|
|
خط ۸: |
خط ۸: |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> |
|
| |
|
| ==ولادت== | | ==مقدمه== |
| [[امام محمد باقر]] {{ع}} [[روز جمعه]] اول [[ماه رجب]]<ref>طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۱۵؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ص۱۵۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۱۲.</ref> یا سوم صفر سال ۵۷ﻫ.<ref>ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۲۲۷.</ref> در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد و نام مبارکشان [[محمد]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 106؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۲.</ref>. | | بیشتر دوران زندگانی [[امام باقر]]{{ع}} در [[زمان]] [[قدرت]] [[آل مروان]] از [[بنی امیه]] سپری شد. دورانی بود که [[مروانیان]] اوج قدرت را تجربه میکردند و پایان دوران [[امامت]] [[حضرت باقر]]{{ع}}، همزمان شد با نشانههای ضعفِ قدرت بنی امیه. همین موضوع باعث شد که امام باقر{{ع}} و بعد [[امام صادق]]{{ع}} [[فرصت]] مناسبی برای بیان [[معارف]] [[ناب]] [[اسلامی]] بیابند. در مدت کوتاهی که [[عمر بن عبدالعزیز]] [[خلیفه]] بود (۹۹-۱۰۱ق)، [[اموال]] [[فدک]] و [[موقوفات]] [[علی]]{{ع}} را به [[علویان]] بازگرداند؛ ولی به این بهانه که [[زید]] بن [[حسن]] بزرگتر از امام باقر{{ع}} است، آنها را به زید داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>. تا اینکه [[هشام بن عبد الملک]] به [[خلافت]] (۱۰۵-۱۲۵ق) رسید. او امام باقر{{ع}} را به [[شام]] فراخواند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۱ و ج۶، ص۸.</ref> و [[قیام]] [[زید بن علی بن الحسین]] را [[سرکوب]] کرد و او را به [[شهادت]] رساند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۹۴-۳۹۵؛ محمد بن حسن طوسی، الأمالی، ص۵۶.</ref>. در آن [[مقطع]] زمانی تشکیلات سرّی متعددی با اندیشههای متفاوت در [[مخالفت]] با [[حکومت اموی]] شکل گرفته بود. این تشکیلات پس از امام باقر{{ع}} [[رشد]] کرد و در مسائل [[سیاسی]] بعدی [[جامعه]] بسیار تأثیرگذار بود. تشکیلات سرّی [[ابوهاشم]] یکی از آنها بود؛ گروهی از [[شیعیان]] که امامت را از آنِ [[محمد بن حنفیه]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۹۱.</ref> و بعد پسرش، [[ابو هاشم عبدالله]] میدانستند. ابوهاشم سازمانی سرّی با دعات ویژه ایجاد کرده بود. [[ولید بن عبدالملک]]، خلیفه [[اموی]] (ح ۸۶-۹۶) به ابو هاشم مظنون شد و او را دستگیر و [[زندانی]] کرد. [[امام سجاد]]{{ع}} برای [[آزادی]] وی نزد ولید رفت. ولید او را [[آزاد]] کرد و تحت نظر گرفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۳، ص۲۷۲. همو، جمل من أنساب الاشراف، ج۳، ص۴۶۵؛ أخبار الدولة العباسیه، ص۱۷۶.</ref>. |
|
| |
|
| ==پدر و مادر==
| | ابو هاشم (م ۹۹ق) توسط [[سلیمان بن عبدالملک]] (خلافت ۹۶-۹۹) [[مسموم]] شد و در “حُمَیمَه”<ref>منطقهای در شراتِ عمان از توابع شام (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۰۷).</ref> نزد [[محمد بن علی بن عبدالله بن عباس]] (م ۱۲۵ق) اولین [[داعی]] رسمی [[بنی عباس]] درگذشت. [[ابو هاشم]] که فرزند پسری نداشت، قبل از [[مرگ]]، [[اسامی]] دعات [[شیعه]] را به [[محمد بن علی عباسی]] داد<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۴، ص۱۱۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۳، ص۲۷۵؛ همو، جمل من أنساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۶-۴۶۷: {{عربی|و أعطاه كتبه و سَمّي له شيعته}}.</ref>. بنی عباس [[وارث]] تشکیلات ابو هاشم شدند. آنان به خوبی توانستند از این تشکیلات سرّی در جهت اهداف خود و رسیدن به [[قدرت]] استفاده و افرادی را برای [[نبرد]] با [[بنی امیه]] [[سازماندهی]] کنند<ref>ر.ک: أخبار الدولة العباسیه، ص۱۸۶. این اثر که مؤلف آن ناشناخته است، فعالیتهای بنی عباس و تشکیلات آنان را معرفی کرده است.</ref>. محمد بن علی عباسی دعوتش را در [[سال ۱۰۰ هجری]] نهانی آغاز کرد و در [[شرات]] مرد<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۶، ص۲۷۱.</ref>. بعد از [[محمد]]، پسرش [[ابراهیم امام]] و بعد از وی، برادرش [[سفاح]] [[مسئول]] این تشکیلات شدند<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۱، ص۵۹.</ref>. [[ابو مسلم]] به [[دستور]] ابراهیم امام به [[خراسان]] رفت و بعد [[قیام]] کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۴، ص۱۶۳ و ۱۷۴.</ref>. [[شیعیان کوفه]] [[تصور]] میکردند او دنبال فرد شایستهای از [[بنی هاشم]] است و [[امام صادق]]{{ع}} را این فرد [[شایسته]] میدانستند؛ ولی [[حضرت]] به نامۀ ابومسلم پاسخ نداد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۷۴؛ ملاصالح مازندرانی، شرح الکافی، ج۱۲، ص۳۶۹؛ محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۲، ص۴۵۲.</ref>؛ چون میدانست او از نوکران بنی عباس است. [[تفکر]] قیام توسط [[زید]] در [[زمان]] [[امام باقر]]{{ع}} مطرح شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۵۷: {{متن حدیث|ثُمَّ قَالَ (زيد لمحمد أخيه): لَيْسَ الْإِمَامُ مِنَّا مَنْ جَلَسَ فِي بَيْتِهِ وَ أَرْخَى سِتْرَهُ}}.</ref> و قیام زید (م ۱۲۳ق) در زمان امام صادق{{ع}} رخ داد و حضرت بر [[شهادت]] او [[اشک]] ریخت<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۹۲؛ همو، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۴۹؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۳۴؛ محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۲، ص۲۲۶.</ref>. بعد از [[زید]]، [[محمد بن عبدالله بن حسن]] با داعیه [[مهدویت]] و به عنوان یکی از [[رهبران]] [[زیدیه]] به تحرکاتی دست زد. جریان [[بیعت]] [[بنی هاشم]] با [[محمد بن عبدالله]] در [[ابواء]] نمونه روشن آن است<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. [[معتزله]] هم که [[مخالف]] [[بنی امیه]] بودند، از وی [[حمایت]] کردند. درخواست معتزله از [[امام صادق]]{{ع}} برای بیعت با [[محمد]]، بعد از کشته شدن [[ولید بن یزید]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۲ و ج۵، ص۲۳.</ref> در سال ۱۲۶هجری<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۱۲۳.</ref> از این مطلب حکایت دارد. تشکیلات سرّی [[بنی عباس]] به [[فرماندهی]] ابومسلم توانست آخرین ضربهها را به [[قدرت]] پوشالی بنی امیه وارد کند و در سال ۱۳۲ قمری بنی عباس را به قدرت برساند<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۳، ص۳۳۷.</ref>. [[ابوالعباس]] [[سفاح]] به عنوان اولین [[خلیفه عباسی]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۴، ص۲۰۴؛ شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۸، ص۳۳۴.</ref>. مرکز [[خلافت]] خود را [[حیره]] قرار داد که [[امام ششم]] به آنجا [[دعوت]] شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۷۸.</ref>. پس از چهار سال برادرش [[منصور]]<ref>علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الأشراف، ص۲۹۲.</ref> در حیره [[جانشین]] وی شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۸۷.</ref>. دعوت از امام صادق{{ع}} برای حضور در مرکز خلافتِ آنان، حیره، برای کسب [[مشروعیت]] بود. |
| جد والامقام [[امام باقر]]{{ع}}، [[حسین بن علی]]{{ع}} و پدرش [[امام زینالعابدین]]{{ع}} و [[مادر]] ارجمندش "ام عبدالله" فاطمه ـ دختر [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} ـ است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۴۱؛ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۵۵.</ref>؛ لذا از این جهت در میان [[اهل بیت]]{{عم}} او نخستین کسی است که از نظر [[نسب]] پدری و مادری، [[علوی]] و فاطمی است و به "علویٌ من علویین" و "هاشمیٌ من هاشمیین" [[معروف]] است<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ص۱۵۸؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۴۹۸.</ref>. درباره مقام و مرتبه "ام عبدالله" کلینی دو [[روایت]] آورده است. در یکی [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: ام عبدالله در کنار دیواری بود. دیوار شکاف برداشت. ام عبدالله گفت: به [[حق]] [[مصطفی]] به تو اذن فرود داده نشد. دیوار وقتی سقوط کرد که ام عبدالله از کنار آن رفته بود. [[امام صادق]]{{ع}} درباره جدهاش میفرماید: او [[صدیقه]] و از [[راستگویان]] بود. در میان "آل حسن" خانمی به [[فضیلت]] وی تاکنون نبوده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 106؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref>
| |
|
| |
|
| ==کنیهها و القاب==
| | بخشی از دوران [[امامت امام صادق]]{{ع}}، در این [[زمان]] پرالتهاب با [[مشکلات]] و [[ناملایمات]] بسیاری همراه بود که در [[سیره سیاسی]] به جزئیات آن خواهیم پرداخت. توجه به این نکته مهم است که بنی عباس با داعیه [[خویشاوندی]] با [[پیامبر]]{{صل}} و [[شعار]] {{عربی|الرضا من آل محمد}}<ref>احمد بن احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الاشراف، ج۴، ص۲۴۳؛ أخبار الدولة العباسیه، ص۱۹۳ و ۲۸۲-۲۸۳.</ref> به قدرت رسیدند؛ بنابراین هر چیزی را که این ادعا را -که مبنای مشروعیت حکومتشان بود- دچار تردید میکرد، از بین میبردند. موضع آنان در برابر [[امامان شیعه]] از این جهت قابل ارزیابی است؛ زیرا حضور [[سیاسی]] و [[نفوذ]] [[رهبران]] [[شیعه]] و [[علویان]] در [[جامعه]]، [[مشروعیت]] [[خلافت]] [[بنی عباس]] را مورد تردید قرار میداد و آن را از بین میبرد. این [[احساس]] خطر از همان آغاز در [[زمان]] [[امام صادق]]{{ع}} بروز کرد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۶۳.</ref> |
| [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به ایشان [[لقب]] "باقرالعلوم" را ارزانی فرمود، به معنای [[شکافنده علوم]]. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[جابر بن عبدالله انصاری]] فرمود: ای [[جابر]] تو زنده میمانی تا زمانی که فرزندم را از [[نسل]] [[حسین]] به نام [[محمد]] که شکافنده [[علم]] [[دین]] است [[ملاقات]] کنی، هرگاه وی را دیدی [[سلام]] من را به او برسان<ref>{{متن حدیث|إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلًا مِنِّي اسْمُهُ اسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً}}؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۲۳۶؛ فتال نیشابوری، محمد بن فتال، روضة الواعظین، ص۲۰۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۹.</ref>. | |
|
| |
|
| از دیگر [[القاب]] [[شریف]] ایشان: شاکر، [[امین]] و شبیه (به [[پیامبر]]) است و [[کنیه]] گرامیاش، [[ابوجعفر]] است<ref>مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۱۵۹- ۱۵۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 106؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۲؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref>
| | ==[[نسب]] [[ابوجعفر محمد بن علی]] [[باقر]]{{ع}}== |
|
| |
|
| ==فرزندان==
| | ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین{{ع}}، باقر [[علم]] [[دین]]، در سال ۵۷ در [[مدینه]] متولد شد و در سال ۱۱۴ در ۵۷ سالگی در همانجا درگذشت. مادرش ام [[عبیده]] دختر [[حسن بن علی]]{{ع}} و [[هاشمی]] بود که از هاشمی متولد شد. [[قبر]] ایشان در بقیعِ مدینةالرسول در کنار قبر پدرش [[علی بن الحسین]]{{ع}} است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۷۷.</ref>. دوران [[امامت]] [[حضرت]] [[نوزده سال]] و دو ماه بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۲.</ref>. |
| امام باقر {{ع}} هفت [[فرزند]] داشت که [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} یکی از آنان است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۲.</ref>.
| | [[کلینی]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹.</ref>، [[صدوق]]<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۴۱.</ref> و مفید نام [[مادر حضرت]] را [[ام عبدالله]] دانستهاند<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۵۵.</ref>. درباره [[مقام]] و مرتبه ام عبدالله کلینی دو [[روایت]] آورده است. در یکی [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: ام عبدالله در کنار دیواری بود. دیوار شکاف برداشت. ام عبدالله گفت: به [[حق]] [[مصطفی]] به تو [[اذن]] فرود داده نشد. دیوار وقتی [[سقوط]] کرد که ام عبدالله از کنار آن رفته بود. [[امام صادق]]{{ع}} درباره جدهاش میفرماید: او [[صدیقه]] و از [[راستگویان]] بود. در میان [[آل]] [[حسن]] خانمی به [[فضیلت]] وی تاکنون نبوده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹.</ref>. |
| | | [[لقب]] باقر را [[رسول خدا]]{{صل}} به ایشان دادند و فرمودند: او علم و [[دانش]] را میشکافد، شکافتنی. [[جابر بن عبدالله انصاری]] در کوچههای مدینه به دنبال وی بود و از قول [[پیامبر]]{{صل}} این لقب را به حضرت داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۹: {{متن حدیث|إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلًا مِنِّي اسْمُهُ اسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref> |
| ==سرگذشت تاریخی==
| |
| [[امام باقر]]{{ع}} در روزگار [[طفولیت]] بود که همراه کاروان جد گرامیاش، حضرت [[حسین بن علی]]{{ع}}، به [[کربلا]] رفت. آن [[امام]] ارجمند{{ع}} چهار سال با [[امام حسین]]{{ع}} و سی و چهار سال با پدر گرامیاش زیست و در سال ۹۵ﻫ. به [[امامت]] رسید و حدود بیست سال [[امامت]] کرد.
| |
| | |
| [[حاکمان]] معاصر [[امامت]] او عبارتاند از: [[ولید بن عبدالملک]]، [[سلیمان بن عبدالملک]]، [[عمر بن عبدالعزیز]]، [[یزید بن عبدالملک]] و [[هشام بن عبدالملک]]<ref>اعلام الوری، ۲۵۹.</ref>.
| |
| | |
| مهمترین ویژگی روزگار [[امامت]] [[امام باقر]]{{ع}} آن بود که فرصتی برای راه انداختن نهضتی [[علمی]] و [[فکری]] پیش آمد. بیشتر دوران زندگانی [[امام باقر]]{{ع}} در [[زمان]] [[قدرت]] [[آل مروان]] از [[بنی امیه]] سپری شد. دورانی بود که [[مروانیان]] اوج قدرت را تجربه میکردند و پایان دوران [[امامت]] [[حضرت باقر]]{{ع}}، همزمان شد با نشانههای ضعفِ قدرت بنی امیه. همین موضوع باعث شد که امام باقر{{ع}} و بعد [[امام صادق]]{{ع}} [[فرصت]] مناسبی برای بیان [[معارف]] [[ناب]] [[اسلامی]] بیابند. [[امام]] از این [[فرصت]] بهره جست و [[شاگردان]] برجستهای [[تربیت]] کرد و [[فرهنگ شیعی]] و آموزههای [[راستین]] [[اسلام]] را گسترانید. پیش از آن، دیگر [[امامان]] تنها مجال یافتند از کیان اسلام به [[دفاع]] برخیزند و بقای [[دین]] را پی جویند؛ زیرا بنیان [[دین]] آسمانی با خطری جدی رو به رو گشته بود. در روزگار [[امام باقر]]{{ع}} میباید آنچه [[امامان]] پیشین حفظ کرده بودند، به میان [[جامعه]] میرفت و گسترش مییافت<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 109.</ref>.
| |
| | |
| در مدت کوتاهی که [[عمر بن عبدالعزیز]] [[خلیفه]] بود (۹۹-۱۰۱ق)، [[اموال]] [[فدک]] و [[موقوفات]] [[علی]]{{ع}} را به [[علویان]] بازگرداند؛ ولی به این بهانه که "زید بن حسن" بزرگتر از امام باقر{{ع}} است، آنها را به زید داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۶۳؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 109.</ref> | |
| | |
| این دوره را باید سرآغاز نهضتی [[عظیم]] و همهجانبه در زمینه [[فرهنگ]] و [[معارف اسلامی]] دانست. [[مشکلات]] عدیده [[قدرت]] [[غاصب]] از طرفی و شیوع ترجمه [[فلسفه]]، گسترش مباحث [[کلامی]] و پیدایش نحلههای متعدّد در [[علم]] [[عقاید]] و [[کلام]]، سر بر آوردن گروهی [[صوفی]] مسلک و [[زهد]] پیشه که عکس العملی در مقابل [[دنیاگرایی]] [[مسلمانان]] بود، پیدایش فقهای درباری و متکلّمان و...، [[لزوم]] توجّه به [[فرهنگ]] و [[معارف]] [[اسلام]] را بسیار حیاتی میکرد و از سوی دیگر، [[جبهه]] نظامی و انقلابهای مسلّحانه را شورشگران [[علوی]] و دیگران گرم نگه میداشتند و تنها نظارتی را از سوی [[امام]] طلب میکرد. در چنین شرایطی [[امام]]{{ع}} شرح، توضیح، [[تفسیر]] و [[تبیین]] حقایق [[اسلام]] را وجهه [[همّت]] خود قرار داد، در همه زمینهها ([[عقاید]]، [[کلام]]، [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر قرآن]] و سایر [[علوم]]) به شکافتن [[علوم]] مشغول شد. سخنانی که از [[امام باقر]]{{ع}} و فرزندش در زمینه [[معارف]] مختلف [[اسلامی]] رسیده به [[تنهایی]] بیشتر از تمام سخنانی است که از سیزده [[معصوم]] دیگر در دست است. اقیانوسی از [[علوم]] مختلف توسّط [[امام باقر]] {{ع}} و فرزندانش ایجاد شد که تا [[انسان]] در یکی از شاخههای [[علوم اسلامی]] به [[پژوهش]] نپردازد، از عمق و وسعت آن [[آگاه]] نخواهد شد.
| |
| | |
| بنابراین میتوان عصر [[امامان معصوم]]{{عم}} را دو دوره دانست: یکی دوره تثبیت و دیگر دوره [[ترویج]]. [[امامت]] [[امام باقر]]{{ع}} در دوره دوم جای داشت و وقت آن بود که [[تعالیم دینی]] از حلقه شیعیانی معدود به عرصه گسترده [[جامعه اسلامی]] راه یابند و آموزههای [[شیعی]] در چارچوبی منطقی، آشکارا پدیدار گردند. گفتهاند که [[امام باقر]]{{ع}} در یک روز هزار مسئله بیان فرمود<ref>بحارالانوار، ۴۶/ ۲۵۹.</ref> و این نشان میدهد که در دوره [[ترویج]]، فرصتی گرانبها به دست آمده بود و [[امام]]{{ع}} به خوبی از آن سود برده است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 109.</ref>.
| |
| | |
| [[امام باقر]]{{ع}} برای بهره بردن از [[فرصت]] پیش آمده، دو شیوه برگزید:
| |
| #[[آموزش و پرورش]] [[شاگردان]] مستعد و تشکیل حوزه [[علمی]]؛ از معروفترین [[شاگردان]] برجسته او میتوان از [[ابان بن تَغلب]]، [[زُراره]]، [[کمیت اسدی]] و [[محمد بن مسلم]] نام برد<ref> [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۲؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 109.</ref>.
| |
| #آشنا ساختن عموم [[مردم]] با [[تعالیم]] [[راستین]] [[دینی]] از گذر [[سخنرانی]]، جلسههای [[علمی]] ـ [[دینی]]، مباحثه با اهل فِرَق و اعزام مبلغ به میان [[مردم]]<ref>پیشوایان ما، ۱۷۳ و ۱۷۴.</ref>.
| |
| | |
| [[حکومت اموی]] از عصر [[عبدالملک مروان]] به بعد به ظاهر، سیاستِ مماشات با "آل ابیطالب" را در پیش گرفت و این از مهمترین علل شدت یافتن فعالیتهای [[علمی]] ـ [[فرهنگی]] [[امام]] بود<ref>عوالم العلوم، ۱۸/ ۱۷۱.</ref>. افزون بر این، نحلههای کژاندیش [[فقهی]] و [[کلامی]] نیز در این روزگار [[ظهور]] و بروز یافته بودند و از این رو لازم بود برای مقابله با [[انحرافات فکری]] جدید، حرکت [[علمی]] نظاممندی راه افتد و مرکزیت و [[مرجعیت]] [[فکری]] [[جامعه]] را در دست گیرد. بر جای ماندن صدها [[روایت]] از [[امام باقر]]{{ع}} درباره مسائل [[فکری]] و [[دینی]] نشان میدهد که [[امام باقر]]{{ع}} برای از میان بردن بیراهههای [[فکری]] و [[دینی]] بسیار کوشیده است<ref>سیره چهارده معصوم، ۴۸۱.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 109.</ref>
| |
| | |
| محور دیگر دوران [[امامت]] حضرت، [[نظارت]] عمومی بر جریانهای کلّی [[جامعه]] و جلوگیری از ضربه وارد شدن به [[اسلام]] بود. نقطه و علامتگذاری حروف، [[آموزش]] کیفیّت، ضرب سکّه و... از موارد [[دفاع]] از [[جامعه اسلامی]] در مقابل خطرات خارجی است و در پایان برای [[ارشاد]] [[مردم]] بعد از [[شهادت]] [[وصیّت]] کرد، [[مالی]] از او [[وقف]] شود تا به مدّت ده سال در موسم [[حج]] و در [[منی]] برای حضرت اقامه عزا شود. زمان و مکان و [[فلسفه]] اقامه مجلس، از [[جدیت]] حضرت برای روشن شدن حقایق و [[هدایت]] توده [[مردم]] حکایت دارد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۳۹-۱۴۰.</ref>.
| |
| | |
| ===سفرهای امام===
| |
| علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارشهای [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگر باره ایشان در این سرزمینها خبر میدهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]]{{ع}} را به آن دیار گسیل میدارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرتافکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت میکند. سفرهای [[حضرت باقر]]{{ع}} به شام با رخدادهایی رنجآور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازههای [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنجهاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر دادهاند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref>
| |
| | |
| ==امامت و ولایت==
| |
| [[امامت]] [[امام باقر]]{{ع}} را میتوان به [[نص پیامبر]]{{صل}} و [[وصیت امام]] پیشین ثابت کرد. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در روایتی، نام [[مبارک]] او را به عنوان پنجمین [[خلیفه]] و [[وصی]] خویش آورده و فرمانبرداری او را بر [[مسلمانان]] [[واجب]] دانسته است<ref>ینابیع المودة، ۵۵۴.</ref>. [[نقل]] است که [[حضرت زین العابدین]]{{ع}} پیش از [[شهادت]]، [[فرزندان]] خویش را گرد آورد و [[حضرت باقر]]{{ع}} را [[وصی]] خود خواند و امر دیگر [[فرزندان]] را نیز به او سپرد<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۳۰.</ref>. علاوه بر این، [[برتری]] و کمال آن [[امام همام]]{{ع}} بر دیگران، دلیلی دیگر بر [[امامت]] اوست. شکی در این نیست که همه اهل آن روزگار، آن حضرت را [[اعلم]] و [[افضل]] میدانستهاند<ref>الصواعق المحرقة، ۲۰۱.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 108.</ref>
| |
| | |
| ==فضایل و مناقب==
| |
| [[امام باقر]]{{ع}} را آیینه تمام نمای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] پیشین دانستهاند. در روایتی که [[پیامبر]] برای [[جابر بن عبدالله انصاری]] نام یکایک [[امامان معصوم]]{{عم}} را باز میگوید، آمده است که چون [[پیامبر]] به [[امام باقر]]{{ع}} میرسد، به [[جابر]] [[فرمان]] میدهد [[سلام]] مرا بدو برسان<ref>حلیة الابرار، ج۳، ص۳۶۱.</ref>.
| |
| | |
| برخی از [[فضائل]] آن [[امام همام]] عبارت است از:
| |
| #'''[[علم]]:''' [[امام باقر]]{{ع}} سرآمد [[عالمان]] روزگار خویش بود. برخی [[دانشمندان]] بزرگ [[مسلمان]] گفتهاند که او چنان به رموز و [[اسرار]] [[علوم]] [[آگاه]] بود و [[احکام]] و حکمتها و لطایف [[علمی]] را به طالبان عطا میفرمود که کسی جز کوردلان یا [[گمراهان]] منکر آن نتواند بود<ref>الصواعق المحرقة، ۲۰۱.</ref>.
| |
| #'''[[حلم]]:''' فرو خوردن [[خشم]] و خویشتنداری هنگام [[غضب]]، از صفات آشکار [[امام باقر]]{{ع}} است.
| |
| #'''[[تسلیم]]:''' [[رضا]] و [[تسلیم]] در برابر خواست و [[اراده الهی]]، از دیگر ویژگیها و فضیلتهای [[امام باقر]]{{ع}} است. در روایتی همان [[امام همام]]{{ع}} میفرماید: "ما [اهل بیت] دست به [[دعا]] برمیداریم و [[حاجت]] خویش را از [[خدا]] میخواهیم؛ اما چون [[قضای الهی]] به گونهای دیگر رقم خورد، همان را میپسندیم"<ref>سنن النبی، ۳۷۲.</ref>.
| |
| #'''[[انفاق]]:''' [[دستگیری از فقیران]] و تهیدستان، یکی دیگر از [[فضیلتهای اخلاقی]] [[امام باقر]]{{ع}} است. [[امام]]{{ع}} از این نظر میان [[مردم]] شهرتی چشمگیر داشت و همه او را به [[احسان]] و [[کرم]] میشناختند هر چند [[دارایی]] فراوانی نداشت. [[امام صادق]]{{ع}} در این باره میفرماید: "[[دارایی]] پدرم در میان خاندانش، کمتر بود؛ ولی خرجش بیشتر. با این حال، او هر [[جمعه]] یک [[دینار]] [[صدقه]] میداد"<ref>وسائل الشیعة، ۷۱/ ۴۱۳.</ref>.
| |
| #'''هیبت:''' [[شخصیت امام]] [[باقر]]{{ع}} جلوۀ ویژهای در چشم دیگران داشت و دیگران تحت تاثیر شخصیت آن حضرت قرار میگرفتند.
| |
| | |
| از دیگر [[فضائل]] [[امام باقر]]{{ع}} است: [[عبادت]] و [[راز]] و نیاز، [[فروتنی]]، مهم شمردن امر [[آخرت]]، [[سخاوت]] و کار و کوشش<ref>اعیان الشیعه، ۱/ ۶۵۳- ۶۵۱.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} در کنار کار [[علمی]]، به کار در باغ و مزرعه خویش هم میپرداخت و [[زندگی]] خود و بستگان را تأمین میکرد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 108؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۲.</ref>.
| |
| | |
| ==[[جایگاه علمی امام]]==
| |
| جایگاه علمی امام [[باقر]]{{ع}} واضحتر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} او را باقر خواند. [[جابر بن عبدالله انصاری]] با همین [[وصف]]، [[سلام]] [[پیامبر]] را به آن حضرت رساند<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref>. به تصریح پیامبر، از [[امام باقر]]{{ع}} با همین نام در [[تورات]] یاد شده است<ref>کفایة الأثر، ص۵۴.</ref>. آنچنان که [[پیشوایان]] لغت [[عرب]] بیان کردهاند<ref>المفردات، ص۱۳۸.</ref>، امام باقر{{ع}} به جهت وسعتی که به علم بخشید و [[نهان]] [[علوم]] را شکافت، به [[باقرالعلوم]] به معنای شکافنده [[دانشها]] مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر<ref>الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref> و نیز از [[ابوخالد کابلی]] از [[امام سجاد]]{{ع}}<ref>کمالالدین، ج۱، ص۳۱۹.</ref> و از جابربن [[یزید]] الجعفی<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.</ref> گزارش شده است. بسیاری از [[عالمان]] [[عامه]] نیز وجه توصیف آن حضرت به [[باقر]] را، شکافندگی او در [[علم]] بیان کردهاند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این [[لقب]] بیان داشتهاند<ref>Kohlberg, Ibid..</ref>. از گفتوگوی ابرش کلبی با هشام بن [[عبدالملک]]، و [[منازعه]] [[زید بن علی]] با او چنین برمیآید که آن حضرت در [[زمان]] [[حیات]] خود به باقرالعلم مشهور بوده است<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. وسعت و [[شهرت]] [[دانش]] آن حضرت به قدری بود که صاحبان علم آن دوران، چون "حکم بن عتیبه"، مانند [[کودکان]] نوآموز به پیشگاه حضرت حاضر میشدند<ref>الاختصاص، ج۲، ص۱۶۰.</ref>. "قتاده بن دعامه" [[فقیه]]، نسبشناس و لغوی [[بصره]] که از نگاه ابنحنبل (م ۲۴۱ق) احفظ بصریون است<ref>الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.</ref>، پس از گفتوگوی [[علمی]] با [[امام]] به آن حضرت عرض کرد: “به [[خدا]] [[سوگند]] من محضر [[فقها]] و [[ابنعباس]] را [[درک]] کردهام، اما نزد هیچ یک از آنان اضطرابی را که اکنون قلبم دارد نداشتهام. امام به او فرمود: “آیا میدانی [همینک] کجا هستی؟ {{متن حدیث|أَنْتَ بَيْنَ يَدَيْ {{متن قرآن|بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref>}}<ref>الکافی، ج۶، ص۲۵۶.</ref>.
| |
| | |
| برتری علمی امام بر عالمان زمان خود، گاهی سبب [[خشم]] [[دشمنان]] او میشده است. [[مناظره]] "نافع" با آن حضرت در [[مناسک]] [[حج]] که منجر به [[کینه]] هشام بن عبدالملک نسبت به ایشان گردید، نمونهای از این موارد است<ref>الکافی، ج۸، ص۱۲۰.</ref>. سایر مناظرات شگفت آن حضرت با [[دانشمندان]] [[مذاهب]] مختلف و سران [[ملل]] گوناگون و احاطه او بر زبانهای غیرعربی چون [[سریانی]] و [[عبری]] نیز حکایتگر [[جایگاه]] والای علمی آن حضرت است<ref>دایرةالمعارف تشیع، ج۲، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۵.</ref>
| |
| | |
| ==معاجز و کرامات==
| |
| [[ابوبصیر]] میگوید: [[خدمت]] [[امام باقر]]{{ع}} رسیدم و عرض کردم: "شما [[وارث]] [[رسول خدا]]{{صل}} هستید؟ فرمود: آری! گفتم: [[رسول خدا]] [[وارث پیامبران]] بود و هر چه را که آنها میدانستند میدانست؟ فرمود: آری! گفتم: شما میتوانید مرده را زنده کنید و کور [[مادر]] زاد و [[مبتلا]] به پیسی را بهبود بخشید؟ فرمود: آری به [[اذن خدا]]! آنگاه به من فرمود: ای [[ابا محمد]]! نزدیک من بیا، پس نزدیکش رفتم، حضرت به چهرهام و چشمم دست کشید که فوراً [[بینا]] شدم و [[خورشید]] و [[آسمان]] و [[زمین]] و [[خانهها]] و هر چه را که در [[شهر]] بود دیدم"<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۷۴.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۰۴.</ref> | |
| | |
| ==[[امام باقر]]{{ع}} از نگاه [[عالمان]] عامّه==
| |
| قاطبه عالمان [[عامّه]] امام باقر{{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. مؤلفان کتب ششگانه ([[صحاح]] ستّه)، بیاستثنا از آن حضرت [[روایت]] کردهاند. [[جایگاه]] ارجمند آن [[امام]] در میان [[اندیشمندان]] [[سنّی]] چنان است که حتی عالمان متعصبِ آنان نیز از [[ستایش]] امام روی برنتافتهاند. برای نمونه "ابنحجر هیتمی" (م ۹۷۴ق) در [[وصف]] آن حضرت مینویسد: “او از گنجهای پنهان [[معارف]] و حقایق [[احکام]] به قدری آشکار ساخت که جز بر افراد [[بیبصیرت]] و دلهای [[ناپاک]] پوشیده نیست و از همین جهت او را شکافنده و جامع [[دانش]] و نشردهنده و برافرازنده [[علم]] نامیدهاند... برای وی، از [[استواری]] و [[ثبات]] در مراحل [[سلوک]] [[عرفانی]]، منزلتی است که وصفکنندگان از بیان آن عاجزند”<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۸۵.</ref>. با این حال به نظر میرسد برخی از اندیشمندان سنّی تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] از خود بروز دادهاند. [[ذهبی]] (م ۷۴۸ق) پس از آنکه امام باقر را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” میخواند مینویسد: “او یکی از کسانی است که میان علم و عمل و [[سیادت]] و [[شرف]] و [[وثاقت]] و [[وقار]] و [[بزرگواری]] جمع نمود و [[شایسته]] [[خلافت]] بود!” ذهبی همچنین مینویسد: “وی [= امام باقر] کثیر الحدیث نبود... و [[درجه]] او در [[تفسیر قرآن]]، به [[ابن کثیر]] و امثال او نمیرسد...” <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. این امر در حالی است که [[ابن سعد]] (م۲۳۰ق) قرنها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.</ref> ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، [[سخن امام]] مبنی بر {{متن حدیث|نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ}} را صحیح برشمرده و عالمان [[اهلبیت]] همچون امام باقر را “خیرالعلماء” میداند<ref>التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۶.</ref>
| |
| | |
| ==آثار و [[نگاشتههای امام]]==
| |
| افزون بر پنج نگاشته کوتاه از [[امام]] ـ که پاسخ آن حضرت به سؤالات [[فقهی]] [[شاگردان]] خود است<ref>الفقیه، ج۳، ص۳۳۱؛ رساله المتعه، ص۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۶۷؛ ج۵، ص۴۱۲؛ ج۹، ص۳۹۷.</ref> ـ دستکم ده نگاشته یا رساله دیگر از آن حضرت برجای مانده است. کتابی از آن حضرت که بخشی از آن را [[امام صادق]]{{ع}} گزارش نموده<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۲.</ref>، در کنار دو رساله به سعد الخیر ـ یکی در باب [[تقوا]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۲.</ref> و دیگری در [[معرفت امام]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۶.</ref> ـ دو متن [[دعا]] یکی برای [[ابوحمزه ثمالی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۸۷.</ref> و دیگری برای [[ابراهیم بن محمد]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۷۲.</ref>، رسالهای به خلفای [[بنیامیه]] در باب [[جهاد]]<ref>الکافی، ج۵. ص۳.</ref>، کتابی به سُدیر صیرفی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، نامهای به هشام بن [[عبدالملک]] که از آن حضرت درباره [[حکم]] سارق و زانی شخص متوفی پرسیده بود<ref>الکافی، ج۷، ص۳۵.</ref>، نگاشتهای برای عبدالعلی بن الحصین در باب [[مهدویت]]<ref>الغیبه، ص۱۷۸.</ref> و متن آزادسازی عبدالله بن مبارک که در [[محرم]] سال ۱۱۳ ه به خط و خاتم حضرت نگاشته شده<ref>المناقب، ج۴، ص۲۰۸.</ref> از جمله دستنوشتههای موجود آن حضرت است. علاوه بر این، سه نگاشته به "جابربن یزید جُعفی"<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص۱۹۳؛ بحارالانوار، ج۲، ص۷۰.</ref> ـ که هر سه ظاهراً از [[اسرار]] [[امام باقر]]{{ع}} بوده ـ رسالهای به [[اهل]] [[بصره]]<ref>الفهرست، ص۱۲۹.</ref> کتابی به [[سعد بن طریف]]<ref>الفهرست، ص۱۷۸.</ref> نامهای به [[عمر بن عبدالعزیز]] پس از [[شهادت امام سجاد]]{{ع}} نگاشتهای به [[احمد]] بن حمّاد المروزی <ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> و کتابی دیگر برای فرزند او ابوعلی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> در کنار دستنگاشتهای به شخصی نامعلوم جهت دسترسی به [[میراث]] مکتوم خود<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۵.</ref>، از جمله آثار مکتوب آن حضرت بوده که متأسفانه باقی نمانده است. لذا در مصادر امامی، پانزده نگاشته موجود و ده اثر غیرموجود به آن حضرت نسبت داده شده است. علاوه بر این، ابنندیم، فهرستنگار شهیر [[عامه]]، از دو کتاب به نام “الهدایه” و “التفسیر” در زمره آثار [[علمی]] آن [[امام]] خبر داده است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref>. ظاهراً بخشهایی از کتاب التفسیر آن حضرت ـ که منقول از [[ابوالجارود]] است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref> ـ در آثاری چون [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] راه یافته است. علاوه بر وصیتنامه محمد بن حنفیّه که حضرت آن را نسخهبرداری نمود، [[صحیفه سجادیه]] اثر [[ارزشمند]] برجای مانده از [[امام سجاد]]{{ع}} نیز به خط آن حضرت و املای پدر نگاشته شده است<ref>صحیفه، ص۱۶.</ref>.<ref>الصحیفة السجادیة، [[علی بن الحسین]] [[زینالعابدین]]{{ع}}؛... الأمالی، محمدبن [[بابویه]]، [[تهران]]، کتابچی، ۱۳۷۶ ش؛ عیون أخبار [[الرضا]]{{ع}}، محمدبن بابویه، تهران، [[جهان]]، ۱۳۷۸ ق، کمالالدین و تمامالنعمه، محمدبن بابویه، تهران، الإسلامیه، ۱۳۹۵ ق؛ [[علل الشرایع]]، محمدبن بابویه، [[قم]]، الداوری، ۱۳۸۵ ش؛ من لایحضره الفقیه، محمدبن بابویه، قم، انتشارات [[اسلامی]]، ۱۴۱۳ ق؛ شرح الاخبار فی [[فضائل]] الائمة الاطهار، نعمان ابن حیون، قم، [[جامعه]] مدرسین، ۱۴۰۹ ق، الطبقات الکبری، محمدبن سعد، بیروت، دارصادر، بیتا: المناقب، [[محمد بن شهرآشوب]]، قم، [[علامه]]، ۱۳۷۹ ق، عیون المعجزات، [[حسین بن عبدالوهاب]]، قم، الداوری، بیتا، عیون الاخبار، عبداللهبن قتیبه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ ق، البدایة و النهایة، اسماعیلبن کثیر، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۸ ق، التفسیر، اسماعیلبن کثیر، دار [[طیبه]]، ۱۴۲۰ ق؛ الفهرست، محمدبن ندیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۸ ق، المفردات الراغب الاصفهانی، طیعه النور، ۱۴۲۷ ق؛ دلائل الامامة، محمد الاملی، قم، [[بعثت]]، ۱۴۱۳ق؛ الفرق بین الفرق، [[ابن طاهر]] البغدادی، بیروت، دارالآفاق، ۱۹۷۷ م، [[المحاسن]] و المساوی، [[ابراهیم]] البیهقی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ ق، کفایه الأثر، [[علی]] الخزاز، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ [[سیر]] أعلام النبلاء، محمد الذهبی، الرساله، ط ۳، ۱۴۰۵ ق، [[الخرائج و الجرائح]]، [[سعید]] الراوندی، قم، [[الإمام المهدی]]، ۱۴۰۹ ق؛ الأعلام، خیرالدین الزرکلی، بیروت، دارالعلم ۱۹۸۰ م، [[دایرة المعارف]] [[تشیع]]، [[عباس]] زریاب خویی، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ [[بصائر الدرجات]]، محمد الصفار، قم، مرعشی نجفی ۱۴۰۴ ق؛ الأمالی، محمد الطوسی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق؛ [[تهذیب]] الاحکام، محمد الطوسی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ التفسیر، محمد العیاشی، [[تهران]]، العلمیة، ۱۳۸۰ ق؛ [[اختیار]] معرفه الرجال، [[محمد]] الکشی، [[مشهد]]، ۱۴۰۹ ق، [[الکافی]]، محمد الکلینی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ [[بحارالانوار]]، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۳ ق؛ [[اثبات]] الوصیة [[علی]] المسعودی، [[قم]]، انصاریان، ۱۳۸۴ ش؛ الاختصاص، محمد المفید، قم، [[کنگره]] [[شیخ مفید]]، ۱۴۱۳ ق؛ [[الارشاد]]، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ رسالة المتعة محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق، الفهرست، [[احمد]] النجاشی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ ش؛ [[الغیبة]]، محمد النعمانی، تهران، [[صدوق]]، ۱۳۹۷ ق؛ [[روضة الواعظین]]، فتّال النیسابوری، قم، [[رضی]]، ۱۳۷۵ ش؛ [[الصواعق المحرقه]]، أحمد الهیتمی، بیروت، الرساله، ۱۴۱۷ ق؛ التاریخ، احمد الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا؛
| |
| AD Muhammad B. Ali, Leiden - New York ۱۹۹۳- Kohlberg. Ethan encyclopaedia of Islam.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۶.</ref>
| |
| | |
| ==شهادت و محل دفن==
| |
| حکام [[اموی]]، سرانجام از فعالیتهای [[امام]]{{ع}} به [[بیم]] افتادند و [[هشام بن عبدالملک]]، دهمین [[حاکم]] [[اموی]] [[فرمان]] داد تا [[ابراهیم بن ولید]]، با [[زهری]] کشنده [[امام باقر]]{{ع}} را [[مسموم]] کند. [[امام]] در ماه ذیالحجه ۱۱۴ﻫ. در ۵۷ سالگی به [[شهادت]] رسید و پیکر پاکش در [[قبرستان بقیع]] [[مدینه]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۱۵؛ ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۲۲۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۰۲؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref>
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع}}
| |
| # [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
| |
| # [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']]
| |
| # [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|'''امامشناسی ۵''']]
| |
| # [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه''']] | | # [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه''']] |
| # [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
| |
| {{پایان منابع}}
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |