دلایل وجود امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' بدست ' به ' بهدست ') |
جز (حذف از رده:مهدویت ردهانبوه) |
||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} | ||
[[رده:پرسش]] | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسشهای مهدویت]] | [[رده:پرسشهای مهدویت]] | ||
[[رده:(اث): پرسشهایی با ۴ پاسخ]] | [[رده:(اث): پرسشهایی با ۴ پاسخ]] | ||
[[رده:(اث): پرسشهای مهدویت با ۴ پاسخ]] | [[رده:(اث): پرسشهای مهدویت با ۴ پاسخ]] |
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۱
دلایل وجود امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با امام مهدی / وجود امام مهدی / ضرورت وجود امام مهدی (اثبات وجود و چرایی نیاز به امام مهدی) |
مدخل اصلی | اثبات وجود امام مهدی |
دلایل وجود امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
صدر | خراسانی | حکیم | تونهای |
دلایل وجود امام مهدی (ع)
برای اثبات وجود حضرت مهدی (ع)، به دو گونه دلیل استناد میشود: دلیل نقلی و دلیل تاریخی.
دلیل تاریخی
امام مهدی (ع) حقیقتی است که وجود او در تاریخ لمس شده است. به مدت حدود هفتاد سال (۲۶۰ تا ۳۲۹ هجری قمری)، که دوره غیبت صغرا نامیده می شود، حضرت مهدی از طریق چهار نائب که به نواب اربعه شهرت دارند با مردم در ارتباط بود و به سوال ها و نامه های ایشان پاسخ میدادند. آن حضرت پس از پایان غیبت صغری بود که اعلان کردند دیگر هیچ نائب خاصی ندارند، از نظرها پنهان گشته و دیگر هیچ کس او را نخواهد دید.[۱]. همچنین در این زمینه میتوان به آثار وجودی آن حضرت (ع) از مشاهدۀ توسلات به او و دادرسیهای او که برای پیروان و منتظریناش ظاهر شده است، اشاره کرد یعنی این آثار نیز بر وجود او دلالت دارد[۲].
دلیل نقلی
موضوع حضرت مهدی(ع) به عنوان موعود و منجی عالم بشریت، به صورت گسترده در احادیث نقل شده از پیامبر و اهل بیت(ع) آمده و به گونهای مورد تأکید قرار گرفته شده که جای هیچگونه شکی باقی نمیگذارد. بیش از شش هزار روایت بهدست ما رسیده است [۳] که از این میان چهارصد حدیث از طریق اهل سنت نقل شده است[۴]. چنین تعداد بالایی از روایات درباره بسیاری از مسائل اعتقادی اسلام که مسلمانان به آن معتقدند نقل نشده است[۵].
روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) دلیل است بر اینکه او موجود است و الا آن گفتهها دروغ خواهد شد[۶]. در این دلیل وجود امام موعود با توجه به دو دسته روایت اثبات میشود:
- دسته اول: روایاتی[۷] که مهدی موعود را از اهل بیت(ع) [۸] و از فرزندان فاطمه(س)[۹] و از نسل حسین(ع)[۱۰] و نهمین فرزند آن حضرت میدانند[۱۱]؛
- دسته دوم: روایاتی که تمام امامان را دوازده نفر میداند و او را دوازدهمین فرد از آنان تعیین میکند[۱۲]؛ این روایات معروف به روایات "اثناعشر" هستند[۱۳].
- نکته اول: وجود قراین و شواهد بسیاری، صحت روایات فوق را اثبات میکند. برای نمونه عدد روایات (الائمه من بعدی اثنا عشر) به ۲۷۰ روایت میرسد که در مشهورترین کتابهای حدیث شیعه و اهل سنت همچون بخاری و مسلم و ترمذی و ابو داود و مسند احمد و مستدرک حاکم آمده است[۱۴].
- نکته دوم: بخاری که معاصر امام جواد(ع) بوده برخی از این روایات را نقل کرده است؛ یعنی متن این حدیثها قبل از کامل شدن عدد دوازده امام در عالم خارج ثبت شده و احتمال جعل و حدیثسازی ـ که معمولاً پس از وقوع یک حادثه برای آن حادثه حدیث جعل میشود ـ، صددرصد منتفی است[۱۵].
نتیجه گیری
- بنابراین با توحه به ادلۀ تاریخی و دوران غیبت صغری و روایات فراوان از پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) وجود امام مهدی(ع)ثابت میشود.
پاسخها ودیدگاههای متفرقه
۱. آیت الله صدر؛ |
---|
|
۲. آیتالله خراسانی؛ |
---|
|
۳. آیت الله حکیم؛ |
---|
|
۴. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
- دیدگاه شیعه در مورد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه امامان در مورد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دلایل وجود امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- با توجه به علم و عقل و تجربه چه نیازی به امام است؟ (پرسش)
- آیا با تکمیل عقول و تهذیب نفوس بدون نیاز به امام معصوم به احکام واقعی دسترسی پیدا میکنند؟ (پرسش)
- اگر در عصر ظهور عقلها کامل میگردد دیگر چه احتیاجی به امام میباشد؟ (پرسش)
- وجود امام مهدی در رفع بلا چه تأثیری دارد؟ (پرسش)
- چند دلیل کلامی بر وجود امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا به بهانه زیر بار ظلم بودن مردم میتوان بیتوجهی و در نهایت عدم وجود امام مهدی را نتیجه گرفت؟ (پرسش)
- آیا پیامبران الهی به وجود امام مهدی بشارت دادهاند؟ (پرسش)
- آیا نبوت عامه دلیل اثبات مهدویت و وجود امام مهدی است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک: ر.ک: صدر، سید محمد باقر، رهبری بر فراز قرون، ص۹۷ـ۱۰۴.
- ↑ ر.ک: خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۴۹.
- ↑ ر.ک: صدر، سید محمد باقر، المهدی.
- ↑ ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف اللّه، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک: صدر، سید محمد باقر، رهبری بر فراز قرون، ص۹۷ـ۱۰۴؛ حکیم، سید منذر؛ مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ ـ۴۱۲..
- ↑ ر.ک: خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۴۹.
- ↑ ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج ۱، احادیث نبوی.
- ↑ رسول اللّه (ص)، فرمودند: «مهدی از ما اهل بیت است» و...؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۱۴۷.
- ↑ امّ سلمه روایت میگوید از پیامبر(ص) شنیدم فرمودند: «مهدی از عترت من و از فرزندان فاطمه(س) است»؛ السیوطی، جلال الدین، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۲۱۴.
- ↑ «مهدی از نسل حسین(ع) است»؛ الاصفهانی، ابو نعیم، الاربعون حدیثا.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر؛ مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ ـ۴۱۲.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر؛ مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ ـ۴۱۲.
- ↑ ر.ک:حکیم، سید منذر؛ مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ ـ۴۱۲.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر؛ مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ ـ۴۱۲.
- ↑ ر.ک:حکیم، سید منذر؛ مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ ـ۴۱۲.
- ↑ در این زمینه کتاب المهدى که عموى بزرگوارم، سید صدر، قدس اللّه روحه الزکیه، تألیف فرمودهاند، ملاحظه شود( شهید صدر)؛ ر. ک: العباد، عبد المحسن، همان، مجله الجامعة الاسلامیة ش ۳، سال ۱۹۶۹؛ العسکرى، نجم الدین، المهدى الموعود المنتظر.
- ↑ کتاب منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر از شیخ لطف اللّه صافى ملاحظه شود( شهید صدر).
- ↑ ر. ک: معجم احادیث الامام المهدى، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج ۱، احادیث نبوى.
- ↑ ر. ک: معجم احادیث الامام المهدى، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج ۱، احادیث نبوى.
- ↑ احمد و ابن ابى شیبه و ابن ماجه و نعیم بن حماد در باب فتن از علی(ع)، روایت کردهاند که: رسول اللّه(ص)، فرمود: " مهدى از ما اهل بیت است خداوند کار او را در یک شب سامان میبخشد". ر. ک: السیوطى، جلال الدین، الحاوى للفتاوى، ج ۲، ص ۲۱۳ و ۲۱۵ در این کتاب احمد، ابن ابى شیبه و ابو داود از علی(ع) روایت کردهاند که پیامبر اکرم(ص) فرمود: "اگر از دنیا بیش از یک روز باقى نمانده باشد خداوند فردى از اهل بیت مرا مبعوث میکند تا دنیا را پر از عدالت کند چنانکه پر از ستم شده است"؛ همچنین ر. ک: فقیه ایمانى، مهدى( گردآورنده)، موسوعة الامام المهدى، ج ۱، که در آن تصویر دهها صفحه از کتابهاى علما و محدثان اهل سنت درباره مهدى، صفات و آنچه مربوط به اوست و همچنین و تصویر یک نسخه از درس استاد عبّاد، درباره روایات و آثار وارد شده در موضوع مهدى(ع)، آمده است. همچنین ر. ک: ابو داود، سلیمان بن الاشعث، صحیح سنن المصطفى، ج ۲، ص ۲۰۷؛ ابن ماجه، سنن، ج ۲، شماره ۱۳۶۷ و ۴۰۸۵. همچنین ر. ک: معجم احادیث الامام المهدى، ج ۱، ص ۱۴۷ و بعد از آنکه در این زمینه احادیث بسیارى از صحاح و مسانید نقل کرده است.
- ↑ السیوطى، جلال الدین، الحاوى للفتاوى، ج ۲، ص ۲۱۴، که میگوید: "ابو داود و ابن ماجه و طبرانى و حاکم از امّ سلمه روایت کردهاند که گفت از پیامبر(ص)، شنیدم فرمود: "مهدى از عترت من و از فرزندان فاطمه(س) است".
- ↑ حدیثى که میگوید: "مهدى از نسل حسین(ع)، است" بنابر نقل کتاب معجم الامام المهدى، در مصادر زیر آمده است: الاصفهانى، ابو نعیم، الاربعون حدیثا( به نقل از: المقدس الشافعى، عقد الدرر) الطبرانى، الاوسط،( به نقل از: ابن القیم، المنار المنیف)؛ السیرة الحلبیة ج ۱، ص ۱۹۳؛ ابن حجر، القول المختصر. همچنین ر. ک: الصافى گلپایگانى، لطف اللّه، منتخب الاثر، که از منابع شیعه این حدیث را نقل کرده است. براى آشنایى با ضعف روایاتى که میگوید مهدى از نسل امام حسن(ع)،است. ر. ک: العمیدى، ثامر هاشم، همان، ج ۱، ص ۲۹۶.
- ↑ حدیثى که میگوید:«الخلفاء بعدى اثنا عشر کلهم من قریش»؛ جانشینان من دوازده نفرند که همه از قریشاند. یا «لا یزال هذا الدین قائما ما ولیه اثنا عشر کلهم من قریش»؛ این دین پابرجاست تا دوازده نفر که همه از قریشاند آن را سرپرستى کنند. متواتر است، کتب صحاح و مسانید با طرق مختلف آن را نقل کردهاند گرچه در متن آن کمى اختلاف است و در تفسیر آن نیز اختلاف وجود دارد. ر. ک: البخارى، صحیح البخارى، ج ۹. کتاب الاحکام، باب الاستخلاف، ص ۱۰۱؛ المسلم، صحیح المسلم، ج ۲، کتاب الاماره، ص ۱۱۹؛ حنبل، احمد، مسند، ج ۵، ص ۹۰، ۹۳ و ۹۷.
- ↑ ر. ک: الصدر، السید محمد، الغیبة الکبرى، ص ۲۷۲ به بعد.. ر. ک: ناصف، منصور على، همان، ج ۳، ص ۴۰؛ در این کتاب آمده که روایت مزبور را شیخان و ترمذى روایت کردهاند. دخیل، على محمد على، الامام المهدى، که به تحقیق درباره این حدیث پرداخته است.
- ↑ ر. ک: البخارى، صحیح البخارى، ج ۳، کتاب الاحکام، باب الاستخلاف، ص ۱۰۱،( بیروت، دار احیاء التراث العربى).
- ↑ ر. ک: ناصف، منصور على، همان، ج ۳، ص ۴۰. نویسنده این کتاب به دنبال حدیث مزبور میگوید: آن را شیخان و ترمذى روایت کردهاند و در حاشیه کتاب میگوید: ابو داود در کتاب المهدى آن را به اینصورت نقل کرده است: «لا یزال هذا الذین قائما حتى یکون علیکم اثنا عشر خلیفة»: این دین پیوسته پابرجاست تا دوازده خلیفه بر شما بیاید. ر. ک: ابو داود، سنن ابى داود ج ۲، ص ۲۰۷.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ ر. ک: ابن حنبل، احمد، مسند امام احمد، ج ۵، ص ۹۳- ۱۰۰.
- ↑ ر. ک: الحاکم النیشابورى، محمد بن عبد اللّه، المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۶۱۸.
- ↑ اشاره است به آیه شریفه ﴿وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَى ﴾؛ و سخن از روى هوى نمىگوید. نیست این سخن جز آنچه بدو وحى میشود.( سوره نجم، آیه ۳- ۴).
- ↑ پیش از این مصادر این حدیث بیان شد.
- ↑ علماى اهل سنت صحت روایت را پذیرفتهاند ولى در تأویل آن اختلاف دارند. مصادیقى که براى دوازده نفر ذکر کردهاند براى ما قابل پذیرش نیست بلکه بعضى از این مصادیق غیرمعقول است مانند: یزید بن معاویه فردى که تجاهر به فسق میکرد و کسى که متهم به کفر و خروج از دین است. سید ثامر عمیدى در کتاب خود سخنان اهل سنت در این زمینه را نقل کرده و به صورتى کاملا علمى به پاسخگویى سخنان آنها پرداخته و تأویلات آنها را باطل ساخته است. ر. ک: دفاع عن الکافى، ج ۱، ص ۵۴۰ و بعد از آن.
- ↑ ر. ک: الصدر، السید محمد، تاریخ الغیبة الصغرى. او در این کتاب به تفصیل در این زمینه سخن گفته است.
- ↑ ر. ک: البحرانى، السید هاشم، تبصرة الولى فى من رأى القائم المهدى؛ العمیدى، ثامر هاشم، دفاع عن الکافى، ج ۱، ص ۵۶۸ و بعد از آن.
- ↑ براى مطالعه زندگى این چهار تن ر. ک: الصدر، السید محمد، همان، فصل سوم، ص ۳۹۵ به بعد.
- ↑ این جوابها که معروف به توقیعات هستند؛ پاسخهایى بودند که بهصورت کتبى و یا شفاهى از امام مهدی(ع)، نقل میشدند ر. ک: الطبرسى، احمد بن على، الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۲۳.
- ↑ در مجامع ادبى گذشته و حال ثابت شده است که اسلوب و روش، همان شخص است و این حرف درستى است؛ از همینجا است که دیده و شنیدهایم بسیارى از بزرگان ادب به مجرد شنیدن یک متن حکم میکنند که از آن کیست. هر نویسندهاى در نوشتار خود سبکى دارد که شناخته میشود. و درباره حضرت گذشته از اینها خط شریفش مشخص بوده است.
- ↑ همان چیزى که "مرجعیت" نام گرفت. در اینجا اوصافى که شهید صدر در مرجعیت لازم میدانند ملاحظه میشود.
- ↑ ارتباط حضرت مهدى با مردم در زمان غیبت صغرى یک موضوع تاریخى، واقعى و غیرقابلانکار است که احادیث صحیح نیز آن را تأییدمیکند و مورد اتفاق اکثر فرقههاى اسلامى است. در مجموع همه این دلایل جاى شکى در ولادت آن حضرت و ادامه زندگىاش باقى نمىگذارد. ر. ک: الصدر، السید محمد باقر، تاریخ الغیبة الصغرى.
- ↑ در یکى از توقیعات آن حضرت آمده است که پس از غیبت کبرى کسى شخص او را به صورت واضح نخواهد دید. این موضوع محل اتفاق علماى امامیه است. در این زمینه. ر. ک: الصدر، السید محمد، تاریخ الغیبة الصغرى، ص ۶۳۹ به بعد.
- ↑ رهبری بر فراز قرون، ص۹۷-۱۰۴.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۴۹.
- ↑ حکیم، سید منذر؛ مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ تا ۴۱۲.
- ↑ نشریه موعود، شماره ۱۴، ص ۸۰ (مقاله شهید سید محمد باقر صدر).
- ↑ موعودنامه، ص ۷۰.
- ↑ بحث حول المهدی، محمد باقر صدر، ص ۷۲-۶۳.
- ↑ بحث حول المهدی، محمد باقر صدر، ص ۷۲-۶۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۹-۱۱۱.