حضرت عیسی علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۹: خط ۲۹:
[[مریم]] که طبق دستور قبلی، خود را برای چنین پیش آمد و سؤالی آماده کرده بود، به سوی کودک اشاره کرد و آنها را به گفت‌و‌گو و تکلم با کودک خود [[راهنمایی]] فرمود تا ضمن گفت‌وگوی با او، [[پاک‌دامنی]] وی نیز برای آنان روشن شود.
[[مریم]] که طبق دستور قبلی، خود را برای چنین پیش آمد و سؤالی آماده کرده بود، به سوی کودک اشاره کرد و آنها را به گفت‌و‌گو و تکلم با کودک خود [[راهنمایی]] فرمود تا ضمن گفت‌وگوی با او، [[پاک‌دامنی]] وی نیز برای آنان روشن شود.
[[مردم]] با کمال [[تعجب]] گفتند: «چگونه با [[کودکی]] که در گهواره است سخن گوییم» و این نوزاد گهواره‌ای چگونه می‌تواند پاسخ سؤال ما را بدهد و دامن تو را [[پاک]] کند؟ ناگاه دیدند کودک به سخن آمد و گفت: من [[بنده]] خدایم که مرا کتاب داده و [[پیغمبر]] قرار داده و هر جا که باشم با برکتم کرده (که از راه [[تعلیم]] و [[ارشاد]] نفعم به دیگران برسد) و به [[نماز]] و [[زکات]] تا وقتی زنده باشم سفارشم کرده است و به مادرم (مریم) نیکوکارم کرده و گردن کش و نافرمانم نکرده است و [[سلامت]] [[خدا]] بر من است روزی که [[تولد]] یافته‌ام و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم»<ref>{{متن قرآن|يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا * فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا * قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا * وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا * وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا * وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا}} «ای خواهر هارون! نه پدرت مردی بد و نه مادرت بدکاره بود * (مریم) به او اشارت کرد؛ گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! * (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است * و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است * و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است * و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد» سوره مریم، آیه ۲۸-۳۳.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۵۸۳.</ref>
[[مردم]] با کمال [[تعجب]] گفتند: «چگونه با [[کودکی]] که در گهواره است سخن گوییم» و این نوزاد گهواره‌ای چگونه می‌تواند پاسخ سؤال ما را بدهد و دامن تو را [[پاک]] کند؟ ناگاه دیدند کودک به سخن آمد و گفت: من [[بنده]] خدایم که مرا کتاب داده و [[پیغمبر]] قرار داده و هر جا که باشم با برکتم کرده (که از راه [[تعلیم]] و [[ارشاد]] نفعم به دیگران برسد) و به [[نماز]] و [[زکات]] تا وقتی زنده باشم سفارشم کرده است و به مادرم (مریم) نیکوکارم کرده و گردن کش و نافرمانم نکرده است و [[سلامت]] [[خدا]] بر من است روزی که [[تولد]] یافته‌ام و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم»<ref>{{متن قرآن|يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا * فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا * قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا * وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا * وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا * وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا}} «ای خواهر هارون! نه پدرت مردی بد و نه مادرت بدکاره بود * (مریم) به او اشارت کرد؛ گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! * (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است * و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است * و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است * و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد» سوره مریم، آیه ۲۸-۳۳.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۵۸۳.</ref>
==[[دوران کودکی]] و [[نبوت]] [[عیسی]]{{ع}}==
درباره [[تاریخ]] [[زندگی]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} در [[تواریخ]] [[اختلاف]] زیادی دیده می‌شود و گفتار [[مورخان]] [[اسلامی]] با مندرجات [[اناجیل]] مخلوط گشته و تمیز دادن آنها نیز کار مشکلی است و در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز تا آنجا که به دست ما رسیده برخی از این [[اختلافات]] [[مشاهده]] می‌شود، گذشته از این که روایاتی که در این باره به ما رسیده بسیار اندک است.
مورخان عموماً نوشته‌اند: عیسی در سی سالگی<ref>کامل التواریخ، ج۱، ص۳۰۷.</ref> نبوت خود را اظهار کرد و این قول موافق با برخی از اناجیل موجود است. برخی هم گفته‌اند: در سی سالگی [[فرشته وحی]] بر او نازل و دوره نبوت و رسالتش آغاز گردید، ولی در پاره‌ای از روایات اهل بیت آمده که آن حضرت در سن هفت یا هشت سالگی نبوت خود را اظهار فرمود، چنان که در روایتی [[کلینی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده که وقتی عیسی{{ع}} به هفت سالگی رسید، [[خدای تعالی]] بدو [[وحی]] کرد و نبوت و [[رسالت]] خویش را اظهار فرمود<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۸۲ و ۳۸۳.</ref>.
با این بیان [[امام]]{{ع}} دیگر جای این احتمال هم که بعضی داده‌اند و خواسته‌اند میان [[زمان]] نبوت و رسالت آن حضرت فرق بگذارند باقی نمی‌ماند؛ زیرا امام طبق این [[حدیث]] اظهار رسالت آن حضرت را نیز در همین سنین کودکی‌اش ذکر فرموده است و بلکه در چند حدیث، [[ائمه اطهار]] نبوت عیسی{{ع}} و [[یحیی]] را در [[کودکی]] [[دلیل بر امامت]] [[امامان]] [[بزرگواری]] چون [[حضرت جواد]] - که در سن کودکی به [[امامت]] رسیدند - دانسته و بدان [[استشهاد]] کرده‌اند؛ مانند [[حدیثی]] که کلینی در [[اصول کافی]] از [[خیرانی]] از پدرش روایت کرده که گوید: من در نزد [[امام هشتم]] در [[خراسان]] ایستاده بودم که شخصی به آن حضرت عرض کرد: ای آقای من! اگر پیش‌آمدی روی داد (و شما از [[دنیا]] رفتید) ما به چه کسی باید [[رجوع]] کنیم (و امام بعد از شما کیست؟) حضرت فرمود: به فرزندم ابی‌جعفر. در این جا مثل اینکه آن شخص سنّ ابی‌جعفر ([[حضرت جواد]]) را کم دانست (و [[تعجب]] کرد.) پس [[حضرت رضا]]{{ع}} فرمود: [[خدای تبارک و تعالی]] [[عیسی بن مریم]] را به [[رسالت]] و [[پیغمبری]] و [[شریعت]] تازه‌ای برانگیخت، در [[سنی]] کمتر از آن‌چه ابی‌جعفر در آن است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۸۴.</ref>.
آن‌چه [[قرآن کریم]] نیز از [[عیسی]]{{ع}} حکایت می‌کند که در [[زمان]] [[کودکی]] گفت: «من [[بنده]] خدایم و [[خدا]] به من کتاب داده و مرا [[پیغمبر]] قرار داده.»..<ref>{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}} «(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.</ref> مؤید همین قول است. به هر صورت گفتار آن دسته که گفته‌اند: [[حضرت عیسی]]{{ع}} در سی سالگی به [[نبوت]] [[مبعوث]] شد، از نظر [[قرآن]] و [[حدیث شاهد]] و دلیلی ندارد، بلکه قرآن و [[حدیث]] دلالت دارند بر این که آن بزرگوار در سنین کودکی به [[مقام نبوت]] و رسالت مفتخر گردید. برای توضیح بیشتر هم می‌توانید به [[کتاب‌های تفسیر]] مراجعه کنید و نیز [[مورخان]] نوشته‌اند که حضرت عیسی در همان کودکی دارای [[نبوغ]] و [[استعداد]] فوق العاده‌ای بود و غالباً در جلسات بحث [[احبار]] و علمای [[بنی‌اسرائیل]] شرکت می‌کرد و با آنها در مسائل مذهبی گفت‌و‌گو می‌نمود.
در [[روایات ائمه اهل بیت]]{{عم}} نیز داستان‌های عجیبی از [[دوران کودکی]] عیسی{{ع}} نقل شده، مانند [[تفسیر]] ابجد - که [[صدوق]] در [[معانی الاخبار]] شرحش را [[روایت]] کرده - و در روایت است که روزی [[مریم]]{{س}} آن حضرت را به صباغی - که پارچه و جامه‌ها را رنگ می‌کرد- سپرد تا [[شغل]] رنگ رزی را به او یاد دهد. رنگ رز به او گفت: این ظرف جای رنگ قرمز است و این یکی مخصوص رنگ زرد و آن دیگری برای رنگ سیاه. عیسی همه لباس‌ها را در یک ظرفی ریخت. صباغ بر او فریاد زد، ولی عیسی فرمود که چیزی نیست من همان طور که میل توست، این جامه‌ها را به رنگ‌های مختلف بیرون می‌آورم و هر کدام را به رنگ خود رنگ می‌کنم. رنگ رز که آن واقعه را [[مشاهده]] کرد، با [[تعجب]] گفت: «من [[شایستگی]] آن را ندارم که استاد تو باشم و تو [[شاگرد]] من باشی»<ref>معانی الاخبار، ص۱۸؛ توحید صدوق، ص۲۳۸ و ۲۳۹؛ امالی صدوق، ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref>.
[[ابن اثیر]] در [[تاریخ]] خود داستان فوق را با شرح بیشتری نقل کرده و گفته است: صباغ مزبور از آن پس در زمره حواریین [[عیسی]] درآمد<ref>کامل التواریخ، ج۱، ص۳۱۴.</ref>. همچنین نقل شده است که [[مریم]]، عیسی را از [[ترس]] [[پادشاهی]] به نام هیرودیس به [[مصر]] برد و [[دوازده]] [[سال]] در آنجا بودند تا وقتی که هیرودیس از [[جهان]] رخت بر بست و سپس به [[شام]] بازگشتند.
هنگامی که در مصر بودند، چنین اتفاق افتاد که مریم به [[خانه]] دهقانی رفت که [[فقرا]] و [[مساکین]] بدان خانه می‌رفتند. روزی از خانه [[دهقان]] [[مالی]] به [[سرقت]] رفت و دهقان [[مسکینان]] را متهم ساخت. مریم از این پیش‌آمد غمناک شد. وقتی عیسی دید که مادرش [[غمگین]] است، بدو گفت: می‌خواهی دزد را به تو معرفی کنم؟ مریم گفت: آری. عیسی فرمود: آن شخص [[کور]] و آن دیگری که زمین‌گیر است، هر دو به کمک یک دیگر [[مال]] را دزدیده‌اند، بدین ترتیب که آن شخص کور، [[رفیق]] خود را که زمین‌گیر است به دوش خود سوار کرده و او مال را برداشته است. به دنبال گفتار عیسی به نزد آن کور آمدند و گفتند: زمین‌گیر را بر دوش خود سوار کن. گفت: نمی‌توانم. عیسی{{ع}} فرمود: چگونه دیروز که می‌خواستید فلان مال را بردارید توانستی او را بر دوش خود سوار کنی؟ کور که این سخن را شنید به کار خود اعتراف کرده و مال را برگرداند.
پس از این که دوازده سال از توقفشان در مصر گذشت و خبر [[مرگ]] هیرودیس به آنها رسید، به سوی [[شام]] بازگشتند و در روستایی که نامش «[[ناصره]]» بود ماندند تا وقتی که سی سال از [[عمر]] [[عیسی]] گذشت و آن حضرت [[مأمور]] شد [[نبوت]] خود را اظهار کند. وی گوید: به خاطر همین انتساب به ناصره، [[پیروان]] عیسی{{ع}} را [[نصاری]] گویند. [[ثعلبی]] و دیگران نیز همین مطلب را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۵۸۷.</ref>


== پدر و مادر ==
== پدر و مادر ==
== نام و نسب ==
== نام و نسب ==
== کنیه‌ها و القاب ==
== کنیه‌ها و القاب ==

نسخهٔ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۱

مقدمه

حضرت عیسی بن مریم، یکی از پیامبران بزرگ الهی و انبیای اولوالعزم است که در کودکی به نبوت رسید. حدود ۶ قرن قبل از اسلام، خداوند او را برای هدایت بنی اسرائیل و بت‌پرستان مبعوث کرد. از نسل حضرت سلیمان بود و مادرش مریم دختر عمران نام داشت که از زنان برگزیده جهان است. در بیت المقدس به دنیا آمد، به تبلیغ و هدایت قوم خود پرداخت، تا آنان را از انحراف‌هایی که در دین حضرت موسی پدید آورده بودند، باز دارد. یکی از لقب‌های او مسیح است، چون در روی زمین بسیار سیاحت می‌کرد و به این سو و آن سو می‌رفت تا مردم را به توحید دعوت کند. "روح الله" یکی دیگر از لقب‌های اوست. کتاب آسمانی او انجیل بود و به آیین او مسیحیت یا نصرانیت و به پیروان او مسیحی یا نصرانی گویند. مسیحیان تاریخ تولد او را مبدأ تاریخ خود قرار داده‌اند که به سال میلادی معروف است. او هرگز ازدواج نکرد و چون دشمنان او و حکومت زمانش در پی او بودند تا وی را به قتل برسانند، خداوند او را از توطئه آنان نجات داد و بر خلاف عقیده مسیحیان که می‌‌پندارند او به دار آویخته و کشته شد، قرآن او را زنده می‌‌داند و می‌‌فرماید که خداوند او را به آسمان‌ها بردوَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۱]. قرآن در سوره‌های بسیاری از او و دعوت‌هایش و از پاکی مادرش مریم مقدس یاد کرده است[۲].

ولادت و نیاکان

مریم(س) با سرپرستی حضرت زکریا دوران کودکی را پشت سر نهاده، و قدم در سنین بلوغ گذاشت و چنان که برخی از مفسران گفته‌اند، گاه گاهی برای رفع نیازهای خود به خانه زکریا و نزد خاله‌اش می‌رفت. روزی در گوشه خانه زکریا، در قسمت شرقی آن برای شست‌و‌شوی بدن و غسل، پرده‌ای زده بود و به پشت پرده رفته بود که ناگهان جوان بسیار زیبا و دل فریبی را دید که به طرف او می‌آید. این جوان زیبا، فرشته بزرگ الهی جبرئیل امین بود که به صورت انسانی پیش مریم آمده بود تا روح عیسی(ع) را در وی بدمد. مریم که تا به آن روز در کمال عفت و پاکی زندگی کرده و شب و روز خود را به عبادت و تقوا گذرانده و خلوت سرای دل را به معشوق حقیقی سپرده بود[۳]، بدون آن‌که بداند آن جوان زیبا کیست و از نام و نشان او پرسش کند، به پروردگار خویش پناه برد و با یک جمله کوتاه و موعظه‌آمیز از آن جوان خواست تا بی‌درنگ از کنار او دور شود. بهتر است این قسمت را از خدای تعالی و قرآن کریم بشنوید، چنان‌که در سوره مریم آمده است: «در این کتاب مریم را یاد کن آن دم که در مکانی در سمت شرق از کسان خود کنار گرفت و در برابر آنها پرده‌ای زد. در این وقت ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او به صورت انسانی خلقت تمام بر او نمودار شد. مریم گفت: از تو به خدای رحمان پناه می‌برم اگر پرهیزکار هستی. وی گفت: من فرستاده پروردگار تو هستم (آمده م) تا پسری پاکیزه به تو عطا کنم.»..[۴]. مریم که با شنیدن این جمله اطمینان خاطری پیدا کرد و دانست که این جوان بشر نیست و منظور سوئی ندارد، به فکر فرو رفت که چگونه ممکن است زنی بدون تماس با جنس مخالف فرزند دار شود، از این رو با تعجب پرسید: «چگونه ممکن است مرا پسری باشد، با اینکه بشری به من دست نزده و زن آلوده‌ای هم نبوده‌ام؟»[۵].

فرشته الهی قدرت پروردگار تعالی را به یاد او آورده و این جمله را در پاسخش گفت: «این‌گونه است، پروردگار تو گفته که این کار را بر من آسان است و (ما می‌خواهیم) تا او را از جانب خویش نشانه و رحمتی قرار دهیم و کاری گذشته است»[۶]. مریم دانست که مشیت حق تعالی کار خود را کرده و قرار است مولود بزرگوار و پاکیزه‌ای بدون وجود پدر از مریم پدید آید و آیت و رحمتی از جانب خدا باشد. از آن پس آثار حمل در شکم مریم پدید آمد و پس از مدتی هنگام وضع حمل فرا رسید. از آن زمان که حضرت مریم آثار حاملگی در خود مشاهده کرد، به جای دوری رفت و آن‌گاه که هنگام وضع حمل فرا رسید، خود را به کنار درخت خرمایی کشید.[۷]

اختلاف در کیفیت حمل و مدت آن و مکان وضع حمل عیسی

در این جا بد نیست قبل از شرح و توضیح این قسمت، این را بدانید که در کیفیت حمل و ماجراهای دیگری که به دنبال آن به وقوع پیوست، میان مفسران و همچنین روایات اختلاف است. درباره کیفیت حمل جمعی گفته‌اند: جبرئیل آستین مریم را گرفت و در آن دمید و همان ساعت مریم حامله شد و آثار آبستنی در وی ظاهر گردید. قول دیگر آن است که گریبان جامه‌اش را گرفت و در آن دمید. در حدیثی از حضرت ابوالحسن(ع) - که ظاهراً حضرت موسی بن جعفر(ع) است - روایت شده که فرمود: جبرئیل نوعی خرما از بهشت آورد و به مریم داد و مریم هفت دانه از آن خورد و همان سبب حاملگی او گردید.

در مدت حمل نیز اختلاف بسیاری است: برخی چون ابن عباس و دیگران گفته‌اند: مدت حمل و فاصله آن تا زایمان یک ساعت بود که در این یک ساعت عیسی(ع) به اندازه نه ماه پرورش یافت. بعضی چون مقاتل گفته‌اند: مدت حمل سه ساعت بود. برخی گفته‌اند: نه ساعت که هر ساعتی به مقدار یک ماه دیگران بود. در چند حدیث از امام صادق(ع) و اهل بیت روایت شده که فرمودند: فاصله مابین حمل و وضع آن شش ماه بود و هیچ مولودی جز عیسی و حسین بن علی(ع) شش ماهه به دنیا نیآمدند و در حدیث دیگری است که زنده نماندند؛ یعنی اگر هم شش ماهه به دنیا آمدند، زندگی نکردند و از جهان رفتند. قولی هم هست که عیسی(ع) هفت ماهه یا هشت ماهه به دنیا آمد. به هر صورت، ولادت او نیز مانند ماجرای غیر عادی بود. در جایی هم که عیسی(ع) متولد شد و درخت خرمایی که مریم به پای آن آمد و از آن رطب تازه خورد، اختلاف است: مشهور آن است که عیسی در بیت اللحم (نزدیکی شهر بیت‌المقدس) به دنیا آمد و هم اکنون بنای عظیم و زیبایی بدین نام در آن شهر برپاست که محل زیارت مسیحیان جهان است. قول دیگر آن است که مریم به مصر یا به دمشق آمد. در چند حدیث هم روایت شده که حضرت مریم به طی الارض به نینوا و سرزمین عراق رفت و کنار فرات یا نزدیکی بغداد در محله «براثا» وضع حمل کرد و سپس با عیسی به همان ترتیب به سرزمین بیت‌المقدس بازگشت[۸]. با توجه به این که همه این امور از امور غیر عادی بوده و به صورت معجزه انجام شده، هیچ یک از آنها بعید به نظر نمی‌رسد و با اعتقاد به قدرت حق تعالی و انجام امور خارق‌العاده به وسیله انبیا و اولیای الهی و مقام مریم و عیسی در پیش‌گاه خدای عز وجل، همه آنها ممکن است و جای هیچ استبعادی نیست، چنان‌که داستان‌های دیگری هم که پس از آن پیش آمد، مانند سبز شدن درخت خرما و ریختن رطب تازه برای مریم همه از همین قبیل است.

باری مریم(س) که دید با نداشتن شوهر و تماس نگرفتن با هیچ مردی باردار شده، از ترس آن‌که مردم به او تهمت بزنند و یاوه‌گویان درباره‌اش یاوه بگویند، خود را به کناری کشید و دور از کسان خویش به سر می‌برد و چون هنگام وضع حمل فرا رسید، از روی ناچاری خود را به تنه درخت خرمایی رسانید و در آنجا نوزاد مبارک و بزرگوار خود را بر زمین نهاد[۹]. در آن حال از شدت ناراحتی گفت: ای کاش نبودم و این وضع را بر خود نمی‌دیدم، چنان که خدای تعالی فرموده: «درد زاییبدن او را به سوی تنه نخل کشانید و گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و چیز حقیری بودم که فراموشم کرده بودند»[۱۰].

از همین جمله، شدت اضطراب و ناراحتی مریم را از زخم زبان و تهمت مردمان می‌توان فهمید و راستی هم برای دختری همچون مریم که تا آن ساعت در کمال عفت و تقوا زندگی کرده و هیچ مردی او را لمس نکرده و از نظر خانوادگی هم از خاندانی اصیل و پاکدامن به دنیا آمده است، بسیار تلخ و ناگوار است که او را به آلودگی و بدکارگی متهم سازند و با توجه به این که زنان از نظر احساس و عواطف ضعیف‌تر از مردان هستند و پیش‌آمدهای ناگوار و ناملایمات زودتر آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، می‌توان فهمید که آن ساعت‌ها چقدر برای مریم دشوار و سخت گذشته، اما خدای رحمان که همه جا او را با حمایت خود حفظ کرده و در هر دشواری او را به پناه خویش درآورده بود، در چنین وضعی نیز او را به حال خود نگذاشت و مورد نوازش و دل‌داری قرار داد. قرآن می‌گوید: «در این وقت از زیر پای خود ندایش داد: غم مخور که پروردگارت برای تو در زیر پایت نهر آبی قرار داد و تنه نخل را حرکت بده (یا به جانب خود بکش) تا خرمای تازه برای تو بریزد. پس بخور و بنوش و روشنی دیده گیر (یعنی خرسند باش و دل خوش دار) و اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو من برای خدا روزه‌ای نذر کرده‌ام و امروز با هیچ بشری سخن نگویم»[۱۱]. این ندای جان بخش که به گفته بسیاری از مفسران از دهان فرزندش عیسی(ع) خارج شد و آن نوزاد به سخن آمده و این سخنان را به مادر گفت دل او را آرام کرد و اندوهش را بر طرف ساخت؛ زیرا احتیاجش را از نظر آب و غذا برطرف ساخت و راه رو به رو شدن با مردم را نیز به وی یاد داد. مریم دست به آن درخت خشکیده گرفت و حرکت داد، نخل سبز شد و خرمای تازه برایش ریخت و به گفته جمعی نهر آبی نیز به معجزه فرزندش عیسی پدیدار گشت که پای خود را بر زمین کوبید و نهری گوارا از آب جوشش کرد.

مریم کودک عزیز و بزرگوار خود را به نزد قوم خود آورد و همان طور که پیش‌بینی می‌کرد، آنها به تهمت زبان گشودند و گفتند: «ای مریم! چیز شگفت‌انگیزی آورده‌ای؟»[۱۲] و به دنبال آن از روی سرزنش بدو گفتند: «ای خواهر هارون![۱۳] پدرت مردی بد و مادرت هم بدکار نبود و با این اصالتی که از نظر خانوادگی داری این کودک را از کجا آورده‌ای و بی‌شوهر، چگونه به این فرزند آبستن شدی؟». مریم که طبق دستور قبلی، خود را برای چنین پیش آمد و سؤالی آماده کرده بود، به سوی کودک اشاره کرد و آنها را به گفت‌و‌گو و تکلم با کودک خود راهنمایی فرمود تا ضمن گفت‌وگوی با او، پاک‌دامنی وی نیز برای آنان روشن شود. مردم با کمال تعجب گفتند: «چگونه با کودکی که در گهواره است سخن گوییم» و این نوزاد گهواره‌ای چگونه می‌تواند پاسخ سؤال ما را بدهد و دامن تو را پاک کند؟ ناگاه دیدند کودک به سخن آمد و گفت: من بنده خدایم که مرا کتاب داده و پیغمبر قرار داده و هر جا که باشم با برکتم کرده (که از راه تعلیم و ارشاد نفعم به دیگران برسد) و به نماز و زکات تا وقتی زنده باشم سفارشم کرده است و به مادرم (مریم) نیکوکارم کرده و گردن کش و نافرمانم نکرده است و سلامت خدا بر من است روزی که تولد یافته‌ام و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم»[۱۴].[۱۵]

دوران کودکی و نبوت عیسی(ع)

درباره تاریخ زندگی حضرت عیسی(ع) در تواریخ اختلاف زیادی دیده می‌شود و گفتار مورخان اسلامی با مندرجات اناجیل مخلوط گشته و تمیز دادن آنها نیز کار مشکلی است و در روایات اهل بیت(ع) نیز تا آنجا که به دست ما رسیده برخی از این اختلافات مشاهده می‌شود، گذشته از این که روایاتی که در این باره به ما رسیده بسیار اندک است. مورخان عموماً نوشته‌اند: عیسی در سی سالگی[۱۶] نبوت خود را اظهار کرد و این قول موافق با برخی از اناجیل موجود است. برخی هم گفته‌اند: در سی سالگی فرشته وحی بر او نازل و دوره نبوت و رسالتش آغاز گردید، ولی در پاره‌ای از روایات اهل بیت آمده که آن حضرت در سن هفت یا هشت سالگی نبوت خود را اظهار فرمود، چنان که در روایتی کلینی از امام باقر(ع) روایت کرده که وقتی عیسی(ع) به هفت سالگی رسید، خدای تعالی بدو وحی کرد و نبوت و رسالت خویش را اظهار فرمود[۱۷]. با این بیان امام(ع) دیگر جای این احتمال هم که بعضی داده‌اند و خواسته‌اند میان زمان نبوت و رسالت آن حضرت فرق بگذارند باقی نمی‌ماند؛ زیرا امام طبق این حدیث اظهار رسالت آن حضرت را نیز در همین سنین کودکی‌اش ذکر فرموده است و بلکه در چند حدیث، ائمه اطهار نبوت عیسی(ع) و یحیی را در کودکی دلیل بر امامت امامان بزرگواری چون حضرت جواد - که در سن کودکی به امامت رسیدند - دانسته و بدان استشهاد کرده‌اند؛ مانند حدیثی که کلینی در اصول کافی از خیرانی از پدرش روایت کرده که گوید: من در نزد امام هشتم در خراسان ایستاده بودم که شخصی به آن حضرت عرض کرد: ای آقای من! اگر پیش‌آمدی روی داد (و شما از دنیا رفتید) ما به چه کسی باید رجوع کنیم (و امام بعد از شما کیست؟) حضرت فرمود: به فرزندم ابی‌جعفر. در این جا مثل اینکه آن شخص سنّ ابی‌جعفر (حضرت جواد) را کم دانست (و تعجب کرد.) پس حضرت رضا(ع) فرمود: خدای تبارک و تعالی عیسی بن مریم را به رسالت و پیغمبری و شریعت تازه‌ای برانگیخت، در سنی کمتر از آن‌چه ابی‌جعفر در آن است[۱۸].

آن‌چه قرآن کریم نیز از عیسی(ع) حکایت می‌کند که در زمان کودکی گفت: «من بنده خدایم و خدا به من کتاب داده و مرا پیغمبر قرار داده.»..[۱۹] مؤید همین قول است. به هر صورت گفتار آن دسته که گفته‌اند: حضرت عیسی(ع) در سی سالگی به نبوت مبعوث شد، از نظر قرآن و حدیث شاهد و دلیلی ندارد، بلکه قرآن و حدیث دلالت دارند بر این که آن بزرگوار در سنین کودکی به مقام نبوت و رسالت مفتخر گردید. برای توضیح بیشتر هم می‌توانید به کتاب‌های تفسیر مراجعه کنید و نیز مورخان نوشته‌اند که حضرت عیسی در همان کودکی دارای نبوغ و استعداد فوق العاده‌ای بود و غالباً در جلسات بحث احبار و علمای بنی‌اسرائیل شرکت می‌کرد و با آنها در مسائل مذهبی گفت‌و‌گو می‌نمود. در روایات ائمه اهل بیت(ع) نیز داستان‌های عجیبی از دوران کودکی عیسی(ع) نقل شده، مانند تفسیر ابجد - که صدوق در معانی الاخبار شرحش را روایت کرده - و در روایت است که روزی مریم(س) آن حضرت را به صباغی - که پارچه و جامه‌ها را رنگ می‌کرد- سپرد تا شغل رنگ رزی را به او یاد دهد. رنگ رز به او گفت: این ظرف جای رنگ قرمز است و این یکی مخصوص رنگ زرد و آن دیگری برای رنگ سیاه. عیسی همه لباس‌ها را در یک ظرفی ریخت. صباغ بر او فریاد زد، ولی عیسی فرمود که چیزی نیست من همان طور که میل توست، این جامه‌ها را به رنگ‌های مختلف بیرون می‌آورم و هر کدام را به رنگ خود رنگ می‌کنم. رنگ رز که آن واقعه را مشاهده کرد، با تعجب گفت: «من شایستگی آن را ندارم که استاد تو باشم و تو شاگرد من باشی»[۲۰].

ابن اثیر در تاریخ خود داستان فوق را با شرح بیشتری نقل کرده و گفته است: صباغ مزبور از آن پس در زمره حواریین عیسی درآمد[۲۱]. همچنین نقل شده است که مریم، عیسی را از ترس پادشاهی به نام هیرودیس به مصر برد و دوازده سال در آنجا بودند تا وقتی که هیرودیس از جهان رخت بر بست و سپس به شام بازگشتند. هنگامی که در مصر بودند، چنین اتفاق افتاد که مریم به خانه دهقانی رفت که فقرا و مساکین بدان خانه می‌رفتند. روزی از خانه دهقان مالی به سرقت رفت و دهقان مسکینان را متهم ساخت. مریم از این پیش‌آمد غمناک شد. وقتی عیسی دید که مادرش غمگین است، بدو گفت: می‌خواهی دزد را به تو معرفی کنم؟ مریم گفت: آری. عیسی فرمود: آن شخص کور و آن دیگری که زمین‌گیر است، هر دو به کمک یک دیگر مال را دزدیده‌اند، بدین ترتیب که آن شخص کور، رفیق خود را که زمین‌گیر است به دوش خود سوار کرده و او مال را برداشته است. به دنبال گفتار عیسی به نزد آن کور آمدند و گفتند: زمین‌گیر را بر دوش خود سوار کن. گفت: نمی‌توانم. عیسی(ع) فرمود: چگونه دیروز که می‌خواستید فلان مال را بردارید توانستی او را بر دوش خود سوار کنی؟ کور که این سخن را شنید به کار خود اعتراف کرده و مال را برگرداند. پس از این که دوازده سال از توقفشان در مصر گذشت و خبر مرگ هیرودیس به آنها رسید، به سوی شام بازگشتند و در روستایی که نامش «ناصره» بود ماندند تا وقتی که سی سال از عمر عیسی گذشت و آن حضرت مأمور شد نبوت خود را اظهار کند. وی گوید: به خاطر همین انتساب به ناصره، پیروان عیسی(ع) را نصاری گویند. ثعلبی و دیگران نیز همین مطلب را در کتاب‌های خود ذکر کرده‌اند.[۲۲]

پدر و مادر

نام و نسب

کنیه‌ها و القاب

فرزندان

شمایل و صفات ظاهری

صفات و ویژگی‌های شخصیتی

قوم و محل سکونت

قوم عیسی

سرگذشت تاریخی

نبوت و رسالت

دین حضرت عیسی

امامت و ولایت

علم ویژه الهی

عصمت

فضایل و مناقب

سیره

اصحاب

مخالفان و دشمنان

رحلت و محل دفن

جستارهای وابسته

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. در احادیث دوران نزدیک به ظهور چگونه توصیف شده است؟ (پرسش)
  2. ویژگی‌های عصر ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  3. آیا امام مهدی در سال فرد ظهور می‌کند؟ (پرسش)
  4. در روایات چه توصیف‌هایی برای سال ظهور ذکر شده است؟ (پرسش)
  5. حضور امام مهدی میان مردم و امرار معاش آن حضرت چگونه است؟ (پرسش)
  6. چه کسانی از پیامبران الهی با امام مهدی همراه می‏‌شوند؟ (پرسش)
    1. آیا حضرت الیاس هنگام ظهور امام مهدی در کنار او خواهد بود؟ (پرسش)
  7. امام مهدی بعد از ظهور چه نوع لباسی می‌پوشد؟ (پرسش)
  8. وضعیت افتاء و مرجعیت در جهان تشیع بعد از ظهور امام مهدی چگونه خواهد شد؟ (پرسش)
  9. محل زندگی امام مهدی بعد از ظهورشان کجا خواهد بود؟ (پرسش)
  10. امام علی زمان بعد از ظهور را چگونه ترسیم کرده است؟ (پرسش)
  11. حادثه دهکده افیق چه ارتباطی با ظهور امام مهدی دارد؟ (پرسش)
  12. آیا بعد از ظهور امام مهدی نیز عالم برزخ وجود دارد یا خیر؟ (پرسش)
  13. آیا اجرای انقلاب جهانی توسط یک فرد (امام مهدی) ممکن است؟ (پرسش)
  14. آیا انگشتر حضرت سلیمان نزد امام مهدی است؟ (پرسش)
  15. نقش نگین انگشتر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  16. ایام الله چه روزهایی است؟ (پرسش)
  17. امام مهدی بعد از خروج در کوفه چه کارهایی انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  18. آیا از زنان هنگام ظهور امام مهدی زنده می‌شوند؟ (پرسش)
  19. چه کسانی هنگام ظهور از همراهان امام مهدی هستند؟ (پرسش)
  20. سن امام مهدی هنگام ظهور چقدر است؟ (پرسش)
  21. در عصر ظهور امام مهدی شیعیان چه جایگاهی دارند؟ (پرسش)
  22. آیا هنگام ظهور جنیان امام مهدی را یاری می کنند؟ (پرسش)
  23. چه کسانی شاهد خروج امام مهدی هستند؟ (پرسش)
  24. نخستین رویارویی امام مهدی با چه کسی است؟ (پرسش)
  25. شیوه داوری و قضاوت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  26. مردمان چه سرزمین‌هایی با امام مهدی به نبرد می‌پردازند؟ (پرسش)
  27. امام مهدی با چه طوایفی به نبرد می‌پردازد؟ (پرسش)
  28. مرکبی که جبرئیل در آستانه ظهور برای امام مهدی می‌آورد چیست؟ (پرسش)
  29. امام مهدی وقتی که می‌‏آید اولین کاری که می‌‏کند چیست؟ (پرسش)
  30. آیا امام مهدی هنگام ظهور اموال ثروت‏مندان را علی‌‏رغم میل باطنی آنها بین فقرا تقسیم می‏‌کند؟ (پرسش)
  31. هنگام ظهور امام مهدی چه کسانی از پیامبران امامان و دیگر افراد ایشان را همراهی می‌‏کنند؟ (پرسش)
  32. چرا امام حسین حضرت عیسی و حضرت خضر در زمان ظهور امام مهدی می‌‏آیند؟ (پرسش)
  33. کشور امام مهدی کدام است؟ آیا ایران کشور امام مهدی است؟ (پرسش)
  34. کشور ایران تا قبل از ظهور چگونه باید باشد؟ (پرسش)
  35. روایتی که می‌‏‏فرماید: مردی از قم مردم را به سوی خدا دعوت می‌‏کند نسبت به چه کسی می‌‏‏باشد؟ (پرسش)
  36. حضور ایرانیان در دوره ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  37. آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)
  38. آیا در زمان ظهور حضرت آیت الله خامنه‌‏ای رهبر ایران است؟ (پرسش)
  39. کشور عزیزمان ایران چندمین کشوری است که امام مهدی در آن ظهور می‌‏کند؟ (پرسش)
  40. چرا امام مهدی ظهور می‏‌کند؟ (پرسش)
  41. وضعیت شیعه در عصر امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  42. آس به چه معناست و چه ارتباطی به ظهور امام مهدی دارد؟ (پرسش)
  43. آیا ظهور امام مهدی با قیامت همراه است؟ (پرسش)
  44. علت این‏که ظهور امام مهدی را روز قیامت یا یوم المحشر می‌‏خوانند چیست؟ (پرسش)
  45. چگونه می‌‏توان پس از ظهور امام مهدی به مکه رفت؟ (پرسش)
  46. چرا امامان قبل از امام مهدی برای تشکیل حکومت قیام مسلحانه انجام ندادند ولی امام مهدی این کار را انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  47. چگونه امام مهدی در عصری که فساد و تباهی همه عالم را فراگرفته و جز عده کمی بر اصول خود باقی نمانده‏‌اند ظهور می‌‏کند؟ (پرسش)
  48. آیا امام مهدی عصا هم دارند؟ (پرسش)
  49. آیا امام زمان از وسائل ارتباط جمعی استفاده می‌کنند یا به گونه‌ای دیگر پیام خود را به مردم می‌رسانند؟ (پرسش)
  50. امام مهدی برای برآوردن نیازهای زندگی خود و یارانش در دوران قیام چه کار خواهد کرد؟ (پرسش)
  51. آیا امام مهدی هنگام ظهور بر سر قبر مادرش فاطمه حاضر می‌‏شود و آن را به مردم نشان می‌‏دهد؟ (پرسش)
  52. آیا صحیح است که مدعیان اسلام و ایمان هنگام ظهور حضرت با مشاهده اسلام راستینی که حضرت برای مسلمین می‌‏آورد با ایشان مخالفت می‌‏کنند؟ (پرسش)
  53. در قرآن آمده است که ابلیس از خداوند تا روز قیامت مهلت خواست اما خداوند فرمود الی یوم الوقت المعلوم منظور از آن کدام روز و وقت است؟ (پرسش)
  54. وضعیت کشاورزی در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  55. وضعیت مسکن در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  56. وضعیت بیکاری در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  57. امام مهدی در آستانه مبارزه خود از کدام یک از امدادهای الهی برخوردار است؟ (پرسش)
  58. آیا دین ما همان دینی است که پیامبر آورده و امام مهدی به آن معتقد است و آیا در طول زمان تحریف نشده است؟ (پرسش)
  59. علت ترس بعضی افراد از ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  60. چگونه می‌توان فهمید شخص ظهور کرده امام مهدی است؟ (پرسش)
  61. درباره ظهور امام مهدی چه استدلال عقلی یا آیات و روایاتی وجود دارد؟ (پرسش)
  62. از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
  63. امام مهدی چگونه از زمان مناسب ظهور خود آگاهی می‏‌یابد؟ (پرسش)
  64. آیا ممکن است امام مهدی را در شکل و قیافه شخص دیگری ببینیم؟ (پرسش)
  65. آیا فعالیت‌های غرب در روند ظهور تأثیری دارد؟ اصولاً غربیان چه نقشی در جریان ظهور امام مهدی دارند؟ (پرسش)
  66. امام مهدی با چه هیئتی ظهور می‌کند؟ (پرسش)
  67. در روایت آمده است امام مهدی چهار مسجد را تخریب می‌کند آن مساجد کدامند و چرا تخریب می‌شوند؟ (پرسش)
  68. اولین شخص بیعت کننده با امام مهدی چه کسی است؟ (پرسش)
  69. بیعت جبرئیل با امام مهدی چه معنایی دارد؟ (پرسش)
  70. رهاورد بیعت جبرئیل هنگام ظهور با امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  71. شیوه بیعت امام مهدی با اصحابش چگونه است؟ (پرسش)
  72. شرایط بیعت با امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  73. در زمان ظهور آیا انسان به محض کوچک‌ترین اشتباه و خطا مجازات می‌شود؟ اصولاً امام مهدی درباره چه گناهانی اقدام به مجازات می‌کند؟ (پرسش)
  74. صدای حضرت در زمان ظهور چگونه به گوش همه می‌رسد؟ (پرسش)
  75. چه کسانی مقابل حضرت ایستاده با او به مبارزه مسلحانه بر می‌خیزند؟ (پرسش)
  76. آیا زمان ظهور از وسایل پیشرفته استفاده می‌شود؟ (پرسش)
  77. آیا با ظهور امام مهدی همه انسان‌های کافر کشته خواهند شد و فقط یاران واقعی آن حضرت باقی می‌مانند؟ (پرسش)
  78. آیا صحیح است که در عصر ظهور پستی و بلندی‌های زمین رفع شده بعد مسافت مانع دید نخواهد شد؟ (پرسش)
  79. امام مهدی هنگام ظهور با چه موانع و مشکلاتی روبه رو خواهد شد؟ (پرسش)
  80. ظهور امام مهدی در چه روزی است؟ (پرسش)
  81. آیا امام مهدی سوار بر ابر می‌شود؟ (پرسش)
  82. نظر اهل سنت در مورد ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  83. در روز ظهور امام مهدی چگونه خود را به جهانیان و اطرافیان معرفی می‏‌کند؟ (پرسش)
  84. آیا در عصر ظهور حضرت حجت باید تمام جهان مسلمان باشند؟ (پرسش)
  85. باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  86. کارگزاران دولت امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  87. برپایه روایات یکی از وقایع بعد از ظهور انتقام امام مهدی از دو خلیفه اول است؛ در ابن باره توضیح دهید؟ (پرسش)
  88. چرا حضرت در مکه ظهور می‌کند؟ (پرسش)
  89. ظهور امام مهدی چه رابطه‏‌ای با قیامت دارد و زندگی مردم در دوران ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  90. این‏که امام مهدی در نخستین اقدام از یاران خود بیعت می‌‏گیرد به چه معناست؟ (پرسش)
  91. این‏که از جبرئیل نخستین بیعت ‏کننده امام مهدی است به چه معناست؟ (پرسش)
  92. چه کسانی هنگام ظهور امام مهدی زنده می‏‌شوند؟ (پرسش)
  93. ظهور صغرا و ظهور کبرای امام مهدی چگونه است و چه چیزی پیش‌‏درآمد ظهور کبرا شمرده می‌‏شود؟ (پرسش)
  94. آیا صحیح است که می‏‌گویند اگر سیصد و سیزده نفر یاور حضرت داشته باشند ظهور می‌‏کنند؟ (پرسش)
  95. امام مهدی در ظاهر با چه سنی ظهور می‏‌کنند؟ (پرسش)
  96. خصوصیات جسمی امام مهدی هنگام ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  97. یکی از باورهای شیعه این است که در عصر ظهور امام مهدی انسان‌هایی دوباره زنده خواهند شد آیا این حقیقت دارد؟ (پرسش)
  98. اول کسی که با امام مهدی‏ بیعت می‌‏کند چه کسی است؟ (پرسش)
  99. امام مهدی کجا ظهور می‏‌کند و آیا از همان ابتدا دست به قیام می‌‏زند؟ چرا و چه موقع به شهر قم و کوه خضر خواهد آمد؟ (پرسش)
  100. هنگام ظهور امام مهدی صدای آسمانی چگونه شنیده می‏‌شود؟ (پرسش)
  101. در عصر ظهور کدامین مذهب حاکم است؟ (پرسش)
  102. آیا جبرئیل بعد از وفات رسول خدا عهد کرده که بر زمین نازل نشود؟ (پرسش)
  103. مقصود از اصلاح امر امام مهدی در یک شب چیست؟ (پرسش)
  104. غلبه بر جهان با یاران اندک چگونه ممکن است؟ (پرسش)
  105. آیا پیروزی امام مهدی‏ بر مخالفان و گسترش حکومتش همراه با اعجاز است؟ (پرسش)
  106. آیا قاتلان و کشندگان امام حسین به دست امام مهدی کشته خواهند شد؟ (پرسش)
  107. مطابق روایات شیعه قتل‏‌ها در چه وقتی خواهد بود؟ (پرسش)
  108. شیوه و رفتار امام مهدی با ظالمان و دشمنان چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  109. آیا بیشتر قتل‌‏ها که توسط امام مهدی انجام می‌‏گیرد از مسلمانان است؟ (پرسش)
  110. اینکه امام مهدی‏ هنگام ‏ظهور بر عرب شدید است به چه معناست؟ (پرسش)
  111. آیا امام مهدی در مقابله خود با منحرفان از منحرفان شیعه شروع می‌‏کند؟ (پرسش)
  112. آیا امام مهدی در مقابله خود با منحرفان از منحرفان شیعه شروع می‌‏کند؟ (پرسش)
  113. باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  114. آیا در دولت امام مهدی جز مسلمان روی زمین باقی نمی‌‏ماند؟ (پرسش)
  115. آیا در عصر ظهور زندگی بشر سامان می‌‏یابد؟ (پرسش)
  116. سرلوحه برنامه‌‏های امام مهدی‏ چیست؟ (پرسش)
  117. امام مهدی‏ در تقسیم اموال چگونه رفتار خواهد کرد؟ (پرسش)
  118. وضعیت مردم در عصر ظهور از حیث رفاه اقتصادی چگونه است؟ (پرسش)
  119. کثرت اموال در عصر ظهور از چه راهی حاصل می‌‏شود؟ (پرسش)
  120. در عصر ظهور وضع مساجد چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  121. آیا امام مهدی‏ بعد از ظهور مسجد الحرام و مسجد النبی را تغییر خواهد داد؟ (پرسش)
  122. بین ظهور امام مهدی و برپایی قیامت چه مقدار فاصله است؟ (پرسش)
  123. آیا امام مهدی‏ بعد از ظهور تکنولوژی کنونی را گسترش می‌‏دهد؟ (پرسش)
  124. چگونه یک فرد می‌‏تواند عهده‏‌دار یک تحول بسیار بزرگ گردد؟ (پرسش)
  125. از آنجایی که می دانم امام مهدی انسان های بد را به سزای اعمال شان می رساند آیا باید از ایشان بترسم چون احتمال است من هم جزو آنها باشم؟ (پرسش)
  126. در روز ظهور امام مهدی چگونه خود را به جهانیان و اطرافیان معرفی می‌‏کند؟ (پرسش)
  127. آیا در عصر ظهور حضرت حجت باید تمام جهان مسلمان باشند؟ (پرسش)
  128. آیا هنگامی که امام مهدی ظهور می‏‌کنند تجهیزات امروزی به همین شکل باقی می‏‌مانند؟ (پرسش)
  129. بعضی می‏‌گویند وقتی که امام مهدی ظهور می‌‏فرمایند خیلی از علماء به مخالفت با ایشان برمی‏‌خیزند آیا سند روایی دارد؟ (پرسش)
  130. ظهور امام مهدی چه رابطه‏ای با قیامت دارد و زندگی مردم در دوران ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  131. ظرفیت کلی برای ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  132. کارگزاران دولت امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  133. باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  134. خداوند متعال چه عنایتی به جهت پیروزی امام مهدی هنگام ظهور انجام خواهد داد؟ (پرسش)
  135. بهره مردم دوره ظهور از اجتهاد چگونه و به چه میزان خواهد بود؟ (پرسش)
  136. مطابق قواعد مدت حیات بشریت بعد از ظهور چه مقداری باید باشد؟ (پرسش)
  137. چرا هنگام شنیدن نام امام مهدی بلند می‌‏شوند؟ (پرسش)
  138. آیا درست است که پیرزنی امام مهدی را شهید می‌‏کند و آیا پیرزن از افراد مدینه فاضله امام است؟ (پرسش)
  139. چگونه یک فرد می‏‌تواند عهده‏ دار یک تحول بسیار بزرگ گردد؟ (پرسش)
  140. چه کسانی در هنگام قیام امام مهدی از قبر خود برانگیخته می‌‏شوند؟ (پرسش)
  141. چه تحولاتی در زمان امام مهدی رخ می‏‌دهد؟ (پرسش)
  142. چه کسانی هنگام ظهور زنده می‌‏شوند؟ (پرسش)
  143. آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)
  144. امام مهدی از چه کسانی انتقام می‏‌گیرد؟ (پرسش)
  145. چه نشانه‌هایی از پیامبران در امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  146. آیا میراث پیامبران نزد امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  147. وضعیت جهان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  148. سرنوشت حضرت عیسی در زمان ظهور امام مهدی چگونه رقم می‌خورد؟ (پرسش)
  149. امام مهدی هنگام ظهور به چه زبانی صحبت می‌کنند؟ (پرسش)
  150. امام مهدی هنگام ظهور چه میراثی از انبیاء را به همراه دارد؟ (پرسش)
  151. اولین ملاقات امام مهدی با یاران پس از ظهور در کجاست؟ (پرسش)
  152. کیفیت اعلام ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  153. امام مهدی پس از ظهور چه اصلاحاتی در مکه انجام می‌دهند؟ (پرسش)
  154. پس از ظهور امام مهدی چه حوادثی در کوفه اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه ۱۵۷-۱۵۸.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۶۲-۱۶۳.
  3. در این باره مولوی اشعار لطیفی دارد که در صفحات بعدی خواهد آمد.
  4. متن آیه این است: قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا و ترجمه‌ای که در بالا شده طبق آن است که لفظ «إِنْ» را شرطیه بگیریم، چنان که اکثر مفسران همین گونه معنا کرده‌اند. برخی هم «إِنْ» نافیه گرفته‌اند و معنای آن طبق این قول این گونه می‌شود: از تو به خدای رحمان پناه می‌برم که تو پرهیزکار نیستی یعنی اگر پرهیزکار بودی این جا نمی‌آمدی؟ مریم (۱۹) آیات ۱۶-۱۹.
  5. قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا «گفت: چگونه مرا پسری تواند بود که بشری به من دست نزده است و بدکاره هم نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۲۰.
  6. قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا «گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است» سوره مریم، آیه ۲۱.
  7. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۵۸۱.
  8. طوسی، امالی، ص۱۲۴ و ۱۲۵.
  9. در حدیثی است که عیسی(ع) روز بیست و پنجم ذی‌قعده به دنیا آمد.
  10. فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا «آنگاه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشاند؛ گفت: کاش پیش از این مرده و از یاد رفته بودم» سوره مریم، آیه ۲۳.
  11. فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا * وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا * فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا «پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است * و تنه نخل را به سوی خود بتکان تا خرمایی چیده بر تو فرو ریزد * پس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزه‌ای نذر کرده‌ام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمی‌گویم» سوره مریم، آیه ۲۴-۲۶.
  12. فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا «سپس در حالی که او را در آغوش داشت نزد قوم خویش آوردش گفتند: ای مریم! بی‌گمان چیز ناپسند شگفتی پیش آورده‌ای» سوره مریم، آیه ۲۷.
  13. مرحوم طبرسی در مجمع البیان گوید: در معنای این جمله که به مریم گفتند: «ای خواهر هارون.».. مفسران چهار وجه گفتند: ۱. هارون نام مرد صالحی در بنی‌اسرائیل بود که هر شخص صالحی را به او تشبیه می‌کردند و روی این قول معنای جمله این گونه است که «ای شبیه و مانند هارون.»..؛ ۲. کلبی گفته: هارون نام برادر پدری مریم بوده که به خیر و صلاح معروف بوده است؛ ۳. منظور از هارون برادر حضرت موسی(ع) است که نسب مریم بدو می‌رسید و در عرب رسم است که هر کس از تیره کسی باشد به لفظ «أخ» یا «اُخت» او را به آن شخص نسبت می‌دهند، چنان که می‌گویند «یا أخاتمیم»؛ ۴. هارون نام مرد فاسقی بود که به فساد و زنا مشهور بود و منظورشان سرزنش مریم و تشبیه کردن او به آن مرد در انجام عمل زشت زنا بوده است. مجمع البیان، ج۶، ص۵۱۲.
  14. يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا * فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا * قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا * وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا * وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا * وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا «ای خواهر هارون! نه پدرت مردی بد و نه مادرت بدکاره بود * (مریم) به او اشارت کرد؛ گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! * (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است * و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است * و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است * و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد» سوره مریم، آیه ۲۸-۳۳.
  15. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۵۸۳.
  16. کامل التواریخ، ج۱، ص۳۰۷.
  17. اصول کافی، ج۱، ص۳۸۲ و ۳۸۳.
  18. اصول کافی، ج۱، ص۳۸۴.
  19. قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا «(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.
  20. معانی الاخبار، ص۱۸؛ توحید صدوق، ص۲۳۸ و ۲۳۹؛ امالی صدوق، ص۱۹۰ و ۱۹۱.
  21. کامل التواریخ، ج۱، ص۳۱۴.
  22. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۵۸۷.