بحث:آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جمع شدن|1. آقای دکتر عبدیپور؛}} | |||
[[پرونده:Pic3001.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[حسن عبدیپور]]]] | |||
::::::آقای دکتر '''[[حسن عبدیپور]]'''، در کتاب ''«[[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::#«'''[[خداپرستی]]:''' گام نخست برای فرد [[منتظر]] در مسیر [[خودسازی]]، "[[خداپرستی]]" و اجتناب از شیطانپرستی است. [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] و [[مبارزه با شیطان]] است که [[انتظار]] را معنا میبخشد و همه حرکتهای [[انسان]] را به سمت و سوی واحدی سوق میدهد. [[پرستش]] [[خدا]]، در واقع عهدی است که از روز ازل و هنگام [[آفرینش]]، [[خدا]] با [[بشر]] بسته است، در [[قرآن]] میخوانیم: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.</ref>. دغدغه مهم [[حضرت]] هم آن است که [[بشر]] به این [[عهد الهی]]، پایبند باشد؛ چنان که ایشان فرموده است: "اگر [[شیعیان]] ما - که [[خداوند]] آنان را به [[اطاعت]] خویش موفق گرداند. در [[وفای به عهد الهی]]، همدل و همپیمان میشدند، [[سعادت]] [[دیدار]] ما از آنان به تأخیر نمیافتاد"<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.</ref>. شایان ذکر است، [[عهد الهی]]، چیزی جز [[پرستش]] [[خداوند متعال]] نیست و این کارکرد مهم [[انتظار]] است که [[آدمی]] را به [[پیمان]] نخستینی که با [[حضرت]] [[حق]]، برای [[پرستش]] او بسته است، رهنمون میکند. | |||
:::::#'''[[پرهیزگاری]]:''' [[پرهیزگاری]]، ملاک و معیاری است که همه رفتارهای [[آدمی]] را با آن میسنجند و قوهای است که [[آدمی]] با ایجاد آن، تمام [[اعمال]] خویش را جهتدار و پرمعنا میسازد. [[جایگاه]] [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] در [[آموزههای دینی]]، چنان رفیع و پر [[عظمت]] است که [[تقرب]] و ارجمندی [[آدمیان]] در نزد [[خدا]]، با آن سنجیده میشود: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. بیشک این مهم از مقوله "تقوای [[گریز]]" نیست، بلکه تقوایی است که هم فرد و هم اجتماع را به [[سازندگی]] سوق میدهد و [[منتظر]] کسی است که "تقوای مثبت" را در خود، پرورش دهد و کارکرد مهم [[انتظار]]، بروز چنین حالتی در وجود شخص است. با این مبنا فرد [[منتظر]]، بیمبالات نیست و با [[پرهیزگاری]] به مرزهای [[گناه]] و [[حرام]]، نزدیک نمیشود. در [[احادیث اسلامی]] به [[دلیل]] پراهمیت بودن "[[انتظار]]" آن را هم ردیف [[پرهیزگاری]] قلمداد کردهاند چنان که [[امام صادق]] میفرماید: {{متن حدیث|اجْتِنَابَ الْمَحَارِمِ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}<ref>شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۷۹. </ref>. و در جای دیگر، [[انتظار]] و [[پرهیزگاری]] را شرط [[یاری]] [[امام زمان]] قرار داده است: "هر کس شادمان میشود به این که از [[یاران حضرت قائم]] باشد، پس [[انتظار]] بورزد و بر پایه [[تقوا]] و خوش خلقی، [[رفتار]] نماید، در حالیکه [[منتظر]] است" | |||
<ref>{{متن حدیث|مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰. </ref>. | |||
:::::#'''[[اخلاق نیکو]]:''' کار کرد مهمی که میتوان از "[[انتظار]]" توقع داشت، آراستن فرد [[منتظر]] به [[اخلاق پسندیده]] و [[حسن معاشرت]] با [[مردم]] است. بیشک [[منتظران واقعی]] [[حضرت]]، وی را همچون [[پیامبر گرامی اسلام]]، تلاشگری بزرگ در جهت تکمیل [[مکارم اخلاق]] میدانند و اساساً [[ظهور]] او را برای همین منظور، لازم میدانند؛ یعنی برای [[اصلاح]] زشتیهای [[اخلاقی]] و پلیدیهای [[اجتماعی]]. از این رو، خود باید به [[بهترین]] [[اخلاق]] آراسته باشند. [[یاوران]] آن [[حضرت]]، خوش اخلاقترین افراد [[جامعه]] اسلامیاند. در [[حدیثی]] از [[امام صادق]] آمده است که: {{عربی|وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ}}<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. مطابق این [[حدیث]]، [[انتظار]] به حرف و سخن نیست، بلکه در [[کردار]] نیکوی شخص، نمودار میگردد. باصبر، بانیکو سخن گفتن با رفتارهای [[پسندیده]] در [[همسایگی]] و [[همنشینی]]. | |||
:::::#'''[[مهرورزی]]:''' [[انسان]] منتظری که خود و هستی را شناخته و با این [[شناخت]]، "[[خدا]]" را دریافته است به او [[عشق]] میورزد و با همین ویژگی، [[عاشق]] همه موجودات او نیز میشود: "عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست". در این میان، بیشترین علاقه او، به "[[انسان]]" است که همنوع خویش میباشد و نیازها و خواستههای همانند او دارد. لذا در سراسر [[آموزههای دینی]]، مهر و [[محبت]] به [[بندگان خدا]]، نشانه بارز [[ایمان]] شناخته شده است. اساسا بنا به فرمایش [[امام صادق]] [[دین]] چیزی جز [[محبت]] نیست: {{متن حدیث|هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۷ و بحارالانوار، ج۲۷، ص۹۵.</ref>. کارکرد [[انتظار]] آن است که این حالت [[مهرورزی]] را در فرد [[منتظر]]، تقویت میکند، زیرا باید [[منتظران ظهور]] او را [[دوست]] داشت و از احوالشان جویا شد و به آنان مهر ورزید. [[رسول خدا]] فرمود: "خوشا به حال کسیکه "[[قائم اهل بیت]]" مرا [[درک]] کند در حالیکه در زمان غیبتش و قبل از [[قیام]] به او [[اقتدا]] نموده و [[دوست]] بدارد دوستانش را و با دشمنانش [[دشمنی]] کند"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ}}؛ | |||
بحار الانوار، ج۵۱، ص۷۲.</ref>. این [[محبت]] و [[مهرورزی]] باید به [[بندگان]] ویژه [[خدا]] بیشتر باشد و هر مؤمنی به [[دلیل]] ویژگیهای [[فطری]] خود باید بکوشد با [[عمل به واجبات]] و ترک [[محرمات]] و نیز دیگر وسیلهها، زمینههای [[محبت]]، به [[اهلبیت]] را فراهم آورد، [[امام زمان]] میفرماید: {{متن حدیث|فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا}}<ref> بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۵</ref>. | |||
:::::#'''[[زهد]] ورزی:''' سالک با [[زهد]] ورزی، [[مقامات]] [[سلوک]] را چالاکانه میپیماید و به قلههای رفیع [[معنویت]]، دست مییازد. همه سالکانی که در این مسیر گام نهادهاند، ملاک و معیار مهم را "[[زهد]]" دانستهاند. تعریف درست [[زهد]] به قول [[امام علی]]<ref>نهج البلاغه، کلمات القصار ۴۳۹، «الزهد کله بین کلمتین من القرآن..».</ref> در این آیت [[قرآنی]] است که: {{متن قرآن|لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۳.</ref>. اما تردیدی نیست که یکی از جنبههای مهم [[زهد]]، [[سادهزیستی]] است. اساسا [[گرایش]] به "تجمل" با [[سلوک]]، سازگار نیست. انسانهایی که برای خود، [[زندگی]] پر زرق و برقی، فراهم آوردهاند و در عین حال از [[زهد]] و عرفان، دم میزنند، به تناقض گرفتار آمدهاند و ادعای پوچ میکنند. [[امام]] و [[اسوه]] ما در روزگار کنونی یعنی [[حضرت حجت]]، مصداق بارز زهدورزی و دوری از [[تجملات]] است، چنان که [[امام رضا]] در توصیف ایشان میفرماید: "[[لباس]] [[قائم]] ما چیزی نیست جز پوشاکی [[خشن]] و غذای او چیزی نیست جز طعامی خشک"<ref>{{متن حدیث|مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ}}؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۵۸.</ref>. کسانی که ادعای [[پیروی]] از این [[امام]] بزرگ را میکنند نباید حریصانه به دنبال [[دنیا]] باشند و [[همت]] خود را در [[نیکو]] پوشیدن و خوردن و [[لذت]] بردن، خلاصه کنند»<ref>[[حسن عبدیپور|عبدیپور، حسن]]، [[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]، ص ۴۶-۵۱.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
==پاسخ تفصیلی== | ==پاسخ تفصیلی== | ||
*[[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و اینکه سرانجام نزاعها و [[جنگها]] و زحمتها، [[صلح]] و [[صفا]] و [[امنیت]] و [[آسایش]] است<ref>ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.</ref>، باعث میشود [[انسان]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود از [[نعمت]] [[انتظار]] بهرهمند شود که اگر از آن تهی شود و به [[آینده]] [[امید]] نداشته باشد، [[زندگی]] برایش مفهومی نخواهد داشت و گرفتار بیهدفی و پوچی میگردد. [[تعالیم]] مترقی [[اسلام]]، نگاه به آیندۀ [[جوامع]] را در نگاه [[آدمیان]] و به ویژه [[مسلمانان]] بسیار روشن و پرگشایش جلوه میدهد و شاید از این جهت است که {{متن حدیث|"افضل اعمال امتی انتظار الفرج"}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴.</ref> بیان شده است<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>. | *[[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و اینکه سرانجام نزاعها و [[جنگها]] و زحمتها، [[صلح]] و [[صفا]] و [[امنیت]] و [[آسایش]] است<ref>ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.</ref>، باعث میشود [[انسان]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود از [[نعمت]] [[انتظار]] بهرهمند شود که اگر از آن تهی شود و به [[آینده]] [[امید]] نداشته باشد، [[زندگی]] برایش مفهومی نخواهد داشت و گرفتار بیهدفی و پوچی میگردد. [[تعالیم]] مترقی [[اسلام]]، نگاه به آیندۀ [[جوامع]] را در نگاه [[آدمیان]] و به ویژه [[مسلمانان]] بسیار روشن و پرگشایش جلوه میدهد و شاید از این جهت است که {{متن حدیث|"افضل اعمال امتی انتظار الفرج"}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴.</ref> بیان شده است<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>. |
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۸
1. آقای دکتر عبدیپور؛ |
---|
[۵].
|
پاسخ تفصیلی
- اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (ع) و اینکه سرانجام نزاعها و جنگها و زحمتها، صلح و صفا و امنیت و آسایش است[۱۴]، باعث میشود انسان در زندگی فردی و اجتماعی خود از نعمت انتظار بهرهمند شود که اگر از آن تهی شود و به آینده امید نداشته باشد، زندگی برایش مفهومی نخواهد داشت و گرفتار بیهدفی و پوچی میگردد. تعالیم مترقی اسلام، نگاه به آیندۀ جوامع را در نگاه آدمیان و به ویژه مسلمانان بسیار روشن و پرگشایش جلوه میدهد و شاید از این جهت است که «"افضل اعمال امتی انتظار الفرج"»[۱۵] بیان شده است[۱۶].
- در اینجا به اختصار به آثار و پیآمدهای فردی انتظار میپردازیم:
- امید به آینده: انسان به امید زنده است. بدون امید نمیتوان آیندهنگر بود و به تحولات آینده نظر انداخت. امروزه روانشناسان در تلاشاند که امید را در انسانها زنده نگه دارند[۱۷] و با توجه به این تلازم، روشن میشود که بینش انتظار و امید به ظهور حضرت مهدی (ع) و اعتقاد به آمادگی مادی و معنوی برای ظهور آن حضرت، زایندۀ امید است و در زندگی انسان بسیار مؤثر و نقش آفرین است[۱۸].
- خودسازی: انتظار سبب میشود انسان خود را بسازد و شرایط لازم برای قرار گرفتن در صف منتظران واقعی را پیدا کند و این افتخار نصیبش شود که یکی از زمینه سازان حکومت مهدی موعود (ع) باشد. کسی که خود فاسد و ناصالح است، نمیتواند در انتظار حکومتی باشد که با افراد فاسد بشدت مبارزه میکند و آنها را از خود میراند. انتظار فرج و ظهور مصلح کل حضرت صاحب الزمان (ع) در حقیقت به معنای آماده باش کامل فکری، عملی، مادی و معنوی است. چنین فردی باید خود را بسازد که شایستگی شرکت در چنین برنامه بزرگی را به دست آورد.[۱۹]. منتظر واقعی کسی است که آلودگیهای درون را پالایش کند و عوامل تأخیر در انتظار را در خود بپیراید. نمیتوان در حق خود و دیگران ظلم روا داشت و منتظر مصلح جهانی و ایجاد عدالت بود. باید خانه دل را از زنگار گناه و ناپاکیها پاک کرد و مهر محبوب را بر جای آن نشاند و آنگاه به انتظار نشست[۲۰]. از این رو، در روایات مربوط به انتظار فرج آمده است که مسلمان باید امام زمان خود را بشناسد و رفتار و گفتارش بگونهای امام پسند باشد و آن حضرت را شاهد و ناظر اعمال خود بداند. و در این صورت است که در زمره منتظران واقعی ظهور حضرت حجت (ع) محسوب خواهد شد. امام صادق (ع) در این زمینه فرمود[۲۱]: «کسی که علاقه دارد از یاران و اصحاب حضرت قائم (ع) باشد، باید تقوا در خود ایجاد کند و خود را به صفات نیک و محاسن اخلاق مزین سازد و سپس در انتظار آن حضرت باشد. هر کس این آمادگی را به دست آورد و پیش از ظهور از دنیا برود، به اجر و پاداش یاران آن حضرت نایل خواهد شد. کوشش کنید و منتظر فرج و موفقیت باشید، ای جماعتی که مورد توجه خدا هستید، پیروزی گوارایتان باد!»[۲۲] دقت در روایت بالا این نکته را اثبات میکند که منتظران مهدی موعود (ع) باید خود را به صفات پسندیده آراسته کرده و از گناه و دنیاطلبی و تجمّل اجتناب ورزند و با جدیّت و تلاش پیگیر و مبارزه با هواهای نفسانی و خودخواهیها، ملکۀ تقوا را در خود ایجاد کنند و چنان در تربیت و تزکیۀ نفس خود بکوشند که از هر جهت، بنده و مطیع دستورات الهی باشد. چنین افرادی میتوانند خود را جزو منتظران آن حضرت به حساب آورند[۲۳].
- بصیرت در معارف مهدوی: انتظار فرج باعث میشود فرد مسلمان آنچه در توان دارد، به کار گیرد تا سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و جسمی و مادی و معنوی خود را بالا ببرد[۲۴] چون:
- اولاً: معرفت اساس اعتقاد صحیح است. هرگاه اعتقاد صحیح شکل نگیرد نمیتوان پیآمد مثبت از آن انتظار داشت و اعتقاد صحیح، بدون شناخت حضرت حجت (ع) امکان ندارد. ازاینرو در روایات آمده است: «هرکه بدون معرفت امام زمانش بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است».[۲۵] همچنین فرمودهاند: عملی را قبول میکنند که همراه با معرفت ما ائمه اطهار (ع) باشد.[۲۶]
- ثانیاً: صرف محبت به حضرت کارگشا نیست. محبتی ارزش دارد که با معرفت همراه باشد، زیرا اگر محبت در پرتو شناخت شکل گیرد، با شبهات دشمنان آفت نمیزند و پراستحکام خواهد بود[۲۷]. امام محمد باقر (ع) در این باره فرمود[۲۸]: «کسی که بمیرد و امام زمان خود را بشناسد، همانند کسی است که در خیمه حضرت قائم (ع) نزد آن حضرت باشد». در این روایت و نظایر آن به شناخت امام اشاره شده است؛ یعنی اجر و پاداش و ارزش حقیقی مربوط به مسلمان منتظری است که امام خود را بشناسد. روشن است مراد از شناخت امام تنها دانستن نام و خصوصیات و صفات آن حضرت نیست، بلکه باید علاوه بر آنها هدف امام را بشناسد و رفتار و گفتارش مورد پسند ایشان باشد و خود را برای پیاده کردن اهداف حیات بخش و انسان ساز آن مصلح کل، آماده کرده باشد. چنین شناختی او را از بدیها، تنگ نظریها، اختلافها و حسادتها باز میدارد و وی را به خوبیها و کمالات انسانی سوق میدهد و تحول و انقلابی ژرف در فکر و عمل او ایجاد میکند[۲۹].
- تمرکز افکار و نیروها: انتظار از لحاظ فردی، موجب تمرکز افکار و نیروهای آدمی میشود؛ زیرا همه آنها، ناظر به یک هدف، یعنی انتظار ظهور میشوند و این امر به نوبه خود، موجب وحدت شخصیت او میگردد. در مقابل، میتوان به پراکنده بودن و متفرق بودن تلاشهای انسان اشاره نمود که هیچ نتیجهای در پی نخواهد داشت. این معنا در قرآن کریم چنین آمده است[۳۰]: «هر آینه سعی و کوشش شما پراکنده است»[۳۱].
- منحل نشدن در فساد محیط: اعتقاد به اینکه سرانجام، کرۀ زمین از شر مستکبران و ظالمان نجات یافته و اصلاح خواهد شد و به تمام تبعیضها و نابسامانیها خاتمه داده میشود، انسان را وادار میکند خود ظلم نکند و دنبال فساد و بی بند و باری نرود[۳۲] و در فساد محیط منحل نشود و در برابر لغزشهای محیطی محفوظ بماند[۳۳].
- پایداری در برابر حاکمان فاسد: بزرگترین پیآمد انتظار صبر و مقاومت است. اگر بخواهیم جامعهای مقاوم و پایدار داشته باشیم، ابتدا لازم است افراد آن به چنین صبر و مقاومتی دست یابند؛ زیرا آرمان مهدوی ابتدا درون انسانها نهادینه میشود و در مرحله بعد به جامعه سرایت میکند[۳۴].
- فرهنگسازی: لازمۀ انتظار فرج این است که ابتدا خود را بسازیم و رفتار و گفتارمان مورد پسند خدا و رسول (ص) باشد و سپس به سازندگی جامعه و تربیت دیگران، بخصوص خانواده و نزدیکانمان بپردازیم[۳۵]. تا دیگران هم مانند ما منتظر امام زمان (ع) باشند[۳۶].
پانویس
- ↑ «ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.
- ↑ «وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا»؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.
- ↑ «بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۷۹.
- ↑ «مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۷ و بحارالانوار، ج۲۷، ص۹۵.
- ↑ «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ»؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۷۲.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۵
- ↑ نهج البلاغه، کلمات القصار ۴۳۹، «الزهد کله بین کلمتین من القرآن..».
- ↑ «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۳.
- ↑ «مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ»؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۵۸.
- ↑ عبدیپور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص ۴۶-۵۱.
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰: «"مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"»
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۴۰۹: «"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً"»
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۲: «"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ کَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ"»
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ سوره لیل، آیه ۴: ﴿إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى﴾
- ↑ ر.ک. شرفی، محمد رضا، مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، ص ۱۳۴.
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.