مهم‌ترین مصادیق علم غیب کدام‌اند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مهم‌ترین مصادیق علم غیب کدام‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

مهم‌ترین مصادیق علم غیب کدام‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

برخی از مصادیق ذکر شده

  1. علم به خدا
  2. علم به وحی
  3. علم به برزخ و احوال مردگان
  4. علم به ارواح و احوال آنها
  5. علم به جنیان و احوال آنها
  6. علم به علوم و احوال فرشتگان
  7. علم به عقاب و ثواب (یا: علم به بهشت و جهنم)
  8. علم به احوال و کتب و علوم پیامبران
  9. علم به احوال امت‌های پیشین
  10. علم به احکام و شرایع الهی
  11. علم به حکمت احکام و علل شرایع الهی
  12. علم به عرش و کرسی
  13. علم به تمام حقایق قرآن
    1. علم به باطن قرآن
    2. علم به تأویل قرآن
  14. علم به عجایب یا راه‌های آسمان و زمین
  15. علم به عجایب خشکی و دریا
  16. علم به ملکوت
  17. علم به بداء
  18. علم به اسماء
  19. علم به اسم اعظم الهی
  20. علم به بلایا و منایا
  21. علم به ملاحم و فتن
  22. علم به گذشته و حال و آینده (یا: علم به ماکان و ما یکون و ما هو کائن)
  23. علم به ایمان یا عدم ایمان مردم
  24. علم به بارش باران
  25. علم به جنسیت طفل در رحم مادر
  26. علم به زمان و کیفیت مرگ افراد
  27. علم به انساب
  28. علم به ضمائر و خطورات قلبی (یا: علم به باطن و نهان آدمیان)
  29. علم به سرنوشت آدمیان
  30. علم به رؤیاهای مردم
  31. علم به اعمال و احوال مردم
  32. علم به حاجات و نیازهای مردم
  33. علم به رجعت
  34. علم به قیام قائم و و زمان و احوال آن
  35. علم به آخر الزمان و حوادث و احوال آن
  36. علم به قیامت و زمان و احوال آن (یا: علم به اشراط الساعة)

پاسخ نخست

ابراهیم امینی

آیت‌الله ابراهیم امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در این‌باره گفته‌ است:

«عالم غیب در مقابل عالم شهود است، چیزهایی‏‌ که با حواس قابل درک نباشند و از قلمرو حواس برتر و بالاتر باشند از عالم غیب محسوب می‏‌شوند. مانند: اوضاع قیامت و معاد، بهشت و دوزخ، ثواب‌‏ها و عقاب‌‏های‏‌ اخروی‏‌. و مانند: خدا و صفات او، و مانند ملائکه و فرشتگان. این قبیل امور چون دیدنی‏‌ و شنیدنی‏‌ و بوییدنی‏‌ و چشیدنی‏‌ و لمس کردنی‏‌ نیستند و حواس ما تاب درک آنها را ندارند از جهان غیب شمرده می‏‌شوند»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
سید علی هاشمی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه» در این‌باره گفته‌ است:

«در روایات متعددی، علومی برای ائمه(ع) گزارش شده است که اگر چه به طور صریح، علم غیب به شمار نمی‌آید؛ اما به طور قطع معنای لغوی علم غیب بر آن‌ها تطبیق می‌شود. روایات این مجموعه تواتر معنوی دارند و در ابواب مختلف پراکنده‌اند. مهم‌ترین این ابواب عبارتند از:
  1. علم به ضمایر افراد؛
  2. علم به حوادث آینده؛
  3. علم به زمان شهادتشان؛
  4. علم به زمان مرگ افراد؛
  5. علم به زبان‌های مختلف و زبان حیوانات و پرندگان؛
  6. علم به اسم اعظم خداوند؛
  7. علم به ملکوت؛
  8. علم به تمام حقایق قرآن؛
  9. علم به تمام علوم پیامبران و فرشتگان؛
  10. علم به اعمال انسان‌ها؛
  11. دیدن فرشتگان و جبرئیل، میکائیل و فرشته مرگ؛
  12. شناخت ارواح مؤمنان؛
  13. شناخت جنیان و امامت بر آنان؛
  14. ارتباط با عالم برزخ و ارتباط بعد از وفات با دنیا و...
روایات متعدد این باب‌ها از علومی خبر می‌دهند که با توجه به معنای یاد شده، مصادیق علم غیب به شمار می‌آیند[۲].
|}
۲. حجت الاسلام و المسلمین اسعدی؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
محمد اسعدی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد اسعدی، در کتاب «ولایت و امامت پژوهشی از منظر قرآن» در این‌باره گفته‌ است:

«مفهوم غیب در این آیات[۳] - در مقابل شهادت - همگون با معنای لغوی آن به معنای امور غایب از حواس است که طبعاً مصادیق گوناگونی دارد. از آن جمله به اخبار وحیانی مربوط به امم و انبیای گذشته انباء غیبی اطلاق شده؛ چنان که تفسیر غیب به قیامت و احوال آن به همین ملاک صورت گرفته است. امّا در آیاتی که خدا به عنوان عالم غیب و شهادت معرفی می‌شود، طبعاً اختصاص آن به مصداقی خاص از مصادیق غیب - مانند: وحی - شایسته نیست»[۴].

|}

۳. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
خوش‌باور

حجت الاسلام و المسلمین داوود خوش‌باور، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم غیب از دیدگاه فریقین» در این‌باره گفته‌ است:

  1. «موجوداتی که از افق حس انسانی بیرون است و هیچ‌گاه در قلمرو حس او قرار نمی‌گیرد مانند ذات پروردگار جهانیان و حقیقت اسم و صفات وی، جنود غیبی خداوند یعنی فرشتگان و شیوه کار آنان مانند تدبر عالم خلفت، جهان ارواح و عالم برزخ، رستاخیز و مواقف آن.
  2. مکتشفات علمی بشر، خواه قوانین را کشف کرده تا بر پهنه هستی طبیعت حکومت کند و یا پرده از روی موجوداتی بردارد که قرن‌ها از افق حس او بیرون بوده است، همچون جاذبه زمین و قانون گریز از مرکز مثل عمل سلول ، وجود میکروب و...
  3. حوادثی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد همچون گزارش‌های قرآنی راجع به امت‌های پیشین به وسیله پیامبر امی و یا اخبار غیبی انبیاء و اولیاء»[۵].

|}

۴. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
حسن رهبری
آقای حسن رهبری در مقاله «علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"» در این‌باره گفته‌ است:
«فقیه دامغانی با توجه به مفهوم غیب در آیات قرآنی، یازده مورد را با شواهد قرآنی آورده است که عبارت‌اند از: مبدأ و معاد، تاریکی، مرگ نامحسوس حضرت سلیمان(ع)، زمان مرگ، زمان بارش باران، لوح محفوظ، شرف و دارایی، نزول عذاب، ظنّ و گمان، امور پنهانی، و وحی. اما به نظر می‌رسد آن لغت‌شناس نامی قرآن به علّت نبود کشف الآیات، همه موارد غیب در قرآن را متذکر نشده است. ازاین رو با استفاده از جستجوی ایشان و دیگر مفسران قرآن، موارد غیب به شرح زیر از قرآن قابل استخراج است:
  1. مبدأ و معاد: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ[۶].
  2. تاریکی: ﴿وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ[۷]
  3. اسرار و قوانین نهفته در طبیعت: ﴿وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ[۸]
  4. لوح محفوظ: ﴿أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ [۹]
  5. زمان نزول عذاب الهی: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا[۱۰]
  6. ظنّ و گمان: ﴿وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ[۱۱] و ﴿....رَجْمًا بِالْغَيْبِ[۱۲]
  7. وحی: ﴿وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ[۱۳]
  8. معجزه: ﴿وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ[۱۴]
  9. رویدادهای گذشتگان: ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ[۱۵]
  10. پنهان و خلوت: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ[۱۶] و ﴿ أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ[۱۷]
  11. اسرار خانوادگی: ﴿فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ [۱۸]
  12. آنچه در دل‌ها می‌گذرد: ﴿إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [۱۹]
  13. دانش‌های خارج از ظرفیت و محاسبات انسانی: ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۲۰]
  14. قیامت: ﴿وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ[۲۱]
  15. بهشت: ﴿جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا[۲۲]
  16. زمان و مکان نزول باران: ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ [۲۳]
  17. آنچه در شکم مادران است: ﴿وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ [۲۴]
  18. پیش آمدها: ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا[۲۵]
  19. محل مرگ: ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ[۲۶]
  20. حقیقت روح: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي[۲۷]»[۲۸].

|}

۵. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
سیده رابیل

خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» این‌باره گفته‌ است:

«مصادیق علم غیب را می‌توان در چند قسم خلاصه کرد:
۱. قسم اول،‌ اموری هستند که هرگز در محدوده و قلمرو حس انسان،‌ قرار نمی‌گیرند. مانند حقیقت ذات پروردگار جهان،‌ فرشتگان،‌ امور مربوط به معاد و ... انسان زمانی می‌تواند از حقیقت برخی موجودات مانند فرشتگان آگاهی پیدا کند که ظرف وجودی او دگرگون شده و وارد عالم غیب شود و گرنه با این ظرفیت وجودی نمی‌تواند،‌ به این امور علم پیدا کند.
۲. حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد. بدین معنا که حوادث گذشته و آینده برای ما در حال حاضر از امور غیبی هستند که با خبر دادن از آنها،‌ در قلمرو درک ما در خواهند آمد»[۲۹].

|}

۶. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]

پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در این‌باره گفته‌اند:

  • «بعضی از حقایق غیبی که در روایات آمده و در اسلام، ایمان به آنها واجب شمرده شده است عبارتند از:
  1. خداوند: هر چند خداوند از هر پیدایی پیداتر است و آشکارتر از او یافت نمی‌شود و به فرمایش امام حسین(ع) در دعای عرفه «هیچ وقت تو غایب نبوده‌ای تا نیازمند دلیلی باشی تا بر وجودت دلالت نماید»؛ ولی چون از دیدگان ظاهری پنهان است بر او غیب اطلاق می‌شود.
  2. وحی؛
  3. امام عصر حضرت مهدی (ع): در روایتی از امام صادق (ع) قیام حضرت امام عصر (ع) از مصادیق غیب شناسانده شده است.[۳۰].
  4. ملائکه؛
  5. بهشت و جهنم؛
  6. عقاب و ثواب: برخی از مفسرین؛ مانند طبرسی و زمخشری در تفسیر آیه ﴿الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ[۳۱] گفته‌اند: یعنی این که از خدا می‌ترسند و حال آن که عذاب خدا را نمی‌بینند.[۳۲].
  7. اخبار و حالات پیامبران گذشته؛ خداوند در قرآن بعد از نقل جریان نوح می‌فرماید: ﴿تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا...[۳۳].
  8. قیامت و احوال آن: مهمترین غیبى که در موارد فراوان از آن به عنوان غیب؛ یاد شده، قیامت است. در روایتی امام باقر(ع) در ذیل آیه ۳ سوره بقره ایمان به غیب را این گونه تفسیر می‌فرماید: «مؤمنان کسانی هستند که تصدیق می‌کنند روز حشر و نشر را و وعد و وعید را»[۳۴].
  9. در حدیثی از امام صادق(ع) عالم غیب به حوادثی که در آینده رخ خواهند داد و عالم شهادت به حوادثی که اتفاق افتاده‌اند، تفسیر شده است که علامه طباطبایی در ذیل این حدیث می‌فرماید: حوادث آینده یکی از مصادیق بارز عالم غیب است و عالم غیب منحصر به این یک مورد نیست.[۳۵].
  10. رجعت: در حدیثی از امام باقر(ع) رجعت نیز از مصادیق غیب شناسانده شده است[۳۶]»[۳۷].

|}

پرسش‌های مصداقی

  1. آیا معصوم علم به احكام غیبی الهی دارد؟ (پرسش)
  2. آیا معصوم علم به شرایع الهی دارد؟ (پرسش)
  3. آیا معصوم علم به باطن قرآن دارد؟ (پرسش)
  4. آیا معصوم علم به تأویل قرآن دارد؟ (پرسش)
  5. آیا معصوم علم به کتب و صحف پیامبران دارد؟ (پرسش)
  6. آیا معصوم علم به ادويه و علاج‌ها دارد؟ (پرسش)
  7. آیا معصوم علم به جميع علوم دارد؟ (پرسش)
  8. آیا معصوم علم به حاجات و نیازهای مردم دارد؟ (پرسش)
  9. آیا معصوم علم به حرف و مشاغل دارد؟ (پرسش)
  10. آیا معصوم علم به سنت دارد؟ (پرسش)
  11. آیا معصوم علم به صناعات دارد؟ (پرسش)
  12. آیا معصوم علم به عجایب آسمان و زمین دارد؟ (پرسش)
  13. آیا معصوم علم به عجایب خشکی و دریا دارد؟ (پرسش)
  14. آیا معصوم علم به لغات و زبان‌ها دارد؟ (پرسش)
  15. آیا معصوم علم به صناعات دارد؟ (پرسش)
  16. آیا معصوم عالم به ملکوت است؟ (پرسش)
  17. آیا معصوم آگاهی از اسم اعظم الهی دارد؟ (پرسش)
  18. آیا معصوم از خطورات قلبی اطلاع دارد؟ (پرسش)
  19. آیا معصوم از اعمال و احوال خلق اطلاع دارد؟ (پرسش)
  20. آیا علم به بلایا و منایا علم غیب است؟ (پرسش)
  21. آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است؟ (پرسش)
  22. آیا علم به ایمان یا عدم ایمان افراد علم غیب است؟ (پرسش)
  23. آیا معصوم به زمان و کیفیت مرگش علم دارد؟ (پرسش)
  24. آیا معصوم به زمان قیامت علم دارد؟ (پرسش)

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۶۳.
  2. قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (فصل اول)
  3. آل عمران، ۱۷۹ و جن، ۲۶ و ۲۷.
  4. ولایت و امامت پژوهشی از منظر قرآن، ص ۳۰۹.
  5. علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۳۰.
  6. «تقواپیشگان، کسانی هستند که به غیب (خدا و قیامت) ایمان می‌آورند»؛ سوره بقره، آیه۲.
  7. «یوسف را برادرانش در تاریکی چاه انداختند»؛ سوره یوسف، آیه۱۰.
  8. «اگر غیب (قوانین نهفته در جهان هستی، یا زمان مرگم را) می‌دانستم، سود فراوانی برای خود فراهم می‌کردم»؛ سوره اعراف، آیه۱۸۸.
  9. «آیا اسرار غیب (لوح محفوظ) نزد آنهاست و از روی آن می نویسند؟»؛ سوره طور، آیه۴۱.
  10. «دانای غیب (زمان نزول عذاب) اوست؛ و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌سازد»؛ سوره جن، آیه۲۶.
  11. «کافران، حقایق را قبل از نزول عذاب، دروغ می‌پنداشتند»؛ سوره سبأ، آیه۵۳.
  12. «(آنان در تعداد نفرات اصحاب کهف) گمانه زنی می‌کنند و ناآگانه سخن می‌گویند»؛ سوره کهف، آیه۲۲.
  13. «و او نسبت به آنچه از طریق وحی دریافت داشته بخل ندارد»؛ سوره تکویر، آیه۲۴.
  14. «می‌گویند: چرا معجزه‌ای از پروردگارش بر او فرود نمی‌آید؟ بگو: غیب (معجزه) تنها برای خداست (به اراده او بستگی دارد)»؛ سوره یونس، آیه۲۰.
  15. «تاریخ گذشتگان از خبرهای غیبی است که به تو وحی می کنیم»؛ سوره آل عمران، آیه۴۴.
  16. «خداوند به کارهای پنهانی و آشکار آگاه است»؛ سوره انعام، آیه۷۳.
  17. «آیا نمی‌دانستند که خداوند، اسرار و سخنان درگوشی آنها را می‌داند، و او دانای همه پنهان کاری‌هاست»؛ سوره توبه، آیه۷۸.
  18. «زنان صالح، زنانی متواضع هستند که در غیاب شوهر، اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ می‌کنند»؛ سوره نساء، آیه۳۴.
  19. «خداوند از غیب آسمان‌ها و زمین آگاه است و آنچه را در درون دل‌هاست، می‌‏داند»؛ سوره فاطر، آیه۳۸.
  20. «کلید‌های غیب تنها نزد خداست و جز او کسی آنها را نمی‌داند. او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند. هیچ برگی نمی‌افتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین (از او پوشیده نیست)»؛ سوره انعام، آیه۵۹.
  21. «غیب آسمان‌ها و زمین مخصوص خداست؛ و امر قیامت درست همانند چشم بر هم زدن، یا از آن هم نزدیک‌تر است»؛ سوره نحل، آیه۷۷.
  22. «وارد باغ‌های جاودانی بشوند که خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده بود؛ مسلّماً وعده خدا (بهشت) تحقق یافتنی است»؛ سوره مریم، آیه۶۱.
  23. «علم قیامت تنها نزد خداوند است؛ و اوست که باران فرو می‌فرستد»؛ سوره لقمان، آیه۳۴.
  24. «و اوست که آنچه را در رحِم‌هاست می‌داند»؛ سوره لقمان، آیه۳۴.
  25. «کسی (جز او) نمی‌داند که فردا چه به دست می‌آورد»؛ سوره لقمان، آیه۳۴.
  26. «هیچ کس نمی‌داند که در چه سرزمینی می‌میرد؛ ولی خداوند بدان داناست»؛ سوره لقمان، آیه۳۴.
  27. «از تو درباره روح می‌پرسند؛ بگو: کار پروردگار من است»؛ سوره اسراء، آیه۸۵.
  28. علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"
  29. جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی
  30. علامه طباطبایی، المیزان ج۱ ص۴۴.
  31. «آنان که از پروردگارشان در نهان می‌هراسند»؛ سوره انبیا، آیه ۴۹.
  32. سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن ، ج۵، ص۱۳۴.
  33. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید». سوره هود، آیه ۴۹.
  34. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۵، ص۲۷۳.
  35. علامه طباطبایی، المیزان ج۷، ص۲۷۳.
  36. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۵۲.
  37. وبگاه اسلام کوئست