نواب اربعه چه وظایفی داشته‌اند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Hosein (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
نواب اربعه چه وظایفی داشته‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / وظایف نواب اربعه در عصر غیبت صغری
مدخل اصلینایب خاص امام مهدی
تعداد پاسخ۷ پاسخ

نواب اربعه چه وظایفی داشته‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • نواب خاص چه وظایفی را برعهده داشتند و در چه زمینه‌هایی فعالیت می‌کردند؟
  • وظایف و مسئولیت‌های نایبان در غیبت صغرا چیست؟

پاسخ نخست

سید جعفر موسوی‌نسب

حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«آنچه که قابل بیان است، نوّاب اربعه در طول دوران غیبت صغری نقش بسیار مهمّی داشته‌اند و وظایف آنها را می‌شود در امورات مختلف بیان کرد. که به برخی اشاره می‌نماییم.

  1. زدودن شک و حیرت درباره وجود امام عصر (ع).
  2. حفظ امام از راه پنهان داشتن نام و مکان آن حضرت.
  3. سازماندهی و سرپرستی سازمان وکالت.
  4. پاسخگویی به پرسش‌‏های فقهی و مشکلات عقیدتی.
  5. اخذ و توضیح اموال مربوط به امام.
  6. مبارزه با غلاة و مدّعیان دروغین نیابت و بابیت و افشای ادّعاهای باطل آنان.
  7. آماده‌سازی مردم برای پذیرش غیبت کبری[۱]»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«دوران غیبت، دوران حساسی است؛ به‌ویژه که در میان اسلام و شیعیان اهل بیت (ع) سابقه نداشته است؛ به همین دلیل لازم بود با تدبیری حکیمانه از پیامدها و عوارض احتمالی آن، پیش‌گیری شود و امت امام برای غیبتی طولانی آماده گردند. نایبان امام کوشیدند تا در دوره غیبت صغرا این رسالت مهم را به خوبی به انجام رسانند. بنابراین آن‌ها دو گونه مسئولیت داشتند که به توضیح آن دو می‌پردازیم:

۱. وظایف مرتبط با امام: نایبان خاص وظایفی ویژه درباره امام غایب داشتند. این وظایف، عبارت‌اند از:

۲. وظایف مرتبط با مردم: نایبان خاص در کنار وظایفی که نسبت به امام مهدی (ع) داشتند، مسئولیت‌هایی نیز در رابطه با امامت امام به عهده داشتند که عبارت‌اند از:

۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «درسنامه مهدویت» و «فرهنگ‌نامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«برخی وظایف و فعالیت‌های نایبان خاص عبارت است از:

  • برطرف کردن تردید شیعیان درباره حضرت مهدی (ع)‌: ولادت آخرین ذخیره الهی به صورت پنهانی صورت گرفت و جز اندکی از شیعیان، آن حضرت را در دوران پدر بزرگوارش ندیده بودند و تردیدهایی میان شیعیان پدید آمده بود؛ ازاین‌رو، یکی از مسؤولیت‌های مهم و حساس نواب خاص، از میان بردن تردیدهای موجود درباره حضرت مهدی (ع) بود. این تلاش‌ها، بیشتر در دوران نایبان اول و دوم انجام شد؛ ولی در موارد مورد نیاز در دوره دیگر نواب نیز بدان توجه می‌شد. از آن‌جا که این مسأله بسیار مهم و حساس بود، افزون بر ارائه کراماتی از طرف نایبان خاص، خود حضرت در موارد مورد نیاز، با صدور توقیعاتی این امر را بر ایشان آسان می‌کرد. در میان توقیعاتی که هم‌اکنون از آن حضرت در دست است، تعدادی درباره همین مسأله است[۱۰].
  • پنهان نگه داشتن مکان حضرت مهدی (ع)‌: از احادیث نقل شده توسط نواب خاص و توقیعات صادر شده از طرف امام زمان (ع) به دست آنان‌[۱۱]، دانسته می‌شود نواب وظیفه‌ای دوجانبه داشته‌اند:

از سویی محل زندگی امام را نه فقط از دشمنان، بلکه از شیعیان پنهان نگه می‌داشتند و به وکلای خود آموزش می‌دادند مبادا اسمی از آن حضرت به میان آورند؛ ازاین‌رو توانستند شیعیان را از خطر عباسیان مصون دارند.

  • پاسخگویی به پرسش‌های فقهی و مشکلات علمی و عقیدتی‌: نایبان خاص، پرسش‌های فقهی و شرعی شیعیان را خدمت امام و پاسخ آن‌ها را به مردم می‌رساندند. به ویژه در دوره نیابت نایب دوم، محمد بن عثمان، پرسش‌های فقهی بسیاری مطرح شد و امام، ضمن توقیعات متعدد و طولانی به آن‌ها پاسخ داد. فعالیت‌های نایبان خاص به مسایل فقهی محدود نمی‌شد؛ بلکه وظیفه دیگر آنان حل مشکلات علمی و شرکت در بحث‌ها و مناظرات عقیدتی بود[۱۲].
  • سازماندهی وکیل‌های حضرت‌: یکی از تشکل‌های مهمی که در دوران امامان پیش از حضرت مهدی (ع) شکل گرفت، "تشکیلات وکالت" بود. ایشان این سازمان را برای آماده کردن هرچه بیشتر مردم، برای تحمل دوران غیبت حضرت مهدی (ع) به وجود آوردند؛ ازاین‌رو هرچه بیشتر می‌کوشیدند تا از مواجهه مستقیم، کم کرده، امور را به عهده افراد شایسته بگذارند.

این تشکیلات، به طور رسمی در زمان امام کاظم (ع) پدید آمد؛ اما در زمان حضرت مهدی (ع) به اوج خود رسید.

بنابراین، سیاست تعیین وکیل برای اداره امور نواحی گوناگون و برقراری ارتباط میان شیعیان و امامان، از دوران‌های امامان پیشین وجود داشت. در عصر غیبت، این تماس با امام زمان، قطع شد و محور ارتباط وکیلان با امام، نایبی بود که امام زمان تعیین می‌کرد.

مناطق شیعه‌نشین تقریبا مشخص بود و بنا به ضرورت در هر منطقه‌ای، وکیلی تعیین می‌شد. گاهی چند وکیل در مناطق کوچک‌تر، تحت سرپرستی وکیلی بودند که امام و یا نایب خاص برای آن‌ها تعیین می‌کرد. این وکلا، اموالی را که بابت وجوهات می‌گرفتند، به شیوه‌های گوناگونی به بغداد، نزد نواب می‌فرستادند و آنان نیز طبق دستور امام، در موارد بایسته به کار می‌گرفتند.

در مواردی ممکن بود برخی از وکیلان برای یک‌بار امام زمان (ع) را ملاقات کنند؛ چنان‌که "محمد بن احمد قطان" (از وکیلان ابو جعفر نایب دوم) به ملاقات امام نایل شد[۱۳]. اما به طور معمول، آنان تحت نظر نایب خاص امام، انجام وظیفه‌می‌کردند. بنابر نقل احمد بن متیل قمی، ابو جعفر، ده وکیل در بغداد داشت که نزدیک‌ترین آنان به وی "حسین بن روح" بود[۱۴] که پس از او نایب سوم شد. از دیگر نزدیکان وی، "جعفر بن احمد بن متیل" بوده که از دید بسیاری، وی جانشین ابو جعفر خواهد بود. از روایتی دیگر، دانسته می‌شود در برابر اموال داده شده به وکیلان، قبض‌هایی از آنان دریافت‌ می‌شد؛ اما از نایب خاص، چنین قبض‌هایی دریافت نمی‌کردند. زمانی که ابو القاسم، حسین بن روح را به جانشینی برگزید، دستور داد از وی قبض‌هایی نخواهند[۱۵].

برخی از این وکیلان، عبارت بودند از:

  1. احمد بن اسحاق (وکیل در قم
  2. محمد بن شاذان (نایب در نیشابور)؛
  3. محمد بن حفص؛
  4. محمد بن صالح همدانی (وکیل در همدان
  5. قاسم بن علا (وکیل در آذربایجان
  6. ابو الحسین محمد بن جعفر اسدی (وکیل در ری)[۱۶]؛
  7. ابراهیم بن محمد همدانی؛
  8. ابراهیم بن مهزیار (وکیل در اهواز
  9. محمد بن ابراهیم بن مهزیار؛
  10. احمد بن حمزة بن یسع قمی؛
  11. داوود بن قاسم بن اسحاق؛
  12. محمد بن علی بن بلال؛
  13. ابو محمد و جنائی؛
  14. عبد الله بن ابی غانم قزوینی؛
  15. حسین بن علی بزوفری؛
  16. احمد بن هلال عبرتائی؛
  17. حاجز بن یزید ملقب به "وشاء" وکیل در بغداد[۱۷].

البته سه تن از این افراد محمد بن علی بن بلال، محمد بن صالح همدانی و احمد بن هلال- منحرف و از وکالت امام برکنار شدند.

غیبت ناگهانی امام مهدی (ع) چه بسا باعث انکار مطلق وجود آن حضرت و انحراف افکار عمومی می‌شد. نمایندگان خاص امام زمان (ع) در دوران غیبت صغرا، به این هدف و غرض نایل شدند و افکار و اذهان عمومی را برای "غیبت کبرا" آماده ساختند.

۳. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«وظایف و محور کلّی فعالیت‌های نواب اربعه بدین قرار است:

  1. زدودن شک و حیرت مردم درباره وجود امام مهدی (ع): مهم‌ترین وظیفه‌ای که نواب اربعه به ویژه سفیر اول یعنی عثمان بن سعید عمری بر عهده داشت این بود که برای شیعیان ثابت کند، امام عسکری (ع) فرزندی دارد که اکنون امام است و او نایب خاص آن حضرت می‌باشد.
  2. حفظ امام مهدی (ع) از راه پنهان داشتن نام و مکان آن حضرت: امام مهدی (ع) در توقیعی به محمد بن عثمان بن سعید عمری بیان داشت که از ذکر نام و نشان آن حضرت خودداری کند و در جهت پنهان داشتن نام و مکان آن حضرت بکوشد[۲۲]. ابوسهل نوبختی در جواب این سؤال که چرا تو سفیر ناحیه مقدسه نشدی؟ فرمود: من نمی‌توانم مانند حسین بن روح سرّ نگهدار باشم[۲۳].
  3. سازماندهی و سرپرستی سازمان وکالت: از طریق این سازمان، شیعیان پرسش‌ها و شبهات دینی خود را با وکلا در میان می‌گذاشتند و آنان به واسطه سفیر از ناحیه مقدسه پاسخ را به شیعیان می‌رساندند، و نیز وجوه شرعی خود را به وکلا می‌دادند و وکلا آن را به مسئول سازمان تحویل می‌دادند.
  4. پاسخ‌گویی به پرسش‌های فقهی و مشکلات عقیدتی: آنان گاهی پرسش‌های فقهی و مسائل مستحدثه شیعیان را به عرض امام مهدی (ع) می‌رساندند و پاسخ آن را دریافت و به شیعیان ابلاغ می‌کردند[۲۴].
  5. اخذ و توزیع اموال متعلق به امام مهدی (ع): امام مهدی (ع) در روز بعد از رحلت امام حسن عسکری (ع) و یا در همان روز، بعد از مراسم خاک سپاری امام عسکری (ع) به هیئت قمی‌ها دستور داد که از این به بعد، اموال متعلق به آن حضرت را به وکیلش در بغداد (ابوعمرو، عثمان بن سعید عَمْری) تحویل دهند[۲۵].
  6. مبارزه با غلات و مدعیان دروغین نیابت و بابیت: در راستای همین وظیفه، در این دوره هفتاد ساله هر کسی که به دروغ ادعای بابیّت و وکالت نمود، مثل حلاج، شلمغانی و دیگران، با آنان به مبارزه برخاستند و از ناحیه مقدسه توقیعاتی به واسطه آنان صادر شد، و با روشن شدن ماهیّت آنان، شیعیان امامیه از این نوع انحرافات مصون ماندند و به سفارت نواب اربعه و وکالت بیشتر اعتماد نمودند.
  7. مبارزه با وکلای خائن: گاهی برخی از وکلا منحرف می‌شدند و از وظایف اصلی خود عدول می‌کردند. در این صورت مشکلاتی را برای سازمان مخفی وکالت به وجود می‌آوردند، و گاهی وجوه شرعی را نزد خود نگه می‌داشتند، در این صورت نواب اربعه هر کدام به نوبه خود مسئولیت داشتند تا با آن وکیل خائن مبارزه کنند.
  8. آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت کبرا: این وظیفه بیش از همه بر دوش ابوالحسن علی بن محمد سمری آخرین سفیر امام مهدی (ع) سنگینی داشت. از این رو امام مهدی (ع) از راه اعجاز به او کمک کرد و شش روز قبل از مرگش توقیعی صادر نمود و زمان دقیق وفات وی را بیان داشت تا اینکه حجت بر همگان تمام شود و اذهان، آماده پذیرش دوره دیگری از غیبت آن حضرت باشد»[۲۶].
۴. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«نایبان خاص حضرت، تلاش‌ها و کوشش‌های صادقانه و دلسوزانه‌ای در جنبه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و... داشتند، اما عمده وظایف و فعالیت‌های اساسی که مشترک بین همه آن‌هاست، عبارت است از:

  1. پنهان نگه داشتن نام، مکان و رفع شک و تردید درباره آن حضرت. از یک طرف نام و محل زندگی امام را نه تنها از دشمنان، بلکه از شیعیان مخفی نگه می‌داشتند و به وکلای خود آموزش می‌دادند که مبادا اسمی از حضرت به میان آید، و لذا توانستند شیعیان را از خطر عباسیان مصون دارند، از سوی دیگر بر آن‌ها لازم بود که وجود مبارک امام (ع) را برای هواداران مورد اعتماد به اثبات برسانند، تا خط‍‌ انحراف نتواند شک‌ و تردید در میان آن‌ها ایجاد کند.
  2. جلوگیری از فرقه‌گرایی و انشعابات شیعیان.
  3. پاسخ‌گویی به سؤالات فقهی و مشکلات علمی و عقیدتی؛ نواب خاص، سؤالات فقهی و شرعی شیعیان را به خدمت امام (ع) می‌رساندند و پاسخ آن‌ها را می‌گرفتند و به مردم ابلاغ می‌کردند.
  4. مبارزه با مدعیان دروغین نیابت.
  5. اخذ و توزیع اموال متعلق به امام.
  6. سازماندهی وکلاء؛ بنا به ضرورت در هرمنطقه‌ای وکیلی تعیین شده و گاه چند وکیل در مناطق کوچک‌تر تحت سرپرستی وکیلی قرار داشتند که امام و بعدا نواب برای آن‌ها تعیین می‌کردند. این وکلاء اموالی را که بابت وجوهات می‌گرفتند به شیوه‌های گوناگونی به بغداد، نزد نواب می‌فرستادند و آن‌ها نیز طبق دستور امام (ع) در مواردی که لازم بود، به کار می‌گرفتند[۲۷]»[۲۸].

«سفیران چهارگانه امام زمان (ع) در غیبت صغری بودند. در تمام مدت غیبت صغری، این چهار نفر میان امام زمان (ع) و مردم واسطه بودند و آنان نامه‌ها و عرایض شیعیان را به امام غایب می‌رساندند و به دستور حضرت، به آنان پاسخ می‌دادند. این پاسخ‌ها به صورت توقیع از ناحیه مقدسه صادر می‌گردید. مرحوم مجلسی همه این توقیعات را در "بحار الانوار" آورده است. آن چهار نفر عبارتند از:

  1. ابو عمرو عثمان بن سعید عمری
  2. ابو جعفر محمد بن عثمان عمری
  3. ابو القاسم حسین بن روح نوبختی
  4. ابو الحسن علی بن محمد سمری

به نواب اربعه، نواب خاص هم اطلاق می‌شود. وظایف و فعالیت‌های اساسی نواب اربعه را می‌توان چنین برشمرد:

  1. مخفی داشتن نام و جایگاه امام
  2. اخذ و توزیع اموال متعلق به امام
  3. پاسخ‌گویی به سؤالات فقهی و مشکلات عقیدتی مردم
  4. مبارزه با مدعیان دروغین نیابت[۲۹].
۵. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«واقعیت این است که فعالیت نواب، جدا از زندگی آن‌ها نبود؛ به بیان دیگر، زندگی آنان عجین شده بود با فعالیت و مسئولیتی که از طرف امام به آن‌ها محول شده بود. بنابراین ما فقط به چند مورد مهم از آن اشاره می‌کنیم:

در مواردی امکان داشت برخی از وکلا به ملاقات امام زمان (ع) شرفیاب شوند. چنان که محمد بن احمد قطّان، از وکلای ابوجعفر، نایب دوم، به ملاقات آن حضرت نائل شد[۳۴]. ولی این ملاقات‌های بسیار نادر، به هیچ وجه به معنای ارتباط مستقیم آنان با امام نبود، بلکه معمولاً با اشراف نایب خاص انجام می‌گرفت. به روایت احمد بن مقیل قمی، ابو جعفر دَه وکیل در بغداد داشت که نزدیک‌ترین آن‌ها به وی، حسین بن روح بود که بعدها به عنوان نایب سوم از جانب حضرت ولی عصر (ع) تعیین شد.

در ضمن و کلایی در اهواز، سامراء، مصر، حجاز، یمن و نیز در مناطقی از ایران مانند خراسان، ری، قم و ... بودند که اخبار آن‌ها به طور جسته و گریخته درباره مسائل و موضوعات دیگری در کتاب الغیبة طوسی و کمال الدین صدوق آمده است[۳۵]»[۳۶].
۶. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

«دوران غیبت، دوران حساسی است؛ به ویژه که در میان امت اسلام و شیعیان اهل بیت (ع) سابقه نداشته است؛ به همین دلیل لازم بود با تدبیری حکیمانه از پیامدها و عوارض احتمالی آن، پیش گیری شود و امّت امام برای غیبتی طولانی آماده گردند. نایبان امام کوشیدند تا در دوره غیبت صغرا این رسالت مهم را به خوبی به انجام رسانند. بنابراین آن‌ها دو گونه مسئولیت داشتند که به توضیح آن دو می‌پردازیم:

  1. وظایفی که درباره امام غایب وجود داشت. این وظایف، عبارتند از:
    1. از بین بردن شک و تردید درباره وجود مهدی (ع): با توجه به جو اختناق و ولادت پنهانی امام مهدی (ع)، و نیز غیبت آن حضرت، گروه‌هایی از شیعیان درباره وجود فرزندی برای امام عسکری (ع) در شک و حیرت به سر می‌بردند و بعضی نیز به عقاید باطل کشیده شدند. نایبان خاص امام و به ویژه نایب اوّلِ، کوشیدند تا جریان ولادت آن حضرت را برای شیعیان اثبات کنند. این مهم به خوبی به انجام رسید؛ به گونه‌ای که در مدت کوتاهی، شک و تردیدها از میان رفت و عقیده شیعه به امامت مهدی (ع) استوار و مسلّم شد.[۳۷]
    2. حفظ جان امام از راه پنهان کردن نام و مکان حضرت: نایبان خاص امام در همان حال که برای اثبات ولادت و امامت امام برای شیعیان، دلایل و شواهد را بیان می‌کردند، از بردن نام آن حضرت و افشای مکان زندگی او خودداری کرده، شیعیان را نیز از این کار پرهیز می‌دادند؛ زیرا نام بردن سبب حساسیت دشمن و به خطر افتادن جان امام می‌شد. امام مهدی (ع) در نامه‌ای به محمد بن عثمان، او را از بیان نام و نشان خود نهی فرمود.[۳۸]
  2. وظایفی که در رابطه با امامت امام وجود داشت که عبارتند از:
    1. سرپرستی و تقویت سازمان وکالت: از دوره امامان پیشین، جریان وکالت به وجود آمده بود و امامان (ع) در شهرهای مختلف مانند بغداد و سامرا و قم وکلایی داشتندکه واسطه میان مردم و امامان بودند. با شروعِ غیبت و نیاز بیشتر شیعیان به جریانِ وکالت، سازمان وکالت را تقویت کرده، به دستور امام، خود در رأس آن قرار گرفتند، تا ارتباط شیعیان با امام غایب در قالب تشکیلاتی سالم و مطمئن و به دور از نفوذ عناصر خائن، انجام گیرد. چنان که امام مهدی (ع) در نامه‌ای به محمد بن عثمان، بیزاری خود را از یکی از این خائنان، این گونه اعلام فرمود: "و ما از ابن هلال و هر کس که از او دوری نکند، بیزاریم. خدا او را نیامرزد! تو به اسحاقی و هموطنان او آنچه را گفتیم، اعلام کن".[۳۹]
    2. پاسخ‌گویی به شبهات اعتقادی و سؤالات فقهی: از وظایف مهم نایبان، دریافت سؤالات مردم و انتقال آن‌ها به محضر امام و نیز رساندن پاسخ کتبی و گاهی شفاهی[۴۰] آن حضرت به شیعیان بود که مجموعه‌ آن‌ها در ضمن توقیعات امام زمان (ع) در کتاب‌هایی روایی شیعه گرد آمده است.[۴۱] از معروف‌ترین توقیعات، پاسخ‌های امام به سؤالات اسحاق بن یعقوب است که در ضمن آن، شیوۀ بهره‌مندی از برکات امام در زمان غیبت با این عبارت آمده است:" وَ أَمَّا وَجْهُ‏ الِانْتِفَاعِ‏ بِي‏ فِي‏ غَيْبَتِي‏ فَكَالانْتِفَاعِ‏ بِالشَّمْسِ‏ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ‏ الْأَبْصَارِ السَّحَاب‏‏‏ "[۴۲]. نیز در همین توقیع است که امام، شیعیان را در مسائل پیش آمده به فقهای شیعه ارجاع می‌دهد.
    3. دریافت وجوه شرعی متعلق به امام: پیش از غیبت صغرا و در زمان امامان گذشته، از کارهای مهم وکیلان، دریافت وجود شرعی شیعیان و تحویل آن به امام هر زمان بود. نایبان خاص امام مهدی (ع) نیز در راستای این وظیفه، اموال شیعیان را به امام غایب می‌رساندند یا به دستور آن حضرت در مواردی مصرف می‌کردند. امام مهدی (ع) در جریانِ سفر هیئتی از شیعیان قمی به سامرا که همزمان با شهادت امام حسن عسکری (ع) و خاکسپاری آن حضرت بود، به ایشان دستور داد که از این پس اموال امام را به نایبان ایشان در بغداد تحویل دهند.[۴۳]»[۴۴].

پانویس

  1. تفصیل درباره هر یک از موارد فوق در کتاب ارزشمند تاریخ عصر غیبت، تألیف پور سید آقایى، آمده است.
  2. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۶۵-۲۶۶.
  3. طوسی، الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.
  4. طوسی، الغیبة، ص ۳۵۳ و بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۸.
  5. گاهی نایبان خاص در گفت‌وگوها و مناظره‌ها، محتوای استدلال خود را از امام مهدی (ع) گرفته و ابلاغ می‌کردند. الغیبه، طوسی، ص ۲۹۳.
  6. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۲؛ الغیبة، شیخ طوسی، ص ۲۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۵۰.
  7. الغیبة، طوسی، ص ۲۹۲.
  8. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۷۶، ح ۲۶.
  9. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۰۲، ۲۰۴.
  10. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۳۵.
  11. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۲۲.
  12. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۶.
  13. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۴۴۲.
  14. نعمانی، الغیبة، ص ۲۲۵.
  15. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص ۲۳۶؛ غفارزاده، علی، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص امام زمان (ع)، ص ۸۵.
  16. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۱۵، ح ۳۹۱؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ح ۲، باب ۴۳، ۱۶
  17. ر.ک: رجال کشی؛ کمال الدین و تمام النعمة؛ کتاب الغیبة.
  18. صدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۴۲۶.
  19. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۴.
  20. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۸۵-۹۰.
  21. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۵۱ - ۴۵۴.
  22. الغیبه، طوسی، ص ۲۲۲
  23. الغیبه، طوسی، ص ۲۴۰
  24. اعلام الوری، ص ۴۵۲
  25. کمال الدین، ص ۴۷۸
  26. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۵۴.
  27. زندگانی نواب خاص امام زمان، علی غفارزاده، ص ۸۵.
  28. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۵۶.
  29. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۴۱.
  30. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۳۹ - ۱۴۰
  31. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۳۹ - ۱۴۰
  32. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۳۹ - ۱۴۰
  33. کمال الدین، ج۲، باب۴۵، ص۲۳۷
  34. همان، ج۱، ص۴۴۲
  35. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ص۵۸۸ - ۵۸۹
  36. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۱۴.
  37. پیش از این، سخنی از مرحوم شیخ مفید در همین درس بیان شد.
  38. غیبت طوسی، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.
  39. غیبت طوسی، ص ۳۵۳؛ بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۵۷.
  40. نایبان خاص در گفت‌وگوها و مناظره‌ها، محتوای استدلال خود را از امام مهدی (ع) گرفته و ابلاغ می‌کردند. غیبت طوسی، ص ۲۹۳.
  41. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲؛ غیبت طوسی؛ احتجاج، طبرسی، ج ۲؛ بحر الانوار، ج ۵۳.
  42. و اما چگونگی بهره‌مندی از من در زمان غیبت‌ام، مانند بهره‌گیری از خورشید است، زمانی که ابرها آن را از دیدگان نهان کنند؛ غیبت طوسی، ص ۲۹۲.
  43. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ص ۴۷۶، ح ۲۶.
  44. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۲، ص ۸۶ - ۸۸.