حفصه بنت عمر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۸: خط ۸:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[حفصه]] از [[طایفه]] [[بنی‌عدی بن کعب]] از [[قریش]] و مادرش [[زینب]]، [[خواهر]] [[عثمان‌ بن مظعون]] بود.<ref> انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۴؛ اسدالغابه، ج ۶، ص ۶۵.</ref> حفصه ۵ سال [[پیش از بعثت]] [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد،<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۸۱.</ref> از این رو هنگام [[اسلام آوردن]] پدرش در سال ۶ [[بعثت]] یا پس از آن <ref> بنگرید: الطبقات، ج ۳، ص ۲۷۰؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۲۹۳؛ مروج‌الذهب، ج ۲، ص ۳۲۱.</ref> ۱۱ ساله یا بیشتر بوده است. در [[منابع تاریخی]] به [[زمان]] [[مسلمان]] شدن حفصه اشاره نشده است.
[[حفصه]] از [[طایفه]] [[بنی‌عدی بن کعب]] از [[قریش]] و مادرش [[زینب]]، [[خواهر]] [[عثمان‌ بن مظعون]] بود.<ref> انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۴؛ اسدالغابه، ج ۶، ص ۶۵.</ref> حفصه ۵ سال [[پیش از بعثت]] [[رسول خدا]] {{صل}} در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد،<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۸۱.</ref> از این رو هنگام [[اسلام آوردن]] پدرش در سال ۶ [[بعثت]] یا پس از آن <ref> بنگرید: الطبقات، ج ۳، ص ۲۷۰؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۲۹۳؛ مروج‌الذهب، ج ۲، ص ۳۲۱.</ref> ۱۱ ساله یا بیشتر بوده است. در [[منابع تاریخی]] به [[زمان]] [[مسلمان]] شدن حفصه اشاره نشده است.


[[ازدواج]] حفصه با [[خُنَیس بن حُذافه سَهْمی]] از [[پیشگامان]] مسلمان باید پس از اسلام آوردن [[عمر]] بوده باشد، زیرا عمر پیش از مسلمان شدن به [[تندی]] با بستگان مسلمان خود [[رفتار]] می‌کرد و نمی‌توانست دخترش را به مردی مسلمان دهد، مگر آنکه [[مسلمانی]] خنیس بر او پنهان مانده باشد. حکایت [[هجرت]] حفصه همراه شوهرش به [[حبشه]] <ref> المحبر، ص ۸۳.</ref> چندان معتبر نیست، زیرا نام خنیس در فهرست [[موسی‌ بن عقبه]] از [[مهاجران]] حبشه درج نشده؛<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۴۶.</ref> همچنین [[هجرت به حبشه]] پیش از اسلام آوردن عمر در سال ششم بوده است <ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۴.</ref> و چه بسا در این زمان حفصه هنوز به همسری خنیس بن [[حذافه]] درنیامده بود، تا بتواند وی را [[همراهی]] کند.
[[ازدواج]] حفصه با [[خُنَیس بن حُذافه سَهْمی]] از [[پیشگامان]] مسلمان باید پس از اسلام آوردن [[عمر]] بوده باشد، زیرا عمر پیش از مسلمان شدن به [[تندی]] با بستگان مسلمان خود [[رفتار]] می‌کرد و نمی‌توانست دخترش را به مردی مسلمان دهد، مگر آنکه [[مسلمانی]] خنیس بر او پنهان مانده باشد. حکایت [[هجرت]] حفصه همراه شوهرش به [[حبشه]] <ref> المحبر، ص ۸۳.</ref> چندان معتبر نیست، زیرا نام خنیس در فهرست [[موسی‌ بن عقبه]] از [[مهاجران]] حبشه درج نشده؛<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۴۶.</ref> همچنین [[هجرت به حبشه]] پیش از اسلام آوردن عمر در سال ششم بوده است <ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۴.</ref> و چه بسا در این زمان حفصه هنوز به همسری خنیس بن [[حذافه]] درنیامده بود، تا بتواند وی را [[همراهی]] کند.


حفصه در ۱۸ سالگی همراه شوهرش به [[مدینه]] هجرت کرد <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۸۱.</ref> و کنار [[پدر]] و دیگر نزدیکانشان در [[قبا]] در [[خانه]] [[رفاعة بن عبدالمنذر]] اسکان یافت.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴۷۶ - ۴۷۷؛ الدرر، ص۷۱.</ref> خنیس بر اثر جراحتی در [[جنگ بدر]] در [[سال سوم هجری]] از دنیا رفت و در [[بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد. حفصه از او [[فرزندی]] نداشت.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۹۳؛ الاستیعاب، ج۲، ص ۴۵۲.</ref> پس از درگذشت خنیس، عمر به [[عثمان]] و [[ابوبکر]] پیشنهاد کرد با حفصه ازدواج کنند؛ ولی آنها نپذیرفتند. [[عمر]] به [[گلایه]] از این امر نزد [[پیامبر]]{{صل}} رفت؛ آن‌گاه [[حضرت]] با [[حفصه]] [[ازدواج]] کرد.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۷؛ دلائل‌النبوه، ج ۳، ص ۱۵۸ - ۱۵۹.</ref> [[ازدواج]] [[رسول خدا]]{{صل}} با حفصه در سال ۳ هجری و دو ماه پیش از [[جنگ احد]] روی داد <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۸۳؛ امتاع الاسماع، ج ۶، ص ۴۶.</ref> و در این هنگام، حفصه نزدیک ۲۰ ساله بود و چهارمین یا پنجمین [[همسر]] [[رسول اکرم]]{{صل}} به شمار می‌رفت.<ref> الخصال، ص ۴۱۹؛ سبل الهدی، ج ۱۱، ص ۱۴۵.</ref> [[عایشه]] در سال یکم [[هجرت]] که با پیامبر{{صل}} ازدواج کرد، ۹ سال داشت و در سال سوم که جنگ احد رخ داد ۱۲ ساله بود.<ref> الطبقات، ج ۸، ص ۵۸.</ref> از این پس، میان حفصه و عایشه که تقریبا ۸ سال از او کوچک‌تر بود، پیوند آشکاری پدید آمد که بی‌ارتباط با [[همراهی]] [[پدران]] آنها با یکدیگر در دوره پیامبر{{صل}} نیست.
حفصه در ۱۸ سالگی همراه شوهرش به [[مدینه]] هجرت کرد <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۸۱.</ref> و کنار [[پدر]] و دیگر نزدیکانشان در [[قبا]] در [[خانه]] [[رفاعة بن عبدالمنذر]] اسکان یافت.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴۷۶ - ۴۷۷؛ الدرر، ص۷۱.</ref> خنیس بر اثر جراحتی در [[جنگ بدر]] در [[سال سوم هجری]] از دنیا رفت و در [[بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد. حفصه از او [[فرزندی]] نداشت.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۹۳؛ الاستیعاب، ج۲، ص ۴۵۲.</ref> پس از درگذشت خنیس، عمر به [[عثمان]] و [[ابوبکر]] پیشنهاد کرد با حفصه ازدواج کنند؛ ولی آنها نپذیرفتند. [[عمر]] به [[گلایه]] از این امر نزد [[پیامبر]] {{صل}} رفت؛ آن‌گاه [[حضرت]] با [[حفصه]] [[ازدواج]] کرد.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۷؛ دلائل‌النبوه، ج ۳، ص ۱۵۸ - ۱۵۹.</ref> [[ازدواج]] [[رسول خدا]] {{صل}} با حفصه در سال ۳ هجری و دو ماه پیش از [[جنگ احد]] روی داد <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۸۳؛ امتاع الاسماع، ج ۶، ص ۴۶.</ref> و در این هنگام، حفصه نزدیک ۲۰ ساله بود و چهارمین یا پنجمین [[همسر]] [[رسول اکرم]] {{صل}} به شمار می‌رفت.<ref> الخصال، ص ۴۱۹؛ سبل الهدی، ج ۱۱، ص ۱۴۵.</ref> [[عایشه]] در سال یکم [[هجرت]] که با پیامبر {{صل}} ازدواج کرد، ۹ سال داشت و در سال سوم که جنگ احد رخ داد ۱۲ ساله بود.<ref> الطبقات، ج ۸، ص ۵۸.</ref> از این پس، میان حفصه و عایشه که تقریبا ۸ سال از او کوچک‌تر بود، پیوند آشکاری پدید آمد که بی‌ارتباط با [[همراهی]] [[پدران]] آنها با یکدیگر در دوره پیامبر {{صل}} نیست.


در پی ازدواج‌های دیگر رسول اکرم{{صل}}، [[همسران]] ایشان دو گروه شدند: دسته‌ای که به گروه عایشه و حفصه شناخته می‌شدند و گروهی که [[ام‌سلمه]] و برخی [[زنان]] دیگر در آن جای داشتند.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۲۵۷ - ۲۶۰؛ نیز ر.ک: سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۷.</ref> [[رقابت]] میان این دو گروه، بیشتر از سوی حفصه و عایشه نمایان<ref> برای نمونه ر.ک: صحیح البخاری، ج ۲، ص ۲۵۷، ۲۵۹ - ۲۶۰.</ref> و مایه رنجش رسول خدا{{صل}} می‌شد. مواردی از این حوادث در [[منابع تاریخی]] و [[تفسیری]] [[ثبت]] شده‌اند. عایشه و حفصه هرگاه زنی بر زنان رسول اکرم{{صل}} افزوده می‌شد، می‌کوشیدند وی را از کانون توجه حضرت بیرون کنند.<ref> المغازی، ج ۲، ص ۷۰۸ - ۷۰۹.</ref> حفصه پس از ازدواج رسول خدا{{صل}} با [[صفیه]] در سال ۷ هجری، صفیه را با این تعبیر [[سرزنش]] کرد که یهودی‌زاده است؛ پیامبر{{صل}} به [[دلجویی]] از [[صفیه]] برخاست؛<ref>مسند احمد، ج ۳، ص ۵۹۵ - ۵۹۶.</ref> نیز صفیه همراه [[عایشه]] از [[سادگی]] [[سوده]] [[همسر]] [[حضرت]] [[سوء]] استفاده کرده و او را دست می‌انداختند؛<ref> اسدالغابه، ج ۶، ص ۸۷.</ref> همچنین [[حفصه]] زنی که خود را به [[رسول خدا]]{{صل}} بخشید، [[سرزنش]] کرد که ایشان از این [[رفتار]] حفصه [[انتقاد]] کردند.<ref> الکافی، ج ۵، ص ۵۶۸.</ref> افزون بر [[رقابت]] میان این دو دسته از [[همسران پیامبر]]{{صل}}، رقابت‌های زنانه حتی میان عایشه و حفصه نیز برقرار بود و پایانی نداشت،<ref> نمونه‌هایی از این رقابت‌ها را بنگرید در: المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۳۹۹؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۳۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۷۸۲.</ref> به گونه‌ای که گاه به [[قهر]] و [[قطع]] [[ارتباط]] آن دو می‌انجامید.<ref>المعارف، ص ۵۵۰.</ref> برخی [[روایات]] مربوط به [[فضائل]] عایشه که به زبان حفصه [[نقل]] شده‌اند <ref> الآحاد والمثانی، ج ۵، ص ۴۰۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۱۸.</ref> می‌توانند تلاش‌هایی برای پوشاندن [[روابط]] نامناسب میان این دو باشند.
در پی ازدواج‌های دیگر رسول اکرم {{صل}}، [[همسران]] ایشان دو گروه شدند: دسته‌ای که به گروه عایشه و حفصه شناخته می‌شدند و گروهی که [[ام‌سلمه]] و برخی [[زنان]] دیگر در آن جای داشتند.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۲۵۷ - ۲۶۰؛ نیز ر. ک: سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۷.</ref> [[رقابت]] میان این دو گروه، بیشتر از سوی حفصه و عایشه نمایان<ref> برای نمونه ر. ک: صحیح البخاری، ج ۲، ص ۲۵۷، ۲۵۹ - ۲۶۰.</ref> و مایه رنجش رسول خدا {{صل}} می‌شد. مواردی از این حوادث در [[منابع تاریخی]] و [[تفسیری]] [[ثبت]] شده‌اند. عایشه و حفصه هرگاه زنی بر زنان رسول اکرم {{صل}} افزوده می‌شد، می‌کوشیدند وی را از کانون توجه حضرت بیرون کنند.<ref> المغازی، ج ۲، ص ۷۰۸ - ۷۰۹.</ref> حفصه پس از ازدواج رسول خدا {{صل}} با [[صفیه]] در سال ۷ هجری، صفیه را با این تعبیر [[سرزنش]] کرد که یهودی‌زاده است؛ پیامبر {{صل}} به [[دلجویی]] از [[صفیه]] برخاست؛<ref>مسند احمد، ج ۳، ص ۵۹۵ - ۵۹۶.</ref> نیز صفیه همراه [[عایشه]] از [[سادگی]] [[سوده]] [[همسر]] [[حضرت]] [[سوء]] استفاده کرده و او را دست می‌انداختند؛<ref> اسدالغابه، ج ۶، ص ۸۷.</ref> همچنین [[حفصه]] زنی که خود را به [[رسول خدا]] {{صل}} بخشید، [[سرزنش]] کرد که ایشان از این [[رفتار]] حفصه [[انتقاد]] کردند.<ref> الکافی، ج ۵، ص ۵۶۸.</ref> افزون بر [[رقابت]] میان این دو دسته از [[همسران پیامبر]] {{صل}}، رقابت‌های زنانه حتی میان عایشه و حفصه نیز برقرار بود و پایانی نداشت،<ref> نمونه‌هایی از این رقابت‌ها را بنگرید در: المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۳۹۹؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۳۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۷۸۲.</ref> به گونه‌ای که گاه به [[قهر]] و [[قطع]] [[ارتباط]] آن دو می‌انجامید.<ref>المعارف، ص ۵۵۰.</ref> برخی [[روایات]] مربوط به [[فضائل]] عایشه که به زبان حفصه [[نقل]] شده‌اند <ref> الآحاد والمثانی، ج ۵، ص ۴۰۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۱۸.</ref> می‌توانند تلاش‌هایی برای پوشاندن [[روابط]] نامناسب میان این دو باشند.


حفصه همچون عایشه می‌کوشید، [[منزلت]] [[پدر]] خویش را نزد رسول خدا{{صل}} ارتقا بخشد، از این رو زمانی که حضرت از فرد [[محبوب]] خود یاد یا [[دعا]] می‌کرد که محبوب‌ترین [[خلق]] [[خدا]] با وی هم‌غذا شود، حفصه [[تمایل]] خود را آشکار می‌کرد که آن فرد [[عمر]] باشد، چنان که عایشه از [[ابوبکر]] نام می‌برد، درحالی‌که [[پیامبر]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} نظر داشت.<ref>الارشاد، ج ۱، ص ۱۸۶؛ روض الجنان، ج ۸، ص ۴۲۹.</ref> حفصه همچون پدرش [[اخلاقی]] تند و پرخاشگرانه داشت <ref>النهایه، ج ۱، ص ۲۰؛ لسان‌العرب، ج ۱۴، ص ۱۳، «اَب».</ref> که گاه سبب [[اختلاف]] جدی میان او و پیامبر{{صل}} می‌شد. در یکی از [[اختلافات]] بنا شد پدر حفصه میان حضرت و دخترش [[حَکَم]] باشد و آن‌گاه عمر به جهت بی‌ادبی حفصه در [[حق پیامبر]] او را در حضور ایشان کتک زد.<ref>تفسیر سمعانی، ج ۴، ص ۲۷۶؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۵۵؛ السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۰۶ - ۴۰۷.</ref> [[عمر]] خود [[معتقد]] بود که [[رسول خدا]]{{صل}} [[حفصه]] را [[دوست]] نداشته و تنها به [[احترام]] وی حفصه را [[طلاق]] نداده است،<ref> انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۸.</ref> بدین جهت می‌کوشید تا پیوند میان حفصه و [[حضرت]] نگسلد و به اعتبار وی آسیبی نرسد.<ref>سیره ابن اسحاق، ص ۲۵۷؛ المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۱۸۸.</ref> وی به دختر خود سفارش می‌کرد که به لحاظ [[مالی]] رسول خدا{{صل}} را در فشار و تنگنا نگذارد و خود [[وعده]] می‌داد می‌پذیرد کمبودهای مالی وی را تأمین کند؛<ref> امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص ۶۴.</ref> لکن [[پیامبر]] ناچار شد او را طلاق دهد؛ سپس دوباره او را بازگرداند.<ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۱۲.</ref>
حفصه همچون عایشه می‌کوشید، [[منزلت]] [[پدر]] خویش را نزد رسول خدا {{صل}} ارتقا بخشد، از این رو زمانی که حضرت از فرد [[محبوب]] خود یاد یا [[دعا]] می‌کرد که محبوب‌ترین [[خلق]] [[خدا]] با وی هم‌غذا شود، حفصه [[تمایل]] خود را آشکار می‌کرد که آن فرد [[عمر]] باشد، چنان که عایشه از [[ابوبکر]] نام می‌برد، درحالی‌که [[پیامبر]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}} نظر داشت.<ref>الارشاد، ج ۱، ص ۱۸۶؛ روض الجنان، ج ۸، ص ۴۲۹.</ref> حفصه همچون پدرش [[اخلاقی]] تند و پرخاشگرانه داشت <ref>النهایه، ج ۱، ص ۲۰؛ لسان‌العرب، ج ۱۴، ص ۱۳، «اَب».</ref> که گاه سبب [[اختلاف]] جدی میان او و پیامبر {{صل}} می‌شد. در یکی از [[اختلافات]] بنا شد پدر حفصه میان حضرت و دخترش [[حَکَم]] باشد و آن‌گاه عمر به جهت بی‌ادبی حفصه در [[حق پیامبر]] او را در حضور ایشان کتک زد.<ref>تفسیر سمعانی، ج ۴، ص ۲۷۶؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۵۵؛ السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۰۶ - ۴۰۷.</ref> [[عمر]] خود [[معتقد]] بود که [[رسول خدا]] {{صل}} [[حفصه]] را [[دوست]] نداشته و تنها به [[احترام]] وی حفصه را [[طلاق]] نداده است،<ref> انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۸.</ref> بدین جهت می‌کوشید تا پیوند میان حفصه و [[حضرت]] نگسلد و به اعتبار وی آسیبی نرسد.<ref>سیره ابن اسحاق، ص ۲۵۷؛ المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۱۸۸.</ref> وی به دختر خود سفارش می‌کرد که به لحاظ [[مالی]] رسول خدا {{صل}} را در فشار و تنگنا نگذارد و خود [[وعده]] می‌داد می‌پذیرد کمبودهای مالی وی را تأمین کند؛<ref> امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص ۶۴.</ref> لکن [[پیامبر]] ناچار شد او را طلاق دهد؛ سپس دوباره او را بازگرداند.<ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۱۲.</ref>


حفصه، هرچند در دوران رسول خدا{{صل}} و پس از آن، اعتبار [[عایشه]] را نداشت، از توانایی‌هایی مانند [[نوشتن]] برخوردار بود<ref> فتوح البلدان، ج ۳، ص ۵۸۰.</ref> و علایق خویش را با عرضه کتابی به [[رسول اکرم]]{{صل}} نشان می‌داد که در بردارنده [[قصه]] [[حضرت یوسف]]{{ع}} بود.<ref>المصنف، صنعانی، ج ۶، ص ۱۱۳.</ref> برخی اطلاعات شخصی پیامبر{{صل}} را حفصه گزارش کرده است؛ مانند [[وصف]] بستر خواب رسول خدا{{صل}}،<ref> الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۲؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۴۰۷.</ref> بوسیدن [[زنان]] در هنگام [[روزه‌داری]]،<ref> سبل الهدی، ج ۸، ص ۴۲۳.</ref>خواندن [[نمازهای مستحبی]] در یک یا دو سال پایانی عمر به صورت نشسته،<ref>المصنف، صنعانی، ج ۲، ص ۴۶۳ - ۴۶۴؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۶۴.</ref>بهره گرفتن رسول خدا{{صل}} از دست راست برای خوردن، [[نوشیدن]] و [[لباس]] [[پوشیدن]]،<ref>سنن ابی داود، ج ۱، ص ۱۶؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref> [[رفتار]] و دعای حضرت هنگام [[خواب]]،<ref> المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۶، ص ۲۴۲؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۴۸۶.</ref> [[عبادت]] رسول اکرم{{صل}} و خواندن دو رکعت [[نماز]] پیش از [[طلوع فجر]] و پس از [[اذان]] [[مؤذن]].<ref> الموطا، ج ۱، ص ۱۲۷؛ سنن النسائی، ج ۳، ص ۲۵۴ - ۲۵۵.</ref> گاه نیز از مسائل [[شرعی]] و زندگانی شخصی [[رسول خدا]]{{صل}} با [[همسران]] خویش از او [[پرسش]] می‌شد که اطلاعاتی گزارش می‌کرد؛<ref> مسند احمد، ج ۶، ص ۱۳۴؛ البدایة والنهایه، ج ۶، ص ۶۰.</ref> گاهی نیز [[عمر]] به او [[دستور]] می‌داد از رسول خدا{{صل}} درباره موضوعی [[فقهی]] پرسشی کند.<ref> المصنف، صنعانی، ج ۱۰، ص ۳۰۵؛ الاختصاص، ص ۱۱۱.</ref>
حفصه، هرچند در دوران رسول خدا {{صل}} و پس از آن، اعتبار [[عایشه]] را نداشت، از توانایی‌هایی مانند [[نوشتن]] برخوردار بود<ref> فتوح البلدان، ج ۳، ص ۵۸۰.</ref> و علایق خویش را با عرضه کتابی به [[رسول اکرم]] {{صل}} نشان می‌داد که در بردارنده [[قصه]] [[حضرت یوسف]] {{ع}} بود.<ref>المصنف، صنعانی، ج ۶، ص ۱۱۳.</ref> برخی اطلاعات شخصی پیامبر {{صل}} را حفصه گزارش کرده است؛ مانند [[وصف]] بستر خواب رسول خدا {{صل}}،<ref> الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۲؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۴۰۷.</ref> بوسیدن [[زنان]] در هنگام [[روزه‌داری]]،<ref> سبل الهدی، ج ۸، ص ۴۲۳.</ref>خواندن [[نمازهای مستحبی]] در یک یا دو سال پایانی عمر به صورت نشسته،<ref>المصنف، صنعانی، ج ۲، ص ۴۶۳ - ۴۶۴؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۶۴.</ref>بهره گرفتن رسول خدا {{صل}} از دست راست برای خوردن، [[نوشیدن]] و [[لباس]] [[پوشیدن]]،<ref>سنن ابی داود، ج ۱، ص ۱۶؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref> [[رفتار]] و دعای حضرت هنگام [[خواب]]،<ref> المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۶، ص ۲۴۲؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۴۸۶.</ref> [[عبادت]] رسول اکرم {{صل}} و خواندن دو رکعت [[نماز]] پیش از [[طلوع فجر]] و پس از [[اذان]] [[مؤذن]].<ref> الموطا، ج ۱، ص ۱۲۷؛ سنن النسائی، ج ۳، ص ۲۵۴ - ۲۵۵.</ref> گاه نیز از مسائل [[شرعی]] و زندگانی شخصی [[رسول خدا]] {{صل}} با [[همسران]] خویش از او [[پرسش]] می‌شد که اطلاعاتی گزارش می‌کرد؛<ref> مسند احمد، ج ۶، ص ۱۳۴؛ البدایة والنهایه، ج ۶، ص ۶۰.</ref> گاهی نیز [[عمر]] به او [[دستور]] می‌داد از رسول خدا {{صل}} درباره موضوعی [[فقهی]] پرسشی کند.<ref> المصنف، صنعانی، ج ۱۰، ص ۳۰۵؛ الاختصاص، ص ۱۱۱.</ref>


[[حفصه]] در پرتو [[خلافت]] [[پدر]] توانست به جایگاه بهتری دست یابد. وی که از تنگناهای [[مالی]] دوران [[رسول اکرم]]{{صل}} که به اقتضاء آن [[زمان]] وجود داشت، [[خشنود]] نبود، به زودی ـ برخلاف دیگر [[همسران پیامبر]]{{صل}} ـ خانه‌ای را که در آن [[زندگی]] مشترک با رسول خدا{{صل}} را آغاز کرده بود، ترک کرد.<ref> الطبقات، ج ۸، ص ۱۶۵؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۳۴۷؛ امتاع الاسماع، ج ۱۰، ص ۹۴.</ref> او در سایه [[حمایت]] پدر دشواری‌های مالی [[زمان پیامبر]]{{صل}} را نداشت. عمر بن خطاب در خلافت خویش، گاه هدایایی برای همسران رسول اکرم{{صل}} از جمله حفصه [[تدارک]] می‌دید.<ref> الموطا، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref> زمانی که عمر از همسران [[حضرت]] خواست میان سهم خود از محصول خرما که در زمان پیامبر{{صل}} [[تعیین]] شده بود و سهمی از آب و [[زمین]] [[خیبر]]، یکی را برگزینند، حفصه و [[عایشه]] زمین و آب را [[انتخاب]] کردند.<ref> المغازی، ج ۲، ص ۷۱۹ - ۷۲۰؛ صحیح مسلم، ج ۵، ص ۲۶.</ref> با آنکه برخی [[اخبار]] عمر را در دادن امتیازات مالی به حفصه [[تطهیر]] می‌کنند،<ref> الام، ج ۲، ص ۸۷؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۷۰۱ - ۷۰۲.</ref> وی مقرّری حفصه و عایشه را بیش از دیگر [[همسران رسول خدا]]{{صل}} و ۱۲۰۰۰ [[درهم]] تعیین کرد.<ref> تقریب المعارف، ص ۳۴۴؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۵۳.</ref> [[دارایی‌ها]] و [[اموال]] حفصه به اندازه‌ای رسید که توانست بخشی از آنها را [[صدقه]] دهد.<ref> مسند احمد، ج ۲، ص ۲۷۹.</ref> [[حفصه]] در دوران [[خلافت]] [[پدر]]، وی را در امور [[زنان]] [[یاری]] می‌کرد.<ref> انساب الاشراف، ج ۶، ص ۱۱۵؛ المصنف، صنعانی، ج ۷، ص ۱۵۱ - ۱۵۲.</ref> گاه نیز واسطه بود تا سخنان دیگران را به گوش پدرش برساند.<ref>تاریخ طبری، ج ۳، ص ۶۱۷؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۳۱۵، ۳۷۶.</ref> حفصه نزدیک ۴۰ ساله بود که پدرش در [[سال ۲۳ هجری]] ضربت خورد. [[عمر]] وی را از شیون بر بالین خود بازداشت.<ref> تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۸۹۴، ۹۰۶، ۹۱۲.</ref> او پس از کشته شدن عمر به دست [[ابولؤلؤ]]، عبدالله ‌برادر خویش را به کشتن هرمزان، جفینه و دختر ابولؤلؤ شوراند.<ref> انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۳۳؛ تاریخ الاسلام، ج ۳، ص ۲۹۷.</ref> حفصه بر اساس [[وصیت]] عمر [[سرپرستی اموال]] صدقه عمر را بر عهده گرفت.<ref> الام، ج ۴، ص ۶۱؛ المصنف، صنعانی، ج ۱۰، ص ۳۷۶؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۶۵۹.</ref> [[عثمان]] مقرری وی را کاست<ref>تقریب المعارف، ص ۲۳۰.</ref> و به نظر می‌رسد [[همراهی]] حفصه با [[عایشه]] در [[مخالفت]] با عثمان،<ref> شرح الاخبار، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref> از همین رو بوده است.
[[حفصه]] در پرتو [[خلافت]] [[پدر]] توانست به جایگاه بهتری دست یابد. وی که از تنگناهای [[مالی]] دوران [[رسول اکرم]] {{صل}} که به اقتضاء آن [[زمان]] وجود داشت، [[خشنود]] نبود، به زودی ـ برخلاف دیگر [[همسران پیامبر]] {{صل}} ـ خانه‌ای را که در آن [[زندگی]] مشترک با رسول خدا {{صل}} را آغاز کرده بود، ترک کرد.<ref> الطبقات، ج ۸، ص ۱۶۵؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۳۴۷؛ امتاع الاسماع، ج ۱۰، ص ۹۴.</ref> او در سایه [[حمایت]] پدر دشواری‌های مالی [[زمان پیامبر]] {{صل}} را نداشت. عمر بن خطاب در خلافت خویش، گاه هدایایی برای همسران رسول اکرم {{صل}} از جمله حفصه [[تدارک]] می‌دید.<ref> الموطا، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref> زمانی که عمر از همسران [[حضرت]] خواست میان سهم خود از محصول خرما که در زمان پیامبر {{صل}} [[تعیین]] شده بود و سهمی از آب و [[زمین]] [[خیبر]]، یکی را برگزینند، حفصه و [[عایشه]] زمین و آب را [[انتخاب]] کردند.<ref> المغازی، ج ۲، ص ۷۱۹ - ۷۲۰؛ صحیح مسلم، ج ۵، ص ۲۶.</ref> با آنکه برخی [[اخبار]] عمر را در دادن امتیازات مالی به حفصه [[تطهیر]] می‌کنند،<ref> الام، ج ۲، ص ۸۷؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۷۰۱ - ۷۰۲.</ref> وی مقرّری حفصه و عایشه را بیش از دیگر [[همسران رسول خدا]] {{صل}} و ۱۲۰۰۰ [[درهم]] تعیین کرد.<ref> تقریب المعارف، ص ۳۴۴؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۵۳.</ref> [[دارایی‌ها]] و [[اموال]] حفصه به اندازه‌ای رسید که توانست بخشی از آنها را [[صدقه]] دهد.<ref> مسند احمد، ج ۲، ص ۲۷۹.</ref> [[حفصه]] در دوران [[خلافت]] [[پدر]]، وی را در امور [[زنان]] [[یاری]] می‌کرد.<ref> انساب الاشراف، ج ۶، ص ۱۱۵؛ المصنف، صنعانی، ج ۷، ص ۱۵۱ - ۱۵۲.</ref> گاه نیز واسطه بود تا سخنان دیگران را به گوش پدرش برساند.<ref>تاریخ طبری، ج ۳، ص ۶۱۷؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۳۱۵، ۳۷۶.</ref> حفصه نزدیک ۴۰ ساله بود که پدرش در [[سال ۲۳ هجری]] ضربت خورد. [[عمر]] وی را از شیون بر بالین خود بازداشت.<ref> تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۸۹۴، ۹۰۶، ۹۱۲.</ref> او پس از کشته شدن عمر به دست [[ابولؤلؤ]]، عبدالله ‌برادر خویش را به کشتن هرمزان، جفینه و دختر ابولؤلؤ شوراند.<ref> انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۳۳؛ تاریخ الاسلام، ج ۳، ص ۲۹۷.</ref> حفصه بر اساس [[وصیت]] عمر [[سرپرستی اموال]] صدقه عمر را بر عهده گرفت.<ref> الام، ج ۴، ص ۶۱؛ المصنف، صنعانی، ج ۱۰، ص ۳۷۶؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۶۵۹.</ref> [[عثمان]] مقرری وی را کاست<ref>تقریب المعارف، ص ۲۳۰.</ref> و به نظر می‌رسد [[همراهی]] حفصه با [[عایشه]] در [[مخالفت]] با عثمان،<ref> شرح الاخبار، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref> از همین رو بوده است.


در حوادث پیرامون [[خلافت امام علی]]{{ع}} و مخالفت‌های [[اصحاب جمل]] با آن [[حضرت]]، حفصه [[تمایل]] داشت عایشه را ضد [[امام علی]]{{ع}} همراهی کند؛<ref>الفتوح، ج ۲، ص ۴۵۵.</ref> اما [[برادر]] وی عبدالله بن عمر او را از این [[اقدام]] بازداشت؛<ref>تاریخ طبری، ج ۳، ص ۴۷۰؛ البدایة والنهایه، ج ۷، ص ۲۵۸.</ref> حتی [[طلحه]] و [[زبیر]] برای همراه کردن عبدالله بن عمر با خود، به حفصه [[متوسل]] شدند؛ اما نتوانستند عبدالله بن عمر ‌را به سوی خود بکشانند.<ref> الامامة والسیاسه، ج ۱، ص ۸۱.</ref> عایشه در [[راه]] [[بصره]] و در مقطعی که [[پیروزی]] خود را نزدیک می‌دید، در نامه‌ای به حفصه موقعیت نامناسب امام علی{{ع}} در تعقیب [[اهل]] [[جمل]] را یاد کرد و حفصه با دریافت این [[نامه]] به [[شادمانی]] پرداخت و اطرافیان خویش را ضد [[امام علی]]{{ع}} شوراند. این [[رفتار]]، مورد [[انکار]] [[ام کلثوم]] دخترامام [[علی]]{{ع}} قرار گرفت <ref>الجمل، ص ۲۲۹؛ الفتوح، ج ۲، ص ۴۶۴؛ الکافئه، ص ۱۶ - ۱۷.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
در حوادث پیرامون [[خلافت امام علی]] {{ع}} و مخالفت‌های [[اصحاب جمل]] با آن [[حضرت]]، حفصه [[تمایل]] داشت عایشه را ضد [[امام علی]] {{ع}} همراهی کند؛<ref>الفتوح، ج ۲، ص ۴۵۵.</ref> اما [[برادر]] وی عبدالله بن عمر او را از این [[اقدام]] بازداشت؛<ref>تاریخ طبری، ج ۳، ص ۴۷۰؛ البدایة والنهایه، ج ۷، ص ۲۵۸.</ref> حتی [[طلحه]] و [[زبیر]] برای همراه کردن عبدالله بن عمر با خود، به حفصه [[متوسل]] شدند؛ اما نتوانستند عبدالله بن عمر ‌را به سوی خود بکشانند.<ref> الامامة والسیاسه، ج ۱، ص ۸۱.</ref> عایشه در [[راه]] [[بصره]] و در مقطعی که [[پیروزی]] خود را نزدیک می‌دید، در نامه‌ای به حفصه موقعیت نامناسب امام علی {{ع}} در تعقیب [[اهل]] [[جمل]] را یاد کرد و حفصه با دریافت این [[نامه]] به [[شادمانی]] پرداخت و اطرافیان خویش را ضد [[امام علی]] {{ع}} شوراند. این [[رفتار]]، مورد [[انکار]] [[ام کلثوم]] دخترامام [[علی]] {{ع}} قرار گرفت <ref>الجمل، ص ۲۲۹؛ الفتوح، ج ۲، ص ۴۶۴؛ الکافئه، ص ۱۶ - ۱۷.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>


==[[تاریخ]] درگذشت==
== [[تاریخ]] درگذشت ==
[[حفصه]] در سال ۴۵هجری در حالی که سنّ او از ۶۰ گذشته بود درگذشت. [[مروان بن حکم]] [[والی مدینه]] در دوران [[معاویه]] بر او [[نماز]] خواند و در [[بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۸۶؛ المستدرک، ج ۴، ص ۱۵.</ref> ابن‌حبیب [[بغدادی]] و برخی دیگر [[مرگ]] او را در سال ۴۱ و اوایل [[خلافت]] معاویه نوشته‌اند <ref>المحبر، ص ۹۹؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۳۷۳؛ اسدالغابه، ج ۶، ص ۶۷.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
[[حفصه]] در سال ۴۵هجری در حالی که سنّ او از ۶۰ گذشته بود درگذشت. [[مروان بن حکم]] [[والی مدینه]] در دوران [[معاویه]] بر او [[نماز]] خواند و در [[بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۸۶؛ المستدرک، ج ۴، ص ۱۵.</ref> ابن‌حبیب [[بغدادی]] و برخی دیگر [[مرگ]] او را در سال ۴۱ و اوایل [[خلافت]] معاویه نوشته‌اند <ref>المحبر، ص ۹۹؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۳۷۳؛ اسدالغابه، ج ۶، ص ۶۷.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>


==[[مصحف]] حفصه==
== [[مصحف]] حفصه ==
پس از [[وفات]] [[ابوبکر]]، مصحفی که در دوره او گرد آمده بود به [[عمر]] رسید و پس از درگذشت عمر، در [[اختیار]] حفصه که [[وصی]] [[پدر]] خود بود <ref>سنن الدارمی، ج ۲، ص ۴۲۶. </ref> قرار گرفت. از این مصحف ـ که به مصحف حفصه مشهور گردید ـ در شمار دیگر مصحف‌های [[صحابه]] یاد می‌شود.<ref> المحررالوجیز، ج ۲، ص ۴۵۹.</ref> [[عثمان]] آن را از حفصه به [[امانت]] گرفت و پس از یکسان‌سازی نسخه‌ها، آن را بازگرداند.<ref>ر.ک: المصاحف، ص ۲۶ - ۲۸، ۹۵ - ۹۷؛ صحیح‌البخاری، ج ۵، ص ۲۱۱؛ ج ۶، ص ۹۹.</ref> این مصحف همچنان در اختیار حفصه قرار داشت، تا آنکه [[مروان]] پس از [[دفن]] او آن را یافت و نابود کرد.<ref>المصاحف، ص ۲۸.</ref> از حفصه در مباحث [[تفسیر]] و [[قرائات]] [[قرآنی]] روایاتی [[نقل]] شده است که برخی مربوط به [[اختلاف]] مصحف حفصه با مصاحف دیگر است؛ مانند افزودن عبارت "[[صلاة]] العصر" پس از صلاة الوسطی در [[آیه]] {{متن قرآن|حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ}}<ref>«بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.</ref>.<ref>الموطا، ج ۱، ص ۱۳۹؛ الکشاف، ج ۱، ص ۲۸۷؛ جامع البیان، ج ۲، ص ۳۴۹.</ref> [[تطبیق]] "قریه" در آیه {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان می‌رسید آنگاه به نعمت‌های خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام می‌دادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> با [[شهر مدینه]]<ref>روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۱۰.</ref> و مفهوم و مراد [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجام‌پذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref>.<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۰۷.</ref> گاه قرائت ویژه و شاذی از برخی [[آیات]] نیز به [[حفصه]] نسبت داده شده است؛ مانند قرائت آیه {{متن قرآن|صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۸.</ref> به صورت "صما بکما عمیا"،<ref>البحر المحیط، ج ۱، ص ۲۱۷.</ref> قرائت آیه {{متن قرآن|وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن آن بدان زنده می‌دارد و در گرداندن بادها نشانه‌هایی است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره جاثیه، آیه ۵.</ref> به شکل "تصریف الارواح"،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۱۹۸.</ref> قرائت آیه {{متن قرآن|فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ}}<ref>«و چون (همسر عزیز مصر، ملامت) فریب (آمیز) آنان را شنید (کسی را) نزدشان فرستاد و برای آنها تکیه‌گاهی آماده ساخت و به هر یک از ایشان کاردی داد و (به یوسف) گفت: خود را به آنان نشان ده! چون او را دیدند بزرگش یافتند و دست خویش را (از خودباختگی) بریدند و گفتند: پاکاکه خداوند است! این، نه آدمیزاد که جز فرشته‌ای ارجمند نیست» سوره یوسف، آیه ۳۱.</ref> به گونه "ما هذا ببشر"،<ref> تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۱۸۲.</ref> قرائت آیه {{متن قرآن|وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.</ref> به صورت "او الاطفال"،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۲۳۶.</ref> قرائت آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت» سوره نور، آیه ۱۱.</ref> به شکل "[[عصبة]] أربعه"<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۲۰۰.</ref> و قرائت آیه {{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> به گونه "فأنزل اللّه‌سکینته علیهما" که تحریفی آشکار به سود [[ابوبکر]] بود<ref> الروض الانف، ج ۴، ص ۲۱۴.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
پس از [[وفات]] [[ابوبکر]]، مصحفی که در دوره او گرد آمده بود به [[عمر]] رسید و پس از درگذشت عمر، در [[اختیار]] حفصه که [[وصی]] [[پدر]] خود بود <ref>سنن الدارمی، ج ۲، ص ۴۲۶. </ref> قرار گرفت. از این مصحف ـ که به مصحف حفصه مشهور گردید ـ در شمار دیگر مصحف‌های [[صحابه]] یاد می‌شود.<ref> المحررالوجیز، ج ۲، ص ۴۵۹.</ref> [[عثمان]] آن را از حفصه به [[امانت]] گرفت و پس از یکسان‌سازی نسخه‌ها، آن را بازگرداند.<ref>ر. ک: المصاحف، ص ۲۶ - ۲۸، ۹۵ - ۹۷؛ صحیح‌البخاری، ج ۵، ص ۲۱۱؛ ج ۶، ص ۹۹.</ref> این مصحف همچنان در اختیار حفصه قرار داشت، تا آنکه [[مروان]] پس از [[دفن]] او آن را یافت و نابود کرد.<ref>المصاحف، ص ۲۸.</ref> از حفصه در مباحث [[تفسیر]] و [[قرائات]] [[قرآنی]] روایاتی [[نقل]] شده است که برخی مربوط به [[اختلاف]] مصحف حفصه با مصاحف دیگر است؛ مانند افزودن عبارت "[[صلاة]] العصر" پس از صلاة الوسطی در [[آیه]] {{متن قرآن|حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ}}<ref>«بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.</ref>.<ref>الموطا، ج ۱، ص ۱۳۹؛ الکشاف، ج ۱، ص ۲۸۷؛ جامع البیان، ج ۲، ص ۳۴۹.</ref> [[تطبیق]] "قریه" در آیه {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان می‌رسید آنگاه به نعمت‌های خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام می‌دادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> با [[شهر مدینه]]<ref>روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۱۰.</ref> و مفهوم و مراد [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجام‌پذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref>.<ref>المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۰۷.</ref> گاه قرائت ویژه و شاذی از برخی [[آیات]] نیز به [[حفصه]] نسبت داده شده است؛ مانند قرائت آیه {{متن قرآن|صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۸.</ref> به صورت "صما بکما عمیا"،<ref>البحر المحیط، ج ۱، ص ۲۱۷.</ref> قرائت آیه {{متن قرآن|وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن آن بدان زنده می‌دارد و در گرداندن بادها نشانه‌هایی است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره جاثیه، آیه ۵.</ref> به شکل "تصریف الارواح"،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۱۹۸.</ref> قرائت آیه {{متن قرآن|فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ}}<ref>«و چون (همسر عزیز مصر، ملامت) فریب (آمیز) آنان را شنید (کسی را) نزدشان فرستاد و برای آنها تکیه‌گاهی آماده ساخت و به هر یک از ایشان کاردی داد و (به یوسف) گفت: خود را به آنان نشان ده! چون او را دیدند بزرگش یافتند و دست خویش را (از خودباختگی) بریدند و گفتند: پاکاکه خداوند است! این، نه آدمیزاد که جز فرشته‌ای ارجمند نیست» سوره یوسف، آیه ۳۱.</ref> به گونه "ما هذا ببشر"،<ref> تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۱۸۲.</ref> قرائت آیه {{متن قرآن|وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.</ref> به صورت "او الاطفال"،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۲۳۶.</ref> قرائت آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت» سوره نور، آیه ۱۱.</ref> به شکل "[[عصبة]] أربعه"<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۲۰۰.</ref> و قرائت آیه {{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> به گونه "فأنزل اللّه‌سکینته علیهما" که تحریفی آشکار به سود [[ابوبکر]] بود<ref> الروض الانف، ج ۴، ص ۲۱۴.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>


==[[روایات]] حفصه==
== [[روایات]] حفصه ==
روایات چندانی از حفصه نمانده است. در کتاب بَقی بن مَخلد، ۶۰ [[حدیث]] برای وی یاد شده،<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۳۰؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref> چنان‌که [[احمد بن حنبل]] نیز بی حذف روایات تکراری، ۴۵ [[روایت]] از او گرد آورده است.<ref> مسند احمد، ج ۷، ص ۴۰۳ - ۴۱۰.</ref> حفصه، هرچند در شمار صحابه‌ای است که فتاوای اندکی از آنها صادر شده‌اند،<ref> امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۱۴۰.</ref> [[راوی]] احادیثی است که کاربرد [[فقهی]] یافته‌اند <ref>ر.ک: المجموع، ج ۶، ص ۳۰۱؛ ج ۱۹، ص ۲۴۶؛ ج ۲۰، ص ۳۵، ۳۹.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
روایات چندانی از حفصه نمانده است. در کتاب بَقی بن مَخلد، ۶۰ [[حدیث]] برای وی یاد شده،<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۳۰؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref> چنان‌که [[احمد بن حنبل]] نیز بی حذف روایات تکراری، ۴۵ [[روایت]] از او گرد آورده است.<ref> مسند احمد، ج ۷، ص ۴۰۳ - ۴۱۰.</ref> حفصه، هرچند در شمار صحابه‌ای است که فتاوای اندکی از آنها صادر شده‌اند،<ref> امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۱۴۰.</ref> [[راوی]] احادیثی است که کاربرد [[فقهی]] یافته‌اند <ref>ر. ک: المجموع، ج ۶، ص ۳۰۱؛ ج ۱۹، ص ۲۴۶؛ ج ۲۰، ص ۳۵، ۳۹.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>


==آیات نازل شده درباره حفصه==
== آیات نازل شده درباره حفصه ==
براساس [[اخبار]]، آیاتی از [[قرآن]] درباره حفصه نازل شده‌اند: برخی از آیات به صورت عمومی و از آن جهت شامل وی می‌شدند که در شمار [[همسران رسول خدا]]{{صل}} بود و بعضی دیگر به صورت اختصاصی یا همراه با [[عایشه]] درباره وی نازل شده‌اند. این آیات بدین شرح‌اند:
براساس [[اخبار]]، آیاتی از [[قرآن]] درباره حفصه نازل شده‌اند: برخی از آیات به صورت عمومی و از آن جهت شامل وی می‌شدند که در شمار [[همسران رسول خدا]] {{صل}} بود و بعضی دیگر به صورت اختصاصی یا همراه با [[عایشه]] درباره وی نازل شده‌اند. این آیات بدین شرح‌اند:


۱. مراد از {{متن قرآن|أَزْوَاجِكَ}} در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا }}<ref>«ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام می‌داری؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است. خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است و خداوند سرور شماست و او دانای فرزانه است. و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (امر) باخبر ساخت (همسر) گفت: چه کسی تو را از این (رازگشایی من) آگاه کرد؟ (پیامبر) گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت. اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته ، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند. بسا اگر شما را طلاق دهد پروردگار وی برای او همسرانی به از شما- چه بیوه چه دوشیزه- جایگزین فرماید که مسلمان، مؤمن، فرمانبردار، اهل توبه، اهل عبادت و روزه‌گیر باشند» سوره تحریم، آیه ۱-۵.</ref> است. برپایه دو سببِ [[نزول]] که [[مفسران]] [[شیعی]] <ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۴۳ - ۴۴؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۲.</ref> و [[اهل سنت]] <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۳۶۲؛ احکام القرآن، ج ۴، ص ۲۹۲.</ref> برای این آیات یاد کرده‌اند، حفصه سبب شد دشواری‌هایی برای [[رسول خدا]]{{صل}} پیش بیاید و ایشان حلالی را برای خود [[حرام]] کنند. براساس [[روایت]] نخست، [[رسول اکرم]]{{صل}} پیش [[زینب بنت جحش]] شربت عسل می‌نوشید و نزد وی بیش از معمول می‌ماند که [[حسادت]] حفصه و [[عایشه]] به [[زینب]] را برانگیخت و آن دو برای بازداشتن [[پیامبر]]{{صل}} از این کار تبانی کردند که بدو بگویند دهان ایشان بوی بد گرفته است. رسول خدا{{صل}} چون سخن آنان را شنید، [[عهد]] کرد دیگر از آن عسل نخورد.<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۵۶۳؛ تفسیر بغوی، ج ۵، ص ۱۱۶.</ref> برخی گفته‌اند که دیگران به حفصه حسادت کردند <ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۳۰۵؛ اسباب النزول، ص ۴۶۰.</ref> که تلاشی [[بیهوده]] برای [[تطهیر]] حفصه و ناسازگار با دیگر [[روایات]] و با ادامه آیات که به همپشتی این دو [[زن]] (بنابر همه گزارش‌ها حفصه و عایشه) تصریح می‌کنند. در ادامه آیات، [[خدا]] از حفصه و عایشه خواست که [[توبه]] کنند، زیرا ضد پیامبر{{صل}} [[دست]] به دست هم داده و دل‌هایشان از [[حق]] دور شده است؛ سپس آنان را به [[طلاق]] [[تهدید]] کرد.
۱. مراد از {{متن قرآن|أَزْوَاجِكَ}} در [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا }}<ref>«ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام می‌داری؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است. خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است و خداوند سرور شماست و او دانای فرزانه است. و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (امر) باخبر ساخت (همسر) گفت: چه کسی تو را از این (رازگشایی من) آگاه کرد؟ (پیامبر) گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت. اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند. بسا اگر شما را طلاق دهد پروردگار وی برای او همسرانی به از شما- چه بیوه چه دوشیزه- جایگزین فرماید که مسلمان، مؤمن، فرمانبردار، اهل توبه، اهل عبادت و روزه‌گیر باشند» سوره تحریم، آیه ۱-۵.</ref> است. برپایه دو سببِ [[نزول]] که [[مفسران]] [[شیعی]] <ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۴۳ - ۴۴؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۲.</ref> و [[اهل سنت]] <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۳۶۲؛ احکام القرآن، ج ۴، ص ۲۹۲.</ref> برای این آیات یاد کرده‌اند، حفصه سبب شد دشواری‌هایی برای [[رسول خدا]] {{صل}} پیش بیاید و ایشان حلالی را برای خود [[حرام]] کنند. براساس [[روایت]] نخست، [[رسول اکرم]] {{صل}} پیش [[زینب بنت جحش]] شربت عسل می‌نوشید و نزد وی بیش از معمول می‌ماند که [[حسادت]] حفصه و [[عایشه]] به [[زینب]] را برانگیخت و آن دو برای بازداشتن [[پیامبر]] {{صل}} از این کار تبانی کردند که بدو بگویند دهان ایشان بوی بد گرفته است. رسول خدا {{صل}} چون سخن آنان را شنید، [[عهد]] کرد دیگر از آن عسل نخورد.<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۵۶۳؛ تفسیر بغوی، ج ۵، ص ۱۱۶.</ref> برخی گفته‌اند که دیگران به حفصه حسادت کردند <ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۳۰۵؛ اسباب النزول، ص ۴۶۰.</ref> که تلاشی [[بیهوده]] برای [[تطهیر]] حفصه و ناسازگار با دیگر [[روایات]] و با ادامه آیات که به همپشتی این دو [[زن]] (بنابر همه گزارش‌ها حفصه و عایشه) تصریح می‌کنند. در ادامه آیات، [[خدا]] از حفصه و عایشه خواست که [[توبه]] کنند، زیرا ضد پیامبر {{صل}} [[دست]] به دست هم داده و دل‌هایشان از [[حق]] دور شده است؛ سپس آنان را به [[طلاق]] [[تهدید]] کرد.


برپایه روایت دوم، رسول خدا{{صل}} در روزی که نوبت حفصه بود، در [[خانه]] حفصه با [[ماریه قبطیه]] [[خلوت]] کرده بود، چون حفصه از داستان [[آگاهی]] یافت، ایشان برای خوشایند حفصه و آرام کردن وی، [[ماریه]] را بر خود حرام <ref>جامع البیان، ج ۲۸، ص ۱۰۱؛ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۷۵؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۴۶.</ref> و [[حفصه]] را بر سرّی [[آگاه]] کردند. بیشتر [[اهل سنت]]، سرّ را همان [[تحریم]] [[ماریه قبطیه]] می‌دانند؛ اما [[مفسران]] [[شیعی]] <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۷۶؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۲.</ref> و برخی نویسندگان [[اهل‌سنت]]<ref>اقضیة رسول اللّه‌، ص ۷۶ - ۷۷؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۲۴۱.</ref> معتقدند [[رسول اکرم]]{{صل}} [[راز]] به [[خلافت]] رسیدن [[عمر]] پس از [[ابوبکر]] را به وی گفت؛ ولی حفصه آن را برای [[عایشه]] فاش کرد.
برپایه روایت دوم، رسول خدا {{صل}} در روزی که نوبت حفصه بود، در [[خانه]] حفصه با [[ماریه قبطیه]] [[خلوت]] کرده بود، چون حفصه از داستان [[آگاهی]] یافت، ایشان برای خوشایند حفصه و آرام کردن وی، [[ماریه]] را بر خود حرام <ref>جامع البیان، ج ۲۸، ص ۱۰۱؛ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۷۵؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۴۶.</ref> و [[حفصه]] را بر سرّی [[آگاه]] کردند. بیشتر [[اهل سنت]]، سرّ را همان [[تحریم]] [[ماریه قبطیه]] می‌دانند؛ اما [[مفسران]] [[شیعی]] <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۷۶؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۲.</ref> و برخی نویسندگان [[اهل‌سنت]]<ref>اقضیة رسول اللّه‌، ص ۷۶ - ۷۷؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۲۴۱.</ref> معتقدند [[رسول اکرم]] {{صل}} [[راز]] به [[خلافت]] رسیدن [[عمر]] پس از [[ابوبکر]] را به وی گفت؛ ولی حفصه آن را برای [[عایشه]] فاش کرد.


به نظر می‌رسد این [[روایت]] نسبت به روایت نخست، با ۵ [[آیه]] نخست [[سوره تحریم]] همخوانی بیشتری دارد، زیرا [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (ا» سوره تحریم، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ}}<ref>«اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته ، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> به بیان رازی از [[رسول خدا]]{{صل}} به یکی از [[همسران]] خویش اشاره دارند که [[راز]] را فاش می‌کند. تحریم عسل از سوی رسول خدا{{صل}} در روایت نخست نمی‌تواند همان رازی باشد که برملا کردن آن واکنش شدید [[حضرت]] را در پی داشت. آیه ۴ همین سوره به همپشتی دو [[زن]] اشاره دارد که عمر بن خطاب آنها را حفصه و عایشه دانست.<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۵۵؛ صحیح البخاری، ج ۶، ص ۶۹.</ref> پس از این [[اقدام]] ناروای حفصه، رسول اکرم{{صل}} او را [[طلاق]] داد که در [[اخبار]] بسیاری [[نقل]] شده است <ref>جوامع السیرة النبویه، ص ۲۹؛ المستدرک، ج ۲، ص ۱۹۷؛ تاریخ الاسلام، ج ۴، ص ۴۴.</ref> و برخی مفسران نیز ذیل همین حادثه آن را گزارش کرده‌اند.<ref> تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۷۷؛ زبدة البیان، ص ۵۶۵.</ref> این طلاق، غیر از حادثه‌ای است که [[پیامبر]]{{صل}} با همه همسران خود متارکه کرد.
به نظر می‌رسد این [[روایت]] نسبت به روایت نخست، با ۵ [[آیه]] نخست [[سوره تحریم]] همخوانی بیشتری دارد، زیرا [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (ا» سوره تحریم، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ}}<ref>«اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> به بیان رازی از [[رسول خدا]] {{صل}} به یکی از [[همسران]] خویش اشاره دارند که [[راز]] را فاش می‌کند. تحریم عسل از سوی رسول خدا {{صل}} در روایت نخست نمی‌تواند همان رازی باشد که برملا کردن آن واکنش شدید [[حضرت]] را در پی داشت. آیه ۴ همین سوره به همپشتی دو [[زن]] اشاره دارد که عمر بن خطاب آنها را حفصه و عایشه دانست.<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۵۵؛ صحیح البخاری، ج ۶، ص ۶۹.</ref> پس از این [[اقدام]] ناروای حفصه، رسول اکرم {{صل}} او را [[طلاق]] داد که در [[اخبار]] بسیاری [[نقل]] شده است <ref>جوامع السیرة النبویه، ص ۲۹؛ المستدرک، ج ۲، ص ۱۹۷؛ تاریخ الاسلام، ج ۴، ص ۴۴.</ref> و برخی مفسران نیز ذیل همین حادثه آن را گزارش کرده‌اند.<ref> تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۷۷؛ زبدة البیان، ص ۵۶۵.</ref> این طلاق، غیر از حادثه‌ای است که [[پیامبر]] {{صل}} با همه همسران خود متارکه کرد.


۲. [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref> برخی [[مفسران]]، [[شأن نزول]] قسمتی از این آیه را که [[زنان]] را از [[مسخره کردن]] زنان دیگر [[نهی]] می‌کند، درباره [[حفصه]] و [[عایشه]] دانسته‌اند که [[ام‌سلمه]] [[همسر]] دیگر [[رسول خدا]]{{صل}} را به [[تمسخر]] می‌گرفتند؛<ref>اسباب النزول، ص ۴۰۹؛ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص ۸۱.</ref> یا به [[روایت]] دیگری به [[صفیه]] [[همسر پیامبر]]{{صل}} [[دشنام]] داده و وی را [[یهودی]] زاده می‌خواندند.<ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۲۱ - ۳۲۲؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۱۸۱.</ref> بعضی مفسران برای [[پرهیز]] از نام بردن حفصه یا عایشه، تنها گفته‌اند که برخی از [[همسران رسول خدا]]{{صل}} مرتکب چنین خطایی شده‌اند.<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۱۴۹؛ تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۲۶۱.</ref>
۲. [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref> برخی [[مفسران]]، [[شأن نزول]] قسمتی از این آیه را که [[زنان]] را از [[مسخره کردن]] زنان دیگر [[نهی]] می‌کند، درباره [[حفصه]] و [[عایشه]] دانسته‌اند که [[ام‌سلمه]] [[همسر]] دیگر [[رسول خدا]] {{صل}} را به [[تمسخر]] می‌گرفتند؛<ref>اسباب النزول، ص ۴۰۹؛ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص ۸۱.</ref> یا به [[روایت]] دیگری به [[صفیه]] [[همسر پیامبر]] {{صل}} [[دشنام]] داده و وی را [[یهودی]] زاده می‌خواندند.<ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۲۱ - ۳۲۲؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۱۸۱.</ref> بعضی مفسران برای [[پرهیز]] از نام بردن حفصه یا عایشه، تنها گفته‌اند که برخی از [[همسران رسول خدا]] {{صل}} مرتکب چنین خطایی شده‌اند.<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۱۴۹؛ تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۲۶۱.</ref>


۳. آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد» سوره طلاق، آیه ۱.</ref> سفارش می‌کند که طلاق زنان باید در [[زمان]] [[پاکی]] از حیض انجام پذیرد. گفته‌اند زمانی که [[رسول اکرم]]{{صل}} حفصه را در حال حیض طلاق داد، این آیه نازل شد و در پی آن [[پیامبر]]{{صل}} حفصه را بازگرداند؛<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۳۵۹؛ اسباب النزول، ص ۴۵۶؛ احکام القرآن، ج ۴، ص ۲۶۹.</ref> اما در منابع غیر [[تفسیری]] به طلاق حفصه در حال حیض هیچ اشاره‌ای نشده است و [[راویان]] [[اهل سنت]] برای کمرنگ نشان دادن [[اقدام]] آن [[حضرت]] در موضوع طلاق حفصه، طلاق وی را با این آیه پیوند زده و با برشمردن صفات والایی برای او، بازگشتن حفصه به [[زندگی پیامبر]]{{صل}} را به [[دستور الهی]] دانسته‌اند.<ref> المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۱۸۸.</ref> در مقابل، برخی مفسران آیه را درباره عبداللّه‌بن [[عمر]] دانسته‌اند که همسر خود را در حال حیض طلاق داد.<ref> تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۶۳؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۲۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۴۸.</ref>
۳. آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد» سوره طلاق، آیه ۱.</ref> سفارش می‌کند که طلاق زنان باید در [[زمان]] [[پاکی]] از حیض انجام پذیرد. گفته‌اند زمانی که [[رسول اکرم]] {{صل}} حفصه را در حال حیض طلاق داد، این آیه نازل شد و در پی آن [[پیامبر]] {{صل}} حفصه را بازگرداند؛<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۳۵۹؛ اسباب النزول، ص ۴۵۶؛ احکام القرآن، ج ۴، ص ۲۶۹.</ref> اما در منابع غیر [[تفسیری]] به طلاق حفصه در حال حیض هیچ اشاره‌ای نشده است و [[راویان]] [[اهل سنت]] برای کمرنگ نشان دادن [[اقدام]] آن [[حضرت]] در موضوع طلاق حفصه، طلاق وی را با این آیه پیوند زده و با برشمردن صفات والایی برای او، بازگشتن حفصه به [[زندگی پیامبر]] {{صل}} را به [[دستور الهی]] دانسته‌اند.<ref> المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۱۸۸.</ref> در مقابل، برخی مفسران آیه را درباره عبداللّه‌بن [[عمر]] دانسته‌اند که همسر خود را در حال حیض طلاق داد.<ref> تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۶۳؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۲۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۴۸.</ref>


۴. آیاتی که خطابشان به [[زنان]] [[رسول اکرم]]{{صل}} است، شامل [[حفصه]] نیز می‌شوند؛ مانند [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنا» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند ؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.</ref> که براساس این آیات، [[رسول خدا]]{{صل}} به زیاده‌خواهی‌های مادی [[همسران]] خویش اعتنایی نمی‌کند و پس ا زدوری از همسران خود، این آیات نازل می‌شدند و آنان را در ادامه [[زندگی]] با [[پیامبر]]{{صل}} مخیر می‌کنند.<ref>امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص ۶۴.</ref>
۴. آیاتی که خطابشان به [[زنان]] [[رسول اکرم]] {{صل}} است، شامل [[حفصه]] نیز می‌شوند؛ مانند [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنا» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.</ref> که براساس این آیات، [[رسول خدا]] {{صل}} به زیاده‌خواهی‌های مادی [[همسران]] خویش اعتنایی نمی‌کند و پس ا زدوری از همسران خود، این آیات نازل می‌شدند و آنان را در ادامه [[زندگی]] با [[پیامبر]] {{صل}} مخیر می‌کنند.<ref>امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص ۶۴.</ref>


برپایه برخی [[اخبار]] منابع [[شیعی]]، [[کناره‌گیری]] رسول اکرم{{صل}} از همسران خویش بر اثر سخن ناروای حفصه بود که گفت [[حضرت]] [[گمان]] می‌کند اگر ما را [[طلاق]] دهد، برای [[ازدواج]] با [[قریشیان]] هم‌کفوهای خود را نخواهیم یافت؛ همین سخن، سبب کناره‌گیری پیامبر{{صل}} از همسران خویش به مدت یک ماه شد.<ref>الکافی، ج ۶، ص ۱۳۸ - ۱۳۹؛ المقنع، ص ۳۴۷؛ تفسیر سمعانی، ج ۴، ص ۲۷۶.</ref>
برپایه برخی [[اخبار]] منابع [[شیعی]]، [[کناره‌گیری]] رسول اکرم {{صل}} از همسران خویش بر اثر سخن ناروای حفصه بود که گفت [[حضرت]] [[گمان]] می‌کند اگر ما را [[طلاق]] دهد، برای [[ازدواج]] با [[قریشیان]] هم‌کفوهای خود را نخواهیم یافت؛ همین سخن، سبب کناره‌گیری پیامبر {{صل}} از همسران خویش به مدت یک ماه شد.<ref>الکافی، ج ۶، ص ۱۳۸ - ۱۳۹؛ المقنع، ص ۳۴۷؛ تفسیر سمعانی، ج ۴، ص ۲۷۶.</ref>


بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref> پس از دوری ناپایدار رسول اکرم{{صل}} از همسران خویش، آن حضرت ایشان را مخیر کرد میان رسول خدا{{صل}} و مواهب [[دنیایی]] یکی را برگزینند که همسران ایشان از جمله حفصه، [[خدا]]، رسول خدا{{صل}} و دنیای دیگر را برگزیدند.<ref>جامع البیان، ج ۲۱، ص ۹۹ - ۱۰۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۹، ص ۳۱۲۸.</ref> براساس روایتی، پس از اینکه آیه {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> پیامبر{{صل}} را در تأخیر انداختن نوبت زنان خویش [[آزاد]] گذاشت، حفصه در شمار زنانی بود که این تأخیر شامل حالشان نشد و حضرت وی را نزد خود جای داد؛ ولی این [[روایت]] که در آن زنان [[قریشی]] پیامبر{{صل}} بر دیگر همسران ایشان مقدّم شده‌اند، تردیدپذیر است<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۱۴۵؛ زادالمسیر، ج ۳، ص ۴۷۶.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref> پس از دوری ناپایدار رسول اکرم {{صل}} از همسران خویش، آن حضرت ایشان را مخیر کرد میان رسول خدا {{صل}} و مواهب [[دنیایی]] یکی را برگزینند که همسران ایشان از جمله حفصه، [[خدا]]، رسول خدا {{صل}} و دنیای دیگر را برگزیدند.<ref>جامع البیان، ج ۲۱، ص ۹۹ - ۱۰۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۹، ص ۳۱۲۸.</ref> براساس روایتی، پس از اینکه آیه {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> پیامبر {{صل}} را در تأخیر انداختن نوبت زنان خویش [[آزاد]] گذاشت، حفصه در شمار زنانی بود که این تأخیر شامل حالشان نشد و حضرت وی را نزد خود جای داد؛ ولی این [[روایت]] که در آن زنان [[قریشی]] پیامبر {{صل}} بر دیگر همسران ایشان مقدّم شده‌اند، تردیدپذیر است<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۱۴۵؛ زادالمسیر، ج ۳، ص ۴۷۶.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حفصه بنت عمر - داداش‌نژاد (مقاله)|مقاله «حفصه بنت عمر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۴۵

مقدمه

حفصه از طایفه بنی‌عدی بن کعب از قریش و مادرش زینب، خواهر عثمان‌ بن مظعون بود.[۱] حفصه ۵ سال پیش از بعثت رسول خدا (ص) در مکه به دنیا آمد،[۲] از این رو هنگام اسلام آوردن پدرش در سال ۶ بعثت یا پس از آن [۳] ۱۱ ساله یا بیشتر بوده است. در منابع تاریخی به زمان مسلمان شدن حفصه اشاره نشده است.

ازدواج حفصه با خُنَیس بن حُذافه سَهْمی از پیشگامان مسلمان باید پس از اسلام آوردن عمر بوده باشد، زیرا عمر پیش از مسلمان شدن به تندی با بستگان مسلمان خود رفتار می‌کرد و نمی‌توانست دخترش را به مردی مسلمان دهد، مگر آنکه مسلمانی خنیس بر او پنهان مانده باشد. حکایت هجرت حفصه همراه شوهرش به حبشه [۴] چندان معتبر نیست، زیرا نام خنیس در فهرست موسی‌ بن عقبه از مهاجران حبشه درج نشده؛[۵] همچنین هجرت به حبشه پیش از اسلام آوردن عمر در سال ششم بوده است [۶] و چه بسا در این زمان حفصه هنوز به همسری خنیس بن حذافه درنیامده بود، تا بتواند وی را همراهی کند.

حفصه در ۱۸ سالگی همراه شوهرش به مدینه هجرت کرد [۷] و کنار پدر و دیگر نزدیکانشان در قبا در خانه رفاعة بن عبدالمنذر اسکان یافت.[۸] خنیس بر اثر جراحتی در جنگ بدر در سال سوم هجری از دنیا رفت و در بقیع به خاک سپرده شد. حفصه از او فرزندی نداشت.[۹] پس از درگذشت خنیس، عمر به عثمان و ابوبکر پیشنهاد کرد با حفصه ازدواج کنند؛ ولی آنها نپذیرفتند. عمر به گلایه از این امر نزد پیامبر (ص) رفت؛ آن‌گاه حضرت با حفصه ازدواج کرد.[۱۰] ازدواج رسول خدا (ص) با حفصه در سال ۳ هجری و دو ماه پیش از جنگ احد روی داد [۱۱] و در این هنگام، حفصه نزدیک ۲۰ ساله بود و چهارمین یا پنجمین همسر رسول اکرم (ص) به شمار می‌رفت.[۱۲] عایشه در سال یکم هجرت که با پیامبر (ص) ازدواج کرد، ۹ سال داشت و در سال سوم که جنگ احد رخ داد ۱۲ ساله بود.[۱۳] از این پس، میان حفصه و عایشه که تقریبا ۸ سال از او کوچک‌تر بود، پیوند آشکاری پدید آمد که بی‌ارتباط با همراهی پدران آنها با یکدیگر در دوره پیامبر (ص) نیست.

در پی ازدواج‌های دیگر رسول اکرم (ص)، همسران ایشان دو گروه شدند: دسته‌ای که به گروه عایشه و حفصه شناخته می‌شدند و گروهی که ام‌سلمه و برخی زنان دیگر در آن جای داشتند.[۱۴] رقابت میان این دو گروه، بیشتر از سوی حفصه و عایشه نمایان[۱۵] و مایه رنجش رسول خدا (ص) می‌شد. مواردی از این حوادث در منابع تاریخی و تفسیری ثبت شده‌اند. عایشه و حفصه هرگاه زنی بر زنان رسول اکرم (ص) افزوده می‌شد، می‌کوشیدند وی را از کانون توجه حضرت بیرون کنند.[۱۶] حفصه پس از ازدواج رسول خدا (ص) با صفیه در سال ۷ هجری، صفیه را با این تعبیر سرزنش کرد که یهودی‌زاده است؛ پیامبر (ص) به دلجویی از صفیه برخاست؛[۱۷] نیز صفیه همراه عایشه از سادگی سوده همسر حضرت سوء استفاده کرده و او را دست می‌انداختند؛[۱۸] همچنین حفصه زنی که خود را به رسول خدا (ص) بخشید، سرزنش کرد که ایشان از این رفتار حفصه انتقاد کردند.[۱۹] افزون بر رقابت میان این دو دسته از همسران پیامبر (ص)، رقابت‌های زنانه حتی میان عایشه و حفصه نیز برقرار بود و پایانی نداشت،[۲۰] به گونه‌ای که گاه به قهر و قطع ارتباط آن دو می‌انجامید.[۲۱] برخی روایات مربوط به فضائل عایشه که به زبان حفصه نقل شده‌اند [۲۲] می‌توانند تلاش‌هایی برای پوشاندن روابط نامناسب میان این دو باشند.

حفصه همچون عایشه می‌کوشید، منزلت پدر خویش را نزد رسول خدا (ص) ارتقا بخشد، از این رو زمانی که حضرت از فرد محبوب خود یاد یا دعا می‌کرد که محبوب‌ترین خلق خدا با وی هم‌غذا شود، حفصه تمایل خود را آشکار می‌کرد که آن فرد عمر باشد، چنان که عایشه از ابوبکر نام می‌برد، درحالی‌که پیامبر (ص) به علی (ع) نظر داشت.[۲۳] حفصه همچون پدرش اخلاقی تند و پرخاشگرانه داشت [۲۴] که گاه سبب اختلاف جدی میان او و پیامبر (ص) می‌شد. در یکی از اختلافات بنا شد پدر حفصه میان حضرت و دخترش حَکَم باشد و آن‌گاه عمر به جهت بی‌ادبی حفصه در حق پیامبر او را در حضور ایشان کتک زد.[۲۵] عمر خود معتقد بود که رسول خدا (ص) حفصه را دوست نداشته و تنها به احترام وی حفصه را طلاق نداده است،[۲۶] بدین جهت می‌کوشید تا پیوند میان حفصه و حضرت نگسلد و به اعتبار وی آسیبی نرسد.[۲۷] وی به دختر خود سفارش می‌کرد که به لحاظ مالی رسول خدا (ص) را در فشار و تنگنا نگذارد و خود وعده می‌داد می‌پذیرد کمبودهای مالی وی را تأمین کند؛[۲۸] لکن پیامبر ناچار شد او را طلاق دهد؛ سپس دوباره او را بازگرداند.[۲۹]

حفصه، هرچند در دوران رسول خدا (ص) و پس از آن، اعتبار عایشه را نداشت، از توانایی‌هایی مانند نوشتن برخوردار بود[۳۰] و علایق خویش را با عرضه کتابی به رسول اکرم (ص) نشان می‌داد که در بردارنده قصه حضرت یوسف (ع) بود.[۳۱] برخی اطلاعات شخصی پیامبر (ص) را حفصه گزارش کرده است؛ مانند وصف بستر خواب رسول خدا (ص)،[۳۲] بوسیدن زنان در هنگام روزه‌داری،[۳۳]خواندن نمازهای مستحبی در یک یا دو سال پایانی عمر به صورت نشسته،[۳۴]بهره گرفتن رسول خدا (ص) از دست راست برای خوردن، نوشیدن و لباس پوشیدن،[۳۵] رفتار و دعای حضرت هنگام خواب،[۳۶] عبادت رسول اکرم (ص) و خواندن دو رکعت نماز پیش از طلوع فجر و پس از اذان مؤذن.[۳۷] گاه نیز از مسائل شرعی و زندگانی شخصی رسول خدا (ص) با همسران خویش از او پرسش می‌شد که اطلاعاتی گزارش می‌کرد؛[۳۸] گاهی نیز عمر به او دستور می‌داد از رسول خدا (ص) درباره موضوعی فقهی پرسشی کند.[۳۹]

حفصه در پرتو خلافت پدر توانست به جایگاه بهتری دست یابد. وی که از تنگناهای مالی دوران رسول اکرم (ص) که به اقتضاء آن زمان وجود داشت، خشنود نبود، به زودی ـ برخلاف دیگر همسران پیامبر (ص) ـ خانه‌ای را که در آن زندگی مشترک با رسول خدا (ص) را آغاز کرده بود، ترک کرد.[۴۰] او در سایه حمایت پدر دشواری‌های مالی زمان پیامبر (ص) را نداشت. عمر بن خطاب در خلافت خویش، گاه هدایایی برای همسران رسول اکرم (ص) از جمله حفصه تدارک می‌دید.[۴۱] زمانی که عمر از همسران حضرت خواست میان سهم خود از محصول خرما که در زمان پیامبر (ص) تعیین شده بود و سهمی از آب و زمین خیبر، یکی را برگزینند، حفصه و عایشه زمین و آب را انتخاب کردند.[۴۲] با آنکه برخی اخبار عمر را در دادن امتیازات مالی به حفصه تطهیر می‌کنند،[۴۳] وی مقرّری حفصه و عایشه را بیش از دیگر همسران رسول خدا (ص) و ۱۲۰۰۰ درهم تعیین کرد.[۴۴] دارایی‌ها و اموال حفصه به اندازه‌ای رسید که توانست بخشی از آنها را صدقه دهد.[۴۵] حفصه در دوران خلافت پدر، وی را در امور زنان یاری می‌کرد.[۴۶] گاه نیز واسطه بود تا سخنان دیگران را به گوش پدرش برساند.[۴۷] حفصه نزدیک ۴۰ ساله بود که پدرش در سال ۲۳ هجری ضربت خورد. عمر وی را از شیون بر بالین خود بازداشت.[۴۸] او پس از کشته شدن عمر به دست ابولؤلؤ، عبدالله ‌برادر خویش را به کشتن هرمزان، جفینه و دختر ابولؤلؤ شوراند.[۴۹] حفصه بر اساس وصیت عمر سرپرستی اموال صدقه عمر را بر عهده گرفت.[۵۰] عثمان مقرری وی را کاست[۵۱] و به نظر می‌رسد همراهی حفصه با عایشه در مخالفت با عثمان،[۵۲] از همین رو بوده است.

در حوادث پیرامون خلافت امام علی (ع) و مخالفت‌های اصحاب جمل با آن حضرت، حفصه تمایل داشت عایشه را ضد امام علی (ع) همراهی کند؛[۵۳] اما برادر وی عبدالله بن عمر او را از این اقدام بازداشت؛[۵۴] حتی طلحه و زبیر برای همراه کردن عبدالله بن عمر با خود، به حفصه متوسل شدند؛ اما نتوانستند عبدالله بن عمر ‌را به سوی خود بکشانند.[۵۵] عایشه در راه بصره و در مقطعی که پیروزی خود را نزدیک می‌دید، در نامه‌ای به حفصه موقعیت نامناسب امام علی (ع) در تعقیب اهل جمل را یاد کرد و حفصه با دریافت این نامه به شادمانی پرداخت و اطرافیان خویش را ضد امام علی (ع) شوراند. این رفتار، مورد انکار ام کلثوم دخترامام علی (ع) قرار گرفت [۵۶].[۵۷]

تاریخ درگذشت

حفصه در سال ۴۵هجری در حالی که سنّ او از ۶۰ گذشته بود درگذشت. مروان بن حکم والی مدینه در دوران معاویه بر او نماز خواند و در بقیع به خاک سپرده شد.[۵۸] ابن‌حبیب بغدادی و برخی دیگر مرگ او را در سال ۴۱ و اوایل خلافت معاویه نوشته‌اند [۵۹].[۶۰]

مصحف حفصه

پس از وفات ابوبکر، مصحفی که در دوره او گرد آمده بود به عمر رسید و پس از درگذشت عمر، در اختیار حفصه که وصی پدر خود بود [۶۱] قرار گرفت. از این مصحف ـ که به مصحف حفصه مشهور گردید ـ در شمار دیگر مصحف‌های صحابه یاد می‌شود.[۶۲] عثمان آن را از حفصه به امانت گرفت و پس از یکسان‌سازی نسخه‌ها، آن را بازگرداند.[۶۳] این مصحف همچنان در اختیار حفصه قرار داشت، تا آنکه مروان پس از دفن او آن را یافت و نابود کرد.[۶۴] از حفصه در مباحث تفسیر و قرائات قرآنی روایاتی نقل شده است که برخی مربوط به اختلاف مصحف حفصه با مصاحف دیگر است؛ مانند افزودن عبارت "صلاة العصر" پس از صلاة الوسطی در آیه ﴿حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ[۶۵].[۶۶] تطبیق "قریه" در آیه ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۶۷] با شهر مدینه[۶۸] و مفهوم و مراد آیه ﴿وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا[۶۹].[۷۰] گاه قرائت ویژه و شاذی از برخی آیات نیز به حفصه نسبت داده شده است؛ مانند قرائت آیه ﴿صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ[۷۱] به صورت "صما بکما عمیا"،[۷۲] قرائت آیه ﴿وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ[۷۳] به شکل "تصریف الارواح"،[۷۴] قرائت آیه ﴿فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ[۷۵] به گونه "ما هذا ببشر"،[۷۶] قرائت آیه ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۷۷] به صورت "او الاطفال"،[۷۸] قرائت آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۷۹] به شکل "عصبة أربعه"[۸۰] و قرائت آیه ﴿إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۸۱] به گونه "فأنزل اللّه‌سکینته علیهما" که تحریفی آشکار به سود ابوبکر بود[۸۲].[۸۳]

روایات حفصه

روایات چندانی از حفصه نمانده است. در کتاب بَقی بن مَخلد، ۶۰ حدیث برای وی یاد شده،[۸۴] چنان‌که احمد بن حنبل نیز بی حذف روایات تکراری، ۴۵ روایت از او گرد آورده است.[۸۵] حفصه، هرچند در شمار صحابه‌ای است که فتاوای اندکی از آنها صادر شده‌اند،[۸۶] راوی احادیثی است که کاربرد فقهی یافته‌اند [۸۷].[۸۸]

آیات نازل شده درباره حفصه

براساس اخبار، آیاتی از قرآن درباره حفصه نازل شده‌اند: برخی از آیات به صورت عمومی و از آن جهت شامل وی می‌شدند که در شمار همسران رسول خدا (ص) بود و بعضی دیگر به صورت اختصاصی یا همراه با عایشه درباره وی نازل شده‌اند. این آیات بدین شرح‌اند:

۱. مراد از ﴿أَزْوَاجِكَ در آیات ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا [۸۹] است. برپایه دو سببِ نزول که مفسران شیعی [۹۰] و اهل سنت [۹۱] برای این آیات یاد کرده‌اند، حفصه سبب شد دشواری‌هایی برای رسول خدا (ص) پیش بیاید و ایشان حلالی را برای خود حرام کنند. براساس روایت نخست، رسول اکرم (ص) پیش زینب بنت جحش شربت عسل می‌نوشید و نزد وی بیش از معمول می‌ماند که حسادت حفصه و عایشه به زینب را برانگیخت و آن دو برای بازداشتن پیامبر (ص) از این کار تبانی کردند که بدو بگویند دهان ایشان بوی بد گرفته است. رسول خدا (ص) چون سخن آنان را شنید، عهد کرد دیگر از آن عسل نخورد.[۹۲] برخی گفته‌اند که دیگران به حفصه حسادت کردند [۹۳] که تلاشی بیهوده برای تطهیر حفصه و ناسازگار با دیگر روایات و با ادامه آیات که به همپشتی این دو زن (بنابر همه گزارش‌ها حفصه و عایشه) تصریح می‌کنند. در ادامه آیات، خدا از حفصه و عایشه خواست که توبه کنند، زیرا ضد پیامبر (ص) دست به دست هم داده و دل‌هایشان از حق دور شده است؛ سپس آنان را به طلاق تهدید کرد.

برپایه روایت دوم، رسول خدا (ص) در روزی که نوبت حفصه بود، در خانه حفصه با ماریه قبطیه خلوت کرده بود، چون حفصه از داستان آگاهی یافت، ایشان برای خوشایند حفصه و آرام کردن وی، ماریه را بر خود حرام [۹۴] و حفصه را بر سرّی آگاه کردند. بیشتر اهل سنت، سرّ را همان تحریم ماریه قبطیه می‌دانند؛ اما مفسران شیعی [۹۵] و برخی نویسندگان اهل‌سنت[۹۶] معتقدند رسول اکرم (ص) راز به خلافت رسیدن عمر پس از ابوبکر را به وی گفت؛ ولی حفصه آن را برای عایشه فاش کرد.

به نظر می‌رسد این روایت نسبت به روایت نخست، با ۵ آیه نخست سوره تحریم همخوانی بیشتری دارد، زیرا آیات ﴿وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ[۹۷]، ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ[۹۸] به بیان رازی از رسول خدا (ص) به یکی از همسران خویش اشاره دارند که راز را فاش می‌کند. تحریم عسل از سوی رسول خدا (ص) در روایت نخست نمی‌تواند همان رازی باشد که برملا کردن آن واکنش شدید حضرت را در پی داشت. آیه ۴ همین سوره به همپشتی دو زن اشاره دارد که عمر بن خطاب آنها را حفصه و عایشه دانست.[۹۹] پس از این اقدام ناروای حفصه، رسول اکرم (ص) او را طلاق داد که در اخبار بسیاری نقل شده است [۱۰۰] و برخی مفسران نیز ذیل همین حادثه آن را گزارش کرده‌اند.[۱۰۱] این طلاق، غیر از حادثه‌ای است که پیامبر (ص) با همه همسران خود متارکه کرد.

۲. آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۱۰۲] برخی مفسران، شأن نزول قسمتی از این آیه را که زنان را از مسخره کردن زنان دیگر نهی می‌کند، درباره حفصه و عایشه دانسته‌اند که ام‌سلمه همسر دیگر رسول خدا (ص) را به تمسخر می‌گرفتند؛[۱۰۳] یا به روایت دیگری به صفیه همسر پیامبر (ص) دشنام داده و وی را یهودی زاده می‌خواندند.[۱۰۴] بعضی مفسران برای پرهیز از نام بردن حفصه یا عایشه، تنها گفته‌اند که برخی از همسران رسول خدا (ص) مرتکب چنین خطایی شده‌اند.[۱۰۵]

۳. آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا[۱۰۶] سفارش می‌کند که طلاق زنان باید در زمان پاکی از حیض انجام پذیرد. گفته‌اند زمانی که رسول اکرم (ص) حفصه را در حال حیض طلاق داد، این آیه نازل شد و در پی آن پیامبر (ص) حفصه را بازگرداند؛[۱۰۷] اما در منابع غیر تفسیری به طلاق حفصه در حال حیض هیچ اشاره‌ای نشده است و راویان اهل سنت برای کمرنگ نشان دادن اقدام آن حضرت در موضوع طلاق حفصه، طلاق وی را با این آیه پیوند زده و با برشمردن صفات والایی برای او، بازگشتن حفصه به زندگی پیامبر (ص) را به دستور الهی دانسته‌اند.[۱۰۸] در مقابل، برخی مفسران آیه را درباره عبداللّه‌بن عمر دانسته‌اند که همسر خود را در حال حیض طلاق داد.[۱۰۹]

۴. آیاتی که خطابشان به زنان رسول اکرم (ص) است، شامل حفصه نیز می‌شوند؛ مانند آیات ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۱۱۰]، ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۱۱]، ﴿تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا[۱۱۲]، ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۱۳] که براساس این آیات، رسول خدا (ص) به زیاده‌خواهی‌های مادی همسران خویش اعتنایی نمی‌کند و پس ا زدوری از همسران خود، این آیات نازل می‌شدند و آنان را در ادامه زندگی با پیامبر (ص) مخیر می‌کنند.[۱۱۴]

برپایه برخی اخبار منابع شیعی، کناره‌گیری رسول اکرم (ص) از همسران خویش بر اثر سخن ناروای حفصه بود که گفت حضرت گمان می‌کند اگر ما را طلاق دهد، برای ازدواج با قریشیان هم‌کفوهای خود را نخواهیم یافت؛ همین سخن، سبب کناره‌گیری پیامبر (ص) از همسران خویش به مدت یک ماه شد.[۱۱۵]

بر اساس آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۱۱۶] پس از دوری ناپایدار رسول اکرم (ص) از همسران خویش، آن حضرت ایشان را مخیر کرد میان رسول خدا (ص) و مواهب دنیایی یکی را برگزینند که همسران ایشان از جمله حفصه، خدا، رسول خدا (ص) و دنیای دیگر را برگزیدند.[۱۱۷] براساس روایتی، پس از اینکه آیه ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۱۸] پیامبر (ص) را در تأخیر انداختن نوبت زنان خویش آزاد گذاشت، حفصه در شمار زنانی بود که این تأخیر شامل حالشان نشد و حضرت وی را نزد خود جای داد؛ ولی این روایت که در آن زنان قریشی پیامبر (ص) بر دیگر همسران ایشان مقدّم شده‌اند، تردیدپذیر است[۱۱۹].[۱۲۰]

منابع

پانویس

  1. انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۴؛ اسدالغابه، ج ۶، ص ۶۵.
  2. الطبقات، ج ۸، ص ۸۱.
  3. بنگرید: الطبقات، ج ۳، ص ۲۷۰؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۲۹۳؛ مروج‌الذهب، ج ۲، ص ۳۲۱.
  4. المحبر، ص ۸۳.
  5. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۴۶.
  6. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۴.
  7. الطبقات، ج ۸، ص ۸۱.
  8. السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴۷۶ - ۴۷۷؛ الدرر، ص۷۱.
  9. الطبقات، ج ۳، ص ۳۹۳؛ الاستیعاب، ج۲، ص ۴۵۲.
  10. صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۷؛ دلائل‌النبوه، ج ۳، ص ۱۵۸ - ۱۵۹.
  11. الطبقات، ج ۸، ص ۸۳؛ امتاع الاسماع، ج ۶، ص ۴۶.
  12. الخصال، ص ۴۱۹؛ سبل الهدی، ج ۱۱، ص ۱۴۵.
  13. الطبقات، ج ۸، ص ۵۸.
  14. صحیح البخاری، ج ۲، ص ۲۵۷ - ۲۶۰؛ نیز ر. ک: سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۷.
  15. برای نمونه ر. ک: صحیح البخاری، ج ۲، ص ۲۵۷، ۲۵۹ - ۲۶۰.
  16. المغازی، ج ۲، ص ۷۰۸ - ۷۰۹.
  17. مسند احمد، ج ۳، ص ۵۹۵ - ۵۹۶.
  18. اسدالغابه، ج ۶، ص ۸۷.
  19. الکافی، ج ۵، ص ۵۶۸.
  20. نمونه‌هایی از این رقابت‌ها را بنگرید در: المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۳۹۹؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۳۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۷۸۲.
  21. المعارف، ص ۵۵۰.
  22. الآحاد والمثانی، ج ۵، ص ۴۰۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۱۸.
  23. الارشاد، ج ۱، ص ۱۸۶؛ روض الجنان، ج ۸، ص ۴۲۹.
  24. النهایه، ج ۱، ص ۲۰؛ لسان‌العرب، ج ۱۴، ص ۱۳، «اَب».
  25. تفسیر سمعانی، ج ۴، ص ۲۷۶؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۵۵؛ السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۰۶ - ۴۰۷.
  26. انساب الاشراف، ج ۲، ص ۵۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۸.
  27. سیره ابن اسحاق، ص ۲۵۷؛ المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۱۸۸.
  28. امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص ۶۴.
  29. الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۱۲.
  30. فتوح البلدان، ج ۳، ص ۵۸۰.
  31. المصنف، صنعانی، ج ۶، ص ۱۱۳.
  32. الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۴۲؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۴۰۷.
  33. سبل الهدی، ج ۸، ص ۴۲۳.
  34. المصنف، صنعانی، ج ۲، ص ۴۶۳ - ۴۶۴؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۶۴.
  35. سنن ابی داود، ج ۱، ص ۱۶؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۱، ص ۱۷۷.
  36. المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۶، ص ۲۴۲؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۴۸۶.
  37. الموطا، ج ۱، ص ۱۲۷؛ سنن النسائی، ج ۳، ص ۲۵۴ - ۲۵۵.
  38. مسند احمد، ج ۶، ص ۱۳۴؛ البدایة والنهایه، ج ۶، ص ۶۰.
  39. المصنف، صنعانی، ج ۱۰، ص ۳۰۵؛ الاختصاص، ص ۱۱۱.
  40. الطبقات، ج ۸، ص ۱۶۵؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۳۴۷؛ امتاع الاسماع، ج ۱۰، ص ۹۴.
  41. الموطا، ج ۱، ص ۲۷۹.
  42. المغازی، ج ۲، ص ۷۱۹ - ۷۲۰؛ صحیح مسلم، ج ۵، ص ۲۶.
  43. الام، ج ۲، ص ۸۷؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۷۰۱ - ۷۰۲.
  44. تقریب المعارف، ص ۳۴۴؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۵۳.
  45. مسند احمد، ج ۲، ص ۲۷۹.
  46. انساب الاشراف، ج ۶، ص ۱۱۵؛ المصنف، صنعانی، ج ۷، ص ۱۵۱ - ۱۵۲.
  47. تاریخ طبری، ج ۳، ص ۶۱۷؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۳۱۵، ۳۷۶.
  48. تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۸۹۴، ۹۰۶، ۹۱۲.
  49. انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۳۳؛ تاریخ الاسلام، ج ۳، ص ۲۹۷.
  50. الام، ج ۴، ص ۶۱؛ المصنف، صنعانی، ج ۱۰، ص ۳۷۶؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص ۶۵۹.
  51. تقریب المعارف، ص ۲۳۰.
  52. شرح الاخبار، ج ۱، ص ۳۴۱.
  53. الفتوح، ج ۲، ص ۴۵۵.
  54. تاریخ طبری، ج ۳، ص ۴۷۰؛ البدایة والنهایه، ج ۷، ص ۲۵۸.
  55. الامامة والسیاسه، ج ۱، ص ۸۱.
  56. الجمل، ص ۲۲۹؛ الفتوح، ج ۲، ص ۴۶۴؛ الکافئه، ص ۱۶ - ۱۷.
  57. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «حفصه بنت عمر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱.
  58. الطبقات، ج ۸، ص ۸۶؛ المستدرک، ج ۴، ص ۱۵.
  59. المحبر، ص ۹۹؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۳۷۳؛ اسدالغابه، ج ۶، ص ۶۷.
  60. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «حفصه بنت عمر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱.
  61. سنن الدارمی، ج ۲، ص ۴۲۶.
  62. المحررالوجیز، ج ۲، ص ۴۵۹.
  63. ر. ک: المصاحف، ص ۲۶ - ۲۸، ۹۵ - ۹۷؛ صحیح‌البخاری، ج ۵، ص ۲۱۱؛ ج ۶، ص ۹۹.
  64. المصاحف، ص ۲۸.
  65. «بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.
  66. الموطا، ج ۱، ص ۱۳۹؛ الکشاف، ج ۱، ص ۲۸۷؛ جامع البیان، ج ۲، ص ۳۴۹.
  67. «و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان می‌رسید آنگاه به نعمت‌های خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام می‌دادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.
  68. روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۱۰.
  69. «و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجام‌پذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.
  70. المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۰۷.
  71. «کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۸.
  72. البحر المحیط، ج ۱، ص ۲۱۷.
  73. «و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن آن بدان زنده می‌دارد و در گرداندن بادها نشانه‌هایی است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره جاثیه، آیه ۵.
  74. تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۱۹۸.
  75. «و چون (همسر عزیز مصر، ملامت) فریب (آمیز) آنان را شنید (کسی را) نزدشان فرستاد و برای آنها تکیه‌گاهی آماده ساخت و به هر یک از ایشان کاردی داد و (به یوسف) گفت: خود را به آنان نشان ده! چون او را دیدند بزرگش یافتند و دست خویش را (از خودباختگی) بریدند و گفتند: پاکاکه خداوند است! این، نه آدمیزاد که جز فرشته‌ای ارجمند نیست» سوره یوسف، آیه ۳۱.
  76. تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۱۸۲.
  77. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  78. تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۲۳۶.
  79. «کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت» سوره نور، آیه ۱۱.
  80. تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۲۰۰.
  81. «اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.
  82. الروض الانف، ج ۴، ص ۲۱۴.
  83. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «حفصه بنت عمر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱.
  84. سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۳۰؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۱۷.
  85. مسند احمد، ج ۷، ص ۴۰۳ - ۴۱۰.
  86. امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۱۴۰.
  87. ر. ک: المجموع، ج ۶، ص ۳۰۱؛ ج ۱۹، ص ۲۴۶؛ ج ۲۰، ص ۳۵، ۳۹.
  88. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «حفصه بنت عمر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱.
  89. «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام می‌داری؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است. خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است و خداوند سرور شماست و او دانای فرزانه است. و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (امر) باخبر ساخت (همسر) گفت: چه کسی تو را از این (رازگشایی من) آگاه کرد؟ (پیامبر) گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت. اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند. بسا اگر شما را طلاق دهد پروردگار وی برای او همسرانی به از شما- چه بیوه چه دوشیزه- جایگزین فرماید که مسلمان، مؤمن، فرمانبردار، اهل توبه، اهل عبادت و روزه‌گیر باشند» سوره تحریم، آیه ۱-۵.
  90. التبیان، ج ۱۰، ص ۴۳ - ۴۴؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۲.
  91. تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۳۶۲؛ احکام القرآن، ج ۴، ص ۲۹۲.
  92. الکشاف، ج ۴، ص ۵۶۳؛ تفسیر بغوی، ج ۵، ص ۱۱۶.
  93. زادالمسیر، ج ۴، ص ۳۰۵؛ اسباب النزول، ص ۴۶۰.
  94. جامع البیان، ج ۲۸، ص ۱۰۱؛ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۷۵؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۴۶.
  95. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۷۶؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۲.
  96. اقضیة رسول اللّه‌، ص ۷۶ - ۷۷؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۲۴۱.
  97. «و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (ا» سوره تحریم، آیه ۳.
  98. «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.
  99. مسند احمد، ج ۱، ص ۵۵؛ صحیح البخاری، ج ۶، ص ۶۹.
  100. جوامع السیرة النبویه، ص ۲۹؛ المستدرک، ج ۲، ص ۱۹۷؛ تاریخ الاسلام، ج ۴، ص ۴۴.
  101. تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۷۷؛ زبدة البیان، ص ۵۶۵.
  102. «ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  103. اسباب النزول، ص ۴۰۹؛ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص ۸۱.
  104. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۲۱ - ۳۲۲؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۱۸۱.
  105. زادالمسیر، ج ۴، ص ۱۴۹؛ تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۲۶۱.
  106. «ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد» سوره طلاق، آیه ۱.
  107. تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۳۵۹؛ اسباب النزول، ص ۴۵۶؛ احکام القرآن، ج ۴، ص ۲۶۹.
  108. المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۱۸۸.
  109. تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۳۶۳؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۲۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۴۸.
  110. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  111. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  112. «(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنا» سوره احزاب، آیه ۵۱.
  113. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  114. امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص ۶۴.
  115. الکافی، ج ۶، ص ۱۳۸ - ۱۳۹؛ المقنع، ص ۳۴۷؛ تفسیر سمعانی، ج ۴، ص ۲۷۶.
  116. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  117. جامع البیان، ج ۲۱، ص ۹۹ - ۱۰۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۹، ص ۳۱۲۸.
  118. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  119. تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۱۴۵؛ زادالمسیر، ج ۳، ص ۴۷۶.
  120. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «حفصه بنت عمر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱.