بصره: تفاوت میان نسخهها
برچسب: واگردانی دستی |
(←منابع) |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | # [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | ||
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']] | # [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']] | ||
# [[پرونده: IM010553.jpg|22px]] [[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|'''بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۱

بصره یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری عراق در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر و دارای کشتزارها و نخلستانهای بسیار است. معنای لغوی بصره، زمین سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. بصره در سال ۱۴ هجری، در زمان عمر بن خطاب بنا شد. امام علی (ع) در زمان خلافت خویش با شورشیان بصره جنگید و آن درگیری به جنگ جمل شهرت یافت. امروز، مردم بصره اغلب شیعه اثنی عشریاند و بخشی هم اخباری.
مقدمه
بصره یکی از شهرهای مهم و بزرگ و بندری عراق در کنار اروند رود (شط العرب) و نزدیک خرمشهر و دارای کشتزارها و نخلستانهای بسیار است[۱]. معنای لغوی بصره، زمین سخت، سنگلاخ و پر سنگریزه است. نام قدیمی آن منطقه، خریبه، تدمر و مؤتفکه بوده است. به کوفه و بصره، عراقین هم میگفتند. بصره در سال ۱۴ هجری، در زمان عمر بن خطاب بنا شد. بنای آن شش ماه قبل از کوفه بود. مدتی هم پایتخت امویان شد. لقبهای قبة الاسلام و خزانة العرب هم به آن دادهاند[۲].
بصره شهری ساحلی است و نسبت به شهرهای منطقه ارتفاع کمتری دارد. این وضعیت مشکلات خاصی برای ساکنان آن ایجاد کرده است. برای نمونه میتوان به آب آن شهر اشاره کرد که به خاطر نزدیک بودن به دریا و مخلوط شدن با آن، شور و بدمزه بوده و بیماریهای فراوانی از جمله کندذهنی، سفاهت و خستگی، سوءهاضمه، فساد طحال و امراض پوستی را برای مردمان ایجاد کرده است[۳].
امام علی (ع) در زمان خلافت خویش با شورشیان بصره جنگید و آن درگیری به جنگ جمل شهرت یافت. در نهج البلاغه، در موارد متعددی امیر المؤمنین از بصره و مردم آن مذمت کرده است، از جمله: «لَعَنَكِ اللَّهُ يَا أَنْتَنَ الْأَرْضِ تُرَاباً وَ أَسْرَعَهَا خَرَاباً وَ أَشَدَّهَا عَذَاباً فِيكِ الدَّاءُ الدَّوِيُّ قِيلَ مَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَلَامُ الْقَدَرِ الَّذِي فِيهِ الْفِرْيَةُ عَلَى اللَّهِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ فِيهِ سَخَطُ اللَّهِ وَ سَخَطُ نَبِيِّهِ (ص) وَ كَذِبُهُمْ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ اسْتِحْلَالُهُمُ الْكَذِبَ عَلَيْنَا»[۴] که نشان دهنده تفکرات انحرافی و موضعگیریهای مخالف با اهل بیت است.
امروز، مردم بصره اغلب شیعه اثنی عشریاند و بخشی هم اخباری. از غلات شیعه هم چون شیخیه و صوفیه در بصره ساکن هستند. اکثر عشایر نواحی این منطقه، ایرانی تبارند و فارسی و ترکی را هم مثل عربی میدانند و با آن تکلم میکنند[۵].[۶]
بصره در دوران ظهور
یکی از نشانههای ظهور که خداوند در معراج به پیامبرش نشان داد، خرابی بصره است که توسط یکی از فرزندان پیامبر انجام میشود و ساکنان زنگبار[۷] از او پیروی میکنند[۸]. امیرمؤمنان (ع) به ابنعباس فرمودند: سه فتنه روی خواهد داد... فتنه سوم در بصره است و آن از جانب شخصی بیرگ و ریشه است که برانگیزاننده آشوب و بلواست. مردم دو گروه میشوند، گروهی همراه او و گروهی علیه او و سالهایی بر آنان حکومت خواهد کرد. سپس پادشاهی تندخوی و خشن بر آنها حکومت کند که نام او در آسمان قتال (بسیار کشنده) و در زمین جبار (ستمگر) است، آنقدر خونریزی کند که آب را آلوده کند، تا جایی که نتوان از آن آشامید. سپس اعراب بر او هجوم میآورند و او را میکشند، در این زمان ستم و فساد رواج مییابد[۹].[۱۰]
در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه هنگام ظهور مهدی (ع) گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز بصره که حتی یک نفر از آن شهر، با حضرت نباشد[۱۱]. در روایتی آمده است که قائم ظهور نمیکند جز اینکه دو نامه خوانده شود: یکی در بصره، دیگری در کوفه که در هردو نامه، از علی بن ابی طالب (ع) اظهار برائت میشود[۱۲].[۱۳]
فقهای بصره
از جمله فقهای بزرگ بصره میتوان به نمونههای ذیل اشاره کرد.
- عمران بن حصین: از فقهای بصره است که در سال فتح خیبر اسلام آورد و در چند غزوه همراه پیامبر(ص) شرکت کرد. خلیفه دوم او را بهعنوان نماینده خود به بصره فرستاد تا به اهالی آن دیار فقه آموزد و منصب قضاوت را عهدهدار باشد؛ ولی پس از مدتی کوتاه، از منصب قضاوت کناره گرفت. او در سال ۵۲ هجری دار فانی را وداع گفت[۱۴].
- عبدالله بن حارث: بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب یکی از فقهای بنامی است که به بصره رفت و مورد توجه عامه مردم قرار گرفت و از او در فقه تبعیت شد. او از ترس حجاج به ابوا گریخته بود و به سال ۸۴ هجری درگذشت و در همان مکان به خاک سپرده شد[۱۵].
- انس بن مالک انصاری: از جمله صحابی پیامبر(ص) است که در هشت سالگی افتخار خدمت به آن حضرت را به دست آورد. او در بیشتر جنگهای پیامبر(ص) حضور داشت و از محدثان و فقیهان بصره به شمار میرود. انس عامل صدقات بحرین از طرف ابوبکر بود و در زمان عمر به همراه ابوموسی اشعری به بصره آمد و آخرین صحابی در بصره بود[۱۶].
- جابر بن زید: کنیهاش اَبُوالشَعثاء، از فقهای تابعین و محدثان بزرگ بصره است. او در حدود سال ۱۸ تا ۲۲ هجری در عمان، به دنیا آمد و سپس به بصره مهاجرت کرد. بیشتر احادیث جابر به نقل از عبدالله بن عباس است و همچنین از برخی صحابه چون عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر و تابعینی چون حسن بصری و سعید بن جبیر و عروة بن زبیر نیز روایت کرده است[۱۷]. او در سال ۱۰۳ هجری وفات یافت. هنگامی که وفات یافت، قتاده درباره او گفت: «امروز داناترین مردم عراق درگذشت». او جانشین حسن بصری در مقام فتوا بود[۱۸].
- محمد بن سیرین: کنیهاش ابوبکر، برده و آزاد کرده انس بن مالک بود. او از طبقه دوم فقها و محدثین و تابعین بصره بوده است. ابن سیرین در نهایت علم و عبادت بود، از صحابه بسیاری روایت کرده و تعداد زیادی از تابعین از وی روایت کردهاند. در نهم شوال سال ۱۱۰ هجری، درحالیکه هشتاد و چند سال از عمرش گذشته بود، درگذشت[۱۹].
- قتادة بن دعامه دوسی: ابوالخطاب سدوسی بصری، معروف به قتادة بن دعامه، از تابعین و از علمای بزرگ، فقیه مردم بصره و دانا به علم انساب و اشعار عرب بود. او در قرآن و فقه میان مردم، جزء علما به شمار میرفت و از حافظان بنام زمان خود بود. قتاده سدوسی به دوستی با اهلبیت و در رأس آنان امیرالمؤمنین(ع) معروف و مشهور است. قتاده در واسط بر اثر طاعون به سال ۱۱۸ هجری درگذشت[۲۰].[۲۱]
مفسرین بصره
کلمه تفسیر در لغت به معنی روشن کردن و تبیین است. تفسیر در اصطلاح دانشمندان زبان عرب و علمای علوم قرآنی همان علم فهم قرآن است. گروهی نیز بر این عقیده هستند که تفسیر، عبارت است از علم به نزول آیات و اسباب نزول و آیات مکی و مدنی، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، خاص و عام، مطلق و مقید، حلال و حرام، وعد و وعید، امرونهی قصص قرآن[۲۲]. و بر اساس نظر برخی از مفسران عبارت است از: زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است[۲۳].
- عبدالله بن قیس معروف به ابوموسی اشعری: که اولین و سزاوارترین فرد برای تفسیر قرآن کریم، شخص پیامبر اسلام(ص) است که خداوند همه تنزیل و تأویل آیات کتابش را بر او نازل فرمود. پس از آن حضرت وصی برحقشان حضرت علی(ع) و سپس اهلبیت عصمت و طهارت(ع) بهترین مفسران قرآن هستند. برخی از صحابه و تابعین نیز مفسران بعدی قرآن کریم را تشکیل میدادند. در این قسمت به معرفی برخی از مفسرین بصره میپردازیم: عبدالله بن قیس معروف به ابوموسی اشعری: که از اولین مفسران بصره به شمار میآید و ایجاد مکتب تفسیری بصره را به او منتسب میکنند. در مکتب تفسیری او انحراف شدیدی وجود داشت و پس از او در بصره، زمینه برای رشد بسیاری از بدعتها و انحرافات فکری و عقیدتی بهویژه در مسائل اصول دین و امامت و عدل فراهم شد. عبدالکریم شهرستانی میگوید: «از اتفاقات عجیبی که من شنیدم این است که ابوموسی اشعری (متوفای ۴۴) درست همان مطالبی را عنوان میکرد که نوهاش ابوالحسن اشعری (متوفای ۳۲۴) در مذهبش بیان میداشت»[۲۴].
- واصل بن عطاء: متکلم معتزلی و مؤسس فرقه معتزله است. وی به غزال شهرت داشته است و کنیهاش ابو حذیفه بوده است. واصل از تابعین بود. نخست در مدینه تربیت یافت و از صحابه و تابعین آنجا معارف اسلامی را آموخت؛ سپس از مدینه به بصره رفت و به مجلس درس حسن بصری پیوست. ولی پس از مدتی از او کنارهگیری کرد. او در بصره با کسانی چون جهم بن صفوان و بشار بن برد شاعر آشنا شد و در سال ۱۳۱ هجری درگذشت[۲۵].
- مقاتل بن سلیمان: او از خراسان ابتدا به بصره و از آنجا به بغداد رفت و در بغداد به شیخ حدیث و تفسیر شهرت یافت. مقاتل از مجاهد بن جبر و عطا بن ابی رباح و ضحاک و دیگران تفسیر آموخت و از دانشمندان عالیقدر بود. او به سال ۱۵۰ هجری در بصره درگذشت[۲۶].
- حسن بصری؛ با نام اصلی حسن بن ابوالحسن یسار، متکلم، مفسر، محدّث، واعظ، فقیه و یکی از هشت زاهد معروف قرن اول و دوم هجری است. حسن بصری در مدینه به دنیا آمد و در وادی القری (از مضافات مدینه) پرورش یافت. حسن در دوره حیات پیامبر اکرم(ص) متولد شد. در سال دوم خلافت امام علی(ع)، حسن به همراه خانوادهاش به بصره سفر کرد و در آنجا ساکن شدند. حسن بصری، استادان بسیاری داشت که برجستهترین آنان انس بن مالک، جابر بن عبدالله انصاری، حُذَیفه یمانی، عبدالله بن عباس، حطان بن عبدالله، عمران بن حصین و احنف بن قیس بودند. او در سال ۱۱۰ هجری، در بصره درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد[۲۷].
از دیگر مفسران بصره میتوان به قتاده و عطا بن ابی مسلم خراسانی و... نیز اشاره کرد.[۲۸]
منابع
پانویس
- ↑ درباره بنای بصره و تاریخچه و جغرافیای آن ر. ک. دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۲ به بعد، عنوان بصره
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۸.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ سفینة البحار، ج ۱ واژه بصر.
- ↑ ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج ۳، ص ۲۶۶.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۸.
- ↑ زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده میشود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
- ↑ ملاحم، ص۱۲۵.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۲.
- ↑ همان، ص ۱۹۴.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص۲۶۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۸.
- ↑ تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۸۶.
- ↑ تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۲۴.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «انس بن مالک»، ج۱۰، ص۴۰۵۲.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جابر بن زید»، شماره ۴۲۹۳.
- ↑ تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۷۲.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن سیرین»، ج۳، ص۱۳۵۵.
- ↑ تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۷۵-۳۷۷.
- ↑ حسینی، سید امیر، بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری، ص ۳۲۱.
- ↑ تاریخ تفسیر قرآن، ص۲۱.
- ↑ تفسیر و مفسران، ج۱، ص۱۷.
- ↑ تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۶۰.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «واصل بن عطاء»، شماره ۶۸۶۱.
- ↑ تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۶۰.
- ↑ تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۳۸-۳۴۰.
- ↑ حسینی، سید امیر، بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری، ص ۳۲۳.