تفسیر عصر رسالت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

نخستین مرحله از مراحل تلقی تفسیر، تفسیر عصر پیامبر (ص) است. این مرحله و سه مرحله پس از آن (تفسیر عصر ائمه (ع)، تفسیر عصر صحابه و تفسیر عصر تابعین) بر عصر تدوین تفسیر تقدم دارد. در این مرحله، اصحاب رسول گرامی (ص) هم‌زمان با نزول آیات قرآن‌کریم یا پس از آن، مطالب مشکل را از آن حضرت (ص) می‌پرسیدند، و آن حضرت به آنها پاسخ می‌دادند. این پاسخ‌ها بعداً به شکل روایات تفسیری در منابع تفسیری راه یافت.

ویژگی‌های تفسیری عصر رسالت:

  1. در این دوره، سرچشمه تفسیر وحی بود؛
  2. تفسیر تدوین نشده بود؛
  3. تفسیر، مرجع و منبع حل اختلافات بود[۱].[۲]

مفسران عصر رسالت

نخستین مفسر قرآن و برترین مفسر عصر رسالت رسول خدا (ص) بوده است، ولی آیا غیر از آن حضرت نیز در عصر رسالت مفسر قرآن بوده است یا خیر؟

نمی‌توان به این سؤال پاسخی قطعی داد؛ زیرا آیه‌ای که دلالت آشکار داشته باشد که غیر آن حضرت نیز در عصر رسالت قرآن را تفسیر می‌کرده است، سراغ نداریم. برخی آیه ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ[۳] را در مورد فهم و تفسیر قرآن یا شامل آن دانسته و به استناد آن گفته‌اند: خدا در این آیه گروه‌هایی را بر استخراج معانی قرآن مدح کرده است[۴]. براساس این برداشت، ممکن است از این آیه استفاده شود که در عصر رسالت غیر از رسول خدا (ص)، جمع دیگری که در این آیه ﴿أُولِي الْأَمْرِ نامیده شده‌اند نیز قرآن را تفسیر و معانی آن را استخراج می‌کرده‌اند؛ زیرا ظهور ارتباط‍ آیه به عصر رسالت با توجه به سیاق، غیرقابل انکار است، ولی اولاً: معلوم نیست که این آیه در مورد تفسیر، یا حتی شامل آن باشد؛ زیرا ظاهر آن است که ضمیر ﴿رَدُّوهُ به ﴿أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ بازمی‌گردد و موضوع آیه مسائل امنیتی است نه تفسیر قرآن، و ثانیاً: بر فرض اینکه آیه به تفسیر مربوط‍ باشد نیز بر مدعا دلالت ندارد؛ زیرا در این فرض نیز مفاد آیه این است که اگر برای فهم معنای قرآن به آنان رجوع می‌کردند، از طریق آنان به آن آگاه می‌شدند؛ پس تفسیر آنان مشروط‍ به آن است که به آنان رجوع کنند و رجوع افراد به غیر رسول خدا (ص) برای فهم معنای قرآن در عصر رسالت ثابت نیست.

تاکنون به روایتی که بیان کند در عصر رسالت، افرادی غیر رسول خدا (ص) نیز قرآن را تفسیر می‌کرده‌اند، دست نیافتم و روایاتی که بیان معنا و تفسیر آیات را از امیر مؤمنان علی (ع) و سایر صحابه نقل می‌کند نیز قابل استدلال نیست؛ زیرا معلوم نیست که آن معنا را در عصر رسالت بیان کرده باشند و چه‌بسا ادب اقتضا می‌کرده که در عصر رسالت به احترام رسول خدا (ص) از بیان آنچه از تفسیر قرآن که با تعلّم از رسول خدا (ص) یا اجتهاد و تدبر به دست آورده‌اند، سکوت کنند و با حضور آن حضرت در بین امت، به تفسیر قرآن نپردازند؛ البته احتمال دارد برای افرادی که در شهرها و روستاهای دور از محل اقامت رسول خدا (ص) زندگی می‌کرده‌اند و به آن حضرت دست‌رسی نداشته‌اند، برخی آیات را تفسیر کرده باشند، ولی با توجه به اینکه صحابه آگاه به تفسیر قرآن با رسول خدا (ص) زندگی می‌کرده‌اند و غالباً با آن حضرت بوده‌اند و کمتر به شهرها و روستاهای دور از محل اقامت آن حضرت می‌رفته‌اند، این احتمال ضعیف است و اگر هم بیان کرده باشند، در حدّ معنای یک یا چند آیه بوده، نه به مقداری که بتوان آنان را مفسر نامید. بنابراین، وجود مفسرانی غیر از رسول خدا (ص) در عصر رسالت معلوم نیست و هیچ دلیل روشنی بر آن وجود ندارد.[۵]

منابع

پانویس

  1. طباطبایی، محمد حسین، قرآن دراسلام، صفحه ۸۲و۷۳؛ عک، خالد عبد الرحمان، الفرقان والقرآن، صفحه ۳۳۰؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، جلد۱، صفحه ۴۹؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۴، صفحه ۲۴۵؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه (۹-۲۰).
  2. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۸۰۹.
  3. «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  4. ر. ک: طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱ و ۲، ص۸۰. شیخ حرّ عاملی نیز به این آیه استدلال کرده است که در فهم معنای قرآن باید به پیامبر و امامان معصوم (ع) رجوع شود و استنباط‍ از قرآن متوقف بر رجوع به آنان است (ر. ک: حرّ عاملی، الفوائد الطوسیّه، ص۱۸۶).
  5. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۴-۲۵.

جستارهای وابسته