امام مهدی چند سال حکومت می‌کند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۲۴: خط ۲۴:
«برای پاسخ به این پرسش، پیرامون چند محور به بحث و بررسی خواهیم پرداخت.
«برای پاسخ به این پرسش، پیرامون چند محور به بحث و بررسی خواهیم پرداخت.
* '''محور نخست:''' ارتباط این موضوع با اصول کلی و [[برنامه کلی الهی‌]]
* '''محور نخست:''' ارتباط این موضوع با اصول کلی و [[برنامه کلی الهی‌]]
::::::بارها برای این سخن [[دلیل]] آورده‌ایم که غرض از [[آفرینش]]، [[پرستش]] خالصانه [[پروردگار]] و [[اجرای عدالت]] کامل در عرصه [[گیتی]] است. بدین منظور [[خداوند]] بزرگ برنامه‌ای بلند مدت را در قالب برنامه کلی [[پیش از ظهور]]، برای پدید آمدن شرایط آن تدارک دیده است و از سوی دیگر برای تداوم آن و نگهداریش از زوال و نابودی، برنامه‌ای کلی را برای دوره [[پس از ظهور]] فراهم آورده است؛ همان برنامه‌ای که در مسیر طولانی‌اش، [[جامعه]] [[معصوم]] بشری را به ثمر خواهد نشاند. همچنین پیشتر با نقش محوری [[امام مهدی]] {{ع}} در هر دو برنامه آشنا شدیم؛ او ثمره و نماد پایان‌ برنامه نخست و نقطه آغازین برنامه دوم می‌باشد و نخستین کسی است که نقش [[عدالت کامل]] را بر سیمای [[زمین]] حک خواهد نمود.
بارها برای این سخن [[دلیل]] آورده‌ایم که غرض از [[آفرینش]]، [[پرستش]] خالصانه [[پروردگار]] و [[اجرای عدالت]] کامل در عرصه [[گیتی]] است. بدین منظور [[خداوند]] بزرگ برنامه‌ای بلند مدت را در قالب برنامه کلی [[پیش از ظهور]]، برای پدید آمدن شرایط آن تدارک دیده است و از سوی دیگر برای تداوم آن و نگهداریش از زوال و نابودی، برنامه‌ای کلی را برای دوره [[پس از ظهور]] فراهم آورده است؛ همان برنامه‌ای که در مسیر طولانی‌اش، [[جامعه]] [[معصوم]] بشری را به ثمر خواهد نشاند. همچنین پیشتر با نقش محوری [[امام مهدی]] {{ع}} در هر دو برنامه آشنا شدیم؛ او ثمره و نماد پایان‌ برنامه نخست و نقطه آغازین برنامه دوم می‌باشد و نخستین کسی است که نقش [[عدالت کامل]] را بر سیمای [[زمین]] حک خواهد نمود.


این موضوع - با چشم‌پوشی از هر چیز دیگر - زمانی کافی را می‌طلبد تا مقصود حاصل گردد؛ در غیر این [[صورت امام مهدی]] {{ع}} نخواهد توانست در مدتی کم [[عدالت]] را پیاده سازد و در نتیجه غرض والای [[پروردگار]] عقیم می‌ماند که آن هم محال است. قبلا هم گفته‌ایم که در چنین موردی، جایی برای [[معجزه]] نیست. ناگزیر [[امام]] {{ع}} باید آن [[قدر]] زنده بماند تا [[عدالت]] را کاملا پیاده ساخته و تداوم آن را پس از خودش تضمین نماید؛ زیرا هنگامی که به [[میراث]] [[مصیبت]] باری که از دوره [[غیبت کبری]] به [[عصر ظهور]] رسیده، بنگریم و سرپیچی [[مسلمانان]] را (چه رسد به غیر [[مسلمانان]]) از اصول اولیه اسلامی و تمسخر آنها را نسبت به [[احکام الهی]] در نظر آوریم و اوضاع آشفته [[اخلاقی]]، [[اقتصادی]]، روانی، قانونی و [[اجتماعی]] آنها را که فروپاشی‌اش هم چون روز روشن است، ملاحظه نماییم، تا حدودی خواهیم توانست [[میزان]] [[تلاش]] سترگی را که جا دارد آن [[حضرت]] مبذول دارد تا [[دوزخ]] [[زمین]] را تبدیل به [[بهشت]] سازد، حدس بزنیم. البته این مقصود، تنها با [[فتح]] [[جهان]] و چیرگی بر آن به دست نمی‌آید؛ زیرا در آن زمان هر چند همه سرزمین‌ها اسلامی‌اند و از نظر فقهی و قانونی زیر نظر [[حکومت اسلامی]] می‌باشند، ولی [[تربیت]] آن [[جوامع]] بسیار پیچیده‌تر از [[فتح]] آن‌هاست و در [[حقیقت]] آن فتوحات، پیش در آمد [[تربیت]] [[جامعه بشری]] است و نه طمع [[سلطه]] بر آن.
این موضوع - با چشم‌پوشی از هر چیز دیگر - زمانی کافی را می‌طلبد تا مقصود حاصل گردد؛ در غیر این [[صورت امام مهدی]] {{ع}} نخواهد توانست در مدتی کم [[عدالت]] را پیاده سازد و در نتیجه غرض والای [[پروردگار]] عقیم می‌ماند که آن هم محال است. قبلا هم گفته‌ایم که در چنین موردی، جایی برای [[معجزه]] نیست. ناگزیر [[امام]] {{ع}} باید آن [[قدر]] زنده بماند تا [[عدالت]] را کاملا پیاده ساخته و تداوم آن را پس از خودش تضمین نماید؛ زیرا هنگامی که به [[میراث]] [[مصیبت]] باری که از دوره [[غیبت کبری]] به [[عصر ظهور]] رسیده، بنگریم و سرپیچی [[مسلمانان]] را (چه رسد به غیر [[مسلمانان]]) از اصول اولیه اسلامی و تمسخر آنها را نسبت به [[احکام الهی]] در نظر آوریم و اوضاع آشفته [[اخلاقی]]، [[اقتصادی]]، روانی، قانونی و [[اجتماعی]] آنها را که فروپاشی‌اش هم چون روز روشن است، ملاحظه نماییم، تا حدودی خواهیم توانست [[میزان]] [[تلاش]] سترگی را که جا دارد آن [[حضرت]] مبذول دارد تا [[دوزخ]] [[زمین]] را تبدیل به [[بهشت]] سازد، حدس بزنیم. البته این مقصود، تنها با [[فتح]] [[جهان]] و چیرگی بر آن به دست نمی‌آید؛ زیرا در آن زمان هر چند همه سرزمین‌ها اسلامی‌اند و از نظر فقهی و قانونی زیر نظر [[حکومت اسلامی]] می‌باشند، ولی [[تربیت]] آن [[جوامع]] بسیار پیچیده‌تر از [[فتح]] آن‌هاست و در [[حقیقت]] آن فتوحات، پیش در آمد [[تربیت]] [[جامعه بشری]] است و نه طمع [[سلطه]] بر آن.

نسخهٔ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۵۳

امام مهدی چند سال حکومت می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر پس از ظهور / حکومت جهانی امام مهدی
مدخل اصلیمدت حکومت امام مهدی

امام مهدی(ع) چند سال حکومت می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید محمد صدر

آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در این‌باره گفته‌ است:

«برای پاسخ به این پرسش، پیرامون چند محور به بحث و بررسی خواهیم پرداخت.

بارها برای این سخن دلیل آورده‌ایم که غرض از آفرینش، پرستش خالصانه پروردگار و اجرای عدالت کامل در عرصه گیتی است. بدین منظور خداوند بزرگ برنامه‌ای بلند مدت را در قالب برنامه کلی پیش از ظهور، برای پدید آمدن شرایط آن تدارک دیده است و از سوی دیگر برای تداوم آن و نگهداریش از زوال و نابودی، برنامه‌ای کلی را برای دوره پس از ظهور فراهم آورده است؛ همان برنامه‌ای که در مسیر طولانی‌اش، جامعه معصوم بشری را به ثمر خواهد نشاند. همچنین پیشتر با نقش محوری امام مهدی (ع) در هر دو برنامه آشنا شدیم؛ او ثمره و نماد پایان‌ برنامه نخست و نقطه آغازین برنامه دوم می‌باشد و نخستین کسی است که نقش عدالت کامل را بر سیمای زمین حک خواهد نمود.

این موضوع - با چشم‌پوشی از هر چیز دیگر - زمانی کافی را می‌طلبد تا مقصود حاصل گردد؛ در غیر این صورت امام مهدی (ع) نخواهد توانست در مدتی کم عدالت را پیاده سازد و در نتیجه غرض والای پروردگار عقیم می‌ماند که آن هم محال است. قبلا هم گفته‌ایم که در چنین موردی، جایی برای معجزه نیست. ناگزیر امام (ع) باید آن قدر زنده بماند تا عدالت را کاملا پیاده ساخته و تداوم آن را پس از خودش تضمین نماید؛ زیرا هنگامی که به میراث مصیبت باری که از دوره غیبت کبری به عصر ظهور رسیده، بنگریم و سرپیچی مسلمانان را (چه رسد به غیر مسلمانان) از اصول اولیه اسلامی و تمسخر آنها را نسبت به احکام الهی در نظر آوریم و اوضاع آشفته اخلاقی، اقتصادی، روانی، قانونی و اجتماعی آنها را که فروپاشی‌اش هم چون روز روشن است، ملاحظه نماییم، تا حدودی خواهیم توانست میزان تلاش سترگی را که جا دارد آن حضرت مبذول دارد تا دوزخ زمین را تبدیل به بهشت سازد، حدس بزنیم. البته این مقصود، تنها با فتح جهان و چیرگی بر آن به دست نمی‌آید؛ زیرا در آن زمان هر چند همه سرزمین‌ها اسلامی‌اند و از نظر فقهی و قانونی زیر نظر حکومت اسلامی می‌باشند، ولی تربیت آن جوامع بسیار پیچیده‌تر از فتح آن‌هاست و در حقیقت آن فتوحات، پیش در آمد تربیت جامعه بشری است و نه طمع سلطه بر آن.

وظیفه امام مهدی (ع) آن است که عدالت کامل را به طوری که قابلیت تداوم داشته باشد، در جامعه بشری تثبیت نماید هر چند که مقام پیشوایی پس از او به مؤمنان مخلص دیگری وانهاده شود. بنابراین مدت زمان حضور حضرت در عرصه خاک و به دنبال آن، مدت زمان حکومت ایشان، باید برای به بار نشستن آن نتایج کافی باشد. اما برای یافتن پاسخ این پرسش که این دوره به طور مشخص چند سال به طول می‌انجامد؟ نمی‌توانیم از اصول کلی مدد گیریم بلکه باید به سراغ روایاتی برویم که عهده دار بیان این موضوع می‌باشد. نباید از زمان نسبتا کوتاه این رویداد شگفت زده شد زیرا مأموریتی را که امام (ع) بر دوش دارد، دیگران نخواهند توانست حتی در طول یک قرن هم به انجام رسانند؛ باری، بشریت در طول تاریخ دراز خود از انجام این کار عاجز بوده است. در حالی که می‌توان تصور نمود آن حضرت با قابلیت‌هایی ژرف و دانش و توفیق الهی و به مدد شایستگی یارانش که فرماندهان و قاضیان و حاکمان دولت اویند، خواهد توانست آن مأموریت را در زمانی نسبتا کوتاه به انجام رساند؛ چیزی که انجامش توسط دیگران به افسانه می‌ماند.

  • محور دوم: نقل روایات‌: محتوای این روایات با یکدیگر بسیار متفاوت می‌باشد تا آنجا که محققان را دچار سردرگمی ساخته است. این روایات بر دو گونه است: شماری از آنها مدت حاکمیت امام (ع) را ده سال یا کمتر دانسته‌اند لذا، و شماری دیگر بیشتر از ده سال. گونه اول: ابو داوود به سند خود که آن را به ابو سعید خدری می‌رساند نقل کرده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: "اَلْمَهْدِيُّ مِنِّي... وَ يَمْلِكُ سَبْعَ سِنِينَ"[۱]. مهدی از [نسل‌] من است ... و هفت سال حکومت می‌کند. همو در حدیث دیگری از ام سلمه روایت کرده است که پیامبر (ص) فرمود: "فَيَلْبَثُ سَبْعَ سِنِينَ ثُمَّ يُتَوَفَّى وَ يُصَلِّي عَلَيْهِ اَلْمُسْلِمُونَ"[۲]. هفت سال درنگ می‌نماید، پس رحلت فرموده و مسلمانان بر او نماز می‌گزارند. ترمذی به سند خود از ابو سعید خدری نقل کرده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: "إِنَّ فِي أُمَّتِي اَلْمَهْدِيَّ يَخْرُجُ يَعِيشُ خَمْساً أَوْ سَبْعاً أَوْ تِسْعاً "[۳]. مهدی در امت من است، ظهور که فرماید، پنج یا هفت و یا نه سال می‌زید. ترمذی این حدیث را حسن می‌داند. ابن ماجه از ابو سعید خدری روایت کرده است که پیامبر (ص) فرمود: "يَكُونُ فِي أُمَّتِي اَلْمَهْدِيُّ إِنْ قَصُرَ فَسَبْعٌ وَ إِلاَّ فَتِسْعٌ"[۴]. مهدی در امت من است؛ [مدت حکومتش‌] دست کم هفت وگرنه، نه سال است. برخی اخبار که از زمانی نامحدود سخن گفته‌اند، در واقع از عمر دولت مهدوی سخن گفته‌اند، نه از عمر شریف حضرت. مانند این روایات: " إِلَى مُدَّةٍ قَرِيبَةٍ وَ عَاقِبَةٍ طَوِيلَةٍ وَ لَأُدَاوِلَنَّ اَلْأَيَّامَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ "
  • چند نکته:
  1. اخباری که طول عمر آن حضرت را معجزه‌آمیز می‌داند، نمی‌توان پذیرفت؛ چون با قانون معجزات ناسازگار است و بسترسازی برای اجرای عدالت نیازی به این معجزه ندارد. از این قبیل روایات دو روایت را آوردیم که هفت سال عمر حضرت را هم چون هفتاد سال می‌دانست و البته نمی‌توان به آنها تکیه کرد مگر اینکه برایشان معنایی رمزی در نظر گیریم که پس از این خواهیم گفت.
  2. طبق روش ما در این کتاب، اخباری که مضمونی منفرد دارد و دلیلی بر درستی آن وجود ندارد و نیز قرینه دیگری هم مضمون آن را تأیید نمی‌نماید، ناگزیر قابلیت اثبات تاریخی را ندارد؛ مانند خبری که می‌گوید: امام مهدی (ع) سیصد و نه سال حکومت می‌کند.
  3. با عنایت به این ملاحظات، سرانجام برای ما سه دسته روایت باقی می‌ماند:

الف). بیشتر روایات گونه اول که مدت حکومت امام (ع) را بین پنج تا ده سال می‌داند.

ب). اخباری که دوران حکومت امام را نوزده سال بیان کرده‌اند. این‌ها سه روایت همسو هستند که البته در یکی از آنها آمده است: نوزده سال و چند ماه.

ج). اخباری که از بیست سال سخن گفته‌اند. این‌ها دو خبر هستند که در منابع اهل سنت آمده است. هرگاه بتوان نوزده و بیست سال را که به هم نزدیک‌اند، به یکدیگر ارجاع داد، می‌توان بین روایات دسته ب و ج نیز پیوند داد و در مجموع پنج روایت را با مضمون نوزده و بیست سال گرد آورد. بنابراین می‌توان دو زمان نزدیک به یکدیگر را مشخص نمود: اول: پنج تا ده سال. دوم: نوزده تا بیست سال. و دور از ذهن نخواهد بود که زمان تقریبی نخست را درست بدانیم زیرا شهرت بیشتری در روایات دارد. گفتنی است با توجه به برداشت کلی که از محور نخست داشتیم این موضوع اهمیت فوق العاده‌ای ندارد»[۵].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله جعفری؛
آیت‌الله محمد تقی جعفری، در کتاب «امید و انتظار» در این‌باره گفته است: «مدت حکومت الهی حضرت ولی عصر(ع) در احادیث مختلف ذکر شده و آمده است. در روایات، مجموعاً چهار مدت ذکر شده است که به قرار زیر است: هفت سال که معادل هفتاد سال معمولی است و در حقیقت هر یک سال از هفت سال، معادل ده سال می‌باشد. هم‌چنین، چهل سال، سه سال و ده سال»[۶].
2. آیت‌الله خراسانی؛
آیت‌‌الله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در این‌باره گفته است:

«در مدت دولتش اخبار مختلف است و گمان من این است که علت اختلاف، اختلاف اخبار عامه است و ایشان را در این اختلاف اغراض بوده چنان‌که در قیام او به شمشیر معلوم خواهد شد و چون دانستن مدت عمر چندان امر مهمی نبوده، لهذا ائمه (ع) داعی بر تحقیق آن نداشتند و موافق اخبار مختلفه عامه نیز مختلف می‌گفتند، از این جهت به‌طور جزم در باب عمر آن حضرت و مدت سلطنت او چیزی نمی‌توان گفت، به‌علاوه که آخر زمان او یا زودتر ایام رجعت است، و چون آن حضرت وفات کند حضرت سید الشهداء (ع) او را دفن کند[۷] و پس از آن طولی نکشد که رجعت کند با ائمه دیگر، پس از این جهت نیز چندان مهم نیست دانستن عمر آن حضرت.

حضرت مجتبی (ع) فرمود: چهل سال[۸]. حضرت باقر (ع) فرمود: نوزده سال از روز قیام تا روز وفات[۹]. حضرت صادق (ع) فرمود: نوزده سال و چند ماه[۱۰]. ولی در روایت دیگر فرمود: هفت سال که هفتاد سال باشد به سال‌های شما[۱۱]. در روایت دیگر فرمود: به قدر عمر ابراهیم خلیل صد و بیست سال[۱۲].

در روایت دیگر حضرت باقر (ع) فرمود: سیصد و نه سال به قدر مکث اصحاب کهف در غارشان[۱۳].

و در حدیث دیگر از آن حضرت این مدت را برای حسین (ع) بعد از قائم (ع) فرموده است[۱۴].

و اما اخبار عامه تا هفت سال و نه سال نیز گفته‌اند[۱۵]، پس به‌نحو تحقیق حال معلوم نیست، ولی آن‌چه از همه بهتر است همان است که در حدیث مفضل حضرت صادق (ع) فرمود: به اراده و مشیت خداست نمی‌داند کسی جز او[۱۶].

پس معلوم می‌شود آن گفته‌های دیگر که ائمه گفته‌اند از جهت موافقت با افواه عامه است، زیراکه تحقیق و گفتگو از مدت عمر جا ندارد و سؤال از وی هم بی‌جاست و جواب از او هم بنا نیست و لزومی ندارد»[۱۷].
3. آیت‌الله قزوینی؛
آیت‌الله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در این‌باره گفته است: «واضح است مدتی را که امام زمان (ع)، حکومت خواهد کرد را نمی‌دانیم، مگر از طریق احادیث شریفی که در این باره آمده است. احادیثی که درباره مدت حکومت امام زمان (ع) بعد از ظهور آمده، مختلف هستند. بعضی از آنها ۷ سال را تعیین کرده‌اند، تعدادی تقریباً ۲۰ سال و عده‌ای ۷۰ سال و برخی اعداد دیگر را گفته‌اند. ولی احادیثی که مدت حکومت امام(ع) را حدود ۲۰ سال تعیین کرده‌اند، مشهور و زیاد هستند و اعتماد بر آنها بهتر است؛ چون آنها از ائمه (ع) روایت شده، که خداوند آنها را از پلیدی دور و مطهرشان کرده است. در ادامه، بعضی از آن احادیث را بیان می‌کنیم: امام صادق(ع) فرمود: "حکومت قائم ما (ع)، نوزده سال و چند ماه است"[۱۸]. امام صادق(ع) فرمود: "قائم(ع) نوزده سال و چند ماه پادشاهی می‌کند"[۱۹]. جابر بن یزید جعفی از امام باقر(ع) پرسید: قائم(ع) چه مقدار در دنیا حکومت می‌کند تا بمیرد؟ امام(ع) فرمود: "نوزده سال از روز قیامش تا روز مرگش"[۲۰]. بین این حدیث و حدیث قبل در تعیین مدت حکومت امام(ع) تناقص و منافات نیست؛ زیرا ظهور امام(ع) قبل از قیام و نهضتش به چند ماه است، همان طور که این مطلب از بعضی از احادیث روشن می‌شود»[۲۱].
4. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«در حالات ائمه گذشته وقتی ما نگاه می‌کنیم می‌بینیم که مدت امامت آنها مختلف بوده است و از آنجا که حضرت ولی عصر (ع) آخرین وصی پیامبر (ص) می‌باشند و بعد از امام حسن عسکری (ع) امامت جامعه را عهده‌‌‌دار شدند و حدود ۶۹ سال غیبت صغری برای حضرت بود و بعد غیبت کبری شروع شد و همواره مردم از نعمت وجود آن حضرت در پس پرده غیبت بهره‌‌‌مند می‌باشند و همانند خورشید پشت ابر هستند و به انسان وعده داده شده است که او خواهد آمد و ظهور خواهد کرد و بر جهان حکومت خواهد نمود و عدل و داد را در سراسر گیتی حاکم فرما خواهد ساخت از آن همه بشارت‌ها معلوم می‌شود که مدت حکومت امام مهدی مدت کوتاهی نیست و درباره حکومت حضرت ولی عصر (ع) بعد از ظهور شریفشان روایات گوناگونی وجود دارد که از طریق شیعه و اهل سنت رسیده است.

برخی روایات روزگار حکومت حضرت را به هفت سال محدود می‌کنند و برخی هشت سال و برخی نه سال و برخی ده سال و برخی بیست سال و در برخی اخبار تا هزار سال ذکر شده است آنچه مسلم است این است که مدت حکومت امام مهدی کمتر از هفت سال نیست ولی سالیان آن شاید با سالهای روزگار ما متفاوت است چنانچه این قضیه در بعضی روایات آمده است حضرت علی (ع) می‌فرمایند حضرت مهدی (ع) هفت سال حکومت می‌کنند که هر سال آن روزگار برابر ده سال شما خواهد بود[۲۲].

و حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند مهدی از ماست و هفت سال سرپرستی کارها را به دست می‌گیرد[۲۳].

و در روایتی دیگر پیامبر (ص) فرمودند مهدی از فرزندان من است و بیست سال حکومت می‌کند[۲۴].

و نیز از پیامبر اکرم (ص) است که مهدی ده سال حکومت می‌کنند[۲۵].

امام صادق (ع) در یک روایت می‌فرمایند حضرت مهدی چهل سال حکومت می‌کنند[۲۶].

و در روایتی دیگر امام صادق (ع) می‌فرمایند مدت حکومت امام زمان (ع) نوزده سال و چند ماه است[۲۷].

امام باقر (ع) می‌فرمایند حضرت قائم (ع) سیصد و نه سال حکومت می‌کنند[۲۸].

مرحوم علامه مجلسی می‌فرمایند روایاتی را که درباره مدت حکومت امام عصر (ع) آمده است برخی روایات بر تمام مدت حکومت دلالت دارد و برخی بر مدت ثبات حکومت حضرت و استقرار حکومت و بعضی روایات طبق سال‌ها و روزهائی است که ما با آنها آشنائیم و برخی راجع به زمان ظهور حضرت است که ما آشنا نیستیم با زمان آنها و خداوند به حقیقت مطلب آگاه است[۲۹].

پس باید روایات را توجیه کرد و آنچه بیشتر قابل قبول است شاید همان روایت هفت سال باشد که هر سالش برابر ده سال ما می‌باشد»[۳۰].
5. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «بامداد بشریت» در این‌باره گفته است:

«مدت حکومت حضرت مهدی (ع) معلوم نیست؛ زیرا روایاتی که در این باره وجود دارد، با هم اختلاف دارد. مدت‌هایی که در روایات، برای حکومت مشخص شده، عبارت است از: چهل روز[۳۱]؛ هفت سال[۳۲]؛ هفت یا هشت یا نُه سال[۳۳]؛ نُه سال[۳۴]؛ ده سال[۳۵]؛ نوزده سال[۳۶]؛ بیست سال[۳۷]؛ سیصد و نُه سال[۳۸].

گروهی از دانشمندان بر این باورند که این احادیث باید توجیه گردند و الا با تعارضی که بین احادیث وجود دارد، همه اعتبار خود را از دست خواهند داد، و فقط روایت هفت سال که در اخبار و روایات اهل بیت (ع) آمده، قابل قبول است. امام باقر (ع) درباره دوران حکومت مهدی (ع) به ابوبصیر فرمود: "فلک در گردش خود، چنان کُند شود که هر سال به ده سال به طول انجامد". ابوبصیر پرسید: آیا ممکن است سال‌ها این اندازه طول بکشد؟ حضرت فرمود: "خداوند امر می‌کند که افلاک حرکت خویش را کاهش دهند". ابوبصیر پرسید: می‌گویند اگر نظام افلاک تغییر کند، به هم می‌ریزد. آن حضرت فرمود: "این گفته زنادقه است، مسلمانان چنین سخنی را می‌گویند. خداوند برای پیامبرش شق القمر نمود و آفتاب را برای یوشع بن نون برگرداند و خبر داده است که روز قیامت برابر است با هزار سال"[۳۹].

امام صادق (ع) نیز فرمود: "يَمْلِكُ الْقَائِمُ سَبْعَ سِنِينَ تَكُونُ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ"[۴۰]؛ قائم (ع) هفت سال حکومت می‌کند که برابر است با هفتاد سال از سال‌های شما.

شیخ مفید در ارشاد می‌گوید: "روایت شده که مدت حکومت قائم (ع) نوزده سال است، اما سال‌هایی که روزها و ماه‌هایش طولانی است، و این امری است غیبی و دانستنش بر ما پوشیده است و این چنین برای ما روایت شده است. پس ما به یک طرف جزم و قطع نمی‌کنیم، گر چه روایت هفت سال اظهر است"[۴۱]»[۴۲].
6. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است: «اگرچه دولت حقه و کریمه حضرت بقیة اللّه الاعظم (ع) تا پایان جهان ادامه خواهد داشت، اما در اینکه چند سال به طول خواهد انجامید، احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده می‌‏‏شود که باوجود اختلاف در آنها، تا حدودی با یکدیگر قابل جمع می‌‏باشند. در اخبار و احادیث اسلامی مدّت حکومت آن حضرت را پنج یا هفت یا نه‏[۴۳] سال ذکر کرده‏‌اند و نیز ۱۹[۴۴] و ۴۰[۴۵] و ۳۰۹[۴۶] سال و بعضی ارقام دیگر وارد شده است. از آنجا که روزها و ماه‌های دوران حضرت -طبق روایات- طولانی خواهد بود و حتّی هر سال معادل ده سال است، اختلاف بین بعضی روایات چون هفت سال و هفتاد سال از بین می‌‏‏رود. شاید اشاره داشته باشد به مراحل و دوران‌های آن حکومت که آغاز شکل‌‏گیری و پیاده شدنش پنج یا هفت یا نه سال، و دوران تکاملش چهل سال، و دوران نهایی آن بیش از سیصد سال است! ولی قطع نظر از روایات اسلامی، مسلّم است که این‏همه آوازه‏‌ها و مقدّمات برای یک دوران کوتاه مدّت نیست، بلکه به‏ طور قطع برای مدّتی طولانی است که ارزش این همه تحمّل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد. از این‏رو، به نظر می‌‏‏رسد که روایت ۳۰۹ سال از همه مناسبتر و به واقع نزدیکتر باشد»[۴۷].
7. حجت الاسلام و المسلمین یعقوبی؛
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم یعقوبی، در مقاله «نگاهی به تولد و زندگی امام زمان» در این‌باره گفته است: «آنچه مسلم است، مدت حکومت و حاکمیت مهدی(ع)، باید به اندازه‌ای باشد که پایه‌های ظلم و ستمگری ویران گردد و بر جای آن بنیاد عدل و داد استوار گردد بدون تردید، این مسأله اساسی، زمان می‌طلبد و فرصت می‌خواهد. کاری است کارستان و بنا نیست که همه امور را آن حضرت براساس معجزه و روش غیر عادی به پیش ببرد، بنابراین عقل و شواهد دیگری اقتضا می‌کند که آن حضرت مدتی طولانی حیات داشته باشد تا بتواند در این دنیای گسترده، تحولی همه‌جانبه و فراگیر، ایجاد کند و جهان را به اسلام و ارزش‌های اسلامی آشنا سازد. اما این مدت چه اندازه به طول می‌انجامد، خیلی روشن نیست، روایات وارده از طریق عامه و خاصه، گوناگون است: پنج، بیست، سی و چهل سال، در منابع اهل سنت‌[۴۸]. نوزده، بیست، سیصد و نه سال، در منابع شیعی‌[۴۹]»[۵۰].
8. حجت الاسلام و المسلمین بهروز لک؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلام رضا بهروز لک، در مقاله «حکومت جهانی حضرت مهدی» در این‌باره گفته است: «احادیث بسیار متفاوتی درباره طول مدت حکومت حضرت مهدی (ع) وارد شده است. این مدت از پنج تا ۳۰۹ [۵۱] سال متغیر می‌نماید.[۵۲] برخی از محققان این تفاوت در پیش‌بینی را اشاره به مراحل و دوران حکومت آن حضرت می‌دانند و معتقدند، آغاز شکل گرفتن و پیاده شدنش پنج یا هفت سال و دوران تکاملش چهل سال و دوران نهایی‌اش بیش از سیصد سال است.[۵۳] قضاوت نهایی درباره مدت حکومت آن حضرت به دلیل نبود اخبار و منابع کافی امکان‌پذیر نیست، اما با این حال می‌توان چنان نتیجه گرفت که قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این همه آوازه‌ها و مقدمات برای دورانی کوتاه مدت نیست، بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد.[۵۴]. البته این مدت هر قدر باشد، در مقایسه با کل تاریخ بسیار ناچیز است. در این موقعیت پرسشی جدید رخ می‌نماید: آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل تاریخ، دردها و رنج‌های انسان‌ها در طول تاریخ را جبران می‌کند؟ در پاسخ می‌توان گفت، فلسفه ظهور حضرت مهدی(ع) همانند فلسفه بعثت انبیا و رسولان الهی است. منظور از برانگیخته شدن رسولان الهی ابلاغ دستورهای خداوند و نصب مشعل فروزان هدایت بر سر راه کاروان بشر است. طولانی یا کوتاه بودن مدت ابلاغ رسالت به اصل آن آسیب نمی‌رساند. دوران پیامبری پیامبر اسلام(ص) ۲۳ سال بود، ولی واپسین پیام الهی را ابلاغ کرد و این مشعل هدایت را برافروخت. از سوی دیگر، می‌توان به مدت نبوت حضرت نوح اشاره کرد که به دلیل عدم تحقق شرایط مساعد، نتیجه قابل توجهی به بار نیاورد. دوران امامت و حکومت امام عصر(ع) نیز چنین است. مقصود اصلی، ابلاغ رسالت الهی و تحقق بخشیدن به حکومت جهانی خداوند و حاکمیت مستضعفان است، هر چند در مقایسه با کل تاریخ سالیانی محدود باشد.[۵۵]»[۵۶].
9. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در این‌باره گفته است:

«اخبار و احادیث در این باره متفاوت است؛ از ۷ سال نقل شده تا ۳۰۹ سال. در حدیث آمده است: ۷ سال که روزها و سال‌های آن ده برابر روزهای سال‌های این زمان است؛ یعنی ۷۰ سال[۵۷]. امام باقر (ع) فرمود: امام زمان (ع) به عدد سال‌های اصحاب کهف، یعنی ۳۰۹ سال، حکومت می‌کند[۵۸].

بنابر بعضی روایات، آن حضرت ۱۰ ماه و بنابر برخی دیگر، چند سال حکومت می‌کند[۵۹]»[۶۰].
10. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در این‌باره گفته است:

«در روایات، مدت زمان‌های مختلف و آمار و عدد‌های گوناگونی برای دوران حکومت حضرت مهدی (ع) بیان شده است. در منابع اهل سنت، مدت زمان حکومت حضرت مهدی (ع) از هفت سال تا بیست سال و حد اکثر چهل سال یاد شده است، اگرچه بیشتر احادیث بر عدد هفت سال دلالت دارد و این قول مشهور میان اهل سنت است. اما در منابع روایی شیعه که در اینجا مبنای بحث ما است، زمان حکومت حضرت مهدی (ع) از هفت سال تا بیشتر از سیصد سال بیان شده است.

  1. عبد الکریم بن عمرو خثعمی گوید: از امام صادق (ع) درباره مدت حکومت امام مهدی قائم (ع) پرسیدم: حضرت قائم (ع) چند سال حکومت می‌کند؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: هفت سالی که روزها و شب‌های آن به درازا کشد تا جایی که یک سال آن به اندازه ده سال از سال‌های معمول میان شما باشد پس سال‌های حکومت او به اندازه هفتاد برابر این سال‌ها باشد[۶۱]؛
  2. عبد الله بن ابی یعفور از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: حضرت قائم (ع) نوزده سال و چند ماه حکومت می‌کند"[۶۲]؛
  3. ابو الجارود نقل کرده که امام باقر (ع) فرمود: "همانا قائم (ع) سیصد و نه سال حکومت می‌کند، همان‌گونه که اصحاب کهف (این مدت را) در غار خود توقف کردند"[۶۳]؛
  4. جابر بن یزید جعفی، گفتگویش با امام باقر (ع) در این باره را چنین بازگو کرده است: به خدا سوگند که حتما مردی از ما اهل بیت (ع) سیصد و سیزده سال به اضافه نه سال حکومت می‌کند، عرض کردم: کی چنین خواهد شد؟ فرمود: پس از فوت قائم (ع). دوباره عرض کردم: قائم (ع) در دوران خود چقدر حکومت می‌کند تا بمیرد؟ فرمود: نوزده سال از هنگام قیام تا روزی که وفات کند[۶۴]؛
  5. از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرمود: ولی خدا (حضرت قائم (ع)) به اندازه عمر حضرت ابراهیم خلیل (ع) عمر خواهند کرد که صدو بیست سال بود و هنگام ظهور به شکل جوان سی ساله آشکار می‌شود[۶۵]؛

از اینکه دیده می‌شود در این گونه روایات، اصحاب و راویان حدیث، در مواقع گوناگون از محضر ائمه (ع) در خصوص مدت حکومت حضرت مهدی (ع) سؤال کرده‌اند، اما آن بزرگواران پاسخ‌های مختلفی را بیان فرموده‌اند، معلوم می‌شود که در این تعدد و ابهام، حکمت‌ها و اسراری نهفته است که بعد از ظهور مشخص خواهد شد. از این‌رو ائمه (ع) نخواسته‌اند زمان دقیق آن را معین کنند، بلکه با بیان زمان‌های متعدد، فی الجمله به مدت تقریبی حکومت امام مهدی (ع) اشاره فرموده‌اند.

دیدگاه‌ها در توجیه اختلاف روایات: تعدد و اختلاف روایات مربوط به مدت زمان حکومت امام مهدی (ع)، سبب اختلاف برداشت از سوی علمای شیعه و محققان آثار مهدویت در این زمینه گردیده است؛ به گونه‌ای که هرکدام در صدد جمع میان این روایات و توجیه مفاد آن برآمده و دیدگاهای متفاوتی را در این رابطه ابراز داشته‌اند. در اینجا به برخی از نظرات ارائه شده پیرامون این موضوع، اشاره می‌نمایم:

علامه محمد باقر مجلسی: در کتاب "بحار الانوار" اختلاف و تعدد زمانی در روایات مربوط به مدت حکومت امام مهدی (ع) را به مراحل مختلف قیام و شکل‌گیری حکومت آن حضرت، حمل کرده است. به اعتقاد وی، برخی از این روایات ناظر به کل مدت فرمانروایی حضرت است، برخی دیگر مربوط به مدت زمان استقرار دولت آن حضرت، برخی بر سال‌ها و ماه‌هایی که در نزد ما وجود دارد و برخی نیز بر سال‌ها و ماه‌های طولانی زمان ایشان حمل می‌شود[۶۶]. وی معتقد به تداوم حکومت حضرت مهدی (ع) به وسیله دیگر ائمه (ع) در زمان رجعت است، از این‌رو، مراد از "موت" در روایت پیشین از امام باقر (ع) که فرمود: "تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً مِنْ يَوْمِ قِيَامِهِ إِلَى يَوْمِ مَوْتِهِ"[۶۷] را ناظر به زمان رجعت و بازگشت امام حسین (ع) و دیگر ائمه (ع) می‌داند[۶۸].

شیخ محمد رضا طبسی: صاحب کتاب "الشیعة و الرجعة" روایت هفت سال را- که در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت مکرر نقل شده است - بر دیگر روایات ترجیح داده و مراد از هفت سال را به قرینه روایات دیگر، هفتاد سال دانسته است. به اعتقاد وی مدت حکومت حضرت مهدی (ع) هفت سال است که با قدرت الهی هر یک سال از مدت زندگی آن حضرت پس از ظهور، برابر با ده سال از سال‌های ما خواهد بود[۶۹].

سید صدرالدین صدر: نویسنده کتاب "المهدی" با اشاره به کثرت روایات هفت سال درباره مدت حکومت حضرت مهدی (ع) عدد هفت سال را، قول مشهور دانسته وبر این باور است که قیام حضرت مهدی (ع) همانند قیام جد بزرگوارش نیز در مدت کوتاه به ثمر نشیند و این از ویژگی‌های حکومت مهدوی است که در مدت کوتاه هفت سال امور دین و دنیای مردم را سامان می‌بخشد. سید صدرالدین صدر، ضمن پذیرش رجحان روایات متضمن هفت سال، دلیل اختلاف روایات و بیان مدت‌های گوناگون را ناشی از مصلحت اندیشی می‌داند که پیشوایان دین اساساً نمی‌خواسته‌اند در مورد مدت زمان زندگی حضرت مهدی (ع) حقیقت را برای مردم مکشوف کنند، همان‌گونه که وقت ظهور او را نیز پوشیده نگه داشته‌اند، تا مردم خود هر یک از اقوال را که مایل بودند برگزینند و طولانی‌ترین زمان را برای بقای امام مهدی (ع) از پیشگاه الهی آرزو کنند[۷۰].

آیت الله ناصر مکارم شیرازی: در کتاب "حکومت جهانی مهدی(ع)" دیدگاهی مشابه آنچه از مرحوم علامه مجلسی بیان شد، ارائه کرده است. ایشان درباره مدت زمان حکومت امام مهدی (ع) پس از ظهور می‌نویسد: "گرچه درباره مدت حکومت او احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده می‌شود که از پنج یا هفت سال تا ۳۰۹ سال (مقدار توقف اصحاب کهف در آن غار تاریخی) ذکر شده است که در واقع ممکن است اشاره به مراحل و دوران‌های آن حکومت باشد (آغاز شکل گرفتن و پیاده شدنش پنج یا هفت سال و دوران تکاملش چهل سال و دوران نهایی‌اش بیش از سیصد سال)، ولی قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این آوازه‌ها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست، بلکه قطعاً برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد"[۷۱].

آیت الله لطف‌الله صافی گلپایگانی: صاحب کتاب "منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر (ع)" بر این باور است که بیان زمان‌های مختلف درباره مدت حکومت حضرت مهدی (ع) در لسان روایات، دارای اسراری است که ائمه (ع) با این شیوه بیان، بر مبهم ماندن زمان دقیق دوران حکومت امام مهدوی (ع) تعمد داشته‌اند. وی ضمن اشاره به سخن علامه مجلسی درباره محمل‌های مختلف روایات این باب، می‌نویسد: "ولعل السر فی اختلاف الأخبار، عدم اراده بیانها علی سبیل القطع و الجزم و یدل علیه..."[۷۲].

با توجه به محوریت روایات در این مسأله، ابتدا لازم است به دسته‌بندی زمان‌های ذکر شده در روایات این باب اشاره کرد، سپس به بیان نظر مختار پرداخت. از نظر زمانی می‌توان مجموع روایات مربوط به مدت حکومت امام مهدی (ع) را به دو دسته حداقلی و حداکثری تقسیم کرد.

مراد از دسته نخست، آن گروه روایاتی است که بر کوتاه مدت بودن دوران حکومت حضرت دلالت دارد، این دسته روایات که در منابع فریقین نقل شده است، دوران حکومت حضرت را، هفت تا چهل سال ذکر کرده است؛ عددهای مانند: (۷ سال)[۷۳]؛ (۸ سال)؛ (۹ سال)[۷۴]؛ (۱۰ سال)[۷۵]؛ (۱۹ سال)[۷۶]؛ (۲۰ سال)[۷۷]؛ (۴۰سال)[۷۸].

دسته دوم، ناظر به روایاتی است که مدت حکومت امام مهدی را بیش از سیصد سال عنوان کرده است. در این دسته روایات که در منابع حدیثی شیعه وارد شده است، عددهایی همچون: (۳۰۹ سال)[۷۹]، (۳۲۰ سال)[۸۰] و (۳۲۲ سال)[۸۱] به چشم می‌خورد.

با این توضیح، در مقام جمع میان این دو دسته روایات، دیدگاه موجه و برگزیده را می‌توان این گونه برشمرد که روایات دسته نخست، ناظر به مراحل مقدماتی استقرار حکومت مهدوی است، چنان که مرحوم مجلسی نیز بدان اشاره کرده است. اما روایات دسته دوم، بیانگر مدت زمان حکومت حضرت و القای طولانی بودن آن است. براین اساس می‌توان گفت که دوران زمامداری و حکومت امام مهدی (ع) بیش از سیصد سال خواهد بود»[۸۲].
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگ‌نامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«گویی بنابراین بوده است که مدت دقیق حکومت حضرت مهدی(ع)‏- مانند برخی موضوعات دیگر مربوط به آن حضرت- به روشنی بیان نشود. روایاتی که از معصومان(ع)- اعم از روایات شیعه و اهل سنت- در دست است، دیدگاه‌‏های متفاوتی را در این‌‏باره، نقل کرده‌‏اند. اگرچه با یک بررسی عمیق می‌‏توان نظرهای پرشماری ارائه کرد[۸۳]. اما به طور عمده روایات به چهار دیدگاه کلّی قابل تقسیم است:

  1. روایاتی که مدت حکومت حضرت را هفت سال و حدود هفت سال، ذکر کرده‏‌اند: این دیدگاه، به ویژه در روایات اهل سنت[۸۴] بسیار به چشم می‏‌خورد و در برخی از منابع روایی شیعی نیز با سند راویان اهل سنت مورد اشاره قرار گرفته است. علامه مجلسی در بحار الانوار از ابو سعید خدری نقل کرده که پیامبر اکرم(ص) فرمود: مهدی- با پیشانی بلند و بینی کشیده- از من است. زمین را از قسط و عدل سرشار می‌‏سازد آن گونه که از بیداد و ستم آکنده شده باشد. هفت سال حکومت می‌‏کند[۸۵]. آن‏گاه پس از اشاره به حسن بودن روایت می‌‏نویسد: این روایت را حافظ أبو داوود سجستانی در صحیح خود و غیر او از راویان بزرگ حدیث همچون طبرانی و دیگران نقل کرده‏‌اند. جالب توجه این‏که تمام روایاتی که مدت حکومت حضرت را هفت سال ذکر کرده‏‌اند به روایت ابو سعید خدری برمی‌‏گردد. البته در برخی روایات بین هفت و هشت و نه سال تردید شده است[۸۶]. این نامعین بودن به دو گونه است: الف. به دلایلی در کلام معصوم(ع) به صورت نامعین ذکر شده است. ب. در کلام معصوم(ع) معین شده و تردید از راوی است. برخی از این‏که مدت حکومت در روایات یاد شده هفت سال ذکر شده به شگفت آمده، دنبال توجیه آن برآمده‌‏اند. به ویژه که در برخی روایات نیز سخنی بس تعجب‌‏برانگیز دیده‌‏اند. و آن این‏که شیخ طوسی روایتی نقل کرده از فضل از عبد اللّه بن القاسم الحضرمی از عبد الکریم بن عمرو الخثعمی که گفت: به امام صادق(ع) عرض کردم: چه مدت قائم(ع) حکومت خواهد کرد؟ فرمود: هفت سال. که به سال‏های شما هفتاد سال می‌‏شود[۸۷]. البته سخنان فراوانی در توجیه این روایت - که اساس روایاتی از این قبیل است- به میان آوردند که برخی شگفت‏‌آورتر از خود روایت است. افزون بر آن‏که در سند روایت عبد اللّه بن القاسم الحضرمی[۸۸] و عبد الکریم بن عمرو الخثعمی[۸۹]، به شدت تضعیف شده‏‌اند؛ هیچ عقلی چنین تحولی را نمی‌‏پذیرد. چرا که نظام امروزین آفرینش، نظام احسن است و لزومی ندارد به گونه‌‏ای که می‌‏گویند تغییر داده شود.
  2. روایاتی که مدت حکومت حضرت را نوزده سال گفته‌‏اند: امام صادق(ع) فرمود: حکومت قائم، نوزده سال و چند ماه خواهد بود[۹۰].
  3. روایاتی که مدت حکومت حضرت را چهل سال دانسته‏‌اند[۹۱].
  4. روایاتی که مدت حکومت حضرت را سیصد و نه سال ذکر کرده‏‌اند[۹۲].
  • برخی این تفاوت را اشاره به مراحل و دوران‏‌های حکومت آن حضرت می‏‌دانند[۹۳]؛ ولی به هرحال، داوری نهایی درباره مدت حکومت آن حضرت- به دلیل نبود اخبار و منابع کافی- امکان‏‌پذیر نیست. اما با این حال می‏‌توان چنین نتیجه گرفت: قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این همه آوازه‌‏ها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست؛ بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و کوشش را داشته باشد[۹۴].
  • البته این مدت - هر قدر باشد- در مقایسه با کل تاریخ، بسیار ناچیز است. این‏جا پرسش جدیدی رخ می‏‌نماید که آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل تاریخ، دردها و رنج‏های انسان‏ها را در طول تاریخ جبران می‏کند؟ در پاسخ می‌‏توان گفت: فلسفه امام مهدی(ع) همانند فلسفه بعثت انبیا و رسولان الهی است. منظور از برانگیخته شدن رسولان الهی، ابلاغ دستورهای خداوند سبحانه و تعالی و نصب مشعل فروزان هدایت بر سر راه کاروان بشریت است. طولانی یا کوتاه بودن مدت ابلاغ رسالت، به اصل آن آسیب نمی‌‏رساند. دوران پیامبر اسلام(ص) بیست و سه سال بود؛ ولی واپسین پیام الهی را ابلاغ کرد و این مشعل هدایت را برافروخت. از سوی دیگر، می‌‏توان به مدت نبوت حضرت نوح(ع) اشاره کرد که بر خلاف مدت طولانی آن، به دلیل عدم تحقق‏ شرایط مساعد، نتیجه قابل ‏توجهی به بار نیاورد.
۱۲. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در این‌باره گفته است:

«در روایت‌های شیعه و سنی، مدت زمان‌های متفاوتی برای حکومت عدل مهدوی ذکر شده که کمترین آنها هفت سال و بیشترین آنها ۳۰۹ سال (به مقدار توقف اصحاب کهف در غار) است. در این‌جا ابتدا برخی از روایات مرتبط با این موضوع را نقل می‌کنیم. در ادامه، به تحلیل و بررسی وجه تفاوت مدت‌های ذکر شده در روایات و در صورت امکان، جمع بین آنها می‌پردازیم:

  1. مدت زمان‌های ذکر شده در روایات: هفت سال، هشت سال، نه سال، ده سال، نوزده سال، بیست سال، چهل سال و ۳۰۹ سال، مدت زمان‌هایی هستند که در روایات از آنها به عنوان مدت حکومت قائم (ع) یاد شده است. هر یک از دانشمندان اسلامی نیز یکی از این زمان‌ها را ترجیح داده و در کتاب‌های خود آورده‌اند. روایت‌هایی که مستند مدت‌های یاد شده هستند، از نظر تعداد و اعتبار یکسان نیستند، ولی در هر حال، برای هر یک از آنها می‌توان روایت یا روایت‌هایی را نقل کرد[۹۶].
    1. روایت‌های هفت و نه سال: در بسیاری از روایاتی که از طریق اهل سنت از پیامبر اعظم (ص) نقل شده، مدت زمان حکومت امام مهدی (ع)، هفت یا نه سال ذکر شده است. در یکی از این‌روایات چنین می‌خوانیم: زمین از ظلم و جور پر می‌شود؛ آن‌گاه مردی از خاندان من قیام می‌کند. او هفت یا نه سال حکومت می‌کند و زمین را از عدل و داد آکنده می‌سازد[۹۷]. نکته قابل توجه در مورد این دسته از روایات آن است که در بیشتر آنها پیامبر خاتم (ص) در پاسخ این پرسش که امام مهدی (ع) چند سال حکومت می‌کند، به جای سخن گفتن و بیان عددی مشخص، تمام انگشتان دست چپ و دو انگشت دست راست خود را می‌گشود و بدین‌وسیله پرسش کننده را متوجه مدت زمان حکومت آن حضرت می‌ساخت. محدثان اهل سنت هم با توجه به این عمل پیامبر، حکومت امام مهدی (ع) هفت یا نه سال ذکر کرده‌اند. از این‌رو، این احتمال وجود دارد که مراد پیامبر از عددی که با نشان دادن انگشتان‌شان بیان می‌کرد، نه هفت سال، بلکه هفت دوره زمانی باشد[۹۸]. گفتنی است علامه مجلسی هم برخی روایت‌هایی را که در آنها مدت حکومت امام زمان (ع) هفت یا نه سال بیان شده است، نقل کرده که روایت زیر از آن جمله است: "... پس خداوند، مردی از عترت و خاندان مرا بر می‌انگیزد و زمین را از عدل و داد پر می‌کند، چنان که از ظلم و جور پر شده بود. ساکنان آسمان و زمین از او خشنودند. آسمان چیزی از بارانش را نگه نمی‌دارد و همه را پی در پی فرو می‌فرستد. زمین هیچ روییدنی را در خود نگه نمی‌دارد و همه را خارج می‌سازد تا آن جا که انتظار می‌رود مردگان نیز زنده شوند. جهانیان هفت یا هشت یا نه سال در این وضع زندگی می‌کنند"[۹۹].
    2. روایت‌های نوزده سال: نعمانی در آخرین باب کتاب خود، چهار روایت را در زمینه مدت زمان حکومت قائم (ع) نقل کرده که در همه آنها از نوزده سال یا نوزده سال و چند ماه سخن به میان آمده است[۱۰۰]. در یکی از این‌روایات که از امام صادق (ع) نقل شده است، چنین می‌خوانیم: همانا قائم [بر او درود باد] نوزده سال و چند ماه حکومت خواهد کرد[۱۰۱]. در یکی از روایات این باب، افزون بر نوزده سال، از ۳۰۹ سال هم به عنوان مدت حکومت امام مهدی (ع) یاد شده است که در ادامه، درباره آن سخن خواهیم گفت.
    3. روایت‌های چهل سال: برخی روایات، مدت حکومت امام مهدی (ع) را چهل سال ذکر کرده‌اند. از جمله در روایتی که امام حسن مجتبی (ع) از پدر بزرگوارش نقل کرده، چنین آمده است: خداوند در آخرالزمان، مردی را بر می‌انگیزد... او زمین را از عدل، داد، برابری، نور و برهان پر می‌کند... او به مدت چهل سال بر شرق و غرب عالم فرمانروایی می‌کند. پس خوشا به حال کسی که زمان او را ادرک کند و سخن او را بشنود[۱۰۲].
    4. روایت‌های هفتاد سال: برخی روایات، ابتدا مدت حکومت قائم (ع) را هفت سال اعلام کرده، ولی در ادامه یادآور شده‌اند که هر یک سال از حکومت آن حضرت، با ده سال از سال‌های معمولی برابر است.عبدالکریم خثعمی می‌گوید به امام صادق (ع) عرض کردم: "قائم -بر او ادرود باد- چند سال حکومت می‌کند؟" آن حضرت فرمود: هفت سال؛ روزها و شب‌ها طولانی می‌شوند تا آنجا که هر سال از سال‌های او با ده سال از سال‌های شما برابری می‌کند و بدین‌گونه مدت حکومت او با هفتاد سال از سال‌های شما برابر می‌شود[۱۰۳]. این موضوع که در عصر امام مهدی (ع)، سال‌ها طولانی‌تر می‌شود و هر سال با ده سال از سال‌های کنونی برابری می‌کند، در روایت‌های متعددی آمده است. از جمله در روایتی از امام ششم شیعیان چنین نقل شده است: خداوند در عهد او به چرخ گردون فرمان می‌دهد که آرام‌تر بگردد تا آنجا که در روزگار او، یک روز برابر با ده روز از روزهای شما، یک ماه برابر با ده ماه از ماه‌های شما و هر سال برابر با ده سال از سال‌های شما می‌شود[۱۰۴].
    5. روایت‌های ۳۰۹ سال: آخرین گروه از روایات، شامل روایاتی است که مدت زمان حکومت امام مهدی (ع) را به تعداد سال‌های اقامت اصحاب کهف در غار؛ یعنی ۳۰۹ سال دانسته‌اند. در یکی از این روایات که از امام محمد باقر (ع) نقل شده، چنین آمده است: قائم مدت ۳۰۹ سال حکومت می‌کند؛ به تعداد سال‌هایی که اصحاب کهف در غار خود درنگ کردند. او زمین را از عدل و داد پر می‌کند، هم‌چنان که از ستم و بیداد پر شده بود[۱۰۵]. نعمانی در کتاب خود از جابر بن یزید جعفی نقل می‌کند که امام محمد باقر (ع) می‌فرمود: به خدا سوگند، مردی از ما اهل بیت، سیصد سال [و سیزده سال] به اضافه نه [سال] حکومت خواهد کرد." به آن حضرت عرض کردم: [و] این کی خواهد شد؟ فرمود: "پس از وفات قائم (ع)." به آن حضرت گفتم: قائم (ع) چه قدر در عالم خود برپاست تا از دنیا برود؟ فرمود: "نوزده سال از روز قیامش تا روز مرگش[۱۰۶].
  2. جمع بین روایات: با توجه به اختلاف‌هایی که در زمینه مدت حکومت امام عصر (ع) در روایات وجود دارد، عده‌ای از عالمان و محدثان شیعه و سنی به توجیه این اختلاف‌ها و جمع میان روایات پرداخته‌اند که در این جا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. علامه مجلسی در این زمینه می‌نویسد: اخبار متفاوتی که در زمینه مدت حکومت امام مهدی (ع) وارد شده است، برخی بر همه مدت فرمان‌روایی آن حضرت، برخی ابر زمان استقرار دولت او، برخی بر سال‌ها و ماه‌هایی که نزد ما وجود دارد و برخی هم بر سال‌ها و ماه‌های طولانی زمانی ایشان حمل می‌شود[۱۰۷]. نویسنده کتاب الشیعة و الرجعة پس از نقل روایات مختلفی که در زمینه مدت حکومت امام مهدی (ع) از وارد شده است، می‌نویسد: این اقوال در ظاهر متناقض هستند و به هیچ یک از آنها نمی‌توان اعتماد کرد. بله، روایت هفت سال در احادیث سنیان و اخبار ما (شیعیان) تکرار شده است و چه بسا این روایت بر دیگر روایات ترجیح داشته باشد؛ زیرا این روایت، مطابق با برخی اخبار ماست که می‌گویند مراد از هفت سال، هفتاد سال است و آن حضرت با قدرت خدای تعالی، پس از ظهور این مدت زندگی می‌کند؛ یعنی هر یک سال [از مدت زندگی ایشان] برابر با ده سال از سال‌های ما خواهد بود. این موضوع در اخبار ما که ائمه حدیث و حافظان علم درایه و حدیث آنها را نقل کرده‌اند، تبیین شده است[۱۰۸]. سید صدرالدین صدر در کتاب خود پس از اشاره به اختلاف روایات وارد شده در زمینه مدت حکومت امام مهدی (ع) به ویژه در روایاتی که از طریق اهل سنت نقل شده است، ابتدا سخنی را از إسعاف الراغبین (ص ۱۵۵) در ترجیح روایات هفت سال -به شرح زیر- نقل می‌کند: بیشتر روایات بر این موضوع اتفاق دارند که مدت حکومت او هفت سال است و تردید در زیادتر از این مقدار تا تمام شدن به سال است و در مورد روایت شش سال هم همین موضوع مطرح است. ابن حجر گفته است: آنچه احادیث بر آن اتفاق دارند، این است که او بی‌تردید هفت سال حکومت می‌کند و از ابی الحسین ابری هم نقل شده است. که اخبار مستفیض و متواتر[۱۰۹]. دلالت دارند که او هفت سال حکومت می‌کند[۱۱۰]. و در ادامه می‌نویسد: این قول ظاهر‌تر و مشهورتر است و این، خود فضیلتی بزرگ برای مهدی است که قیام او برای اصلاح دینی و دنیایی وعده داده شده، در این مدت کوتاه رخ می‌دهد، چنان که قیام جد بزرگوار او -درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد- نیز در مدت هشت سال؛ یعنی از سال دوم هجری به بعد به ثمر نشست[۱۱۱]. ایشان در پایان بحث، دیدگاه خود در زمینه جمع بین روایات را این‌گونه بیان می‌کند: ممکن است گفته شود دلیل اختلاف روایات این است که اساساً نمی‌خواسته‌اند حقیقت را در مورد مدت زمان زندگی مهدی بیان کنند - چنان که وقت ظهور او را نیز پوشیده نگه داشته‌اند. تا شنونده خود هر یک از اقوال را که مایل بود برگزیند و طولانی‌ترین زمان را برای بقای مهدی آرزو کند، اگرچه ترجیح -چنان‌که دانستی- با قول هفت سال است و همین هم اقواست[۱۱۲]. سید محمد کاظم قزوینی و پس از اشاره به روایت‌های مختلفی که در زمینه مدت زمامداری امام مهدی (ع) ان وارد شده است، می‌نویسد: به نظر نگارنده، روایات دسته دوم که سال‌های حکومت آن حضرت پس از قیام برای اصلاح جهان را حدود بیست سال عنوان می‌کند، بیشتر است و بدان دسته بهتر می‌توان اعتماد کرد؛ چرا که این گروه از روایات، از امامان اهل بیت (ع) که خداوند آنان را از هر لغزش و اشتباه و پلیدی، پاک و پاکیزه ساخته، رسیده است[۱۱۳]. حضرت آیت الله مکارم شیرازی نیز در این باره می‌نویسد: گرچه درباره مدت حکومت او احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده می‌شود که از پنج یا هفت سال تا ۳۰۹ سال (مقدار توقف اصحاب کهف در آن غار تاریخی ذکر شده است که در واقع ممکن است، اشاره به مراحل و دوران‌های آن حکومت باشد (آغاز شکل گرفتن و پیاده شدنش پنج یا هفت سال و دوران تکاملش چهل سال و دوران نهایی‌اش بیش از سیصد سال! دقت کنید)، ولی قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این آوازه‌ها و مقدمات، برای یک دوران کوتاه مدت نیست، بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد[۱۱۴]. ابن حجر عسقلانی، از علمای اهل سنت، درباره جمع روایات ملت حکومت مهدی موعود، چنین می‌نویسد: در نشانه‌های مهدی منتظر، روایت‌های هفت سال، بیشتر و مشهورتر هستند.
  1. استقرار حکومت عادلانه در سراسر زمین پس از قرن‌ها حاکمیت کفر و ظلم نیازمند مجاهدتی طولانی و گسترده است و به یقین حضرت مهدی (ع) باید سال‌ها در جهان حضور داشته باشد تا بتواند به همه اهداف خود جامه عمل بپوشاند.
  2. پذیرش این مطلب که مردم، قرن‌ها برای تحقق حکومت عدل مهدوی در انتظار باشند و سختی‌ها و مشکلات بسیاری را در این راه تحمل کنند، ولی این حکومت چند سالی بیشتر به طول نینجامد، بسیار دور از ذهن است.
  3. پس از ظهور امام مهدی (ع)، عصر رجعت آغاز می‎شود و پیشوایان معصوم (ع) یکی پس از دیگری به دنیا باز می‌گردند و پس از وفات یا شهادت امام مهدی (ع)، راه او را ادامه می‌دهند[۱۱۷]»[۱۱۸].
۱۳. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«در حدیثی از امام باقر (ع) آمده است: "حضرت قائم (ع) سیصد و نه سال زمامداری می‌کند... شیوه سلیمان بن داوود را پیش خواهد گرفت و آفتاب و ماه را صدا می‌زند و او را پاسخ می‌دهند؛ و زمین برای او درنوردیده می‌شود"[۱۱۹]. در شباهت حضرت یوشع (ع) آمده که یوشع (ع) خورشید برایش بازگشت و حضرت مهدی (ع) با آفتاب و ماه سخن می‌گوید و آنها را صدا می‌زند و آنها به او پاسخ می‌دهند[۱۲۰]. از جمله شباهت‌های حضرت به سلیمان (ع) نیز چنین است»[۱۲۱].

  • «در این‌که مدت حکومت حضرت مهدی (ع) چندسال است، دقیقا روشن نیست. آن‌چه مسلم است، مدت حکومت و حاکمیت مهدی (ع) باید به اندازه‌ای باشد که پایه‌های ظلم و ستمگری ویران گردد و بر جای آن، بنیاد عدل و داد استوار گردد. بدون تردید، این مسأله اساسی، زمان می‌طلبد و فرصت می‌خواهد. و بنا نیست که همه امور را آن حضرت بر اساس معجزه و روش غیرعادی به پیش ببرد. بنابراین عقل و شواهد دیگری اقتضا می‌کند که آن حضرت مدتی طولانی حیات داشته باشد تا بتواند در این دنیای گسترده، تحولی همه‌جانبه و فراگیر ایجاد کند[۱۲۲].

روایات وارده در مدت حکومت حضرت، گوناگون است: پنج، بیست، سی و چهل سال، در منابع اهل سنت[۱۲۳]. نوزده، بیست، سیصد و نه سال، در منابع شیعی[۱۲۴].

امام باقر (ع) فرمود: "قائم، مدت ۳۰۹ سال حکومت می‌کند، به تعداد سال‌هایی که اصحاب کهف در کهف درنگ کردند..." [۱۲۵].

امام صادق (ع) نیز می‌فرمایند: "هفت سال بدین منوال می‌گذرد، ولی شب‌ها و روزهایش طولانی می‌شود و هرسال آن با ده سال از سال‌های شما برابری می‌کند و بدین‌گونه مدت حکومت او با هفتاد سال از سال‌های شما برابر می‌باشد و آن‌گاه خداوند هرچه اراده کند، انجام می‌دهد"[۱۲۶].

و در برخی روایات استشهاد شده به روزهای طولانی رستاخیز که در قرآن کریم، هرروز آن معادل پنجاه هزار سال از سال‌های دنیا شمرده شده است»[۱۲۷].
۱۴. آقای حیدرزاده؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «فرهنگنامه آخرالزمان» در این‌باره گفته است: «بدون شک حضرت مهدی(ع) سال‌هایی را پس از ظهور و قیام بر روی زمین حکومت خواهند نمود ظهور منجی آخرالزمان و حکومت او بر روی زمین در میان همه امت‌ها امری قطعی است. در روایات شیعه مدت این حکومت بسیار مختلف آمده است. مدت سلطنت حضرت را از دو سال تا سیصد و بیست و دو سال ذکر نموده‌اند[۱۲۸]. در بعضی احادیث بیان شده که سال‌های حکومت حضرت بسیار طولانی است و هر سال از حکومت حضرت برابر ده سال امروزی است[۱۲۹]. امام صادق(ع) در حدیثی مدت حکومت حضرت را بسته به اراده و خواست خداوند می‌‌داند[۱۳۰][۱۳۱].
۱۵. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند:

«مدت حکومت امام مهدی(ع) به صورت دقیق، روشن و آشکار نیست. روایاتی که در این باره رسیده، متفاوت است. در بعضی از روایات هفت سال ذکر شده است، در برخی دیگر، اضافه شده که هر سال آن روزگار، معادل ده سال این دوران است.[۱۳۲] در تعدادی دیگر از روایات، مدت حکومت، حدود بیست سال و در برخی، حدود چهل سال و در روایتی، سیصد و نه سال گفته شده است.[۱۳۳] در جمع روایات، برخی هفت سال را پذیرفته اند؛ زیرا مشهورتر است.[۱۳۴] احتمال دیگر این که این عدد‌ها، مربوط به مراحل مختلف حکومت است؛ مرحله ظهور، مرحله تثبیت و مرحله بلوغ و کمال.

۱۶. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

«پس از اینکه عالم بشریت، یک دوره بسیار طولانی از حاکمیت ظلم و ستم را پشت سر گذاشت، جهان با ظهور آخرین حجّت پروردگار به سوی حاکمیت خوبی‌ها خواهد رفت و حکومت در دست حاکمان و نیکان قرار خواهد گرفت و این، وعده حتمی خداوند است. حکومت خوبان که با فرمانروایی امام مهدی(ع) آغاز می‌شود، تا پایان عمر دنیا ادامه خواهد یافت و دیگر روزگار ظلم و ظالمان تکرار نخواهد شد. در سخنی که پیش از این از پیامبر(ص) نقل شد، آمده است که خداوند بزرگ، حاکمیت آخرین پیشوای معصوم را به پیامبر اسلام(ص) بشارت می‌دهد و در پایان می‌افزاید: "پس از آنکه مهدی(ص) به حکومت رسید دولت او را دوام خواهم بخشید و پیوسته تا قیامت، روزگار و حاکمیت زمین را در دست اولیا و دوستان خود، دست به دست خواهم کرد [۱۳۶]. بنابراین نظام عادلانه‌ای که امام مهدی(ع) برپا خواهد کرد، دولتی است که پس از آن، برای دیگران دولتی نخواهد بود و در حقیقت، تاریخ جدیدی از حیات بشر شروع خواهد شد که سراسر در زیر حاکمیت الهی به سر خواهد بُرد. امام باقر(ع) فرمود: دولت ما آخرین دولت‌هاست. هیچ خاندان صاحب دولتی نمی‌ماند، مگر اینکه پیش از ما، حاکم می‌شوند، تا وقتی [[[حکومت اهل بیت]] بر پا شد و] شیوه حکمرانی ما را دیدند، نگویند: اگر ما هم حاکم می‌شدیم، همین گونه عمل می‌کردیم.[۱۳۷]

۱۷. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«در مورد مدت حکومت حضرت مهدی (ع)، در روایات عددهای مختلفی ذکر شده است؛ پنج سال، هفت سال، نوزده سال، چهل سال، هفتاد سال، ۳۰۹ سال و... که ممکن است این روایات، به دوره‌های مختلف حکومت حضرت مربوط باشد.

به همین دلیل، بسیاری از علما و نویسندگان، روایت هفتاد سال را دوران حکومت حضرت تفسیر کرده‌اند[۱۴۳] و روایات دیگر را به معنای مراحل و مقاطع مختلف دوران حکومت دانسته‌اند.

البته به یقین حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) در چند سال اندک محدود نمی‌شود و مدت دولت کریمه حضرت که همه انبیا و اولیای گذشته در انتظار آمدن آن بوده‌اند و تاریخ گذشته، همه مقدمه برای تحقق آن حکومت بی‌نظیر بوده است، مدت زیادی خواهد داشت و هزاران سال توسط امامان که به دنیا باز خواهند گشت، ادامه خواهد یافت. اما خود حضرت به اندازه یک عمر طبیعی هفتاد سال حکومت خواهد نمود»[۱۴۴].

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. ابو داوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابو داوود؛ ج ۲، ص ۴۲۲.
  2. ابو داوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابو داوود؛ ج ۲، ص ۴۲۳.
  3. الترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح؛ ج ۳، ص ۳۴۳.
  4. ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه؛ ج ۲، ص ۱۳۶۷.
  5. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۳۷۱-۳۷۷.
  6. جعفری، محمد تقی، امید و انتظار، ص 69.
  7. بحارالانوار، ج ۵۳، ۱۰۳، ح ۱۳۰.
  8. بحارالانوار، ج ۴۴، ۲۰۱، ح ۴.
  9. بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۹۹، ح ۲۶.
  10. بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۹۸، ح ۵۹.
  11. اثباة الهداة، ج ۳، ۵۱۷، ح ۳۷۳.
  12. بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۸۷، ح ۲۲.
  13. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۰، ح ۲۱۲.
  14. اختصاص، ص ۲۵۷.
  15. منتخب الاثر، ص ۶۱۷.
  16. الزام الناصب، ج ۲، ۲۸۰.
  17. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۹۶.
  18. " مَلَكَ‏ الْقَائِمُ‏ مِنَّا تِسْعَ‏ عَشْرَةَ سَنَةً وَ أَشْهُراً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۶، حدیث ۲.
  19. " يَمْلِكُ‏ الْقَائِمُ‏ (ع)‏ تِسْعَ‏ عَشْرَةَ سَنَةً وَ أَشْهُراً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۶، حدیث ۱.
  20. " كَمْ‏ يَقُومُ‏ الْقَائِمُ‏ فِي‏ عَالَمِهِ‏ حَتَّى‏ يَمُوتَ‏ قَالَ فَقَالَ تِسْعَةَ عَشَرَ مِنْ يَوْمِ قِيَامِهِ إِلَى يَوْمِ مَوْتِه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۳۲.
  21. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص۴۶۸-۴۶۹.
  22. عقد الدرر، ص ۲۲۴ و ص ۲۳۸؛ اثبات الهداة، ص ۶۲۴.
  23. الفصول المهمة، ص ۲۲۴؛ دلائل الامامة، ص ۲۵۸.
  24. کشف الغمة، ج ۳ ص ۲۷۱.
  25. نور الابصار، ص ۱۷۰؛ اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۵۱.
  26. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۴.
  27. غیبة نعمانى، ص ۳۳۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۸ و ج ۵۳ ص ۳.
  28. غیبة طوسى، ص ۲۸۴؛ بحار، ج ۵۲، ص ۳۹۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۴.
  29. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۰.
  30. موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۲۵۸-۲۶۰.
  31. فتوحات مکیه، ج ۳، ص ۳۱.
  32. ینابیع الموده، ص ۳۳۱، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.
  33. الشیعه و الرجعه، ج ۱، ص ۲۲۴.
  34. همان.
  35. همان.
  36. غیبت نعمانی، ص ۳۳۱.
  37. همان، ص ۱۸۱.
  38. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.
  39. الشیعه والرجمه، ج ۱، ص ۲۲۴؛ ارشاد مفید، ص ۳۴۵.
  40. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶.
  41. ارشاد مفید، ص ۳۴۵.
  42. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۱۰۹-۱۱۱.
  43. کفایة الطّالب به ضمیمه البیان، گنجی شافعی، ص ۴۹۲
  44. اثبات الهداة، شیخ حرّ عاملی، ج ۷، ص ۱۱۱
  45. کفایة الطّالب به ضمیمه البیان، ص ۴۹۷
  46. غیبت شیخ طوسی، ص ۲۸۳
  47. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۱۸.
  48. سنن ابی داوود، ج ۴، ۱۱۶؛ دار احیاء السنة النبویة.
  49. اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ۴۳۴، دار المعرفة، بیروت؛ کتاب الغیبة شیخ طوسی، ۴۷۱، ۴۷۴؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۸۰، ۲۹۹.
  50. یعقوبی، ابوالقاسم، نگاهی به تولد و زندگی امام زمان، چشم به راه مهدی، ص ۳۵۶.
  51. مقدار توقف اصحاب کهف در غار .
  52. در مورد روایات مربوط به مدت حکومت آن حضرت(ع) ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر في الامام الثاني عشر (ع)، ص۶۱۷ - ۶۱۸ و بحار الانوار، ج ۵۲.
  53. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی (ع)، ص۳۱۴.
  54. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی (ع)، ص۳۱۴.
  55. ر.ک: علامه محمدتقی جعفری، امام زمان(ع)، تنظیم محمد رضا جوادی، ص ۴۸ - ۴۹.
  56. بهروز لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۴۳ - ۳۴۴.
  57. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۳۷.
  58. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۳۸.
  59. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۸.
  60. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۵۹.
  61. "رَوَى عَبْدُ الْكَرِيمِ الْخَثْعَمِيُّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) كَمْ يَمْلِكُ الْقَائِمُ(ع) قَالَ سَبْعَ سِنِينَ تَطُولُ لَهُ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى تَكُونَ السَّنَةُ مِنْ سِنِيهِ مِقْدَارَ عَشْرِ سِنِينَ مِنْ سِنِيكُمْ فَيَكُونُ سِنُو مُلْكِهِ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِه‏"؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۸۱؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۴۶۲.
  62. " يَمْلِكُ الْقَائِمِ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ أَشْهُرٍ"؛ الغیبة، نعمانی، ص۳۳۱. این حدیث به صورت‌های ذیل نیز از ابن ابی یعفور نقل شده است: " مَلَكَ الْقَائِمُ مِنَّا تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ أَشْهُراً"؛ " إِنَّ الْقَائِمَ يَمْلِكُ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ أَشْهُراً". الغیبة، نعمانی، ص۳۳۱- ۳۳۲؛ "َ مُلْكُ الْقَائِمِ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ أَشْهُرٌ" بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۸.
  63. "َ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) إِنَّ الْقَائِمَ يَمْلِكُ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ تِسْعَ سِنِينَ كَمَا لَبِثَ أَهْلُ الْكَهْفِ فِي كَهْفِهِمْ "؛ الغیبة، طوسی، ص۴۷۴؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.
  64. "وَ اللَّهِ لَيَمْلِكَنَّ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ وَ ثَلَاثَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ يَزْدَادُ تِسْعاً قَالَ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَتَى يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ بَعْدَ مَوْتِ الْقَائِمِ(ع) قُلْتُ لَهُ وَ كَمْ يَقُومُ الْقَائِمُ (ع) فِي عَالَمِهِ حَتَّى يَمُوتَ فَقَالَ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً مِنْ يَوْمِ قِيَامِهِ إِلَى يَوْمِ مَوْتِهِ"؛ الغیبة، نعمانی، ص ۳۳۲.
  65. "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ وَلِيَّ اللَّهِ يُعَمَّرُ عُمُرَ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ عِشْرِينَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ وَ يَظْهَرُ فِي صُورَةِ فَتًى مُوَفَّقٍ ابْنِ ثَلَاثِينَ سَنَةً"؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۷.
  66. علامه مجلسی می‌نویسد: " بَيَانُ الْأَخْبَارِ الْمُخْتَلِفَةِ الْوَارِدَةُ فِي أَيَّامِ مِلْكِهِ(ع) بَعْضُهَا مَحْمُولُ عَلَى جَمِيعِ مُدَّةِ مِلْكِهِ وَ بَعْضُهَا عَلَى زَمَانِ اسْتِقْرَارِ دَوْلَتَهُ وَ بَعْضُهَا عَلَى حِسَابِ مَا عِنْدَنَا مِنَ السِّنِينَ وَ الشُّهُورِ وَ بَعْضُهَا عَلَى سِنِيهِ وَ شهوره الطَّوِيلَةِ "؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص۲۸۰.
  67. الغیبة، نعمانی، ص ۳۳۲.
  68. ر.ک: بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۹.
  69. ر.ک: الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۲۵.
  70. المهدی (ع)، ص ۲۴۲۴۲.
  71. حکومت جهانی مهدی (ع)، ص ۲۸۱.
  72. منتخب الأثر، ۶۱۸.
  73. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۸۱؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۴۶۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱ (هفت سال برابر با ۷۰ سال).
  74. الطرائف، ص۱۷۷.
  75. ر.ک: الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۲۵.
  76. الغیبة، نعمانی، ص ۳۳۱-۳۳۲؛ الاختصاص، ص ۲۵۷؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۸ (نوزده سال و چند ماه).
  77. کشف الغمه، ج۳، ص۲۷۱؛ عمده عیون صحاح الاخبار فی مناقب أمام الابرار، ص ۴۳۹ (عدد ۲۰ سال ممکن است مضمون روایت ۱۹ سال و چند ماه که در منابع شیعه آمده است باشد).
  78. عقد الدرر، ص ۲۴۰.
  79. الغیبة، طوسی، ص۴۷۴؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱ (به مدت توقف اصحاب کهف در غار).
  80. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۷.
  81. الغیبة، نعمانی، ص ۳۳۲ (سیصد و سیزده به اضافه نه سال).
  82. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص 305-310.
  83. البته برخی از این دیدگاه‏ها، مستند روایی محکمی ندارد
  84. مسند احمد، ج ۳، ص ۲۸
  85. " الْمَهْدِيُ‏ مِنِّي‏ أَجْلَى‏ الْجَبْهَةِ أَقْنَى‏ الْأَنْفِ‏ يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً يَمْلِكُ‏ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۹۰
  86. ابن ابی شیبة، المصنف، ج ۱۵، ح ۱۹۴۸۴
  87. " كَمْ‏ يَمْلِكُ‏ الْقَائِمُ‏ قَالَ‏ سَبْعَ‏ سِنِينَ‏ يَكُونُ‏ سَبْعِينَ‏ سَنَةً مِنْ‏ سِنِيكُمْ‏ هَذِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۷۴
  88. نجاشی، رجال، ص ۲۲۶؛ نیز ر. ک: علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص ۳۷۰، سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۳۰۴؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۴۱؛ علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص ۲۴۱؛ ابن غضایری، رجال، ج ۴، ص ۴۷
  89. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۳۳۹؛ سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۱، ص ۷۱
  90. نعمانی، الغیبة، ص ۳۳۱
  91. ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۵۸
  92. ر. ک: طبری، دلایل الامامة، ص ۲۴۱
  93. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴
  94. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۴
  95. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۷۲ - ۱۸۴.
  96. ر.ک: منتخب الأثر، ج ۳، صص ۱۸۵–۱۸۹.
  97. المسند (ابن حنبل)، ج ۳، ص ۲۸.
  98. ر.ک: الهیئه العلمیه فی مؤسسه المعارف الاسلامیه، معجم أحادیث الامام المهدی چاپ اول: قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ ه.ق، ج ۲، ص ۵۲۷.
  99. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۴، ح ۳۹.
  100. کتاب الغیبه (نعمانی)، صص ۳۳۱ و ۳۳۲
  101. کتاب الغیبه (نعمانی)، ص ۳۳۲، ح ۴.
  102. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۸۰، ح ۶.
  103. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷، ح ۷۷.
  104. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۳، ح ۶۱، کتاب الغیبه (طوسی)، ص۲۸۳.
  105. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱، ح ۳۴.
  106. کتاب الغیبه (نعمانی)، صص ۳۳۱ و ۳۳۲، ح ۳.
  107. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۰.
  108. محمدرضا طبسی نجفی، الشیعة والرجعة: کتاب علمی، تاریخی، ادبی، اخلاقی یبحث فیه بحثاً تحلیلیاً حول الامام الثانی عشر المهدی المنتظر (ع) چاپ دوم: نجف اشرف، المطبعة الحیدریه، ۱۳۸۵ ه.ق، ج ۱، ص ۲۲۵.
  109. "تواتر [در لغت] یعنی یکی پس از دیگری و همراه با فاصله... و در اصطلاح، حدیث "متواتر"، خبر جماعتی است که سلسله روایت آن تا به معصوم در هر طبقه به حدی باشد که امکان توافق آنها بر کذب به طور عادی محال باشد و موجب علم گردد." سیدرضا مؤدب، علم الحادیث: پژوهشی در مصطلح الحدیث یا علم الدرایه، چاپ اول، قم، احسن الحدیث، ۱۳۷۸، ص ۲۳، ر.ک: کاظم مدیر شانه‌چی، علم الحدیث و درایة الحدیث، چاپ پانزدهم: قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی‌تا، ج ۲، ص ۳۳. خبر متواتر به لفظی، معنوی و اجمالی تقسیم شده است. "متواتر لفظی، خبری است که همه ناقلین، مضمون آن را یکسان و با الفاظ واحد ذکر نمایند و با هم تطابق لفظی دارند... متواتر معنوی، اخیری است که همه ناقلین مضمون واحدی را با عبارات مختلف نقل می‌نمایند، علم الحدیث: پژوهشی در مصطلح الحدیث یا عام الدرابیه، ص ۲۷. "متواتر اجمالی و آن علم اجمالی به صحت یکی از چند حدیثی است که در یک موضوع وارد شده) علم الحدیث و درایه الحدیث، ص ۳۷.
  110. سید صدرالدین صدر، المهدی (ع)، چاپ اول: تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۰۳ه.ق، صص ۲۴۱ و ۲۴۲.
  111. سید صدرالدین صدر، المهدی (ع)، چاپ اول: تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۰۳ه.ق، ص ۲۴۲.
  112. سید صدرالدین صدر، المهدی (ع)، چاپ اول: تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۰۳ه.ق، ص ۲۴۲.
  113. امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص ۷۷۹.
  114. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی موعود، چاپ سوم: قم، نسل جوان، ۱۳۸۴، ص ۲۸۱.
  115. به نقل از: المهدی، ص ۲۴۲.
  116. ر.ک: معرفت امام زمان (ع) و تکلیف منتظران، صص ۵۱۵-۵۱۷.
  117. بر اساس روایات، پس از ظهور امام مهدی (ع)، ابتدا امام حسین (ع) به عنوان نخستین رجعت‌کننده به دنیا برمی‌گردد. پس از او امیرمؤمنان، علی (ع) و پیامبر اکرم (ص) نیز به دنیا رجعت می‌کنند و اسالیان سال به زندگی خود ادامه می‌دهند ر.ک: بحارالانوار، ج ۵۳، باب الرجعة، صص ۳۹–۱۴۴.
  118. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۱۴-۱۲۲.
  119. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۰.
  120. مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۳۵.
  121. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۰۸.
  122. چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۵۶.
  123. سنن ابی داوود، ج ۴، ص ۱۱۶.
  124. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۰؛ اعلام الوری، ص ۴۳۴؛ غیبة طوسی، ص ۴۷۱.
  125. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱؛ غیبة نعمانی، ص ۱۸۱.
  126. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷ و ۳۸۶؛ ارشاد، ص ۳۴۲؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۳۷.
  127. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۶۲۹.
  128. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، صص ۱۸۸ ـ ۱۸۵، صص ۴۸۴ ـ ۴۸۱.
  129. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۸۷.
  130. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۸۴ و بحار الانوار: ج ۵۳، ص ۳۴.
  131. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۲۲۱.
  132. در نتیجه مدت حکومت حضرت، هفتاد سال خواهد بود.
  133. برای آگاهی از روایات، به کتاب چشم اندازی به حکومت حضرت مهدی(ع)، نجم الدین طبسی، ص۱۷۳-۱۷۵ رجوع شود.
  134. کتاب الغیبه، شیخ طوسی، فصل۸، ح۴۹۷.
  135. آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۷۵-۲۷۶.
  136. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۳، ح ۴، ص ۴۷۷.
  137. غیبت طوسی، ح ۴۹۳، ص ۴۷۲.
  138. برای آگاهی از روایات، ر.ک: چشم اندازی به حکومت حضرت مهدی (ع)، ص ۱۷۳ – ۱۷۵.
  139. ر.ک: «المهدی»، سید صدر الدین صدر، ص ۲۳۹؛ تاریخ ما بعد الظهور، سید محمد صدر.
  140. غیبت طوسی، ح ۴۹۷، ص ۴۷۴.
  141. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۰.
  142. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۲۶ - ۲۲۸.
  143. چشم‌اندازی به حکومت مهدی (ع)، ص ۱۷۳
  144. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۵۸.