بی رحم، ویران گر و گرفتار [[جنون]] [[قدرت]] از [[مهدی موعود]]، تحریک و [[بسیج]] عواطف [[ملل]] غربی علیه [[اسلام]] و [[منجی موعود]] آن و در کوتاه مدت، بستر‌سازی روانی بود»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۲۳-۲۷.</ref>.
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛}}
[[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]]
[[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۲۳: خط ۴۳:
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]] از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که روزی بر آقایم، [[محمد بن علی]] بن [[موسی بن جعفر بن محمد]] بن [[علی بن الحسین]] بن [[ابی طالب]] {{ع}} وارد شدم. میخواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] بپرسم که آیا همان [[مهدی]] است با غیر او. پس خود آن [[حضرت]] سخن آغاز کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که قانم از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در [زمان] ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[[امام]]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.  
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]] از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که روزی بر آقایم، [[محمد بن علی]] بن [[موسی بن جعفر بن محمد]] بن [[علی بن الحسین]] بن [[ابی طالب]] {{ع}} وارد شدم. میخواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] بپرسم که آیا همان [[مهدی]] است با غیر او. پس خود آن [[حضرت]] سخن آغاز کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که قانم از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در [زمان] ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[[امام]]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.  
::::::[[روایات]] یاد شده و بسیاری [[روایات]] دیگر که در اینجا مجال طرح آنها نیست، همگی بر [[لزوم انتظار]] [[حضرت قائم]] در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند. با این حال، باید دید [[انتظار]] که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی [[اعتقاد]] [[اسلامی]] شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} از چه جایگاهی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>.
::::::[[روایات]] یاد شده و بسیاری [[روایات]] دیگر که در اینجا مجال طرح آنها نیست، همگی بر [[لزوم انتظار]] [[حضرت قائم]] در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند. با این حال، باید دید [[انتظار]] که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی [[اعتقاد]] [[اسلامی]] شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} از چه جایگاهی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>.
 
{{پایان جمع شدن}}
==پاسخ‌های دیگر==
{{جمع شدن|۲. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران؛}}
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران؛}}
[[پرونده:4764567.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]]]
[[پرونده:4764567.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در کتاب ''«[[ انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در کتاب ''«[[ انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' در این‌باره گفته‌اند:

نسخهٔ ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۸

الگو:پرسش غیرنهایی

انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج
مدخل اصلیضرورت انتظار

انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

مجید حیدری‌نیک
حجت الاسلام و المسلمین مجید حیدری‌نیک، در کتاب «نگاهی دوباره به انتظار» در این‌باره گفته است:
«عقیده به ظهور مصلح و آمادگی برای انقلاب جهانی، چنان حیاتی و لازم بوده است که پیشوایان دینی انتظار را راهبرد مهم این برهه تاریخی دانسته، در دوران غیبت به آن فرمان داده‌اند[۱]. اهمیت و ضرورت دوره انتظار را می‌توان از زوایای مختلف بررسی کرد:
  • توجه به معنا و حقیقت انتظار همان گونه که گذشت، انتظار یک دوره آماده‌سازی و زمینه‌سازی است و هر انقلاب و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. کسانی را می‌بینیم که به پا ایستاده‌اند و راه افتاده‌اند، ولی دوره انتظاری نداشته‌اند. گویا چیزی نمی‌خواسته‌اند و تنها بر اساس جو محیط و جریان حاکم به رفتن وادار شده‌اند. این‌ها بدون انتظار و بدون آماده باش در گام‌های نخست گرفتار شده‌اند و به خودخوری و فرار از خویشتن رسیده‌اند و سرانجام زیر فشار ابهام‌ها و اشکال‌ها، در مرحله فکر و اعتقاد، ظرفیت و تحمل، طرح و برنامه، اجرا و عمل، از کمبود امکانات گرفته تا نیازهای اقتصادی و نیازهای تخصصی و علمی، حتی آمادگی بدنی و توانایی جسمی، به انزوا و فرار از کار و جدایی از عمل روی آورده‌اند. طبیعی است آن‌ها که عمل زده بودند، بعدها با نفرت، عرفان زده، فلسفه زده و علم زده و کلاس زده هم بشوند و به دنبال پناه گاهی بگردند. باز هم طبیعی است که به پناهی نرسند و سرگردان بمانند.
بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دوره انتظار ضرورت است و هر قدر اهداف انقلابی بزرگ‌تر باشد، دوره انتظار آن هم گسترده‌تر خواهد بود. سنت تغییرناپذیر الاهی، بر این است که ایجاد تغییرات اصلاح گرایانه در گرو سلسله شرایط و زمینه‌های خارجی است و تا همه آن شرایط کاملاً تحقق نیابد، امکان رسیدن به هدف وجود ندارد.
بدین جهت، آیین اسلام پس از یک دوره طولانی و چندین قرن، ظهور کرد. جهان در انتظار ماند تا پنج قرن از جاهلیت بگذرد، آنگاه آخرین پیام آسمانی به واسطه رسول گرامی اسلام (ص) فرستاده شد.
این خاصیت انتظار است که تو را وادار می‌کند تا کمبودها را حدس بزنی و برای فراهم آوردن آن بکوشی. این خاصیت انتظار است که تو را به آمادگی و حضوری می‌رساند که مانع‌ها را بشناسی و برای زدودن آن‌ها، برنامه بریزی. آن جا که انسان افراد استخوان‌داری را می‌بیند که پس از سال‌ها تحصیل چگونه سر در گم هستند و نمی‌دانند چه کنند و خسته و رنجور و آزرده شده‌اند، به این نتیجه می‌رسد که علت انزوا و خستگی این‌ها نداشتن دوره انتظار است. این‌ها ندیده آمده‌اند و طبیعی است که با دیدن مشکلات، سرگردان شوند یا این که تجدید نظر دوباره داشته باشند و از اساس، کارشان را درست کنند و بنیادی پیش بیایند.
از مهم‌ترین رازهای نهفته بقای تشیع همین روح انتظاری است که کالبد هر شیعه را آکنده ساخته، پیوسته او را به کوشش و جنبش وامی‌دارد و از نومیدی و بی‌تابی و افسردگی و درماندگی او را باز می‌دارد. این تأثیر چنان ملموس و کارساز بوده که اسلام پژوهان غربی[۳] نیز از آن گفت‌وگو کرده‌اند.
«هانری کربن»[۴] اسلام شناس شهیر فرانسوی می‌گوید: ...مفهوم غیبت، اصل و حقیقت غیبت هرگز در چارچوب درخواست‌های دنیای امروز در معرض تفکر عمیق قرار نگرفته است... معنای این امر به عقیده این جانب، چشمه‌ای بی‌نهایت و ابدی از معانی و حقایق است... معنویت اسلام تنها با تشیع، امکان حیات و دوام و تقویت دارد و این معنا در برابر هرگونه تحول و تغییری که جوامع اسلامی دستخوش آن باشند، پایداری خواهد کرد.
امام زمان، مفهوم اعلایی است که مکمل مفهوم غیبت است، ولی کاملا به شخصیت امام غایب، مرتبط است. این جانب، مفهوم امام غایب را با روح غربی خودم به گونه‌ای نو و بکر، احساس و درک می‌کنم و چنین به تفکر و دلم الهام می‌شود که رابطه حقیقی آن را با حیات معنوی بشر، وابسته می‌دانم[۵].
دخالت مستقیم و حمایت از پروسه «شخصیت پردازی و مهدی تراشی»، تخریب پایه‌های فکری «مهدی باوری» از طریق ژست‌های علمی و به ظاهر شرق شناسی، پرورش و حمایت از سرسپرده‌های داخلی مانند احمد کسروی، شریعت سنگلجی، سلمان رشدی و اخیراً احمد الکاتب، انتشار تبلیغات مسموم رسانه ای، امپراتوری اهریمنی رسانه‌های استکباری و بمباران تبلیغاتی توپ خانه‌های صوتی و تصویری ژورنالیستی نظام سلطه، یکی از قوی‌ترین ابزارهای کودتای فکری و شستوشوی مغزی توده هاست.
در واپسین دهه‌های قرن بیستم، هجومی از این نوع را علیه ایده «ظهور مهدی موعود» شاهد بودیم. در سال ۱۹۸۲ میلادی، سریالی با نام «نوستر آداموس» به مدت سه ماه متوالی از شبکه تلویزیونی آمریکا پخش شد. این فیلم سرگذشت ستاره شناس و پزشک فرانسوی به نام «میشل نوستر آداموس» بود که نزدیک به ۵۰۰ سال پیش می‌زیسته است.
این سریال، پیشگویی‌های وی را درباره آینده جهان به تصویر کشیده بود که مهم‌ترین آن‌ها پیش گویی وی درباره ظهور نواده پیامبر اسلام در مکه مکرمه و متحد ساختن مسلمانان و پیروزی بر اروپاییان و ویران کردن شهرهای بزرگ سرزمین جدید (آمریکا) بود[۷].
هدف از این مانور تبلیغاتی، به تصویر کشیدن چهره‌ای خشن، بی رحم، ویران گر و گرفتار جنون قدرت از مهدی موعود، تحریک و بسیج عواطف ملل غربی علیه اسلام و منجی موعود آن و در کوتاه مدت، بستر‌سازی روانی بود»[۸].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ» (منتخب الأثر، ص ۲۲۳). چون در لابه لای مباحث گذشته و آینده، از روایاتی در مورد ارزش و فضیلت و اهمیت انتظار سخن رفته است، در این جا از پرداختن به این مسأله خودداری شده است. ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۲، صص ۱۲۲ - ۱۲۵، ۱۴۰ و ۲۲۳؛ الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰؛ منتخب الأثر، صص ۴۹۶ - ۴۹۸ و ۲۳۴؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۷۶.
  2. امام صادق (ع) به راوی فرمود: آیا ملاک قبولی اعمال بندگان را به شما خبر دهم؟ راوی گفت: آری. امام فرمود: آن‌ها عبارت است از... و انتظار مهدی قائم آل محمد (ع)» (الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰).
  3. به دلیل مفصل شدن کتاب از نقل نظریات دانشمندان مسلمان در اهمیت و ضرورت این دوران می‌گذریم. زیرا ما را از هدف اصلی دور می‌کند. شنیدن حقایق از زبان دیگران، اثر گذارتر و روشن گر بسیاری از واقعیت‌های پنهان می‌شود که ما به سبب تکرار و زیاد شنیدن از کنارشان به سادگی گذشته‌ایم.
  4. Hunry corban.
  5. رسالت تشیع در دنیای امروز، صص ۲۵ - ۳۵.
  6. به نقل از: مجله بازتاب اندیشه، خرداد ۸۰، ص ۱۹۳ (مجله موعود، ش ۲۵ و ۲۶).
  7. ر.ک: در انتظار ققنوس، ص ۳۱۱.
  8. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳-۲۷.
  9. کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
  10. الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۸، چاپ چهارم: تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.
  11. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.
  12. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸.
  13. «"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِم‏(ع)..."»؛ الغیبه، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.
  14. «"يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي‏…"»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۷۰، ح ۱، باب ۳۶.
  15. انتظار چیست منتظر کیست؟، ص 16-18.