حجة الوداع: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت')
جز (جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن')
خط ۲۰: خط ۲۰:
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در نامه‌ای از [[علی]]{{ع}} خواسته بود که از [[یمن]] برای [[حج]] حرکت کند، اما نفرموده بود که خودش برای چه نوع حجی حرکت کرده است. [[علی]]{{ع}} همراه با سپاهی که از [[مدینه]] با وی به [[یمن]] رفته بودند، به سوی [[مکه]] حرکت کرد و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] در نظر گرفت. از نکات قابل توجه اینکه تعداد زیادی [[حلّه]] (قطیفه) [[یمنی]] همراه آن [[حضرت]] بود. ایشان هنگامی که به [[میقات]] یلملم رسید، به همان [[نیت]] [[پیامبر]]{{صل}} [[محرم]] شد و فرمود: "خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] می‌شوم".
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در نامه‌ای از [[علی]]{{ع}} خواسته بود که از [[یمن]] برای [[حج]] حرکت کند، اما نفرموده بود که خودش برای چه نوع حجی حرکت کرده است. [[علی]]{{ع}} همراه با سپاهی که از [[مدینه]] با وی به [[یمن]] رفته بودند، به سوی [[مکه]] حرکت کرد و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] در نظر گرفت. از نکات قابل توجه اینکه تعداد زیادی [[حلّه]] (قطیفه) [[یمنی]] همراه آن [[حضرت]] بود. ایشان هنگامی که به [[میقات]] یلملم رسید، به همان [[نیت]] [[پیامبر]]{{صل}} [[محرم]] شد و فرمود: "خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] می‌شوم".
*وقتی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[راه]] [[مدینه]] به [[مکه]] نزدیک شد، [[علی]]{{ع}} نیز از [[راه]] [[یمن]] به [[مکه]] نزدیک شده بود و [[امام علی]]{{ع}} در منطقه فتق در نزدیکی [[طائف]]، [[ابو رافع قبطی]] را [[جانشین]] خود قرار داد و خودش برای [[دیدار]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به سوی [[مکه]] حرکت کرد. و آن [[حضرت]]{{صل}} را که به [[مکه]] رسیده بود، [[ملاقات]] کرد و پس از [[دیدار]] آن [[حضرت]] و بیان کارهای خویش، گفت که به [[شوق]] دیدن [[حضرت]]، از [[سپاه]] خود پیش افتاده است. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز بسیار خوشحال و با دیدن [[علی]]، چهره‌اش شکوفا شد. آن‌گاه از او پرسید: "با چه نیتی [[محرم]] شدی، ای [[علی]]؟" [[علی]]{{ع}} جواب داد: "ای [[رسول خدا]]، شما در [[نامه]] ننوشته بودید که با چه نیتی [[محرم]] می‌شوید؛ برای همین، من [[نیت]] خود را همانند [[نیت]] شما قرار دادم و گفتم: خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] می‌شوم و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] مشخص کرده‌ام".
*وقتی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[راه]] [[مدینه]] به [[مکه]] نزدیک شد، [[علی]]{{ع}} نیز از [[راه]] [[یمن]] به [[مکه]] نزدیک شده بود و [[امام علی]]{{ع}} در منطقه فتق در نزدیکی [[طائف]]، [[ابو رافع قبطی]] را [[جانشین]] خود قرار داد و خودش برای [[دیدار]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به سوی [[مکه]] حرکت کرد. و آن [[حضرت]]{{صل}} را که به [[مکه]] رسیده بود، [[ملاقات]] کرد و پس از [[دیدار]] آن [[حضرت]] و بیان کارهای خویش، گفت که به [[شوق]] دیدن [[حضرت]]، از [[سپاه]] خود پیش افتاده است. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز بسیار خوشحال و با دیدن [[علی]]، چهره‌اش شکوفا شد. آن‌گاه از او پرسید: "با چه نیتی [[محرم]] شدی، ای [[علی]]؟" [[علی]]{{ع}} جواب داد: "ای [[رسول خدا]]، شما در [[نامه]] ننوشته بودید که با چه نیتی [[محرم]] می‌شوید؛ برای همین، من [[نیت]] خود را همانند [[نیت]] شما قرار دادم و گفتم: خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] می‌شوم و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] مشخص کرده‌ام".
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[الله اکبر]]! و من هم شصت و شش [[قربانی]] آورده‌ام. تو [[شریک]] من در [[حج]] و [[مناسک]] و قربانی‌ام هستی. بر همین [[احرام]] باقی باش و به سوی سپاهت برگرد و به سرعت آنان را به همراه خود بیاور تا ان شاء [[الله]] در [[مکه]] گرد آییم". [[علی]]{{ع}} با آن [[حضرت]] خداحافظی کرد و به سوی [[سپاه]] خویش بازگشت و آنان را دید که به [[مکه]] وارد شده و در کنار سدره گرد آمده‌اند در حالی که حلّه‌هایی را که در [[سپاه]] بود، پوشیده‌اند! [[امام]] به [[جانشین]] خود [[اعتراض]] کرد و فرمود: "وای بر تو، چه چیز باعث شده که حلّه‌ها را به آنان بدهی، پیش از آنکه آنها را به [[رسول خدا]] تحویل بدهیم، در حالی که چنین اجازه‌ای به تو نداده بودم؟!" او جواب داد: "آنان از من خواستند که با این حلّه‌ها [[محرم]] شوند تا تمیزتر باشند و بعد از [[حج]] آنها را برمی‌گردانند". اما [[امیرالمؤمنین]] بدون هیچ گونه [[چشم‌پوشی]] تمام حلّه‌ها را از [[سپاهیان]] پس گرفت و آنها را بسته‌بندی کرد<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۲.</ref>. [[سپاهیان]] [[علی]]{{ع}} به خاطر برخورد شدید ایشان در بازپس‌گیری حله‌هایی که به تن کرده بودند، از وی به [[رسول خدا]]{{صل}} [[شکایت]] کردند. [[ابوسعید خدری]] [[روایت]] کرده است که پس از آن، [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[خواندن]] خطبه‌ای از جای خود بلند شد و شنیدم که می‌فرمود: "ای [[مردم]]، از [[علی]]{{ع}} [[شکوه]] نکنید؛ زیرا به [[خدا]] [[سوگند]] که او در [[راه خدا]] بهتر از آن است که از او [[شکوه]] شود"<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۲.</ref>.<ref>[[ حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۸۶-۱۸۹.</ref>
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[الله اکبر]]! و من هم شصت و شش [[قربانی]] آورده‌ام. تو [[شریک]] من در [[حج]] و [[مناسک]] و قربانی‌ام هستی. بر همین [[احرام]] باقی باش و به سوی سپاهت برگرد و به سرعت آنان را به همراه خود بیاور تا ان شاء [[الله]] در [[مکه]] گرد آییم". [[علی]]{{ع}} با آن [[حضرت]] خداحافظی کرد و به سوی [[سپاه]] خویش بازگشت و آنان را دید که به [[مکه]] وارد شده و در کنار سدره گرد آمده‌اند در حالی که حلّه‌هایی را که در [[سپاه]] بود، پوشیده‌اند! [[امام]] به [[جانشین]] خود [[اعتراض]] کرد و فرمود: "وای بر تو، چه چیز باعث شده که حلّه‌ها را به آنان بدهی، پیش از آنکه آنها را به [[رسول خدا]] تحویل بدهیم، در حالی که چنین اجازه‌ای به تو نداده بودم؟!" او جواب داد: "آنان از من خواستند که با این حلّه‌ها [[محرم]] شوند تا تمیزتر باشند و بعد از [[حج]] آنها را برمی‌گردانند". اما [[امیرالمؤمنین]] بدون هیچ گونه [[چشم‌پوشی]] تمام حلّه‌ها را از [[سپاهیان]] پس گرفت و آنها را بسته‌بندی کرد<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۲.</ref>. [[سپاهیان]] [[علی]]{{ع}} به خاطر برخورد شدید ایشان در بازپس‌گیری حله‌هایی که به تن کرده بودند، از وی به [[رسول خدا]]{{صل}} [[شکایت]] کردند. [[ابوسعید خدری]] [[روایت]] کرده است که پس از آن، [[رسول خدا]]{{صل}} برای خواندن خطبه‌ای از جای خود بلند شد و شنیدم که می‌فرمود: "ای [[مردم]]، از [[علی]]{{ع}} [[شکوه]] نکنید؛ زیرا به [[خدا]] [[سوگند]] که او در [[راه خدا]] بهتر از آن است که از او [[شکوه]] شود"<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۲.</ref>.<ref>[[ حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۸۶-۱۸۹.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۷

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حجة الوداع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

حج واپسین، آخرین حجّی که رسول خدا(ص) در سال دهم هجری همراه جمع بسیاری از مسلمانان انجام داد و پس از پایان اعمال حج، در بازگشت به مدینه در منطقۀ غدیر خم، علی بن ابی طالب(ع) را به امر الهی به امامت مسلمین نصب کرد. پس از آن، دیگر پیامبر حجّی انجام نداد و حدود سه ماه بعد از دنیا رفت. جمعیت حاجیان را در آن سال، گوناگون نقل کرده‌اند، همچون ۹۰ هزار، ۱۱۴ هزار، ۱۲۰ هزار، ۱۲۴ هزار و بیشتر. اینان کسانی بودند که با آن حضرت به حج آمدند، علاوه بر آنان که از مکّه و یمن به حج آمد بودند.[۱] این حج را، "حجة الإسلام"، "حجّة البلاغ"، "حجة الکمال"، "حجة التمام" هم گفته‌اند. داستان آن به‌طور مفصّل در همۀ کتب تاریخ در قضایای سال دهم هجری آمده است[۲]

مقدمه

علی(ع) در حجة الوداع

منابع

  1. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الغدیر ج۱ص۹
  2. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۰۴.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۳.
  4. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۶۸.
  5. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۶۸.
  6. الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۲.
  7. الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۲.
  8. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۸۶-۱۸۹.