بحث:آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جمع شدن|1. آقای دکتر عبدی‌پور؛}}
[[پرونده:Pic3001.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[حسن عبدی‌پور]]]]
::::::آقای دکتر '''[[حسن عبدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::#«'''[[خداپرستی]]:''' گام نخست برای فرد [[منتظر]] در مسیر [[خودسازی]]، "[[خداپرستی]]" و اجتناب از شیطان‌پرستی است. [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] و [[مبارزه با شیطان]] است که [[انتظار]] را معنا می‌‌بخشد و همه حرکت‌های [[انسان]] را به سمت و سوی واحدی سوق می‌‌دهد. [[پرستش]] [[خدا]]، در واقع عهدی است که از روز ازل و هنگام [[آفرینش]]، [[خدا]] با [[بشر]] بسته است، در [[قرآن]] می‌‌خوانیم: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش  نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.</ref>. دغدغه مهم [[حضرت]] هم آن است که [[بشر]] به این [[عهد الهی]]، پای‌بند باشد؛ چنان که ایشان فرموده است: "اگر [[شیعیان]] ما - که [[خداوند]] آنان را به [[اطاعت]] خویش موفق گرداند. در [[وفای به عهد الهی]]، هم‌دل و هم‌پیمان می‌‌شدند، [[سعادت]] [[دیدار]] ما از آنان به تأخیر نمی‌افتاد"<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.</ref>. شایان ذکر است، [[عهد الهی]]، چیزی جز [[پرستش]] [[خداوند متعال]] نیست و این کارکرد مهم [[انتظار]] است که [[آدمی]] را به [[پیمان]] نخستینی که با [[حضرت]] [[حق]]، برای [[پرستش]] او بسته است، رهنمون می‌‌کند.
:::::#'''[[پرهیزگاری]]:''' [[پرهیزگاری]]، ملاک و معیاری است که همه رفتارهای [[آدمی]] را با آن می‌سنجند و قوه‌ای است که [[آدمی]] با ایجاد آن، تمام [[اعمال]] خویش را جهت‌دار و پرمعنا می‌‌سازد. [[جایگاه]] [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] در [[آموزه‌های دینی]]، چنان رفیع و پر [[عظمت]] است که [[تقرب]] و ارجمندی [[آدمیان]] در نزد [[خدا]]، با آن سنجیده می‌‌شود: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. بی‌شک این مهم از مقوله "تقوای [[گریز]]" نیست، بلکه تقوایی است که هم فرد و هم اجتماع را به [[سازندگی]] سوق می‌‌دهد و [[منتظر]] کسی است که "تقوای مثبت" را در خود، پرورش دهد و کارکرد مهم [[انتظار]]، بروز چنین حالتی در وجود شخص است. با این مبنا فرد [[منتظر]]، بی‌مبالات نیست و با [[پرهیزگاری]] به مرزهای [[گناه]] و [[حرام]]، نزدیک نمی‌شود. در [[احادیث اسلامی]] به [[دلیل]] پراهمیت بودن "[[انتظار]]" آن را هم ردیف [[پرهیزگاری]] قلمداد کرده‌اند چنان که [[امام صادق]] می‌‌فرماید: {{متن حدیث|اجْتِنَابَ الْمَحَارِمِ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}<ref>شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۷۹. </ref>. و در جای دیگر، [[انتظار]] و [[پرهیزگاری]] را شرط [[یاری]] [[امام زمان]] قرار داده است: "هر کس شادمان می‌‌شود به این که از [[یاران حضرت قائم]] باشد، پس [[انتظار]] بورزد و بر پایه [[تقوا]] و خوش خلقی، [[رفتار]] نماید، در حالی‌که [[منتظر]] است"
<ref>{{متن حدیث|مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰. </ref>.
:::::#'''[[اخلاق نیکو]]:''' کار کرد مهمی که می‌‌توان از "[[انتظار]]" توقع داشت، آراستن فرد [[منتظر]] به [[اخلاق پسندیده]] و [[حسن معاشرت]] با [[مردم]] است. بی‌شک [[منتظران واقعی]] [[حضرت]]، وی را همچون [[پیامبر گرامی اسلام]]، تلاش‌گری بزرگ در جهت تکمیل [[مکارم اخلاق]] می‌‌دانند و اساساً [[ظهور]] او را برای همین منظور، لازم می‌‌دانند؛ یعنی برای [[اصلاح]] زشتی‌های [[اخلاقی]] و پلیدی‌های [[اجتماعی]]. از این رو، خود باید به [[بهترین]] [[اخلاق]] آراسته باشند. [[یاوران]] آن [[حضرت]]، خوش اخلاق‌ترین افراد [[جامعه]] اسلامی‌اند. در [[حدیثی]] از [[امام صادق]] آمده است که: {{عربی|وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ}}<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. مطابق این [[حدیث]]، [[انتظار]] به حرف و سخن نیست، بلکه در [[کردار]] نیکوی شخص، نمودار می‌‌گردد. باصبر، بانیکو سخن گفتن با رفتارهای [[پسندیده]] در [[همسایگی]] و [[هم‌نشینی]].
:::::#'''[[مهرورزی]]:''' [[انسان]] منتظری که خود و هستی را شناخته و با این [[شناخت]]، "[[خدا]]" را دریافته است به او [[عشق]] می‌‌ورزد و با همین ویژگی، [[عاشق]] همه موجودات او نیز می‌‌شود: "عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست". در این میان، بیشترین علاقه او، به "[[انسان]]" است که هم‌نوع خویش می‌‌باشد و نیازها و خواسته‌های همانند او دارد. لذا در سراسر [[آموزه‌های دینی]]، مهر و [[محبت]] به [[بندگان خدا]]، نشانه بارز [[ایمان]] شناخته شده است. اساسا بنا به فرمایش [[امام صادق]] [[دین]] چیزی جز [[محبت]] نیست: {{متن حدیث|هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۷ و بحارالانوار، ج۲۷، ص۹۵.</ref>. کارکرد [[انتظار]] آن است که این حالت [[مهرورزی]] را در فرد [[منتظر]]، تقویت می‌کند، زیرا باید [[منتظران ظهور]] او را [[دوست]] داشت و از احوال‌شان جویا شد و به آنان مهر ورزید. [[رسول خدا]] فرمود: "خوشا به حال کسی‌که "[[قائم اهل بیت]]" مرا [[درک]] کند در حالی‌که در زمان غیبتش و قبل از [[قیام]] به او [[اقتدا]] نموده و [[دوست]] بدارد دوستانش را و با دشمنانش [[دشمنی]] کند"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ}}؛
بحار الانوار، ج۵۱، ص۷۲.</ref>. این [[محبت]] و [[مهرورزی]] باید به [[بندگان]] ویژه [[خدا]] بیشتر باشد و هر مؤمنی به [[دلیل]] ویژگی‌های [[فطری]] خود باید بکوشد با [[عمل به واجبات]] و ترک [[محرمات]] و نیز دیگر وسیله‌ها، زمینه‌های [[محبت]]، به [[اهل‌بیت]] را فراهم آورد، [[امام زمان]] می‌‌فرماید: {{متن حدیث|فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا}}<ref> بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۵</ref>.
:::::#'''[[زهد]] ورزی:''' سالک با [[زهد]] ورزی، [[مقامات]] [[سلوک]] را چالاکانه می‌‌پیماید و به قله‌های رفیع [[معنویت]]، دست می‌‌یازد. همه سالکانی که در این مسیر گام نهاده‌اند، ملاک و معیار مهم را "[[زهد]]" دانسته‌اند. تعریف درست [[زهد]] به قول [[امام علی]]<ref>نهج البلاغه، کلمات القصار ۴۳۹، «الزهد کله بین کلمتین من القرآن..».</ref> در این آیت [[قرآنی]] است که: {{متن قرآن|لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۳.</ref>. اما تردیدی نیست که یکی از جنبه‌های مهم [[زهد]]، [[ساده‌زیستی]] است. اساسا [[گرایش]] به "تجمل" با [[سلوک]]، سازگار نیست. انسان‌هایی که برای خود، [[زندگی]] پر زرق و برقی، فراهم آورده‌اند و در عین حال از [[زهد]] و عرفان، دم می‌‌زنند، به تناقض گرفتار آمده‌اند و ادعای پوچ می‌کنند. [[امام]] و [[اسوه]] ما در روزگار کنونی یعنی [[حضرت حجت]]، مصداق بارز زهدورزی و دوری از [[تجملات]] است، چنان که [[امام رضا]] در توصیف ایشان می‌‌فرماید: "[[لباس]] [[قائم]] ما چیزی نیست جز پوشاکی [[خشن]] و غذای او چیزی نیست جز طعامی خشک"<ref>{{متن حدیث|مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ}}؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۵۸.</ref>. کسانی که ادعای [[پیروی]] از این [[امام]] بزرگ را می‌‌کنند نباید حریصانه به دنبال [[دنیا]] باشند و [[همت]] خود را در [[نیکو]] پوشیدن و خوردن و [[لذت]] بردن، خلاصه کنند»<ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]، ص ۴۶-۵۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


==نویسنده: آقای ظرافتی==
==پاسخ تفصیلی==
==پاسخ تفصیلی==
*[[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و اینکه سرانجام نزاع‌ها و [[جنگ‌ها]] و زحمت‌ها، [[صلح]] و [[صفا]] و [[امنیت]] و [[آسایش]] است<ref>ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.</ref>، باعث می‌‌شود [[انسان]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود از [[نعمت]] [[انتظار]] بهره‌مند شود که اگر از آن تهی شود و به [[آینده]] [[امید]] نداشته باشد، [[زندگی]] برایش مفهومی نخواهد داشت و گرفتار بی‌هدفی و پوچی می‌گردد. [[تعالیم]] مترقی‌ [[اسلام]]، نگاه به آیندۀ [[جوامع]] را در نگاه [[آدمیان]] و به ویژه [[مسلمانان]] بسیار روشن و پرگشایش جلوه می‌‌دهد و شاید از این جهت است که {{متن حدیث|"افضل اعمال امتی انتظار الفرج"}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴.</ref> بیان شده است<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>.  
*[[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و اینکه سرانجام نزاع‌ها و [[جنگ‌ها]] و زحمت‌ها، [[صلح]] و [[صفا]] و [[امنیت]] و [[آسایش]] است<ref>ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.</ref>، باعث می‌‌شود [[انسان]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود از [[نعمت]] [[انتظار]] بهره‌مند شود که اگر از آن تهی شود و به [[آینده]] [[امید]] نداشته باشد، [[زندگی]] برایش مفهومی نخواهد داشت و گرفتار بی‌هدفی و پوچی می‌گردد. [[تعالیم]] مترقی‌ [[اسلام]]، نگاه به آیندۀ [[جوامع]] را در نگاه [[آدمیان]] و به ویژه [[مسلمانان]] بسیار روشن و پرگشایش جلوه می‌‌دهد و شاید از این جهت است که {{متن حدیث|"افضل اعمال امتی انتظار الفرج"}}<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴.</ref> بیان شده است<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>.  

نسخهٔ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۸

پاسخ تفصیلی

  1. امید به آینده: انسان به امید زنده است. بدون امید نمی‌توان آینده‌نگر بود و به تحولات آینده نظر انداخت. امروزه روان‌شناسان در تلاش‌اند که امید را در انسان‌ها زنده نگه دارند[۱۷] و با توجه به این تلازم، روشن می‌شود که بینش انتظار و امید به ظهور حضرت مهدی (ع) و اعتقاد به آمادگی مادی و معنوی برای ظهور آن حضرت، زایندۀ امید است و در زندگی انسان بسیار مؤثر و نقش آفرین است[۱۸].
  2. خودسازی: انتظار سبب می‌شود انسان خود را بسازد و شرایط لازم برای قرار گرفتن در صف منتظران واقعی را پیدا کند و این افتخار نصیبش شود که یکی از زمینه سازان حکومت مهدی موعود (ع) باشد. کسی که خود فاسد و ناصالح است، نمی‌تواند در انتظار حکومتی باشد که با افراد فاسد بشدت مبارزه می‌کند و آنها را از خود می‌راند. انتظار فرج و ظهور مصلح کل حضرت صاحب الزمان (ع) در حقیقت به معنای آماده باش کامل فکری، عملی، مادی و معنوی است. چنین فردی باید خود را بسازد که شایستگی شرکت در چنین برنامه بزرگی را به دست آورد.[۱۹]. منتظر واقعی کسی است که آلودگی‌های درون را پالایش کند و عوامل تأخیر در انتظار را در خود بپیراید. نمی‌توان در حق خود و دیگران ظلم روا داشت و منتظر مصلح جهانی و ایجاد عدالت بود. باید خانه دل را از زنگار گناه و ناپاکی‌ها پاک کرد و مهر محبوب را بر جای آن نشاند و آنگاه به انتظار نشست[۲۰]. از این رو، در روایات مربوط به انتظار فرج آمده است که مسلمان باید امام زمان خود را بشناسد و رفتار و گفتارش بگونه‌ای امام پسند باشد و آن حضرت را شاهد و ناظر اعمال خود بداند. و در این صورت است که در زمره منتظران واقعی ظهور حضرت حجت (ع) محسوب خواهد شد. امام صادق (ع) در این زمینه فرمود[۲۱]: «کسی که علاقه دارد از یاران و اصحاب حضرت قائم (ع) باشد، باید تقوا در خود ایجاد کند و خود را به صفات نیک و محاسن اخلاق مزین سازد و سپس در انتظار آن حضرت باشد. هر کس این آمادگی را به دست آورد و پیش از ظهور از دنیا برود، به اجر و پاداش یاران آن حضرت نایل خواهد شد. کوشش کنید و منتظر فرج و موفقیت باشید، ‌ای جماعتی که مورد توجه خدا هستید، پیروزی گوارایتان باد[۲۲] دقت در روایت بالا این نکته را اثبات می‌کند که منتظران مهدی موعود (ع) باید خود را به صفات پسندیده آراسته کرده و از گناه و دنیاطلبی و تجمّل اجتناب ورزند و با جدیّت و تلاش پیگیر و مبارزه با هواهای نفسانی و خودخواهی‌ها، ملکۀ تقوا را در خود ایجاد کنند و چنان در تربیت و تزکیۀ نفس خود بکوشند که از هر جهت، بنده و مطیع دستورات الهی باشد. چنین افرادی می‌توانند خود را جزو منتظران آن حضرت به حساب آورند[۲۳].
  3. بصیرت در معارف مهدوی: انتظار فرج باعث می‌شود فرد مسلمان آنچه در توان دارد، به کار گیرد تا سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و جسمی و مادی و معنوی خود را بالا ببرد[۲۴] چون:
    1. اولاً: معرفت اساس اعتقاد صحیح است. هرگاه اعتقاد صحیح شکل نگیرد نمی‌توان پی‌آمد مثبت از آن انتظار داشت و اعتقاد صحیح، بدون شناخت حضرت حجت (ع) امکان ندارد. ازاین‌رو در روایات آمده است: «هرکه بدون معرفت امام زمانش بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است».[۲۵] همچنین فرموده‌اند: عملی را قبول می‌کنند که همراه با معرفت ما ائمه اطهار (ع) باشد.[۲۶]
    2. ثانیاً: صرف محبت به حضرت کارگشا نیست. محبتی ارزش دارد که با معرفت همراه باشد، زیرا اگر محبت در پرتو شناخت شکل گیرد، با شبهات دشمنان آفت نمی‌زند و پراستحکام خواهد بود[۲۷]. امام محمد باقر (ع) در این باره فرمود[۲۸]: «کسی که بمیرد و امام زمان خود را بشناسد، همانند کسی است که در خیمه حضرت قائم (ع) نزد آن حضرت باشد». در این روایت و نظایر آن به شناخت امام اشاره شده است؛ یعنی اجر و پاداش و ارزش حقیقی مربوط به مسلمان منتظری است که امام خود را بشناسد. روشن است مراد از شناخت امام تنها دانستن نام و خصوصیات و صفات آن حضرت نیست، بلکه باید علاوه بر آنها هدف امام را بشناسد و رفتار و گفتارش مورد پسند ایشان باشد و خود را برای پیاده کردن اهداف حیات بخش و انسان ساز آن مصلح کل، آماده کرده باشد. چنین شناختی او را از بدی‌ها، تنگ نظری‌ها، اختلاف‌ها و حسادت‌ها باز می‌دارد و وی را به خوبی‌ها و کمالات انسانی سوق می‌دهد و تحول و انقلابی ژرف در فکر و عمل او ایجاد می‌کند[۲۹].
  4. تمرکز افکار و نیروها: انتظار از لحاظ فردی، موجب تمرکز افکار و نیروهای آدمی می‌شود؛ زیرا همه آنها، ناظر به یک هدف، یعنی انتظار ظهور می‌‌شوند و این امر به نوبه خود، موجب وحدت شخصیت او می‌گردد. در مقابل، می‌توان به پراکنده بودن و متفرق بودن تلاش‌های انسان اشاره نمود که هیچ نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت. این معنا در قرآن کریم چنین آمده است[۳۰]: «هر آینه سعی و کوشش شما پراکنده است»[۳۱].
  5. منحل نشدن در فساد محیط: اعتقاد به اینکه سرانجام، کرۀ زمین از شر مستکبران و ظالمان نجات یافته و اصلاح خواهد شد و به تمام تبعیض‌ها و نابسامانی‌ها خاتمه داده می‌شود، انسان را وادار می‌کند خود ظلم نکند و دنبال فساد و بی بند و باری نرود[۳۲] و در فساد محیط منحل نشود و در برابر لغزش‌های محیطی محفوظ بماند[۳۳].
  6. پایداری در برابر حاکمان فاسد: بزرگ‌ترین پی‌آمد انتظار صبر و مقاومت است. اگر بخواهیم جامعه‌ای مقاوم و پایدار داشته باشیم، ابتدا لازم است افراد آن به چنین صبر و مقاومتی دست یابند؛ زیرا آرمان مهدوی ابتدا درون انسان‌ها نهادینه می‌شود و در مرحله بعد به جامعه سرایت می‌کند[۳۴].
  7. فرهنگ‌سازی: لازمۀ انتظار فرج این است که ابتدا خود را بسازیم و رفتار و گفتارمان مورد پسند خدا و رسول (ص) باشد و سپس به سازندگی جامعه و تربیت دیگران، بخصوص خانواده و نزدیکان‌مان بپردازیم[۳۵]. تا دیگران هم مانند ما منتظر امام زمان (ع) باشند[۳۶].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.
  2. «وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا»؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.
  3. «بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  4. شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۷۹.
  5. «مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.
  6. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.
  7. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۷ و بحارالانوار، ج۲۷، ص۹۵.
  8. «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ»؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۷۲.
  9. بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۵
  10. نهج البلاغه، کلمات القصار ۴۳۹، «الزهد کله بین کلمتین من القرآن..».
  11. «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۳.
  12. «مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ»؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۵۸.
  13. عبدی‌پور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص ۴۶-۵۱.
  14. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  15. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴.
  16. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
  17. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
  18. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  19. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  20. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
  21. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰: «"مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"»
  22. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  23. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  24. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  25. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۰۹: «"مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ یَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً"»
  26. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
  27. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
  28. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۲: «"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ کَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ"»
  29. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  30. سوره لیل، آیه ۴: ﴿إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى
  31. ر.ک. شرفی، محمد رضا، مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار، گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم، ص ۱۳۴.
  32. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  33. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
  34. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
  35. ر.ک. ان‍ص‍اری‌، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.
  36. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.