علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخ‌های دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = ))
خط ۲۱: خط ۲۱:
:::::: «[[آگاهی از غیب]] به صورت "[[علم ذاتی]]" و نه اكتسابی آن هم نامحدود نه محدود، [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|از آن خداست و هیچ موجودی با او در این صفت شریک نیست]]، نه تنها [[آگاهی]] از [[غیب]] به این معنا از آن خداست، حتی [[آگاهی]] از [[شهادت]] و غیر [[غیب]] نیز به صورت ذاتی و نامحدود از آن خداست، چنانکه در [[قرآن]] به‌طور مکرر می‌فرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ]]}}.<ref>«داننده پنهان و آشکار است».سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> بنابراین [[آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)|آیاتی که علم غیب را از آن خدا می‌داند]] و از غیر [[خدا]] سلب می‌کند، مقصود، [[علم غیب ذاتی]] نامحدود است مانند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات می‌شود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}} <ref>«بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند و درنمی‌یابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد»، سوره نمل، آیه ۶۵.</ref> و یا در [[آیه]] دیگر از زبان [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ]]}}<ref>« و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و (هیچ) بلا به من نمی‌رسید؛ من جز بیم‌دهنده و مژده‌آور برای گروهی که ایمان می‌آورند نیستم»، سوره اعراف، ۱۸۸.</ref> و چون [[پیامبر]]{{صل}} ذاتاً و از درون، [[آگاه]] از [[غیب]] نبوده و [[آگاهی]] او چنانکه معلوم است محدود بوده، لذا خویش را به شیوه مذکور در [[آیه]] توصیف می‌کند».<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1286 جدال احسن: نقد و بررسی شبهات وهابیان، ص ۹۸ و ۹۹]</ref>
:::::: «[[آگاهی از غیب]] به صورت "[[علم ذاتی]]" و نه اكتسابی آن هم نامحدود نه محدود، [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|از آن خداست و هیچ موجودی با او در این صفت شریک نیست]]، نه تنها [[آگاهی]] از [[غیب]] به این معنا از آن خداست، حتی [[آگاهی]] از [[شهادت]] و غیر [[غیب]] نیز به صورت ذاتی و نامحدود از آن خداست، چنانکه در [[قرآن]] به‌طور مکرر می‌فرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ]]}}.<ref>«داننده پنهان و آشکار است».سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> بنابراین [[آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)|آیاتی که علم غیب را از آن خدا می‌داند]] و از غیر [[خدا]] سلب می‌کند، مقصود، [[علم غیب ذاتی]] نامحدود است مانند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات می‌شود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}} <ref>«بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند و درنمی‌یابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد»، سوره نمل، آیه ۶۵.</ref> و یا در [[آیه]] دیگر از زبان [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ]]}}<ref>« و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و (هیچ) بلا به من نمی‌رسید؛ من جز بیم‌دهنده و مژده‌آور برای گروهی که ایمان می‌آورند نیستم»، سوره اعراف، ۱۸۸.</ref> و چون [[پیامبر]]{{صل}} ذاتاً و از درون، [[آگاه]] از [[غیب]] نبوده و [[آگاهی]] او چنانکه معلوم است محدود بوده، لذا خویش را به شیوه مذکور در [[آیه]] توصیف می‌کند».<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1286 جدال احسن: نقد و بررسی شبهات وهابیان، ص ۹۸ و ۹۹]</ref>


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله مصباح یزدی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله مصباح یزدی؛
[[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
| تصویر = 11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
[[آیت‌الله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
[[آیت‌الله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
:::::: «گاهى [[علم غیب]] به علمى گفته مى‌شود كه اكتسابى نيست، اين ويژه‌ خداست؛ [[بشر]] خود به خود به آنها دست نمى‌يابد. اگر هم كسى بخواهد به آنها نائل شود بايد تعليم الهى باشد ماوراءِ بُرْدِ ادراكات ما، غيب است».<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسان‌شناسی، ص۴۰۰.]</ref>.
:::::: «گاهى [[علم غیب]] به علمى گفته مى‌شود كه اكتسابى نيست، اين ويژه‌ خداست؛ [[بشر]] خود به خود به آنها دست نمى‌يابد. اگر هم كسى بخواهد به آنها نائل شود بايد تعليم الهى باشد ماوراءِ بُرْدِ ادراكات ما، غيب است».<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسان‌شناسی، ص۴۰۰.]</ref>.
خط ۳۰: خط ۳۱:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله تحریری؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله تحریری؛
[[پرونده:tahriri.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد باقر تحریری|تحریری]]]]
| تصویر = tahriri.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد باقر تحریری|تحریری]]]]
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد باقر تحریری]]''' در کتاب ''«[[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]»'' در این باره گفته است:  
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد باقر تحریری]]''' در کتاب ''«[[جلوه‌های لاهوتی (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی]]»'' در این باره گفته است:  
:::::: «'''[[علم ذاتی]]:''' [[علم حضوری]] [[خداوند]] است به خویش و به اشیا قبل از ایجاد آنان که در مرتبه ذات او عین آن است، یعنی موجودات قبل از ظهورشان از ذات نامتناهی [[حق تعالی]] بدون کثرت "عینی و ذهنی" و با بساطت مطلق، با او تحقق داشته که این تحقق عین ذات بسیط مطلق او و عین حضور ذاتش برای خویش می‌باشد. حال باید دید چگونه می‌توان به آن [[ذات مقدس]] نامحدود راه پیدا کرد؟ باید دقت کرد که فقط کسانی [[توانایی]] راه‌یابی به [[کمالات]] ذاتی [[حضرت حق]] را آن‌گونه که هست "یعنی متحد با ذات" دارند که از تمام تعلقات و تعینات وجودی رهایی یافته و نه تنها [[کمالات وجودی]] خویش و موجودات بلکه ذات و آنها را نیز ندیده و در ذات احدیّت فانی گردیده باشند و بالاتر از آن، اینکه به جنبه فنا و مظهریت خود از ذات [[الهی]] نیز توجهی نداشته و تنها در [[شهود]] ذات نامتناهی او مستغرق باشند به گونه‌ای که به این استغراق نیز توجهی نداشته باشند، لذا ایشان علاوه بر این استغراق آیینه تمامی [[کمالات]] او نیز هستند به گونه‌ای که توجه و مشاهده آنان و [[کلام]] و گفتار ایشان، کاملاً با [[حقیقت]] و واقعیت منطبق است. از [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده است که درباره خویش فرمود:کسی که مرا ببیند به تحقیق [[حق]] را دیده است<ref>{{عربی|" مَنْ رَآني فَقَدْ رَأیَ الْحَق"}}؛ بحارالانوار، ج۵۸، ص۲۳۵، روایت۱؛ صحیح بخاری، ج۸، ص۷۲؛ مسند احمد، ج۲، ص۲۴۷.</ref>. و آن [[حضرت]] درباره امیرالمؤمنین علی{{ع}} نیز فرموده است:[[علی]] دیوانه "از خود گذشته، فانی" در [[ذات خداوند]] است. <ref>{{عربی|"عَلِیٌّ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ"}}؛کشف‌ الیقین علامه حلّی، ص۲۱.</ref>.
:::::: «'''[[علم ذاتی]]:''' [[علم حضوری]] [[خداوند]] است به خویش و به اشیا قبل از ایجاد آنان که در مرتبه ذات او عین آن است، یعنی موجودات قبل از ظهورشان از ذات نامتناهی [[حق تعالی]] بدون کثرت "عینی و ذهنی" و با بساطت مطلق، با او تحقق داشته که این تحقق عین ذات بسیط مطلق او و عین حضور ذاتش برای خویش می‌باشد. حال باید دید چگونه می‌توان به آن [[ذات مقدس]] نامحدود راه پیدا کرد؟ باید دقت کرد که فقط کسانی [[توانایی]] راه‌یابی به [[کمالات]] ذاتی [[حضرت حق]] را آن‌گونه که هست "یعنی متحد با ذات" دارند که از تمام تعلقات و تعینات وجودی رهایی یافته و نه تنها [[کمالات وجودی]] خویش و موجودات بلکه ذات و آنها را نیز ندیده و در ذات احدیّت فانی گردیده باشند و بالاتر از آن، اینکه به جنبه فنا و مظهریت خود از ذات [[الهی]] نیز توجهی نداشته و تنها در [[شهود]] ذات نامتناهی او مستغرق باشند به گونه‌ای که به این استغراق نیز توجهی نداشته باشند، لذا ایشان علاوه بر این استغراق آیینه تمامی [[کمالات]] او نیز هستند به گونه‌ای که توجه و مشاهده آنان و [[کلام]] و گفتار ایشان، کاملاً با [[حقیقت]] و واقعیت منطبق است. از [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده است که درباره خویش فرمود:کسی که مرا ببیند به تحقیق [[حق]] را دیده است<ref>{{عربی|" مَنْ رَآني فَقَدْ رَأیَ الْحَق"}}؛ بحارالانوار، ج۵۸، ص۲۳۵، روایت۱؛ صحیح بخاری، ج۸، ص۷۲؛ مسند احمد، ج۲، ص۲۴۷.</ref>. و آن [[حضرت]] درباره امیرالمؤمنین علی{{ع}} نیز فرموده است:[[علی]] دیوانه "از خود گذشته، فانی" در [[ذات خداوند]] است. <ref>{{عربی|"عَلِیٌّ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ"}}؛کشف‌ الیقین علامه حلّی، ص۲۱.</ref>.
خط ۳۸: خط ۳۹:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]]
| تصویر = 11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]]
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان|غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی|غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان|غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی|غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
:::::: «این نوع [[علم]] چنانکه از نامش پیداست از راه تحصیل و اکتساب به دست نیامده است و هم از این روست که چنین علمی [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|فقط در مورد خداوند مطرح است و مختص به اوست]]، چرا که [[علم]] او عین ذات است و ذات هم [[واجب]] و غیر معلول می‌باشد»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج٢، ص٢٧.</ref>.
:::::: «این نوع [[علم]] چنانکه از نامش پیداست از راه تحصیل و اکتساب به دست نیامده است و هم از این روست که چنین علمی [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|فقط در مورد خداوند مطرح است و مختص به اوست]]، چرا که [[علم]] او عین ذات است و ذات هم [[واجب]] و غیر معلول می‌باشد»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج٢، ص٢٧.</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۶:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
[[پرونده:11720.JPG|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]]]
| تصویر = 11720.JPG|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]]]
[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در کتاب ''«[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]»'' و مقاله ''«[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]»'' در پاسخ به این پرسش آورده است:
[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در کتاب ''«[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]»'' و مقاله ''«[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]»'' در پاسخ به این پرسش آورده است:
:::::*«منظور از ذاتی بودن [[علوم]] برگزیدگان [[خداوند]] در برابر [[الهی]] دانستن آنها، این تصور است که آنان دانش‌های خود را نه از عطای [[الهی]]، که در ذات خود دارند؛ به عبارت دیگر، این [[علوم]] هیچ ارتباطی با [[خداوند]] ندارند و آنان در کسب این [[علوم]] مستقل‌اند. کسی که اندک آشنایی با [[معارف قرآن]] دارد، در این امر [[تردید]] نمی‌کند که اساسی‌ترین رکن [[اعتقادی]] در [[اسلام]]، [[توحید]] است و بنا بر آن، همه توان‌ها، [[کمالات]] و آنچه در [[جهان]] [[ظهور]] یافته، وابسته به [[خداوند متعال]] است. بنابراین تنها می‌توان [[کمالات]] [[خداوند]] را به این معنا ذاتی دانست؛ اما [[علوم]] و کمالاتی که در [[پیامبران]] و [[امامان]] و دیگر مخلوقات دیده می‌شود، از [[خداوند متعال]]، و مشروط به [[اذن]] و [[اراده]] اوست: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً}}. همه مخلوقات، [[بندگان]] [[خداوند]] متعال‌اند و توان انجام کاری را جز به [[اراده]] او ندارند: {{متن قرآن|وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمين‏}}. در برخی [[آیات قرآن]] به‌صراحت بر [[وابستگی]] علمی برگزیدگان [[خداوند]] تأکید شده است:
:::::*«منظور از ذاتی بودن [[علوم]] برگزیدگان [[خداوند]] در برابر [[الهی]] دانستن آنها، این تصور است که آنان دانش‌های خود را نه از عطای [[الهی]]، که در ذات خود دارند؛ به عبارت دیگر، این [[علوم]] هیچ ارتباطی با [[خداوند]] ندارند و آنان در کسب این [[علوم]] مستقل‌اند. کسی که اندک آشنایی با [[معارف قرآن]] دارد، در این امر [[تردید]] نمی‌کند که اساسی‌ترین رکن [[اعتقادی]] در [[اسلام]]، [[توحید]] است و بنا بر آن، همه توان‌ها، [[کمالات]] و آنچه در [[جهان]] [[ظهور]] یافته، وابسته به [[خداوند متعال]] است. بنابراین تنها می‌توان [[کمالات]] [[خداوند]] را به این معنا ذاتی دانست؛ اما [[علوم]] و کمالاتی که در [[پیامبران]] و [[امامان]] و دیگر مخلوقات دیده می‌شود، از [[خداوند متعال]]، و مشروط به [[اذن]] و [[اراده]] اوست: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً}}. همه مخلوقات، [[بندگان]] [[خداوند]] متعال‌اند و توان انجام کاری را جز به [[اراده]] او ندارند: {{متن قرآن|وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمين‏}}. در برخی [[آیات قرآن]] به‌صراحت بر [[وابستگی]] علمی برگزیدگان [[خداوند]] تأکید شده است:
خط ۵۶: خط ۵۷:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین شریعتی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین شریعتی؛
[[پرونده:550043654.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[غلام محمد شریعتی]]]]
| تصویر = 550043654.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[غلام محمد شریعتی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[غلام محمد شریعتی|شریعتی]]''' در مقاله ''«[[علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (مقاله)|علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی]]»'' در این‌باره گفته‌است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[غلام محمد شریعتی|شریعتی]]''' در مقاله ''«[[علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (مقاله)|علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی]]»'' در این‌باره گفته‌است:
:::::: «علم‌ به [[غیب]] ذاتی یا استقلالی، علمی است که از درون عالِم می‌جوشد‌ و وابسته‌ به دیگری نیست. این علم‌، ویژه خدای‌ سبحان است. (...) [[آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)|دسته اول آیات‌ به‌ چنین علمی اشاره دارد]] و ادعای آن برای غیر [[خدا]]، موجب [[کفر]] و [[شرک]] است <ref>[[علامه طباطبایی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص ۵۳</ref>».<ref>[[علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (مقاله)|علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|دوفصلنامه قرآن‌شناخت]]، شماره ۱۵، ص ۲۹.</ref>
:::::: «علم‌ به [[غیب]] ذاتی یا استقلالی، علمی است که از درون عالِم می‌جوشد‌ و وابسته‌ به دیگری نیست. این علم‌، ویژه خدای‌ سبحان است. (...) [[آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)|دسته اول آیات‌ به‌ چنین علمی اشاره دارد]] و ادعای آن برای غیر [[خدا]]، موجب [[کفر]] و [[شرک]] است <ref>[[علامه طباطبایی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص ۵۳</ref>».<ref>[[علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (مقاله)|علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی]]، [[قرآن‌شناخت (نشریه)|دوفصلنامه قرآن‌شناخت]]، شماره ۱۵، ص ۲۹.</ref>
خط ۶۳: خط ۶۴:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین  جزیری احسائی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین  جزیری احسائی؛
[[پرونده:0f6.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی]]]]
| تصویر = 0f6.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی]]''' در کتاب ''«[[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی]]''' در کتاب ''«[[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::[[علم غیب ذاتی]] به معنای معلوم بالذات. منظور از این معنی، [[علم]] به شیء است، بدون [[تعلیم]] و تحصیل [[علم]]. به این معنی که عالم به آن شیء بدون [[تعلیم]]، [[علم]] به آن پیدا کرده است. در برخی از [[روایات]] [[علم غیب]] به این معنی آمده است. مثلا: در [[نهج البلاغه]] آمده است: برخی از [[یاران]] [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} به ایشان عرض کردند: [[علم غیب]] به شما داده شده است! [[حضرت]] خندیدند و به آن شخص که از [[قبیله کلب]] بود، فرمودند ای برادر ما از [[قبیله کلب]]، این [[علم غیب]] نیست بلکه این یادگیری از فردی است که [[علم غیب]] دارد<ref>{{عربی|«فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ لَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ الْغَيْبِ! فَضَحِكَ{{ع}} وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ كَانَ كَلْبِيّاً يَا أَخَا كَلْبٍ لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ»}}؛ نهج البلاغه با شرح محمد عبده، ج٢، ص١١، خطبه١٢٨</ref>.  ظاهراً [[امام]] درصدد بیان این مطلب بودند که [[علم غیب]] به این معنی مخصوص خداست. در [[موثقه عمار ساباطی]] آمده است: از [[امام صادق]]{{ع}} در خصوص اینکه آیا [[امام]] به [[علم غیب]] [[آگاه]] است پرسش نمودم؛ ایشان فرمودند خیر، ولی اگر بخواهد نسبت به چیزی [[علم]] پیدا کند [[خداوند متعال]] او را [[آگاه]] می‌سازد <ref>{{عربی|« سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنِ الْإِمَامِ يَعْلَمُ الْغَيْبَ فَقَالَ لَا وَ لَكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ».}}؛ اصول کافی، ج١، ص۲۵۷ و بصائر الدرجات ص ۳۳۵.</ref>  
::::::[[علم غیب ذاتی]] به معنای معلوم بالذات. منظور از این معنی، [[علم]] به شیء است، بدون [[تعلیم]] و تحصیل [[علم]]. به این معنی که عالم به آن شیء بدون [[تعلیم]]، [[علم]] به آن پیدا کرده است. در برخی از [[روایات]] [[علم غیب]] به این معنی آمده است. مثلا: در [[نهج البلاغه]] آمده است: برخی از [[یاران]] [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} به ایشان عرض کردند: [[علم غیب]] به شما داده شده است! [[حضرت]] خندیدند و به آن شخص که از [[قبیله کلب]] بود، فرمودند ای برادر ما از [[قبیله کلب]]، این [[علم غیب]] نیست بلکه این یادگیری از فردی است که [[علم غیب]] دارد<ref>{{عربی|«فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ لَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ الْغَيْبِ! فَضَحِكَ{{ع}} وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ كَانَ كَلْبِيّاً يَا أَخَا كَلْبٍ لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ»}}؛ نهج البلاغه با شرح محمد عبده، ج٢، ص١١، خطبه١٢٨</ref>.  ظاهراً [[امام]] درصدد بیان این مطلب بودند که [[علم غیب]] به این معنی مخصوص خداست. در [[موثقه عمار ساباطی]] آمده است: از [[امام صادق]]{{ع}} در خصوص اینکه آیا [[امام]] به [[علم غیب]] [[آگاه]] است پرسش نمودم؛ ایشان فرمودند خیر، ولی اگر بخواهد نسبت به چیزی [[علم]] پیدا کند [[خداوند متعال]] او را [[آگاه]] می‌سازد <ref>{{عربی|« سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنِ الْإِمَامِ يَعْلَمُ الْغَيْبَ فَقَالَ لَا وَ لَكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ».}}؛ اصول کافی، ج١، ص۲۵۷ و بصائر الدرجات ص ۳۳۵.</ref>  
خط ۷۰: خط ۷۱:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
[[پرونده:11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی]]]]
| تصویر = 11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)|تفسیر قرآن مهر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)|تفسیر قرآن مهر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
:::::: «[[قرآن کریم]] در [[آیات]] بیست و ششم تا بیست و هشتم سوره [[جن]] به [[پیامبران]] دارای [[علم غیب]] و محافظت دقیق از آنان (در انجام [[مأموریت]]) اشاره می‌کند و می‌فرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا* لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا]]}}<ref>«(او) دانای نهان است و هیچ کس را بر (اسرار) نهانش مسلّط نمی‌سازد،* جز کسی از فرستاده [ها] که (خدا از او) خشنود باشد؛ پس در حقیقت، او از پیش رویش و از پشت سرش (محافظانی) کمین کرده وارد می‌سازد،* تا معلوم دارد که یقیناً، رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد و همه چیز را از نظر عدد شماره کرده است؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref>
:::::: «[[قرآن کریم]] در [[آیات]] بیست و ششم تا بیست و هشتم سوره [[جن]] به [[پیامبران]] دارای [[علم غیب]] و محافظت دقیق از آنان (در انجام [[مأموریت]]) اشاره می‌کند و می‌فرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا* لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا]]}}<ref>«(او) دانای نهان است و هیچ کس را بر (اسرار) نهانش مسلّط نمی‌سازد،* جز کسی از فرستاده [ها] که (خدا از او) خشنود باشد؛ پس در حقیقت، او از پیش رویش و از پشت سرش (محافظانی) کمین کرده وارد می‌سازد،* تا معلوم دارد که یقیناً، رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد و همه چیز را از نظر عدد شماره کرده است؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref>
خط ۷۸: خط ۷۹:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛
[[پرونده:765454.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلطانی|سلطانی]]]]
| تصویر = 765454.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلطانی|سلطانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:
:::::: «نکته‌ای که در بحث [[علم امام]]{{ع}} باید به آن توجه داشت، تفکیک بین [[علم ذاتی]] ازلی و ابدی و [[علم غیر ذاتی]] است. [[قرآن مجید]] در بیان [[علم]] و نسبت آن به [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}}، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه [[قرآن]]، نشان‌دهنده تفکیک بین [[علم ذاتی]] و غیرذاتی است. [[آیات]] نافی [[علم]] از [[پیامبر]]{{صل}} نفی [[علم ذاتی]] می‌کند، نه غیر ذاتی<ref>[[علی نمازی شاهرودی]]، [http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=14&chkhashk=EFF9D86168&Itemid=&lang=fa علم غیب]، ص ۱۴ - ۱۵.</ref> به این بیان در صورت وجود [[مصلحت]]، [[خداوند]] همه [[علوم]] غیر ذاتی را در [[اختیار]] [[پیامبر]]{{صل}} قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین [[آیات قرآن]] نیست<ref>رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.</ref>. بیان فوق به واسطه [[روایات]] نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است: {{عربی|«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ‏ عِلْمٌ‏ مَكْنُونٌ‏ مَخْزُونٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُه‏‏‏»}}<ref> خداوند دوگونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر نداردو بداء هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائر الدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹].</ref>.
:::::: «نکته‌ای که در بحث [[علم امام]]{{ع}} باید به آن توجه داشت، تفکیک بین [[علم ذاتی]] ازلی و ابدی و [[علم غیر ذاتی]] است. [[قرآن مجید]] در بیان [[علم]] و نسبت آن به [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}}، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه [[قرآن]]، نشان‌دهنده تفکیک بین [[علم ذاتی]] و غیرذاتی است. [[آیات]] نافی [[علم]] از [[پیامبر]]{{صل}} نفی [[علم ذاتی]] می‌کند، نه غیر ذاتی<ref>[[علی نمازی شاهرودی]]، [http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=14&chkhashk=EFF9D86168&Itemid=&lang=fa علم غیب]، ص ۱۴ - ۱۵.</ref> به این بیان در صورت وجود [[مصلحت]]، [[خداوند]] همه [[علوم]] غیر ذاتی را در [[اختیار]] [[پیامبر]]{{صل}} قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین [[آیات قرآن]] نیست<ref>رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.</ref>. بیان فوق به واسطه [[روایات]] نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است: {{عربی|«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ‏ عِلْمٌ‏ مَكْنُونٌ‏ مَخْزُونٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُه‏‏‏»}}<ref> خداوند دوگونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر نداردو بداء هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائر الدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
[[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر]]]]
| تصویر = 11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
:::::: «این نوع [[علم]] از آن [[خدا]] و ذاتی اوست و احدی غیر [[خدا]] از آن برخوردار نیست چنین علمی ازلی و ابدی و نامتناهی است»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۴.</ref>.
:::::: «این نوع [[علم]] از آن [[خدا]] و ذاتی اوست و احدی غیر [[خدا]] از آن برخوردار نیست چنین علمی ازلی و ابدی و نامتناهی است»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. آقاى دكتر يوسفيان (هیئت علمی مؤسسه امام خمينى)؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. آقاى دكتر يوسفيان (هیئت علمی مؤسسه امام خمينى)؛
[[پرونده:11387.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسن یوسفیان|یوسفیان]]]]
| تصویر = 11387.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسن یوسفیان|یوسفیان]]]]
آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
:::::: «نزد [[امام علی]]{{ع}} آن که در ذات خود [[آگاه]] از نهان‌هاست و این [[دانش]] را از دیگری فرا نگرفته است، کسی جز [[خدای تعالی]] نیست.{{عربی|" الْعَالِمِ بِلَا اكْتِسَابٍ وَ لَا ازْدِيَادٍ وَ لَا عِلْمٍ مُسْتَفَاد"}}<ref>دانا است بی اندوختن و افزودن دانش و نه دانشی فرا گرفته به کوشش؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۳، ص ۲۴۵</ref>؛ از این رو، [[آدمیان]] هر چند دیوارهای زمان و مکان را به [[اذن الهی]] فرو ریزند و به رازگشایی از گذشته و پیش گویی [[آینده]] بپردازند، سزاوار آن نیست که به گونه مطلق، دانای نهان‌ها به شمار آیند<ref>ر.ک: مصنفات الشیخ المفید (اوائل المقالات)، ج ۴، ص ۶۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۰۳، و ج ۵، صص ۳۱۳-۳۱۴</ref> بر این اساس، [[امام]]{{ع}} در پاسخ به کسی که از [[اخبار غیبی]] آن [[حضرت]] به شگفت آمده بود و گویا [[علم غیب]]، تصویری جز [[دانش]] ذاتی و غیر اکتسابی نداشت، <ref>از برخی نقل‌های تاریخی چنین بر می‌آید که این برداشت در آن زمان رواج داشته است. برای نمونه، ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۰۳؛ ری شهری، محمد، موسوعه الامام علی بن ابی طالب{{ع}}، ج ۷، ص ۲۰۶</ref> فرمود: این [[علم غیب]] نیست؛ علمی است که از ارنده [[علم]] آموخته شده است<ref>{{عربی|" لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْم‏"}}؛ نهج البلاغه، خطبه، ۱۲۸، ص ۱۲۷</ref> گستره [[علم]] [[خداوند]] همه چیز را در بر می‌گیرد؛ به گونه‌ای که شمار قطره‌های [[باران]] [[ستارگان]] [[آسمان]] را می‌داند<ref>نهج البلاغه، خطبه: ۱۷۸، ص ۱۸۶</ref> از این رو، جای شگفتی نیست اگر شمار موهای سر انسانی را به [[بنده]] برگزیده‌اش بیاموزد.<ref>ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۰، ص ۱۴</ref>. [[ابوذر غفاری]] همراه با [[امام علی]]{{ع}} از جایی می‌گذشت که با انبوهی از مورچگان رو به رو گشت. [[ابوذر]] از روی شگفتی گفت: "چه بزرگ است خدایی که شمار اینها را می‌داند!" [[امام]]{{ع}} فرمود: "به جای این سخن بگو: چه بزرگ است آفریدگارشان! زیرا [[سوگند]] به خدایی که تو را پدید آورد، من نیز به [[اذن خداوند]] شمار این مورچگان را می‌دانم و نر و ماده شان را از هم باز می‌شناسم"<ref>شرف الدین استرآبادی، علی، تأویل الآیات الظاهره، ج ۲، ص ۴۹۰</ref>. همچنین اگر [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}از درون [[آدمیان]] خبر می‌دهد و [[دوست]] را از [[دشمن]] می‌شناسد،<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۴۳۸؛ فیض کاشانی،ملا محسن الوافی، ج 3۳، ص ۵۴۲ و حر عاملی، محمد، اثبات الهداه، ج ۲، صص ۴۹۵، ۴۶۰ و ۴۵۷</ref> خود، بر این [[حقیقت]] پای می‌فشاد که آن را از [[خزانه]] [[علم خداوندی]] به دست آورده است؛ خدایی که "بر هر چه پوشیده است، [[دانا]] است، و هر [[راز]] نزد او هویدا است." <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲ص، ص ۱۳۰</ref>»<ref>[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۴۲.</ref>.
:::::: «نزد [[امام علی]]{{ع}} آن که در ذات خود [[آگاه]] از نهان‌هاست و این [[دانش]] را از دیگری فرا نگرفته است، کسی جز [[خدای تعالی]] نیست.{{عربی|" الْعَالِمِ بِلَا اكْتِسَابٍ وَ لَا ازْدِيَادٍ وَ لَا عِلْمٍ مُسْتَفَاد"}}<ref>دانا است بی اندوختن و افزودن دانش و نه دانشی فرا گرفته به کوشش؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۳، ص ۲۴۵</ref>؛ از این رو، [[آدمیان]] هر چند دیوارهای زمان و مکان را به [[اذن الهی]] فرو ریزند و به رازگشایی از گذشته و پیش گویی [[آینده]] بپردازند، سزاوار آن نیست که به گونه مطلق، دانای نهان‌ها به شمار آیند<ref>ر.ک: مصنفات الشیخ المفید (اوائل المقالات)، ج ۴، ص ۶۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۰۳، و ج ۵، صص ۳۱۳-۳۱۴</ref> بر این اساس، [[امام]]{{ع}} در پاسخ به کسی که از [[اخبار غیبی]] آن [[حضرت]] به شگفت آمده بود و گویا [[علم غیب]]، تصویری جز [[دانش]] ذاتی و غیر اکتسابی نداشت، <ref>از برخی نقل‌های تاریخی چنین بر می‌آید که این برداشت در آن زمان رواج داشته است. برای نمونه، ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۰۳؛ ری شهری، محمد، موسوعه الامام علی بن ابی طالب{{ع}}، ج ۷، ص ۲۰۶</ref> فرمود: این [[علم غیب]] نیست؛ علمی است که از ارنده [[علم]] آموخته شده است<ref>{{عربی|" لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْم‏"}}؛ نهج البلاغه، خطبه، ۱۲۸، ص ۱۲۷</ref> گستره [[علم]] [[خداوند]] همه چیز را در بر می‌گیرد؛ به گونه‌ای که شمار قطره‌های [[باران]] [[ستارگان]] [[آسمان]] را می‌داند<ref>نهج البلاغه، خطبه: ۱۷۸، ص ۱۸۶</ref> از این رو، جای شگفتی نیست اگر شمار موهای سر انسانی را به [[بنده]] برگزیده‌اش بیاموزد.<ref>ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۰، ص ۱۴</ref>. [[ابوذر غفاری]] همراه با [[امام علی]]{{ع}} از جایی می‌گذشت که با انبوهی از مورچگان رو به رو گشت. [[ابوذر]] از روی شگفتی گفت: "چه بزرگ است خدایی که شمار اینها را می‌داند!" [[امام]]{{ع}} فرمود: "به جای این سخن بگو: چه بزرگ است آفریدگارشان! زیرا [[سوگند]] به خدایی که تو را پدید آورد، من نیز به [[اذن خداوند]] شمار این مورچگان را می‌دانم و نر و ماده شان را از هم باز می‌شناسم"<ref>شرف الدین استرآبادی، علی، تأویل الآیات الظاهره، ج ۲، ص ۴۹۰</ref>. همچنین اگر [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}از درون [[آدمیان]] خبر می‌دهد و [[دوست]] را از [[دشمن]] می‌شناسد،<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۴۳۸؛ فیض کاشانی،ملا محسن الوافی، ج 3۳، ص ۵۴۲ و حر عاملی، محمد، اثبات الهداه، ج ۲، صص ۴۹۵، ۴۶۰ و ۴۵۷</ref> خود، بر این [[حقیقت]] پای می‌فشاد که آن را از [[خزانه]] [[علم خداوندی]] به دست آورده است؛ خدایی که "بر هر چه پوشیده است، [[دانا]] است، و هر [[راز]] نزد او هویدا است." <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲ص، ص ۱۳۰</ref>»<ref>[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۴۲.</ref>.
خط ۹۷: خط ۹۸:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها.}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها.
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
| تصویر = 9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
پژوهشگران  ''«[http://www.anvartaha.ir/fa/Content مرکز پاسخگویی به سؤالات [[دینی]] [[انوار]] طاها]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
پژوهشگران  ''«[http://www.anvartaha.ir/fa/Content مرکز پاسخگویی به سؤالات [[دینی]] [[انوار]] طاها]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
:::::: «[[علم غیب ذاتی]] و مستقل که مخصوص خداست و احدی جز او از آن خبر ندارد. این نوع [[علم غیب]] در چند [[آیه]] ذکر شده است: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}}<ref>بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم؛ سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> و {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|...فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ...]]}}<ref>«...بگو که غیب، تنها از آن خداوند است..».؛ سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>»<ref>[http://www.anvartaha.ir/fa/Content/42/%D8%B7%D8%A8%D9%82%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D8%AA%20%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D9%86%D9%8A%D8%B2%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%20%D8%A8%D9%87%20%D8%BA%D9%8A%D8%A8%20%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]</ref>.
:::::: «[[علم غیب ذاتی]] و مستقل که مخصوص خداست و احدی جز او از آن خبر ندارد. این نوع [[علم غیب]] در چند [[آیه]] ذکر شده است: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}}<ref>بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم؛ سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> و {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|...فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ...]]}}<ref>«...بگو که غیب، تنها از آن خداوند است..».؛ سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>»<ref>[http://www.anvartaha.ir/fa/Content/42/%D8%B7%D8%A8%D9%82%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D8%AA%20%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D9%86%D9%8A%D8%B2%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%20%D8%A8%D9%87%20%D8%BA%D9%8A%D8%A8%20%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش