آشتی در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
* [[صلح]] | * [[صلح]] | ||
* [[آتشبس]] | * [[آتشبس]] | ||
{{پایان | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۶
ایجاد سازگاری و پیوند میان افراد.
مقدمه
این عنوان بازگردان “اصلاح ذاتالبین” در زبان عرب است که ریشه در قرآن دارد. اصلاح مصدر باب افعال، از ریشه صَلُحَ است. لغویان صلاح را در برابر فساد و اصلاح را در برابر افساد دانستهاند[۱]. آیه ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ﴾[۲] تصریح به همین معنا دارد. واژههای “تألیف”[۳] به معنای نزدیک کردن دو چیز و یا دو شخص[۴]، ﴿السِّلْمِ﴾ سازش و رها کردن دشمنی و واژه ﴿يَشْفَعْ﴾ به معنای ضمیمه کردن دو چیز برای کارسازی، نیز با واژه اصلاح همافق است. اصلاح ذاتالبین دو مصداق بارز دارد: آشتی میان زن و شوهر و آشتی میان مؤمنان و امت اسلامی.
آشتی در سرشت انسانها نهفته است. به طور طبیعی انسانها در صورت پیدایش نزاع میان گروه و همفکران خود به آشتی میاندیشند و میکوشند میان خود آشتی برقرار کنند. موسی(ع) در آستانه سفر به کوه طور به برادرش هارون سفارش کرد میان مردم اصلاح کند: ﴿وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴾[۵]. به کار رفتن واژه اصلاح در برابر واژه تفرقه ﴿فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ﴾[۶] نشان میدهد از مصادیق بارز برنامه اصلاحی هارون، آشتی میان مردم و پیشگیری از رویارویی فرزندان اسرائیل بوده است. در تورات و انجیل نیز از آشتی میان پیروان موسی و عیسی سخن به میان آمده است. عیسی همواره پیروان خود را به آشتی با یکدیگر سفارش کرده و آنان را از کینهورزی بر حذر میدارد[۷]. آیات قرآن ضمن تأکید به آشتی[۸]، به موانع آشتی نیز اشاره دارد[۹]. در منطق قرآن افزونطلبی و پیروی از شیطان از موانع عمده آشتی میان مردم است[۱۰]. پیامبر خدا(ص) مسلمانان را به برقراری آشتی میان خود سفارش میکرد و خود در ترویج این کار انسانی اسوه دیگران بود. رسول خدا(ص) اختلاف و دشمنی میان مردم را ویرانکننده دین خوانده است[۱۱]. امیرمؤمنان(ع) در آستانه شهادت به فرزندانش سفارش کرد میان خود آشتی برقرار کنید[۱۲]. آن حضرت همواره در اصلاح میان مردم و خانوادهها میکوشید[۱۳]. امام صادق(ع) در وصیتنامهاش به فرزندانش تأکید کرده در حد توان در اصلاح ذاتالبین بکوشند[۱۴].[۱۵]
امام رضا(ع) و آشتی
حضرت رضا(ع) اهمیت صلح میان مؤمنان را یادآور شده و از زبان امیر مؤمنان(ع) از آنان خواسته است میان برادران دینی آشتی برقرار کنند: ﴿وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ﴾[۱۶][۱۷]. آن حضرت از دوستداران خود نیز خواسته است برای رسیدن به آشتی پایدار از خواستههای نفسانی بگذرند. امام رضا(ع) در پیامی بسیار مهم به عبدالعظیم حسنی فرمود به دوستانم سلام برسان و به آنان بگو برای شیطان در درون خود راه نگشایند. آنان را به راستگویی و امانتداری و خاموشی و نزاع نکردن بر سر چیزهای بیهوده سفارش کن و به آنان بگو همگرا باشند و به دیدار یکدیگر بروند. این رفتار، آنان را به من نزدیک میکند. به ایشان سفارش کن با رفتار ستیزهجویانه همدیگر را پاره نکنند. من با خود عهد کردم کسی که این کار را بکند و دل یکی از پیروانم را جریحهدار سازد، از خداوند بخواهم وی را در این جهان مجازات کند و در آن سرا از زیانکاران خواهد بود[۱۸]. نیز امام رضا(ع) از پدران خود از پیامبر(ص) بعد از نقل ثوابهای فراوان ماههای رجب، شعبان و رمضان و شب قدر میفرماید: “این ثوابها به کسی که میان وی و برادر (مؤمنش) کینه باشد داده نمیشود و خدای عزوجل میگوید دست نگه دارید تا آشتی کنند”[۱۹]. آشتی چنان اهمیتی دارد که فقیهان با استفاده از احادیث اهل بیت اجازه دادهاند از راههایی که در شرایط عادی عبور از آن روا نیست برای رسیدن به آن استفاده شود. به عنوان مثال، دروغ حرام و از گناهان کبیره است[۲۰]، اما توریه یا دروغ برای ایجاد آشتی بین مسلمانان یا نجات مؤمن از مرگ جایز است[۲۱]. در واقع مصلحت آشتی بر مفسده دروغ مقدم است. امام رضا(ع) میفرماید: “شخصی که با راستگویی، به برادر مؤمن آسیبی وارد آورد، در پیشگاه خدا دروغگو شمرده میشود و شخصی که برای دستیابی برادر مؤمن خود به خیر و منفعت، دروغ گوید، در پیشگاه خدا راستگو شمرده میشود”[۲۲]. از مصادیق آشکار سود رسانی، ایجاد آشتی میان مؤمنان است. از پیامبر(ص) روایت شده است خداوند دروغ مصلحتآمیز در راه آشتی بین مردم را دوست دارد و راست مفسدهانگیز را دشمن[۲۳]. امام صادق(ع) کسی را که برای آشتی بین دو مؤمن دروغ بگوید، دروغگو نمیشمارد[۲۴].[۲۵]
مسئولیت اصلاح بین مؤمنان
فرمان آشتی میان مؤمنان[۲۶] همه گروندگان به دین را در بر میگیرد، اما گروههایی از جامعه در برابر این واجب فوری[۲۷] مسئولیت بیشتری از دیگران دارند:
- دو سوی اختلاف: به فرموده امام رضا(ع) وظیفه اصلی پایان دادن به نزاع بر عهده دو طرف اختلاف است. طرفین نزاع به ریشه تیرگی و راه زدودن آن آشناتر از دیگراناند و حق انتخاب و گذشت بیشتری از دیگران دارند. آن حضرت، ضمن تشویق طرفین نزاع به مصالحه یاری خدا را برای فرد پیشگام که گذشت بزرگتر دارد نوید داده است: «مَا الْتَقَتْ فِئَتَانِ قَطُّ إِلَّا نُصِرَ أَعْظَمُهُمَا عَفْواً»[۲۸].
- نظام اسلامی: برقراری آشتی میان مردم از رسالتهای بنیادین نظام اسلامی است؛ زیرا پایان دادن به نزاعهای پردامنه بدون اقتدار ممکن نیست. از اولویتهای پیامبر اسلام(ص) آشتی در میان مؤمنان بود. پیامبر(ص) در مدینه، قبیله اوس و خزرج را که سالیان دراز با یکدیگر دشمن بودند آشتی داد[۲۹]. نیز بین فرزندان عمرو بن عوف و مردم قُبا که کشمکش ریشهداری وجود داشت آشتی برقرار کرد[۳۰]. پیامبر(ص) در اختلافهای خانوادگی نیز پناهگاه مردم بود. مردم برای برقراری صلح و صفا در میان خانوادهها از وی یاری میخواستند و رسول خدا(ص) میان آنان آشتی میداد[۳۱]. امام رضا(ع) یکی از برکتها و وظایف نظام امامت و ولایی را الفت بخشیدن به پراکندگیها شمرده است[۳۲]. درگیری میان مؤمنان زمینه فروپاشی جامعه را فراهم میسازد و رهبر دینی جامعه با استفاده از قدرت اجرایی به آن پایان میبخشد. امام هشتم(ع) از میان بردن اختلافهای شکننده در جامعه اسلامی را از وظایف رهبری امت میداند. در بیانیه مأمون برای ولایتعهدی امام رضا(ع) و تأیید شده به خط حضرت[۳۳]، تألیف دلها و آشتی میان مردم از کارهای زمامدار جامعه اسلامی شمرده شده است[۳۴].
امام رضا(ع) در آغاز ولایتعهدی در نامهای از خدمتهای یکی از کارگزاران نظام در اصلاح بین مسلمانان قدردانی کرده است. آن کارگزار (ذوالریاستین) با تدبیر موفق شد در حوزه مأموریت خود به اختلاف موجود میان مردم پایان دهد. قرائن نشان میدهد از میان بردن اختلافهای موجود بر راه ولایتعهدی امام رضا(ع) از برنامههای آن کارگزار بوده است[۳۵].[۳۶]
آشتی میان زن و شوهر
قرآن کریم پیشنهاد میکند از داوران خویشاوند برای رفع تنشهای خانوادگی استفاده شود[۳۷]. حَکم به واسطه آشنایی با خانواده از مسائل پنهانی آنان بیش از دیگران خبر دارد و با دلسوزی اسرار خانواده را پنهان میکند. زوجین نیز رازهای درونی را در نزد خویشاوند بهتر از بیگانه آشکار میکنند[۳۸]. میان فقیهان درباره نحوه انتخاب حَکَم و اختیاراتش دیدگاههای مختلفی وجود دارد[۳۹]. امام رضا(ع) در شرح آیه ﴿وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا...﴾[۴۰] فرموده است: “اختلاف میتواند از جانب هر یک از زن و مرد رخ دهد. خداوند فرموده: اگر ترس از شقاق میان زن و مرد داشتید حَکمی از سوی مرد و داوری از سوی زن برگزینید؛ هر کدام از زوجین حَکَمی را بر میگزینند. آن دو بر جدایی و یا آشتی میان زوجین همداستان میشوند. اگر آهنگ اصلاح کردند، نیازی به مشورت زوجین ندارند و اگر خواستند آن دو را جدا کنند، این کار باید پس از رایزنی با زن و مرد انجام گیرد”[۴۱].[۴۲]
راههای ایجاد آشتی
برای ایجاد آشتی پایدار چند راهکار از سخنان و سیره امام رضا(ع) استفاده میشود:
- گسترش ارزشها: حضرت رضا(ع) به نقل از پدران خود با اشاره به سقوط ارزشهای دینی و دوری مردم از یکدیگر، به مردم سفارش کرده از خدا بترسند و میان خود آشتی برقرار کنند: «فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ»[۴۳]. این سفارش دلالت دارد میان پایبندی به ارزشها و اصلاح ذاتالبین پیوندی پایدار وجود دارد.
- احقاق عادلانه حقوق: از نامه امام رضا(ع) به مأمون و ستایش از بازگردادن مزرعه غصب شده فدک به خاندان پیامبر(ص) استفاده میشود که دادن حق به صاحبش یکی از راههای نزدیک کردن دلها و از میان بردن کینهها و ایجاد آشتی است[۴۴].
- پیوند خانوادگی: در نگاه حضرت رضا(ع)، ازدواج میان خانوادهها برکتهای بسیاری دارد، که تألیف میان قلوب از نتایج آن است، زیرا ازدواج موجب الفت شده و گاه دو عشیره در پی این پیوند، از اختلافات گذشته چشم پوشیده و همراه میشوند. امام هشتم(ع)، در این باره فرموده است: اگر در مورد ازدواج آیه محکمی و سنت واجبالاتباع و روایت بیشمار در میان نبود، همانا سودمندیهایی که خداوند در آن قرار داده، مانند کمک به نزدیکان و نزدیک کردن افراد دور و الفت دلها و ادا کردن حق و فراوان شدن فرزندان و... انسان خردمند را به آن راغب میسازد و فرد موفق به سرعت از آن استقبال میکند و انسان زیرک و فرزانه به آن اشتیاق نشان میدهد[۴۵].
- احسان و ایثار: احسان و کمک به دیگران هم در پیشگیری از درگیری نقش دارد و هم در ایجاد الفت و آشتی. جمله الإنسان عبيد الإحسان[۴۶] اصلی است انسانی و نشاندهنده تأثیر احسان در ترمیم دلهای شکسته. امام رضا(ع) از پدرانش از امیرمؤمنان(ع) نقل کرده که آن حضرت بر فراز منبر فرمود: “به زودی زمانی بر مردم خواهد آمد که ارباب نعمت بر خلاف گفته خداوند: “فضل و بخشش میان خود را فراموش نکنید”[۴۷] به ثروتشان سخت میچسبند... ای مردم! از خدا پروا کنید و حق مرا درباره اهل بیتم پاس دارید و میان خود اصلاح کنید: «فَاتَّقُوا اللَّهَ أَيُّهَا النَّاسُ وَ احْفَظُونِي فِي أَهْلِ بَيْتِي وَ أَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ»[۴۸] پیوند صدر و ذیل حدیث بر نقش احسان و بخشش در پیدایش آشتی دلالت دارد. امام رضا(ع) از میان بردن کینههای دیرینه و ایجاد آشتی به وسیله احسان و دوستی را ضمن سرودهای پر مغز بیان کرده است: «وَ لَمْ أَرَ لِلْأَشْيَاءِ أَسْرَعَ مَهْلِكًا لِغَمْرٍ قَدِيمٍ مِنْ وِدَادٍ مُعَجَّلٍ»[۴۹]؛ برای جبران دشمنی و کینه قدیمی هیچ چیز به مانند سرعت در مهرورزی نقش ندارد”.
- هدیه دادن: هدیه در ایجاد پیوند دلها نقش دارد؛ امام رضا(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است: «الْهَدِيَّةُ تُذْهِبُ الضَّغَائِنَ مِنَ الصُّدُورِ»[۵۰]؛ “هدیه کینههای انباشته در سینهها را از میان میبرد”.
- احیای پیوندهای مشترک: از موجبات تألیف قلوب و آشتی احیای پیوندهای مشترک و علقههای فراموش شده است. آل علی(ع) و بنیعباس هر دو مسلمان و در پیشبرد اسلام کارساز بودند. فرزندان عباس در آغاز اسلام از پشتیبانان علی(ع) بودند؛ افزون بر آن هر دو تیره خویشاوند نزدیک بودند و در هاشم[۵۱] به هم میرسیدند. افزونطلبی، بنیعباس را برانگیخت تا راه خود از آل علی(ع) جدا کنند و در نتیجه کینهای دامنهدار میان آنان و بنیهاشم خانه کند. بنیعباس بر بنیهاشم بودن خود اصرار داشتند و مانند علویان بدان افتخار میکردند[۵۲]. ائمه(ع) همواره فرزندان بنیعباس را به این نقطه مشترک توجه میدادند و به آنان یادآور میشدند بنیامیه و بنیمروان و بنیثقیف دشمن اسلام محمدی و بدخواه همه خاندان پیامبرند و بایسته است همه خاندان هاشم در برابر آنان یکدل و پیوسته باشند و اسلام را از گزند افراد به ظاهر مسلمان نگهبان باشند. امام رضا(ع) برای نزدیک کردن خاندان بنیعباس به اهل بیت(ع) به خویشاوندی میان فرزندان عباس و آلعلی اشاره میکند و تأکید دارد از الفت میان این دو خاندان، نیای مشترک دو تیره پر سابقه در اسلام، “هاشم” نیز خشنود شده است[۵۳].[۵۴].[۵۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ صحاح اللغة، ج۱، ص۳۸۳؛ المفردات، ص۳۱۸؛ معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۳۰۳.
- ↑ «پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ ﴿وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ «و دلهای آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است میبخشیدی میان دلهای آنها پیوستگی نمیدادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بیگمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۳.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۱۸۰.
- ↑ «و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
- ↑ «میان بنی اسرائیل جدایی افکندی» سوره طه، آیه ۹۴.
- ↑ کتاب مقدس، انجیل متی، ۵: ۷-۹.
- ↑ ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ «از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ ﴿وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا﴾ «و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.
- ↑ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴾ «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۱۷، ص۵.
- ↑ الاختصاص، ص۱۵۷.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۵۳.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آشتی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۲۵.
- ↑ «و میانه خود را سازش دهید» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۸۳-۲۸۴.
- ↑ الاختصاص، ص۲۴۷؛ الأنوار البهیة، ص۲۲۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۷۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۲، ص۲۳۲.
- ↑ امام خمینی، المکاسب المحرمة، ج۱، ص۹۲.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۲۵۵.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۵۵.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۲۱۰.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آشتی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۲۶.
- ↑ ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾ «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.
- ↑ زبدة البیان، ص۴۰۹؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۶، ص۳۱۹؛ المیزان، ج۱۸، ص۳۱۵.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۰۸.
- ↑ الدر المنثور، ج۶، ص۹۰؛ کشف الأسرار، جزایری، ج۹، ص۲۵۱.
- ↑ الصراط المستقیم، ج۳، ص۱۳۲.
- ↑ المجازات النبویة، ص۱۶۴.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۰۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۱۴۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۱۴۸.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۹۴.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آشتی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۲۷.
- ↑ ﴿وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا﴾ «و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۵۲۵.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۶۲۶.
- ↑ «و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۵۸.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آشتی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۲۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۳۰۴.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۵۵.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۳۷۴؛ مکارم الأخلاق، ص۲۰۶.
- ↑ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۱۷.
- ↑ ﴿...وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ...﴾ «...و بخشش را میان خود فراموش مکنید.».. سوره بقره، آیه ۲۳۷.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۸۴
- ↑ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۴۶.
- ↑ بحارالأنوار، ج۱۵، ص۳۹.
- ↑ بحارالأنوار، ج۴۹، ص۶، ۱۷۸.
- ↑ بحارالأنوار، ج۴۹، ص۱۵۹.
- ↑ منابع: قرآن کریم؛ الاختصاص، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری - سید محمود زرندی، بیروت، دار المفید، دوم، ۱۴۱۴ق؛ الأنوار البهیة فی تواریخ الحجج الإلهیة، عباس بن محمدرضا معروف به محدث قمی (۱۳۵۹ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۷ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، الجامع لأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش؛ الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، یوسف بن احمد بحرانی (۱۱۸۶ق)، تحقیق: محمد تقی ایروانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۰۵قی: الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛ زبدة البیان فی أحکام القرآن، احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (۹۹۳ق)، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویة، بی تا، شرح نهج البلاغة، عبد الحمید بن هبة الله معروف به ابن ابی الحدید (۶۵۶ق)، بیروت، دار التعارف، بی تا؛ الصحاح - تاج اللغة و صحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری (۳۹۳قی)، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دار العلم للملایین، چهارم، ۱۴۰۷ق، الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، علی بن محمد عاملی نباطی (۸۷۷ق)، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویة، اول، ۱۳۸۴ق؛ عیون أخبار الرضا علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ ش؛ کتاب مقدس، انجمن پخش کتاب سازمان ملل، ۱۹۳۶م، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، سوم، ۱۴۰۷ق؛ کشف الأسرار فی شرح الاستبصار، نعمت الله بن عبدالله جزائری (۱۱۱۲ق)، تحقیق زیر نظر: سید طیب جزائری، قم، دار الکتاب، اول، ۱۴۰۸ق. لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به این منظور (۷۱۱ق)، تحقیق: أحمد فارس، بیروت، " دار صادر، سوم، ۱۴۱۴ق، المجازات النبویة، محمد بن حسین موسوی معروف به سیدرضی (۴۰۶ق)، تصحیح:مهدی هوشمند، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمد تقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، بیروت، دوم، ۱۴۰۸ق؛ معجم مقاییس اللغة، احمد بن فارس قزوینی معروف به ابن فارس (۳۹۵ق)، تحقیق و تصحیح: عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، اول، ۱۴۰۴ق؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ مکارم الأخلاق، حسن بن فضل طبرسی (قرن ۶ق)، قم، منشورات الرضی، چهارم، ۱۴۱۲ق، المکاسب المحرمة، سیدروح الله بن مصطفی مصطفوی خمینی (۱۴۰۹ق)، قم، اسماعیلیان، بی تا؛ من لایحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، قم، نشر علامه، اول، ۱۳۷۹ق، المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۷ق؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علبا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۰۹ق.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آشتی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۲۸.