جز
جایگزینی متن - 'توفیق الهی' به 'توفیق الهی'
جز (جایگزینی متن - '،[[' به '، [[') |
جز (جایگزینی متن - 'توفیق الهی' به 'توفیق الهی') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
*یکی از تفاوتهای [[امام]] با [[مردم]] عادی، برخورداری او از عصمت است. در توقیعی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در پاسخنامۀ [[احمد بن اسحاق اشعری]] نوشت، ضمن برشمردن [[صفات]] [[ائمه]] و اوصیای [[پیامبر]] تأکید فرمود که فرق میان [[امام]] و [[مأموم]]، همین عصمت از [[گناهان]] و [[پاکی]] از [[عیبها]] و آلودگیها و منزّه بودن از اشتباه است و [[امامان]] خزانهداران [[علم]] [[الهی]] و [[امین]] [[حکمت]] و [[راز]] خداوندند و اگر چنین نبود، آنان با [[مردم]] فرقی نداشتند و [[حق]] و [[باطل]] شناخته نمیشد و هرکس به [[دروغ]] ادعای [[امامت]] میکرد: {{متن حدیث|بِأَنْ عَصَمَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ وَ بَرَّأَهُمْ مِنَ الْعُيُوبِ وَ طَهَّرَهُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ نَزَّهَهُمْ مِنَ اللَّبْسِ وَ جَعَلَهُمْ خُزَّانَ عِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعَ حِكْمَتِهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّهِ وَ أَيَّدَهُمْ بِالدَّلَائِلِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَكَانَ النَّاسُ عَلَى سَوَاءٍ }}<ref>بحار الأنوار، ج ۲۵ص ۱۸۲</ref>. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[امامان]] از [[نسل]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} را [[امین]] و [[معصوم]] دانسته است: {{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ }}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۶ص ۲۹۱</ref> و اینگونه [[روایات]]، بسیار است<ref> ر. ک: «بحار الأنوار» ج ۲۵ ص ۱۹۱، «اصول کافی» ج ۱، «التنبیه بالمعلوم» شیخ [[حر عاملی]]، «احقاق الحق» قاضی نور اللّه، ج ۲ ص ۲۸۶</ref>. | *یکی از تفاوتهای [[امام]] با [[مردم]] عادی، برخورداری او از عصمت است. در توقیعی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در پاسخنامۀ [[احمد بن اسحاق اشعری]] نوشت، ضمن برشمردن [[صفات]] [[ائمه]] و اوصیای [[پیامبر]] تأکید فرمود که فرق میان [[امام]] و [[مأموم]]، همین عصمت از [[گناهان]] و [[پاکی]] از [[عیبها]] و آلودگیها و منزّه بودن از اشتباه است و [[امامان]] خزانهداران [[علم]] [[الهی]] و [[امین]] [[حکمت]] و [[راز]] خداوندند و اگر چنین نبود، آنان با [[مردم]] فرقی نداشتند و [[حق]] و [[باطل]] شناخته نمیشد و هرکس به [[دروغ]] ادعای [[امامت]] میکرد: {{متن حدیث|بِأَنْ عَصَمَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ وَ بَرَّأَهُمْ مِنَ الْعُيُوبِ وَ طَهَّرَهُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ نَزَّهَهُمْ مِنَ اللَّبْسِ وَ جَعَلَهُمْ خُزَّانَ عِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعَ حِكْمَتِهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّهِ وَ أَيَّدَهُمْ بِالدَّلَائِلِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَكَانَ النَّاسُ عَلَى سَوَاءٍ }}<ref>بحار الأنوار، ج ۲۵ص ۱۸۲</ref>. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[امامان]] از [[نسل]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} را [[امین]] و [[معصوم]] دانسته است: {{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ }}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۶ص ۲۹۱</ref> و اینگونه [[روایات]]، بسیار است<ref> ر. ک: «بحار الأنوار» ج ۲۵ ص ۱۹۱، «اصول کافی» ج ۱، «التنبیه بالمعلوم» شیخ [[حر عاملی]]، «احقاق الحق» قاضی نور اللّه، ج ۲ ص ۲۸۶</ref>. | ||
*در [[زیارت جامعه کبیره]] نیز میخوانیم: {{متن حدیث|عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً}} نیز با عنوان {{متن حدیث|الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُون}} در همین [[دعا]] از [[امامان]] یاد شده است. برای رهروی در مسیر [[حق]]، [[اقتدا]] به [[پیشوایان]] [[صالح]] که از هر لغزش و گناهی معصومند، شرط رسیدن به مقصود است و این عقیدۀ مترقّی دربارۀ [[پیامبران]] و [[امامان]] مایۀ فخر [[شیعه]] است که کسانی را به [[امامت]] پذیرفتهاند که نهتنها [[معصیت]] نمیکنند، حتی [[فکر]] [[گناه]] هم در ذهن آنان خطور نمیکند. | *در [[زیارت جامعه کبیره]] نیز میخوانیم: {{متن حدیث|عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً}} نیز با عنوان {{متن حدیث|الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُون}} در همین [[دعا]] از [[امامان]] یاد شده است. برای رهروی در مسیر [[حق]]، [[اقتدا]] به [[پیشوایان]] [[صالح]] که از هر لغزش و گناهی معصومند، شرط رسیدن به مقصود است و این عقیدۀ مترقّی دربارۀ [[پیامبران]] و [[امامان]] مایۀ فخر [[شیعه]] است که کسانی را به [[امامت]] پذیرفتهاند که نهتنها [[معصیت]] نمیکنند، حتی [[فکر]] [[گناه]] هم در ذهن آنان خطور نمیکند. | ||
*[[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً }}<ref>بحار الأنوار: ج ۲۵ ص ۱۹۴</ref> [[امام]] از ما [[اهل بیت]]، جز [[معصوم]] نمیباشد و عصمت امری نیست که در ظاهر [[خلقت]] باشد و از ظاهر شناخته شود، بلکه باید از روی [[نصّ]] و [[دلیل]] خاصّ باشد و [[معصوم]]، یعنی آنکه به ریسمان [[الهی]] یعنی [[قرآن]] چنگ بزند و خود را با آن قرین سازد و [[امام]] و [[قرآن]] از یکدیگر جدا نمیشوند، [[امام]] به سوی [[قرآن]] [[هدایت]] میکند و [[قرآن]] به سوی [[امام]]. ز [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدند: معنای عصمت در [[امام]] چیست؟ فرمود: [[معصوم]] کسی است که با [[توفیق | *[[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً }}<ref>بحار الأنوار: ج ۲۵ ص ۱۹۴</ref> [[امام]] از ما [[اهل بیت]]، جز [[معصوم]] نمیباشد و عصمت امری نیست که در ظاهر [[خلقت]] باشد و از ظاهر شناخته شود، بلکه باید از روی [[نصّ]] و [[دلیل]] خاصّ باشد و [[معصوم]]، یعنی آنکه به ریسمان [[الهی]] یعنی [[قرآن]] چنگ بزند و خود را با آن قرین سازد و [[امام]] و [[قرآن]] از یکدیگر جدا نمیشوند، [[امام]] به سوی [[قرآن]] [[هدایت]] میکند و [[قرآن]] به سوی [[امام]]. ز [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدند: معنای عصمت در [[امام]] چیست؟ فرمود: [[معصوم]] کسی است که با [[توفیق الهی]] از همۀ محرّمات [[خدا]] پرهیز میکند<ref>بحار الأنوار: ج ۲۵ ص ۱۹۴</ref>. | ||
*[[لزوم]] [[اطاعت]] از [[معصوم]] نیز به [[اطاعت از خدا]] منتهی میشود، چون [[امام]] [[معصوم]]، [[هدایتگر]] [[انسان]] به سوی [[خداوند]] است و به فرمودۀ [[امام علی]]{{ع}}، [[خداوند]] از آن رو به [[اطاعت]] [[اولی الأمر]] در کنار [[خدا]] و [[رسول]] [[فرمان]] داد، چونکه آنان [[معصوم]] و پاکند و به [[نافرمانی]] [[خدا]] امر نمیکنند: {{متن حدیث|...إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ}}<ref>بحار الأنوار: ج ۲۵ ص ۲۰۰ حدیث ۱۱</ref> [[شیخ صدوق|مرحوم صدوق]] تصریح میکند: [[اعتقاد]] ما دربارۀ [[پیامبران]] و [[امامان]] این است که آنان [[معصوم]] و [[پاک]] از هرآلودگیاند و هرگز [[گناه]] نمیکنند، نه صغیره نه کبیره، در امر [[خدا]] [[نافرمانی]] نمیکنند و آنچه را [[فرمان]] یافتهاند [[اطاعت]] میکنند، هرکس عصمت را از آنان نفی کند حتی در حالی از حالاتشان از آنان نفی کند، آنان را نشناخته است و دربارۀ آنان بر این باوریم که ایشان موصوف به کمال و تمام و علماند، از آغاز کارشان تا پایان و در هیچ حالی به هیچ [[نقص]] و [[عصیان]] و [[جهل]] متّصف نمیشوند.<ref> اعتقادات صدوق، ص ۱۰۸ به نقل از بحار الأنوار، ج ۲۵ ص ۲۱۱</ref> این از بزرگترین عنایتها و [[موهبتهای الهی]] به انسانهاست که [[رهبران]] آنان را دارای عصمت قرار دهد و از درخشانترین ابعاد [[اعتقادی]] [[شیعه]] است که در [[پیامبران]] و [[امامان]]، عصمت را شرط میدانند و این [[عقیده]]، حدّ اعلای قابلیت [[اعتماد]] به [[رهبران الهی]] را تضمین و فراهم میکند. به تعبیر [[شهید مطهری]]: [[پیامبران]] از درون خود با واقعیّت هستی ارتباط و اتّصال دارند و در متن واقعیّت هرگز اشتباه معنی ندارد. انسانهایی که از نظر آگاهیها در متن جریان واقعیت قرار میگیرند و با بن هستی و ریشۀ وجود و جریانها متّصل و یکجا میشوند، دیگر از هرگونه اشتباه، مصون و [[معصوم]] خواهند بود.<ref> وحی و نبوّت، ص ۱۳</ref> [[اعتقاد]] به عصمت، درواقع [[ارزش]] نهادن به [[انسان]] است و [[انسان]] را تا حدّی بالا میبرد که تنها و تنها از [[خدا]] و یا کسی که [[خداوند]] به او عصمت داده [[اطاعت]] میکند و زیر بار هرکسی نرود، و چه اهتمامی بالاتر از این برای [[مقام]] [[انسان]]<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۲.</ref>. | *[[لزوم]] [[اطاعت]] از [[معصوم]] نیز به [[اطاعت از خدا]] منتهی میشود، چون [[امام]] [[معصوم]]، [[هدایتگر]] [[انسان]] به سوی [[خداوند]] است و به فرمودۀ [[امام علی]]{{ع}}، [[خداوند]] از آن رو به [[اطاعت]] [[اولی الأمر]] در کنار [[خدا]] و [[رسول]] [[فرمان]] داد، چونکه آنان [[معصوم]] و پاکند و به [[نافرمانی]] [[خدا]] امر نمیکنند: {{متن حدیث|...إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ}}<ref>بحار الأنوار: ج ۲۵ ص ۲۰۰ حدیث ۱۱</ref> [[شیخ صدوق|مرحوم صدوق]] تصریح میکند: [[اعتقاد]] ما دربارۀ [[پیامبران]] و [[امامان]] این است که آنان [[معصوم]] و [[پاک]] از هرآلودگیاند و هرگز [[گناه]] نمیکنند، نه صغیره نه کبیره، در امر [[خدا]] [[نافرمانی]] نمیکنند و آنچه را [[فرمان]] یافتهاند [[اطاعت]] میکنند، هرکس عصمت را از آنان نفی کند حتی در حالی از حالاتشان از آنان نفی کند، آنان را نشناخته است و دربارۀ آنان بر این باوریم که ایشان موصوف به کمال و تمام و علماند، از آغاز کارشان تا پایان و در هیچ حالی به هیچ [[نقص]] و [[عصیان]] و [[جهل]] متّصف نمیشوند.<ref> اعتقادات صدوق، ص ۱۰۸ به نقل از بحار الأنوار، ج ۲۵ ص ۲۱۱</ref> این از بزرگترین عنایتها و [[موهبتهای الهی]] به انسانهاست که [[رهبران]] آنان را دارای عصمت قرار دهد و از درخشانترین ابعاد [[اعتقادی]] [[شیعه]] است که در [[پیامبران]] و [[امامان]]، عصمت را شرط میدانند و این [[عقیده]]، حدّ اعلای قابلیت [[اعتماد]] به [[رهبران الهی]] را تضمین و فراهم میکند. به تعبیر [[شهید مطهری]]: [[پیامبران]] از درون خود با واقعیّت هستی ارتباط و اتّصال دارند و در متن واقعیّت هرگز اشتباه معنی ندارد. انسانهایی که از نظر آگاهیها در متن جریان واقعیت قرار میگیرند و با بن هستی و ریشۀ وجود و جریانها متّصل و یکجا میشوند، دیگر از هرگونه اشتباه، مصون و [[معصوم]] خواهند بود.<ref> وحی و نبوّت، ص ۱۳</ref> [[اعتقاد]] به عصمت، درواقع [[ارزش]] نهادن به [[انسان]] است و [[انسان]] را تا حدّی بالا میبرد که تنها و تنها از [[خدا]] و یا کسی که [[خداوند]] به او عصمت داده [[اطاعت]] میکند و زیر بار هرکسی نرود، و چه اهتمامی بالاتر از این برای [[مقام]] [[انسان]]<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۲.</ref>. | ||