تفسیر روایی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

تفسیر روایی، تفسیر قرآن بر اساس احادیث و روایات حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) (از نظر شیعه) است.

اهل‌سنت؛ صحابه و تابعین را از مصادر تفسیر دانسته، به روایات منقول از آنان به دلیل صحابی و تابعی بودن اطمینان و از آنها در تفسیر قرآن استفاده می‌کنند؛ در حالی که شیعه فقط به روایاتی اعتماد دارد که از معصوم باشد، و اقوال صحابه را به صرف صحابی‌بودن نمی‌پذیرد.

این شیوه تفسیر را می‌توان اصلی‌ترین شکل تفسیر و ریشه‌دارترین طریق درک معانی و معارف آیات قرآن شمرد. بررسی تاریخ تفسیر قرآن نشان می‌دهد این شیوه پس از مدتی جای خود را به روش تفسیر عقلی یا تفسیر به رأی داد؛ ولی طولی نکشید که به‌سبب تندروی‌ها در تفسیر به رأی بار دیگر مزیت تفسیر نقلی آشکار شد و جانی تازه گرفت.

مفسرانِ معتقد به کاربرد حدیث در تفسیر قرآن برای اثبات صحت روش و مبانی تفسیری خود، ادله‌ای را اقامه کرده‌اند که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌شود:

  1. استدلال به روایاتی که در مذمت و تقبیح تفسیر به رأی وارد شده‌اند.
  2. عدم جواز اعتماد به ظَنّ در تفسیر قرآن. طبق نظریه آنان تفسیری که پشتوانه روایی نداشته باشد، اجتهاد شخصی است و مبنایی جز ظن و گمان ندارد.
  3. معرفی رسول اکرم(ص) به عنوان مبین قرآن توسط خود قرآن: ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ[۱]؛ و این دلیلی است بر نیاز تفسیر به روایات.
  4. اختصاصی بودن خطاب‌های قرآن. و به همین جهت، تنها راه بیان و توضیح قرآن‌ مخاطبان آن (پیامبر(ص) و سایر معصومان(ع)) هستند.
  5. ناتوانی عقل از تفسیر قرآن. در این‌باره به روایاتی استدلال کرده‌اند که راه فهم قرآن را منحصر در روایات دانسته، و عقل را در تفسیر قرآن ناتوان می‌شمرد؛
  6. استدلال به حدیث ثقلین. به مقتضای حدیث ثقلین، تمسک به قرآن و کسب هدایت از آن جز از راه عترت و امامان معصوم(ع) ممکن نیست[۲].[۳]

تفسیر مأثور

مفسّران روایی

مفسّران روایی بر صاحبان تفاسیری اطلاق می‌شود که محور اصلی تفسیر آنها را اخبار منسوب به پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و صحابه تشکیل می‌دهد؛ مانند: جامع البیان فی تفسیر القرآن تألیف محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری معروف به تفسیر طبری، و الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور تألیف جلال الدین سیوطی[۴].[۵]

جستارهای وابسته


منابع

پانویس

  1. «(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
  2. واعظ زاده خراسانی، محمد، مکاتب وروشهای تفسیری(خطی)،صفحه ۴۴۰؛ عک، خالد عبد الرحمان،اصول التفسیر و قواعده، صفحه (۱۰۷-۱۳۱)؛ رومی، فهد بن عبدالرحمان،اصول التفسیر و مناهجه، صفحه (۷۱-۷۸)؛ معرفت، محمد هادی، صیانة القرآن من التحریف، صفحه ۳۶؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون،جلد۱،صفحه ۱۵۶؛ عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی وروشهای تفسیر قرآن،صفحه (۱۹۱-۲۰۷)؛ جلالیان،حبیب الله،تاریخ تفسیرقرآن کریم،صفحه (۱۰۵-۱۰۶)؛ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،جلد۱،صفحه (۴-۱۴)؛ کمالی دزفولی، علی، شناخت قرآن،صفحه (۳۲۵-۳۳۴)؛ جمعی از محققان،علوم القرآن عندالمفسرین،جلد۲،صفحه ۴۶۰.
  3. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۷۹۱.
  4. عقیقی بخشایشی، عبد الرحیم، طبقات مفسران شیعه، جلد۱، صفحه ۲۰۷.
  5. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۴۴۹۵.