زکات
زکات: یکی از احکام اقتصادی اسلام است. مالیاتی است که به صورت درصد معیّنی از برخی اموال و درآمدهای مسلمانان گرفته میشود و به مصرف نیازمندان، کارهای عام المنفعه، فقرا و درماندگان و بدهکاران و آزاد کردن بردگان میرسد. زکات، از دامدارانی که گوسفند، گاو و شتر دارند و کشاورزانی که گندم، جو، خرما و کشمش دارند و یا آنان که ثروتشان طلا و نقره است، گرفته میشود. هر یک از این نُه چیز، اندازهای دارد که به آن "نصاب" گفته میشود و شرایط دیگری هم دارد. زکات، یکی از منابع درآمد عمومی حکومت اسلامی و از پشتوانههای مالی زمامدار مسلمین محسوب میشود و "بیت المال" است. قانون زکات، در سال دوّم هجرت، از سوی خداوند قرار داده شد و کسانی از سوی پیامبر اسلام، به عنوان مأمور دریافت و جمعآوری زکات، به اطراف اعزام میشدند[۱].
مقدمه
زکات در لغت بهمعنای رشد، نمو و زیادی یا طهارت و پاک کردن آمده است. این واژه در نهج البلاغه گاهی بهمعنای پاکی[۲] و گاهی بهمعنای فزونی بهکار رفته است[۳]. استعمال زکات هم بهمعنای شرعی آن[۴] و هم بهمعنای عام در نهج البلاغه بیان شده است[۵]. آنچه مسلّم است اینکه تشریع زکات و وجوب آن در مدینه اتفاق افتاده است. بنابراین زکات در صدر اسلام به همان معنای لغوی آن بهکار میرفته است. از اینرو به صدقه مستحبی نیز زکات اطلاق میشود، زیرا زکات یکی از مصادیق صدقه بهشمار میرود و صدقه پاککننده است و زکات هم از تزکیه بهمعنای پاک کردن آمده است[۶].
زکات در اصطلاح فقهی مقدار معینی از مال است که مسلمانان آزاد و مکلّف، از اموال خود پس از حصول نصاب و تنها برای امر خدا به فقیر غیرهاشمی میدهند. همچنین پیامبر اکرم (ص) پرداخت نکردن زکات را موجب محرومیت از نعمت باران دانستند[۷].
در اهمیت زکات همین بس که یکی از ارکان اسلام بهشمار آمده و در کنار نماز و امر به معروف و نهی از منکر از جمله ویژگیهای صالحان در زمان حکومتشان بیان شده است[۸]. واژه زکات و مشتقات آن ۵۹ بار در قرآن کریم بهکار رفتهاند که ۲۷ بار آن بههمراه نماز آمده است[۹].
دیدگاه قرآنی
آثار زکات
- نزدیکی به خداوند: امام در بیان اهمیت زکات با توجه به قرابت نماز با زکات در بسیاری از آیات قرآن، پس از تلاوت آیه ۳۷ سوره نور، زکات را موجب نزدیکی مسلمانان به خداوند می داند[۱۰]. نیز در فرازی دیگر زکات را بعد از ایمان به خدا و رسول، جهاد، توحید و نماز، بهترین وسیله توسل به خداوند معرفی میکند[۱۱][۱۲].
- کفاره گناهان و امان از دوزخ: امام علی (ع) پرداخت زکات با طیب نفس را کفاره گناهان و موجب دوری از آتش دوزخ میدانند[۱۳][۱۴].
- سبب حفظ اموال:امام علی (ع) زکات را نه تنها موجب کاسته شدن از مال نمیداند، بلکه سبب حفظ و نگهداری اموال میداند[۱۵][۱۶].
- عامل گشایش روزی: حضرت در ضمن بیان فلسفه برخی از فرایض الهی، زکات را عامل گشایش روزی فقرا و مستمندان معرفی میکند[۱۷].
میرزا حبیب الله خویی در شرح خود بر نهج البلاغه با توجه به روایتی از امام رضا (ع) زکات را موجب گشایش روزی مستمندان میداند. نظیر این بیان در عبارات نهج البلاغه نیز وجود دارد. حضرت ضمن بیان یکی از مصارف زکات[۱۸]، آن را وسیلهای برای رفع نیازمندی فقرا و مستمندان میداند[۱۹]. بنابراین میتوان گفت زکات ابتکار اسلام در جهت رفع اختلاف طبقاتی و از بین بردن فقر است. با توجه به عبارات حضرت در این خصوص، میتوان نتیجه گرفت که در زکات، افزون بر جنبه فردی، به بعد اجتماعی و اقتصادی آن نیز توجه شده است[۲۰].
زکات در معارف و سیره امام علی(ع)
تفاوت معنای زکات و صدقه
بیشتر اهل لغت زکات را از "زكا الزرع اي نمي" گرفتهاند. در لسان العرب مینویسد: «و زکاء چیزی است که خداوند از میوه بیرون میآورد و زمین زکی؛ یعنی پاک و آماده»[۲۱]؛
بیشترین کاربرد واژه زکات، برای زکات غلات چهارگانه و طلا و نقره است که باعث پاکی مال میشود. در زکات فطره نیز از آن جهت به کار میرود که فطریه از غلات، قوت و خوراک غالب مردم داده میشود و در مرحله بعدی به اندازه قیمت آن پرداخت میشود.
زکات در قرآن، هم به معنای زکات واجب و هم زکات مستحب؛ یعنی صدقه که عرفاً مستحب است به کار رفته. یکی از موارد روشن آن، دادن صدقه توسط علی(ع) در رکوع است که تعبیر به ﴿يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ﴾[۲۲] شده است.
میتوان گفت در مواردی صدقه در صدقه مستحبی به کار رفته است؛ مانند آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى﴾[۲۳].
با وجود این بیشترین کاربرد آن در تعهدات مالی واجب است؛ مانند: آیه نجوا که پرداخت صدقه پیش از دیدار با پیامبر(ص) واجب بوده است ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً﴾[۲۴] یا کفاره در حج و عمره ﴿فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ﴾ [۲۵] و یا در زکات واجب ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً﴾ [۲۶].
بیشترین کاربرد واژه صدقه جدای از صدقه مستحبی در زکات حیوان و صدقات الانعام است. در لسان العرب در معنای مصدّق گوید: «کسی که حقوق شرعی شتر و گوسفند را میگیرد»[۲۷] و موارد زیادی از کاربرد صدقه و یا مصدِّق درباره حیوانات است.
در احادیث نیز بیشترین موارد کاربرد صدقه یا مصدِّق درباره حیوانات است؛ مانند: "صدقة الخيل" و "صدقة الرقيق". همه فرمانها که برای دریافت زکات با عنوان صدقه از پیامبر(ص) علی(ع) و خلفا صادر شده مربوط به زکات حیوانات است[۲۸].
مرحوم کلینی در باب بندی کافی در این باره بسیار دقیق بوده و صدقه را درباره زکات حیوانات به کار برده است: مانند: "باب ما يجب عليه الصدقة من الحيوان و ما لا يجب"، "صدقة الابل"، "صدقة البقر"، "صدقة الغنم"[۲۹]، "باب أدب المصدِّق" در این باب، هشت روایت آمده که شش روایت آن درباره صدقه حیوان و شیوه دریافت زکات انعام سه گانه است و یک مورد هم مربوط به خراج است[۳۰].
جالب است بدانیم در آیههای وجوب زکات و مصرف زکات و آیهای که در شأن نزول آن، حکایت یکی از متخلفان پرداخت زکات گوسفند آمده است از واژه صدقه استفاده شده است که عبارتند از:
- برابر روایات پس از نزول آیه زکات، پیامبر(ص) آن را به مردم ابلاغ کرد و یک سال بعد زکات را گردآوری نمود: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ...﴾[۳۱]. در این آیه که درباره دستور دریافت زکات است از واژه صدقه استفاده شده است.
- آیهای که مصارف هشتگانه زکات را بیان کرده این گونه آغاز میشود: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ﴾[۳۲] صدقهها؛ یعنی زکاتهای واجب به مصرف این هشت گروه میرسد.
- آیه مانع الزکات که درباره ثعلبه نازل شد: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۳۳].
این آیه درباره ثعلبة بن حاطب انصاری نازل شد. زمانی که به دعای پیامبر(ص) از فقر نجات یافت، بر اثر کمبود علوفه برای گوسفندان خود از مدینه خارج شد. هنگامی پیامبر(ص) برای دریافت زکات مأمور فرستاد، بخل ورزید و گفت: این همان جزیه است! پیامبر(ص) درباره وی فرمود: «وای بر تو ای ثعلبه! وای بر تو ای ثعلبه!»[۳۴].
در این آیه نیز تصدق در زکات واجب گوسفند به کار رفته است که نشان میدهد دستور دریافت زکات و مصرف آن با واژه صدقه بیان شده است. این آیات با توجه به روایات، نشان میدهد که حکم گرفتن زکات به تازگی نازل شده است.
نکتهای: در برابر آنچه گذشت، این احتمال وجود دارد که استفاده از واژه صدقه در این آیات به جهت غالب بودن زکات حیوانات سه گانه در آن زمان بوده است و تشریع زکات چه در طلا و چه در نقره، جو، گندم، خرما، کشمش و حیوانات سه گانه همه در سال هشتم هجری بوده است؛ زیرا دریافت و مصرف، شامل همه احکام زکات میشود و از آنجا که بیشتر مردم حجاز دامدار بودند اعزامهای پیامبر(ص) برای دریافت زکات بیشتر به آبگاههای قبائل بوده که دارای شتر و و گوسفند بودند. به این جهت از واژه صدقه استفاده شده است. در عین این که در مواردی افراد را برای دریافت زکات غلات اعزام میکردند. موارد تخمین که پس از این اشاره میشود در این باره است؛ اما از آنجا که پرداخت زکات طلا و نقره که به آن اموال باطنه گفته میشود مشکل بوده و عده اندکی در آن زمان از آن برخوردار بودند و امکان نظارت بر آن نبوده، قرآن مردم را از کنز و ذخیره طلا و نقره نهی کرده است و بخیلان را به عذاب الهی وعده داده است﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾ [۳۵]؛ از این رو، بخل در آیه کنز به مانع الزکاة تفسیر شده است[۳۶].
در مانع الزکاتهای زمان ابوبکر نیز از تعبیر صدقه استفاده شده است؛ زیرا آنها از قبایل گوناگون بودند که از پرداخت زکات حیوانات خود امتناع میکردند[۳۷].
در بیشتر روایاتی که زکات بر بنی هاشم حرام شده از تعبیر صدقه استفاده گردیده است[۳۸]. اینها همه نشان میدهد که منبع مهم زکات، حیوانات سه گانه به ویژه شتر بوده است و به همین جهت از واژه صدقه استفاده شده است.[۳۹]
فلسفه و اهمیت زکات
در روایات بر اهمیت و فلسفه زکات به گونههای مختلف اشاره شده است. در وصیت نامه امیرالمؤمنین(ع) به امام حسن و امام حسین(ع) میخوانیم که پرداخت زکات باعث خاموش شدن خشم خداوند است [۴۰].
در کتاب شریف نهج البلاغه در فلسفه زکات آمده است: «خداوند تعالی روزی تهیدستان را در مالهای توانگران قرار داده است. پس فقیر، گرسنه نشود جز آنچه توانگر منع نماید و خداوند تعالی توانگران را از این، بازخواست کند»[۴۱]؛
در برخی نسخههای نهج البلاغه[۴۲] و در شرحهای ابن میثم[۴۳] و ابن ابی الحدید[۴۴] آمده «بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ»؛ یعنی گرسنگی فقیر از آن جهت است که توانگر از حقّ وی استفاده کرده است». در الاموال ابو عبید با تفاوتی مسند از ابو جعفر محمد بن علی(ع) نقل شده است که امام علی(ع) فرمود: «خداوند در اموال توانگران به مقداری حق واجب قرار داده که نیازمندان را کفایت کند. پس اگر گرسنه شدند یا عریان گردیدند یا گرفتار شدت فقر شدند به جهت امساک توانگران است. و بر خداوند تعالی است که اعمال توانگران را محاسبه و آنان را عذاب نماید». [۴۵]؛
مشابه این سخن در تاریخ بغداد به نقل از محمد حنفیه از علی بن ابی طالب(ع) از رسول خدا(ص) نقل شده است: «خداوند در اموال توانگران به مقدار نیاز فقرا قرار داده. پس اگر به آنان نپرداختند تا این که گرسنه شدند و عریان گردیدند و یا گرفتار شدت فقر شدند. خداوند تعالی اعمال توانگران را محاسبه شدید مینماید و آنان را بسیار سخت عذاب میکند»[۴۶]؛
این حدیث شریف تواتر اجمالی دارد و فلسفه زکات را بیان میکند که تأمین نیازهای عمومی فقرا بر عهده ثروتمندان است که با پرداخت زکات انجام میشود. بنابراین اگر با پرداخت زکات، نیازهای اولیه ایشان برآورده نشود توانگران در برابر آنها مسئول میباشند و باید پاسخگوی حق آنان باشند و گرنه خداوند برکت و نعمت خود را از آنان میگیرد. از علی(ع) نقل شده است که فرمود: «زمانی که زکات ندهند زمین برکت خود را در زراعت، میوه و معدنها منع مینماید»[۴۷]؛
در وصایای پیامبر(ص) به علی(ع) منع زکات به منزله کفر به خدا معرفی شده است[۴۸] که نشانگر اهمیت این فریضه الهی است. علی(ع) مانع الزکات را مشمول لعن خدا دانسته است:«لَعَنَ اللَّهُ مَانِعَ الزَّكَاةِ»[۴۹]؛
در رساله محکم و متشابه - گرچه در انتساب روایات آن به حضرت تردیدهایی است اما صاحب وسائل به آن اعتماد کرده است - حدود و شرایطی برای پرداخت زکات به نقل از امیر المؤمنین(ع) آورده شده:
حدود زکات چهار چیز است:
احکام شرعی زکات
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۰۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۸۳
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰
- ↑ نهج البلاغه، حکمت های ۱۳۶ و ۲۱۱
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 440.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۴۰.
- ↑ ﴿الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ ﴾؛ سوره حج، آیه ۴۱
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 440-441.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹: «"ثُمَّ إِنَّ الزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ"»
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 441.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹: «"فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً"»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 441.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۶: «"وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ"»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 441.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲: «"وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ"»
- ↑ صدقات فقط در موارد هشتگانه زیر به مصرف میرسد: ۱- فقرا؛ ۲مساکین؛ ۳- متصدیان اداره صدقات و مأموران جمعآوری زکات؛ ۴- افرادی که به وسیله کمکهای مالی، تمایل بیشتری به اسلام پیدا میکنند و تألیف قلوب در آنها به وجود میآید؛ ۵- کسانی که برده هستند و برای آزادی انها از زکات استفاده میشود؛ ۶- بدهکاران؛ ۷- هر امری که رضای خداوند در آن باشد؛ ۸- افرادی که در راه خدا ماندهاند و درمانده شدهاند.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 441.
- ↑ "والزكاء ما أخرجه الله من الثمر و أرض زكية، طيبة، سمينة؛ لسان العرب، ج۶، ص۶۴.
- ↑ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «ای مؤمنان! صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید» سوره بقره، آیه ۲۶۴.
- ↑ «ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.
- ↑ «از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ "الذي يأخذ الحقوق من الابل و الغنم"
- ↑ باب فرض صدقة الابل ر.ک: لسان العرب، ج۷، ص۳۰۹؛ ابی عبید، الاموال، ص۴۴۷.
- ↑ کافی، ج۳، ص۵۳۰، ۵۳۱ و ۵۳۴.
- ↑ کافی، ج۳، ص۵۳۶ – ۵۴۰.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود * و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۱، ص۴۱؛ سفینة البحار (۸ جلدی)، ج۱، ص۴۹۷؛ سیوطی، در المنثور، ج۳، ص۲۶۲.
- ↑ «(ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴
- ↑ ر.ک: نور الثقلین، ج۲، ص۲۱۳ و ۲۱۴، در سخنی پیامبر(ص) فرمود: هر مالی که زکات آن داده شود کنز نیست.
- ↑ ر.ک: تاریخ الاسلام، «عهد الخلفاء»، ص۲۷؛ ابوبکر میگفت: اگر به من شتر یا بزی که به پیامبر(ص) میدادند ندهند با آنها میجنگم.
- ↑ ر.ک: وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۸۵ - ۱۸۷، باب نهم از ابواب المستحقین، در شش روایت از هفت روایت آن، تعبیر صدقه دارد.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 173 - 176.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۰: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الزَّكَاةِ، فَإِنَّهَا تُطْفِئُ غَضَبَ رَبِّكُمْ».
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى [جَدُّهُ] سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ»؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۵؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت ۳۲۰، ص۱۲۴۲.
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، ترجمه شهیدی، حکمت ۳۲۸.
- ↑ ابن میثم شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۰۵. از معنایی که ذکر شده معلوم میشود متن منع بوده؛ ولی در چاپ کتاب متن را از نسخههای دیگر گرفتهاند.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۹، حکمت ۳۳۴.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى أَغْنِيَاءِ فِي أَمْوَالِهِمْ مَا یَکْفِی الْفُقَراءَ فَإِنْ جَاعُوا أَوْ عَرُوا أَوْ جَهَدُوا فَبِمَنْعِ الْأَغْنِيَاءِ وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی أَنْ يُحَاسِبَهُمْ وَ یُعَذِّبَهُمْ»؛ ابوعبید، الاموال، ص۷۰۹؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۲۸ به نقل از دعائم الاسلام.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ قَدْرَ مَا یَسَعَهُمْ فَإِنْ مَنَعُوهُمْ حَتَّی یَجُوعُوا وَ یَعْرُوا وَ یَجْهَدُوا یُحَاسِبْهُمُ اللهُ حِساباً شَدِيداً عَذِّبْهُمْ عَذَاباً نُكْراً»؛ مصادر نهج البلاغه، ج۴، ص۲۵۲ به نقل از تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۰۸ و (۱۴جلدی)، ج۲، ص۳۷۸.
- ↑ «إِذَا مَنَعُوا الزَّكَاةَ، مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمَارِ وَ الْمَعَادِنِ كُلَّهَا»؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۳.
- ↑ موسوعة علی بن ابی طالب(ع)، ص۲۱۲، به نقل از المصنف ابن ابی شیبه، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷ - ۳۸.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 177 - 179.