چرا هنگامی که نام امام مهدی یا لفظ قائم گفته میشود قیام میکنیم؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«بپا خاستن هنگام یاد شدن نام یا القاب شریفه آن حضرت (ع)، که سیره و شیوه شیعیاندوازده امامی بر همین اساس بوده و شاهد بر این، اضافه بر تعظیم و احترام بودن این عمل که خود مطلوب است، روایتی است که یکی از علمای اعلام در کتاب النجم الثاقب از سید عبدالله نواده سید نعمت الله جزائری آورده، که در بعضی از روایات چنین یافته که: روزی حضرت صاحب الزمان (ع) در مجلس امام صادق (ع) یاد شد، پس امام صادق (ع) به منظور تعظیم و احترام اسم آن حضرت بپا ایستاد[۱]. میگویم: برای اثبات استحباب بپا خاستن هنگام بردن نام شریفامام عصر (ع) همین مقدار کافی است، به لحاظ قاعده تسامح، که علمای بزرگوار مان بیان کردهاند. و میتوان گفت که در بعضی از اوقات واجب میباشد، به خاطر بعضی از جهات، مانند این که اسم شریف آن حضرت یا یکی از القاب مبارکش در مجلسی که جمعی در آن هستند یاد شود، آن گاه همه اهل مجلس به احترام آن بپاخیزند و در این حال، اگر کسی از اهل مجلس بدون عذر از جای بر نخیزد، این بر نخاستنش، توهین و هتک حرمت آن حضرت (ع) خواهد بود، که تردیدی در حرام بودن آن نیست، زیرا که توهین خداوند - عز شأنه - میباشد، چنان که پوشیده نیست» [۲].
آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در اینباره گفته است:
«این رفتار در بین تمام شیعیان بلاد معمول بوده و هست. نقل شده که امام رضا (ع) در یکی از مجالس خراسانحضور داشت، کلمه قائم مذکور شد. پس آنجناب ایستاد و دست مبارکش را بر سر نهاده فرمود: «اَللهم عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّل مَخْرَجَهُ»[۳]. این عمل در عصرامام صادق (ع) نیز معمول بوده است خدمت آنجناب عرض شد: علت چیست که در موقع ذکر قائم باید قیام کرد؟ در جواب فرمود: صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد، هرکس وی را به لقب قائم که مشعر است به دولت او و اظهار تأثری است از غربت او یاد کند، آنجناب هم نظر لطفی باو خواهد نمود. چون در این حال، مورد توجه امام واقع میشود سزاوار است از باب احترام بهپا خیزد و تعجیل فرجش را از خدا بخواهد[۴]پس این رفتارشیعیان، ریشه مذهبی دارد و اظهار ادب و شعاری است، گرچه وجوبش معلوم نیست»[۵].
«این سیره پسندیده شیعیان جهان که همچنان ادامه دارد، بدون شک از ائمهمعصومین (ع) به دست ما رسیده است.
میرزا حسین نوری در این باره مینویسد: "بعضی از دانشمندان نقل کردهاند که این مطلب را از عالم متبحر، سید عبدالله سبط محدث جزائری سؤال کردند، آن مرحوم در بعضی از تصانیف خود، جواب داد: در خبری از امام صادق (ع) نقل شده که روزی در مجلس آن حضرت (ع) نام مبارک قائم آل محمد (ع) برده شد و امام (ع) به جهت تعظیم و احترام، از جای برخاست"[۶]. و نیز در روایت آمده است: "روزی شاعر معروف اهل بیت، دعبل خزاعی خدمت امام رضا (ع) رسیده و اشعارش را قرائت کرد. وقتی به ابیاتی که درباره امام زمان (ع)[۷] سروده بود رسید، امام رضا (ع) دست خود را بر سر گذارد و به احترام از جای برخاست[۸] و سپس فرمود: ای خزاعی! بدان که روح القدس این دو بیت را بر زبانت جاری ساخته است".
در روایتی دیگر آمده است: "آن حضرت به دعبل فرمود: خداوند دیدن او را به تو روزی کند و با او محشور گرداند. آن حضرت صد دینار به او عطا کرد"[۹].
میرزای نوری اضافه میکند: "روایت شده که وقتی نام حضرت حجة بن الحسن (ع) در مجلس امام رضا (ع) برده شد، آن حضرت از جای برخاست و دو دست مبارکش را روی سرش گذاشت و فرمود: "اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ"[۱۰].
از امام صادق (ع) سؤال شد: چرا هنگام شنیدن نام امام زمان (ع)، از جای خود برمیخیزیم؟ فرمود: "چون غیبتحضرت مهدی (ع) طولانی است، از شدت محبتی که به دوستان خود دارد، هر زمان که شخصی آن را یاد کند، نگاهی به او مینماید و سزاوار است که یاد کننده به جهت احترام و تعظیم، از جای خود برخیزد. هنگامی که مولای خویش او را به نظر مهر و عطوفت نگاه میکند، پس از جای خود برخیزد و از خدای متعال تعجیل فرج او را بخواهد"[۱۱].
برخی از بزرگان در خصوص این موضوع کتابهایی نوشتهاند و این کار را یک امر مستحب مؤکد دانستهاند، از جمله آیت الله طبسی که رساله "السیف المشتهر فی استحباب القیام عند سماع القائم المنتظر" نوشتهاند»[۱۲].
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در اینباره گفته است:
«پیروان آن حضرت با شنیدن این لفظ و یا با تلفظ به این کلمه برمیخیزند و میایستند، این کار یک نوع عمل مستحبی است و احترام و اظهار پیوند و انتظار آن حضرت است و ضمنا مردم را به یاد نهضت و قیام حضرت مهدی (ع) میاندازد و برای آنها تلقین عملی میشود که باید برخاست، نهضت کرد، امیدوار بود و به زمینهسازی برای ظهور و قیام جهانی رهبری معصوم و قاطع که امید پیامبران و امامان و همه مستضعفان جهان و قلب تپنده هستی است، پرداخت. این کار حتی در زمان امام صادق (ع) در میان شیعیان معمول بوده حتی نقل شده در خراسان در حضور امام رضا (ع) کلمه "قائم" ذکر شد، امام رضا (ع) برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: "اللَّهُمَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه"[۱۳]»[۱۴].
حجت الاسلام و المسلمینمحسن قرائتی در کتاب «جهتنما» در اين باره گفته است:
«ابتدا مقدمهای را یادآوری کنیم و آن این است که مسأله قیام، همچون نخ تسبیح در تمام دانههای دین جریان دارد. خداوند هستی﴿قَائِمًا بِالْقِسْطِ ﴾[۱۵] است و به پیغمبرش دستورقیام میدهد: ﴿ قُمْ فَأَنذِرْ ﴾[۱۶] به مردم نیز سفارش قیام میکند: ﴿ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ ﴾[۱۷]. نزولکتابهای آسمانی برای قیاممردم است: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۱۸]. نام رستاخیز نیز قیامت است؛ در نماز هم مسأله قیام مطرح شده است: " أَقِيمُوا الصَّلَوةَ " در حج نیز قیام مورد توجه است: ﴿قِيَامًا لِّلنَّاسِ ﴾[۱۹] نام امام دوازدهم نیز قائم است. بر این اساس، تعبیر قیام در تمام بدنه دین پاسخ کسانی است که دین را عامل رکود میدانند، نه حرکت. اما پاسخ اینکه: در روایتی از امام رضا (ع) نقل شده است که وقتی نام مخصوص حضرت مهدی (ع) آورده شد، امام رضا (ع) به احترام آن نام قیام فرمود، با این که هنوز امام زمان (ع) متولد نشده بود. شاید قیام ما علاوه بر احترام، نشانه نوعی آماده باش برای ظهور آن حضرت باشد»[۲۰].
حجت الاسلام و المسلمینسید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«عظمت و بزرگی حضرت امام زمان (ع) بر ما روشن است و وقتی که انسان در مقابل یک انسان کامل آن هم امام خود قرار میگیرد، ادب و احترام و محبّت قلبی ایجاب میکند که انسان ارادت کامل خود را نسبت به آقا و سرور خود ابراز کند و در روایات وارد شده است که اگر در هرجا نام امام زمان (ع) برده شود، حضرت همزمان به آن مکان و آن اشخاص توجّه میکنند و خوب است که در مقابل حضرت، ما هم با بلند شدن و سرپا ایستادن خودمان، ابراز محبّت و اظهار آمادگیقیام و اظهار احترام داشته باشیم[۲۱]. و این عمل اقتداء به سیرهائمه قبل از امام مهدی (ع) نیز هست، در روایت وارد شده است که وقتی نام حضرت در حضور امام رضا (ع) برده میشد، حضرت با تمام قامت میایستادند و دست بر سر خود قرار میدادند[۲۲]. و این عمل بلند شدن در عصر امام صادق (ع) نیز بوده است چنانچه از امام صادق (ع) پرسیدند: علّت قیام (ایستادن) چیست، زمانی که نام قائم برده میشود؟ حضرت در جواب فرمودند: صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت لطف و محبّتی که به دوستانش دارد هرکس وی را به لقبقائم یاد نماید، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد و چون در این حال مورد توجّه امام واقع میشود، سزاوار است از باب احترام، بپاخیزد و تعجیل فرجش را از خدا بخواهد[۲۳]. پس این بلند شدن و قیام نمودن هنگام نام قائم آل محمّد (ص) خود ریشه مذهبی دارد و ابراز ارادت و محبّت نسبت به امام عصر (ع) است و بلند شدن واجب نیست، ولی مستحب مؤکد است»[۲۴].
«یکی از اعمالی که در بین شیعیان مرسوم و معمول بوده است، این است که چون نام قائم (ع) در جایی برده میشود، اهل مجلس، بلند میشوند. اگرچه دلیلی مسلّم بر وجوبقیام به هنگام ذکر این لفظ در دست نیست، امّا در این حد میتوان گفت که این امر در بین مردم، به عنوان یک عمل مستحب، ریشهای مذهبی دارد و در حقیقت، اظهار ادب و احترام به آن امام عزیز است.
چنانکه نقل شده: حضور امام رضا (ع) در خراسان کلمه قائم ذکر شد، حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: اللّهمّ عجّل فرجه و سهّل مخرجه خداوندا بر فرجش شتاب کن، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان[۲۵]. و از روایتی چنین استفاده میشود که این رفتار در عصر امام صادق (ع) نیز معمول بوده است. از حضرت صادق (ع) سؤال شد: علّت قیام در موقع ذکر قائم چیست؟ حضرت فرمود: صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی، و از کثرت لطف و محبّتی که به دوستانش دارد، هرکس وی را به لقبقائم -که مشعر است به دولت کریمه او، و اظهار تأثّری است از غربت او- یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهد نمود؛ و چون در این حال، مورد توجّه امام واقع میشود سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسئلت نماید[۲۶]. البته میتوان گفت در بعضی شرایط واجب میباشد. مثل اینکه این لقب یا القاب دیگر حضرت در مجلس یاد شود، آنگاه همه اهل مجلس به احترام آن به پا خیزند. در این حال اگر کسی از اهل مجلس بدون عذر از جای خود برنخیزد، این برنخاستنش توهین و هتک حرمت آن حضرت خواهد بود، و بدیهی است این عمل حرام میباشد.
آیت اللّهسید محمود طالقانی میگوید: این دستورقیام، شاید (فقط) برای احترام نباشد، و الّا باید برای خدا و رسول و اولیای مکرّم دیگر هم به قیاماحترام کرد، بلکه دستورآمادگی و فراهم کردن مقدّمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتیبانی این حقیقت است... این همه فشار و مصیبت، از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی، تا جنگهای صلیبی و حمله مغول و اختناق و تعدیلهای دولتهای استعماری، بر سر هر ملّتی وارد میآمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود؛ لکن دینی که پیشوایانحق آن دستور میدهند که چون اسم صریح قائم مؤسّس دولت حقّه اسلام، برده میشود، به پا بایستد و آمادگی خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنید، و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مرد[۲۷]»[۲۸].
یکی از کارهایی که برای احترام به آن حضرت انجام میشود ایستادن هنگام شنیدن لقب "قائم" است. در باره این ایستادن دو دیدگاه وجود دارد[۳۱]:
برخی چنین کاری را فقط یک سنت اجتماعی لازم میدانند و بر این باورند در منابع معتبر نخستین، دلیل روایی بر آن وجود ندارد. برخی دیگر، با استناد به برخی کتابهایی که در سدههای اخیر نوشته شده است، آن را عملی مستحب دانسته، انجام آن را اقتدا به عمل معصوم میدانند و در این زمینه دو روایت را ذکر میکنند: روایتی که در آن از امام صادق (ع) پرسیده شد: "چرا هنگام شنیدن نام "قائم" باید برخیزیم؟ حضرت فرمود: برای او، غیبتی طولانی هست و این لقب، یادآور دولت حق آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت او است؛ لذا آن حضرت، از شدّت محبت و مرحمتی که به دوستانش دارد، به هرکس که حضرتش را با این لقب یاد کند، نگاه محبتآمیز میکند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعی مقابل صاحب عصر خود- هنگامی که مولای بزرگوارش به سوی او بنگرد- از جای برخیزد؛ پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند سبحانه و تعالی بخواهد"[۳۲]
این روایت و حتی مضمون آن، در هیچیک از کتابهای معتبر اولیه نیامده است.
روایت، مشتمل بر برخی کلمات نامأنوس مانند "غیبه طولانیه"، است که در هیچ یک از سخنان معصومان (ع) نیامده است.
در هیچ روایتی از امامان پیش از امام صادق (ع) به انجام دادن این کار اشاره نشده و هیچ جا از انجام آن توسط پیرواناهل بیت (ع) سخن به میان نیامده است. در حالی که صدها روایت دارای این کلمه است.
این لقب، چه خصوصیتی دارد که آن حضرت فقط با این لقب به دوستداران خود توجه میفرماید و با لقبهای دیگر چنین نیست؟[۳۴].
در روایت است که چون دعبل بن خزاعی، قصیده معروف خود را برای امام رضا (ع) خواند، آن حضرت دست بر سر نهاده و به حالت تواضع ایستاد و برای فرج آن حضرت دعا کرد[۳۵]. این روایت، در منابع معتبر اولیه اینگونه نقل شده است که: عبد السلام هروی گوید: از دعبل بن خزاعی شنیدم که میگفت: بر مولای خود امام رضا (ع) قصیده خود را خواندم (...)
امام رضا (ع) به سختی گریست. سپس سر خود را بلند کرده و به من فرمود: "ای خزاعی! روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری کرده است آیا میدانی این امام کیست و کی قیام خواهد کرد؟ گفتم: نه؛ای مولای من! فقط شنیدهام امامی از شما خروج میکند و..».[۳۶][۳۷].
در بررسی این روایت نیز گفته شده است: همانگونه که ملاحظه میشود به ایستادن آن حضرت هیچ اشارهای نشده است، تا چه رسد به اینکه آن حضرت دست به سر هم گذاشته باشد. نکته قابل تأمل اینکه در منابع نخستین، تمام کسانی که این روایت را نقل کردهاند، به همین صورت ذکر کردهاند[۳۸].
ناگفته نماند در شعردعبل بن خزاعی "آن گونه که در کتابهای یاد شده ذکر شده است" نه فقط لقبقائم به کار نرفته که هیچیک از القاب دیگر آن حضرت نیز نیامده است.
البته باید توجه داشت امروزه ایستادن هنگام شنیدن لقب خاص حضرت مهدی (ع) در فرهنگشیعه به معنای احترام به آن حضرت است و در جمعی که چنین میکنند، اگر برنخاستن، بیاحترامی به آن حضرت باشد، به طور قطع جایز نیست»[۳۹].
«برخاستن برای تعظیم شنیدن اسم مبارک آن حضرت، خصوص اگر اسم مبارکقائم (ع) باشد، از وظایفشیعه است، چنانکه سیره تمام طبقات امامیّه کثّرهم الله تعالی بر آن مستقر شده، که تمام آنان از عرب و عجم و ترک و هند و دیلم بدان عمل میکنند. و این خود، نشاندهنده وجود مأخذ و اصلی برای این عمل است، اگر چه تاکنون به نظر نرسیده باشد. لکن از چند نفر از علماء و اهل اطّلاع، شنیده شده که ایشان خبری در این باب دیدند[۴۹]. این مطلب را از عالم متبحّر جلیل، "سید عبدالله"، سبط "محدّث جزائری" پرسیدند. و آن مرحوم در بعضی از تصانیف خود، جواب دادند که خبری دیدند به این مضمون: "روزی در مجلس حضرت صادق (ع) اسم مبارکحضرت مهدی یاد شد. امام صادق برای تعظیم و احترام آن اسم برخاست"[۵۰].
محدّث قمی گوید: این بود، کلام استاد ما، در "نجم ثاقب". لکن علّامه محدّث جلیل و فاضلی ماهر متبحّر نبیل، سیّدنا الاجل، "آقا سید حسن موسوی کاظمی"[۵۱] در کتاب "تکملة امل الأمل" کلامی به این مضمون دارد: یکی از علماء امامیّه، "عبدالرّضا ابن محمّد" - که از اولاد متوکّل است - کتابی درباره حضرتامام رضا (ع) موسوم به "تأجیج نیران الأحزان فی وفاة سلطانخراسان" نوشته است. از متفرّدات آن کتاب، این است که میفرماید: "روایت شده که وقتی دعبل خزاعی قصیده تائیّه خود را برای حضرتامام رضا (ع) انشاء کرد، به این بیت رسید: خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ****** يَقُومُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَكَاتِ[۵۲] در این حال، حضرتامام رضا (ع) برخاست، بر روی پاهای مبارک خود ایستاد، و سر نازنین خود را به سوی زمینخم کرد. و کف دست راست خود را بر سر گذاشته بود، و میگفت[۵۳]«اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ مَخْرَجَهُ وَ انْصُرْنا بِهِ نَصْراً عَزِيزاً»[۵۴]»[۵۵].
«یکی از اعمالی که در بین شیعیان مرسوم و معمول بوده است، این است که چون نام قائم (ع) در جایی برده میشود، اهل مجلس بلند میشوند. اگر چه دلیلی مسلم بر وجوبقیام به هنگام ذکر این لفظ نیست، اما در این حد میتوان گفت که این امر در بین مردم، به عنوان یک عمل مستحب، ریشهای مذهبی دارد و در حقیقت اظهار ادب و احترام به آن عزیز است. چنان که نقل شده: حضور امام رضا (ع) در خراسان کلمه قائم ذکر شد؛ حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: خداوندا بر فرجش شتاب کن و راه ظهورش و نهضتش را آسان گردان[۵۶].
از روایتی دیگر چنین استفاده میشود که این رفتار در عصر امام صادق (ع) نیز معمول بوده است. از حضرت صادق (ع) سؤال شد، علت قیام در موقع ذکر قائم چیست؟ حضرت فرمود: صاحب امر، غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد، هرکس وی را به لقبقائم - که مشهور است به دولت کریمه او، و اظهار تأثری است از غربت او - یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهد نمود و چون در این حال، مورد توجه امام واقع میشود، سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسئلت نماید[۵۷].
البته میتوان گفت در بعضی شرایط واجب میباشد؛ مثل این که این لقب یا القاب دیگر حضرت در مجلس یاد شود، آن گاه همه اهل مجلس به احترام آن به پا خیزند. در این حال اگر کسی از اهل مجلس بدون عذر از جای خود برنخیزد، و این برنخاستن توهین و هتک حرمت آن حضرت باشد، بدیهی است این عمل حرام میباشد.
آیت اللهسید محمود طالقانی میگوید: این دستورقیام، شاید برای احترام نباشد، و الّا باید برای خدا و رسول و اولیای مکرم دیگر هم به قیاماحترام کرد. بلکه دستورآمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتیبانی... این حقیقت است... این همه فشار و مصیبت از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی تا جنگهای صلیبی و حمله مغول و اختناق و تعدیلهای دولتهای استعماری، بر سر هر ملتی وارد میآمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود، لکن دینی که پیشوایانحق آن دستور میدهند که چون اسم صریح قائم، مؤسس دولت حقه اسلام، برده میشود، به پا بایستید و آمادگی خود را برای انجام دستورات اعلام کنید و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مرد[۵۸]»[۵۹].
↑بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸؛ و در کتاب "منتخب الاثر"، به نقل از کتاب "مرآة الکمال" از "الدمعة الساکبة" از شیخ محمد بن عبد الجبار آمده که وی در کتاب "مشکاة الانوار" گفته: هنگامی که دعبل قصیده معروف خود را بر حضرت رضا (ع) خواند و امام قائم (ع) را یاد کرد، امام رضا (ع) دست خود را بر سر نهاد و به عنوان تواضع بپا ایستاد و برای فرج آن جناب دعا کرد. و در کتاب "الزام الناصب" به نقل از "تنزیه الخاطر" آورده که: از امام صادق (ع) سبب به پا خاستن هنگام یاد نمودن لفظ قائم، از القاب حضرت حجت (ع) سؤال شد، آن حضرت فرمود: زیرا که او را غیبتی است طولانی و از مهربانی شدیدی که نسبت به دوستانش دارد، به هر کسی که او را به این لقب - که به دولت او و حسرت خوردن از جهت غربتش اشعار دارد - یاد کند، نظر میفرماید. و از گونههای تعظیم او، این است که غلام به حال تواضع، برای ارباب خود بپاخیزد، هنگامی که مولای جلیلش به دیده شریفش به او نظر میکند، پس بپاخیزد و از خداوند - جل ذکره - تعجیل فرجش را طلب نماید. {مترجم}
↑ ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.
↑ «لان له غیبة طولانیة و من شدة الرأفة الی احبته ینظر الی کل من یذکره بهذا اللقب المشعر بدولته و الحسرة بغربته و من تعظیمه ان یقوم العبد؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۶۴۰، ح ۴
↑ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۲۷۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۶۶؛ امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۳۱؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۳۲۸؛ علی بن عبد الکریم نیلی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۳۹؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۴
↑آیت الله طالقانی میگوید: «این دستور قیام، شاید برای احترام نباشد، وگرنه برای خدا و رسول و اولیای مکرم دیگر هم باید به احترام، قیام کرد، بلکه دستور آمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن، برای پشتیبانی این حقیقت است....» (مجله مجموعه حکمت، شماره ۱ و ۲، سال سوم).
↑ظاهراً چند حدیث در این باب، وجود دارد که مأخذ یکی از آنها "مشکوة الانوار" طبرسی از حضرت رضا (ع)، و مأخذ دیگری "تنبیه الخواطر" درام از حضرت صادق (ع) است.
↑مرحوم آیةالله سید حسن صدر کاظمی، از بزرگان علمای نیمه اول قرن چهاردهم، صاحب کتابهای: تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، و دهها کتاب مفید دیگر، در زمینههای تفسیر، حدیث، تاریخ، رجال، فقه، اصول، و غیر آنها.
↑قیام کردن امام (حضرت بقیة الله (ع)) ناگزیر انجام میشود. ایشان به نام خداوند، با برکات بسیار قیام میفرمایند.
↑خدایا فرجش را نزدیک فرما و در خروج (قیام) او تعجیل کن. و بوسیله او ما را یاری فرما، مقتدرانهای.