دیدگاه امامان در مورد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
دیدگاه امامان در مورد امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با امام مهدی / وجود امام مهدی / ضرورت وجود امام مهدی (اثبات وجود و چرایی نیاز به امام مهدی) |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
دیدگاه امامان در مورد امام مهدی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین علی کورانی، در کتاب «عصر ظهور» در اینباره گفته است:
«ما امامان (ع) را پیشگامان و بیانکنندگان عواطف و اشتیاق خود نسبت به حضرت مهدی (ع) مییابیم، آنان با ایمان به وعده پیامبر و قبل از ولادت مهدی (ع) نسبت به فرزند موعود خود و آنچه در آینده بهدست او انجام خواهد گرفت پیشاپیش آگاهی داشتند. و اینک ما به ذکر سخنانی از امیر مؤمنان و امام صادق (ع) بسنده میکنیم. حضرت علی (ع) فرمود: "هان بدانید که مثل اهل بیت محمد (ص) بسان ستارگان آسمان است که هرگاه ستارهای غروب کند ستارهای دیگر طلوع میکند. گوئیا میبینم نعمتهای الهی در پرتو خاندان پیامبر (ص) بر شما تمام شده و شما به آرزوهای خود دستیافتهاید"[۱] "به اهل بیت پیامبر خود بنگرید، اگر سکوت کردند شما هم سکوت کنید و اگر از شما یاری خواستند یاریشان کنید که خداوند ناگاه بواسطه مردی از ما اهل بیت (ع) فرج و گشایشی بوجود میآورد. پدرم به قربان فرزند بهترین کنیزان که جز شمشیر به آنها (دشمنان) چیزی عطا نکند و به کشتار و نابودی آنان پردازد و هشت ماه سلاح بر دوش (مبارزه میکند) تا جائیکه قریش گویند اگر این شخص از فرزندان فاطمه میبود به ما رحم میکرد. هدایت الهی را بر خواستههای نفسانی خود حاکم میگرداند، آنگاه که دیگران هوای نفس خود را بر هدایت الهی ترجیح میدهند و قرآن را ملاک و معیار اندیشه و عمل قرار میدهد، آنجا که دیگران قرآن را به رأی و نظر خویش تفسیر میکنند. زمین پارههای دل خود (معادن و ذخائر) را برای او خارج میسازد و کلیدهایش را تسلیم او مینماید. آنگاه وی شیوه عدالت و راهورسم پیامبر را به شما نشان خواهد داد و کتاب و سنت را که پیش از او متروک و فراموش گردیده زنده خواهد کرد"[۲] "زره حکمت بر تن نموده و آن را با رسم و آئین تمام و با توجه و آگاهی و جدیت فراگرفته است چرا که حکمت گمشده اوست و او جویای آن، و مورد نیاز اوست و او خواهان آن و هنگامیکه اسلام غریب میگردد و همچون شتری که از خستگی راه به زانو درآمده و گردن خود را به زمین میگذارد، او از دیدهها پنهان میگردد، وی حجت باقیماندهای است از حجتهای خداوند و جانشینی است از جانشینان پیامبران"[۳]
از سدیر صیرفی نقل شده که گفت: من و مفضل بن عمر و ابو بصیر و ابان بن تغلب حضور امام صادق (ع) رسیدیم، دیدیم آن حضرت با جامه خیبری طوقدار و بدون یقه و آستین کوتاه بر روی خاک نشسته و با حالتی پریشان و دلی سوزان میگرید، غم و اندوه در چهرهاش نمایان و دگرگونی در سیمایش هویدا و اشک در دیدگان مبارکش حلقه زده و میگوید:ای سرور من، غیبت تو، خواب را از من ربوده و بستر زمین را بر من تنگ نموده و آرامش قلبم را از بین برده است. سرور من! غیبت تو گرفتاری و مصیبت مرا به مصائب أبدی پیوند زده که از دست دادن یکی پس از دیگری موجب نابودی جمع و تعداد ما میگردد، احساس نمیکنم اشکهای چشمم خشک شود و ناله سینهام فرونشیند و آرام گیرد ... سدیر گفت: با مشاهده این حالت هولناک و حادثه ناگوار عقل از سرمان پرید و قلبمان بیقرار و پریشان شد و گمان بردیم که آن حالت، نشانه ناخوشی و بلای خطرناکی است و یا آفتی از روزگار به او رسیده است، عرض کردیم:ای فرزند بهترین خلق خدا، خداوند دیدگان شما را هرگز اشکبار نگرداند به خاطر کدام حادثه اینگونه گریان هستید و چه پیشآمدی شما را بدین ماتم نشانده است.
سدیر میگوید: آنگاه امام (ع) آهی دردناک از سینه برآورد بگونهای که نشانگر شدت خوف و ترس وی بود، و فرمود: "وای بر شما، صبح امروز در کتاب جعفر دیدم و آن کتابی است مشتمل بر آگاهی به مرگها و بلاها و مصیبتها و دانش گذشته و آینده تا روز قیامت و خداوند این کتاب را به محمد (ص) و امامان (ع) بعد از او اختصاص داده است، در این کتاب درباره ولادت قائم ما اهل بیت و غیبت او و طولانی شدن آن و طول عمر وی و گرفتاری مؤمنان در آن زمان و پیدایش شک و تردید در دلهایشان از طولانی شدن غیبت قائم و برگشتن بیشتر آنان از دین و دست کشیدن از دیانت اسلام که خداوند سبحان میفرماید: "ما مقدرات و نتیجه کردار نیک و بد هر انسانی را به گردنش افکندیم" مطالعه میکردم که دلم سوخت و غم و اندوه بر من چیره شد". عرض کردیم:ای فرزند رسول خدا! لطفا شمهای از آنچه که میدانید ما را آگاه فرمائید، فرمود: خداوند در مورد قائم ما سه امر را که درباره سه تن از پیامبران به اجرا درآورده عملی سازد ولادت او را همچون ولادت موسی (ع) پنهان قرار داده و غیبت او را چون غیبت عیسی (ع) و طول عمر وی را چون طول عمر نوح (ع) مقدر فرموده است و بعد از آن عمر بنده شایسته خود یعنی خضر (ع) را دلیل بر عمر او قرار داده است.
عرض کردم:ای فرزند رسول خدا (ص)! این مطالب را برای ما شرح دهید. فرمود: اما ولادت موسی، وقتی فرعون پیبرد که نابودی فرمانروائی او بهدست حضرت موسی (ع) خواهد بود، پیشگویان را احضار کرد و آنها فرعون را بر نسب و نژاد حضرت راهنمائی کردند و گفتند: او از نسل بنی اسرائیل است، فرعون به مأموران خود دستور داد همچنان شکم زنان باردار بنی اسرائیل را بشکافند (تا مانع تولد وی گردند) تا آنکه بیست و چند هزار نوزاد را بدینسان سر بریدند ولی از آنجا که خداوند اراده حفظ او را داشت نتوانستند به وی دست یابند و او را بکشند.
همچنین بنی امیه و بنی عباس وقتی فهمیدند زوال حکومت و نابودی فرمانروایان و جباران آنها بهدست حضرت قائم (ع) است به دشمنی با ما برخاستند و به روی اهل بیت رسول الله (ص) شمشیر کشیدند و به امید دستیابی بر کشتن قائم (ع) کمر به نابودی ذریه پیامبر بستند. ولی خداوند سبحان اجازه نداد که امر وی بر ظالمی آشکار شود تا آنکه نور خود را کامل گرداند هرچند بر مشرکان ناگوار آید. اما ماجرای غیبت عیسی (ع)، یهود و نصاری جملگی برآنند که وی کشته شده اما خداوند آنان را در قرآن تکذیب نموده آنجا که میفرماید: "آنها نه او را کشتند و نه بر دار زدند بلکه در این امر به اشتباه افتادند"[۴] "غیبت قائم (ع) نیز بدینگونه است زیرا امت اسلام به سبب طولانی شدن غیبت، آن را انکار مینمایند ...
و اینک داستان طولانی شدن عمر حضرت نوح (ع) وقتی آن حضرت درخواست عذاب از آسمان برای قوم خود کرد خداوند جبرئیل را با هفت هسته خرما نزد وی فرستاد و گفت:ای رسول خدا، خداوند متعال میفرماید: این مردم آفریدهها و بندگان من هستند و من آنها را بهوسیله صاعقه آسمانی از بین نمیبرم مگر بعد از ابلاغ دعوت و اتمام حجت، بنابراین دوباره برای دعوت امت خود برگرد که من بخاطر آن به تو پاداش میدهم. این هستههای خرما را غرسنما که پس از روئیدن و رشد کردن و بارور شدن آنها، تو نیز به گشایش و نجات دست خواهی یافت و پیروان مؤمن خود را به این امر بشارت بده.
وقتی درختان خرما روئیدند و شاخ و برگ برآورده و بارور شدند و پس از زمانی طولانی به میوه نشستند، نوح (ع) از خداوند سبحان درخواست نمود که به وعده خود وفا کند، اما خداوند (بار دیگر) او را مأمور کرد از هستههای همان نخلها بکارد و باز صبر و تلاش پیشه سازد و دلیل و حجت را بر قوم خود تمام گرداند. در این هنگام گروههایی که به او ایمان آورده بودند از جریان باخبر شدند. در نتیجه سیصد نفر از آنان مرتد شدند و گفتند: اگر ادعا و دعوت نوح حق بود نمیبایست پروردگارش خلف وعده کند.
بدینترتیب خداوند متعال، تا هفتبار پیدرپی او را مأمور کاشتن و بارور ساختن نخلها نمود و هربار گروهی از پیروان او از دین برمیگشتند تا آنکه طرفداران او به هفتاد و چند تن رسیدند در این هنگام به وی وحی فرستاد که:ای نوح اینک ظلمت شب به صبح روشن تبدیل گردید و حق و حقیقت آشکار شد و زلال ایمان از کدورت کفر، با کنار رفتن بلاسرشتان بازشناخته شد ... امام صادق (ع) فرمود: حضرت قائم دوران غیبتش بدینگونه طولانی میشود تا حق کاملا روشن و صفای ایمان از تیرگی و ناخالصی پاک و جدا گردد"[۵].»[۶].
پرسشهای وابسته
- دیدگاه شیعه در مورد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه امامان در مورد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دلایل وجود امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- با توجه به علم و عقل و تجربه چه نیازی به امام است؟ (پرسش)
- آیا با تکمیل عقول و تهذیب نفوس بدون نیاز به امام معصوم به احکام واقعی دسترسی پیدا میکنند؟ (پرسش)
- اگر در عصر ظهور عقلها کامل میگردد دیگر چه احتیاجی به امام میباشد؟ (پرسش)
- وجود امام مهدی در رفع بلا چه تأثیری دارد؟ (پرسش)
- چند دلیل کلامی بر وجود امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا به بهانه زیر بار ظلم بودن مردم میتوان بیتوجهی و در نهایت عدم وجود امام مهدی را نتیجه گرفت؟ (پرسش)
- آیا پیامبران الهی به وجود امام مهدی بشارت دادهاند؟ (پرسش)
- آیا نبوت عامه دلیل اثبات مهدویت و وجود امام مهدی است؟ (پرسش)