چرا هنگامی که نام امام مهدی یا لفظ قائم گفته می‌شود قیام می‌کنیم؟‌ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
چرا هنگامی که نام امام مهدی یا لفظ قائم گفته می‌شود قیام می‌کنیم؟‌
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)
مدخل اصلیدست بر سر گذاردن
تعداد پاسخ۱۴ پاسخ

چرا هنگامی که نام امام مهدی یا لفظ قائم گفته می‌شود قیام می‌کنیم؟‌ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • چرا هنگام شنیدن کلمه «قائم» که یکی از القاب امام مهدی (ع) است مردم از جا برمی‌خیزند؟
  • چرا وقتی نام قائم برده می‌شود شیعیان تمام قد روی پا می‌ایستند؟
  • وقتی نام آن حضرت برده می‌شود به ویژه نام قائم بعضی‌ها می‌ایستند و بعضی دست روی سر خود می‌گذارند آیا دلیل خاصی دارد؟

پاسخ نخست

سید محمد تقی موسوی اصفهانی

آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی، در کتاب «تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌» در این‌باره گفته است:

«بپا خاستن هنگام یاد شدن نام یا القاب شریفه آن حضرت (ع)، که سیره و شیوه شیعیان دوازده امامی بر همین اساس بوده و شاهد بر این، اضافه بر تعظیم و احترام بودن این عمل که خود مطلوب است، روایتی است که یکی از علمای اعلام در کتاب النجم الثاقب از سید عبدالله نواده سید نعمت الله جزائری آورده، که در بعضی از روایات چنین یافته که: روزی حضرت صاحب الزمان (ع) در مجلس امام صادق (ع) یاد شد، پس امام صادق (ع) به منظور تعظیم و احترام اسم آن حضرت بپا ایستاد[۱]. می‌گویم: برای اثبات استحباب بپا خاستن هنگام بردن نام شریف امام عصر (ع) همین مقدار کافی است، به لحاظ قاعده تسامح، که علمای بزرگوار مان بیان کرده‌اند. و می‌توان گفت که در بعضی از اوقات واجب می‌باشد، به خاطر بعضی از جهات، مانند این که اسم شریف آن حضرت یا یکی از القاب مبارکش در مجلسی که جمعی در آن هستند یاد شود، آن گاه همه اهل مجلس به احترام آن بپاخیزند و در این حال، اگر کسی از اهل مجلس بدون عذر از جای بر نخیزد، این بر نخاستنش، توهین و هتک حرمت آن حضرت (ع) خواهد بود، که تردیدی در حرام بودن آن نیست، زیرا که توهین خداوند - عز شأنه - می‌باشد، چنان که پوشیده نیست» [۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله امینی؛
آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در این‌باره گفته است: «این رفتار در بین تمام شیعیان بلاد معمول بوده و هست. نقل شده که امام رضا (ع) در یکی از مجالس خراسان حضور داشت، کلمه قائم مذکور شد. پس آنجناب ایستاد و دست مبارکش را بر سر نهاده فرمود: «اَللهم عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّل مَخْرَجَهُ»[۳]. این عمل در عصر امام صادق (ع) نیز معمول بوده است خدمت آنجناب عرض شد: علت چیست که در موقع ذکر قائم باید قیام کرد؟ در جواب فرمود: صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد، هرکس وی را به لقب قائم که مشعر است به دولت او و اظهار تأثری است از غربت او یاد کند، آنجناب هم نظر لطفی باو خواهد نمود. چون در این حال، مورد توجه امام واقع می‌شود سزاوار است از باب احترام به‌پا خیزد و تعجیل فرجش را از خدا بخواهد[۴]پس این رفتار شیعیان، ریشه مذهبی دارد و اظهار ادب و شعاری است، گرچه وجوبش معلوم نیست»[۵].
۲. حجت الاسلام و المسلمین طبسی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «بامداد بشریت» در این‌باره گفته است:

«این سیره پسندیده شیعیان جهان که همچنان ادامه دارد، بدون شک از ائمه معصومین (ع) به دست ما رسیده است.

میرزا حسین نوری در این باره می‌نویسد: "بعضی از دانشمندان نقل کرده‌اند که این مطلب را از عالم متبحر، سید عبدالله سبط محدث جزائری سؤال کردند، آن مرحوم در بعضی از تصانیف خود، جواب داد: در خبری از امام صادق (ع) نقل شده که روزی در مجلس آن حضرت (ع) نام مبارک قائم آل محمد (ع) برده شد و امام (ع) به جهت تعظیم و احترام، از جای برخاست"[۶]. و نیز در روایت آمده است: "روزی شاعر معروف اهل بیت، دعبل خزاعی خدمت امام رضا (ع) رسیده و اشعارش را قرائت کرد. وقتی به ابیاتی که درباره امام زمان (ع)[۷] سروده بود رسید، امام رضا (ع) دست خود را بر سر گذارد و به احترام از جای برخاست[۸] و سپس فرمود: ‌ای خزاعی! بدان که روح القدس این دو بیت را بر زبانت جاری ساخته است".

در روایتی دیگر آمده است: "آن حضرت به دعبل فرمود: خداوند دیدن او را به تو روزی کند و با او محشور گرداند. آن حضرت صد دینار به او عطا کرد"[۹].

میرزای نوری اضافه می‌کند: "روایت شده که وقتی نام حضرت حجة بن الحسن (ع) در مجلس امام رضا (ع) برده شد، آن حضرت از جای برخاست و دو دست مبارکش را روی سرش گذاشت و فرمود: "اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ"[۱۰].

از امام صادق (ع) سؤال شد: چرا هنگام شنیدن نام امام زمان (ع)، از جای خود برمی‌خیزیم؟ فرمود: "چون غیبت حضرت مهدی (ع) طولانی است، از شدت محبتی که به دوستان خود دارد، هر زمان که شخصی آن را یاد کند، نگاهی به او می‌نماید و سزاوار است که یاد کننده به جهت احترام و تعظیم، از جای خود برخیزد. هنگامی که مولای خویش او را به نظر مهر و عطوفت نگاه می‌کند، پس از جای خود برخیزد و از خدای متعال تعجیل فرج او را بخواهد"[۱۱].

برخی از بزرگان در خصوص این موضوع کتاب‌هایی نوشته‌اند و این کار را یک امر مستحب مؤکد دانسته‌اند، از جمله آیت الله طبسی که رساله "السیف المشتهر فی استحباب القیام عند سماع القائم المنتظر" نوشته‌اند»[۱۲].
۳. حجت الاسلام و المسلمین اشتهاردی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در این‌باره گفته است: «پیروان آن حضرت با شنیدن این لفظ و یا با تلفظ به این کلمه برمی‌خیزند و می‌ایستند، این کار یک نوع عمل مستحبی است و احترام و اظهار پیوند و انتظار آن حضرت است و ضمنا مردم را به یاد نهضت و قیام حضرت مهدی (ع) می‌اندازد و برای آنها تلقین عملی می‌شود که باید برخاست، نهضت کرد، امیدوار بود و به زمینه‌سازی برای ظهور و قیام جهانی رهبری معصوم و قاطع که امید پیامبران و امامان و همه مستضعفان جهان و قلب تپنده هستی است، پرداخت. این کار حتی در زمان امام صادق (ع) در میان شیعیان معمول بوده حتی نقل شده در خراسان در حضور امام رضا (ع) کلمه "قائم" ذکر شد، امام رضا (ع) برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: "اللَّهُمَ‏ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُ‏، وَ سَهِّلْ‏ مَخْرَجَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۱۳]»[۱۴].
۴. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در کتاب «جهت‌نما» در اين باره گفته است: «ابتدا مقدمه‌ای را یادآوری کنیم و آن این است که مسأله قیام، همچون نخ تسبیح در تمام دانه‌های دین جریان دارد. خداوند هستیقَائِمًا بِالْقِسْطِ [۱۵] است و به پیغمبرش دستور قیام می‌دهد: قُمْ فَأَنذِرْ [۱۶] به مردم نیز سفارش قیام می‌کند: كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ [۱۷]. نزول کتاب‌های آسمانی برای قیام مردم است: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۱۸]. نام رستاخیز نیز قیامت است؛ در نماز هم مسأله قیام مطرح شده است: " أَقِيمُوا الصَّلَوةَ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" در حج نیز قیام مورد توجه است: قِيَامًا لِّلنَّاسِ [۱۹] نام امام دوازدهم نیز قائم است. بر این اساس، تعبیر قیام در تمام بدنه دین پاسخ کسانی است که دین را عامل رکود می‌دانند، نه حرکت. اما پاسخ اینکه: در روایتی از امام رضا (ع) نقل شده است که وقتی نام مخصوص حضرت مهدی (ع) آورده شد، امام رضا (ع) به احترام آن نام قیام فرمود، با این که هنوز امام زمان (ع) متولد نشده بود. شاید قیام ما علاوه بر احترام، نشانه نوعی آماده باش برای ظهور آن حضرت باشد»[۲۰].
۵. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است: «عظمت و بزرگی حضرت امام زمان (ع) بر ما روشن است و وقتی که انسان در مقابل یک انسان کامل آن هم امام خود قرار می‌گیرد، ادب و احترام و محبّت قلبی ایجاب می‌کند که انسان ارادت کامل خود را نسبت به آقا و سرور خود ابراز کند و در روایات وارد شده است که اگر در هرجا نام امام زمان (ع) برده شود، حضرت همزمان به آن مکان و آن اشخاص توجّه می‌کنند و خوب است که در مقابل حضرت، ما هم با بلند شدن و سرپا ایستادن خودمان، ابراز محبّت و اظهار آمادگی قیام و اظهار احترام داشته باشیم[۲۱]. و این عمل اقتداء به سیره ائمه قبل از امام مهدی (ع) نیز هست، در روایت وارد شده است که وقتی نام حضرت در حضور امام رضا (ع) برده می‌شد، حضرت با تمام قامت می‌ایستادند و دست بر سر خود قرار می‌دادند[۲۲]. و این عمل بلند شدن در عصر امام صادق (ع) نیز بوده است چنانچه از امام صادق (ع) پرسیدند: علّت قیام (ایستادن) چیست، زمانی که نام قائم برده می‏‌شود؟ حضرت در جواب فرمودند: صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت لطف و محبّتی که به دوستانش دارد هرکس وی را به لقب قائم یاد نماید، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد و چون در این حال مورد توجّه امام واقع می‌شود، سزاوار است از باب احترام، بپاخیزد و تعجیل فرجش را از خدا بخواهد[۲۳]. پس این بلند شدن و قیام نمودن هنگام نام قائم آل محمّد (ص) خود ریشه مذهبی دارد و ابراز ارادت و محبّت نسبت به امام عصر (ع) است و بلند شدن واجب نیست، ولی مستحب مؤکد است»[۲۴].
۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«یکی از اعمالی که در بین شیعیان مرسوم و معمول بوده است، این است که چون نام قائم (ع) در جایی برده می‌‏‏شود، اهل مجلس، بلند می‌‏شوند. اگرچه دلیلی مسلّم بر وجوب قیام به هنگام ذکر این لفظ در دست نیست، امّا در این حد می‌‏توان گفت که این امر در بین مردم، به ‏عنوان یک عمل مستحب، ریشه‌‏ای مذهبی دارد و در حقیقت، اظهار ادب و احترام به آن امام عزیز است.

چنانکه نقل شده: حضور امام رضا (ع) در خراسان کلمه قائم ذکر شد، حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: اللّهمّ عجّل فرجه و سهّل مخرجه خداوندا بر فرجش شتاب کن، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان[۲۵]. و از روایتی چنین استفاده می‌‏‏شود که این رفتار در عصر امام صادق (ع) نیز معمول بوده است. از حضرت صادق (ع) سؤال شد: علّت قیام در موقع ذکر قائم چیست؟ حضرت فرمود: صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی، و از کثرت لطف و محبّتی که به دوستانش دارد، هرکس وی را به لقب قائم -که مشعر است به دولت کریمه او، و اظهار تأثّری است از غربت او- یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهد نمود؛ و چون در این حال، مورد توجّه امام واقع می‌‏‏شود سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسئلت نماید[۲۶]. البته می‌‏‏توان گفت در بعضی شرایط واجب می‌‏باشد. مثل اینکه این لقب یا القاب دیگر حضرت در مجلس یاد شود، آنگاه همه اهل مجلس به احترام آن به پا خیزند. در این حال اگر کسی از اهل مجلس بدون عذر از جای خود برنخیزد، این برنخاستنش توهین و هتک حرمت آن حضرت خواهد بود، و بدیهی است این عمل حرام می‌‏‏باشد.

آیت اللّه سید محمود طالقانی می‌‏‏گوید: این دستور قیام، شاید (فقط) برای احترام نباشد، و الّا باید برای خدا و رسول و اولیای مکرّم دیگر هم به قیام احترام کرد، بلکه دستور آمادگی و فراهم کردن مقدّمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتیبانی این حقیقت است... این همه فشار و مصیبت، از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی، تا جنگ‌های صلیبی و حمله مغول و اختناق و تعدیل‌های دولت‌های استعماری، بر سر هر ملّتی وارد می‌‏آمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود؛ لکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می‌‏دهند که چون اسم صریح قائم مؤسّس دولت حقّه اسلام، برده می‌‏شود، به پا بایستد و آمادگی خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنید، و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مرد[۲۷]»[۲۸].
۷. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در این‌باره گفته است: «از باب احترام و عرض ادب است. این کار، مستحب و پسندیده است. حضرت رضا (ع) هنگامی که نام آن حضرت را می‌برد قیام می‌نمود و دست مبارک را بر سر می‌گذاشت. امامان معصوم (ع) هرگاه نام آن حضرت را می‌بردند احترام می‌کردند. ایستادن برای احترام، نشانه قیام است که از ویژگی‌های حضرت مهدی است»[۲۹].
۸. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«سنّتی اجتماعی برای احترام به حضرت مهدی (ع)‏[۳۰].

یکی از وظایف مهم عاشقان و شیفتگان حضرت ولی عصر (ع)، احترام و تعظیم آن حضرت است. این احترام و تعظیم، متناسب با سنت‏‌ها و فرهنگ‏‌های هر جامعه متفاوت خواهد بود.

یکی از کارهایی که برای احترام به آن حضرت انجام می‌‏شود ایستادن هنگام شنیدن لقب "قائم" است. در باره این ایستادن دو دیدگاه وجود دارد[۳۱]:

برخی چنین کاری را فقط یک سنت اجتماعی لازم می‌‏دانند و بر این باورند در منابع معتبر نخستین، دلیل روایی بر آن وجود ندارد. برخی دیگر، با استناد به برخی کتاب‏‌هایی که در سده‏‌های اخیر نوشته شده است، آن را عملی مستحب دانسته، انجام آن را اقتدا به عمل معصوم می‌‏دانند و در این زمینه دو روایت را ذکر می‌‏کنند: روایتی که در آن از امام صادق (ع) پرسیده شد: "چرا هنگام شنیدن نام "قائم" باید برخیزیم؟ حضرت فرمود: برای او، غیبتی طولانی هست و این لقب، یادآور دولت حق آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت او است؛ لذا آن حضرت، از شدّت محبت و مرحمتی که به دوستانش دارد، به هرکس که حضرتش را با این لقب یاد کند، نگاه محبت‌‏آمیز می‏‌کند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعی مقابل صاحب عصر خود- هنگامی که مولای بزرگوارش به سوی او بنگرد- از جای برخیزد؛ پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند سبحانه و تعالی بخواهد"[۳۲]

در بررسی این روایت، نکاتی گفته شده است[۳۳]:

  1. این روایت و حتی مضمون آن، در هیچ‏‌یک از کتاب‏‌های معتبر اولیه نیامده است.
  2. روایت، مشتمل بر برخی کلمات نامأنوس مانند "غیبه طولانیه"، است که در هیچ‏ یک از سخنان‏ معصومان (ع) نیامده است.
  3. در هیچ روایتی از امامان پیش از امام صادق (ع) به انجام دادن این کار اشاره نشده و هیچ ‏جا از انجام آن توسط پیروان اهل بیت (ع) سخن به میان نیامده است. در حالی که صدها روایت دارای این کلمه است.
  4. این لقب، چه خصوصیتی دارد که آن حضرت فقط با این لقب به دوستداران خود توجه می‏‌فرماید و با لقب‌‏های دیگر چنین نیست؟[۳۴].

در روایت است که چون دعبل بن خزاعی، قصیده معروف خود را برای امام رضا (ع) خواند، آن حضرت دست بر سر نهاده و به حالت تواضع ایستاد و برای فرج آن حضرت دعا کرد[۳۵]. این روایت، در منابع معتبر اولیه این‏گونه نقل شده است که: عبد السلام هروی گوید: از دعبل بن خزاعی شنیدم که می‏‌گفت: بر مولای خود امام رضا (ع) قصیده خود را خواندم (...) امام رضا (ع) به سختی گریست. سپس سر خود را بلند کرده و به من فرمود: "ای خزاعی! روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری کرده است آیا می‏دانی این امام کیست و کی قیام خواهد کرد؟ گفتم: نه؛‌ای مولای من! فقط شنیده‏‌ام امامی از شما خروج می‏‌کند و..».[۳۶][۳۷].

در بررسی این روایت نیز گفته شده است: همان‏گونه که ملاحظه می‌‏شود به ایستادن آن حضرت هیچ اشاره‌‏ای نشده است، تا چه رسد به این‏که آن حضرت دست به سر هم گذاشته باشد. نکته قابل تأمل این‏که در منابع نخستین، تمام کسانی که این روایت را نقل کرده‏‌اند، به همین صورت ذکر کرده‌‏اند[۳۸].

ناگفته نماند در شعر دعبل بن خزاعی "آن گونه که در کتاب‌‏های یاد شده ذکر شده است" نه فقط لقب قائم به کار نرفته که هیچ‌‏یک از القاب دیگر آن حضرت نیز نیامده است.

البته باید توجه داشت امروزه ایستادن هنگام شنیدن لقب خاص حضرت مهدی (ع) در فرهنگ شیعه به معنای احترام به آن حضرت است و در جمعی که چنین می‏‌کنند، اگر برنخاستن، بی‌‏احترامی به آن حضرت باشد، به طور قطع جایز نیست»[۳۹].
۹. حجت الاسلام و المسلمین حیدری‌نیک؛
حجت الاسلام و المسلمین مجید حیدری‌نیک، در کتاب «نگاهی دوباره به انتظار» در این‌باره گفته است: «مهم‌ترین لقب پیشوای منتظر، "قائم" است که برای احترام هنگام شنیدن آن، قیام لازم است، لکن حکمت اجتماعی این احترام نیز ما را به معنای حقیقی انتظار رهنمون می‌سازد. انسان منتظر با این حرکت خود می‌خواهد نشان دهد که در حال آمادگی برای قیام و مبارزه و جهاد است[۴۰]»[۴۱].
۱۰. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است: «حاجی نوری می‌نویسد: در خبری از امام صادق (ع) نقل شده است: روزی در مجلس امام صادق (ع) نام مبارک حضرت مهدی (ع) برده شد، امام صادق (ع) به جهت تعظیم و احترام از جای برخاست[۴۲]. و نیز در روایت آمده که دعبل خزاعی بعد از آنکه ابیاتی راجع به حضرت مهدی (ع) نزد امام رضا (ع) قرائت کرد، حضرت از جای برخاست...[۴۳]. میرزای نوری می‌گوید: وقتی نام حضرت حجه بن الحسن (ع) در مجلس امام رضا (ع) برده شد، آن حضرت از جای برخاست و دو دست مبارکش را روی سر گذاشت و فرمود: اللّهمّ عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّلْ مَخْرَجَهُع[۴۴]. از امام صادق (ع) سؤال شد: چرا هنگام شنیدن نام امام زمان (ع) از جای خود برمی‌خیزیم؟ حضرت فرمود: چون غیبت حضرت مهدی طولانی است. و امام از شدت محبتی که به دوستان خود دارد هر زمانی که شخصی او را یاد کند نگاهی به او می‌نماید و سزاوار است که یاد کننده به جهت احترام و تعظیم، از جای خود برخیزد. هنگامی که مولای خویش او را به نظر مهر و عطوفت نگاه می‌کند، پس از جای خود برخیزد و از خدای تبارک و تعالی تعجیل فرج ایشان را بخواهد[۴۵]»[۴۶].
۱۱. مجتبی تونه‌ای؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است: «از جا برخاستن و دست بر سر گذاشتن، هنگام شنیدن نام حضرت مهدی (ع) مخصوصا لقب "قائم"، برای احترام به امام زمان (ع) است. چنان‌که امام رضا (ع) وقتی که در مجلسی در محضر او نام حضرت قائم (ع) بردند، حضرت به احترام امام مهدی (ع) دست بر سر گذاشته و از جا برخاست[۴۷]. این امر ریشه مذهبی دارد و فعلِ امام معصوم سندی است بر این وظیفه. البته این کار واجب نیست و صرفاً اظهار ادب به پیشگاه حضرت است»[۴۸].
۱۲. آقای دکتر طالعی؛
آقای دکتر عبدالحسین طالعی، در کتاب «ره‌توشه منتظران» در این‌باره گفته است:

«برخاستن برای تعظیم شنیدن اسم مبارک آن حضرت، خصوص اگر اسم مبارک قائم (ع) باشد، از وظایف شیعه است، چنانکه سیره تمام طبقات امامیّه کثّرهم الله تعالی بر آن مستقر شده، که تمام آنان از عرب و عجم و ترک و هند و دیلم بدان عمل می‌کنند. و این خود، نشان‌دهنده وجود مأخذ و اصلی برای این عمل است، اگر چه تاکنون به نظر نرسیده باشد. لکن از چند نفر از علماء و اهل اطّلاع، شنیده شده که ایشان خبری در این باب دیدند[۴۹]. این مطلب را از عالم متبحّر جلیل، "سید عبداللهسبط "محدّث جزائری" پرسیدند. و آن مرحوم در بعضی از تصانیف خود، جواب دادند که خبری دیدند به این مضمون: "روزی در مجلس حضرت صادق (ع) اسم مبارک حضرت مهدی یاد شد. امام صادق برای تعظیم و احترام آن اسم برخاست"[۵۰].

محدّث قمی گوید: این بود، کلام استاد ما، در "نجم ثاقب". لکن علّامه محدّث جلیل و فاضلی ماهر متبحّر نبیل، سیّدنا الاجل، "آقا سید حسن موسوی کاظمی"[۵۱] در کتاب "تکملة امل الأمل" کلامی به این مضمون دارد: یکی از علماء امامیّه، "عبدالرّضا ابن محمّد" - که از اولاد متوکّل است - کتابی درباره حضرت امام رضا (ع) موسوم به "تأجیج نیران الأحزان فی وفاة سلطان خراسان" نوشته است. از متفرّدات آن کتاب، این است که می‌فرماید: "روایت شده که وقتی دعبل خزاعی قصیده تائیّه خود را برای حضرت امام رضا (ع) انشاء کرد، به این بیت رسید: خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ****** يَقُومُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَكَاتِ[۵۲] در این حال، حضرت امام رضا (ع) برخاست، بر روی پاهای مبارک خود ایستاد، و سر نازنین خود را به سوی زمین خم کرد. و کف دست راست خود را بر سر گذاشته بود، و می‌گفت[۵۳]«اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ مَخْرَجَهُ وَ انْصُرْنا بِهِ نَصْراً عَزِيزاً»[۵۴]»[۵۵].
۱۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«یکی از اعمالی که در بین شیعیان مرسوم و معمول بوده است، این است که چون نام قائم (ع) در جایی برده می‌شود، اهل مجلس بلند می‌شوند. اگر چه دلیلی مسلم بر وجوب قیام به هنگام ذکر این لفظ نیست، اما در این حد می‌توان گفت که این امر در بین مردم، به عنوان یک عمل مستحب، ریشه‌ای مذهبی دارد و در حقیقت اظهار ادب و احترام به آن عزیز است. چنان که نقل شده: حضور امام رضا (ع) در خراسان کلمه قائم ذکر شد؛ حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: خداوندا بر فرجش شتاب کن و راه ظهورش و نهضتش را آسان گردان[۵۶].

از روایتی دیگر چنین استفاده می‌شود که این رفتار در عصر امام صادق (ع) نیز معمول بوده است. از حضرت صادق (ع) سؤال شد، علت قیام در موقع ذکر قائم چیست؟ حضرت فرمود: صاحب امر، غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد، هرکس وی را به لقب قائم - که مشهور است به دولت کریمه او، و اظهار تأثری است از غربت او - یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهد نمود و چون در این حال، مورد توجه امام واقع می‌شود، سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسئلت نماید[۵۷].

البته می‌توان گفت در بعضی شرایط واجب می‌باشد؛ مثل این که این لقب یا القاب دیگر حضرت در مجلس یاد شود، آن گاه همه اهل مجلس به احترام آن به پا خیزند. در این حال اگر کسی از اهل مجلس بدون عذر از جای خود برنخیزد، و این برنخاستن توهین و هتک حرمت آن حضرت باشد، بدیهی است این عمل حرام می‌باشد.

آیت الله سید محمود طالقانی می‌گوید: این دستور قیام، شاید برای احترام نباشد، و الّا باید برای خدا و رسول و اولیای مکرم دیگر هم به قیام احترام کرد. بلکه دستور آمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتیبانی... این حقیقت است... این همه فشار و مصیبت از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی تا جنگ‌های صلیبی و حمله مغول و اختناق و تعدیل‌های دولت‌های استعماری، بر سر هر ملتی وارد می‌آمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود، لکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می‌دهند که چون اسم صریح قائم، مؤسس دولت حقه اسلام، برده می‌شود، به پا بایستید و آمادگی خود را برای انجام دستورات اعلام کنید و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مرد[۵۸]»[۵۹].

پرسش‌های وابسته

  1. القاب امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
  2. آیا اباصالح از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  3. آیا بقیة الله از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  4. آیا منتقم از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  5. آیا حجة الله از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  6. آیا خاتم الاوصیاء از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  7. آیا منصور از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  8. آیا منتظر از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  9. آیا مهدی از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  10. آیا صاحب الزمان از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  11. آیا صاحب الأمر از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
  12. امام مهدی چند لقب دارند؟ (پرسش)
  13. چرا به امام مهدی، قائم، اباصالح، بقیة الله، صاحب الزمان، حجة الله، مهدی و ... گفته می‌شود؟ (پرسش)
  14. آیا امیر الامره از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  15. آیا احسان از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  16. آیا اذن سامعه از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  17. آیا ایدی از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  18. آیا بئر معطله از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  19. آیا بلد الامین از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  20. آیا باسط‍‌ از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  21. آیا بقیة الأنبیاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  22. آیا تالی از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  23. آیا تأیید از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  24. آیا تمام از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  25. آیا ثائر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  26. آیا جابر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  27. آیا جنب از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  28. آیا جوار الکنس از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  29. آیا حجت از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  30. آیا حجة الله از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  31. آیا حق از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  32. آیا حجاب الله از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  33. آیا حمد از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  34. آیا حامد از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  35. آیا خاتم الاوصیاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  36. آیا خاتم الائمه از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  37. آیا خازن از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  38. آیا خلف از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  39. آیا خلف صالح از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  40. آیا خنس از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  41. آیا خلیفة الله از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  42. آیا خلیفة الاتقیاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  43. آیا دابة الأرض از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  44. آیا داعی از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  45. آیا رجل از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  46. آیا رب الأرض از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  47. آیا سلطان المأمول از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  48. آیا سدرة المنتهی از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  49. آیا سناء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  50. آیا سبیل از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  51. آیا ساعة از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  52. آیا سید از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  53. آیا شرید از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  54. آیا صاحب از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  55. آیا صاحب الغیبة از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  56. آیا صاحب الزمان از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  57. آیا صاحب الرجعة از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  58. آیا صاحب الدار از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  59. آیا صاحب الناحیة از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  60. آیا صاحب العصر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  61. آیا صاحب الکرة البیضاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  62. آیا صاحب الدولة الزهراء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  63. آیا صالح از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  64. آیا صاحب الامر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  65. آیا صبح مسفر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  66. آیا صدق از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  67. آیا صراط‍‌ از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  68. آیا ضیاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  69. آیا ضحی از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  70. آیا طالب التراث از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  71. آیا عالم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  72. آیا عدل از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  73. آیا عاقبة الدار از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  74. آیا عزه از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  75. آیا عین از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  76. آیا غایب از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  77. آیا غلام از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  78. آیا غریم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  79. آیا غوث از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  80. آیا غایة الطّالبین از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  81. آیا غایة القصوی از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  82. آیا غوث الفقراء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  83. آیا خلیل از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  84. آیا فجر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  85. آیا فرج المؤمنین از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  86. آیا فرج الاعظم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  87. آیا فتح از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  88. آیا فقیه از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  89. آیا قائم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  90. آیا قابض از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  91. آیا قیامت از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  92. آیا قسط‍‌ از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  93. آیا قوة از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  94. آیا قاتل الکفرة از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  95. آیا قطب از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  96. آیا قائم الزمان از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  97. آیا قیم الزمان از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  98. آیا کاشف الغطاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  99. آیا کمال از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  100. آیا کار از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  101. آیا لواء اعظم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  102. آیا نیة الصابرین از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  103. آیا منتقم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  104. آیا مهدی از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  105. آیا منتظَر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  106. آیا ماء معین از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  107. آیا مخبر بما یعلن از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  108. آیا مجازی بالاعمال از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  109. آیا موعود از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  110. آیا مظهر الفضایح از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  111. آیا مبلی السرائر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  112. آیا مبدأ الآیات از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  113. آیا محسن از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  114. آیا منعم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  115. آیا مفضل از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  116. آیا موتور از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  117. آیا مدبر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  118. آیا مأمور از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  119. آیا مقدرة از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  120. آیا مأمول از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  121. آیا مفرج اعظم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  122. آیا مضطر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  123. آیا من لم یجعل الله له شبیها از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  124. آیا مقتصر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  125. آیا المصباح الشدید الضیاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  126. آیا ناقور از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  127. آیا ناطق از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  128. آیا نهار از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  129. آیا نفس از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  130. آیا نور الاصفیاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  131. آیا نور الاتقیاء از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  132. آیا ناحیه مقدسه از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  133. آیا واقیذ از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  134. آیا وتر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  135. آیا وجه از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  136. آیا ولی الله از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  137. آیا وارث از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  138. آیا هادی از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  139. آیا ید الباسطه از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  140. آیا یمین از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  141. آیا یعسوب الدین از القاب امام مهدی است؟ (پرسش)
  142. آیا مؤمل از القاب امام مهدی است؟ (پرسش) (پرسش)
  143. آیا نجم از القاب امام مهدی است؟ (پرسش) (پرسش)
  144. آیا نور آل محمد از القاب امام مهدی است؟ (پرسش) (پرسش)
  145. آیا ولی عصر از القاب امام مهدی است؟ (پرسش) (پرسش)
  146. آیا قائم از القاب امام مهدی است؟ این لقب به چه معناست؟ (پرسش)
    1. آیا لفظ قائم همیشه به معنای قیام امام مهدی است؟ (پرسش)
    2. چرا هنگامی که نام امام مهدی یا لفظ قائم گفته می‌شود قیام می‌کنیم؟‌ (پرسش)
    3. چرا هنگام شنیدن نام قائم آل محمد از جا برمی‌‏خیزیم؟ (پرسش)
    4. دیدگاه فرقه عزاقریه درباره قائم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸؛ و در کتاب "منتخب الاثر"، به نقل از کتاب "مرآة الکمال" از "الدمعة الساکبة" از شیخ محمد بن عبد الجبار آمده که وی در کتاب "مشکاة الانوار" گفته: هنگامی که دعبل قصیده معروف خود را بر حضرت رضا (ع) خواند و امام قائم (ع) را یاد کرد، امام رضا (ع) دست خود را بر سر نهاد و به عنوان تواضع بپا ایستاد و برای فرج آن جناب دعا کرد. و در کتاب "الزام الناصب" به نقل از "تنزیه الخاطر" آورده که: از امام صادق (ع) سبب به پا خاستن هنگام یاد نمودن لفظ قائم، از القاب حضرت حجت (ع) سؤال شد، آن حضرت فرمود: زیرا که او را غیبتی است طولانی و از مهربانی شدیدی که نسبت به دوستانش دارد، به هر کسی که او را به این لقب - که به دولت او و حسرت خوردن از جهت غربتش اشعار دارد - یاد کند، نظر می‌فرماید. و از گونه‌های تعظیم او، این است که غلام به حال تواضع، برای ارباب خود بپاخیزد، هنگامی که مولای جلیلش به دیده شریفش به او نظر می‌کند، پس بپاخیزد و از خداوند - جل ذکره - تعجیل فرجش را طلب نماید. {مترجم}
  2. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۱۲۶-۱۲۸.
  3. کتاب الزام الناصب ط سال «۱۳۵۱»، ص ۸۱.
  4. الزام الناصب، ص ۸۱.
  5. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۲۶.
  6. النجم الثاقب، ص ۴۴۴.
  7. دعبل گفت: «خروج امام لا مجاله خارج - بقوم علی اسم الله و البرکات / یمیز فینا کل حق و باطل - و یجزی علی النعماء و النقمات»
  8. منتخب الاثر، ص ۵۰۵.
  9. مناقب آل الی طالب، ج ۴، ص ۳۳۹.
  10. منتخب الاثر، ص ۵۰۵.
  11. منتخب الاثر، ص ۵۰۵.
  12. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۸۳-۸۵.
  13. خداوندا بر فرجش شتاب کن، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۰.
  14. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۴-۴۵.
  15. خداوند- که به دادگری ایستاده است- و فرشتگان و دانشوران گواهی می‌دهند که: هیچ خدایی نیست جز او که پیروزمند فرزانه است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۸.
  16. برخیز و هشدار بده!؛ سوره مدثر، آیه: ۲.
  17. سوره نساء، آیه: ۱۳۵.
  18. ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.
  19. سوره مائده، آیه:۹۷.
  20. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۰۱ -۱۰۲.
  21. انوار نعمانیه، ج ۳، ص ۵۲؛ بحار، ج ۵۱، ص ۳۱.
  22. الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.
  23. دادگستر جهان، ص ۱۲۵، به نقل از الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.
  24. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۲۶، ۱۲۷.
  25. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۳۰.
  26. - الزام النّاصب، شیخ حائری یزدی، ج ۱، ص ۲۷۱.
  27. خورشید مغرب، محمّد رضا حکیمی، ص ۲۶۴
  28. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۶۲.
  29. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۱۸.
  30. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۴ - ۱۰۷.
  31. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۴ - ۱۰۷.
  32. «لان له غیبة طولانیة و من شدة الرأفة الی احبته ینظر الی کل من یذکره بهذا اللقب المشعر بدولته و الحسرة بغربته و من تعظیمه ان یقوم العبد؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۶۴۰، ح ۴
  33. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۴ - ۱۰۷.
  34. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۴ - ۱۰۷.
  35. منتخب الاثر، ص ۶۴۰، ح ۳
  36. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۲۷۶، ح ۶
  37. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۴ - ۱۰۷.
  38. علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۲۷۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۶۶؛ امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۳۱؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۳۲۸؛ علی بن عبد الکریم نیلی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۳۹؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۴
  39. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۴ - ۱۰۷.
  40. آیت الله طالقانی می‌گوید: «این دستور قیام، شاید برای احترام نباشد، وگرنه برای خدا و رسول و اولیای مکرم دیگر هم باید به احترام، قیام کرد، بلکه دستور آمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن، برای پشتیبانی این حقیقت است....» (مجله مجموعه حکمت، شماره ۱ و ۲، سال سوم).
  41. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۹.
  42. نجم الثاقب، ص ۴۴۴
  43. منتخب الأثر، ص ۵۰۵.
  44. منتخب الأثر، ص ۵۰۵.
  45. منتخب الأثر، ص ۵۰۵
  46. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۷۹.
  47. الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.
  48. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۳۲۱.
  49. ظاهراً چند حدیث در این باب، وجود دارد که مأخذ یکی از آنها "مشکوة الانوار" طبرسی از حضرت رضا (ع)، و مأخذ دیگری "تنبیه الخواطر" درام از حضرت صادق (ع) است.
  50. نجم ثاقب، باب ۸، ذیل تکلیف ششم، ص۴۴۵.
  51. مرحوم آیةالله سید حسن صدر کاظمی، از بزرگان علمای نیمه اول قرن چهاردهم، صاحب کتاب‌های: تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، و ده‌ها کتاب مفید دیگر، در زمینه‌های تفسیر، حدیث، تاریخ، رجال، فقه، اصول، و غیر آنها.
  52. قیام کردن امام (حضرت بقیة الله (ع)) ناگزیر انجام می‌شود. ایشان به نام خداوند، با برکات بسیار قیام می‌فرمایند.
  53. خدایا فرجش را نزدیک فرما و در خروج (قیام) او تعجیل کن. و بوسیله او ما را یاری فرما، مقتدرانه‌ای.
  54. اربعین خاتون آبادی، ص۱۳۸، حدیث ۲۳.
  55. طالعی، عبدالحسین، ره‌توشه منتظران، ص ۳۳-۳۴.
  56. بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۰
  57. الزام الناصب، شیخ حائری یزدی، ج۱، ص۲۷۱
  58. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص۲۶۴
  59. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۹۴